آموزش دلفی در مجید آنلاین

saalek110

Well-Known Member
آخرین ویرایش:

night11

Member
Delphi Ebook

سلام !
سالک جان این کمک من

078214201X.01._SCLZZZZZZZ_.jpg


Mastering Delphi 7

کد:
http://www300.fixdown.com/ebook/l-smd701-2003-6-14.rar


borland delphi 7 database application developers

کد:
http://dl8.rapidshare.de/files/6021382/223661556/borland_delphi7__database_application_developers_book.zip


Borland Delphi 7 Developers Guide

کد:
http://www.3asfh.com/books/Borland%20Delphi%207%20Developer's%20Guide.rar
 

saalek110

Well-Known Member
كتاب 20 مگا است.
يك كتاب پيدا كردم كه يك و دو دهم 1.2مگا حجمشه. هنوز خودم دانلود نكردم. به نام اسنشيال دلفي. بعدا كه دانلود كردم راجع به كيفيتش مي گم. اونم انگليسيه. آدرس:

http://www.marcocantu.com/edelphi/default.htm

كنار لينك اين كتاب در آدرس بالا ، لينك 200 كيلو كد است كه مثل برنامه hello برنامه هاي ساده اي هستند . 5 پوشه ، تقريبا 40 سورس دلفي. كه به اميد خدا از اين سورس ها هم كمك مي گيريم.


دانلود تمام شد . آموزش از پايه است. به دانلود 2 ساعته(با سرعت 3 كيلو) مي ارزيد.
خدا به night11 عمر بده. از معرفي محيط شروع كرده كه يك عكس را در زير قرار مي دهم.

idedelphi1.jpg

.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
از وبلاگ <<<<http://delphix.persianblog.com

يه توضيح در مورد دلفي 7:
من يادمه وقتي كه دلفي 6 اومد به بازار، خيلي با دلفي 5 فرق داشت. از نظر ظاهر، حجم، امكانات، منوها وخيلي چيزاي ديگه فرق داشت. يعني ميشد بگي كه واقعا اون چند وقته رو دلفي زحمت كشيدن.
اما با اومدن دلفي 7 من اولش خيلي خوشحال شدم، اما وقتي كه نصبش كردم ديدم اين تقريبا همون دلفي 6 هستش (فقط كمي زيرساختاشو تغيير داده بودن) خيلي حالم گرفته شد. راستي اين امكاناتي رو كه دلفي 7 داره ودلفي 6 نداره به اين معني نيست كه دلفي 6 قادر به انجام اون كارا نيست. هست خوبم هست، فقط شما بايد كامپوننتاشو نصب كنيد. به عبارتي شركت بورلند اين كامپوننت ها رو خريده به دلفي 6 اضافه كرده و به عنوان دلفي 7 ه بازار داده.
البته دليل عجله اين شركت بزرگ اين بود كه مي خواست ورژن Xp خودشو بيرون بده.
(البته اينا همه نظرات شخصي منه)
يعني نظر نويسنده وبلاگ.
 

saalek110

Well-Known Member
از وبلاگ<<<<http://delphix.persianblog.com

سه شنبه، 21 مرداد، 1382
دلفي چيه؟

دلفي منبع عظيمي از توانايي و ابزارهاي برنامه نويسي تحت ويندوز است. تمامي نقطه ضعفهائي كه در زبانهاي برنامه نويسي تحت ويندوز وجود داره، در دلفي پوشانده شده. دلفي مجموعه قدرتمندي از از تسهيلات طراحي و ايجاد برنامه به همراه سرعت بالا را ارائه مي دهد.
هر برنامه اي كه بخواهيد، با دلفي قابل انجام است. با دلفي مي تونيد بازيهاي كامپيوتري (قبلا گفته بودم)، ابزارهاي كمكي، كنترلهاي سفارشي، ابزارهاي طراحي بصري، ابزارهاي هنري و بالاخص برنامه هاي قدرتمند بانك اطلاعاتي. از اونجائي كه دلفي به ايجاد برنامه هاي پايگاه دادهاي اهميت خاصي قائل شده است شما مي تونيد با بانكهاي اطلاعاتي زبانهاي ديگري مثل Oracle, Sybase, Informix , dBase, Paradox و نهايتا جناب FoxPro (چون من قبل از اينكه با دلفي كار كنم با فاكس پرو كار مي كردم) ارتباط برقرار كنيد.
دلفي توانائي ايجاد و استفاده از فايل DLL رو داره. دلفي بخوبي ويژوال بيسيك از كنترلهاي موجود در فايلهاي VBX استفاده مي كنه.
وقتي كه از ديد خاصي به زبانهاي برنامه نويسي نگاه مي كنيم مي بينيم كه دو نوع از اين زبانها وجود داره. يه نوع ابزارهاي خاصي رو براي توسعه سريع سيستمها فراهم كرده و نوع ديگه اون به شما اجازه ميده به هر چيزي روي ماشين دسترسي پيدا كنيد.Paradox, Visual Basic, PowerBuilder, Visual Foxpro, Smalltalk نمونه اي از نوع اول هستند. C ,Turbo Pascal , Delphi مثالهايي از نوع دومند. نكته قابل توجه اينكه دلفي علاوه بر اينكه در دسته دوم قرار داره از مزاياي دسته اول نيز برخورداره. يعني دلفي شامل همه ابزارهاي لازم براي توسعه سريع سيستمهاي كاربردي است.

من نمي خواهم بگم كه كدوم زبان خوبه يا بده. فقط بحث بر سر اينه كه كدوم زبان براي چه كاري بهتره.
مزاياي دلفي و سي:
مزاياي دلفي:
* كاربرد دلفي خيلي ساده است.
* با دلفي ميشه با سرعت برنامه هاي كاربردي ايجاد كرد.
* به كارگيري دستورات وعبارات دلفي مانند خواندن و نوشتن متون انگليسي است.

اما مزاياي سي:
* فوق العاده انعطاف پذيره.
* كنترل خوبي بر تقريبا تمامي جنبه هاي برنامه نويسي داره.
* پتانسيل خاصي براي كار روي زيرساخت هاي گوناگون داره.


البته اين بحث در اينجا تموم نميشه، اما من ديگه داغ كردم.
¤ نوشته شده در ساعت 1:45 توسط مهدی جعفری
 

saalek110

Well-Known Member
درس اول

اينها از همان كتابه است.20 مگائي يه.
دلفي edition هاي مختلفي دارد. و همچنين محيط كار در دلفي قابل تغيير است. كاستامرايز كردن. پس اگر عكسها با نرم افزار شما فرق داشت ، به اين 2 علت است. اديشن هاي دلفي:
The "Personal" edition
The "Professional Studio" edition
The "Enterprise Studio" edition
The "Architect Studio" edition
.
 
آخرین ویرایش:

night11

Member
saalek گفت:
:


دانلود تمام شد . آموزش از پايه است. به دانلود 2 ساعته(با سرعت 3 كيلو) مي ارزيد.
خدا به night11 عمر بده. از معرفي محيط شروع كرده كه يك عكس را در زير قرار مي دهم.

idedelphi1.jpg

.

خواهش می کنم سالک جان !
اگه کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم
 

saalek110

Well-Known Member
از اين آدرس:
http://www.marcocantu.com/edelphi/default.htm

Essential Delphi
را دانلود كردم. حجم 1.2 مگا.شرح راجع به كتاب 1.2 مگائي
اين كتاب pdf است و از نوشتن اولين برنامه شروع كرده و مصور است .در اين كتاب منوها را يكي يكي شرح داده و چيزاي ديگه كه بعدا عرض مي كنم



راجع به كتاب بزرگي كه night11 معرفي كرده. من هنوز همه آن را نخوانده ام ولي 2 فصل اولش را كه يك نگاهي كردم(20-30فصله) بيشتر راجع به آبجكت و شي گرايي بود. البته زود بود نظر بدم. بعدا


يك اسنشيال پاسكال هم اين سايت داره به حجم 400 كيلو
pdf
است.
اطلاعات تكميلي را ارائه مي دهم
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
با سلام.
خوشحالم كه شما كمك ما مي كنيد.
.
 
آخرین ویرایش:

sh_sepehr

Member
منم خیلی دوست دارم دلفی یاد بگیرم !!! ولی بیشتر برای کرک کردن برنامه هایی که با دلفی نوشته میشن ! این کتابا میتونن کمک کنن ؟ !!!!
 

saalek110

Well-Known Member
منبع:
بیایید با هم دلفی یاد بگیریم
====================
دوستان عزيز من فعاليت های سايت از امروز به بعد ديگه شروع شده

راستی در قسمت نظرات قبلی يکی از مهندسان و برنامه نويسان و کد نويسان کار درست پاسکال مارو قابل دونستن و به ما سر زدن بايد از ايشون تشکر کنم و يه نکته ديگه من تمام هدفم از مقاله قبلی ايجاد يه درک درست برای تازه کاران که می خواهن دلفی ياد بگيرن بود برای اينکه بگم دلفی در کد نويسی شيبه به چه زبان برنامه نويسی هست اگه گفتم بورلند مبتکر دلفی بوده منظورم اين بود که اولين شرکتی بود که به اين زبان بها داد و اونو از گم نامی در آورد

اما امروز من می خواهم کارم رو با نکات بسيار خوب وبرجسته در کد نويسی دلفی شروع کنم و در کل ريز نکته هايی که اکثر کتاب های آموزشی کمتر به آن اشره ميشه پس بسم ا...

