اين عنکبوت پردردسر(2)

MrMohi

Active Member
هفته پيش درباره يکي از پرکارترين و پيچيده ترين جلوه هاي رايانه اي که در فيلم مرد عنبکوتي 2 مورد استفاده قرارگرفته مطالبي خوانديد.
در اين فيلم که مثل قسمت اول ، توبي مگواير و کرستن دانست ، نقشهاي اصلي اش را بازي مي کنند، شخصيت شرور قصه کاراکتري است به نام دکتر اکتاپوس.
دشوارترين بخش از کار گروه جلوه هاي ويژه فيلم هم به طراحي حرکات و ظاهر اين شخصيت مربوط بوده است. حالا در قسمت دوم مطلب ، درباره طراحي حرکات اسپايدي و همين طور ساخته شدن شهر ديجيتالي نيويورک مي خوانيد.



آويزان از شهر
فيلم دوم ، درست از همان جايي شروع مي شود که اولي تمام شده بود. اسپايدرمن از در و ديوار شهر آويزان شده و خوشحال با انرژي دارد در خيابان ها حرکات زيکزاک مي کند.
جان ديکسترا، مدير جلوه هاي ويژه فيلم براي ساختن اين صحنه با ترکيبي از دوربينهاي واقعي و مجازي که اسپايدرمن را دنبال مي کنند يا از زاويه ديد او خيابان را نشان مي دهند سعي کرده اين حرکات را ثبت کند. گاهي اسپايدرمن همان توبي مگواير خودمان است ، گاهي يک بدل کار جايش را گرفته و گاهي هم فقط با يک اسپايدرمن ديجيتالي طرف هستيم.
ديکسترا مي گويد: «فکر مي کنم تماشاگران حس مي کنند آن بالا بودن و در آن ارتفاع از لاي ساختمان ها و آسمانخراش ها عبورکردن يعني چه. مي خواهم مردم با تماشاي اين صحنه ها کاملا احساس سرگيجه کنند.»
با استفاده از يک وسيله ابداعي که با رايانه کنترل مي شد و به کابلي وصل شده بود (اسمش را گذاشته اند اسپايدرکم) ديکسترا دوربيني ساخت که مي توانست با سرعت زياد سه چهارم خيابان وال استريت را طي کند، در حالي که هر بار تا طبقه 25 ساختمان ها بالا مي آيد و بعد دوباره تا سطح زمين پايين مي رود.
اسپايدرمن هم بعدا به اين نماها اضافه شد.درباره ساختمان ها اين نکته وجود داشت که ديگر در قسمت دوم قرار نبود شخصيت منفي داستان روي کايت سوار شود و با سرعت از مقابل دوربين عبور کند.
اين بار او مقابل ساختمان ها مي ايستاد و با اسپايدرمن مبارزه مي کرد، بنابراين ساختمان ها بيشتر در معرض ديد بودند و بايد با دقت بيشتري طراحي مي شدند. در يکي از صحنه ها که ديواري براثر مبارزه پر زد و خورد اسپايدرمن و دکتر اکتاپوس خراب مي شود، تک تک آجرهاي ديوار مدل شده بودند. به اين ترتيب يکي از مهمترين تفاوت هاي قسمت اول و دوم فيلم ، در شيوه طراحي جزييات محيط است.
وقتي اسپايدرمن با سرعت 100 مايل در ساعت از جلوي يک ساختمان مي گذرد. اين بار شما مي توانيد جزئيات بيشتري از آن ديوار را ببينيد.
« ما ياد گرفتيم که در پس زمينه حرکت اسپايدرمن در شهر نيويورک مقدار خيلي زيادي جزييات وجود دارد که براحتي نمي شود از آنها صرف نظر کرد. اگر ساختمان ها در همان مدت کوتاهي که ديده مي شوند، جزييات جالبي نداشته باشند پلاستيکي به نظر مي رسند.»



شهر ديجيتالي
با استفاده از مدلهاي مايا و عکسهاي گرفته شده از شهر، نقاش ها به کمک فتو شاپ و نرم افزار ديگري به نام استديو پينت ساختمان ها را طراحي کردند؛ البته به قول ديکسترا اين کار به به اين آساني ها هم نيست : «ما فقط آجر نقاشي نمي کرديم.
کلي نقش و نگار، تابلو، علامت و اين طور چيزها بود که بايد با جزييات کامل کار مي شد.» گروه ،30 ساختمان را با همين شيوه طراحي کرد و بعد با دستکاري و تغيير سطوح و ديوارها تعداد ساختمان ها را به 150 رساند تا بشود براحتي يک خيابان بزرگ را تصوير کرد.
براي نماهاي داخلي -صحنه هاي کوتاهي که از داخل پنجره مي بينيد- از همان شيدهاي مورد استفاده در قسمت اول کمک گرفته شد. آبرامز، مدير گروه افکت ، از امکانات در حال ساخته شدن مثل آپارتمان ها و ديوارها و... با لنز چشم ماهي عکس گرفت.
از روي اين عکس ها تصاويري از سقف ، ديوار و کف به دست آمد. شيدر با اين تصاوير يک اتاق کامل سه بعدي را مي تواند بسازد و حالا مي شود با اتاق هرکاري کرد. دکورش را تغيير داد، بزرگ و کوچکش کرد، جاي در و پنجره ها را عوض کرد و.

.. و همه چيز هم واقعي به نظر مي رسد.
اين تکنيک به گروه اجازه مي داد هر جا که لازم است ، نور صحنه هاي داخلي را کم و زياد کنند تا با نور بيرون هماهنگ شود.با وجود اين که براي بعضي صحنه ها، ساختمان هاي پس زمينه ساخته شده براي قسمت قبل مورد استفاده قرار گرفتند، ادامه اين کار در تمام طول فيلم غير ممکن بود.
در واقع حرکات دوربين اين کار را غير ممکن کرده بود؛ مثلا در فيلم صحنه اي هست که در آن يک قطار بالا برنده از کنترل خارج شده و با سرعت 100 مايل در ساعت دارد حرکت مي کند. در يک نماي 100 فريمي ساختماني که در پس زمينه ديده مي شود، بسرعت جلو مي آيد و به ساختماني اصلي تبديل مي شود و بعد هم با همان سرعت جايش را به ساختمان هاي ديگر مي دهد. به اين ترتيب بود که گروه تصميم گرفت تمام مدلهاي خيابان و کلا نماهاي بيروني را سه بعدي طراحي کند.
«ما يک بلاک از شهر نيويورک را با جزييات ساختمان ها و پارکينگ ها و... به صورت سه بعدي طراحي کرديم و بعد هر جا لازم بود همين مدل را گسترش مي داديم يا آن را تکثير مي کرديم.»
آبرامز ادامه مي دهد: «ما سيستم سه بعدي کاملي از ماشين ها و آدمها که در خيابان حرکت مي کنند، ساختيم. در يک صحنه ، وقتي اسپايدرمن و داک اوک (دکتر اوکتاپوس) در خيابان با هم رو به رو مي شوند، سام ريمي (کارگردان فيلم) آدمها ي ديجيتالي را ديد و با اشتياق به گروه گفت که مي خواهد کارگرداني شان کند.
در يک صحنه از فيلم آنها دارند به آسمان اشاره مي کنند و در جايي ديگر به صورت دستجمعي مي روند آن طرف خيابان. پدرمان در آمد تا آنها را رندر کرديم!»
براي جان ديکسترا و گروه بزرگ جلوه هاي ويژه فيلم بهتر بودن از قبل به معني خلق شخصيت هاي منفي بيشتر، به کارگرفتن بدلکارهاي بيشتر، حرکات دوربين پيچيده تر و به کارگرفتن روشهاي ابداعي و نرم افزارهاي بيشتر بوده است.
نتيجه هماني است که انتظار مي رفت : جان گرفتن يک شخصيت محبوب کتابهاي کميک بر پرده سينما و تبديل شدن اين کاراکتر دو بعدي به موجودي سه بعدي.
اين کار کوچکي نبوده. به قول ديکسترا اگر کار آساني بود، مي دادندش به فک و فاميل هايشان.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا