بادمجان دور قاب چين --> اين ضرب المثل يك خوبي دارد ويك بدي خوبي اش همان بادمجان است كه اگر با كشك و مغز گردو ميل شود معركه است
اما بدي اش همان بادمجان سرخ كرده دور بشقاب ديگران است
در زمان هاي قديماين كار كار بعضي از آدمها بوده كع به خاطر بعضي منافع شخصي دور و بر آدم هايي تاب مي خوردند كه يك كاره اي بودند و يك كارهايي از آن ها بر مي آمد و هي چابلوسي اينها را مي كردند
امروزه اين لقب را به بعضي از همشاگردي ها ي خودمان مي گويند كه از وقتي فهميده اند ور پريده سر دبير روزنامه سقفي شده هي مثل مگس دور و برش تاب مي خورند و هي به او پفك و لواشك و تخمه تعارف مي كنند و هي مدادش را مفتكي مي تراشند و دفترش را خط كشي مي كنند و مشقهايش را مي نويسند و توي فوتبال با اين كه مي دانند هيچي بلد نيست هي بهش پاس ميدن و او ناشيانه توپ ها را مي زند توي دروازه ي خودشان!
ميرزا تپل خان كشك آبادي در كتاب البادمجان في دهان السلطان چنين نقل مي كند كه:
روزي پادشاه هفت آستان جليل المكان در حالي كه تخمه ي ژاپني مي شكست و با لشكر و عسكر و وزير و وكيل و سفير و...از بهر شكار كشته بر بنز ضد گلوله سوار و از كوره راهي مي گذشت رعيتي را ديد مشغول به كار
فرمود:او را بهر شوخي و مزاح نزد او آوردند و به او گفتند اي رعيت در جاليز چه كاشته اي؟
گفت:بادمجان
پادشاه گفت:آخجان كيلويي چند؟
رعيت گفت:فروشي نيست
پادشاه گفت چه طور؟حتما براي ترشي است؟
گفت:خير
گفت:حتما براي صادرات غير نفتي به ممالك محرومه است ؟
گفت خير
گفت:حتما براي كارخانه ي كنسرو سازي است؟
گفت:خير
پادشاه گريبان او را گرفت و به سوي خود بكشيد و گفت:پس براي سر قبرت مي خواهي؟
رعيت كه چاره اي جز گفتن حقيقت نداشت گفت:سلطان به سلامت باد چند ماه پيش تمام وزيران و وكيلان شما براي بادمجان دور قاب چيني و جود مبارك آن را پيش خريد كرده اند و براي من كه كشته مرده ي حليم بادمجان هستم دانه اي باقي نگذاشتند!
بادمجان كاشته ام به چه شيريني
عالي و مخصوص دور قاب چيني
پادشاه دستور داد او را به عنوان كشاورز نمونه ي سال انتخاب كردند:d
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوب این ها بخشی از وبلاگ همشاگردی نوشته اینجانب ورپریده می باشد از شما دعوت می کنم به سایت همشاگردی سر بزنید مطمئن باشید لبهای شما به خنده باز خواهد شد
در ضمن به زودی بخش دانلود سایت نیز راه می افتد
اما بدي اش همان بادمجان سرخ كرده دور بشقاب ديگران است
در زمان هاي قديماين كار كار بعضي از آدمها بوده كع به خاطر بعضي منافع شخصي دور و بر آدم هايي تاب مي خوردند كه يك كاره اي بودند و يك كارهايي از آن ها بر مي آمد و هي چابلوسي اينها را مي كردند
امروزه اين لقب را به بعضي از همشاگردي ها ي خودمان مي گويند كه از وقتي فهميده اند ور پريده سر دبير روزنامه سقفي شده هي مثل مگس دور و برش تاب مي خورند و هي به او پفك و لواشك و تخمه تعارف مي كنند و هي مدادش را مفتكي مي تراشند و دفترش را خط كشي مي كنند و مشقهايش را مي نويسند و توي فوتبال با اين كه مي دانند هيچي بلد نيست هي بهش پاس ميدن و او ناشيانه توپ ها را مي زند توي دروازه ي خودشان!
ميرزا تپل خان كشك آبادي در كتاب البادمجان في دهان السلطان چنين نقل مي كند كه:
روزي پادشاه هفت آستان جليل المكان در حالي كه تخمه ي ژاپني مي شكست و با لشكر و عسكر و وزير و وكيل و سفير و...از بهر شكار كشته بر بنز ضد گلوله سوار و از كوره راهي مي گذشت رعيتي را ديد مشغول به كار
فرمود:او را بهر شوخي و مزاح نزد او آوردند و به او گفتند اي رعيت در جاليز چه كاشته اي؟
گفت:بادمجان
پادشاه گفت:آخجان كيلويي چند؟
رعيت گفت:فروشي نيست
پادشاه گفت چه طور؟حتما براي ترشي است؟
گفت:خير
گفت:حتما براي صادرات غير نفتي به ممالك محرومه است ؟
گفت خير
گفت:حتما براي كارخانه ي كنسرو سازي است؟
گفت:خير
پادشاه گريبان او را گرفت و به سوي خود بكشيد و گفت:پس براي سر قبرت مي خواهي؟
رعيت كه چاره اي جز گفتن حقيقت نداشت گفت:سلطان به سلامت باد چند ماه پيش تمام وزيران و وكيلان شما براي بادمجان دور قاب چيني و جود مبارك آن را پيش خريد كرده اند و براي من كه كشته مرده ي حليم بادمجان هستم دانه اي باقي نگذاشتند!
بادمجان كاشته ام به چه شيريني
عالي و مخصوص دور قاب چيني
پادشاه دستور داد او را به عنوان كشاورز نمونه ي سال انتخاب كردند:d
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوب این ها بخشی از وبلاگ همشاگردی نوشته اینجانب ورپریده می باشد از شما دعوت می کنم به سایت همشاگردی سر بزنید مطمئن باشید لبهای شما به خنده باز خواهد شد
در ضمن به زودی بخش دانلود سایت نیز راه می افتد

آخرین ویرایش: