تاریخچه فتوشاپ

saeid_constanti

New Member
فتوشاپ سال‌هاست كه پرفروش‌ترین نرم‌افزار ویرایشگر تصاویر نقشه‌بیتی در سراسر دنیا محسوب می‌شود و آن‌چنان معروف و محبوب شده كه به استانداردی برای برنامه‌های ویرایشگر عكس تبدیل شده است. این نرم‌افزار به عنوان یكی از بزرگترین منابع در‌آمد شركت ادوبی هر ساله سود سرشاری را به سوی این شركت معتبر نرم‌افزاری سرازیر می‌كند. اما همین فتوشاپ غول‌پیكر امروزی، در ابتدای كار محصول بسیار كوچكی بود كه اگر استعداد و تلاش تعدادی از دانش‌آموختگان دانشگاه میشیگان نبود، شاید هرگز به موقعیتی این‌چنین نمی‌رسید. هنوز هم ادوبی در نزد بسیاری از گرافیست‌ها به عنوان "سازنده‌ فتوشاپ" معروف است و كمتر كسی از كاربران معمولی می‌داند كه شركت ادوبی در ابتدا تنها یك توزیع كننده‌ فتوشاپ بوده است. تاریخ بالندگی فتوشاپ پر است از فراز و نشیب‌هایی كه دانستن آن آموزنده و جالب است و این مقاله حاوی دوره ای ده ساله (یعنی از 1990 تا 2000) از این تاریخ است.
آغاز داستان:‌
سال‌ها پیش در پاییز سال 1987 Thomas knoll، دانشجوی دكترای رشته ‌Computer Vision در حال كار روی برنامه‌ای بود كه بتواند تصاویر طیف خاكستری كامپیوتری را روی مانیتور‌های سیاه‌و‌سفید نقشه‌بیتی به نمایش درآورد. این برنامه به نوعی سرگرمی دوره‌ دانشجویی نول محسوب می‌شد كه فارغ از درس‌های دوره‌ دكتری، در خانه خود و روی كامپیوتر مك پلاس خانگی‌اش روی آن كار می‌كرد. این كد برنامه به هیچ وجه مربوط به رساله‌ پایان‌نامه‌ نول نمی‌شد و خود او نیز در اوایل كار هرگز فكر نمی‌كرد كه این برنامه‌ ساده او قرار است روزی به بزرگترین نرم‌افزار ویرایش تصویر تبدیل شود.

این برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic (ILM در مارین كانتری كالیفرنیا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوه‌های ویژه تصویری در شركت عظیم لوكاس فیلم بود كه در آن زمان بزرگترین و معتبرترین شركت فیلم‌سازی به شمار می‌رفت. با تهیه فیلم جنگ‌های ستاره‌ای، لوكاس فیلم ثابت كرده بود كه جلوه‌های تصویری كار‌آمد می‌توانند با تركیب شخصیت‌های خیالی و داستانی دور از ذهن، به یك پدیده در دنیای سینما تبدیل شوند.

در پی موفقیت عظیم آن فیلم، همه در پی یافتن راه‌حل‌های دیجیتالی برای چنین مقاصدی بودند و به همین علت جان نیز به محض اطلاع از پروژه‌ برادرش، از او خواست كه از برنامه‌اش برای تولید تصاویر دیجیتالی استفاده كند. این برنامه‌ ساده Display نام داشت و نمایش تصاویر دیجیتالی توسط این برنامه‌ نتیجه‌‌ خوبی را به دنبال داشت كه نقطه‌ سرآغاز كار این دو برادر شد. خود جان چنین تعریف می‌كند:

"من نمی‌دونستم چطور می‌شه از Display استفاده كرد. وقتی برای اولین بار یك عكس سیاه و سفید رو با اون باز كردم، از جان پرسیدم آیا می‌تونه كد برنامه‌ رو جوری تغییر بده كه تصاویر رو با فرمت‌های دیگه هم ذخیره كنه؟! اگهDisplay می‌تونست چنین كاری كنه اونوقت من می‌تونستم با اون از عكس برنامه‌های دیگه خروجی بگیرم. من چندتا عكس رو كه از كامپیوترهای لایت اند مجیك آورده بودم، توی Display باز كردم. اما روی كامپیوتر من خیلی تیره نمایش داده شدند. بنابراین دوباره از توماس پرسیدم: میتونی كاری كنی كه این عكس‌ها كمی روشن‌تر بشن یا مثلا مقدار شفافیت اونها رو تغییر بدی؟"



همین سوال ساده سر‌آغاز كار بر روی نرم‌افزاری شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ می‌شناسیم.
جان توسط پدرش كه در دانشگاه میشیگان سمت استادی داشت، ترتیب سفارش یك كامپیوتر Macintosh II را كه اولین مدل رنگی محسوب می‌شد داد. به محض خریداری این كامپیوتر، نول دوباره شروع به كار روی برنامه كرد، به نوعی كه بتواند روی مانیتورهای رنگی نیز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روی این پروژه كار كردند تا بتوانند قابلیت‌های نمایشی آن را افزایش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهای مخصوص خواندن و ذخیره‌كردن فرمت‌های مختلف رنگدانه‌ها را به برنامه‌اش اضافه كرد كه همان كد‌ها سال‌ها بعد تبدیل به فیلترهای plug-in تصویرهای نقشه بیتی شدند.

توماس پس از مدتی كار روی برنامه‌اش موفق به ساخت ابزار منحصر به‌فرد محدوده‌ انتخاب (Selection Tool) شد كه بدون اینكه لبه‌های زمخت و ناهموار ایجاد كند، قابلیت جدا كردن مناطق رنگی را داشت. او همچنین توانست قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای مثل Level‌ها را برای تنظیم تنالیته‌ تصویر، Hue and Saturation را برای تنظیمات رنگی و نیز قابلیت‌های رنگ‌آمیزی را برای تغییر رنگ مناطق مورد نظر در تصاویر نقشه‌بیتی فراهم كند.

در تابستان 1988 بود كه جان بالاخره به این نتیجه رسید كه كاربرد برنامه‌ ساخته شده به حدی از انتظار رسیده است كه بتوان از آن به عنوان یك محصول تجاری استفاده كرد. توماس از این فكر جان شگفت زده شد:" جداً فكر می‌كنی بتونیم این برنامه رو به كسی بفروشیم؟ من كه فكرش رو نمی‌كنم. " جان با خوش‌بینی برادرش را متقاعد كرد كه این كار اصلا دور از ذهن نیست و به او قول داد كه سعی‌اش را می‌كند تا از برنامه‌ ساخته شده، یك نرم‌افزار تجاری بسازد.

جان راست می‌گفت. فروش چنین برنامه‌ای به همین سادگی‌ها نبود و كار بسیار زیاد‌تری لازم داشت تا به چنین نتیجه‌ای برسد. اما جان دست‌بردار نبود.

در همان زمان بود كه جان در نشریه ‌MacWeek آگهی تبلیغ نرم‌افزار ویرایشگری را دید كه PhotoMac نام داشت. دیدن آن آگهی باعث شد كه جان بیشتر در فكر فروش نرم‌افزار خودشان بیفتد. به همین علت برای تحقیق پیرامون نرم‌افزار جدید راهی همایش SIGGRAPH شد. نتیجه‌ همایش برای او رضایت‌بخش بود. طوری كه خود او می‌گوید"ما هیچ نگرانی‌ای از آن نرم‌افزار نداشتیم. برنامه‌ ما قابلیت‌های بزرگی داشت كه PhotoMac فاقد آن‌ها بود" و درحقیقت تعجب كرده بود كه برنامه‌ای با چنین قابلیت‌های سطح پایینی می‌تواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه‌ خودشان را تغییر داد و هر بار كه نام جدیدی برای آن برمی‌گزید چیز دیگری نظرش را جلب می‌كرد و باعث می‌شد دوباره آن را تغییر دهد. دقیقا مشخص نیست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد.

به نظر می‌رسد این نام را یكی از افراد مورد اعتماد او به وی پیشنهاد داد و در حقیقت این نام آخرین نامی بود كه برگزیده شد و روی نرم‌افزار مورد نظر باقی ماند.
تولد فتوشاپ‌
پس از نام‌گذاری نرم‌افزار، جان شروع كرد به گشتن به‌ دنبال شركتی كه روی فتوشاپ سرمایه‌گذاری كند. اولین شركتی كه با آن‌ها وارد مذاكره شد SuperMac بود كه اختلافات مالی موجب جلوگیری از رسیدن به توافق نهایی بین آن‌ها شد. Aldus در حال كار روی یك پروژه‌ خانگی بود و Adobe نیز علیرغم علاقه‌مندی‌ای كه به همكاری نشان داد اما روند كار آن‌ها به سرعتی نبود كه بتوانند به راحتی وارد مذاكره شوند. در آن زمانی كه جان در دره سیلیكون به دنبال شركتی برای همكاری می‌گشت، توماس نیز به‌طور تمام وقت در حال كار روی فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابلیت‌های بیشتری را به آن اضافه كند. در این زمان جان نیز برای این‌كه بتواند امكان استفاده از نرم‌افزار را برای عموم ساده‌تر كند، یك راهنمای ساده برای آن تهیه كرد كه می‌توانست نحوه‌ كار با نرم‌افزار را به خوبی تشریح كند.

زحمات این دو بالاخره نتیجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. این شركت در آن زمان سازنده‌ اسكنر‌های نقشه‌بیتی بود و قصد داشت با خرید فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كار‌ایی اسكنر‌های خود، فروش سخت‌افزارهای خود را افزایش دهد. اقدامات اولیه انجام شد و اولین نسخه‌ نرم‌افزار به عنوان یك برنامه‌ الحاقی برای اسكنر‌ها به بازار آمد. از نسخه‌ فتوشاپ چیزی در حدود دویست كپی به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما به‌هرحال اولین فروش تجاری برنامه‌ خانگی برادران نول به شمار می‌رفت.
در همین زمان جان، نرم‌افزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.

این كار یك موفقیت عظیم برای محسوب می‌شد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند یك كپی از نرم‌افزار را پیش آن‌ها بگذارد تا آن‌ها روی آن تحقیق كنند. این اتفاق باعث شد تا ‌آن‌ها از این نرم‌افزار بین دوستان خود تعریف كرده و كپی‌هایی از آن را برای یكدیگر بفرستند.

استفاده از آن توسط كارشناسان و تایید آن‌ها به نوعی یك تبلیغ غیرمستقیم برای فتوشاپ محسوب می‌شد و باعث ‌شد دید عمومی نسبت به این برنامه‌ ساده بهتر شود. جان با استفاده از این فرصت دوباره برای فروش برنامه‌اش به شركت ادوبی مراجعه كرد و این‌بار Russel Brown، مدیر هنری شركت ادوبی، به شدت تحت تاثیر قابلیت‌های فوق‌العاده‌ فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضا‌نشده‌ای را برای خرید نرم‌افزار ColorStudio تنظیم كرده بود، بلافاصله تغییر عقیده داد و تحت‌تاثیر جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابلیت‌های بیشتری دارد. با امضای قرارداد مشترك بین آن‌دو، شركت ادوبی حق پخش فتوشاپ را از جان خرید و ماجرای دنباله‌دار فتوشاپ و ادوبی از همان‌جا آغاز شد.

نكته‌ بسیار كلیدی در این توافق‌نامه این بود كه جان تنها "حق توزیع فتوشاپ" را به شركت ادوبی فروخت و این نرم‌افزار تا سال‌ها بعد كه موفقیتی بسیار عظیم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبی به‌طور كامل خریداری نشد. ادوبی موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روی برنامه‌ مذكور باقی بماند. جان و توماس نیز بی‌كار ننشستند و پس از امضای قرارداد قانونی حق پخش، كار روی فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابلیت‌های آن را برای نسخه‌های بعدی افزایش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهای مربوط به قابلیت‌های اصلی فتوشاپ بود، جان در كالیفرنیا در حال نوشتن كدهای برنامه‌هایی بود كه می‌توانستند به عنوان plug-in‌‌هایی برای خلق جلوه‌های تصویری به كار روند. بسیاری از اعضای اصلی Adobe معتقد بودند، تلاش‌های جان كاملا بی‌فایده است و زحمات او هرگز برای یك نرم‌افزار جدی مانند فتوشاپ كاربردی نخواهد داشت. آن‌ها به فتوشاپ به چشم یك ابزار ویرایش تصویر نگاه می‌كردند كه تنها می‌تواند به بازسازی و ترمیم تصاویر بپردازد، نه خلق جلوه‌های ویژه برای تصاویر. ولی جان بدون توجه به عقیده‌ آن‌ها به طور پنهانی مشغول نوشتن كدهایی شد كه بعدها به یكی از قدرتمندترین ابزارهای فتوشاپ برای به زانو در‌آوردن ویرایشگرهای دیگر تبدیل شد.

فتوشاپ در ادوبی‌
عملیات ساماندهی فتوشاپ در آوریل 1989 نیز همچنان ادامه داشت و راسل براون و دیگر متخصصان ادوبی با ایده‌های عجیب و غریبشان توماس را وادار به نوشتن كدهایی می‌كردند كه عملا نشدنی بود و قابلیت‌هایی را از او می‌خواستند كه تا آن روز در هیچ نرم‌افزار دیگری ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثیر به‌سزایی در تشویق توماس داشت و ایده‌های خوبی برای كار به او می‌داد.

