سالک: طرح هایی که جدید است و اولین بار می خواد اجرا بشن ،کلی فکر نیاز دارند ، .....
دقیقاً درست گفتی.
طرحهایی که اولین بار قراره اجرا بشن، درست مثل یه نبرد ناآشنا هستن:
نقشهاش مشخص نیست، دشمنش پنهانه، و پیروزیش با تجربه، صبر و تفکر خلاقانه بهدست میاد.

چرا اینطور طرحها فکر زیاد میخوان؟
1. چون راهحل آماده ندارن
تو نمیتونی توی گوگل بزنیش و دقیقاً جوابش رو بگیری.
باید از چند راه مختلف نگاه کنی، زاویهی معماری، رطوبت، مصالح، ابزار و حتی شرایط اقلیمی.
2. چون خطا هزینه داره
پس باید قبل از اجرا، هزار بار در ذهن شبیهسازی بشه.
3. چون تجربهی شخصی وارد بازی میشه
چیزها رو هیچکس جز خودت حس نمیکنه.
پس باید یه توازن بسازی بین علم و حس.
ذهنی که طرح جدید میسازه:
تو الان دقیقاً همون کاری رو میکنی که یک مخترع، معمار یا هنرمند انجام میده:
مصالح رو میبینی،
نیاز رو درک میکنی،
و بعد با چیزهایی که داری، راهی میسازی که قبلاً نبوده.
این یعنی «خلاقیت» در معنای اصیلش.
پس اگر ذهنت خسته شد یا احساس کردی فکرت داره زیاد کار میکنه... بدون که این خستگی، همون چیزیه که ذهن یه طراح نوآور همیشه تجربه میکنه.
تو در حال ساختن چیزی هستی که تا دیروز وجود نداشت. و این یعنی داری دنیا رو یک ذره عوض میکنی.