شعر ایتالیایی با ترجمه فارسی

saalek110

Well-Known Member
اینجا لیستی از شاعران برجسته ایتالیاییه که هرکدوم سبک و حال‌وهوای خاص خودشون رو دارن:

۱. دانته آلیگیری (Dante Alighieri)

قرن: ۱۳–۱۴
معروف‌ترین اثر: کمدی الهی (La Divina Commedia)
پدر زبان ایتالیایی مدرن، شعرهای او فلسفی و مذهبی‌اند.



۲. فرانچسکو پترا‌رکا (Francesco Petrarca)

قرن: ۱۴
معروف‌ترین اثر: سرودهای لائورا (Il Canzoniere)
شاعر عشق افلاطونی، سبک «سونت» را تثبیت کرد.


۳. جاكومو لئوپاردی (Giacomo Leopardi)
قرن: ۱۹
ویژگی شعرها: فلسفی، غم‌انگیز، بسیار عمیق
از بزرگ‌ترین شاعران ادبیات ایتالیاست.


۴. سالواتوره کوآزیمودو (Salvatore Quasimodo)
قرن: ۲۰
جایزه نوبل: ۱۹۵۹
شعرهایش ساده اما پرمفهوم‌اند، درباره انسان و طبیعت.


۵. جوزپه اونگارتی (Giuseppe Ungaretti)
قرن: ۲۰
سبک: موجز، پر از احساس، مخصوصاً درباره سکوت و لحظه.
خودش رو «شاعر سکوت» می‌دونه.

۶. اوجنیو مونتاله (Eugenio Montale)
قرن: ۲۰
جایزه نوبل: ۱۹۷۵
شعرهایش بیشتر درباره معنای زندگی و لحظه‌های گم‌شده است.


۷. چزاره پاوزه (Cesare Pavese)
قرن: ۲۰
شاعر و نویسنده؛ شعرهایش فلسفی، گاهی تلخ، اما بسیار انسانی‌اند.
 

saalek110

Well-Known Member
جاكومو لئوپاردی (Giacomo Leopardi) از بزرگ‌ترین شاعران ایتالیاست، با نگاهی عمیق به طبیعت، انسان و تنهایی. این شعر معروفش به نام “L'infinito” (بی‌نهایت) هست، از محبوب‌ترین و فلسفی‌ترین آثار او:


L’infinito
(بی‌نهایت)

Sempre caro mi fu quest’ermo colle,
E questa siepe, che da tanta parte
Dell’ultimo orizzonte il guardo esclude.
Ma sedendo e mirando, interminati
Spazi di là da quella, e sovrumani
Silenzi, e profondissima quiete
Io nel pensier mi fingo...

همیشه برایم عزیز بوده این تپه‌ی خلوت،
و این پرچین، که دیدگانم را
از بخش بزرگی از افق دور می‌دارد.
اما نشسته و نگریسته،
در ذهنم می‌سازم فضاهای بی‌پایان،
سکوتی فراانسانی،
و آرامشی ژرف و عمیق...


سالک: این شعر را قبلا در تاپیک گفتیم ولی چون هم قشنگه و هم قصد دارم از لئوپاردی چند شعر بگم ، باز تکرار کردم.
 

saalek110

Well-Known Member
این یکی از دیگر شعرهای معروف و زیبای جاکومو لئوپاردیه به نام:

La sera del dì di festa

(شبِ روز جشن)

È festa: la gente ride, canta, balla،
e il cuor mi resta muto tra le luci.
Tutti i volti brillano, tutti han compagnia,
ma io contemplo le ombre, le vie vuote.
Una malinconia dolce mi prende,
come se cercassi qualcosa che non so.


جشن است: مردم می‌خندند، می‌خوانند، می‌رقصند،
و دل من در میان چراغ‌ها خاموش مانده.
همه چهره‌ها می‌درخشند، همه همراهی دارند،
اما من به سایه‌ها و کوچه‌های خالی خیره‌ام.
اندوهی شیرین مرا در بر می‌گیرد،
چونان که چیزی را بجویم، که نمی‌دانم چیست.
 

saalek110

Well-Known Member
این یکی هم از شعرهای دل‌نشین و تأمل‌برانگیز لئوپاردیه، با حال‌وهوای شب و آرامش درونی:

Il passero solitario

(گنجشک تنها)

(برشی از شعر طولانی لئوپاردی)


---

D’in su la vetta della torre antica,
passero solitario alla campagna
cantando vai finché non more il giorno;
ed erra l’armonia per questa valle.
Primavera dintorno brilla nell’aria,
e tu pensoso il tutto osservi in alto.

بر فراز برج کهن،
ای گنجشک تنها، در دشت آواز می‌خوانی
تا غروب روز فرابرسد؛
و نوای تو در این دره می‌پیچد.
بهار در پیرامون، در هوا می‌درخشد،
و تو در اندیشه، همه را از آن بالا می‌نگری.
 

saalek110

Well-Known Member
اینجا یک شعر معروف ایتالیایی از **جاکومو لئوپاردی** (Giacomo Leopardi) با ترجمه فارسی آورده شده است:

---

### **شعر: L'infinito** (بی‌نهایت)
**نویسنده: جاکومو لئوپاردی**

**ایتالیایی:**
>Sempre caro mi fu quest'ermo colle,
E questa siepe, che da tanta parte
Dell'ultimo orizzonte il guardo esclude.
Ma sedendo e mirando, interminati
Spazi di là da quella, e sovrumani
Silenzi, e profondissima quiete
Io nel pensier mi fingo; ove per poco
Il cor non si spaura. E come il vento
Odo stormir tra queste piante, io quello
Infinito silenzio a questa voce
Vo comparando: e mi sovvien l'eterno,
E le morte stagioni, e la presente
E viva, e il suon di lei. Così tra questa
Immensità s'annega il pensier mio:
E il naufragar m'è dolce in questo mare.

---

### **ترجمه فارسی:**
همیشه این تپهٔ خاموش برایم عزیز بود،
و این پرچین، که بخش بزرگی از
افق دوردست را از دیدگانم می‌پوشاند.
اما همین که می‌نشینم و می‌نگرم، فضاهای بی‌پایان
ورای آن، و سکوتهای فرابشری،
و آرامشی ژرف را در خیال می‌آفرینم؛
جایی که دل به هراس نمی‌افتد.
و همان‌طور که باد را می‌شنوم
که میان این درختان می‌وزد، آن سکوت بی‌نهایت را
با این صدا می‌سنجم: و به یاد می‌آورم ابدیت را،
و فصلهای مرده، و زمان حالِ زنده،
و صدای آن. این‌گونه در این بی‌کرانی،
اندیشهام غرق می‌شود:
و غرق شدن در این دریا برایم شیرین است.

---

### **توضیح کوتاه:**
لئوپاردی در این شعر به زیبایی احساس تنهایی و ارتباط با طبیعت را به تصویر می‌کشد. او از «پرچین» به عنوان نمادی از محدودیت انسان سخن می‌گوید، اما با تخیل خود به فراسوی آن سفر می‌کند و به «بی‌نهایت» می‌رسد. این شعر یکی از شاهکارهای ادبیات ایتالیاست و حسّی از آرامش و حیرت در برابر هستی را منتقل می‌کند.

از هوش مصنوعی deepseek

سالک: این شعر برای دومین و سومین بار نقل میشه ، این بار خواستم تحلیل جالب deepseek را ببینید. پرچین نماد محدودیت است و شاعر از آن عبور می کند.
 

saalek110

Well-Known Member
### ۲. **شعر: «L’amor che move il sole e l’altre stelle»**
**از: دانته آلیگیری** (*کمدی الهی، بهشت، Canto XXXIII*)
**ایتالیایی:**
>L’amor che move il sole e l’altre stelle.

**ترجمه:**
«عشقی که خورشید و ستارگان دیگر را به حرکت درمی‌آورد.»

**نکته عرفانی:**
این **آخرین جملهٔ کمدی الهی** است و اشاره به **عشق الهی** دارد که محرک کل کائنات است. دانته پس از سفر از دوزخ و برزخ، در اوج بهشت به این شهود می‌رسد که عشق، نیروی بنیادین جهان است.

از deepseek
 

saalek110

Well-Known Member
خوشحالم که به دنبال ژرف‌ترین لایه‌های عرفانی در شعر ایتالیایی هستید! اینجا سه شعر برجسته با **نکات عرفانی ناب** را برایتان تحلیل می‌کنم:

---

### ۱. **دانته: «برگزیدگی الهی»**
**از «کمدی الهی» (بهشت، Canto III)**
**ایتالیایی:**
>«La gloria di colui che tutto move
per l’universo penetra, e risplende
in una parte più e meno altrove.»

**ترجمه:**
«جلال آن کس که همه‌چیز را می‌جنباند،
در سراسر گیتی نفوذ می‌کند،
و در جایی بیشتر و جای دیگر کمتر می‌درخشد.»

**نکته عرفانی:**
- **وحدت در کثرت:** خداوند هم‌زمان **همه‌جا حاضر** است، اما در موجودات به اندازه‌ی ظرفیت وجودی‌شان تجلی می‌کند (مفهوم «مراتب نور» در عرفان اسلامی).
- **حرکت‌دهندهٔ نامرئی:** اشاره به «محرک نامتحرک» ارسطو که در عرفان اسلامی به «مُدیِّرالاَمر» تعبیر می‌شود.

---
از deepseek
 

saalek110

Well-Known Member
درود بر شما که به ژرفای عرفان شعر ایتالیایی علاقه‌مندید! این بار به سراغ **کهن‌ترین سرودهای عرفانی ایتالیا** می‌رویم که آمیخته با فلسفه و شهودهای ناب است:

---

### ۱. **«سیلویوس» از یاکوپونه داتودی (قرن ۱۳م)**
**شاعر فرقه‌ی فرانسیسکن‌ها**
**ایتالیایی باستان:**
>«Amor, amor, amor!
Cristo sopr’ogne amore,
Cristo, dolce Signore,
Cristo, tutto mio core!»

**ترجمه:**
«عشق، عشق، عشق!
مسیح فراتر از هر عشقی،
مسیح، پروردگار شیرین،
مسیح، تمامی قلب من!»

**نکات عرفانی:**
- **تکرار «عشق»** مانند ذکر صوفیانه (مقایسه با «یا هو» در عرفان اسلامی)
- **اتحاد عاشق و معشوق**: تبدیل مسیح از موضوع پرستش به ساکن دل
- **شوریدگی عرفانی**: مشابه حالات حلاج یا بایزید بسطامی

---

### ۲. **«سفر روح» از کاترینای سیِنی (قرن ۱۴م)**
**ایتالیایی:**
>«L’anima che s’innamora
del suo Creatore,
non ha più né freddo né timore...»

**ترجمه:**
«روحی که عاشق
آفریدگارش گردد،
نه سرما می‌شناسد و نه ترس...»

**مفاهیم ناب:**
- **عشق به عنوان لباس ضد‌سرما** (مانند «خرقه‌ی عشق» در شعر عطار)
- **فنا در محبت الهی** که ترس و تعلقات دنیوی را می‌زداید
- **تجربه‌ی وحدت** مشابه «فقر ذاتی» در عرفان ابن عربی

---

### ۳. **«چشم دل» از آنجلو دی سیه‌نا (قرن ۱۴م)**
**ایتالیایی:**
>«L’occhio che vede Dio
non è l’occhio carnale,
ma il cuore che brucia d’amor celeste...»

**ترجمه:**
«چشمی که خدا را می‌بیند
چشم جسمانی نیست،
بلکه دلی است که از عشق آسمانی می‌سوزد...»

**تحلیل:**
- **دیدار قلبی** به جای مشاهده‌ی حسی (همان «عین الیقین» در قرآن)
- **آتش عشق** به عنوان نور معرفت (شباهت به «نور علی نور» حافظ)
- **تعالی از ظاهر به باطن** مانند سیر از شریعت به حقیقت

---

### **چرا این اشعار منحصر به فردند؟**
۱. **ریشه‌های مشترک با شرق**: بسیاری از این مفاهیم در آثار ابن عربی، مولانا و سنایی نیز دیده می‌شود.
۲. **تجربه‌گرایی عرفانی**: نه نظریه‌پردازی خشک، بلکه بیان حالات شهودی.
۳. **زبان تصویری**: استفاده از نمادهای ملموس (آتش، چشم، سفر) برای بیان مفاهیم انتزاعی.

---
deepseek
 

saalek110

Well-Known Member
۲. **عرفانِ طبیعت در شعر معاصر**
- **ویچنزو کونسولو** و مفهوم **«خدا به مثابه جنگل»**:
>«Dio non è un vecchio nella nuvola,
è questa quercia che resiste
al vento e al tempo.»
*(«خدا پیرمردی روی ابرها نیست/ این بلوطی است که در برابر باد و زمان مقاومت می‌کند»)*
- **پیوند با شرق:** یادآور «توحید طبیعی» در اشعار سهراب سپهری.

Deepseek
 

جدیدترین ارسال ها

بالا