تمام این زحمات در سال 1990 به نتیجه رسید و بالاخره نسخه یك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگ‌های غیر قابل پیش‌بینی زیادی در آن وجود داشت بلافاصله نسخه‌ ترمیم شده‌ 7.0.1 روانه‌ بازار شد تا ضعف‌های نسخه‌ قبلی را بپوشاند. علیرغم این همه عجله برای عرضه‌ اولین نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرم‌افزارهای رقیب (به طور خاص ColorStudio) خیلی بهتر بود. قابلیت‌های چشم‌گیر در كنار رابط كاربری ساده و راهنمای بسیار گویای استفاده از آن توانست به سرعت در بین كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابلیت‌هایی را ارائه می‌كرد كه رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان‌ بود كه انقلاب نشر رومیزی در حال شكل‌گیری بود و فتوشاپ همگام با پیشرفت این انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه برای همراهی با این انقلاب مجبور بودید یك كامپیوتر اپل داشته باشید.)

ادوبی همچنین یك سلاح مخفی هم برای خود داشت و آن راسل براون بود. اولین عرضه‌ نمایشی فتوشاپ در سال 1990 در سانتا باربارا و در همایش كاربران مك توسط او انجام شد. او كه مهارت خاصی در كاربرد و استفاده‌ خاص از قابلیت‌های فتوشاپ داشت، توانست با شوخی‌های خودش و قابلیت‌های سرگرم‌كننده فتوشاپ به خوبی نظر كاربران گرافیست را به آن جلب كند و پیش‌نمایشی بسیار قوی را در مقابل دیدگان آن‌ها قرار دهد. هرچقدر فتوشاپ ساده و كاربردی طراحی شده بود، ColorStudio از شركت Fractal Design كه جدی‌ترین رقیب فتوشاپ محسوب می‌شد، رابط كاربری مشكلی داشت و نیز بسیاری از قابلیت‌های قوی فتوشاپ را نیز نداشت.

شركت رقیب برای توجیه كمبود قابلیت‌ها و رابط كاربری محصولش ادعا كرد كه نرم‌افزار آن‌ها یك محصول خاص برای استفاده‌ خاص است و تنها مورد توجه حرفه‌ای‌هاست. اما ادوبی با تاكید بر اینكه قابلیت‌های قوی فتوشاپ در اختیار همگان است و هر كاربری با داشتن یك مك و با هر سطحی از معلومات می‌تواند از آن استفاده كند، جای خود را در بین كاربران عمومی و حرفه‌ای باز كرد. این رقابت به حدی شدید بود كه MacWorld یك مقاله‌ تفصیلی منتشر كرد و در آن به مقایسه‌ بین آن‌دو پرداخت كه جان نول به عنوان طراح فتوشاپ و Marc Zimmer به عنوان طراح ColorStudio، در آن به ارائه‌ تعدادی از قابلیت‌های ترمیم و بازسازی تصاویر پرداختند. برنده‌ این رقابت فتوشاپ بود، اما زیمر ادعا كرد كه این رقابت جوانمردانه نبوده است! چرا كه جان یك هنرمند گرافیست بود، اما كارل تنها یك برنامه‌نویس بود كه كدهای برنامه ‌ColorStudio را نوشته بود و به این شكل بزرگ‌ترین رقیب فتوشاپ نیز از دور خارج شد.
نسخه دوم فتوشاپ
با انتشار نسخه‌ دوم فتوشاپ، ادوبی رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافیكی شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافیك داخلی فتوشاپ كار می‌كرد، اما تعداد مهندسان ادوبی كافی نبود. فتوشاپ در حال تبدیل شدن به یك استاندارد جهانی بود و نیاز داشت كه افراد متبحر بیشتری با آرا و عقاید متفاوت روی قابلیت‌های آن كار كنند. برای همین هم ادوبی Mark Hamburg را استخدام كرد. یك دانش‌آموخته‌ دیگر از دانشگاه میشیگان كه مدتی قبل فرم استخدام شركت ادوبی را پر كرده بود. ادوبی قصد داشت از قابلیت مسیرهای بزیه
(Bezier Paths) كه یكی از قوی‌ترین ابزارهای رسم خطوط و منحنی‌ها بودند در فتوشاپ استفاده كند و مارك كه قبل از این روی پروژه ‌Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسیرهای بزیه به خوبی استفاده كرده بود، انتخاب بسیار مناسبی بود. ادوبی با استخدام مارك از وی خواست كه تمام وقت خود را فقط در جهت اجرای این قابلیت در محیط فتوشاپ صرف كند. مهم‌ترین دستاورد‌های نسخه‌ دوم فتوشاپ، امكان رستر كردن فایل‌ها برای Illustrator (نرم‌افزار گرافیكی دیگر ادوبی كه قابلیت‌های برداری داشت)، امكان پشتیبانی از فایل‌های چهار‌رنگ CMYK، قابلیت پردازش تصاویر دورنگ Duotone و ارائه‌ ابزار Pen بود.

استخدام مارك و همكاری وی با جان كه همچنان در Ann Arbor به سر می‌برد موجب تسریع در پیشرفت فتوشاپ ‌شد. البته خود مارك هامبورگ در این باره می‌گوید كه مهم‌ترین تاثیر وی در نسخه‌ دوم تخصیص حداقل رم مورد استفاده از دو‌مگابایت به چهار مگابایت بوده است كه این تغییر كوچك باعث ایجاد تاثیر شگرفی در پایداری و كار‌آیی نرم‌افزار داشت. و بدین ترتیب نسخه‌ دوم این نرم‌افزار در سال 1991 به بازار آمد.

وجود قابلیت خروجی چهاررنگ در نسخه‌ جدید فتوشاپ روح تازه‌ای در كالبد نشر رومیزی دمید و باعث توجه همگان به این نرم‌افزار پرادعا شد. به ناگهان كاربران با نرم‌افزاری مواجه شدند كه ابزارهای چاپ آن از هر نرم‌افزار دیگری قویتر كار می‌كرد و همین قابلیت‌های چاپ فوق‌العاده فروش سرسام‌آوری را برای فتوشاپ به دنبال داشت.فتوشاپ در ویندوز
پیشرفت ادامه داشت و ادوبی همچنان در پی استخدام متبحر‌ترین مهندسان و گرافیست‌ها بود. در همین زمانKevin Johnston نیز به گروه پیوست. انتشار نسخه‌ بعدی آنچنان ساده نبود. ادوبی باید به سود خود نیز فكر می‌كرد و به همین منظور تصمیم گرفت دسته‌ دیگری از كاربران را نیز وارد بازی كند. كاربران ویندوز هدف بعدی ادوبی بودند. ادوبی درنظر داشت برای در دست گرفتن نیمه‌ ویندوزی بازار، قابلیت هماهنگی فتوشاپ با سیستم‌های رومیزی را در نسخه‌ جدید بگنجاند. این تصمیم عقیده‌ مدیر جدید ادوبی Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده‌ فتوشاپ را به دو دسته تقسیم كرد. دسته اول به همراه Jeff Parker كار بر روی نسخه‌ مك را ادامه می‌دادند و گروه دوم به رهبری Bryan lamkin شروع به كار بر روی بخش ویندوزی كردند.

كار بسیار كند پیش‌می‌رفت. چرا كه نسخه‌ ویندوزی محتاج دوباره نویسی كدهای اصلی از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه‌ ویندوزی برنامه دقیقاً مثل این بود كه بخواهند یك برنامه دیگر را از نو بنویسند. پس از مدتی كار شبانه روزی و فشرده روی نسخه ویندوزی، هر دو نسخه‌ مك و ویندوزی با هم منتشر شد. نسخه‌ مك با نام Merlin و نسخه‌ ویندوزی با نام Brimstone.

و البته هر دو نسخه با شماره‌ نسخه 5/2، به بازار عرضه شدند. تصمیمی كه بعدها به شدت موجب پشیمانی ادوبی شد. طبق نظر بازاریاب‌های ادوبی، بازار نرم‌افزار هنوز آماده‌ پذیرش نسخه‌ 3 نبود و علیرغم قابلیت‌های پیشرفته‌ فتوشاپ 5/2، هنوز به فروش آن در نزد كاربران ویندوز اطمینان نداشتند.

ادوبی نگران بود كه مبادا قابلیت‌های فتوشاپ این دسته از كاربران را جذب نكند و به همین علت طبق یك قانون نانوشته، نرم‌افزار خود را با یك شماره نیم، راهی بازار كرد تا در صورت موفق نبودن این نسخه موجب تخریب نام نسخه‌ سوم نشود. همین امر فروش نسخه 5/2 را تحت تأثیر قرار داد و كاربران به این علت كه گمان می‌كردند این نسخه، یك نسخه برای آماده كردن بازار برای نسخه‌ اصلی 3 می‌باشد، با خودداری از خرید آن به انتظار نسخه‌ سوم ماندند. در نتیجه فروش نسخه‌ 5/2 به هیچ وجه رضایت بخش نبود.

قابلیت‌های فوق‌العاده جدید مثل پالت‌ها و پشتیبانی از فایل‌های 16 بیتی نادیده گرفته شد و موفقیت این نسخه‌ خوب تحت تأثیر بازاریابی اشتباه ادوبی قرار گرفت. این نسخه اما هرچه بود شروع فصل جدیدی در تاریخ فتوشاپ محسوب می‌شد. چرا كه از آن پس كاربران ویندوز نیز می‌توانستند رابط كاربری فتوشاپ را روی مانیتور PC خود ببینند.

اگرچه در بین كاربران مك، فتوشاپ بدون رقیب به پیش می‌تاخت، اما در بین كاربران ویندوز یك رقیب جدی به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. كاربران ویندوز می‌توانستند فتوشاپ را روی سیستم‌هایشان اجرا كنند، اما لیست قابلیت‌های جدید اضافه شده چندان چشمگیر نبود. از بازخورد بازار نیز خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسید. یك جای كار ایراد داشت. PC‌های ویندوزی‌ها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار كمبود حافظه می‌شدند و هنگ می‌كردند. قسمت پشتیبانی فنی به سرعت مشغول كار شدند. هامبورگ به شدت مصمم شده بود كه مشكل را در كوتاه‌ترین زمان رفع و رجوع كند و گروه توانست پس از تلاش‌های شبانه‌روزی مشكل كمبود حافظه‌ را حل كند و نسخه‌ دیگری را روانه‌ بازار كنند. یعنی نسخه‌ 1.5.2.

این نسخه اولین نسخه‌ای بود كه فتوشاپ توانست روی هر دو پلات‌فرم مك و ویندوز با یك سرعت اجرا شود و همه‌ این موفقیت بیش از هامبورگ، مدیون Zalman Stern برنامه نویس جدید ادوبی بود كه توانست كدهای هماهنگ‌سازی فتوشاپ با PC‌ها را به عنوان یك plug-in در نسخه‌ آخر بگنجاند.

قبل از كامل شدن نسخه‌ 5.2، كار بر روی پروژه نسخه‌ سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اینكه توماس با همكاری هامبورگ و جانستون كار بر روی قابلیت‌های جدید نسخه‌ سوم را آغاز كرده بودند و سعی می‌كردند هماهنگی بین دو نسخه‌ مك و ویندوز را با هم هدایت كنند. استرن در حال بهینه‌سازی نسخه‌ مك بود و سیتا نارایانان مهندس هندی‌الاصل ادوبی وظیفه‌ تولید همزمان قابلیت‌های ویندوزی را بر عهده گرفت.

در آن زمان نرم‌افزار دیگری پا به عرصه گذاشته بود كه بسیاری معتقد بودند با قابلیت‌های پیچیده‌ خود می‌تواند فتوشاپ را به زانو در آورد. این رقیب تازه Live Picture نام داشت. ادوبی متوجه شد كه این رقیب تازه در حال ارائه قابلیت های بیشتری است و در حال تبدیل شدن به یك رقیب بزرگ است. قابلیت لایه‌ها در Live Picture به گونه‌ای بود كه كاربر می‌توانست لایه‌ها را به هم بچسباند بدون این‌كه مجبور باشد آن‌ها را با هم یكی كند و این اصلا چیزی نبود كه از نظر كاربران پوشیده بماند. آن‌ها می‌گفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابلیت لایه‌بندی در Live Picture بسیار گسترده‌تر است. در همین حال بر سر زبان‌ها افتاده بود كه مهندسان فتوشاپ قابلیت لایه‌ها را ازLive Picture دزدیده‌اند! اما در حقیقت توماس زمانی كار بر روی لایه‌ها را شروع كرده بود كه هنوز اسمی هم ازLive Picture بر زبان‌ها نبود. از نظر او لایه‌ها تنها یك روش مناسب برای جدا نگه‌داشتن اجزای كار در طول ویرایش تصویر بودند.
روزهای تاریك
فتوشاپ 3 منتشر شد. اما عرضه‌ این محصول برای ادوبی خاطره‌ خوبی نداشت. دعواهای حقوقی بر سر حق انتشار و برخوردهای پی‌درپی بین كارشناسان و طراحان اصلی برنامه خاطرات بدی را در ذهن سازندگان به جای گذاشت. جف پاركر از سمت مدیریت بخش سازنده مك كنار رفت و John Leddy به جای او قرار گرفت و نسخه‌ سوم با اما‌و‌اگرهای فراوان به بازار آمد. شایعه‌ آزمایشی بودن نرم‌افزارهای پخش‌شده در‌حالی شكل می‌گرفت كه ادوبی در بدترین موقعیت داخلی قرار داشت. این روز‌ها را دوره ‌Bass-O-Matic می‌نامند.

هیچ تعریف خاصی برای این عبارت موجود نیست. این عبارت تنها یك شوخی بین سازندگان نرم‌افزار بود كه در نسخه‌ آخر به جا مانده بود. برخی از كاربران در هنگام استفاده از فتوشاپ در منو‌ها با این عبارت مرموز مواجه می‌شدند كه خودبه‌خود ظاهر شده و سپس ناپدید می‌شد.

مت براون یكی از بهترین مهندسین قسمت پشتیبانی فتوشاپ درباره‌ این اتفاق می‌گوید" Bass-O-Matic تنها یك نشانه برای شناختن نسخه‌ بتا بود كه برای جدا كردن آن از نسخه‌ اصلی در منو‌ها قرار داده شد". اما این، همه ماجرا نبود. اتفاقاتی كه برای این نسخه می‌افتاد كم نبودند. از جمله‌ آن‌ها ظاهر شدن پیغام Expiration و از بین‌رفتن مجوز استفاده از نرم‌افزار، كاربران را وحشتزده كرد. بلافاصله نسخه‌های موجود در بازار جمع‌آوری شد و نسخه‌ 1.0.3 جای آن را گرفت. اما كاربرانی كه نتوانستند نسخه‌های قبلی را به نمایندگی‌های ادوبی تحویل دهند با پیغامی مبنی‌بر اتمام زمان استفاده مواجه شدند.

نرم‌افزار‌های آن‌ها از تاریخ 1 ژانویه 1995 دیگر اجرا نشدند.
درحالی كه موج بدبینی فزاینده‌ كاربران در حال كاستن از اعتبار ادوبی بود و دسته دسته نرم‌افزارها در نمایندگی‌های ادوبی در حال تعویض بودند، این شركت برای تسریع در كار افرادی كه دسترسی به خدمات شركت را نداشتند سرویس رفع مشكل خود را روی سایت قرار داد تا كاربران بتوانند فایل بروز‌رسانی نسخه ‌1.0.3 را از آنجا دریافت كنند. این كار موقعیت ادوبی را كمی بهتر كرد، اما اتفاق مشابه‌ای نیز در فوریه 1995 برای كاربران نسخه‌ ژاپنی نرم‌افزار پیش آمد.

كاربران ژاپنی در اول فوریه‌ آن سال با پیغامی مشابه پیغام قبل مواجه شدند و ادوبی به ناچار نسخه‌ 3.0.3 را روانه‌ بازار كرد. موقعیت وحشتناكی بود. ادوبی در پایین‌ترین سطح مقبولیت قرار گرفته بود و در همان زمان بود كه بسیاری از بهترین مهندسان برنامه‌نویس، این شركت را ترك كردند. اتفاقات پیش آمده شرم‌آور بود و آنان تحمل برخورد كاربران را نداشتند. در این زمان كوین جانستون برای كاهش بار منفی ایجاد شده در بین مهندسان و كاربران برای اولین بار از "شوخی‌های بی‌خبر ادوبی "(Adobe Transient Witticism (ATW) " در كدهای برنامه استفاده كرد كه نشانه‌ای از موقعیت سخت و فشار آن روزها در آن دیده می‌شود. برای دیدن این شوخی‌ها كه به تخم‌مرغ شانسی هم (Easter Egg) معروفند باید در حالی كه دكمه Alt و Ctrl را نگه داشته‌اید روی About Photoshop در منوی Help كلیك كنید تا صفحه‌ معرفی پنهانی اعضا باز شود. پس از تمام شدن تمام معرفی‌ها و تقدیمات باید بلافاصله روی فاصله‌ خالی بین محل نمایش نوشته‌ها و عكس بالای آن‌ها كلیك كنید تا صفحه‌ حاوی شوخی‌ها ظاهر شود.

این نسخه از فتوشاپ به دلیل این بدعت جالب بیشتر به نسخه ‌ATW معروف است.
نسخه‌ سوم فتوشاپ با همه‌ ب‌روز رسانی‌ها و ترمیم‌های جانبی ارائه شد. بسیاری بر این باور بودند كه این نسخه آخرین نسخه‌ فتوشاپ خواهد بود و ادوبی مجبور است این پروژه را به حال خود رها كند. امكان ارائه‌ نسخه چهارم تقریبا غیر ممكن بود و این درحالی بود كه بهترین مهره‌های ادوبی هر‌كدام به كاری دیگر مشغول بودند. توماس درگیر پروژه‌ وقت‌گیر ساختن خانه‌اش شده بود و هامبورگ در حال همكاری با یك شركت برنامه‌نویسی دیگر بود. جانستون و چندین مهندس نرم‌افزار طراز اول دیگر، ادوبی را ترك كرده بودند و یا در حال كار روی پروژه‌های دیگری بودند. ادوبی به هیچ وجه در جایگاه خوبی قرار نداشت.

هنگامی كه لامكین تصمیم خود را برای شروع به كار دوباره اعلام كرد تقریبا هیچكس به موفقیت او اطمینان نداشت و تنها كسی كه او را تشویق می‌كرد هامبورگ بود. لامكین تصمیم داشت كه كار را با بازسازی رابط كاربری فتوشاپ راه‌اندازی كند. وی می‌خواست یك طراح ماهر را پیدا كند تا حركتی فراگیر را آغاز كنند. هدف این بود: طراحی رابط كاربری نرم‌افزارهای ادوبی به منظور داشتن ظاهر و رفتاری مشابه. حركت بسیار بزرگی بود به‌طوری‌كه حتی هامبورگ را نیز متقاعد كرد تا برای تسریع كار، دوباره سمت مدیریت تیم فتوشاپ را برعهده بگیرد.

تغییرات بزرگی در شرف وقوع بود. در ابتدا، Andrei Herasimchuk به عنوان طراح رابط كاربری جدید به استخدام شركت در‌آمد و بلافاصله شروع به بازسازی فرامین و ابزارهای قبلی كرد. او كه از یك شركت كوچك سازنده‌ نرم‌افزار در نیوانگلند آمده‌بود، تخصص بسیاری در تشخیص كاربری رنگ‌ها داشت. اندری با تشویق و ترغیب لامكین و هامبورگ، اضافه‌كردن فیلتر‌ها و بازسازی پالت‌لایه‌ها را شروع كرد و تغییراتی اساسی را در فتوشاپ ایجاد نمود. مهندسان دیگر نیز بی‌كار ننشسته بودند و روی افزایش قابلیت‌ها كار می‌كردند. Jason Bartell در حال كار روی لایه‌های تنظیم‌كننده (Adjustment Layers) بود (كه البته قرار بود در نسخه بعدی آماده شود) و Pawliger كدهای مربوط به خطوط راهنما (GridsِGuides) را فراهم می‌كرد. خود هامبورگ نیز در حال كار روی قابلیت تغییر‌ فرم ‌آزاد (ایده‌ ناتمام توماس) شده بود. كار با شدت هرچه تمام‌تر جلو می‌رفت. گروه به‌هیچ‌وجه قصد نداشت دوباره شكست بخورد و همه به دنبال این بودند كه دوباره فتوشاپ را به روز‌های اوج برگردانند.

نسخه‌ آزمایشی برنامه در اختیار گرافیست‌های بزرگ قرار گرفت تا عقیده‌شان را درباره‌ محصول جدید ابراز كنند. همه منتظر بازخورد نسخه‌ آزمایشی بودند. تمام گرافیست‌هایی كه با نسخه‌ جدید كار كرده بودند بدون استثنا معتقد بودند كه امكانات و قابلیت‌های جدید آن‌ها را شگفت‌زده كرده‌ است. اما نگران برخورد كاربران عادی بودند. خیلی چیزها در رابط كاربری تغییر كرده بود و ممكن بود اصلا به مذاق كاربران معمولی خوش نیاید. به بیان دیگر، عرضه‌ نسخه‌ جدید بیشتر به یك ریسك شبیه بود. ولی به هر صورت عرضه‌ نسخه‌ 0.4 بتا آغاز شد. نسخه چهارم
برخورد كاربران نسخه‌ بتا غیرقابل پیش‌بینی بود. همه شوكه شده بودند. هیچ‌كس توقع چنین تغییرات بزرگی را نداشت. كاربران در مواجهه با این رابط كاربری تغییر‌یافته با تعجب به یكدیگر نگاه می‌كردند و می‌گفتند "این همه تغییر برای چیست؟" فتوشاپ به یك نرم‌افزار دیگر تبدیل شده بود. سرویس‌های خبری آنلاین همچون Compuserve و AOL بلافاصله شروع به انعكاس اخبار نسخه‌ جدید كردند. گروه‌های خبری اینترنتی پر از انتقادات كاربرانی شده بود كه نمی‌توانستند با نسخه‌ جدید و تغییرات بنیادی آن كنار بیایند.

نسخه‌ 0.4 در نوامبر 1996 منتشر شد و در نهایت برخورد كاربران این بود: "چرا پروژه‌ فتوشاپ را متوقف كردید؟! اما موج ایجاد شده‌ ابتدایی كم‌كم فرونشست و كاربران آرام‌آرام به نسخه‌ جدید عادت كرده و كاربرد قابلیت‌ها و رابط جدید آن را فرا‌گرفتند. بازگشت سرمایه مالی دیگر تنها مزیت این ریسك بزرگ نبود. درآمد سرشار نسخه‌ چهارم نه تنها باعث شد پروژه‌ فتوشاپ دوباره جان تازه‌ای بگیرد بلكه موجب اثبات حقانیت مهندسانی شد كه با تغییرات بنیادی در این پروژه درایت خود را ثابت كرده بودند.

از زمان شروع به كار پروژه‌ فتوشاپ تا زمانی كه نسخه‌ چهارم به بازار عرضه شد، اتفاقات زیادی در دنیای گرافیك دیجیتالی رخ‌ داد. ظهور فتوشاپ به عنوان یكی از قوی‌ترین نرم‌افزار‌های گرافیكی در زمینه‌ چاپ، روند حركتی صنعت چاپ و نشر رومیزی را دستخوش تحولی برگشت‌ناپذیر كرده بود. ادوبی با خریدن Aldus، برنامه PhotoStyler را نابود كرد. Freehand نرم‌افزار برداری Macromedia به عنوان رقیبی برای Illustrator پا به عرصه گذاشته بود. X-Res نیز پس از مدتی دست و پنجه نرم‌ كردن با فتوشاپ از میدان به‌در‌شد. از طرفی در بین كاربران ویندوزی وضع رو به بهبود بود. Metatools محصول جدید یك شركت نوپا به نام HSC به عنوان plug-in های كمكی برای فتوشاپ مورد استقبال عمومی قرار گرفته بود. این شركت به فاصله‌ كوتاهی از این عرضه‌ عمومیSpecular را خرید و توانست با شركت Fractal Design ادغام شود و محصول بعدی را با عنوان MetaCreation به بازار عرضه كند. Live Picture تقریبا منحل شده بود. وب در حال گسترش بود. اپل در حال از دست دادن بازار بود و هرچند كه هنوز هم انتخاب اول گرافیست‌ها و هنرمندان به شمار می‌رفت، اما بازار را به رقیب ویندوزی واگذار كرده بود.

در كنار همه‌ اینها فتوشاپ همچنان به رشد خود ادامه می‌داد و تعداد كاربران آن در سطح بین‌المللی به بیش از یك‌میلیون رسیده بود.(با احتساب این‌كه نرخ كاربران رجیستر شده به رجیستر نشده تقریبا ده به یك است). شركت‌های كوچك نرم‌افزاری كم و بیش نرم‌افزارهای كوچكی را به عنوان plug-in های فتوشاپ به كاربران می‌فروختند و كتاب‌های نوشته شده درباره‌ فتوشاپ به بیش از صد عنوان می‌رسید.

ادوبی برای خرید این محصول با برادران نول وارد مذاكره شد. همانطور كه گفته شد این محصول با درایت جان هنوز تحت اختیار برادران نول بود و فتوشاپ تنها حق توزیع آن را خریداری كرده بود. اگرچه سود حاصل از توزیع آن كم نبود اما ادوبی ترجیح می‌داد این‌نرم‌افزار خوش‌طالع را به طور كامل در اختیار داشته باشد. فتوشاپ نشان داده بود كه ارزش خریداری را دارد. همه می‌خواستند فتوشاپ را به طور كامل به ساختمان جدید ادوبی منتقل كنند كه به گفته‌ كارمندان، آن ساختمان، با فتوشاپ ساخته شده‌بود!ارتقا بعدی
در بهار سال 1997 بود كه اخبار ضد و نقیضی از ساختمان ادوبی به بیرون درز كرد. شنیده‌ها حاكی از آن بودند كه ادوبی قصد دارد نسخه‌ هفتم Illustrator مك را وارد بازار كند و از آن‌جا كه نسخه‌ ویندوزی آن تفاوت چندانی با نسخه‌ مك ندارد، قرار است نسخه‌ ویندوزی نیز با یك جهش از نسخه‌ 4 به نسخه‌ 7 تبدیل شود. چیزهایی در حال تغییر بودند. تابستان همان‌سال هراسیمچوك (طراح جدید ادوبی) به Jeff Schewe نامه‌ای فرستاد و از وی خواست صفحه‌ معرفی این نسخه را كه با نام رمز Strange Cargo شناخته می‌شد طراحی كند. در كنفرانس سپتامبر سال 1997 فتوشاپ كه در شهر اورلاندو برگزار می‌شد، هراسیمچوك و Katja Rimmi (طراح اول رابط كاربری فتوشاپ 0.5) با تعداد زیادی از گرافیست‌های بزرگ جهان كه به عنوان آزمایش‌كننده‌ نسخه‌ بتا انتخاب شده بودند ملاقات كردند. در همان همایش بود كه هراسیمچوك با عنوان كردن یكی از بزرگترین ایده‌های ادوبی همه‌ كاربران را در بهت فرو برد. آن ایده‌، پالت History بود.

در حقیقت این ایده از طرف هامبورگ ارائه شده بود. یك قابلیت منحصر به‌فرد برای كنترل كردن فرامین Undo در نرم‌افزاری قدرتمند همانند فتوشاپ. شایعه‌ای مبنی بر دزدیدن این ایده از جف اسكیو به راه افتاده بود. برخی عقیده داشتند كه این ایده نشات گرفته از كاربرد Snapshot‌ها برای ذخیره كردن آخرین مرحله‌ تمام‌شده توسط اسكیو می‌باشد كه در آخرین كاربرد آزمایشی این نرم‌افزار با هراسیمچوك درمیان گذاشته بود.

تاریخ انتشار نسخه‌های مختلف فتوشاپ‌

3 (Photoshop 1.0 (Mac OS: فوریه 1990
3 (Photoshop 2.0 (Mac OS: ژوئن 1991 3 Photoshop 5.0.1: 1999
(اسم رمز: Fast Eddy ) 3 Photoshop 5.5 : 1999
امكانات جدید: اضافه كردن مسیر‌های بزیه‌ 3Photoshop 0.6: سپتامبر 2000
3 (Photoshop 2.0.1 (Mac OS: ژانویه 1992 (اسم رمز: Venus in Furs)
3 (Photoshop 2.5 (Mac OS: نوامبر 1992 امكانات جدید : فیلترLiquify
3 (Photoshop 2.5.1 (Mac OS: سال 1993 3Photoshop 6.1: مارس 2001
3 (Photoshop 3.0 (Mac: سپتامبر 199 3 Photoshop 7.1: آوریل 2002
3 (Windows) نوامبر 1994 (اسم رمز: Liquid Sky)
(اسم رمز: (Tiger Mountine (Mac OS) امكانات جدید:
امكانات جدید: پالت‌های برگه‌ای متون نوشتاری كاملا برداری شدند.
3 Photoshop 4.0 نوامبر 1996 3 Photoshop 7.0.1: آگوست 2002
اسم رمز: Big Electric Cat 3 Photoshop CS: اكتبر 2000
امكانات جدید: لایه‌های تنظیم كننده‌ (اسم رمزark Matter)
متون قابل ویرایش (تا قبل از این نسخه امكانات جدید:
متون به محض نوشته شدن روی عكس رستر می‌شدند) فرمان Shadow/Highlight
3 Photoshop 4.0.1: آگوست 1997 فرمانMatch Colour
3 Photoshop 5.0 می 1998 فرمانLens Blur
(اسم رمز: Strange Cargo) هیستوگرام زنده‌
امكانات جدید: قابلیت مدیریت رنگ‌ها

(Color Adjustment) 3 Photoshop CS: آوریل 2005

اولین نسخه‌ آلفای 0.5 با قابلیتی فوق‌العاده از راه رسید. پالت History همه‌ كاربران را شگفت‌زده كرده بود. اما موج فراگیری كه بعد از آن كاربران را تحت تأثیر قرار داد چند هفته بعد از نسخه‌ اول بود. نسخه‌ دوم آلفا 0.5 با قابلیت بسیار پیچیده‌تر به بازار ارائه شد. یعنی Non-Linear History، این قابلیت به این مفهوم است كه شما می‌توانید در پالت History به عقب برگردید و از هر مرحله‌ای كه لازم است كار را در مسیری دیگر دنبال كنید، بدون این‌كه مراحل انجام شده‌ قبلی از بین برود!

نسخه‌ پنجم به واقع همانند یك انقلاب بود. همه‌ گزینه‌ها بهبود یافته بودند. هر منویی كه باز می‌شد پر بود از قابلیت‌های جدیدی كه كاربر را هیجان زده می‌كرد. قابلیت‌های جدید همانند تخم‌مرغ‌های شانسی باز می‌شدند و هدایایی را به كاربران عرضه می‌كردند. كاربردهایی به ابزارهای جدیدی اضافه شده بود كه هنوز برای بسیاری از كاربران تعریف نشده بودند. ابزار مهر لاستیكی و نیز ابزار قلم به‌طور كامل تغییر ماهیت داده بودند. فتوشاپ در‌حال تكمیل بود.

یكی از بزرگترین تغییرات كه سر و صدای زیادی به پا كرد، Color Management (مدیریت رنگ‌های تصویر) بود. برای برخی كاربران این قابلیت همانند یك موهبت بزرگ محسوب می‌شد، اما از نگاه برخی دیگر این قابلیت یك توطئه برای نفوذ به حریم تصویرگران بود و معتقد بودند فتوشاپ پا را از گلیم خویش بیرون گذاشته است. این قابلیت هرچند بسیار قوی بود اما خالی از اشكال نبود. هیچ‌كس نمی‌خواست باور كند كه مدیریت رنگ‌ها یك قابلیت پیچیده‌ جدید است كه ممكن است خالی از لغزش هم نباشد.

در ابتدا ترمیم رنگ‌ها به درستی انجام نمی‌شد و اعتراض كاربران باعث شد بخش پشتیبانی فنی به سرعت یك فایل بروز رسانی را روی سایت بگذارند و از كاربران بخواهد نسخه‌ 0.5 را به 2.0.5 تغییر دهند. این بروز رسانی حاوی یك فایل ویزارد بود كه خودبه‌خود نسخه‌ قبلی را ترمیم می‌كرد.

در همین سال‌ها بود كه اپل، شركت از دست‌رفته‌ جابز، دوباره به بازسازی مشغول شده بود و عرضه ‌iMac روح تازه‌ای در كالبدش دمیده بود. هرچند وضع بازار رو به بهبود بود، اما اختلافات داخلی در ادوبی موجب خروج چند تن از اعضای اصلی شد. نسخه‌ 5.5 در حال شكل‌گیری بود و Imageready به عنوان خواهرخوانده‌ فتوشاپ در حال آماده‌سازی بود تا همراه با نسخه‌ 5.5 وارد بازار شود. لیست قابلیت‌های جدید فتوشاپ 5.5 آنچنان گسترده نبود، اما پشتیبان تازه‌ای پیدا كرده بود كه تا قبل از آن فاقد آن بود، یعنی اینترنت.

فتوشاپ 5/5 محصول بسیار موفقی بود. ادوبی به روز‌های اوج برگشته بود و ظهور نرم‌افزار جدید InDesign كه از قابلیت‌های فتوشاپ در جهت نابود‌كردن رقبای نشر همچون (Quark) استفاده می‌كرد اعتبار زیادی را به‌همراه داشت. فتوشاپ بسیار قوی‌تر از آن شده بود كه چیزی مانع پیشرفت آن شود. سال‌های پس از آن همه با موفقیت همراه بود. نسخه‌ ششم نیز اگر چه بدون ایراد نبود اما همچنان كاربران را در بند خود نگاه داشت. تنها نسخه‌ بعدی فتوشاپ به عنوان یك محصول منفرد نسخه‌ 0.7 (و البته نسخه‌های تكمیلی دنباله‌ آن بود) و همان‌طور كه می‌دانید نسخه‌های بعدی (نسخه‌ 0.8) با تغییرات كمی همراه با تعداد دیگری از محصولات ادوبی در یك مجموعه و با نام كلی CS وارد بازار شد تا همچنان به تاخت و تاز در زمینه‌ گرافیك كامپیوتری مشغول باشد. و اكنون نیز كه نسخه نهم یا CS2 وارد بازار شده است.

فتوشاپ امروزه دیگر یك نرم‌افزار نیست. یك صنعت است. بزرگترین انجمن‌های خبری دنیا و همچنین بیشترین تعداد آموزش‌های آنلاین مربوط به این نرم‌افزار است. در‌آمد ادوبی به بیش از یك میلیارد دلار در سال رسیده است و به جرات می‌توان گفت بیش از آن‌كه فتوشاپ با ادوبی معروف شود، ادوبی از نام فتوشاپ استفاده كرده است. و دلیل این محبوبیت تنها یك جمله است. فتوشاپ در بهترین زمان ممكن به‌وجود آمد و با بهترین‌ها هدایت شد.


منابع زیادی برای اطلاع از سرنوشت افراد در دسترس من نبود. خوانده‌ام كه توماس نول هنوز هم رساله‌اش را تمام نكرده است و امروز با همسر و فرزندانش در خانه‌ 10 هكتاری‌اش در Ann Arbor زندگی می‌كند. (همان خانه‌ای كه می‌گویند فتوشاپ آن را ساخته است). او هنوز هم با ادوبی همكاری می‌كند و شایع است كه خودش هم روی سیستم خانگی‌اش فتوشاپ را نصب كرده است! جان دیگر در پروژه‌های فتوشاپ همكاری نمی‌كند، اما ILm هنوز هم پذیرای ایده‌های ناب اوست.
منبع:forum.niksalehi.com
 

saeid_constanti

New Member
خواهش می کنم وظیفه بود
لوگوي Photoshop از ابتدا تاكنون
logos.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

Photoshop 1

ps1.jpg


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop 3

pc3.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop 4

ps4.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop 5

ps5.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop 6


ps6.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop 7

ps7.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop CS

cs.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop CS2

cs2.png

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Photoshop CS3

cs3.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

New Photoshop logo

new_ps_logo.jpg

منبع:بازم niksalehi
 

A1one

New Member
دستتون درد نکنه، خیلی عالی و جامع بود.
یه سوالم برام پیش اومده، از ورژن 7 به بعد، شده فتوشاپ Cs ، این Cs واسه چیه؟ مخفف چی میشه؟
 

GFX Master

مدیر انجمن گرافیک دو بعدی ومسئول فروشگاه
دستتون درد نکنه، خیلی عالی و جامع بود.
یه سوالم برام پیش اومده، از ورژن 7 به بعد، شده فتوشاپ Cs ، این Cs واسه چیه؟ مخفف چی میشه؟

CS مخفف عبارت Creative Suit هست.

بخاطر اینکه از ورژن 8 به بعد فتوشاپ بصورت یه مجموعه ارائه شد و داخل اون مجموعه انواع نرم افزارای گرافیکیِ سایت Adobe بود این اسم رو براش در نظر گرفتن.

ورژنهای 7 به قبل بصورت مجموعه نبودن و بصورت تک نرم افزار یا نهایتا فتوشاپ بعلاوه ی ایمیج ریدی بودن.
 

A1one

New Member
CS مخفف عبارت Creative Suit هست.

بخاطر اینکه از ورژن 8 به بعد فتوشاپ بصورت یه مجموعه ارائه شد و داخل اون مجموعه انواع نرم افزارای گرافیکیِ سایت Adobe بود این اسم رو براش در نظر گرفتن.

ورژنهای 7 به قبل بصورت مجموعه نبودن و بصورت تک نرم افزار یا نهایتا فتوشاپ بعلاوه ی ایمیج ریدی بودن.