برجسته ترين نکته و بهترين برگ برنده دلفی استفاده سريع و خيلی جالب از توابع آی پی در ويندوز ها هست که اکثرا در دلفی در يونيت Windows تعريف شدند و شما فقط بايد آنهارا مانند ديگر توابع معمولی از آنها استفاده کنيد

يکی ديگه از نکات برجسته در دلفی کار با بانک های اطلاعاتی يا بهتر بگم دلفی با هر نوع بانک اطلاعاتی بهترين ساز گار ری را دارد از اکسسAccess ماکروسافت تا مای اس کيو ال My SQL

حالا نوبت ميرسه به فايل های اجرايی دلفی که بدون هيچ فايل و يا کتابخانه اضافی در تمامی محيط ها و در تمامی ورژن ويندوز اجرا ميشه

حالا نوبت ميرسه به قدرت اعجاب انگيز دلفی در ار تباط با سيستم عامل شما. دلفی هم برای رجيستری يونيت و توابع داره هم برای فايل ها قديمی INI و ...

دلفی از نظر انعطاف پذيزی حرف اول رو ميزنه برای اين که به حرف من برسيد خودتون و وژدان تون و دلفی رو باهم تنها می گذارم.

اين ها همه امتيازات برجسته دلفی فقط در ويندوز بود حالا ديگه اگه بخواهم سی ال ايکس و لينوکس رو بيارم وسط بايد بهاندازه کل سورس ويندوز فايده بنويسم. تازه پای آ اس پی دات نت و وب سرور ها و سوکت ها رو وسط نکشيدم وگرنه ببين چقدر ميشد

راستی شما ياد بدنينی که دلفی در هک و تروژان و ويروس نويسی ديگه لنگه نداره نمونه بارز ش رو می تونم به مجيک پی اس اشاره کنم.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
منبع:
http://mehrnooshn.persianblog.com/
======================
با سلام

دوستان گرامی اين درس را به شی گرايی و مباحثی که در اين زمينه مطرح می شود می پردازيم . چون دوستان زيادی برايم ميل فرستاده بودند و خواسته بودند که مطالبی از اين قبيل را بازتر کنم . اميدوارم که مطالب مفيد واقع شوند .
شي گرايي: در نظر بگيريد براي رانندگي مجبور بوديد از تمام نكات فني و همه اتفاقاتي كه در موتور و پيستونها اتفاق مي افتد با خبر بوديد واقعاً گيج كننده مي شد، اينطور نيست! در واقع برنامه نويسي ابتدا بدين صورت بود و فقط افراد خاصي مي توانستند اين كار را انجام دهند ولي با ظهور شي گرايي همه چيز عوض شد. حالا ببينيم يك شي دقيقاً چكار ميكند. اول اينكه يك شي طوري طراحي شده كه برنامه نويسي همانند دنياي اطراف ما بنظر برسد. يك شي همه چيزهاي مربوط را دور هم جمع ميكند مثلا توابع ، زيرروالها، متغييرها و حتي پايگاه داده مربوط همه و همه در يك جا و به صورت يك موجوديت. كار ديگر شي اين است كه جزئيات را از ديد شما پنهان مي كند به طوري كه شما بدون آن كه از ماهيت دروني آنها آگاه باشيد مي توانيد به راحتي از آنها استفاده كنيد. همانطور كه بدون آنكه از جزئيات دروني و مدارهاي يك تلوزيون باخبر باشيد با آن كار ميكنيد و اين به يكي از آرزروهاي ديرينه برنامه نويسان يعني سادگي و عدم پيچيدگي پاسخ داد. حال بياييد ببينيم يك شي چگونه اين كارها را انجام مي دهد.

شي هاي يك زبان مانند دلفي همانند اشياي دنياي واقعي مثل ماشين و متورسيكلت اهرمهايي براي كنترل نياز دارند كه اين وظيفه را Method ها به عهده مي گيرند. متدها نقش زيرروالها را در زبانهاي قديمي ايفا مي كنند. شي ها براي حفظ حالت جاري از Properties استفاده ميكنند مثلاً شما با ديدن كيلومتر ماشين به سرعت آن پي مي بريد و در اشيا با خواندن يك Properties همان كار را انجام مي دهيد. در واقع Properties يا خاصيتها نقش متغييرها و به طور كلي ساختمان دادهها را در زبانهاي قديمي ايفا مي كنند البته تفاوتهايي بين يك متغيير و Properties وجود دارد كه شما به تدريج به آن پي مي بريد. حالا به مفاهيم مشكل تر شي گرايي مي رسيم.

اشيا قابليتي بنام ارث بري دارند در واقع هر شي مي تواند خصوصيات خود را به فرزند خود منقل كند و يا به عكس مي تواند از والد خود خصوصياتي را به ارث ببرد. حالا سعي ميكنم با مثالي اين را تشريح كنم. فرض كنيم شما مي خواهيد شي اي ايجاد كنيد مثل قناري شما ابتدا مي توانيد شي به نام پرنده بوجود آورده و همه خصوصيات پرنده را در آن ايجاد كنيد. سپس شي بنام قناري ايجاد مي كنيد كه خصوصيات مربوط به پرندگان را مي تواند از شي پرنده به ارث ببرد و بقيه خصوصيات را براي آن مشخص كنيد و اگر بعداً خواستيد پرنده ديگري مثل گنجشك را معرفي كنيد هنوز هم مي توانيد از شي پرنده استفاده كنيد و اين يعني راحت تر شدن كد نويسي. قانون مهمي كه بايد بخاطر داشته باشيد و به سادگي از آن رد نشويد اين است كه هر شي مي تواند بجاي والد خود بكار گرفته شود چون همه خصوصيات آن را دارد ولي يك والد نمي تواند بجاي فرزند خود بكار رود اين مثل اين است كه دوست شما ، شما را به يك ميهماني دعوت كند و بگويد ميتوانيد پرنده خود را بياوريد و شما مي توانيد قناري را با خود ببريد ولي در صورتي كه مي گفت فقط مي توانيد گنجشك با خود بياوريد شما نمي توانستيد هر پرنده ديگري را با خود ببريد. اين نكته مهم در آنجا كاربرد دارد كه در صورتي كه پارامتر يك زيرروال از نوع يك شي باشد همه فرزندان آن شي مي توانند به آن زيروال ارسال شوند. براي فهم اين موضوع عجله نكنيد و فقط قانون را بياد داشته باشيد. مطلب ديگري كه راجع به شي گرايي بايد بدانيد Class و instance مي باشد . در واقع اشيا فقط يك قالب مي باشند كه نمي توانند به تنهايي مورد استفاده قرار گيرند. براي مثال وقتي شما مي گوييد قناري منظورتان قناري خاصي نيست. ولي وقتي يك قناري را با اسمي كه براي آن گذاشته ايد صدا مي زنيد يك قناري خاص را در نظر داريد. در واقع قناري به طور كلي وجود خارجي ندارد بلكه يك قناري خاص كه مثلاً اسم آن تويتي است وجود خارجي دارد در واقع Class مانند قناري و Instance مانند تويتي است و اين به معني اين است كه ما همواره ابتدا كلاسها را تعريف كرده و سپس براي استفاده يك نمونه يا Instance از آن را بوجود مي آوريم.

رويداد گرايي: در زبانهاي قديمي دستورات خط به خط انجام مي شد تا برنامه به پايان برسد و اين يك روند قابل پيشبيني را ايجاد ميكرد ولي با به وجود آمدن روشهاي رويدادگرا برنامه منتظر يك اتفاق مي ماند تا عكس العمل نشان دهد. در اشياي روزمره هم همين طور است مثلاً يك ماشين حساب تازماني كه شما دكمه اي را فشار ندهيد عمل نمي كند. در اينجور زبانها بايد برنامه را طوري طراحي كنيد كه كدهايتان براي عكس العمل نشان دادن به كار كاربر نوشته شده باشد. اين خلاصه اي از شي گرايي و رويداد گرايي بود.

موفق باشيد.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
منبع:
http://mehrnooshn.persianblog.com/
=======================
با سلام
بدون مقدمه برويم سراغ درس خودمون

تنظيم نمودن IDE ، پروژه و گزينه هاي ترجمه :
از گزينه options كه درون منوي project قرار دارد براي تنظيم نمودن گزينه هاي مربوط به پروژه خود استفاده كنيد .
تنظيم نمودن گزينه هاي پيشفرض پروژه :
براي تغيير دادن گزينه هاي پيش فرض پروژه خود به نحوي كه روي تمام پروژه هاي بعدي تاثير داشته باشند مي توانيد از درون پنجره project option نسبت به تنظيم نمودن گزينه هاي دلخواه اقدام نموده و سپس كادر default را كه در قسمت پايين پنجره قرار دارد علامتدار كنيد . با اين عمل تمام پروژه هاي جديد از گزينه هاي پيش فرض انتخاب شده تبعيت مي كنند .

استفاده از tamplate ها در برنامه نويسي :
Template ها معمولا ساختارهايي را شامل مي شوند كه شما مي توانيد آنها را به كد برنامه اضافه كنيد و تكميل نماييد . براي مثال اگر شما بخواهيد از يك حلقه for در نوشتن كد برنامه استفاده كنيد مي توانيد از tamplate زير استفاده كنيد :
کد:
For := to do
Begin 
End;
براي درج نمودن يك tamplate در پنجره ويرايشگر كد تركيب كليدي ctrl+j را فشرده و tamplate مورد نظر را انتخاب كنيد .

