بی بی کد طرح نهایی

behzad999

Member
با سلام دوستان این پروژه طرح نهایی خودم هست با عنوان موزه هنرهای سنتی گیلانقبل از هر چیز از عارف عزیز هم تشکر میکنم که یسری اطلاعات ازش گرفتم بابت سه بعدی کردن طرحمنرم افزارها 3dmax2013و پلاگین vrayوکمی فتوشاپ
از دوستان ممنون میشم هم در مورد طراحیم و هم رندر نظر بدن

5.jpg
8.jpg
 
آخرین ویرایش:

darklight

کاربر فعال
سلام
شرمنده اول نظر میدم. در مورد کار سه بعدی نظری نمیدم و میذارم به عهده دوستان متخصص. از نظر طراحی هم از لحاظ فنی نظری نمیدم بازم میذارم به عهده دوستان متخصص. اما از دید یه آدم عادی که شاید دوست داشته باشه یه روز به یه همچین موزه ای سر بزنه یه سوال دارم اونم اینه که از چهار مؤلفه موجود در اسم این مرکز چرا با نگاه کردن به این ساختمان هیچ کدوم به ذهن آدم متبادر نمی شه؟ منظورم از اون چهارتا ۱- موزه ۲- هنر ۳- سنتی ۴- گیلان می باشد. این ساختمان در هر چای این کره خاکی می تونه باشه و هر کاربری دیگری غیر از موزه هم میتونه داشته باشه (که به نظرم نماش به کاربری تجاری بیشتر میخوره تا موزه). تازه نماش با وجود قشنگی من یکی رو راضی نمی کنه که با وجود اینکه میدونم توش موزه است برم یه نگاهی بندازم ببینم توش چه خبره. واقعیتش موزه ها رو انتظار دارم ساختمونش آدم رو خود به خود به درونش هدایت کنه و کنجکاوی ایجاد کنه ولی این ساختمون رو از دور ببینم کاملا شبیه یه ساختمون تجاری ساده می مونه....
شرمنده رک گفتم ولی تمام حرفهام رو بذار به حساب حرف های یه آدم عادی کا بعدا قراره از این موزه دیدن کنه ....
 

behzad999

Member
سلام
شرمنده اول نظر میدم. در مورد کار سه بعدی نظری نمیدم و میذارم به عهده دوستان متخصص. از نظر طراحی هم از لحاظ فنی نظری نمیدم بازم میذارم به عهده دوستان متخصص. اما از دید یه آدم عادی که شاید دوست داشته باشه یه روز به یه همچین موزه ای سر بزنه یه سوال دارم اونم اینه که از چهار مؤلفه موجود در اسم این مرکز چرا با نگاه کردن به این ساختمان هیچ کدوم به ذهن آدم متبادر نمی شه؟ منظورم از اون چهارتا ۱- موزه ۲- هنر ۳- سنتی ۴- گیلان می باشد. این ساختمان در هر چای این کره خاکی می تونه باشه و هر کاربری دیگری غیر از موزه هم میتونه داشته باشه (که به نظرم نماش به کاربری تجاری بیشتر میخوره تا موزه). تازه نماش با وجود قشنگی من یکی رو راضی نمی کنه که با وجود اینکه میدونم توش موزه است برم یه نگاهی بندازم ببینم توش چه خبره. واقعیتش موزه ها رو انتظار دارم ساختمونش آدم رو خود به خود به درونش هدایت کنه و کنجکاوی ایجاد کنه ولی این ساختمون رو از دور ببینم کاملا شبیه یه ساختمون تجاری ساده می مونه....
شرمنده رک گفتم ولی تمام حرفهام رو بذار به حساب حرف های یه آدم عادی کا بعدا قراره از این موزه دیدن کنه ....
مرسی بابت نظرت دوست عزیز
اما اینکه چه ربطی به این عنوان داره
در مورد طراحیم باید بهت بگم که تا جایی بر میگرده به معماری گیلان. که میتونم مختصر بهت بگم اگه دقت کرده باشی خونه های گیلان یا شاید هم شمال به خاطر بارندگی از سطح زمین فاصله داشتن و قسمت مهم خونه های گیلان ستون های نمایانش بود که بر میگرده به چند لایه بودن معماری این قسمت یعنی برای ورود به یک خانه شما ابتدا باید از نرده ها وستون ها عبور میکردین که در واقع لایه ی اول یک خانه بود که در بعضی خانه ها این ستون ها دو ردیفی بودن که به فضای بین این ستون ها هره میگفتن و بعد از این لایه ایوان بود که یک ایوان در نمای اصلی و یک ایوان در نمای جانبی داشت که به اونها هم میگفتن کتام و ورکتام و سر انجام خود بنا بود که روزنه های خیلی کمی داشت بخاطر حفاظت از گرما در زمستان و خنک بودن در تابستان و همچنین دودی کردن برنج.که میشه گفت تقریبا صلب بود. یکی دیگر از خصوصیات معماری گیلان استفاده از سطوح مورب بود که سقف های شیبداری رو به غرب داشت که حتی تا سطح زمین میرسیدن. اگر دقت کنی میبنی که من همون سطح بنا ی خانه گیلان رو که ابتدا در لایه ی اول ستون ها بودن رو حفظ کردم و با قراردن یک سطح شیشه ای وسیع در نمای ساختمان این معماری رو به یک معماری مدرن تبدیل کردم که در لایه بعدی که سمت راست بنا میشه یک حجم سنگی هست که در داخل بنا قرار گرفته که باز بر میگرده به همون گفته های خودم که در مورد معماری گیلان . و در واقع داخل همین حجم سنگی که بدون هیچ روزنه ای هست موزه ی من قرار گرفته.که اون به این دلیل هست که کلمه ی موزه به نوعی یاد آور حفاظت از اشیا هم هست که این حجم سنگی همین حس رو تداعی میکنه. البته این حس وقتی بیشتر میشه که شما وارد بشین به فضای داخلی ساختمان و استفاده از یک حجم مورب که سمت چب بنای من هست باز هم یاد آور همون سقف های شیبدار. قرار گیری بنا بر روی یک سطح پله ای که نشانگر شکوه و عظمت یک بنا هست.نمیدون تا چه حد تونستم منظورم رو برسونم.
 

darklight

کاربر فعال
از توضیحاتت بی نهایت ممنون و این که نقد من رو قابل جواب دادن دونستی.
من رشته ام معماری نیست و گفتم که فقط از دید یه آدم عادی این موضوع رو بررسی کردم و این آدم عادی از قضا شمالی هم نیست. ولی مثلا یکی از چیزهایی که من توی خونه های شمالی خیلی دوست دارم رنگشونه (مثلا در و دیوار و پنجره های آبی و شیروانی قرمز تیره) و یکی دیگه ارتباط کامل خونه با فضای سبزه محیطشه.(این دو نکته در مورد صنایع دستی هم صدق می کنه) در ضمن چوبی بودن اون خونه ها حس لطافتی رو به کار میده که با روحیه شمال ایران چه از نظر آب و هوا و چه از نظر مردمش کاملا سازگاره و همچنین گلدونهایی که روی نرده های تراس میذارن.
شما دو المان رو از خونه های شمال اینجا کار کردید ولی به صورتی که شاید مختص مردم و خونه ها و معماری شمال نیست (یعنی یه جورایی شناسنامه شمال رو نداره) شاید اگه یه مقدار المان های مشخص تری مثل همین رنگ و یا نوع مصالح و یا فضای سبز و درخت کاری و گلدون و ... و یا حتی با نور پردازی داخلی و خارجی و یا طرح های شیار دار که تداعی کننده ساختار چوبی باشه و ... میتونستی این حس رو بیشتر منتفل کنی.
البته بازم میگم این یک نظر شخصیه و عوامانه است نه یک نظر کارشناسانه و امیدوارم از صحبت هام و کمی سوادم تو این زمینه نرنجی اما خوب بالاخره منه بی سواد در نهایت مخاطب اون موزه هستم. همیشه که معمارا فقط از این موزه بازدید نمی کنن که....! در ضمن اگه من توضیحات شما رو نمی شنیدم هیچ وقت معنی کار شما رو نمی فهمیدم ولی به قول دوستان خود کار باید با آدم صحبت کنه و خود کار باید شناسنامه و معرف خودش و ماهیتش باشه. (البته منظورم این نیست که نهایت یک اثر هنری رو کسی مثل من هم باید کامل درک کنه ولی هر کی به قدر فهم خودش باید زیبایی یک اثر هنری رو بفهمه دیگه.... مثلا کتاب شاهنامه رو هم من بی سواد از نظر ادبیات بخونم خوشم میاد هم یه ادبیات دان کارکشته). البته شاید نظر متخصصین دیگه با من متفاوت باشه و شاید درک من خیلی پایینه که متوجه نیستم. در هر صورت ببخشید که روده درازی می کنم.
البته یه کمی هم وقتی این بحثا رو مطرح می کنم و عزیزانی مثل شما میان و توضیحات میدن از این زبون درازی هام خوشم میاد چون چیز جدید یاد می گیرم و از این بابت هم از شما ممنونم.
 

behzad999

Member
اختیار داری دوست عزیز .اتفاقا دقیقا باید مردمی که این ساختمان رو می بینن نظر بدن وگرنه اگر فقط واسه یک قشر از جامعه باشه چندان مفید نخواهد بود.اما جالبه بهت بگم که اون رنگ آبی که در خانه های گیلان کاربرد داشت تازگی مشخص شده که به دلیل نزدیکی به رنگ ماورای بنفش باعث دفع حشرات موذی مثل پشه میشه.و اون گلدون ها هم که جلوی خونه ها دیدی اکثرا گل شمع دانی بود که این گل ها هم باعث دفع حشرات می شد.اما در مورد طرحم اتفاقا قرار بود طبق صحبتی که با استادم کرده بودم قسمت هایی از چوب در نمای اصلی استفاده بشه مثل همون نرده های ضربدری که به نوعی یاد آور خاطراتی که مردم شمال دارن بشه.اما در نهایت بخاطر وقت کم.البته ناگفته نماند من خیلی روی این پروژه کار کردم یه جورایی در حد اجرا شدن بهش فکر کردم اینقدر فکر کردم که دیگه راستش خسته شدم که بیشتر روش کار کنم.ولی مرسی که نظرت رو دادی.باز هم منتظر نظرات دوستان هستم. رندرهای بعدی هم کم کم میذارم تو سایت.
 
آخرین ویرایش:
سلام.آقا خسته نباشی.من با نظر دارکلایت موافقم.چرا خواستی ساختمان موزه ی سنتی رو با شیشه مدرن کنی؟بعد اینکه استفاده از سقف شیروونی و ادامه تا زمین کاملا مطابق با معماری بومی گیلانه اما کاش هماهنگ همه ی سقف رو حالا با شیب و ترکیب متفاوت از همین ایده الگو میگرفتی.چون ترکیب مسطح بازم رویکرد مدرن داره و یکم جورواجور کرده کارو.بعد وقتی یه مسیرو شروع میکنی همونو ادامه بده دیگه.مثلا احساس میکنی حال و هوایی که میخوای توش کار کنی مدرنه.یا کلاسیک یا دیکانس یا پست مدرن یا ... خلاصه هر کدومو انتخاب کردی سعی کن تو همون بمونی دیگه.از هر سبکی گذری به نظرم زیاد کارو جالب نمیکنه.از انسجامش کم میکنه.
در کل رنگ سفید و شیشه سراسری بیشتر تداعی معماری مدرن و حالا نهایتا لیت مدرن و پست مدرن سفید رو میکنه که کاملا بی ربط به سنتی بودن کاره.
راجع به اقلیم.اگه جهت شیبت همونجور که گفتی غرب باشه پس این شیشه سراسریه میشه جنوب و جنوب میشه نور پر حرارت و دائمی در طول سال که نتیجش اونم تو اقلیم مرطوب میشه حموم(حداقل تو تابستون که پیک بازدید از موزه و مسافر و این حرفاست)
امیدوارم موفق باشی عزیز
 

behzad999

Member
سلام.آقا خسته نباشی.من با نظر دارکلایت موافقم.چرا خواستی ساختمان موزه ی سنتی رو با شیشه مدرن کنی؟بعد اینکه استفاده از سقف شیروونی و ادامه تا زمین کاملا مطابق با معماری بومی گیلانه اما کاش هماهنگ همه ی سقف رو حالا با شیب و ترکیب متفاوت از همین ایده الگو میگرفتی.چون ترکیب مسطح بازم رویکرد مدرن داره و یکم جورواجور کرده کارو.بعد وقتی یه مسیرو شروع میکنی همونو ادامه بده دیگه.مثلا احساس میکنی حال و هوایی که میخوای توش کار کنی مدرنه.یا کلاسیک یا دیکانس یا پست مدرن یا ... خلاصه هر کدومو انتخاب کردی سعی کن تو همون بمونی دیگه.از هر سبکی گذری به نظرم زیاد کارو جالب نمیکنه.از انسجامش کم میکنه.
در کل رنگ سفید و شیشه سراسری بیشتر تداعی معماری مدرن و حالا نهایتا لیت مدرن و پست مدرن سفید رو میکنه که کاملا بی ربط به سنتی بودن کاره.
راجع به اقلیم.اگه جهت شیبت همونجور که گفتی غرب باشه پس این شیشه سراسریه میشه جنوب و جنوب میشه نور پر حرارت و دائمی در طول سال که نتیجش اونم تو اقلیم مرطوب میشه حموم(حداقل تو تابستون که پیک بازدید از موزه و مسافر و این حرفاست)
امیدوارم موفق باشی عزیز
مرسی دوست عزیز بابت نظرت
اما اگه دقت کرده باشی من توضیح دادم که چرا شیشه استفاده کردم.اما در مورد اینکه چرا کلیه سقف ها رو شیبدار نکردم .در ابتدا میخواستم از همین سقف ها استفاده کنم،نمیدونم شما تا به حال این مدل سقف ها رو در کارهای بزرگ استفاده کردین یا نه منظور در مورد پروژه هاتون هست.خیلی ترکیب این سقف ها در کارهای بزرگ سخت هست که یه جورایی از توان من خارج بود.وقتی اسم از سنتی میاد.شاید اکثرا توقع دارن که مثل خونه های شمال باشه ترکیبش و من با چنین چیزی موافق نیستم.اما در مورد شیشه هم اگه قرار باشه ساخته بشه که نمیشه:) باید از شیشه های هوشمند استفاده بشه که به راحتی شرایط رو کنترل میکنه.
 

AREF

مدیر انجمن های <A href="http://forum.majidonline.c
سلام آفرین بهزاد.رندر خوبی شده.رندرهای جدید رو توی پست اول آپدیت بکن.
طراحی کار خوب شده.اما یه خرده بهتر بود حجمی تر کار بشه.قسمتی که شیشه هست و بغلهاش عملا فقط پلان اکسترود شده.
در کل برای پروژه دانشجویی قابل قبوله.
 

behzad999

Member
سلام آفرین بهزاد.رندر خوبی شده.رندرهای جدید رو توی پست اول آپدیت بکن.
طراحی کار خوب شده.اما یه خرده بهتر بود حجمی تر کار بشه.قسمتی که شیشه هست و بغلهاش عملا فقط پلان اکسترود شده.
در کل برای پروژه دانشجویی قابل قبوله.
مرسی عارف جان که نظر دادی.البته اگه یادت باشه زیاد مزاحمت شدم واسه رندر گرفتن این پروژه.دستت درد نکنه.عارف جان من همونجوری که توضیح دادم بیشتر ایده ی کارم از معماری گیلان بوده ، مخصوصا خانه موسوی در موزه میراث روستایی رشت که عکسش رو میذارم.حالا خودت قضاوت کن ببین آیا تونستن تا حدی طرحم رو در همین راستا پیش ببرم یا نه. راستی عارف جان یه سوال داشتم.این تصاویر Hdriبه همراه یکسری عکس های با پسوندEXRهست میخواستم بدونم فرقشون در چیه؟ راستی عارف جان وقتی از این تصاویر استفاده میکنم سایه ها خیلی نرم میشن.راهی هست که بشه شارپ بشن یا نه؟مرسی
IMG_2778.jpg
 
مرسی دوست عزیز بابت نظرت
اما اگه دقت کرده باشی من توضیح دادم که چرا شیشه استفاده کردم.اما در مورد اینکه چرا کلیه سقف ها رو شیبدار نکردم .در ابتدا میخواستم از همین سقف ها استفاده کنم،نمیدونم شما تا به حال این مدل سقف ها رو در کارهای بزرگ استفاده کردین یا نه منظور در مورد پروژه هاتون هست.خیلی ترکیب این سقف ها در کارهای بزرگ سخت هست که یه جورایی از توان من خارج بود.وقتی اسم از سنتی میاد.شاید اکثرا توقع دارن که مثل خونه های شمال باشه ترکیبش و من با چنین چیزی موافق نیستم.اما در مورد شیشه هم اگه قرار باشه ساخته بشه که نمیشه:) باید از شیشه های هوشمند استفاده بشه که به راحتی شرایط رو کنترل میکنه.