سپاسگذار خانم سارا
دکمه تشکر از پست، برای من غیر فعاله، وگرنه با یک کلیک حل بود
26.gif
 

Masoud_90

New Member
میگم این لوگوی جدید که میگید مال ورژن بعدی فوتوشاپ هست.

showthread.php



ورژن جدید توی همین 2007 میاد یا 2008...؟
 

L-B

Well-Known Member
خیلی عالی و مفید و جامع بود
فقط این ارم اخری مال کدوم ورژن ؟
من ندیدم هنوز!! یا نیومده!!؟
 

GFX Master

مدیر انجمن گرافیک دو بعدی ومسئول فروشگاه
خیلی عالی و مفید و جامع بود
فقط این ارم اخری مال کدوم ورژن ؟
من ندیدم هنوز!! یا نیومده!!؟

ظاهرا قراره لوگوی فتوشاپ به این شکل تغییر کنه و از این به بعد با این لوگو شناخته بشه.
 

navidba

Well-Known Member
تاریخچه فتوشاپ به روش طنز:
روزی روزگاری شاه سلطان خان آلمانی گفت که ای وزیر من یه برنامه ی گرافیکی می خواهم باهاش لوگو طراحی کنم.
وزیر از این جهت به افرادش دستور داد که هرکی یه برنامه بسازه که این جوری باشه 1000 دلار سنگاپور بهش می دیم .
یکیشون که برنامه نویسی بلد بود اومد گفت : من ساختم . شاه سلطان نگاهی به اون کرد و گفت : ابله!!! این که paint هست !! و دستور داد که او را اعدام کنند . به این ترتیب چندین برنامه ی دیگر از جمله : corel . flashو و... اختراع شد . چند ماه بعد یکی از درویشان که اسم اون بالقولام بود فتوشاپ رو درست کرد و 1000 دلار سنگاپور رو کاسب شد....
قصه ی ما به سر رسید فتوشاپ به خونهش نرسید
 

saeid_constanti

New Member
ترجمه و تلخيص: امير ياري
1001739_b.jpg


اشاره :
فتوشاپ سال‌هاست كه پرفروش‌ترين نرم‌افزار ويرايشگر تصاوير نقشه‌بيتي در سراسر دنيا محسوب مي‌شود و آن‌چنان معروف و محبوب شده كه به استانداردي براي برنامه‌هاي ويرايشگر عكس تبديل شده است. اين نرم‌افزار به عنوان يكي از بزرگترين منابع در‌آمد شركت ادوبي هر ساله سود سرشاري را به سوي اين شركت معتبر نرم‌افزاري سرازير مي‌كند. اما همين فتوشاپ غول‌پيكر امروزي، در ابتداي كار محصول بسيار كوچكي بود كه اگر استعداد و تلاش تعدادي از دانش‌آموختگان دانشگاه ميشيگان نبود، شايد هرگز به موقعيتي اين‌چنين نمي‌رسيد. هنوز هم ادوبي در نزد بسياري از گرافيست‌ها به عنوان "سازنده‌ فتوشاپ" معروف است و كمتر كسي از كاربران معمولي مي‌داند كه شركت ادوبي در ابتدا تنها يك توزيع كننده‌ فتوشاپ بوده است. تاريخ بالندگي فتوشاپ پر است از فراز و نشيب‌هايي كه دانستن آن آموزنده و جالب است و اين مقاله حاوي دوره اي ده ساله (يعني از 1990 تا 2000) از اين تاريخ است. همچنين پيش از اين نيز در شماره سوم ماهنامه شبكه (مهر 1377) مصاحبه‌اي با جان نول آمده است.




آغاز داستان‌
سال‌ها پيش در پاييز سال 1987 Thomas knoll، دانشجوي دكتراي رشته ‌Computer Vision در حال كار روي برنامه‌اي بود كه بتواند تصاوير طيف خاكستري كامپيوتري را روي مانيتور‌هاي سياه‌و‌سفيد نقشه‌بيتي به نمايش درآورد. اين برنامه به نوعي سرگرمي دوره‌ دانشجويي نول محسوب مي‌شد كه فارغ از درس‌هاي دوره‌ دكتري، در خانه خود و روي كامپيوتر مك پلاس خانگي‌اش روي آن كار مي‌كرد. اين كد برنامه به هيچ وجه مربوط به رساله‌ پايان‌نامه‌ نول نمي‌شد و خود او نيز در اوايل كار هرگز فكر نمي‌كرد كه اين برنامه‌ ساده او قرار است روزي به بزرگترين نرم‌افزار ويرايش تصوير تبديل شود.

اين برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic (ILM در مارين كانتري كاليفرنيا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوه‌هاي ويژه تصويري در شركت عظيم لوكاس فيلم بود كه در آن زمان بزرگترين و معتبرترين شركت فيلم‌سازي به شمار مي‌رفت. با تهيه فيلم جنگ‌هاي ستاره‌اي، لوكاس فيلم ثابت كرده بود كه جلوه‌هاي تصويري كار‌آمد مي‌توانند با تركيب شخصيت‌هاي خيالي و داستاني دور از ذهن، به يك پديده در دنياي سينما تبديل شوند.

در پي موفقيت عظيم آن فيلم، همه در پي يافتن راه‌حل‌هاي ديجيتالي براي چنين مقاصدي بودند و به همين علت جان نيز به محض اطلاع از پروژه‌ برادرش، از او خواست كه از برنامه‌اش براي توليد تصاوير ديجيتالي استفاده كند. اين برنامه‌ ساده Display نام داشت و نمايش تصاوير ديجيتالي توسط اين برنامه‌ نتيجه‌‌ خوبي را به دنبال داشت كه نقطه‌ سرآغاز كار اين دو برادر شد. خود جان چنين تعريف مي‌كند:


جان نول

s54_photoshop03_s.jpg

توماس نول
s54_photoshop01_s.jpg

"من نمي‌دونستم چطور مي‌شه از Display استفاده كرد. وقتي براي اولين بار يك عكس سياه و سفيد رو با اون باز كردم، از جان پرسيدم آيا مي‌تونه كد برنامه‌ رو جوري تغيير بده كه تصاوير رو با فرمت‌هاي ديگه هم ذخيره كنه؟! اگهDisplay مي‌تونست چنين كاري كنه اونوقت من مي‌تونستم با اون از عكس برنامه‌هاي ديگه خروجي بگيرم. من چندتا عكس رو كه از كامپيوترهاي لايت اند مجيك آورده بودم، توي Display باز كردم. اما روي كامپيوتر من خيلي تيره نمايش داده شدند. بنابراين دوباره از توماس پرسيدم: ميتوني كاري كني كه اين عكس‌ها كمي روشن‌تر بشن يا مثلا مقدار شفافيت اونها رو تغيير بدي؟"



همين سوال ساده سر‌آغاز كار بر روي نرم‌افزاري شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ مي‌شناسيم.
جان توسط پدرش كه در دانشگاه ميشيگان سمت استادي داشت، ترتيب سفارش يك كامپيوتر Macintosh II را كه اولين مدل رنگي محسوب مي‌شد داد. به محض خريداري اين كامپيوتر، نول دوباره شروع به كار روي برنامه كرد، به نوعي كه بتواند روي مانيتورهاي رنگي نيز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روي اين پروژه كار كردند تا بتوانند قابليت‌هاي نمايشي آن را افزايش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهاي مخصوص خواندن و ذخيره‌كردن فرمت‌هاي مختلف رنگدانه‌ها را به برنامه‌اش اضافه كرد كه همان كد‌ها سال‌ها بعد تبديل به فيلترهاي plug-in تصويرهاي نقشه بيتي شدند.

توماس پس از مدتي كار روي برنامه‌اش موفق به ساخت ابزار منحصر به‌فرد محدوده‌ انتخاب (Selection Tool) شد كه بدون اينكه لبه‌هاي زمخت و ناهموار ايجاد كند، قابليت جدا كردن مناطق رنگي را داشت. او همچنين توانست قابليت‌هاي فوق‌العاده‌اي مثل Level‌ها را براي تنظيم تناليته‌ تصوير، Hue and Saturation را براي تنظيمات رنگي و نيز قابليت‌هاي رنگ‌آميزي را براي تغيير رنگ مناطق مورد نظر در تصاوير نقشه‌بيتي فراهم كند.

در تابستان 1988 بود كه جان بالاخره به اين نتيجه رسيد كه كاربرد برنامه‌ ساخته شده به حدي از انتظار رسيده است كه بتوان از آن به عنوان يك محصول تجاري استفاده كرد. توماس از اين فكر جان شگفت زده شد:" جداً فكر مي‌كني بتونيم اين برنامه رو به كسي بفروشيم؟ من كه فكرش رو نمي‌كنم. " جان با خوش‌بيني برادرش را متقاعد كرد كه اين كار اصلا دور از ذهن نيست و به او قول داد كه سعي‌اش را مي‌كند تا از برنامه‌ ساخته شده، يك نرم‌افزار تجاري بسازد.

جان راست مي‌گفت. فروش چنين برنامه‌اي به همين سادگي‌ها نبود و كار بسيار زياد‌تري لازم داشت تا به چنين نتيجه‌اي برسد. اما جان دست‌بردار نبود.

در همان زمان بود كه جان در نشريه ‌MacWeek آگهي تبليغ نرم‌افزار ويرايشگري را ديد كه PhotoMac نام داشت. ديدن آن آگهي باعث شد كه جان بيشتر در فكر فروش نرم‌افزار خودشان بيفتد. به همين علت براي تحقيق پيرامون نرم‌افزار جديد راهي همايش SIGGRAPH شد. نتيجه‌ همايش براي او رضايت‌بخش بود. طوري كه خود او مي‌گويد"ما هيچ نگراني‌اي از آن نرم‌افزار نداشتيم. برنامه‌ ما قابليت‌هاي بزرگي داشت كه PhotoMac فاقد آن‌ها بود" و درحقيقت تعجب كرده بود كه برنامه‌اي با چنين قابليت‌هاي سطح پاييني مي‌تواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه‌ خودشان را تغيير داد و هر بار كه نام جديدي براي آن برمي‌گزيد چيز ديگري نظرش را جلب مي‌كرد و باعث مي‌شد دوباره آن را تغيير دهد. دقيقا مشخص نيست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد.

به نظر مي‌رسد اين نام را يكي از افراد مورد اعتماد او به وي پيشنهاد داد و در حقيقت اين نام آخرين نامي بود كه برگزيده شد و روي نرم‌افزار مورد نظر باقي ماند.

تولد فتوشاپ‌
پس از نام‌گذاري نرم‌افزار، جان شروع كرد به گشتن به‌ دنبال شركتي كه روي فتوشاپ سرمايه‌گذاري كند. اولين شركتي كه با آن‌ها وارد مذاكره شد SuperMac بود كه اختلافات مالي موجب جلوگيري از رسيدن به توافق نهايي بين آن‌ها شد. Aldus در حال كار روي يك پروژه‌ خانگي بود و Adobe نيز عليرغم علاقه‌مندي‌اي كه به همكاري نشان داد اما روند كار آن‌ها به سرعتي نبود كه بتوانند به راحتي وارد مذاكره شوند. در آن زماني كه جان در دره سيليكون به دنبال شركتي براي همكاري مي‌گشت، توماس نيز به‌طور تمام وقت در حال كار روي فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابليت‌هاي بيشتري را به آن اضافه كند. در اين زمان جان نيز براي اين‌كه بتواند امكان استفاده از نرم‌افزار را براي عموم ساده‌تر كند، يك راهنماي ساده براي آن تهيه كرد كه مي‌توانست نحوه‌ كار با نرم‌افزار را به خوبي تشريح كند.

زحمات اين دو بالاخره نتيجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. اين شركت در آن زمان سازنده‌ اسكنر‌هاي نقشه‌بيتي بود و قصد داشت با خريد فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كار‌ايي اسكنر‌هاي خود، فروش سخت‌افزارهاي خود را افزايش دهد. اقدامات اوليه انجام شد و اولين نسخه‌ نرم‌افزار به عنوان يك برنامه‌ الحاقي براي اسكنر‌ها به بازار آمد. از نسخه‌ فتوشاپ چيزي در حدود دويست كپي به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما به‌هرحال اولين فروش تجاري برنامه‌ خانگي برادران نول به شمار مي‌رفت.
در همين زمان جان، نرم‌افزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.

اين كار يك موفقيت عظيم براي محسوب مي‌شد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند يك كپي از نرم‌افزار را پيش آن‌ها بگذارد تا آن‌ها روي آن تحقيق كنند. اين اتفاق باعث شد تا ‌آن‌ها از اين نرم‌افزار بين دوستان خود تعريف كرده و كپي‌هايي از آن را براي يكديگر بفرستند.

استفاده از آن توسط كارشناسان و تاييد آن‌ها به نوعي يك تبليغ غيرمستقيم براي فتوشاپ محسوب مي‌شد و باعث ‌شد ديد عمومي نسبت به اين برنامه‌ ساده بهتر شود. جان با استفاده از اين فرصت دوباره براي فروش برنامه‌اش به شركت ادوبي مراجعه كرد و اين‌بار Russel Brown، مدير هنري شركت ادوبي، به شدت تحت تاثير قابليت‌هاي فوق‌العاده‌ فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضا‌نشده‌اي را براي خريد نرم‌افزار ColorStudio تنظيم كرده بود، بلافاصله تغيير عقيده داد و تحت‌تاثير جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابليت‌هاي بيشتري دارد. با امضاي قرارداد مشترك بين آن‌دو، شركت ادوبي حق پخش فتوشاپ را از جان خريد و ماجراي دنباله‌دار فتوشاپ و ادوبي از همان‌جا آغاز شد.

