پیشبینی ریسک ورشکستگی مالی فرآیندی است که در آن احتمال عدم توانایی یک شرکت یا سازمان در پرداخت بدهیها و مواجهه با ورشکستگی ارزیابی میشود. این پیشبینی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا به شرکتها، سرمایهگذاران و نهادهای مالی این امکان را میدهد تا از وقوع مشکلات مالی جلوگیری کرده و تصمیمات بهتری در خصوص مدیریت مالی بگیرند. ورشکستگی به معنای ناتوانی یک شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود است و میتواند نتایج جدی برای سهامداران، کارکنان و اعتبار شرکت داشته باشد.
پیشبینی ورشکستگی بهطور معمول با استفاده از مدلهای مالی و تحلیلهای آماری انجام میشود که عملکرد مالی و وضعیت نقدینگی شرکت را تحلیل میکنند. هدف این تحلیلها شناسایی علائم اولیه بحران مالی و ارائه راهکارهایی برای بهبود شرایط پیش از آنکه شرکت دچار ورشکستگی شود.
مدلها و روشهای پیشبینی ریسک ورشکستگی
پیشبینی ریسک ورشکستگی یکی از ابزارهای حیاتی برای ارزیابی سلامت مالی شرکتها و جلوگیری از بحرانهای مالی است که توسط شرکت حسابداری و خدمات مالی قابل ارزیابی است. برای این منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که بر اساس تحلیل دادههای مالی و غیرمالی، احتمال ورشکستگی یک شرکت را تخمین میزنند. در ادامه به برخی از مدلها و روشهای مهم در پیشبینی ریسک ورشکستگی اشاره میکنیم:
مدل آلتمن (Z-Score)
مدل آلتمن یکی از شناختهشدهترین و پرکاربردترین ابزارها برای پیشبینی ورشکستگی است. این مدل از ترکیبی از نسبتهای مالی شامل نقدینگی، سودآوری، بهرهوری داراییها و سرمایه در گردش استفاده میکند. فرمول Z-Score به شرکتها اجازه میدهد تا با یک نمره مشخص، وضعیت مالی خود را ارزیابی کنند. شرکتهایی که نمره Z بالاتری دارند، وضعیت مالی بهتری دارند و ریسک ورشکستگی کمتری را متحمل میشوند.
نسبتهای استفادهشده در مدل Z-Score:
نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها
نسبت سود انباشته به کل داراییها
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها
نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری بدهیها
نسبت فروش به کل داراییها
مدل زاوگین
مدل زاوگین (Zavgren Model) یکی از مدلهای پیشبینی ریسک ورشکستگی است که در سال 1985 توسط کریستینا زاوگین معرفی شد. این مدل بر اساس تحلیل نسبتهای مالی شرکتها طراحی شده است و بهمنظور شناسایی علائم اولیه ورشکستگی استفاده میشود. زاوگین با بررسی متغیرهای مختلف مالی و اقتصادی، سعی کرد مدل دقیقی برای تشخیص شرکتهایی که احتمال ورشکستگی دارند، ایجاد کند.
مدل زاوگین شامل چندین شاخص کلیدی است که بهطور مستقیم وضعیت مالی شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. شاخصهای اصلی مدل زاوگین عبارتند از:
نسبت نقدینگی: که توانایی شرکت را در پرداخت تعهدات کوتاهمدت بررسی میکند.
نسبت بدهی به دارایی: این شاخص میزان اتکای شرکت به بدهیها برای تأمین مالی را ارزیابی میکند.
نسبت سودآوری: این نسبت شامل معیارهایی مانند بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام است و نشاندهنده کارایی شرکت در تولید سود است.
نسبت گردش داراییها: این شاخص نشان میدهد که شرکت با چه کاراییای داراییهای خود را برای تولید درآمد به کار میگیرد.
نسبت جریان نقدی به کل بدهیها: که ارزیابی میکند آیا شرکت توانایی کافی برای تولید جریان نقدی مثبت جهت پوشش بدهیها را دارد یا خیر.
این شاخصها در کنار هم به پیشبینی دقیقتر و جامعتر احتمال ورشکستگی شرکتها کمک میکنند.
تحلیل نسبتهای مالی (Financial Ratio Analysis
این روش بر تحلیل نسبتهای مالی کلیدی شرکت تمرکز دارد. برخی از مهمترین نسبتهای مالی که برای پیشبینی ریسک ورشکستگی استفاده میشوند عبارتند از:
نسبت بدهی به دارایی: نشاندهنده سطح بدهیهای شرکت در مقایسه با داراییها است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، احتمال ورشکستگی بیشتر است.
نسبت جاری: نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت تعهدات کوتاهمدت است. نسبت جاری پایین میتواند نشاندهنده مشکلات نقدینگی و ریسک ورشکستگی باشد.
نسبت سودآوری: این نسبتها شامل نسبت حاشیه سود و بازده سرمایهگذاری هستند و نشاندهنده سودآوری شرکت و توانایی آن در ایجاد سود است.
مدلهای رگرسیونی (Regression Models)
مدلهای رگرسیونی با استفاده از دادههای گذشته شرکت، روابط آماری بین متغیرهای مالی و احتمال ورشکستگی را تحلیل میکنند. در این مدلها از متغیرهای توضیحی مانند نسبتهای مالی و متغیرهای کلان اقتصادی استفاده میشود تا میزان احتمال ورشکستگی برای آینده پیشبینی شود.
این مدلها قادرند اثر متغیرهای مختلف بر روی ریسک ورشکستگی را مشخص کنند و به مدیران کمک کنند که با اصلاح این متغیرها، خطر ورشکستگی را کاهش دهند.
مدل کاپلان-میر (Kaplan-Meier Survival Analysis)
این مدل که بیشتر در تحلیلهای آماری مورد استفاده قرار میگیرد، برای پیشبینی احتمال بقا یا ورشکستگی شرکتها در یک دوره زمانی خاص کاربرد دارد. این روش با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف از جمله وضعیت مالی، سودآوری و نرخ رشد شرکت، احتمال بقا یا ورشکستگی را پیشبینی میکند.
مدلهای شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Networks)
شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روشهای پیشرفته یادگیری ماشین، توانایی تحلیل الگوهای پیچیده دادههای مالی را دارند. این مدلها با استفاده از دادههای تاریخی شرکتها، الگوریتمهای پیچیدهای را برای پیشبینی احتمال ورشکستگی توسعه میدهند. استفاده از شبکههای عصبی بهویژه در مواردی که دادههای مالی بهشدت متنوع و پیچیده هستند، میتواند کارآمد باشد.
مدلهای لاجیت (Logit) و پروبیت (Probit)
مدلهای لاجیت و پروبیت از روشهای آماری هستند که برای پیشبینی احتمال وقوع یک رویداد دوتایی مانند ورشکستگی یا عدم ورشکستگی استفاده میشوند. این مدلها با تحلیل دادههای مالی شرکتها و متغیرهای کلان اقتصادی، احتمال ورشکستگی را تخمین میزنند و به مدیران این امکان را میدهند تا با ارزیابی دقیقتر، اقدامات لازم را انجام دهند.
تحلیل جریان نقدی (Cash Flow Analysis)
تحلیل جریان نقدی یکی از ابزارهای اساسی برای ارزیابی وضعیت مالی شرکت است. اگر جریان نقدی منفی یا ناکافی باشد، شرکت به احتمال زیاد با مشکلات مالی روبهرو خواهد شد. تحلیل جریان نقدی میتواند نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیها و حفظ فعالیتهای خود باشد و به شناسایی زودهنگام مشکلات نقدینگی کمک کند.
تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics)
با افزایش حجم دادههای مالی و غیرمالی، استفاده از تحلیل دادههای بزرگ به یکی از روشهای محبوب برای پیشبینی ورشکستگی تبدیل شده است. این روش از ابزارهای پیشرفته مانند الگوریتمهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی برای تحلیل دادهها و شناسایی الگوهای مخفی استفاده میکند. این روش قادر است عوامل مختلفی را که ممکن است در ورشکستگی نقش داشته باشند شناسایی کرده و توصیههای کاربردی ارائه دهد.
هوش مصنوعی(AL)
هوش مصنوعی (AI) در پیشبینی ریسک ورشکستگی مالی بهطور چشمگیری باعث بهبود دقت و سرعت تحلیلهای مالی شده است. الگوریتمهای یادگیری ماشین و شبکههای عصبی با تحلیل حجم عظیمی از دادههای مالی و تاریخی، الگوهای پیچیدهای را شناسایی میکنند که ممکن است در ورشکستگی شرکتها نقش داشته باشند. این روشها به تحلیلگران اجازه میدهند تا با دقت بیشتری احتمال وقوع ورشکستگی را پیشبینی کرده و بهموقع اقدامات اصلاحی را پیشنهاد دهند. استفاده از هوش مصنوعی همچنین امکان تحلیل چندین متغیر همزمان و بررسی تأثیرات متقابل آنها بر ریسک ورشکستگی را فراهم میآورد، که این امر دقت پیشبینیها را بهبود میبخشد.
علت اهمیت پیشبینی ریسک ورشکستگی چیست؟
پیشبینی ریسک ورشکستگی اهمیت بسیار بالایی در مدیریت کسبوکارها و حفظ پایداری مالی آنها دارد. این فرآیند به شرکتها و سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا قبل از مواجهه با بحرانهای مالی جدی، بهموقع اقدامات لازم را انجام دهند. در ادامه، چند دلیل اصلی برای اهمیت پیشبینی ریسک ورشکستگی آورده شده است:
حفظ پایداری مالی و جلوگیری از بحرانهای مالی
پیشبینی بهموقع ریسک ورشکستگی به شرکتها کمک میکند تا از وقوع بحرانهای مالی بزرگ جلوگیری کنند. با شناسایی نقاط ضعف در ساختار مالی، شرکتها میتوانند برنامهریزیهای مناسبی برای بهبود وضعیت مالی خود انجام دهند و از مشکلاتی مانند ناتوانی در پرداخت بدهیها یا کاهش شدید نقدینگی پیشگیری کنند.
افزایش اعتماد سرمایهگذاران و تأمینکنندگان
یکی از دلایل مهم پیشبینی ریسک ورشکستگی، افزایش اعتماد سرمایهگذاران و تأمینکنندگان به شرکت است. سرمایهگذاران میخواهند از وضعیت مالی شرکتها اطمینان حاصل کنند تا ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری را به حداقل برسانند. پیشبینی صحیح ریسک ورشکستگی به آنها اطلاعات لازم را برای تصمیمگیری بهتر در خصوص سرمایهگذاری میدهد.
تسهیل در برنامهریزی بلندمدت
با استفاده از ابزارهای پیشبینی ورشکستگی، شرکتها میتوانند برنامهریزیهای بلندمدتی انجام دهند که شامل مدیریت بدهیها، افزایش نقدینگی و بهبود سودآوری است. این پیشبینیها به مدیران کمک میکند تا از سلامت مالی سازمان مطمئن باشند و اقدامات لازم را برای تقویت آن انجام دهند.
پیشگیری از از دست دادن اعتبار و شهرت
ورشکستگی میتواند به کاهش اعتبار و شهرت شرکت منجر شود. پیشبینی ریسک ورشکستگی به شرکتها این امکان را میدهد که با اجرای اصلاحات مالی قبل از وقوع بحران، از آسیبهای احتمالی به شهرت و روابط تجاری خود جلوگیری کنند.
حفظ اشتغال و جلوگیری از کاهش نیروی کار
ورشکستگی شرکتها به معنای تعطیلی یا کاهش فعالیتها و در نتیجه از دست دادن شغلها است. پیشبینی ریسک ورشکستگی به شرکتها کمک میکند تا در مواقع بحرانی، بهموقع اقدامات لازم را برای حفظ نیروی کار خود و جلوگیری از کاهش اشتغال انجام دهند.
کلام آخر
پیشبینی ریسک ورشکستگی مالی به عنوان یک ابزار حیاتی در مدیریت کسبوکار و سرمایهگذاری نقش مهمی دارد. با استفاده از مدلها و روشهای مختلف پیشبینی، شرکتها و سرمایهگذاران میتوانند بهموقع نسبت به بهبود وضعیت مالی اقدام کرده و از پیامدهای جدی ورشکستگی جلوگیری کنند.
پیشبینی ورشکستگی بهطور معمول با استفاده از مدلهای مالی و تحلیلهای آماری انجام میشود که عملکرد مالی و وضعیت نقدینگی شرکت را تحلیل میکنند. هدف این تحلیلها شناسایی علائم اولیه بحران مالی و ارائه راهکارهایی برای بهبود شرایط پیش از آنکه شرکت دچار ورشکستگی شود.
مدلها و روشهای پیشبینی ریسک ورشکستگی
پیشبینی ریسک ورشکستگی یکی از ابزارهای حیاتی برای ارزیابی سلامت مالی شرکتها و جلوگیری از بحرانهای مالی است که توسط شرکت حسابداری و خدمات مالی قابل ارزیابی است. برای این منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که بر اساس تحلیل دادههای مالی و غیرمالی، احتمال ورشکستگی یک شرکت را تخمین میزنند. در ادامه به برخی از مدلها و روشهای مهم در پیشبینی ریسک ورشکستگی اشاره میکنیم:
مدل آلتمن (Z-Score)
مدل آلتمن یکی از شناختهشدهترین و پرکاربردترین ابزارها برای پیشبینی ورشکستگی است. این مدل از ترکیبی از نسبتهای مالی شامل نقدینگی، سودآوری، بهرهوری داراییها و سرمایه در گردش استفاده میکند. فرمول Z-Score به شرکتها اجازه میدهد تا با یک نمره مشخص، وضعیت مالی خود را ارزیابی کنند. شرکتهایی که نمره Z بالاتری دارند، وضعیت مالی بهتری دارند و ریسک ورشکستگی کمتری را متحمل میشوند.
نسبتهای استفادهشده در مدل Z-Score:
نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها
نسبت سود انباشته به کل داراییها
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها
نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری بدهیها
نسبت فروش به کل داراییها
مدل زاوگین
مدل زاوگین (Zavgren Model) یکی از مدلهای پیشبینی ریسک ورشکستگی است که در سال 1985 توسط کریستینا زاوگین معرفی شد. این مدل بر اساس تحلیل نسبتهای مالی شرکتها طراحی شده است و بهمنظور شناسایی علائم اولیه ورشکستگی استفاده میشود. زاوگین با بررسی متغیرهای مختلف مالی و اقتصادی، سعی کرد مدل دقیقی برای تشخیص شرکتهایی که احتمال ورشکستگی دارند، ایجاد کند.
مدل زاوگین شامل چندین شاخص کلیدی است که بهطور مستقیم وضعیت مالی شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. شاخصهای اصلی مدل زاوگین عبارتند از:
نسبت نقدینگی: که توانایی شرکت را در پرداخت تعهدات کوتاهمدت بررسی میکند.
نسبت بدهی به دارایی: این شاخص میزان اتکای شرکت به بدهیها برای تأمین مالی را ارزیابی میکند.
نسبت سودآوری: این نسبت شامل معیارهایی مانند بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام است و نشاندهنده کارایی شرکت در تولید سود است.
نسبت گردش داراییها: این شاخص نشان میدهد که شرکت با چه کاراییای داراییهای خود را برای تولید درآمد به کار میگیرد.
نسبت جریان نقدی به کل بدهیها: که ارزیابی میکند آیا شرکت توانایی کافی برای تولید جریان نقدی مثبت جهت پوشش بدهیها را دارد یا خیر.
این شاخصها در کنار هم به پیشبینی دقیقتر و جامعتر احتمال ورشکستگی شرکتها کمک میکنند.
تحلیل نسبتهای مالی (Financial Ratio Analysis
این روش بر تحلیل نسبتهای مالی کلیدی شرکت تمرکز دارد. برخی از مهمترین نسبتهای مالی که برای پیشبینی ریسک ورشکستگی استفاده میشوند عبارتند از:
نسبت بدهی به دارایی: نشاندهنده سطح بدهیهای شرکت در مقایسه با داراییها است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، احتمال ورشکستگی بیشتر است.