شما هم چنين مي توانيد tamplate هاي خودتان را به اين مجموعه بيفزاييد . براي افزودن يك tamplate :
1- از منوي tools گزينه editor option را انتخاب كنيد .
2- روي صفحه code insight كليك نماييد .
3- در قسمت code templates دكمه add را بفشاريد .
4- درون جعبه متن shortcut name نام tamplate را وارد كرده و دكمه ok را فشار دهيد .
5- درون جعبه متن code ، كد موردنظرتان را تايپ كنيد .
6- دكمه ok را كليك كنيد .

خدانگهدار
¤ نوشته شده در ساعت 10:37 توسط مهرنوش نوبخت
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
منبع:
http://mjmb-delphi.persianblog.com/
======================
تاريخچه دلفي

در قلب دلفي ،يك كامپايلر (همگردان) پاسكال است . دلفي 6 مرحله ديگري از تكامل همان كامپايلر پاسكالي است كه شركت بورلند از هنگامي كه (17 سال پيش) Anders Hejlberg ، اولين كامپايلر توربو پاسكال را نوشت مشغول توسعه آن بوده است . طي سالها ، برنامه نويسان پاسكال از پايايي و موزون بودن و نيز سرعت كامپايل كه توربو پاسكال ارائه مي دهد ، لذت برده اند . دلفي 6 نيز از اين صفات مستثني نيست ، كامپايلر آن تركيبي از يك دهه تجربه كامپايلر و پيشرفته ترين كامپايلر بهينه ساز 32 بيتي است . با وجود رشد قابل توجه قابليت هاي كامپايلر در طي چندين سال ، سرعت كامپايل به طرز جالب توجهي تنها اندكي كم شده است . علاوه بر اين ، پايداري كامپايلر دلفي مي رود تا معيار و نمونه اي براي سايرين باشد .

حال وقت بررسي هر يك از نگارشهاي قبلي دلفي مي باشد كه در اينجا قابليت هاي هر نگارش را به طور مختصر مرور مي كنيم .



دلفي 1

در اولين روزهاي DOS ، برنامه نويسان يك انتخاب بين BASIC (آهسته ولي بهره ور) و زبان اسمبلي (كارا ولي پيچيده) پيش رو داشتند . توربو پاسكال كه سادگي يك زبان ساخت يافته و كارايي يك كامپايلر واقعي را ارائه مي كرد ، اين فاصله را پر نمود . برنامه نويسان ويندوز1/3 نيز با انتخاب مشابهي، يعني انتخابي بين يك زبان قدرتمند و سخت (بد قلق) مانند C++ و يك زبان با كاربري آسان ولي محدود مانند ويژوال بيسيك روبرو بودند . دلفي 1 با ارائه يك رويكرد اساسا متفاوت به توسعه ويندوز پاسخ داد : توليد توسعه ويژوالي (بصري) ، برنامه هاي اجرايي همگرداني شده ، DLL ها ، پايگاههاي داده ها كه همگي با هم يك محيط ويژوالي بدون محدوديت را تشكيل مي دهند . دلفي 1 اولين ابزار توسعه ويندوز بود كه يك محيط توسعه ويژوالي (بصري) ، يك كامپايلر بهينه ساز كد اصلي و يك موتور دسترسي به پايگاه داده هاي مقياس پذير را تلفيق كرد . دلفي1 اصطلاح توسعه سريع برنامه كاربردي (RAD) را تعريف كرد .

تركيب كامپايلر ، ابزار RAD و دسترسي سريع به پايگاه داده ها ، بسياري از برنامه نويسان VB را به طرف خود جلب كرد و دلفي در بسياري از تبديلها موفق شد . همچنين بسياري از توسعه گران Turbo Pascal با گذار به اين ابزار يكنواخت و جديد ، دوره جديدي را آغاز كردند . Object Pascal (پاسكال موضوعي) آن زباني نبود كه ما بتوانيم در دانشگاه از آن استفاده كنيم و به راحتي برنامه نويسي نماييم . بسياري ديگر از برنامه نويسان براي بهره بردن از از الگوهاي طراحي قدرتمند ارائه شده توسط زبان و ابزار دلفي به آن روي آوردند . گروه ويژوال بيسيك در ميكروسافت كه تا قبل از دلفي ، رقيب مهمي براي آنها نبود ، اصلا آمادگي چنين چيزي را نداشتند . ويژوال بيسيك 3 قديمي ، حجيم و گنگ بود و به هيچ وجه قابل مقايسه با دلفي 1 نبود .

در سال 1995 ، شركت بورلند شكست بزرگي را در دادخواهي شركت لوتوس به خاطر شباهت برنامه Quattro با برنامه 3-2-1 تحمل كرده بود . همچنين شركت بورلند به خاطر رقابت در بازار برنامه هاي كاربردي از سوي ميكروسافت تحت فشار بود . بورلند با فروش كواتر تجاري به شركت ناول ، از بازار برنامه هاي كاربردي خارج شد و dBase و Paradox را براي توسعه گران پايگاه داده ها مد نظر قرار داد. در حالي كه بورلند سرگرم بازار ابزارهاي توسعه گر ويندوز بود ، ميكروسافت مقدار زيادي از سهم سكوي تجاري بورلند در بازار را تصاحب كرد . بورلند با متمركز كردن دوباره مهارت اصلي خود ، در ايجاد ابزارهاي توسعه گر در نظر داشت تا با دلفي و نگارش جديدي از Borland C++ ، ضربه اي بزند .



دلفي 2

يك سال بعد ، دلفي 2 تمامي اين قابليت ها را تحت سيستم هاي عامل پيشرفته 32 بيتي ويندوز 95 و ويندوز NT ارائه داد . علاوه بر اين ، دلفي 2 با ويژگيها و كارايي جديد مانند يك كامپايلر 32 بيتي كه برنامه هاي كاربردي سريعتري را ايجاد مي كند ، يك كتابخانه موضوعي پيشرفته و توسعه داده شده ، پشتيباني پايگاه داده هاي بازسازي شده ، اداره رشته بهبود يافته ، پشتيباني از OLE ، ارث بري فرم ويژوالي (VFI) و سازگاري با پروژه هاي دلفي 16 بيتي ، بهره وري را بهبود بخشيده است . دلفي 2 معياري شد كه ساير ابزارهاي RAD با آن سنجيده مي شوند .

در سال 1996 ، مهمترين سكوي ويندوز از زمان ويندوز ./3 (ويندوز 32 بيتي 95) ترخيص شد . بورلند علاقه داشت تا دلفي را به عنوان برترين ابزار توليد برنامه براي ويندوز ايجاد كند . يك نكته تاريخي جالب دلفي اينست كه قرار بود دلفي 2 ، دلفي 32 ناميده شود تا اين حقيقت را كه براي ويندوز 32 بيتي طراحي شده نشان دهد ، ولي نام محصول ، قبل از انتشار به دلفي 2 تغيير يافت تا نشان دهد كه دلفي يك محصول كامل شده است .

ميكروسافت كوشيد تا با ويژوال بيسيك 4 ، با حريف خود مقابله كند ولي ويژوال بيسيك 4 دچار اختلالاتي مانند كارايي ضعيف ، عدم امكان قابليت حمل از 16 بيتي به 32 بيتي و كاستي هاي طراحي كليدي بود . با اين وجود ، تعداد قابل توجهي از برنامه نويسان بودند كه به هر دليلي به استفاده از ويژوال بيسيك ادامه دادند . بورلند همچنين علاقه داشت تا دلفي به بازار سرور (خادم) / كلاينت (مشتري) كه در اختيار ابزارهايي مانند PowerBuilder بود رخنه كند ، ولي اين نگارش هنوز قدرت لازم براي كنار زدن چنين محصولاتي را نداشت .

راهكار (استراتژي) شركت در اين زمان به طور انكار ناپذيري براي تمركز روي مشتريان شركت بود . تصميم تغيير جهت به اين روش ، بدون شك ناشي از كم شدن رابطه بازاري dBase و Paradox بود و كاهش تدريجي درآمد بازار C++ نيز به اين تصميم گيري كمك نمود . به منظور راهنمايي براي شروع حركت (و جهت دستيابي به هدف فوق) ، بورلند اشتباه تأسيس Open Environment Corporation را مرتكب شد كه يك شركت ميان افزاري (Middleware) با دو محصول عمده بود : يك ميان افزار خارج از رده بر مبناي DCE كه مي توان آن را CORBA ناميد و يك فناوري اختصاصي براي OLE توزيع شده كه توسط DCOM ، در حال منسوخ شدن مي باشد.


دلفي 3

در طي توسعه دلفي 1 ، گروه توسعه دلفي به ايجاد ساده ابزار و ترخيص آسان مشغول شد . براي دلفي 2 ، گروه توسعه مشغول انجام وظايفي نظير انتقال به 32 بيتي (ضمن حفظ سازگاري تقريبا كامل) و افزودن ويژگيهاي پايگاه داده هاي جديد و سرور (خادم) / مشتري (كلاينت) مورد نياز توسط IT (فناوري اطلاعات) شركتي بود . هنگام ايجاد دلفي 3 ، گروه توسعه فرصتي يافتند تا مجموعه ابزار را براي ارائه راه حل هايي با وسعت و عمق فوق العاده جهت برخي مسائل مرتبط با توسعه گران ويندوز گسترش دهند . خصوصا دلفي 3 كاربرد فناوري هاي كاملا پيچيده COM و ActiveX ، توسعه برنامه كاربردي وب جهاني ، برنامه هاي كاربردي "thin client" (مشتري كم كار) و معماري هاي پايگاه داده هاي چند رديفي (multitier) را آسان نمود . ابزار Code Insight دلفي 3 ، فرآيند كد نويسي را كمي آسانتر نمود اگر چه در اغلب موارد ، تحليل روش نوشتن برنامه هاي كاربردي دلفي همان است كه در دلفي 1 بود .