نكته‌ بسيار كليدي در اين توافق‌نامه اين بود كه جان تنها "حق توزيع فتوشاپ" را به شركت ادوبي فروخت و اين نرم‌افزار تا سال‌ها بعد كه موفقيتي بسيار عظيم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبي به‌طور كامل خريداري نشد. ادوبي موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روي برنامه‌ مذكور باقي بماند. جان و توماس نيز بي‌كار ننشستند و پس از امضاي قرارداد قانوني حق پخش، كار روي فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابليت‌هاي آن را براي نسخه‌هاي بعدي افزايش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهاي مربوط به قابليت‌هاي اصلي فتوشاپ بود، جان در كاليفرنيا در حال نوشتن كدهاي برنامه‌هايي بود كه مي‌توانستند به عنوان plug-in‌‌هايي براي خلق جلوه‌هاي تصويري به كار روند. بسياري از اعضاي اصلي Adobe معتقد بودند، تلاش‌هاي جان كاملا بي‌فايده است و زحمات او هرگز براي يك نرم‌افزار جدي مانند فتوشاپ كاربردي نخواهد داشت. آن‌ها به فتوشاپ به چشم يك ابزار ويرايش تصوير نگاه مي‌كردند كه تنها مي‌تواند به بازسازي و ترميم تصاوير بپردازد، نه خلق جلوه‌هاي ويژه براي تصاوير. ولي جان بدون توجه به عقيده‌ آن‌ها به طور پنهاني مشغول نوشتن كدهايي شد كه بعدها به يكي از قدرتمندترين ابزارهاي فتوشاپ براي به زانو در‌آوردن ويرايشگرهاي ديگر تبديل شد.

فتوشاپ در ادوبي‌
عمليات ساماندهي فتوشاپ در آوريل 1989 نيز همچنان ادامه داشت و راسل براون و ديگر متخصصان ادوبي با ايده‌هاي عجيب و غريبشان توماس را وادار به نوشتن كدهايي مي‌كردند كه عملا نشدني بود و قابليت‌هايي را از او مي‌خواستند كه تا آن روز در هيچ نرم‌افزار ديگري ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثير به‌سزايي در تشويق توماس داشت و ايده‌هاي خوبي براي كار به او مي‌داد.

تمام اين زحمات در سال 1990 به نتيجه رسيد و بالاخره نسخه يك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگ‌هاي غير قابل پيش‌بيني زيادي در آن وجود داشت بلافاصله نسخه‌ ترميم شده‌ 7.0.1 روانه‌ بازار شد تا ضعف‌هاي نسخه‌ قبلي را بپوشاند. عليرغم اين همه عجله براي عرضه‌ اولين نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرم‌افزارهاي رقيب (به طور خاص ColorStudio) خيلي بهتر بود. قابليت‌هاي چشم‌گير در كنار رابط كاربري ساده و راهنماي بسيار گوياي استفاده از آن توانست به سرعت در بين كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابليت‌هايي را ارائه مي‌كرد كه رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان‌ بود كه انقلاب نشر روميزي در حال شكل‌گيري بود و فتوشاپ همگام با پيشرفت اين انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه براي همراهي با اين انقلاب مجبور بوديد يك كامپيوتر اپل داشته باشيد.)

ادوبي همچنين يك سلاح مخفي هم براي خود داشت و آن راسل براون بود. اولين عرضه‌ نمايشي فتوشاپ در سال 1990 در سانتا باربارا و در همايش كاربران مك توسط او انجام شد. او كه مهارت خاصي در كاربرد و استفاده‌ خاص از قابليت‌هاي فتوشاپ داشت، توانست با شوخي‌هاي خودش و قابليت‌هاي سرگرم‌كننده فتوشاپ به خوبي نظر كاربران گرافيست را به آن جلب كند و پيش‌نمايشي بسيار قوي را در مقابل ديدگان آن‌ها قرار دهد. هرچقدر فتوشاپ ساده و كاربردي طراحي شده بود، ColorStudio از شركت Fractal Design كه جدي‌ترين رقيب فتوشاپ محسوب مي‌شد، رابط كاربري مشكلي داشت و نيز بسياري از قابليت‌هاي قوي فتوشاپ را نيز نداشت.

s54_photoshop08_s.jpg

فتوشاپ، نسخه 1.0.7

شركت رقيب براي توجيه كمبود قابليت‌ها و رابط كاربري محصولش ادعا كرد كه نرم‌افزار آن‌ها يك محصول خاص براي استفاده‌ خاص است و تنها مورد توجه حرفه‌اي‌هاست. اما ادوبي با تاكيد بر اينكه قابليت‌هاي قوي فتوشاپ در اختيار همگان است و هر كاربري با داشتن يك مك و با هر سطحي از معلومات مي‌تواند از آن استفاده كند، جاي خود را در بين كاربران عمومي و حرفه‌اي باز كرد. اين رقابت به حدي شديد بود كه MacWorld يك مقاله‌ تفصيلي منتشر كرد و در آن به مقايسه‌ بين آن‌دو پرداخت كه جان نول به عنوان طراح فتوشاپ و Marc Zimmer به عنوان طراح ColorStudio، در آن به ارائه‌ تعدادي از قابليت‌هاي ترميم و بازسازي تصاوير پرداختند. برنده‌ اين رقابت فتوشاپ بود، اما زيمر ادعا كرد كه اين رقابت جوانمردانه نبوده است! چرا كه جان يك هنرمند گرافيست بود، اما كارل تنها يك برنامه‌نويس بود كه كدهاي برنامه ‌ColorStudio را نوشته بود و به اين شكل بزرگ‌ترين رقيب فتوشاپ نيز از دور خارج شد.


نسخه دوم فتوشاپ
با انتشار نسخه‌ دوم فتوشاپ، ادوبي رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافيكي شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافيك داخلي فتوشاپ كار مي‌كرد، اما تعداد مهندسان ادوبي كافي نبود. فتوشاپ در حال تبديل شدن به يك استاندارد جهاني بود و نياز داشت كه افراد متبحر بيشتري با آرا و عقايد متفاوت روي قابليت‌هاي آن كار كنند. براي همين هم ادوبي Mark Hamburg را استخدام كرد. يك دانش‌آموخته‌ ديگر از دانشگاه ميشيگان كه مدتي قبل فرم استخدام شركت ادوبي را پر كرده بود. ادوبي قصد داشت از قابليت مسيرهاي بزيه
(Bezier Paths) كه يكي از قوي‌ترين ابزارهاي رسم خطوط و منحني‌ها بودند در فتوشاپ استفاده كند و مارك كه قبل از اين روي پروژه ‌Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسيرهاي بزيه به خوبي استفاده كرده بود، انتخاب بسيار مناسبي بود. ادوبي با استخدام مارك از وي خواست كه تمام وقت خود را فقط در جهت اجراي اين قابليت در محيط فتوشاپ صرف كند. مهم‌ترين دستاورد‌هاي نسخه‌ دوم فتوشاپ، امكان رستر كردن فايل‌ها براي Illustrator (نرم‌افزار گرافيكي ديگر ادوبي كه قابليت‌هاي برداري داشت)، امكان پشتيباني از فايل‌هاي چهار‌رنگ CMYK، قابليت پردازش تصاوير دورنگ Duotone و ارائه‌ ابزار Pen بود.
s54_photoshop07_s.jpg

مارك هامبورگ


استخدام مارك و همكاري وي با جان كه همچنان در Ann Arbor به سر مي‌برد موجب تسريع در پيشرفت فتوشاپ ‌شد. البته خود مارك هامبورگ در اين باره مي‌گويد كه مهم‌ترين تاثير وي در نسخه‌ دوم تخصيص حداقل رم مورد استفاده از دو‌مگابايت به چهار مگابايت بوده است كه اين تغيير كوچك باعث ايجاد تاثير شگرفي در پايداري و كار‌آيي نرم‌افزار داشت. و بدين ترتيب نسخه‌ دوم اين نرم‌افزار در سال 1991 به بازار آمد.

وجود قابليت خروجي چهاررنگ در نسخه‌ جديد فتوشاپ روح تازه‌اي در كالبد نشر روميزي دميد و باعث توجه همگان به اين نرم‌افزار پرادعا شد. به ناگهان كاربران با نرم‌افزاري مواجه شدند كه ابزارهاي چاپ آن از هر نرم‌افزار ديگري قويتر كار مي‌كرد و همين قابليت‌هاي چاپ فوق‌العاده فروش سرسام‌آوري را براي فتوشاپ به دنبال داشت.
فتوشاپ در ويندوز
پيشرفت ادامه داشت و ادوبي همچنان در پي استخدام متبحر‌ترين مهندسان و گرافيست‌ها بود. در همين زمانKevin Johnston نيز به گروه پيوست. انتشار نسخه‌ بعدي آنچنان ساده نبود. ادوبي بايد به سود خود نيز فكر مي‌كرد و به همين منظور تصميم گرفت دسته‌ ديگري از كاربران را نيز وارد بازي كند. كاربران ويندوز هدف بعدي ادوبي بودند. ادوبي درنظر داشت براي در دست گرفتن نيمه‌ ويندوزي بازار، قابليت هماهنگي فتوشاپ با سيستم‌هاي روميزي را در نسخه‌ جديد بگنجاند. اين تصميم عقيده‌ مدير جديد ادوبي Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده‌ فتوشاپ را به دو دسته تقسيم كرد. دسته اول به همراه Jeff Parker كار بر روي نسخه‌ مك را ادامه مي‌دادند و گروه دوم به رهبري Bryan lamkin شروع به كار بر روي بخش ويندوزي كردند.

كار بسيار كند پيش‌مي‌رفت. چرا كه نسخه‌ ويندوزي محتاج دوباره نويسي كدهاي اصلي از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه‌ ويندوزي برنامه دقيقاً مثل اين بود كه بخواهند يك برنامه ديگر را از نو بنويسند. پس از مدتي كار شبانه روزي و فشرده روي نسخه ويندوزي، هر دو نسخه‌ مك و ويندوزي با هم منتشر شد. نسخه‌ مك با نام Merlin و نسخه‌ ويندوزي با نام Brimstone.

و البته هر دو نسخه با شماره‌ نسخه 5/2، به بازار عرضه شدند. تصميمي كه بعدها به شدت موجب پشيماني ادوبي شد. طبق نظر بازارياب‌هاي ادوبي، بازار نرم‌افزار هنوز آماده‌ پذيرش نسخه‌ 3 نبود و عليرغم قابليت‌هاي پيشرفته‌ فتوشاپ 5/2، هنوز به فروش آن در نزد كاربران ويندوز اطمينان نداشتند.
s54_photoshop010_s.jpg

فتوشاپ، نسخه 2.5


ادوبي نگران بود كه مبادا قابليت‌هاي فتوشاپ اين دسته از كاربران را جذب نكند و به همين علت طبق يك قانون نانوشته، نرم‌افزار خود را با يك شماره نيم، راهي بازار كرد تا در صورت موفق نبودن اين نسخه موجب تخريب نام نسخه‌ سوم نشود. همين امر فروش نسخه 5/2 را تحت تأثير قرار داد و كاربران به اين علت كه گمان مي‌كردند اين نسخه، يك نسخه براي آماده كردن بازار براي نسخه‌ اصلي 3 مي‌باشد، با خودداري از خريد آن به انتظار نسخه‌ سوم ماندند. در نتيجه فروش نسخه‌ 5/2 به هيچ وجه رضايت بخش نبود.

قابليت‌هاي فوق‌العاده جديد مثل پالت‌ها و پشتيباني از فايل‌هاي 16 بيتي ناديده گرفته شد و موفقيت اين نسخه‌ خوب تحت تأثير بازاريابي اشتباه ادوبي قرار گرفت. اين نسخه اما هرچه بود شروع فصل جديدي در تاريخ فتوشاپ محسوب مي‌شد. چرا كه از آن پس كاربران ويندوز نيز مي‌توانستند رابط كاربري فتوشاپ را روي مانيتور PC خود ببينند.

اگرچه در بين كاربران مك، فتوشاپ بدون رقيب به پيش مي‌تاخت، اما در بين كاربران ويندوز يك رقيب جدي به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. كاربران ويندوز مي‌توانستند فتوشاپ را روي سيستم‌هايشان اجرا كنند، اما ليست قابليت‌هاي جديد اضافه شده چندان چشمگير نبود. از بازخورد بازار نيز خبرهاي خوبي به گوش نمي‌رسيد. يك جاي كار ايراد داشت. PC‌هاي ويندوزي‌ها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار كمبود حافظه مي‌شدند و هنگ مي‌كردند. قسمت پشتيباني فني به سرعت مشغول كار شدند. هامبورگ به شدت مصمم شده بود كه مشكل را در كوتاه‌ترين زمان رفع و رجوع كند و گروه توانست پس از تلاش‌هاي شبانه‌روزي مشكل كمبود حافظه‌ را حل كند و نسخه‌ ديگري را روانه‌ بازار كنند. يعني نسخه‌ 1.5.2.

اين نسخه اولين نسخه‌اي بود كه فتوشاپ توانست روي هر دو پلات‌فرم مك و ويندوز با يك سرعت اجرا شود و همه‌ اين موفقيت بيش از هامبورگ، مديون Zalman Stern برنامه نويس جديد ادوبي بود كه توانست كدهاي هماهنگ‌سازي فتوشاپ با PC‌ها را به عنوان يك plug-in در نسخه‌ آخر بگنجاند.

