Realistic یعنی طبیعی، شما اگر بتونید با استفاده از مدلسازی خوب، متریال و تکسچر طبیعی و خوب یک رندر خوب و طبیعی هم بگیرید اصطلاحا رندر Realistic یا رئال گرفتید.
به عنوان مثال فعال کردن GI یا نورهای غیرمستقیم باعث طبیعی شدن رندر و نزدیک شدن اون به واقعیت میشه و خیلی چیزهای دیگه که توضیحش بسیار وقت می بره.
با تشکر از توضیحات دوست عزیزمون Barnara گفتم بد نیست چند نکته کوچیک رو هم من به این پست اضافه کنم، پس با اجازه از بزرگترای فامیل.
بشر از ابتدا علاقه مند بود تا بتونه وقایع پیرامون خودشو بصورت تصویر ذخیره کنه به همین خاطر نقاشی هم سابقه ای به قدمت حضور انسان در طبیعت داره
به عنوان مثال میشه از طرح های بجا مونده از انسانهای غارنشین روی دیواره غارها یاد کرد، این فرآیند ادامه داشت تا جاییکه با بالاتر رفتن تجربه هنرمندان
و دسترسی به ابزارها و رنگ های مختلف انسان تونست نقاشی هایی رو خلق کنه که کاملا شبیه به دنیای بیرون بود و حالتی واقعی داشت و از همین زمان بود
که واژه Realistic به شیوه نقاشی که ما اون رو به سبک رئال میشناسیم تعلق گرفت اما اشتیاق سیری ناپذیر انسان منجر به این شد که در چند قرن بعد به ابزاری
به نام دوربین دست پیدا کنه که میتونست با سرعت و با کیفیت خیلی بالاتر تصاویر رو ثبت و ضبط کنه ، اینجا بود که عده ای از هنرمندان خط سیر کار خودشون رو
تغییر دادند و سبک های متفاوت دیگه ای رو پایه ریزی کردند که دیگه شباهتی با دنیای واقعی نداشت مثل سبک کوبیسم اما در این میان عده از هنرمندان اصرار داشتند
که تصاویری تولید کنند با کیفیت عکس و یا حتی بهتر برای همین با مطالعه بیشتر روی واکنش نور بر روی سطوح ( ُShading ) پی به راز و رمز دستیابی به تصاویر نقاشی بردند
که بی نهایت به دنیای واقعی شبیه بود و کیفیتی همچون عکس داشت به این نوع از نقاشی ها Photorealistic یا واقعی در حد عکس گفته میشه اما در امتداد همین مسیر تعدادی از هنرمندان ظهور کردند با این نظر که دلیلی برای
شبیه سازی واقعیت همچون دوربین عکاسی وجود نداره و این کار از دیدگاه اونها اشتباه بود چون اعتقاد داشتند اینکار درجه یک هنرمند رو تا درجه یک ماشین ثبت کننده تصویر مثل
دوربین عکاسی پایین میاره و به همین دلیل با استفاده از تکنیک های روش Photorealism و ادغام اون با ذائقه هنری توانستند تصاویری رو ایجاد کنند که هرچند در نگاه اول همچون یک عکس به نظر میرسه
اما دارای اونچنان خلاقیتی هست که حس بیننده رو بسیار فراتر از یک عکس با تصویر در گیر میکنه و این موضوع به خاطر دستکاری در بعضی از رنگها و اغراق در بعضی جزئیات پیش میاد و به این صورت واژه
Hyperrealism وارد دنیای نقاشی شد.
همین فرآیند در دنیای گرافیک رایانه ای هم اتفاق افتاد البته نه در طول چند قرن بلکه تنها در چند دهه، با حضور کامپیوتر در زنگی بشر تعدادی از افراد خلاق تلاش کردند تا بتونند از طریق رایانه
تصاویری تولید کنند اما بدلیل ضعف سخت افزاری و نرم افزاری این تصاویر فاقد کیفیت لازم بودند و کاملا مشخص بود که طبیعی و واقعی به نظر نمی رسند به همین دلیل واژه
Computer generated image بوجود آمد یا همون تصاویر رایانه ای اما با پیشرفت سخت افزارها و تولید نرم افزارهای پیشرفته تر رفته رفته هنرمندان نسبت به این ابزار جدید علاقه بیشتری
نشون دادند و از ترکیب متخصصین و هنرمندان و فیزیکدانها و ریاضیدانها و برنامه نویس ها نرم افزارهایی تولید شد که میتونست تصاویری قابل قبول و واقعی ارائه کنه که در دنیای رایانه ای واژه Realistic rendering
برای معرفی اینگونه تصاویر بکار برده میشه، در ابتدا بدلیل تازگی و کم بدیل بودن این نوع رندر ها مردم اقبال زیادی به اونها نشون میدادند و فکر می کردند که این نهایت کیفیت تصویر رایانه ای خواهد بود در این مورد میشه
به قسمت اول داستان اسباب بازی اشاره کرد اما رفته رفته چشم مخاطب به این تصاویر عادت کرد و این تصاویر دیگه واقعی به نظر نمی رسیدند، برای همین گروه های تولید کننده نرم افزاری
دست بکار شدند و نرم افزارهایی رو تولید کردند که توانایی محاسبه جزئیات بیشتری رو داشت و واقعا میشد از طریق اونها تصاویری رو تولید کرد که هر بیننده ای رو به فکر فرو میبرد در مورد اینکه
تصویر مورد نظر یک عکس واقعی است یا یک تصویر رایانه ای ، که این تصاویر همون تصاویر photorealistic در دنیای رایانه ای هستند، البته باید اذعان داشت تولید اینگونه تصاویر نه تنها نیاز به نرم افزارهایی مثل Vray داره
بلکه نیاز به هنرمندانی در این ضمینه داره تا با ادغام خلاقیت و هنر خود با این نرم افزارها بتونند تصاویر فوق العاده ای تولید کنند.
امروزه نرم افزارهای رندر تلاش میکنند تا علاوه بر ارتقاء کیفیت محاسباتی خود در محاسبه هر چه بهتر و سریعتر، فضای کاری ساده تری در اختیار کاربران قرار بدهند تا هنرمندان بیشتری به سوی اینگونه نرم افزارها
کشونده بشن...
*** الکی الکی مقاله ای شد واسه خودش، خیلی وقت بود اینجوری دست به کیبورد نشده بودم ***
با انتخاب درست سیمان، پروژهتان را در نصف زمان به پایان برسانید