مرسی بابت نظرت دوست عزیزسلام
شرمنده اول نظر میدم. در مورد کار سه بعدی نظری نمیدم و میذارم به عهده دوستان متخصص. از نظر طراحی هم از لحاظ فنی نظری نمیدم بازم میذارم به عهده دوستان متخصص. اما از دید یه آدم عادی که شاید دوست داشته باشه یه روز به یه همچین موزه ای سر بزنه یه سوال دارم اونم اینه که از چهار مؤلفه موجود در اسم این مرکز چرا با نگاه کردن به این ساختمان هیچ کدوم به ذهن آدم متبادر نمی شه؟ منظورم از اون چهارتا ۱- موزه ۲- هنر ۳- سنتی ۴- گیلان می باشد. این ساختمان در هر چای این کره خاکی می تونه باشه و هر کاربری دیگری غیر از موزه هم میتونه داشته باشه (که به نظرم نماش به کاربری تجاری بیشتر میخوره تا موزه). تازه نماش با وجود قشنگی من یکی رو راضی نمی کنه که با وجود اینکه میدونم توش موزه است برم یه نگاهی بندازم ببینم توش چه خبره. واقعیتش موزه ها رو انتظار دارم ساختمونش آدم رو خود به خود به درونش هدایت کنه و کنجکاوی ایجاد کنه ولی این ساختمون رو از دور ببینم کاملا شبیه یه ساختمون تجاری ساده می مونه....
شرمنده رک گفتم ولی تمام حرفهام رو بذار به حساب حرف های یه آدم عادی کا بعدا قراره از این موزه دیدن کنه ....
مرسی دوست عزیز بابت نظرتسلام.آقا خسته نباشی.من با نظر دارکلایت موافقم.چرا خواستی ساختمان موزه ی سنتی رو با شیشه مدرن کنی؟بعد اینکه استفاده از سقف شیروونی و ادامه تا زمین کاملا مطابق با معماری بومی گیلانه اما کاش هماهنگ همه ی سقف رو حالا با شیب و ترکیب متفاوت از همین ایده الگو میگرفتی.چون ترکیب مسطح بازم رویکرد مدرن داره و یکم جورواجور کرده کارو.بعد وقتی یه مسیرو شروع میکنی همونو ادامه بده دیگه.مثلا احساس میکنی حال و هوایی که میخوای توش کار کنی مدرنه.یا کلاسیک یا دیکانس یا پست مدرن یا ... خلاصه هر کدومو انتخاب کردی سعی کن تو همون بمونی دیگه.از هر سبکی گذری به نظرم زیاد کارو جالب نمیکنه.از انسجامش کم میکنه.
در کل رنگ سفید و شیشه سراسری بیشتر تداعی معماری مدرن و حالا نهایتا لیت مدرن و پست مدرن سفید رو میکنه که کاملا بی ربط به سنتی بودن کاره.
راجع به اقلیم.اگه جهت شیبت همونجور که گفتی غرب باشه پس این شیشه سراسریه میشه جنوب و جنوب میشه نور پر حرارت و دائمی در طول سال که نتیجش اونم تو اقلیم مرطوب میشه حموم(حداقل تو تابستون که پیک بازدید از موزه و مسافر و این حرفاست)
امیدوارم موفق باشی عزیز
مرسی عارف جان که نظر دادی.البته اگه یادت باشه زیاد مزاحمت شدم واسه رندر گرفتن این پروژه.دستت درد نکنه.عارف جان من همونجوری که توضیح دادم بیشتر ایده ی کارم از معماری گیلان بوده ، مخصوصا خانه موسوی در موزه میراث روستایی رشت که عکسش رو میذارم.حالا خودت قضاوت کن ببین آیا تونستن تا حدی طرحم رو در همین راستا پیش ببرم یا نه. راستی عارف جان یه سوال داشتم.این تصاویر Hdriبه همراه یکسری عکس های با پسوندEXRهست میخواستم بدونم فرقشون در چیه؟ راستی عارف جان وقتی از این تصاویر استفاده میکنم سایه ها خیلی نرم میشن.راهی هست که بشه شارپ بشن یا نه؟مرسیسلام آفرین بهزاد.رندر خوبی شده.رندرهای جدید رو توی پست اول آپدیت بکن.
طراحی کار خوب شده.اما یه خرده بهتر بود حجمی تر کار بشه.قسمتی که شیشه هست و بغلهاش عملا فقط پلان اکسترود شده.
در کل برای پروژه دانشجویی قابل قبوله.
مرسی دوست عزیز بابت نظرت
اما اگه دقت کرده باشی من توضیح دادم که چرا شیشه استفاده کردم.اما در مورد اینکه چرا کلیه سقف ها رو شیبدار نکردم .در ابتدا میخواستم از همین سقف ها استفاده کنم،نمیدونم شما تا به حال این مدل سقف ها رو در کارهای بزرگ استفاده کردین یا نه منظور در مورد پروژه هاتون هست.خیلی ترکیب این سقف ها در کارهای بزرگ سخت هست که یه جورایی از توان من خارج بود.وقتی اسم از سنتی میاد.شاید اکثرا توقع دارن که مثل خونه های شمال باشه ترکیبش و من با چنین چیزی موافق نیستم.اما در مورد شیشه هم اگه قرار باشه ساخته بشه که نمیشه باید از شیشه های هوشمند استفاده بشه که به راحتی شرایط رو کنترل میکنه.
مرسی دوست عزیز که نظر میدی.ابتدای کار قرار بود یه جاهایی از چوب استفاده کنم حتی یه قسمت های از نما رو،طبق صحبت هایی که با استادم داشتم.ولی متاسفانه به دلیل علاقه ی شدیدی که به رنگ سفید دارم.نتونستم جلوی خودم رو بگیرم .این شد که همش رو سفید کردمآره موافقم این سقف های سرتاسری مخصوصا اگه کشیدگی زمین در جهت شیب سقف ها باشه خیلی مکافات داره.من خودم دانشجو گرگانم ازین تریپ کارا زیاد به تورم میخوره .ولی اگه مثلا کنار همین یه سقفی که گذاشتی بقیه رو هم تیکه تیکه شیب میدادی نه یه سره یا از یه المان استفاده میکردی که تو تکرار کوتاه شه و شیب رو تداعی کنه فکر میکنم بهتر میشد.
راجع به تعریف سنت به نظر من اصلا سنت در واقع از بعد از مدرنیسم اینجوری معنی و تعریف شد که الگو یا حالتی که به انسان آرامشی رو میده که ریشه در گذشتش داره.یعنی مثلا همین سقف شیروونی یا جنس مصالح. یعنی هرچی به اون سمت بری (البته اگه تو تیپ سنتی کار میکنی) موفق تری.(بهزاد جان اینا که میگم داداش نظر منه ها.فقط هدفم اینه که یه کم بحث کنیم باهم من که کمتر از اونیم که به اطلاعات شما اضافه کنم.اطلاعات خودم بره بالاتر)
بعد یه چیز دیگه که الان تو اون عکس جدیدت دیدم اون بافت مربع هاست که بعضیاشون پره بعضیا خالی.این ایده ها رو من خیلی دوست دارم اینا رو کاش بیشتر تو کار استفاده میکردی یه جوری که به نوعی مشخصه کار بشه.احتمالا یه ایده ایم هست که از همون معماری سنتی گرفتی که در این صورت اگه با یه رنگ یا مصالح سنتی تر مثه چوب اگه تکرار میشد این هدف ترکیب مدرن و پست مدرنت رو هم قشنگ تر میکرد و پست مدرنیشو تشدید.
آقا موفق باشی