در سال 1997 ، رقابت ، باعث رخ دادن اتفاقات جالبي شده بود . در پايين ترين سطح ، ميكروسافت بالاخره چندين كار در ويژوال بيسيك 5 انجام داد كه عبارتند از : يك كامپايلر براي برطرف ساختن مشكلات قبلي كارايي ، پشتيباني خوب از COM/ActiveX و برخي ويژگي هاي سكوي جديد كليدي . حال ، دلفي در بالاترين سطح به طور موفقيت آميز محصولات شركت هايي مانند PowerBuilder و Forte را از دور خارج كرده است .

در طول چرخه توسعه دلفي 3 ، با تصميم Anders Hejlsberg (معمار ارشد دلفي) در مورد ترك بورلند و احراز سمتي در ميكروسافت ، دلفي يك عضو اصلي خود را از دست داد . هرچند كه به خاطر جايگزين شدن Chuck Jazdzewski (كمك معمار با سابقه در رأس امور) ، گروه مزبور ضرر نكرد .


دلفي 4

دلفي 4 روي توسعه آسانتر متمركز شد . Module Explorer معرفي شد و شما را قادر به مرور و ويرايش واحدها (Unit) توسط يك رابط گرافيكي مناسب نمود . ناوبر كد (Code navigator) جديد و ويژگي هاي تكميل كلاس ، شما را قادر ساخت تا با مقداري كار اضافي ، روي اصل برنامه هاي كاربردي خود تمركز كنيد . IDE با نوار ابزار و پنجره هاي قابل مقر (dockable) ، طراحي مجدد شد تا ايجاد برنامه را براي شما راحت تر سازد و برنامه اشكال زدا (debugger) نيز به مقدار زيادي بهبود داده شد . دلفي 4 توانايي محصول را در زمينه سازماني (enterprise) با پشتيباني چند رديفي (multitier) برجسته با استفاده از فناوري هايي نظير MIDAS ، DCOM ، MTS و CORBA توسعه داد .

در سال 1998 دلفي موقعيت خود را در رقابت كاملا مستحكم كرده بود . خطوط مقدم تا اندازه اي تثبيت شده بودند ، اگر چه دلفي به تدريج بهره خود از بازار را بالا مي برد . CORBA در صنعت مطرح بود و دلفي آن را داشت و رقبا فاقد آن بودند . البته دلفي 4 چند نكته كوچك منفي نيز داشت : پس از اين كه دلفي چندين سال با ثبات ترين ابزار در بازار بود ، دلفي 4 نزد كاربران كهنه كار به نبودن در استاندارد بسيار بالا براي ثبات و طراحي محض معروف شده بود .

انتشار دلفي 4 با تأسيس شركت Visigenic ، با يكي از پيشروهاي صنعت CORBA همراه شد . بورلند در كوششي براي رخنه كردن در enterprise ، نام آن را به Inprise ، تغيير داد و در موقعيتي قرار گرفت تا صنعت را با تلفيق ابزارهاي خود با فناوري CORBA به افق جديدي هدايت كند . جهت پيروزي واقعي ، لازم بود تا CORBA به اندازه ايجاد COM يا اينترنت كه در نگارش هاي قبلي ابزارهاي بورلند انجام شده بود ، آسان شود . تلفيق ابزار توليد CORBA سهم كمي را در كل ايجاد نرم افزار به خود اختصاص داد اگر چه به دلايل مختلف ، اين تلفيق به اندازه اي كه بايد باشد نبود .


دلفي 5

دلفي 5 از چندين جهت پيشرفت داشت : اول اين كه دلفي 5 ، آنچه را كه دلفي 4 با بفزودن ويژگي هاي بيشتر براي آسان كردن وظايف وقت گير شروع كرده بود ادامه داد . در نتيجه به شما امكان داد تا بيشتر به آنچه مي خواهيد بنويسيد توجه كنيد (و كمتر روي چگونگي نوشتن آن تكيه داشته باشيد) . اين ويژگي هاي سودمند جديد ، شامل توسعه بيشتر IDE و برنامه اشكال زدا ، نرم افزار توليد گروهي TeamSource و ابزارهاي تبديل مي باشد . دوم آن كه دلفي 5 ويژگي هاي جديدي براي آسان ساختن توسعه اينترنتي دارد . اين ويژگي هاي جديد اينترنتي ، شامل جادوگر Active Server Object Wizard براي ايجاد ASP ، مؤلفه هاي InternetExpress براي پشتيباني از XML و ويژگي هاي جديد MDAS مي باشد كه سبب شده است سكوي داده هاي بسيار انعطاف پذير براي اينترنت ايجاد كند . در نهايت ، بورلند ارائه مهمترين ويژگي دلفي 5 يعني پايداري را شروع نمود . يك نرم افزار عظيم را نمي توان ناگهاني ارائه داد بدين منظور ، بورلند صبر كرد تا دلفي 5 قبل از ارائه شدن ، كمي منتظر بماند .

دلفي 5 در نيمه دوم سال 1999 عرضه شد . دلفي به رخنه كردن در سازماني (enterprise) ادامه مي داد در حالي كه ويژوال بيسيك به صورت رقيبي در سطح پايين عمل مي كرد هر چند كه هنوز جنگ برقرار بود . نام Inprise به دنبال Borland فقط به عنوان يك نام تجاري آورده مي شد . ادارات اجرايي با تقسيم شدن شركت بين ابزارها و ميان افزار ، ترك ناگهاني CEO Del Yocam و استخدام CEO Dale Fuller مدير Internet-savvy كه دوباره شركت را روي توليد كنندگان نرم افزار متمركز كرد ، مدتي آشفته بودند .


دلفي 6

به طور واضح ، تم (شاهدك) اصلي دلفي 6 ، سازگاري با ابزار توسعه برنامه Kylix بورلند براي لينوكس است . بدين منظور بورلند Component Library (كتابخانه مؤلفه) جديدي براي Cross-Platform (سكوي تقابلي) (CLX) ايجاد كرد كه شامل VisualCLX براي توسعه ويژوالي (بصري) ، مؤلفه هاي دسترسي به داده هاي كلاينت (مشتري) ، DataCLX و مؤلفه هاي NetCLX Internet مي باشند . برنامه هاي كاربردي كه تنها با كتابخانه CLX و عناصر قابل حمل RTL نوشته شده اند به راحتي بين سيستم هاي ويندوز و لينوكس قابل حمل هستند .

مجموعه مؤلفه ها و درايور (گرداننده) هاي جديد dbExpress ، يكي از بزرگترين قدم ها در كوشش براي ايجاد سازگاري با لينوكس است چرا كه بالاخره جانشين واقعي را براي BDE كه در سالهاي اخير واقعا قديمي شده بود ، ارائه كرد .

تم بعدي دلفي 6 ، همراه بودن همه موارد XML است . اين شامل XML براي برنامه هاي كاربردي پايگاه داده ها ، برنامه هاي مبتني بر وب و سرويس هاي وب مبتني بر Soap مي باشد . توسعه گران دلفي ابزارهايي دارند كه براي دربر داشتن كامل روند گسترده صنعتي به سوي XML ، مورد نياز مي باشد . اين ابزارها مزاياي بسياري را از لحاظ برنامه هاي كاربردي كه در برابر محدوديت هاي سنتي ابزارهاي مختلف توسعه ، سكو (platform) ها و پايگاه داده ها و در عوض اينترنت عمل مي نمايند ارائه مي كنند .

البته علاوه بر تمام اين بهبود ها و افزوده ها ، دلفي 6 بهبودهايي را انجام داد كه در نگارش هاي مختلف دلفي در موضوعاتي مانند VCL ، IDE ، اشكال زداها ، زبان پاسكال موضوعي و RTL انتظار داشتيد .


اميدوارم كه خوشتون اومده باشه
منبع : دلفی ۶ - راهنمای توسعه گر
نويسنده : استيو تيشيرا ، زاوير پاچيكو

¤ نوشته شده در ساعت 19:37 توسط محمد جواد
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
منبع:
http://www.iritn.com/?action=show&type=news&id=9719
====================================

آموزش دلفی (بخش اول)

منبع: dev.ir
سالک : بخشهای دیگر این آموزش در قسمتهای دیگر نقل شد.جهت نظم دادن به تاپیک.


تاریخچه زبان دلفی

دلفی در واقع یک کامپایلر پاسکال است. دلفی 6 نسل جدید کامپایلر های پاسکال است که شرکت Borland از زمان ایجاد اولین نسخه پاسکال توسط Andres Hejlsberg در 15 سال پیش به بازار عرضه کرد.

برنامه نویسی به زبان پاسکال در سالیان سال از استواری و ثبات، زیبایی و ظرافت و البته سرعت بالای کامپایل سود برده است. دلفی هم از این قاعده مستثنی نیست. کامپایلر دلفی ترکیبی از بیش از یک دهه تجربه طراحی کامپایلر پاسکال و معماری بهبود یافته کامپایلر های 32 بیتی است. اگرچه قابلیت های کامپایلرها با گذشت زمان پیشرفت قابل توجهی داشته است ولی سرعت آن چندان کاهش نیافته و همچنان از سرعت بالایی برخوردار است. به علاوه استحکام و قدرت کامپایلر دلفی معیاری برای سنجش دیگر کامپایلر هاست.

در اینجا به بررسی تفصیلی روند حرکتی دلفی در هر یک از نسخه های آن می پردازیم و مشخصات مهم آن را بررسی می کنیم.

سال 1995 - Delphi1
در زمان استفاده از سیستم عامل DOS برنامه نویسان مجبور بودند از بین زبان پر قدرت ولی کم سرعت Basic و زبان کارآمد ولی پیچیده و نامفهوم Assembly یکی را انتخاب کنند. پاسکال با ارائه یک زبان ساخت یافته و یک کامپایلر سریع و کم نقص این شکاف را پرکرد. برنامه نویسان Windows 3.1 هم با تصمیم گیری مشابهی رو برو شدند. یکی زبان قدرتمند و سنگین ++C و یکی زبان ساده و محدود کننده Visual Basic .

ارائه Delphi1 در این مورد هم راه حل خوبی برای برنامه نویسان بود. دلفی مجموعه متفاوتی برای برنامه نویسی بود . طراحی و توسعه برنامه های کاربردی، ایجاد DLL ها، پایگاههای داده و ... که یک محیط ویژوال وسیع را تشکیل می داد. Delphi1 اولین ابزار برنامه نویسی ویندوز بود که محیط طراحی ویژوال، کامپایلر بهینه کد برنامه و دسترسی قوی به پایگاههای داده را در یک جا جمع کرد که آن را به یکی از بهترین ابزارهای روش نوین توسعه سریع نرم افزار (Rapid Application Development) تبدیل کرد. این مجموعه قدرتمند باعث شد که در همان زمان بسیاری از برنامه نویسان زبانهای دیگر به Delphi روی بیاورند و این موفقیت بزرگی برای Borland به حساب می آمد. همچنین بسیاری از برنامه نویسان پاسکال دلفی را ابزاری یافتند که توسط آن هم از توانایی و تجربه خود در برنامه نویسی پاسکال استفاده می کردند و هم توانایی کار در ویندوز را به دست آوردند. همچنین زبانی که در آن زمان با نام پاسکال شیئی (ObjectPascal) در دانشگاهها ایجاد شده بود یک زبان بسیار خشک و محدود کننده بود که اصلاٌ حالت کاربردی پیدا نکرد.

ویژگیهای دلفی مثل طراحی ظاهری حساب شده و کاربر پسند آن باعث شد که زبان پاسکال شیئی عملاٌ از رده خارج شود. تیم طراحی VB در Microsoft قبل از حضور دلفی هیچ رقیب مهمی برای خود نمی دید. VisualBasic در آن زمان زبانی نا کارآ ، کم سرعت و کند ذهن بود. Visual Basic 3 در عمل اصلا توانایی رقابت با Delphi 1 را نداشت. در این سال شرکت Borland گرفتار یک سری مشکلات قضائی با شرکت Lotus بود که در نهایت هم متخلف شناخته شد. همچنین درگیری مشابهی هم با Microsoft بر سر تلاش در تغییر دادن فضای نرم افزار های Microsoft پیدا کرد. همچنین Borland مشغول طراحی و فروش طرح Quatro به شرکت Novell و طراحی پایگاه های داده dBase و Paradox بود که با استقبال قابل توجهی مواجه نشد.

در این زمان که Borland مشغول فعالیتهای قضایی و تجاری بود Microsft توانست گوی سبقت را از Borland برباید و قسمت اعظم بازار ابزار های برنامه نویسی تحت Windows را در اختیار بگیرد و سعی می کرد تا این طرز فکر را اشاعه دهد که چون Windows را طراحی کرده صلاحیت و توانایی تهیه بهترین ابزار های برنامه نویسی تحت آن را نیز در دست دارد. در این شرایط Borland با عرضه Delphi و نسخه جدید ++Borland C سعی کرد خدشه ای در فرمانروایی Microsoft وارد کند و سهمی در بازار بزرگ این محصولات داشته باشد.

سال 1996 - Delphi2
یک سال بعد Delphi2 تمام مزایای نسخه قبلی را تحت سیستم های جدید 32 بیتی (Windows 95,Windows NT) ارائه داد. همچنین Delphi2 با ارائه خصوصیات اضافه و کارکرد های قویتری نسبت به Delphi1 توانایی های خود را افزایش داد. (ازجمله ارائه کامپایلر 32 بیتی که سرعت بالایی به نرم افزار ها می بخشید، کتابخانه بزرگ و کاملی از اشیای مختلف، شیوه جدید و تکامل یافته ای برای اتصال به پایگاه های داده مختلف، ادیتور پیشرفته، پشتیبانی از OLE ، توانایی وراثت در فرمهای ویژوال و سازگاری با پروژه های 16 بیتی Delphi1 ). Delphi2 به معیاری برای سنجش و مقایسه همه ابزارهای توسعه نرم افزار در آن زمان تبدیل شد.

در آن زمان با ارائه سیستم 32 بیتی Windows95جهش بزرگی در سیستم عامل Windows رخ داد و Borland بسیار مشتاق بود که Delphi را به بهترین ابزار برنامه نویسی سیستم جدید تبدیل کند. نکته این که در آن زمان به منظور تاثیر در افکار عمومی و تاکید بر قدرت Delphi در سیستم عامل 32 بیتی قرار بود که نرم افزار با نام جدید Delphi32 به بازار عرضه شود ولی در آخرین مراحل به خاطر اینکه نشان دهند این زبان زبانی رشد یافته و تکامل یافته نسخه قبلی یعنی Delphi1 است نام Delphi2 را برای آن انتخاب کردند.

Microsoft تلاش کرد که با Visual Basic 4 با Delphi مقابله کند ولی از ابتدا کیفیت پایین آن و ضعف آن در انتقال برنامه های 16 بیتی به سیستم 32 بیتی و بروز اشکالات ساختاری در طراحی آن موجب شکست زودهنگام Visual Basic 4 شد. در این زمان هنوز تعداد زیادی از برنامه نویسان به Visual Basic وفادار بودند. Borland هنچنین روشها و ابزارهای قدرتمندی همچون PowerBuilder برای طراحی نرم افزار های Client/Server ارائه داد ولی Delphi هنوز آن قدر قدرتمند نشده بود که بتواند نرم افزارهایی که جایی در بین توسعه گران پیدا کرده اند را براندازد.

سال 1997 - Delphi3
از زمان تهیه و توسعه Delphi1 تیم توسعه Delphi در فکر گسترش و ایجاد یک زبان قدرتمند جهانی بود. برای Delphi2 این تیم تمام نیروی خود را صرف اعمال مربوط به انتقال تواناییها و کارکرد ها به سیستم 32 بیتی و همچنین اضافه کردن خصوصیات Client/Server و پایگاه داده کرد. در زمان تهیه Delphi3 تیم توسعه فرصت لازم برای گسترش مجموعه ابزار موجود را یافت و در این راستا کیفیت و کمیت ابزارهای Delphi بهبود یافت. به علاوه راه حل هایی برای مشکلات عمده و قدیمی برنامه نویسان تحت ویندوز ارائه شد. به ویژه استفاده از برخی فناوری های پیچیده و نا مفهوم (مثل COM و ActiveX وتوسعه نرم افزار های تحت Web وکنترل پایگاههای داده چند کاربره). روش نمایش کد برنامه همچنین توانایی کامل کردن خودکار کد (Code Completion) عملیات کد نویسی را راحت تر کرد. ضمن این که همچنان در بیشتر موارد اساس و متدولوژی برنامه نویسی مانند Delphi1 بود و بر پایبندی به قوانین اصولی Pascal تاکید می شد.

در این زمان رقابت شرکت های تولید کننده ابزار های برنامه نویسی بسیار تنگاتنگ شده بود. Microsoft با ارائه Visual Basic 5 به پیشرفت های خوبی دست یافت ازجمله پشتیبانی قوی از COM و ActiveX و ایجاد برخی خصوصیات و تغییرات کلیدی و اساسی در کامپایلر VB. ضمن این در همین سال Borland با پشتوانه قوی Delphi و با استفاده از ساختار موفق آن ابزارهای دیگری همچون Forte و BC++ Builder به بازار عرضه کرد.

تیم Delphi در زمان طراحی Delphi3 چند تن از اعضای کلیدی خود را از دست داد. Andres Hejlsberg معمار اصلی Delphi در اقدام غیر منتظره ای Borland را ترک کرد و تصمیم گرفت به رقیب دیرینه یعنی Microsoft بپیوندد. اما حرکت تیم Delphi متوقف نشد و معاون Hejlsberg که سالها تجربه همکاری با او را داشت توانست رهبری این تیم را به خوبی در دست بگیرد. همچنین مسئول فنی تیم (Paul Gross) هم در اقدام مشابهی به گروه Microsoft ملحق شد. این تغییرات بیشتر به خاطر اختلافات شخصی بین افراد تیم بود و نه به خاطر مسائل حرفه ای.

سال 1998 - Delphi4
Delphi4 بیشتر بر روی راحتتر کردن کار با دلفی متمرکز شد. مرورگر روال ها (Module Explorer) بهبود یافت و مرور و ویرایش Unit ها را راحت تر کرد. کنترل کد و کامل کردن خودکار کلاسها این فرصت را به کاربر داد که فکر و زمان خود را روی ساختار اصلی برنامه بگذارد و در وقت صرفه جویی کند. طراحی رابط کاربر هم کاملاٌ عوض شد و بهبود یافت و اشکال زدا (Debugger) نیز پیشرفت قابل توجهی داشت. Delphi4 قابلیتهای برنامه نویسان را در استفاده از تکنولوژیهای چند منظوره خارجی مثل MIDAS ، DCOM ، MIS و Corba افزایش داد.