قبل از كامل شدن نسخه‌ 5.2، كار بر روي پروژه نسخه‌ سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اينكه توماس با همكاري هامبورگ و جانستون كار بر روي قابليت‌هاي جديد نسخه‌ سوم را آغاز كرده بودند و سعي مي‌كردند هماهنگي بين دو نسخه‌ مك و ويندوز را با هم هدايت كنند. استرن در حال بهينه‌سازي نسخه‌ مك بود و سيتا نارايانان مهندس هندي‌الاصل ادوبي وظيفه‌ توليد همزمان قابليت‌هاي ويندوزي را بر عهده گرفت.

در آن زمان نرم‌افزار ديگري پا به عرصه گذاشته بود كه بسياري معتقد بودند با قابليت‌هاي پيچيده‌ خود مي‌تواند فتوشاپ را به زانو در آورد. اين رقيب تازه Live Picture نام داشت. ادوبي متوجه شد كه اين رقيب تازه در حال ارائه قابليت هاي بيشتري است و در حال تبديل شدن به يك رقيب بزرگ است. قابليت لايه‌ها در Live Picture به گونه‌اي بود كه كاربر مي‌توانست لايه‌ها را به هم بچسباند بدون اين‌كه مجبور باشد آن‌ها را با هم يكي كند و اين اصلا چيزي نبود كه از نظر كاربران پوشيده بماند. آن‌ها مي‌گفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابليت لايه‌بندي در Live Picture بسيار گسترده‌تر است. در همين حال بر سر زبان‌ها افتاده بود كه مهندسان فتوشاپ قابليت لايه‌ها را ازLive Picture دزديده‌اند! اما در حقيقت توماس زماني كار بر روي لايه‌ها را شروع كرده بود كه هنوز اسمي هم ازLive Picture بر زبان‌ها نبود. از نظر او لايه‌ها تنها يك روش مناسب براي جدا نگه‌داشتن اجزاي كار در طول ويرايش تصوير بودند.
روزهاي تاريك
فتوشاپ 3 منتشر شد. اما عرضه‌ اين محصول براي ادوبي خاطره‌ خوبي نداشت. دعواهاي حقوقي بر سر حق انتشار و برخوردهاي پي‌درپي بين كارشناسان و طراحان اصلي برنامه خاطرات بدي را در ذهن سازندگان به جاي گذاشت. جف پاركر از سمت مديريت بخش سازنده مك كنار رفت و John Leddy به جاي او قرار گرفت و نسخه‌ سوم با اما‌و‌اگرهاي فراوان به بازار آمد. شايعه‌ آزمايشي بودن نرم‌افزارهاي پخش‌شده در‌حالي شكل مي‌گرفت كه ادوبي در بدترين موقعيت داخلي قرار داشت. اين روز‌ها را دوره ‌Bass-O-Matic مي‌نامند.
s54_photoshop014_s.jpg

فتوشاپ، نسخه 3.0


هيچ تعريف خاصي براي اين عبارت موجود نيست. اين عبارت تنها يك شوخي بين سازندگان نرم‌افزار بود كه در نسخه‌ آخر به جا مانده بود. برخي از كاربران در هنگام استفاده از فتوشاپ در منو‌ها با اين عبارت مرموز مواجه مي‌شدند كه خودبه‌خود ظاهر شده و سپس ناپديد مي‌شد.
مت براون يكي از بهترين مهندسين قسمت پشتيباني فتوشاپ درباره‌ اين اتفاق مي‌گويد" Bass-O-Matic تنها يك نشانه براي شناختن نسخه‌ بتا بود كه براي جدا كردن آن از نسخه‌ اصلي در منو‌ها قرار داده شد". اما اين، همه ماجرا نبود. اتفاقاتي كه براي اين نسخه مي‌افتاد كم نبودند. از جمله‌ آن‌ها ظاهر شدن پيغام Expiration و از بين‌رفتن مجوز استفاده از نرم‌افزار، كاربران را وحشتزده كرد. بلافاصله نسخه‌هاي موجود در بازار جمع‌آوري شد و نسخه‌ 1.0.3 جاي آن را گرفت. اما كاربراني كه نتوانستند نسخه‌هاي قبلي را به نمايندگي‌هاي ادوبي تحويل دهند با پيغامي مبني‌بر اتمام زمان استفاده مواجه شدند.

نرم‌افزار‌هاي آن‌ها از تاريخ 1 ژانويه 1995 ديگر اجرا نشدند.
درحالي كه موج بدبيني فزاينده‌ كاربران در حال كاستن از اعتبار ادوبي بود و دسته دسته نرم‌افزارها در نمايندگي‌هاي ادوبي در حال تعويض بودند، اين شركت براي تسريع در كار افرادي كه دسترسي به خدمات شركت را نداشتند سرويس رفع مشكل خود را روي سايت قرار داد تا كاربران بتوانند فايل بروز‌رساني نسخه ‌1.0.3 را از آنجا دريافت كنند. اين كار موقعيت ادوبي را كمي بهتر كرد، اما اتفاق مشابه‌اي نيز در فوريه 1995 براي كاربران نسخه‌ ژاپني نرم‌افزار پيش آمد
تحول نوار ابزار فتوشاپ در نسخه هاي مختلف
s54_photoshop013_s.jpg



كاربران ژاپني در اول فوريه‌ آن سال با پيغامي مشابه پيغام قبل مواجه شدند و ادوبي به ناچار نسخه‌ 3.0.3 را روانه‌ بازار كرد. موقعيت وحشتناكي بود. ادوبي در پايين‌ترين سطح مقبوليت قرار گرفته بود و در همان زمان بود كه بسياري از بهترين مهندسان برنامه‌نويس، اين شركت را ترك كردند. اتفاقات پيش آمده شرم‌آور بود و آنان تحمل برخورد كاربران را نداشتند. در اين زمان كوين جانستون براي كاهش بار منفي ايجاد شده در بين مهندسان و كاربران براي اولين بار از "شوخي‌هاي بي‌خبر ادوبي "(Adobe Transient Witticism (ATW) " در كدهاي برنامه استفاده كرد كه نشانه‌اي از موقعيت سخت و فشار آن روزها در آن ديده مي‌شود. براي ديدن اين شوخي‌ها كه به تخم‌مرغ شانسي هم (Easter Egg) معروفند بايد در حالي كه دكمه Alt و Ctrl را نگه داشته‌ايد روي About Photoshop در منوي Help كليك كنيد تا صفحه‌ معرفي پنهاني اعضا باز شود. پس از تمام شدن تمام معرفي‌ها و تقديمات بايد بلافاصله روي فاصله‌ خالي بين محل نمايش نوشته‌ها و عكس بالاي آن‌ها كليك كنيد تا صفحه‌ حاوي شوخي‌ها ظاهر شود.

اين نسخه از فتوشاپ به دليل اين بدعت جالب بيشتر به نسخه ‌ATW معروف است.
نسخه‌ سوم فتوشاپ با همه‌ ب‌روز رساني‌ها و ترميم‌هاي جانبي ارائه شد. بسياري بر اين باور بودند كه اين نسخه آخرين نسخه‌ فتوشاپ خواهد بود و ادوبي مجبور است اين پروژه را به حال خود رها كند. امكان ارائه‌ نسخه چهارم تقريبا غير ممكن بود و اين درحالي بود كه بهترين مهره‌هاي ادوبي هر‌كدام به كاري ديگر مشغول بودند. توماس درگير پروژه‌ وقت‌گير ساختن خانه‌اش شده بود و هامبورگ در حال همكاري با يك شركت برنامه‌نويسي ديگر بود. جانستون و چندين مهندس نرم‌افزار طراز اول ديگر، ادوبي را ترك كرده بودند و يا در حال كار روي پروژه‌هاي ديگري بودند. ادوبي به هيچ وجه در جايگاه خوبي قرار نداشت.

هنگامي كه لامكين تصميم خود را براي شروع به كار دوباره اعلام كرد تقريبا هيچكس به موفقيت او اطمينان نداشت و تنها كسي كه او را تشويق مي‌كرد هامبورگ بود. لامكين تصميم داشت كه كار را با بازسازي رابط كاربري فتوشاپ راه‌اندازي كند. وي مي‌خواست يك طراح ماهر را پيدا كند تا حركتي فراگير را آغاز كنند. هدف اين بود: طراحي رابط كاربري نرم‌افزارهاي ادوبي به منظور داشتن ظاهر و رفتاري مشابه. حركت بسيار بزرگي بود به‌طوري‌كه حتي هامبورگ را نيز متقاعد كرد تا براي تسريع كار، دوباره سمت مديريت تيم فتوشاپ را برعهده بگيرد.

تغييرات بزرگي در شرف وقوع بود. در ابتدا، Andrei Herasimchuk به عنوان طراح رابط كاربري جديد به استخدام شركت در‌آمد و بلافاصله شروع به بازسازي فرامين و ابزارهاي قبلي كرد. او كه از يك شركت كوچك سازنده‌ نرم‌افزار در نيوانگلند آمده‌بود، تخصص بسياري در تشخيص كاربري رنگ‌ها داشت. اندري با تشويق و ترغيب لامكين و هامبورگ، اضافه‌كردن فيلتر‌ها و بازسازي پالت‌لايه‌ها را شروع كرد و تغييراتي اساسي را در فتوشاپ ايجاد نمود. مهندسان ديگر نيز بي‌كار ننشسته بودند و روي افزايش قابليت‌ها كار مي‌كردند. Jason Bartell در حال كار روي لايه‌هاي تنظيم‌كننده (Adjustment Layers) بود (كه البته قرار بود در نسخه بعدي آماده شود) و Pawliger كدهاي مربوط به خطوط راهنما (GridsِGuides) را فراهم مي‌كرد. خود هامبورگ نيز در حال كار روي قابليت تغيير‌ فرم ‌آزاد (ايده‌ ناتمام توماس) شده بود. كار با شدت هرچه تمام‌تر جلو مي‌رفت. گروه به‌هيچ‌وجه قصد نداشت دوباره شكست بخورد و همه به دنبال اين بودند كه دوباره فتوشاپ را به روز‌هاي اوج برگردانند.
نسخه‌ آزمايشي برنامه در اختيار گرافيست‌هاي بزرگ قرار گرفت تا عقيده‌شان را درباره‌ محصول جديد ابراز كنند. همه منتظر بازخورد نسخه‌ آزمايشي بودند. تمام گرافيست‌هايي كه با نسخه‌ جديد كار كرده بودند بدون استثنا معتقد بودند كه امكانات و قابليت‌هاي جديد آن‌ها را شگفت‌زده كرده‌ است. اما نگران برخورد كاربران عادي بودند. خيلي چيزها در رابط كاربري تغيير كرده بود و ممكن بود اصلا به مذاق كاربران معمولي خوش نيايد. به بيان ديگر، عرضه‌ نسخه‌ جديد بيشتر به يك ريسك شبيه بود. ولي به هر صورت عرضه‌ نسخه‌ 0.4 بتا آغاز شد.

نسخه چهارم
برخورد كاربران نسخه‌ بتا غيرقابل پيش‌بيني بود. همه شوكه شده بودند. هيچ‌كس توقع چنين تغييرات بزرگي را نداشت. كاربران در مواجهه با اين رابط كاربري تغيير‌يافته با تعجب به يكديگر نگاه مي‌كردند و مي‌گفتند "اين همه تغيير براي چيست؟" فتوشاپ به يك نرم‌افزار ديگر تبديل شده بود. سرويس‌هاي خبري آنلاين همچون Compuserve و AOL بلافاصله شروع به انعكاس اخبار نسخه‌ جديد كردند. گروه‌هاي خبري اينترنتي پر از انتقادات كاربراني شده بود كه نمي‌توانستند با نسخه‌ جديد و تغييرات بنيادي آن كنار بيايند.
نسخه‌ 0.4 در نوامبر 1996 منتشر شد و در نهايت برخورد كاربران اين بود: "چرا پروژه‌ فتوشاپ را متوقف كرديد؟! اما موج ايجاد شده‌ ابتدايي كم‌كم فرونشست و كاربران آرام‌آرام به نسخه‌ جديد عادت كرده و كاربرد قابليت‌ها و رابط جديد آن را فرا‌گرفتند. بازگشت سرمايه مالي ديگر تنها مزيت اين ريسك بزرگ نبود. درآمد سرشار نسخه‌ چهارم نه تنها باعث شد پروژه‌ فتوشاپ دوباره جان تازه‌اي بگيرد بلكه موجب اثبات حقانيت مهندساني شد كه با تغييرات بنيادي در اين پروژه درايت خود را ثابت كرده بودند.
s54_photoshop012_s.jpg

آندره هراسيمچوك

از زمان شروع به كار پروژه‌ فتوشاپ تا زماني كه نسخه‌ چهارم به بازار عرضه شد، اتفاقات زيادي در دنياي گرافيك ديجيتالي رخ‌ داد. ظهور فتوشاپ به عنوان يكي از قوي‌ترين نرم‌افزار‌هاي گرافيكي در زمينه‌ چاپ، روند حركتي صنعت چاپ و نشر روميزي را دستخوش تحولي برگشت‌ناپذير كرده بود. ادوبي با خريدن Aldus، برنامه PhotoStyler را نابود كرد. Freehand نرم‌افزار برداري Macromedia به عنوان رقيبي براي Illustrator پا به عرصه گذاشته بود. X-Res نيز پس از مدتي دست و پنجه نرم‌ كردن با فتوشاپ از ميدان به‌در‌شد. از طرفي در بين كاربران ويندوزي وضع رو به بهبود بود. Metatools محصول جديد يك شركت نوپا به نام HSC به عنوان plug-in هاي كمكي براي فتوشاپ مورد استقبال عمومي قرار گرفته بود. اين شركت به فاصله‌ كوتاهي از اين عرضه‌ عموميSpecular را خريد و توانست با شركت Fractal Design ادغام شود و محصول بعدي را با عنوان MetaCreation به بازار عرضه كند. Live Picture تقريبا منحل شده بود. وب در حال گسترش بود. اپل در حال از دست دادن بازار بود و هرچند كه هنوز هم انتخاب اول گرافيست‌ها و هنرمندان به شمار مي‌رفت، اما بازار را به رقيب ويندوزي واگذار كرده بود.
s54_photoshop011_s.jpg

فتوشاپ، نسخه 4.0
در كنار همه‌ اينها فتوشاپ همچنان به رشد خود ادامه مي‌داد و تعداد كاربران آن در سطح بين‌المللي به بيش از يك‌ميليون رسيده بود.(با احتساب اين‌كه نرخ كاربران رجيستر شده به رجيستر نشده تقريبا ده به يك است). شركت‌هاي كوچك نرم‌افزاري كم و بيش نرم‌افزارهاي كوچكي را به عنوان plug-in هاي فتوشاپ به كاربران مي‌فروختند و كتاب‌هاي نوشته شده درباره‌ فتوشاپ به بيش از صد عنوان مي‌رسيد.