آره موافقم این سقف های سرتاسری مخصوصا اگه کشیدگی زمین در جهت شیب سقف ها باشه خیلی مکافات داره.من خودم دانشجو گرگانم ازین تریپ کارا زیاد به تورم میخوره :idea:.ولی اگه مثلا کنار همین یه سقفی که گذاشتی بقیه رو هم تیکه تیکه شیب میدادی نه یه سره یا از یه المان استفاده میکردی که تو تکرار کوتاه شه و شیب رو تداعی کنه فکر میکنم بهتر میشد.
راجع به تعریف سنت به نظر من اصلا سنت در واقع از بعد از مدرنیسم اینجوری معنی و تعریف شد که الگو یا حالتی که به انسان آرامشی رو میده که ریشه در گذشتش داره.یعنی مثلا همین سقف شیروونی یا جنس مصالح. یعنی هرچی به اون سمت بری (البته اگه تو تیپ سنتی کار میکنی) موفق تری.(بهزاد جان اینا که میگم داداش نظر منه ها.فقط هدفم اینه که یه کم بحث کنیم باهم من که کمتر از اونیم که به اطلاعات شما اضافه کنم.اطلاعات خودم بره بالاتر)
بعد یه چیز دیگه که الان تو اون عکس جدیدت دیدم اون بافت مربع هاست که بعضیاشون پره بعضیا خالی.این ایده ها رو من خیلی دوست دارم اینا رو کاش بیشتر تو کار استفاده میکردی یه جوری که به نوعی مشخصه کار بشه.احتمالا یه ایده ایم هست که از همون معماری سنتی گرفتی که در این صورت اگه با یه رنگ یا مصالح سنتی تر مثه چوب اگه تکرار میشد این هدف ترکیب مدرن و پست مدرنت رو هم قشنگ تر میکرد و پست مدرنیشو تشدید.
آقا موفق باشی
 

behzad999

Member
آره موافقم این سقف های سرتاسری مخصوصا اگه کشیدگی زمین در جهت شیب سقف ها باشه خیلی مکافات داره.من خودم دانشجو گرگانم ازین تریپ کارا زیاد به تورم میخوره :idea:.ولی اگه مثلا کنار همین یه سقفی که گذاشتی بقیه رو هم تیکه تیکه شیب میدادی نه یه سره یا از یه المان استفاده میکردی که تو تکرار کوتاه شه و شیب رو تداعی کنه فکر میکنم بهتر میشد.
راجع به تعریف سنت به نظر من اصلا سنت در واقع از بعد از مدرنیسم اینجوری معنی و تعریف شد که الگو یا حالتی که به انسان آرامشی رو میده که ریشه در گذشتش داره.یعنی مثلا همین سقف شیروونی یا جنس مصالح. یعنی هرچی به اون سمت بری (البته اگه تو تیپ سنتی کار میکنی) موفق تری.(بهزاد جان اینا که میگم داداش نظر منه ها.فقط هدفم اینه که یه کم بحث کنیم باهم من که کمتر از اونیم که به اطلاعات شما اضافه کنم.اطلاعات خودم بره بالاتر)
بعد یه چیز دیگه که الان تو اون عکس جدیدت دیدم اون بافت مربع هاست که بعضیاشون پره بعضیا خالی.این ایده ها رو من خیلی دوست دارم اینا رو کاش بیشتر تو کار استفاده میکردی یه جوری که به نوعی مشخصه کار بشه.احتمالا یه ایده ایم هست که از همون معماری سنتی گرفتی که در این صورت اگه با یه رنگ یا مصالح سنتی تر مثه چوب اگه تکرار میشد این هدف ترکیب مدرن و پست مدرنت رو هم قشنگ تر میکرد و پست مدرنیشو تشدید.
آقا موفق باشی
مرسی دوست عزیز که نظر میدی.ابتدای کار قرار بود یه جاهایی از چوب استفاده کنم حتی یه قسمت های از نما رو،طبق صحبت هایی که با استادم داشتم.ولی متاسفانه به دلیل علاقه ی شدیدی که به رنگ سفید دارم.نتونستم جلوی خودم رو بگیرم .این شد که همش رو سفید کردم:)
اگه پروژم رو زودتر به اینجا رسونده بودم حتما از نظرات شما استفاده میکردم در این پروژه.ولی هر چی انتقاد دارین بکنین.چون روز22 همین ماه باید ازش دفاع کنم.یه تمرینی هم میشه:)
 

جدیدترین ارسال ها

بالا