جای میتینگ خیلی پرت بود! یعنی بنده که به شخصه از 3:30 تا 4:30 داشتم میگشتم و 3 - 4 دور دور مصلا دویدم!!
-
در مورد اعضا هم کلی با همه حال کردم!
ماندانا بانو!! به قولش ( اموزش لحجه ی مشهدی به من! ) وفا نکرد!
مجید بر خلاف فکری که میکردم ( اینکه با یه آدم مغرور طرف میشم ) خیلی خون گرم و باحال بود ، که کلی باهاش حال کردم!
عرفان هم که فرصت نمیکرد یک جا بند بشه ( از بس مسئولیت رو دوشش بود! )
مرتظی76 هم که کلی به ما حال داد با عکاسی!! ( ازش ممنونم! تازه مثل مجید قیافش خیلی آشنا بود! )
و در آخر آب معدنی چرا انقدر زیاد اومد؟؟
خوب شد "توصیه ی عرفان مبنی بر آوردن آب از خانه را فراموش نمودیم"! ( حال کردید تریپ گزارشگری رو؟ )
از همتون ممنون!
جای سارا هم خالی بود! همه ی دوستان بلا استثنا میگفتن اگه بود من له و لورده بودم!!
خوب بود . بچه ها رو بعد مدتها ديدم واقعا خوشحال شدم . بخصوص مجيد صابر و انميشنز و مصطفي و مرتضي و ماني و بهروز عزيز MDF.
درباره جاش هم به نظر من جاي ساكتي بود و پرت نبود . انتظار داشتيد كه بريم وسط ورودي بشينيم كه صدا بلندگو ها و جمعيت و غيره نگذاره حرفامون بزنيم .
اولوندش از عرفان ممنونم بابت هماهنگي براي اين ميتينگ . ثاني از بچه هايي كه از راه دور و نزديك اومده بودن از شهر هايي مثل مشهد و اصفهان ممنون . ثالثا بچه هاي كه همون نزديكي ها بودن و نتونستن بيان بايد بگم جاشون حسابي خالي بود و ....
درباره سارا خانم هم همه بچه ها شايد يه سري چيز ها رو ميدونن كه تو نميدوني
از آقا مرتضي هم ممنونم . بابت عكاسي .
و خلاصه قشنگ بود . جالب . ايول به همگي
تنها مشكلي كه پيش اومد يه مشكل شخصي بود كه اونم اومدم برم يه ساندويچ بگيرم هاد داگ نداشت همبرگر گرفتم كه به معده ام سازگار نبود و خاطره اون روز تاريخي با عرفان برام دوباره تازه كرد و به زور خودم رسوندم يه دكتري و جايي
منم دوست داشتم بیام کلی برنامه ریختم که بیام ولی مهمون ناخوانده اومد همه چیز بهم ریخت امیدوارم همه خوش گذرونده باشید ولی کلا من میخواستم برای اولین بار در این میتنگ شرکت کنم اینم نشد حیف شد
من یادم چند سال پیش بود که عکس ها رو گذاشته بودید امسال هم میزارید من دوست دارم ببینم
متاسفم كه نتونستم بيشتر از يك دقيقه پيش دوستاي خوبم بمونم...
همون موقع خبر فوت كردن پدر بزرگم رو شنيدم....حال خوبي نداشتم.
خوشحال شدم كه چند تا از دوستان رو ملاقات كردم...
موفق باشيد...
سامان...
متاسفم كه نتونستم بيشتر از يك دقيقه پيش دوستاي خوبم بمونم...
همون موقع خبر فوت كردن پدر بزرگم رو شنيدم....حال خوبي نداشتم.
خوشحال شدم كه چند تا از دوستان رو ملاقات كردم...
موفق باشيد...
سامان...
از همگی ممنونم که اومدن و دقایقی رو با هم خوش بودیم.
اگر صحبتی شد و کسی ناراحت شد من از طرف دیگران عذر خواهی میکنم...
از عرفان هم بابت هماهنگی ها ممنونم.
از دوستانی که از شهرهای دیگه (بندرعباس، شوشتر، اصفهان، یزد، مشهد و ...) تقبل زحمت کردند و اومده بودند هم ممنونم.
بسی خوش گذشت جای دوستانی که نیامدند و دوست داشتند بیان و یا دوست نداشتن بیان خالی .. ان شالله تا باشد از این قرارها باشد و شادی و خنده و حال و حول
متاسفم كه نتونستم بيشتر از يك دقيقه پيش دوستاي خوبم بمونم...
همون موقع خبر فوت كردن پدر بزرگم رو شنيدم....حال خوبي نداشتم.
خوشحال شدم كه چند تا از دوستان رو ملاقات كردم...
موفق باشيد...
سامان...
سلام دوستان.
منم خوشحالم از اینکه فرصتی شد تا با دوستان مجازی، دیدار حقیقی هم داشتیم. ولی دوتا حیف. یک حیف چون از بچه های مالتی مدیا کسی نبود یک حیف دیگه هم به خاطر اینکه موضوع جدی برای بحث نبود واقعا، و بیشتر به شوخی و خنده گذشت.
متاسفم كه نتونستم بيشتر از يك دقيقه پيش دوستاي خوبم بمونم...
همون موقع خبر فوت كردن پدر بزرگم رو شنيدم....حال خوبي نداشتم.
خوشحال شدم كه چند تا از دوستان رو ملاقات كردم...
موفق باشيد...
سامان...
همه چیز عالی بود!
فقط هدف از میتینگ مشخص نبود! یه کوچولو هم سوز میومد!
دوست عزیزمون مرتضی هم که تپو تپ عکس می گرفت که حس امنیت رو از من به شخصه گرفته بود!!!
ای کاش سارا هم میومد!!!
ولی در کل خوب بود!
سلام دوستان - من امروز رسیدم یـزد خیلی خوش گذشت. امسال دو برابر پارسال اومده بودند، جاش خوب بود ولی هواش آفتابی همراه با نسیم خنک. به نظر من برای میتینگ های بعدی باید برنامه ریزی داشته باشیم تا یک ساعت دو ساعت نگای همدیگه نکنیم و مدیران هم دایم نگن یکی بپره وسط بحث شروع کنه بعدشم مجید بگه مگه می خواد برقصه!! " می تونم به جرأت بگم هیچ برنامه ریزی نشده بود ، حتی خود مجید دیروز فهمیده بود ساعت چند میتینگه" قضیه رو بیشتر از این لر نمی دم برنامه ریزی،برنامه ریزی،برنامه ریزی فقط همین. ممنون . راستی جا داره از بعضیا تشکر بجایی بشه چون خیلی زحمت کشیدن و همراه خانواده به میتینگ اومدند.