در این سال Delphi جایگاه خود را در رقابت با دیگران مستحکم کرده بود و کم کم به سمت دست یابی به سودآوری مالی مورد نظر خود پیش می رفت. در واقع در این زمان بود که حاصل کار سنگین چند ساله تیم نمایان می شد. بعد از سالها آزمایش Delphi شهرت و محبوبیت خاصی پیدا کرد و دیگر برنامه نویسان Delphi توانایی جدا شدن از آن را نداشتند. در این زمان Borland به کار سوٌال برانگیزی دست زد و به منظور تبلیغ بیشتر و برتری در جنگ روانی با دیگر شرکتها نام Inprise را برای فعالیتهای تجاری خود برگزید.

ابزار های مربوط به فن آوری Corba را گسترش داد تا راه جدیدی برای سودآوری ایجاد کند. برای موفقیت در این زمینه Corba نیاز به رابط کاربر قدرتمندی داشت که در کنار توانایی های آن کار کردن با آن نیز راحت باشد. دقیقاٌ همان کاری که در سالهای قبل در مورد COM و برنامه نویسی تحت Web انجام شده بود و به موفقیت دست یافته بود. با این وجود بنا به دلایل مختلفی این گسترش و توسعه Corba هیچ وقت تکامل و موفقیتی که مورد نظر بود را به دست نیاورد و بر خلاف تبلیغات و سرمایه گذاری های انجام شده فن آوری Corba تنها توانست نقش کوچکی در روند رو به جلوی Delphi ایفا کند.

سال 1999 - Delphi5
Delphi5 در برخی زمینه ها پیشرفت های قبلی را ادامه داده است. اولاٌ مسیری را که Delphi4 با اضافه کردن ویژگیهای زیادی شروع کرده بود ادامه داد. Delphi4 باعث شد کارهایی که قبلاٌ به صرف وقت زیادی احتیاج داشت بسیار سریعتر انجام شود. Delphi به شکل امیدوار کننده ای به برنامه نویس این امکان را می دهد که بیشتر به برنامه ای که میخواهد بنویسد توجه کند و نه به قواعد برنامه نویسی و نوشتن کد های تکراری و خسته کننده. این ویژگیهای سودمند شامل رابط کاربر بهبودیافته و سیستم اشکال زدایی(Debugger) توانمند ، امکانات برنامه نویسی تیمی و ابزار های ترجمه می شود.

ثانیا Delphi5 خصوصیات جدیدی را در بر می گیرد که توسعه برنامه های تحت وب را واقعاٌ راحت کرده است. این ویژگیها شامل طراح اشیای مربوط به ASP برای ساختن صفحات (Active Server Page)، اشیایی موسوم به Internet Express برای پشتیبانی از XML و خصوصیات جدید MIDAS که آن را به یک ابزار همه کاره در پایگاه های داده تحت Web تبدیل کرد. در نهایت با صرف وقت ، هزینه و صبر زیاد توانست Delphi5 قدرتمند را عرضه کند. این فعالیت مدتها به طول انجامید و قبل از عرضه عمومی، Delphi5 بارها در بازبینی ها و آزمایشهای داخلی قسمتهای مختلف آن تغییر کرد و بهبود یافت.

Delphi5 در نیمه دوم سال 1999 به بازار عرضه شد و به نفوذ و تسلط بر بازار ادامه داد. در این زمان Visual Basic که کم کم به عضوی تحقیر آمیز برای Microsoft تبدیل می شد هم با پیشرفتهایی توانست در رقابت دوام بیاورد و از صحنه خارج نشود. در اقدام درست و به جایی نام Inprise دوباره به Borland بازگشت. این اقدام از سوی طرفداران و مشتریان قدیمی Borland با استقبال خوبی مواجه شد.

سال 2001 – Delphi6
در هنگام تهیه Delphi6 ساختار Delphi در زمینه های مختلف شکل گرفته بود و به یک تکامل نسبی رسیده بود. این مسئله باعث شد که تیم طراحی بتواند وقت خود را بر روی طرحی که مدتها تنها در حد یک نظریه بود بگذارد و آن را بسیار زودتر از آن که انتظار می رفت عملی کند: گام نهادن به محیط های فراتر از Windows . بیشتر نیروی توسعه گران Delphi در این مدت صرف رهانیدن Delphi از بند Windows شد که این خود در درجه اول مبارزه ای آشکار با سلطه Microsoft بود و ثانیاٌ راه برنامه نویسان را به سوی فضا های دیگر برنامه نویسی باز کرد. در ابتدا این عمل ریسک بزرگی بود و بیم آن می رفت که جایگاه Delphi در Windows هم به خطر بیفتد ولی در نهایت به نقطه رشد و قوتی بدل شد که Delphi را به یکی از بهترین ابزار برنامه نویسی Multi Platform تبدیل کرد.تکنولوژی CLX روالهای مختلف Delphi را با Kylix (عضو جدید خانواده Borland که در فضای Linux کار می کند) به اشتراک گذاشت و استفاده از سیستم بایت Java باعث شد که Delphi حتی از قید سخت افزار هم رها شود.

به نظر می رسد که این فعالیتها باعث ثبات Delphi در دنیای برنامه نویسان شود و نگرانی های Borland و برنامه نویسان که همیشه می ترسیدند که مبادا با ضعیف شدن Windows جایگاه خود را از دست بدهند حال به افتخار و آرامش برای آنان و نگرانی برای طرفداران Microsoft تبدیل شده است.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
از :
http://my.blackmice.com/showthread.php?t=3902
===============================

اصلا این دلفیه چیه؟خوردنیه یا پوشیدنی؟
دلفی زبان برنامه نویسی برای ویندوز است که توسط کمپانی بورلند طراحی و پیاده سازی شده است. زبانی که امکانات زیادی برای طراحی نرم افزارهای کاربردی دارد اما به دلیل تبلیغات سو ء ماکروسافت(اینکه ما ویندوز را ساخته ایم و بهترین فرد برای پشتیبانی از آن هستیم) اکثر برنامه نویسان آنرا زبانی ضعیف و نا کارا میدانند و سعی در دوری از آن میکنند.اما بورلند با ارائه دلفی 2005 در سال گذشته میلادی نشان داده که هنوز حرفهایی برای گفتن دارد.با این پکیج شما امکان برنامه نویسی به زبانهای دلفی و سی را در کنار هم دارید. برای برنامه نویسی برای سرور های اینترنتی هم این زبان مجهز به دلفی دات نت شده است امکانی که از دلفی 8 با مجموعه اضافه شده و در ویرایش نهایی دلفی 2005 بر قابلیتها و راحتی کار با آن افزوده شده اما کار همینجا خاتمه پیدا نکرده این زبان طوری طراحی شده که هر فرد (حتی مبتدی) میتواند قابلیتهای مورد نیاز خود را به آن اضافه کند و این قابلیتی است که ماکروسافت هنوز بعد از مدتها با آن کنار نیامده است.
زبان دلفی بر پایه پاسکال نوشته شده است یعنی اکثر دستورات موجود در آن یا کاملا مانند پاسکال هستند یا شباهتهای زیادی با آن دارند و اگر شما با پاسکال آشنایی دارید باید بدانید چندین قدم در یادگیری پاسکال جلو هستید
سعی ما در اینجا نه حرفه ای شدن شما در کار با دلفی بلکه تنها آشنا شدن و حل مشکلات شخصی توسط آن است . البته به جرعت می توانم بگویم با توجه به کستردگی این زبان هیچ کس نمی تواند بگوید بر دلفی تسلط مطلق دارد اما یادگیری گوشه هایی از آن خالی از لطف نیست.
مواد لازم (یا بگو چیو کم داری بگو):
بهترین انتخاب برای کار با دلفی ورژن حرفه ای این برنامه است که در سال 2005 منتشر شده و امکانات فوق العاده ای برای شبکه دارد اما اجرای آن برای برنامه نویسی ویندوز(لوکال) همانند شکار گنجشک با شات گان(!) است(کل جد و اباء حیون بیچاره رو میاره جلو چشمش) چون زمان نصب و اجرای طولانی دارد که باعث میشود خطا یابی که در برنامه های اولیه نوشته شده بسیار زیاد هم هستند مشکل شود و باعث سر خوردگی برنامه نویس در یادگیری آن شود پیشنهاد من برای کار فعلا دلفی 7 که آخرین ورژن سبک (بدون دات نت) این برنامه است می باشد که حجمی حدود 300 مگ دارد .به لطف عدم قبول کپی رایت توسط کشور عزیزمان می توانید این سی دی را به قیمت کمتر از 2000 تومان از فروشگاههای سی دی تهیه کنید.