ادوبي براي خريد اين محصول با برادران نول وارد مذاكره شد. همانطور كه گفته شد اين محصول با درايت جان هنوز تحت اختيار برادران نول بود و فتوشاپ تنها حق توزيع آن را خريداري كرده بود. اگرچه سود حاصل از توزيع آن كم نبود اما ادوبي ترجيح مي‌داد اين‌نرم‌افزار خوش‌طالع را به طور كامل در اختيار داشته باشد. فتوشاپ نشان داده بود كه ارزش خريداري را دارد. همه مي‌خواستند فتوشاپ را به طور كامل به ساختمان جديد ادوبي منتقل كنند كه به گفته‌ كارمندان، آن ساختمان، با فتوشاپ ساخته شده‌بود!

ارتقا بعدي
در بهار سال 1997 بود كه اخبار ضد و نقيضي از ساختمان ادوبي به بيرون درز كرد. شنيده‌ها حاكي از آن بودند كه ادوبي قصد دارد نسخه‌ هفتم Illustrator مك را وارد بازار كند و از آن‌جا كه نسخه‌ ويندوزي آن تفاوت چنداني با نسخه‌ مك ندارد، قرار است نسخه‌ ويندوزي نيز با يك جهش از نسخه‌ 4 به نسخه‌ 7 تبديل شود. چيزهايي در حال تغيير بودند. تابستان همان‌سال هراسيمچوك (طراح جديد ادوبي) به Jeff Schewe نامه‌اي فرستاد و از وي خواست صفحه‌ معرفي اين نسخه را كه با نام رمز Strange Cargo شناخته مي‌شد طراحي كند. در كنفرانس سپتامبر سال 1997 فتوشاپ كه در شهر اورلاندو برگزار مي‌شد، هراسيمچوك و Katja Rimmi (طراح اول رابط كاربري فتوشاپ 0.5) با تعداد زيادي از گرافيست‌هاي بزرگ جهان كه به عنوان آزمايش‌كننده‌ نسخه‌ بتا انتخاب شده بودند ملاقات كردند. در همان همايش بود كه هراسيمچوك با عنوان كردن يكي از بزرگترين ايده‌هاي ادوبي همه‌ كاربران را در بهت فرو برد. آن ايده‌، پالت History بود.

در حقيقت اين ايده از طرف هامبورگ ارائه شده بود. يك قابليت منحصر به‌فرد براي كنترل كردن فرامين Undo در نرم‌افزاري قدرتمند همانند فتوشاپ. شايعه‌اي مبني بر دزديدن اين ايده از جف اسكيو به راه افتاده بود. برخي عقيده داشتند كه اين ايده نشات گرفته از كاربرد Snapshot‌ها براي ذخيره كردن آخرين مرحله‌ تمام‌شده توسط اسكيو مي‌باشد كه در آخرين كاربرد آزمايشي اين نرم‌افزار با هراسيمچوك درميان گذاشته بود.

تاريخ انتشار نسخه‌هاي مختلف فتوشاپ‌

3 (Photoshop 1.0 (Mac OS: فوريه 1990
3 (Photoshop 2.0 (Mac OS: ژوئن 1991 3 Photoshop 5.0.1: 1999
(اسم رمز: Fast Eddy ) 3 Photoshop 5.5 : 1999
امكانات جديد: اضافه كردن مسير‌هاي بزيه‌ 3Photoshop 0.6: سپتامبر 2000
3 (Photoshop 2.0.1 (Mac OS: ژانويه 1992 (اسم رمز: Venus in Furs)
3 (Photoshop 2.5 (Mac OS: نوامبر 1992 امكانات جديد : فيلترLiquify
3 (Photoshop 2.5.1 (Mac OS: سال 1993 3Photoshop 6.1: مارس 2001
3 (Photoshop 3.0 (Mac: سپتامبر 199 3 Photoshop 7.1: آوريل 2002
3 (Windows) نوامبر 1994 (اسم رمز: Liquid Sky)
(اسم رمز: (Tiger Mountine (Mac OS) امكانات جديد:
امكانات جديد: پالت‌هاي برگه‌اي متون نوشتاري كاملا برداري شدند.
3 Photoshop 4.0 نوامبر 1996 3 Photoshop 7.0.1: آگوست 2002
اسم رمز: Big Electric Cat 3 Photoshop CS: اكتبر 2000
امكانات جديد: لايه‌هاي تنظيم كننده‌ (اسم رمز:Dark Matter)
متون قابل ويرايش (تا قبل از اين نسخه امكانات جديد:
متون به محض نوشته شدن روي عكس رستر مي‌شدند) فرمان Shadow/Highlight
3 Photoshop 4.0.1: آگوست 1997 فرمانMatch Colour
3 Photoshop 5.0 مي 1998 فرمانLens Blur
(اسم رمز: Strange Cargo) هيستوگرام زنده‌
امكانات جديد: قابليت مديريت رنگ‌ها

(Color Adjustment) 3 Photoshop CS: آوريل 2005

























اولين نسخه‌ آلفاي 0.5 با قابليتي فوق‌العاده از راه رسيد. پالت History همه‌ كاربران را شگفت‌زده كرده بود. اما موج فراگيري كه بعد از آن كاربران را تحت تأثير قرار داد چند هفته بعد از نسخه‌ اول بود. نسخه‌ دوم آلفا 0.5 با قابليت بسيار پيچيده‌تر به بازار ارائه شد. يعني Non-Linear History، اين قابليت به اين مفهوم است كه شما مي‌توانيد در پالت History به عقب برگرديد و از هر مرحله‌اي كه لازم است كار را در مسيري ديگر دنبال كنيد، بدون اين‌كه مراحل انجام شده‌ قبلي از بين برود!
s54_photoshop04_s.jpg

فتوشاپ، نسخه 5.5

نسخه‌ پنجم به واقع همانند يك انقلاب بود. همه‌ گزينه‌ها بهبود يافته بودند. هر منويي كه باز مي‌شد پر بود از قابليت‌هاي جديدي كه كاربر را هيجان زده مي‌كرد. قابليت‌هاي جديد همانند تخم‌مرغ‌هاي شانسي باز مي‌شدند و هدايايي را به كاربران عرضه مي‌كردند. كاربردهايي به ابزارهاي جديدي اضافه شده بود كه هنوز براي بسياري از كاربران تعريف نشده بودند. ابزار مهر لاستيكي و نيز ابزار قلم به‌طور كامل تغيير ماهيت داده بودند. فتوشاپ در‌حال تكميل بود.
يكي از بزرگترين تغييرات كه سر و صداي زيادي به پا كرد، Color Management (مديريت رنگ‌هاي تصوير) بود. براي برخي كاربران اين قابليت همانند يك موهبت بزرگ محسوب مي‌شد، اما از نگاه برخي ديگر اين قابليت يك توطئه براي نفوذ به حريم تصويرگران بود و معتقد بودند فتوشاپ پا را از گليم خويش بيرون گذاشته است. اين قابليت هرچند بسيار قوي بود اما خالي از اشكال نبود. هيچ‌كس نمي‌خواست باور كند كه مديريت رنگ‌ها يك قابليت پيچيده‌ جديد است كه ممكن است خالي از لغزش هم نباشد.

در ابتدا ترميم رنگ‌ها به درستي انجام نمي‌شد و اعتراض كاربران باعث شد بخش پشتيباني فني به سرعت يك فايل بروز رساني را روي سايت بگذارند و از كاربران بخواهد نسخه‌ 0.5 را به 2.0.5 تغيير دهند. اين بروز رساني حاوي يك فايل ويزارد بود كه خودبه‌خود نسخه‌ قبلي را ترميم مي‌كرد.

در همين سال‌ها بود كه اپل، شركت از دست‌رفته‌ جابز، دوباره به بازسازي مشغول شده بود و عرضه ‌iMac روح تازه‌اي در كالبدش دميده بود. هرچند وضع بازار رو به بهبود بود، اما اختلافات داخلي در ادوبي موجب خروج چند تن از اعضاي اصلي شد. نسخه‌ 5.5 در حال شكل‌گيري بود و Imageready به عنوان خواهرخوانده‌ فتوشاپ در حال آماده‌سازي بود تا همراه با نسخه‌ 5.5 وارد بازار شود. ليست قابليت‌هاي جديد فتوشاپ 5.5 آنچنان گسترده نبود، اما پشتيبان تازه‌اي پيدا كرده بود كه تا قبل از آن فاقد آن بود، يعني اينترنت.

فتوشاپ 5/5 محصول بسيار موفقي بود. ادوبي به روز‌هاي اوج برگشته بود و ظهور نرم‌افزار جديد InDesign كه از قابليت‌هاي فتوشاپ در جهت نابود‌كردن رقباي نشر همچون (Quark) استفاده مي‌كرد اعتبار زيادي را به‌همراه داشت. فتوشاپ بسيار قوي‌تر از آن شده بود كه چيزي مانع پيشرفت آن شود. سال‌هاي پس از آن همه با موفقيت همراه بود. نسخه‌ ششم نيز اگر چه بدون ايراد نبود اما همچنان كاربران را در بند خود نگاه داشت. تنها نسخه‌ بعدي فتوشاپ به عنوان يك محصول منفرد نسخه‌ 0.7 (و البته نسخه‌هاي تكميلي دنباله‌ آن بود) و همان‌طور كه مي‌دانيد نسخه‌هاي بعدي (نسخه‌ 0.8) با تغييرات كمي همراه با تعداد ديگري از محصولات ادوبي در يك مجموعه و با نام كلي CS وارد بازار شد تا همچنان به تاخت و تاز در زمينه‌ گرافيك كامپيوتري مشغول باشد. و اكنون نيز كه نسخه نهم يا CS2 وارد بازار شده است.

فتوشاپ امروزه ديگر يك نرم‌افزار نيست. يك صنعت است. بزرگترين انجمن‌هاي خبري دنيا و همچنين بيشترين تعداد آموزش‌هاي آنلاين مربوط به اين نرم‌افزار است. در‌آمد ادوبي به بيش از يك ميليارد دلار در سال رسيده است و به جرات مي‌توان گفت بيش از آن‌كه فتوشاپ با ادوبي معروف شود، ادوبي از نام فتوشاپ استفاده كرده است. و دليل اين محبوبيت تنها يك جمله است. فتوشاپ در بهترين زمان ممكن به‌وجود آمد و با بهترين‌ها هدايت شد.


منابع زيادي براي اطلاع از سرنوشت افراد در دسترس من نبود. خوانده‌ام كه توماس نول هنوز هم رساله‌اش را تمام نكرده است و امروز با همسر و فرزندانش در خانه‌ 10 هكتاري‌اش در Ann Arbor زندگي مي‌كند. (همان خانه‌اي كه مي‌گويند فتوشاپ آن را ساخته است). او هنوز هم با ادوبي همكاري مي‌كند و شايع است كه خودش هم روي سيستم خانگي‌اش فتوشاپ را نصب كرده است! جان ديگر در پروژه‌هاي فتوشاپ همكاري نمي‌كند، اما ILm هنوز هم پذيراي ايده‌هاي ناب اوست.




منابع :ماهنامه شبکه
www.schewephoto.com
www.photoshophalloffame.com
www.i3forum.com
www.what-means.com/encyclopedia/Photoshop
 

memol_515

Active Member
مطالب تون بسيار عاليه. اما من متاسفانه اين چند وقته اصلا وقت نكرده بودن به اين قسمت بيام. اميدوارم باز هم ما رو با مطالب مفيدتون بهره مند كنين دوسا عزيز

موفق باشيد
 

جدیدترین ارسال ها

بالا