نسبت جاری: نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت تعهدات کوتاهمدت است. نسبت جاری پایین میتواند نشاندهنده مشکلات نقدینگی و ریسک ورشکستگی باشد.
نسبت سودآوری: این نسبتها شامل نسبت حاشیه سود و بازده سرمایهگذاری هستند و نشاندهنده سودآوری شرکت و توانایی آن در ایجاد سود است.
مدلهای رگرسیونی (Regression Models)
مدلهای رگرسیونی با استفاده از دادههای گذشته شرکت، روابط آماری بین متغیرهای مالی و احتمال ورشکستگی را تحلیل میکنند. در این مدلها از متغیرهای توضیحی مانند نسبتهای مالی و متغیرهای کلان اقتصادی استفاده میشود تا میزان احتمال ورشکستگی برای آینده پیشبینی شود.
این مدلها قادرند اثر متغیرهای مختلف بر روی ریسک ورشکستگی را مشخص کنند و به مدیران کمک کنند که با اصلاح این متغیرها، خطر ورشکستگی را کاهش دهند.
مدل کاپلان-میر (Kaplan-Meier Survival Analysis)
این مدل که بیشتر در تحلیلهای آماری مورد استفاده قرار میگیرد، برای پیشبینی احتمال بقا یا ورشکستگی شرکتها در یک دوره زمانی خاص کاربرد دارد. این روش با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف از جمله وضعیت مالی، سودآوری و نرخ رشد شرکت، احتمال بقا یا ورشکستگی را پیشبینی میکند.
مدلهای شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Networks)
شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روشهای پیشرفته یادگیری ماشین، توانایی تحلیل الگوهای پیچیده دادههای مالی را دارند. این مدلها با استفاده از دادههای تاریخی شرکتها، الگوریتمهای پیچیدهای را برای پیشبینی احتمال ورشکستگی توسعه میدهند. استفاده از شبکههای عصبی بهویژه در مواردی که دادههای مالی بهشدت متنوع و پیچیده هستند، میتواند کارآمد باشد.
مدلهای لاجیت (Logit) و پروبیت (Probit)
مدلهای لاجیت و پروبیت از روشهای آماری هستند که برای پیشبینی احتمال وقوع یک رویداد دوتایی مانند ورشکستگی یا عدم ورشکستگی استفاده میشوند. این مدلها با تحلیل دادههای مالی شرکتها و متغیرهای کلان اقتصادی، احتمال ورشکستگی را تخمین میزنند و به مدیران این امکان را میدهند تا با ارزیابی دقیقتر، اقدامات لازم را انجام دهند.
تحلیل جریان نقدی (Cash Flow Analysis)
تحلیل جریان نقدی یکی از ابزارهای اساسی برای ارزیابی وضعیت مالی شرکت است. اگر جریان نقدی منفی یا ناکافی باشد، شرکت به احتمال زیاد با مشکلات مالی روبهرو خواهد شد. تحلیل جریان نقدی میتواند نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیها و حفظ فعالیتهای خود باشد و به شناسایی زودهنگام مشکلات نقدینگی کمک کند.
تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics)
با افزایش حجم دادههای مالی و غیرمالی، استفاده از تحلیل دادههای بزرگ به یکی از روشهای محبوب برای پیشبینی ورشکستگی تبدیل شده است. این روش از ابزارهای پیشرفته مانند الگوریتمهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی برای تحلیل دادهها و شناسایی الگوهای مخفی استفاده میکند. این روش قادر است عوامل مختلفی را که ممکن است در ورشکستگی نقش داشته باشند شناسایی کرده و توصیههای کاربردی ارائه دهد.
هوش مصنوعی(AL)
هوش مصنوعی (AI) در پیشبینی ریسک ورشکستگی مالی بهطور چشمگیری باعث بهبود دقت و سرعت تحلیلهای مالی شده است. الگوریتمهای یادگیری ماشین و شبکههای عصبی با تحلیل حجم عظیمی از دادههای مالی و تاریخی، الگوهای پیچیدهای را شناسایی میکنند که ممکن است در ورشکستگی شرکتها نقش داشته باشند. این روشها به تحلیلگران اجازه میدهند تا با دقت بیشتری احتمال وقوع ورشکستگی را پیشبینی کرده و بهموقع اقدامات اصلاحی را پیشنهاد دهند. استفاده از هوش مصنوعی همچنین امکان تحلیل چندین متغیر همزمان و بررسی تأثیرات متقابل آنها بر ریسک ورشکستگی را فراهم میآورد، که این امر دقت پیشبینیها را بهبود میبخشد.
علت اهمیت پیشبینی ریسک ورشکستگی چیست؟
پیشبینی ریسک ورشکستگی اهمیت بسیار بالایی در مدیریت کسبوکارها و حفظ پایداری مالی آنها دارد. این فرآیند به شرکتها و سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا قبل از مواجهه با بحرانهای مالی جدی، بهموقع اقدامات لازم را انجام دهند. در ادامه، چند دلیل اصلی برای اهمیت پیشبینی ریسک ورشکستگی آورده شده است:
حفظ پایداری مالی و جلوگیری از بحرانهای مالی
پیشبینی بهموقع ریسک ورشکستگی به شرکتها کمک میکند تا از وقوع بحرانهای مالی بزرگ جلوگیری کنند. با شناسایی نقاط ضعف در ساختار مالی، شرکتها میتوانند برنامهریزیهای مناسبی برای بهبود وضعیت مالی خود انجام دهند و از مشکلاتی مانند ناتوانی در پرداخت بدهیها یا کاهش شدید نقدینگی پیشگیری کنند.
افزایش اعتماد سرمایهگذاران و تأمینکنندگان
یکی از دلایل مهم پیشبینی ریسک ورشکستگی، افزایش اعتماد سرمایهگذاران و تأمینکنندگان به شرکت است. سرمایهگذاران میخواهند از وضعیت مالی شرکتها اطمینان حاصل کنند تا ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری را به حداقل برسانند. پیشبینی صحیح ریسک ورشکستگی به آنها اطلاعات لازم را برای تصمیمگیری بهتر در خصوص سرمایهگذاری میدهد.
تسهیل در برنامهریزی بلندمدت
با استفاده از ابزارهای پیشبینی ورشکستگی، شرکتها میتوانند برنامهریزیهای بلندمدتی انجام دهند که شامل مدیریت بدهیها، افزایش نقدینگی و بهبود سودآوری است. این پیشبینیها به مدیران کمک میکند تا از سلامت مالی سازمان مطمئن باشند و اقدامات لازم را برای تقویت آن انجام دهند.
پیشگیری از از دست دادن اعتبار و شهرت
ورشکستگی میتواند به کاهش اعتبار و شهرت شرکت منجر شود. پیشبینی ریسک ورشکستگی به شرکتها این امکان را میدهد که با اجرای اصلاحات مالی قبل از وقوع بحران، از آسیبهای احتمالی به شهرت و روابط تجاری خود جلوگیری کنند.
حفظ اشتغال و جلوگیری از کاهش نیروی کار
ورشکستگی شرکتها به معنای تعطیلی یا کاهش فعالیتها و در نتیجه از دست دادن شغلها است. پیشبینی ریسک ورشکستگی به شرکتها کمک میکند تا در مواقع بحرانی، بهموقع اقدامات لازم را برای حفظ نیروی کار خود و جلوگیری از کاهش اشتغال انجام دهند.
کلام آخر
پیشبینی ریسک ورشکستگی مالی به عنوان یک ابزار حیاتی در مدیریت کسبوکار و سرمایهگذاری نقش مهمی دارد. با استفاده از مدلها و روشهای مختلف پیشبینی، شرکتها و سرمایهگذاران میتوانند بهموقع نسبت به بهبود وضعیت مالی اقدام کرده و از پیامدهای جدی ورشکستگی جلوگیری کنند.