خسته نباشید
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
از :
http://www.benisi.ir/Elearning/Delphi/Delphi02.htm
-------------------------------------------------------------
ويژگی‌های زبان برنامه‌سازی دلفی

◊ محيط توسعه مجتمع بسيار قوی و انعطاف‌پذير: در زبان‌های برنامه‌نويسی ديداری (همچون دلفی)، محيط کار و سادگی استفاده از آن، نقش مهم (و حتّی مهم‌تر از برنامه مترجم) را در طرّاحی برنامه‌ها بر عهده دارد كه سازندگان دلفی به اين نكته توجّه داشتند، به طوری كه يک مجتمع كامل برای ساخت برنامه‌ها در دلفی وجود دارد كه هر چيزی كه لازم داريد، در اين محيط موجود است؛

◊ سادگی فراوان: كار با دلفی به علّت پشتيبانی آن از موارد زير، بسيار ساده می‌باشد:

3 بهره‌مندی كامل از شيوه شی‌ءگرایی: ساختار زبان برنامه‌سازی دلفی بر اصل استفاده از پاسكال شی‌ءگرا بنا گرديده است كه زبانی كامل، قدرتمند و يكسره شی‌گراست. هسته اصلی روش‌های برنامه‌نويسی شیءگرا در دلفی نهفته است و همينک دلفی به صورت واقعی از قابليّت‌های مختلف زبان‌های شیءگرا پشتيبانی می‌كند و دارای ويژگی‌هايی اضافی (مانند بازبينی نوع داده‌ها در هنگام اجرا، واژه كليدی Published، ويژگی‌ها و تابع‌های بازگرداننده نوع‌های پيچيده) نيز می‌باشد. مفهوم شیءگرايی در دلفی كامل‌تر از C++ است؛ ولی ممكن است به كاملی قابليّت‌های شیءگرايی Smalltalk نباشد. در هر صورت، در حال حاضر دلفی قسمت عمده كدهای برنامه را به صورت كاملاً شیءگرا توليد می‌كند؛

3 كوتاه‌بودن كدهای برنامه‌نويسی و روش‌های ويرايش آن‌ها: دلفی بسياری از كدهای برنامه‌ها را به صورت خودكار در هنگام آغاز ايجاد پروژه توليد می‌كند؛ امّا علاوه بر اين قابليّت، قسمتی تحت عنوان «ويرايش‌گر كد» دارد كه بر پايه متن استوار است و قابليّت‌هايی مانند تعيين عكس‌العمل‌ها، هم‌زمان‌سازی‌ها، تكميل كدها، قابل‌استفاده‌بودن جزيی كدها، استفاده از ماكروها، و نقشه‌های كليدی سفارشی را در اختيار شما قرار می‌دهد. همچنين تركيب متن روشن و نيز باز و بسته‌شدن كدها در خواندن، و هدايت‌كردن كدها به شما كمک خواهد كرد؛

3 كتابخانه بسيار غنی از شیءها: دلفی چنان كتابخانه‌ای از شیءهای ديداری و غيرديداری دارد كه كم‌تر شیء را می‌توان در برنامه‌ها يافت كه در آن موجود نباشد؛

3 ايجاد برنامه الگو: فرآيند الگوسازی، گسترش برنامه‌ها (خواه برنامه‌های بر پايه UML و خواه برنامه‌های ايجادشونده در چارچوب كاری .NET) را سريع‌تر می‌كند و اين در حالی است كه برنامه‌ساز حتّی يک خط كد هم ننوشته است؛

3 رويدادگرايی: دلفی برخلاف بسياری از زبان‌های برنامه‌نويسی قديمی، رويدادگراست؛ يعنی اين‌طور نيست كه برنامه هر لحظه يک خط را اجرا كند تا به انتهای برنامه برسد. در عوض، منتظر يک رويداد می‌ماند و به محض وقوع آن، كد نظيرش را اجرا می‌كند.

◊ تعريف نيازمندی‌ها: دلفی يک رابط به برنامه Borland CaliberRM تهيّه می‌كند. اين برنامه كه بر پايه صفحه‌های وب قرار دارد، نظامی برای تعريف نيازمندی‌ها و مديريّت برنامه‌سازی است، به طوری كه برنامه مورد تهيّه نهايت انتظار كاربران را به دست می‌آورد؛ البتّه اين برنامه بدون محيط توسعه مجتمع دلفی نيز قابل دسترسی است؛

◊ طرّاحی انواع رابط كاربر (واسط كاربر)؛ دلفی قادر است انواع رابط‌های كاربر گرافيكی، فرم‌های VCL، فرم‌های ويندوزی، فرم‌های وبی، و صفحه‌های HTML؛

◊ سازگاری، پشتيبانی، و ارتباط:

3 سازگاری ميان نسخه‌های مختلف دلفی؛

3 سازگاری با برنامه‌های مبتنی بر ActiveX، C++، Java، Visual Basic، MS-Office و PowerBuilder؛

3 مديريّت و پشتيبانی كامل از انواع بانک اطّلاعاتی و SQL؛

3 كنترل كامل مبدأ برنامه‌ها بر اساس نظام‌های كنترل مبدأ ClearCase ، CVS و Visual SourceSafe؛

3 ارتباط با تيم طلايی.

◊ كار در چارچوب كاری Net. مايكروسافت: چارچوب كاری .NET مايكروسافت، چارچوبی اصلی برای ايجاد و اجرای برنامه‌های .NET است كه شامل زبان‌های اجرايی مشهور و كتابخانه كلاس می‌باشد. زبان‌های اجرايی مشهور، برنامه‌ها را توليد و خدماتی مانند مديريّت حافظه و اجرای هم‌زمان چند زبان را فراهم می‌كنند. كتابخانه كلاس هم مجموعه‌ای از مؤلّفه‌ها است كه می‌تواند جهت شیء را كه در برنامه‌های كاربردی.NET استفاده می‌شوند، تعيين كرده و مجدّداً مورد استفاده قرار بگيرند تا بتوان بهترين استفاده را از زبان‌های اجرايی كرد، به طوری كه دلفی تمام چارچوب كاری كتابخانه كلاس را در محيط خود برای پرورش برنامه‌های كاربردی .NET قرار داده است و در چند مورد نيز آن را گسترش داده است؛

◊ ترجمه سريع برنامه: ترجمه برنامه در دلفی بسيار سريع انجام می‌شود؛ به طوری که سرعت اين ترجمه بيش‌تر از سرعت مترجم‌های زبان‌های برنامه‌نويسی C و C++ است و حتی دارای سرعتی 10 تا 20 بار سريع‌تر از برنامه‌های تفسيری (مانند VB, PowerBuilder, Paradox, Visual Fox Pro و dBase) می‌باشد و به ادّعای شرکت Borland، مترجم دلفی سريع‌ترين مترجم در بين زبان‌های برنامه‌نويسی است و از دلايل اين امر می‌توان به سادگی تعريف و ساختار زبان برنامه‌نويسی دلفی و نياز کم‌تر مترجم به تلفيق قسمت‌های لازم برنامه در آن اشاره‌ كرد. لازم به ذكر است كه مترجم دلفی، مترجمی برای پاسكال می‌باشد؛

◊ اشكال‌زدايی، مستقرسازی، و نصب برنامه‌ها: اشكال‌زداهای توسعه‌يافته Borland .NET و Borland Win32 شما را در يافتن و تصحيح انواع اشكال‌های برنامه كمک می‌كنند. همچنين مدير مستقرسازی ASP.NET دلفی، شما را در كپی‌كردن فايل‌هايی كه برنامه‌های ASP.NET به سوی يک سرويس‌دهنده وب نياز دارد، كمک می‌نمايد. همچنين، چارچوب كاری .NET شامل چند برنامه كمكی است كه شما را در آماده‌سازی برنامه‌هايتان برای مستقرسازی آن‌ها كمک می‌كند. دلفی نيز شامل برنامه InstallShield Express برای ايجاد برنامه‌های نصب‌كننده ويندوزی می‌باشد؛

◊ خروجی ايستا: فايل‌های اجرايی دلفی نيز يک فايل EXE واقعی و تنهاست كه همه چيز در درون آن قرار داده شده است و قابل اجرا بر روی هر رايانه دارای شرايط درست می‌باشد. در نتيجه، نيازی به تحويل فايل‌های ديگر (كتابخانه‌های در حال اجرا) به مشتری در هنگام ارائه فايل اجرايی نمی‌باشد؛ در حالی كه در VB بايد فايل‌های VBX نيز به همراه فايل اجرايی نهايی به مشتری ارائه شوند؛ البتّه مگر آن‌كه از بسته‌ها استفاده كرده باشيد. به همين دليل، برنامه‌های دلفی برای نصب، ساده‌تر از برنامه‌های نوشته‌شده به وسيله ساير زبان‌های برنامه‌نويسی می‌باشند.


وجه تسميه دلفی

دلفی شهری در يونان باستان بود و در آن معبدی شگفت‌انگيز وجود داشت كه دانشمندان ساكن آن معبد از غيب خبر داشتند و اطّلاعاتی را از غيب به مردم بيان می‌كردند. از آن‌جا كه آن شهر بسيار عجيب و قدرتمند عمل می‌كرد و زبان برنامه‌نويسی دلفی نيز ابزاری عجيب و قوی است، به نام آن شهر ناميده شده است.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
از :
http://delphi32.persianblog.com/

برتري هاي دلفي به ويژوال بيسيك

به نظر من دلفي براي برنامه نويسي ويندوز از هر زبان ديگري بهتر است.
حالا مقايسه اي بين دلفي و ويژوال بيسيك مي كنيم.
ويژوال بيسيك يه جورايي دست تهي است. يعني وابسته به ActiveX ها است. ولي دلفي بسياري از كنترل ها و Component ها را درون خود دارد. مثل OpenDialog و SaveDialog كه درون خود دلفي هستند و نياز به فايل OCX خارجي ندارند ولي در ويژوال بيسيك براي نمايش اين ديالوگ ها حتما بايد از comdlg32.ocx استفاده شود. و در صورتي كه برنامه اي بنويسيد كه از اين ديالوگ ها استفاده كند و اين برنامه را به كسي بدهيد، حتما بايد فايل comdlg32.ocx را كنار برنامه گذاشته و در رجيستري طرف ثبت كنيد. يا مثلا كنترلهاي ديگري مثل ListView, TreeView , MonthView , Slider , ProgressBar , ToolBar , غيره كه در ويژوال بيسيك همه آنها نياز به Activex دارند، در دلفي به صورت دروني وجود دارد.
يعني برنامه اي كه با دلفي مي سازيد، Standalone است يعني به هيچ DLL زمان اجرايي ربط ندارد. در صورتي كه ويژوال بيسيك ۶ به فايل msvbvm60.dll ربط دارد يعني اگر برنامه اي با ويژوال بيسيك ۶ بنويسيد و بخواهيد به كسي بدهيد، بايد حتما اين فايل كه حجمش ۱ و نيم مگ است را كنارش بذارين. ولي با دلفي ممكن است يك فايل exe با حجم 600 كيلوبايت باشد.
البته براي رفع اين مشكل مي تونيد همون طور كه قبلا گفتم، از ويژوال بيسيك 5 استفاده كنيد. يعني برنامه تون رو به وسيله ويژوال بيسيك 5، exe كنيد. چون در اين صورت ديگه به فايل msvbvm60 ربطي پيدا نمي كنه. البته به فايل msvbvm50.dll ربط پيدا مي كنه ولي چون هنگام نصب ويندوز 98، اين فايل نيز خود به خود نصب مي گردد و با توجه به اين كه در اين دوره ديگه هيچكي ويندوز 95 نصب نمي كنه، مي تونين از اين بابت مطمئن باشيد.
برتريهاي دلفي به اينجا خلاصه نمي شود و در مورد كار با APIها واقعا اگر بياين دلفي خودتون مي فهمين كه چقدر اينجا آدم راحته. ويژوال بيسيك كه ديدين همه ش بايد برين توي API Text VIewer و هر چي مي خواين خودتون دستي به برنامه اضافه كنيد كه پدرتون در مي آد. ولي توي دلفي شما اسم هر تابع API رو كه بنويسيد خودش از پيش تعريف شده است يعني Declare ها و Type ها و Constant ها همه شون از قبل وجود دارن فقط شما بايد بگين كه از كدومشون ميخواين استفاده كنين. يعني اسم تابع رو كه بنويسين، پرانتزو كه باز كنين الگوي تابع مياد.
از همه مهمتر، ديگه براي Help API ها حتما لازم نيست برين Help رو از توي MSDN Library بياريد. شما اسم هر تابع API رو كه بنويسيد و روش F1 بزنيد Help اون مياد!
يه برتري ديگه هم هست كه شما توي VB اگه يه شيء داشته باشين و يك سري رويدادها براش تعريف كرده باشيد، اسم شيء رو كه تغيير بدين، همه رويدادهايي كه نوشتيد يه جورايي از دست ميرن يعني ديگه به اون شيء ربط پيدا نمي كنن. مثلا فرض كنيد كه يك دكمه داريد كه اسمش گذاشتين Command1. بعد به اين فكر ميفتين كه اسمشو تغيير بدين به نام cmdClose. اگه اين كارو بكنين، تمام رويدادهاي اين دكمه ديگه به اين دكمه ربطي ندارن. درواقع هنوز به Command1 ربط دارن. يعني شما بايد برين يك Search بكنين و هر جا Command1 ديدين به cmdClose تغيير بدين. ولي توي دلفي اينجوري نيست. شما اسم شيء تون رو هر دفعه كه تغيير بدين تمام رويدادهاش به اسم تغيير داده شده اون شيء ربط پيدا مي كنن. و ديگه لازم نيست برين اين همه دردسر بكشين و ...
برتريهاي ديگري هم وجود دارن كه بعدا باز هم ميگم.
البته اگر تازه مي خواين برنامه نويسي ويندوز رو شروع كنيد اول ويژوال بيسيك خوبه. بعد كه يه كم راه افتاديد، بياين دلفي
.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
منبع:
http://www.irandevelopers.com/article.asp?id=298
================================


آموزش دلفی قسمت دوم
نويسنده : محمد باقر معموری
موضوع : Delphi نسخه قابل چاپ
تاريخ نشر : ۱۶/۱۱/۱۳۸۱ اين مقاله ۱۰۸۵۷ بار مطالعه شده است
۱۳۷
قسمت دوم

قبل از اين كه وارد محبث دستورات زبان پاسكال شويم، لازم است كه با مجموعه اي از عناصر و اشكال كد نويسي اين زبان آشنا شويم. سوالي كه من در اين فصل به دنبال پاسخ آن هستم اين است كه قواعد كلي براي نوشتن كد به زبان پاسكال چيست؟ پاسخ واحد و يكساني به اين سوال وجود ندارد زيرا كه سلايق مختلف مي تواند سبب ساخت اشكال گوناگوني از كدنويسي شد. با اين حال اصولي همچون توضيح نويسي، نوشتن با حروف بزرگ يا UpperCase، فاصله‌ها و ... وجود دارد كه شما بايد بدانيد. به طور كلي هدف تمامي انواع كد نويسي وضوح بيشتر است. مسئله مهم نوع كدنويسي شما نيست بلكه اين مهم است كه به سبك و سياق كدنويسي خود پايبند و وفادر باشيد.

توضيحات
در پاسكال، توضيحات را مي توان به هر يك از اشكال زير به كار برد:
{ اين يك توضيح است }
(* اين يك توضيح ديگر است *)
// اين يك توضيح يك خطي است و در انتهاي اين خط پايان مي يابد

اولين حالت از همه كوتاهتر است و معمولا از همه بيشتر استفاده مي شود. حالت سوم نيز از ++C استعارفه گرفته شده است و تنها در نسخه هاي 32 بيتي دلفي عمل مي كند. توضيحات از اين نوع وقتي كه شما مي خواهيد توضيحات خلاصه اي را راجع به يك خط از كد بدهيد بسيار مفيد هستند.در كدهاي اين كتاب تلاش من بر اين است كه توضيحات را به صورت ايتاليك (و كليدواژه ها را به صورت سياه) دربياورم، تا تقريبا شبيه به شكل Highlight كردن خود دلفي باشد.


داشتن سه حالت مختلف از توضيحات وقتي مفيد است كه بخواهيد توضيحات تو در تو داشته باشيد. اگر شما بخواهيد قطعات مختلفي از كد را به صورت توضيح دربياورد تا آنها را غيرفعال كنيد و اين خطوط حاوي يكسري توضيحات واقعي باشند، شما نمي توانيد از همان شكل توضيح استفاده كنيد.



{ ..... يكسري كد پاسكال
{يك توضيح نمونه}
....... يكسري كد پاسكال}

در صورتي كه مي توانيد اين كد را به صورت زير بنويسيد

{ ...... يكسري كد پاسكال
اين يك توضيح درست است//
...... يكسري كد پاسكال}

توجه داشته باشيد كه اگر علامت $ كنار يك علامت { بيايد، آنگاه يك راهنماي كامپايلر خواهد بود كه شكل عمومي آن از اين قرار است: {+X$}


استفاده از حروف بزرگ
كامپايلر پاسكال مثل بسياري كامپايلرهاي ديگر به حروف بزرگ و كوچك حساس نيست. بنابراين نام Myname، MyName، myName و MYNAME همگي دقيقا يكي هستند. روي هم رفته، اين مساله صراحتا مثبت است، زيرا زبان هايي كه حساس به شكل حروف هستند سبب ايجاد خطاهاي بسياري خواهند شد.
توجه داشته باشيد كه شما بايد از حروف بزرگ براي بيشتر قابل خواندن بودن كد استفاده كنيد. يك راه بسيار عالي براي اين مساله بزرگ تايپ كردن حروف اول كلمات است (شما نمي توانيد در بين نام متغييرها از فاصله استفاده كنيد). مثال:

MyLongIdentifier
MyVeryLongAndAlmostStupidIdentifier
بايد توجه داشته باشيد كه فاصله‌ها، خطوط و تب‌هايي كه شما به كد خود اضافه مي كنيد، فاصله هاي سفيد خوانده مي شوند و همگي توسط كامپايلر ناديده گرفته مي شوند. لازم است كه از فاصله هاي سفيد جهت بالا بردن توانايي خواندن متن خود استفاده كنيد؛ اين فاصله هاي سفيد هيچ تاثيري در كامپايل شدن كد ندارند.
بر خلاف BASIC، پاسكال به شما اجازه مي دهد كه چند خط كد را در يك خط طولاني بنويسيد. فقط كافي است در انتهاي هر خط از سيميكلون (؛) استفاده كنيد و پس از آن خط بعدي را بنويسيد.

Highlight كردن نحوي

براي ساده تز شدن خواندن و نوشتن كد هاي پاسكال، اديتور دلفي خاصيت به نام Highlight كردن نحوي يا Syntax Highlighting دارد. بنابر معناي هر يك از كلماتي كه شما در اديتور دلفي تايپ مي كنيد، هر كلمه رنگ تازه اي مي يابد. به طور پيش فرض كليدواژه ها سياه هستند، رشته ها و توضيحات به صورت رنگي و اغلب ايتاليك هستند و همين جور الي اخر.
احتمالا كلمات رزرو شده، توضيحات و رشته ها بيشترين اجزايي هستند كه از اين خاصيت سود مي جويند. شما به يك نگاه مي توانيد از كليدواژه هاي اشتباه تايپ شده، رشته اي كه به درستي بسته نشده است و طول يك توضيح چند خطي آگاه شويد.
شما مي توانيد به سادگي رنگ هاي استفاده شده به وسيله IDE دلفي را از طريق صفحه Editor Colors پنجره Environment Options تغيير دهيد. ( به شكل 2.1 نگاهي بياندازيد) اگر شما براي خودتان كار مي كنيد رنگهايي را كه بيشتر دوست مي داريد انتخاب كنيد. اگر شما با ساير برنامه نويسان به صورت گروهي كار مي كنيد همگي بايد يك رنگ بندي استاندارد را قبول كنيد. من متوجه شده ام كه كار كردن با يك رايانه با رنگ بندي هاي متفاوت كه به وسيله افراد مختلف استفاده مي شود واقعا سخت است.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا