آموزش اصول مقدماتی عکاسی

*The Best*

Well-Known Member
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام
این یک دوره‌ی آموزشی با نام «آموزش اصول مقدماتی عکاسی» که شامل 13 درس است, در این دوره آموزشی شما با اصول و مبانی عکاسی که شامل شناخت اجزای مختلف دوربین تا اصطلاحات و ابزارهای رایج در عکاسی است آشنا می‌شوید و با به پایان رساندن این دوره‌ی آموزشی شما می‌توانید به صورت تخصصی‌تر به عکاسی بپردازید. علاوه بر آن در این دوره آموزشی تمامی نکات کلیدی که هر فرد علاقه‌مند به عکاسی باید آنها را بداند نیز گنجانده شده باشد. (منبع این آموزش تیم درسنامه می باشد.)


درس1 : مقدمه
درس2 : دوربین عکاسی
درس3 : صفحه حساس- بخش اول
درس4 : صفحه حساس- بخش دوم
درس5 : نورسنجی- بخش اول
درس6 : نورسنجی- بخش دوم
درس7 : نورسنجی- بخش سوم
درس8 : لنز- بخش اول
درس9 : لنز- بخش دوم
درس10: لنز- بخش سوم
درس11: واضح سازی (Focus)
درس12: فلش (Flash)
درس13: فیلترها


***لطفا کسی در این تاپیک پست نگذارد***
***در صورت تمایل جهت اشتراک در مبحث, بجای ایجاد پست جدید, در بالا, گزینه "ابزارهای مبحث" را انتخاب و بعد "مشترک این مبحث شوید"را انتخاب کنید.***
 
آخرین ویرایش:

*The Best*

Well-Known Member
درس1 : مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام

مقدمه
از بدو ظهور تاکنون، توانایی عکاسی در ایفای نقشی موثر و عمیق در زمینه هایی چون خبر رسانی، تبلیغات، مستندسازی، هنر و غیره به عنوان یک امر غیر قابل انکار در اکثر جوامع مورد توجه بوده است.
امروزه گستردگی امکانات و سهولت دسترسی، از عواملی هستند که باعث پر رنگ تر شدن روز افزون نقش عکس و عکاسی در عرصه های فردی و اجتماعی شده اند و طبیعتا دانش و مهارت کافی، امکان بهره برداری بهتر را فراهم خواهد ساخت.


مجموعه درس های حاضر، سعی دارد با نگاهی ساده اما علمی به بیان برخی از اصول مقدماتی عکاسی بپردازد. آنچه مسلم است، در عکاسی به طور خاص و خلق آثار هنری به طور عام، کسب دانش فنی و آشنایی با امکانات، مرحله آغازین است. از این رو، تمرکز مباحث، روی اصول فنی خواهد بود.


در این مجموعه، عکس یک رسانه تلقی خواهد شد. طبق تعریفی که عطاالله ابطحی (دکترای مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه) ارائه می دهد رسانه عبارت است از وسیله ای برای برقراری ارتباط .


البته بعضا با تعاریف متنوعی از رسانه مواجه می شویم که از منظر آنها، اطلاق عکس به عنوان یک رسانه محض، باعث نادیده انگاشتن برخی از قابلیت های گسترده عکاسی می شود اما در این مبحث به تعریف فوق اکتفا می کنیم.


در انتها، لازم می دانم به نکاتی چند اشاره کنم که در این مجموعه و کلا در عکاسی مفید خواهند بود:
- دانستن واژه ها و اصطلاحات لاتین عکاسی، در بسیاری از موارد از جمله کار با دوربین و مطالعه منابع مربوط، بسیار مفید خواهد بود.
- دیدن هر چه بیشتر عکس های موفق و تجربه عملی گسترده با پشتوانه فکری از ملزومات پیشرفت در عکاسی است.
- شرکت در تشکل ها و رویدادهای مرتبط مانند انجمن ها، وب سایت ها، نشست ها، فستیوال ها، نمایشگاه ها و مسابقات عکاسی عرصه گسترده ای را برای ایجاد انگیزه و پیشرفت، فراهم می آورند.
- قرار گرفتن در جریان اخبار و دستاوردهای جدید عکاسی
- مطالعه نقدهای معتبر و تلاش در زمینه توصیف و نقد عکس
- در بخش هنری عکاسی قوانینی وجود دارد که می توانند عکاس را در خلق آثار زیبا یاری دهند ولی استفاده یا عدم استفاده از این قوانین، زیبایی و موفقیت کار را تضمین نخواهد کرد. گاهی استفاده و گاهی شکستن آگاهانه این قوانین در زیبایی و هویت یک عکس نقش تعیین کننده ای خواهد داشت.
 

*The Best*

Well-Known Member
درس2 : دوربین عکاسی

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام

دوربین عکاسی

اجزاء تشکیل دهنده دوربین عکاسی
بدنه؛ بدنه اصلی دوربین است که اجزاء دیگر به آن متصل می شوند.

1_1.png


لنز؛
از اجزاء اصلی یک دوربین بوده که معمولا شامل یک یا چند عدسی با سطح مقطع دایره ای است. البته دوربین های عکاسی بدون لنز نیز مانند Pin Hole Camera مورد استفاده قرار می گیرد.


2_2.png



صفحه حساس به نور؛
صفحه ای که تصویر سوژه روی آن تشکیل می شود و معمولا در نقاط انتهایی بدنه و در کانون لنز قرار می گیرد. در عکاسی آنالوگ، فیلم عکاسی و در دیجیتال، سنسور (CCD یا CMOS) نقش این صفحه را ایفا می کند. براساس اندازه این صفحه، دوربین ها به سه دسته عمومی قطع کوچک، قطع متوسط و قطع بزرگ تقسیم می شوند. دوربین های معمولی از دسته دوربین های قطع کوچک هستند.


1_3.png


عقبه یا Back؛
در بعضی از دوربین ها مانند برخی از دوربین های قطع متوسط یا قطع بزرگ، صفحه حساس در بخشی مجزا از بدنه دوربین قرار می گیرد که عقبه یا Back نامیده شده و امکانات ویژه ای را در اختیار عکاس قرار می دهد.


1_4.png


منظره یاب (View Finder)؛
به بخشی از دوربین اطلاق می شود که عکاس می تواند منظره ای را که توسط لنز به سمت آن نشانه رفته، در آن ببیند. منظره یاب در اکثر اوقات جهت انتخاب کادر دلخواه و واضح سازی به کار می رود. در برخی از دوربین ها، به علت مشکلات تکنیکی، تصویر در منظره یاب کاملا منطبق بر تصویر ثبت شده روی عکس نیست.


علت اینکه منظره یاب به صورت مجزا مطرح شد این است که در برخی از دوربین ها، منظره یاب جزئی مجزا از بدنه دوربین بوده و قابل تعویض است.


1_5.png

در دوربین های انعکاسی مانند SLRها، تصویر حاصل از لنز، پس از انعکاس از آینه ای در پشت لنز و عبور از منشوری در پشت منظره یاب، به چشم عکاس می رسد.


1_6.png

جهت رسیدن پرتوهای نور از لنز به چشم در دوربین های SLR (منبع)

در زمان عکاسی، آینه بالا رفته و نور به دریچه شاتر که در پشت آینه قرار گرفته می رسد. از مشکلات دوربین های انعکاسی، این است که در لحظه عکس برداری، آینه به سمت بالا چرخیده و عکاس قادر به دیدن سوژه نیست. عیب دیگر این نوع دوربین صدا و لرزش حاصل از چرخش آینه است.

در دوربین هایی غیر انعکاسی یا دو لنزی که تصویر از لنز دیگری غیر از لنز عکاسی، به چشم می رسد، اگر چه با مشکلات بالا مواجه نیستیم، اما خطای پارالاکس وجود دارد. در این نوع از دوربین ها، از آنجا که مکان لنز منظره یاب و لنز عکاسی، متفاوت است، تصویری که عکاس می بیند، دقیقا با تصویر ثبت شده یکی نیست. به این عدم انطباق، خطای پارالاکس گویند.


1_7.png

دوربین دو لنزی


دسته بندی دوربین ها

همان طور که در عنوان قبلی مشاهده شد یک دسته بندی رایج در دوربین ها، براساس اندازه صفحه حساس آنهاست که سه دسته اصلی قطع کوچک (Small Format)، قطع متوسط (Medium Format) و قطع بزرگ (Large Format) را شامل می شوند.


1_8.png

Large Format

1_9.png

Medium Format

1_10.png

Small Format

یک دسته بندی رایج دیگر، عبارت است از دوربین های ببین و بگیر (Point and Shoot)، کامپکت (Compact)، تک عدسی انعکاسی (Single Lens Reflex- SLR)، دو لنزی (Dual/Double Lens).

Point and Shoot؛
در این دسته، کافی است، عکاس، منظره را در منظره یاب ببیند و کلید شاتر (Shutter) را فشار بدهد تا دوربین به صورت خودکار عکاسی کند. معمولا امکانات و کیفیتی که این دوربین ها در اختیار عکاس قرار می دهد بسیار پایین تر از دوربین های دیگر است. بسیاری از دوربین های کامپکت دیجیتال نیز از این دسته اند.


1_11.png

دوربین ببین و بگیر


Compact Cameras؛ دوربین های کوچکی که معمولا لنز آنها قابل تعویض نیست و غالبا جهت مصارف غیر حرفه بکار می روند. البته در عرصه دیجیتال دوربین های کامپکتی با قابلیت های بسیار حرفه ای و کیفیتی حتی بالاتر از برخی از دوربین های حرفه ای عرضه شده اند. دوربین های دیجیتال سری G شرکت Canon از این دسته اند.

1_12.png

دوربین کامپکت


تک عدسی انعکاسی یا Single Lens Reflex- SLR؛ این دوربین رایج ترین گونه دوربین خصوصا در عرصه حرفه ای است. مهمترین خصیصه آن، این است که روی بدنه دوربین فقط از یک لنز استفاده می شود که قابل تعویض نیز هست.

1_13.png

دوربین SLR


Dual (Twin, Double) Lens Camera؛ روی بدنه این دوربین ها از دو لنز استفاده می شود. این طراحی در دوربین های قطع متوسط بیشتر دیده می شود.

1_14.png

به طور کلی دوربین های حال حاضر یا دیجیتال (Digital) هستند که صفحه حساس الکترونیک (سنسور) دارند و یا آنالوگ (Analogue) که صفحه حساس شیمیایی دارند. بعضا تولیدکنندگان در دوربین های دیجیتال از حرف D در ذکر دسته یا نام دوربین استفاده می کنند مانند DSLR و Canon 1D و Nikon D90 و... .
هر کدام از انواع ذکر شده، دارای مزایا و معایبی هستند که عکاس باید با توجه به نیاز خود و ویژگی های هر دسته، دوربین مناسب را اختیار کند.
 
آخرین ویرایش:

*The Best*

Well-Known Member
درس3 : صفحه حساس- بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام

صفحه حساس- بخش اول

وظیفه صفحه حساس، ثبت تصویر است. صفحه حساس، در دوربین های آنالوگ، فیلم و در دوربین های دیجیتال سنسور (حسگر) می باشد.

ابعاد عکس در واقع، همان ابعاد صفحه حساس می باشد ولی برای مصارف معمول مانند چاپ، عکس ها چند برابر بزرگتر می شوند. در فرآیند بزرگ سازی عکس ها، کیفیت دیداری تصویر (وضوح، کنتراست، تفکیک و...) کاهش پیدا می کند. از این رو، اگر با شرایط یکسان، هر چه صفحه حساس بزرگتر باشد، بزرگ سازی کمتری مورد نیاز است و در نتیجه کیفیت بالاتر خواهد بود.

همان طور که در بخش «انواع دوربین» گفته شد، یکی از روش های طبقه بندی دوربین ها براساس اندازه صفحه حساس آنها می باشد. از این نظر، دوربین ها به سه دسته اصلی، قطع کوچک (Small Format)، قطع متوسط (Medium Format)، قطع بزرگ (Large Format) تقسیم می شوند.
صفحه حساس قطع کوچک، ابعادی برابر یا کوچک تر از فیلم های معمول ۱۳۵ (۲۴mm در ۳۶mm) دارند.

2-1.png

فیلم ۱۳۵ یا ۳۵ میلیمتر با ابعاد ۲۴mm در ۳۶mm

2-2%282%29.png

سنسور ۲۴mm در ۳۶mm

صفحه قطع متوسط، از صفحه های قطع کوچک (۲۴mm در ۳۶mm)، بزرگتر و از فیلم های قطع بزرگ (۱۲.۷cm در ۱۰cm) کوچک تر هستند.

2-3.png

فیلم قطع متوسط

2-4.png

سنسور قطع متوسط

و نهایتا به صفحه های حساس بزرگتر یا برابر با اندازه (۱۰cm در ۱۲.۷cm)، قطع بزرگ گفته می شود.

2-5.png

فیلم قطع بزرگ

2-6.png

عقبه (Back) دیجیتال قطع بزرگ

در شکل زیر برخی از اندازه های رایج صفحه حساس ذکر شده است (در دو صفحه بزرگ آخر، اندازه ها بر حسب اینچ هستند).

2-7.png

ابعاد صفحه حساس در تعیین لنز نرمال نقش کلیدی دارد که در بخش لنزها به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرد.


حساسیت (ISO)
میزان حساسیت صفحه حساس (فیلم یا سنسور دیجیتال) به نور را با اصطلاحی به نام حساسیت یا ISO مشخص می کنند. هر چه حساسیت بالاتر باشد، برای ثبت عکس به نور کمتری نیاز است، اما حساسیت بالا تغییراتی در کیفیت عکس ایجاد می کند که در بیشتر موارد در صورت امکان، عکاسان ترجیح می دهند از حساسیت های پایین به خصوص حساسیت ۱۰۰ استفاده کنند.


یکی از تاثیرات حساسیت بالا در عکاسی آنالوگ (فیلمی)، میزان گرین بالا (نقطه های ایجاد شده روی عکس) می باشد که در بسیاری از موارد، عکاسان ترجیح می دهند از آن اجتناب کنند. در عکاسی دیجیتال نیز حساسیت بالا باعث ایجاد نویز زیاد (نقطه های رنگی یا تیره روشن) در عکس می شود (معمولا در عکاسی دیجیتال، حداقل نویز ناشی از حساسیت، در حساسیت ۱۰۰ ایجاد می شود).

از تاثیرات دیگر حساسیت، خصوصا در عکاسی آنالوگ، تغییر کنتراست (میزان تضاد تیره و روشن) می باشد. هر چه حساسیت بالاتر باشد، کنتراست پایین تر است.

اعداد رایج ISO عبارتند از ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰، ۸۰۰، ۱۶۰۰، ۳۲۰۰، ۶۴۰۰ و ۱۲۸۰۰.

همان طور که مشاهده می شود اعداد در هر پله دو برابر می شوند و هر بار که حساسیت دو برابر می شود میزان حساسیت به نور نیز دو برابر می شود.
 

*The Best*

Well-Known Member
درس4 : صفحه حساس- بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام
صفحه حساس- بخش دوم


فیلم عکاسی
فیلم عکاسی صفحه ای است با پوششی از مواد شیمیایی که تصویر را ثبت می کند. فیلم ممکن است به صورت نگاتیو (معکوس) یا پوزیتیو (مانند اسلایدها) تصویر را ثبت کند. در نگاتیوها، نور و رنگ به صورت معکوس ثبت می شوند؛ به این معنا که در نگاتیو، قسمت های تیره نماینده قسمت های روشن در واقعیت است و هر رنگ نماینده رنگ مکمل آن است. مثلا در یک نگاتیو، رنگ زرد نماینده رنگ آبی در واقعیت می باشد.


به طور کلی، فیلم عکاسی از لایه های مختلفی تشکیل شده که روی یک صفحه پایه قرار گرفته است. لایه های اصلی فیلم عبارتند از:

- لایه محافظ (Super Layer) که روی سطح فیلم قرار دارد و در واقع مانند یک لایه ضد خش، از آسیب دیدن لایه های زیرین حفاظت می کند.

- لایه محافظ نور ماورای بنفش (UV Absorbing Layer) که پرتوهای ماورای بنفش را تا حدی جذب می کنند. گر چه این پرتوها با چشم قابل رویت نیستند، اما اثر مخربی در تصویر ثبت شده دارند (چه در فیلم و چه در سنسور). این پرتوها ممکن است باعث مات شدن تصویر یا ایجاد تُن های رنگی غیر طبیعی مانند تُن آبی شوند.

- لایه امولسیون (Emulsion Layer) که در واقع لایه حساس به نور است، خود از لایه های مختلفی تشکیل شده و عمل ثبت تصویر و رنگ ها را انجام می دهد. امولسیون از مواد شیمیایی چون هالیدهای نقره (حساس به نور) تشکیل شده است و در یک محیط ژلاتینی قرار دارد. عکسی که به صورت آنالوگ گرفته می شود، از دانه های ریزی تشکیل شده که در واقع همان مواد شیمیایی حساس به نور هستند که در زمان چاپ به صورت کریستال در امولسیون قرار دارند. به این دانه ها اصطلاحا گرین (Grain) گفته می شود. هر چه این کریستال ها درشت تر باشند، به نور حساس ترند. فیلم های دارای ISO بالا، دانه درشت تر هستند. این امر باعث می شود که در عکس حاصله از این فیلم ها، گرین درشت تر بوده و بیشتر خودنمایی کند که البته این امر همیشه مورد پسند عکاس یا بیننده نمی باشد.

- Subbing Layer وظیفه اتصال امولسیون به صفحه پایه را به عهده دارد.

- وجود لایه یا صفحه پایه فیلم (Film Base) صرفا جهت ایجاد یک سطح مقاوم جهت نگهداری مواد شیمیایی می باشد، زیرا مواد شیمیایی مورد استفاده در فیلم، به تنهایی بسیار آسیب پذیر هستند و با حرکت های مکانیکی دوربین و یا جابجایی، ممکن است دچار گسیختگی شوند. جنس صفحه های پایه امروزی، معمولا از ترکیبات پلاستیکی یا سلولوئیدی هستند. در زمان های گذشته، صفحه پایه، شیشه ای بود. علل مختلفی چون وزن زیاد، شکنندگی آن، دشواری پوشش دادن مواد شیمیایی روی آن، باعث تغییر این نوع صفحه ها شد. البته علیرغم قدیمی بودن آنها هنوز هم عکاسانی هستند که از این صفحه های شیشه ای استفاده می کنند.

- لایه ضد هاله (Anti halation Backing) از عبور کردن نور از فیلم و برخورد آن به بدنه داخلی دوربین جلوگیری می کند. انعکاس مجدد نور از بدنه داخلی دوربین به فیلم، باعث متاثر شدن مجدد فیلم شده و تصویری معیوب ایجاد می کند.

برای سازگاری بیشتر فیلم ها با شرایط عکاسی، آنها را در انواع مختلف و با ویژگی های تصویری متفاوتی می سازند. مثلا در بعضی از فیلم ها اندازه کنتراست، غلظت رنگ ها، تُن های رنگی، شرایط گرین و... متفاوت می باشد. دو نوع رایج از این فیلم ها ،فیلم های نور روز و نور شب هستند. از آنجا که رنگ نور حاصله از منابع مصنوعی، با نور سفید خورشید متفاوت است، رنگ طبیعی سوژه را مورد تاثیر قرار داده و باعث می شود موضوع با رنگ دیگری به نظر برسد (در بخش تراز سفیدی به صورت گسترده مورد بحث قرار می گیرد). برای جبران طیف زرد رنگ ناشی از منابع مصنوعی، فیلم های نور شب ارائه شده اند و فیلم های نور روز برای عکاسی در نورهای با کلوین (درس نورسنجی، تراز سفیدی) بالاتر مانند نور روز مناسبند.


سنسورها (حسگرها)
سنسور های عکاسی نیمه هادی هایی هستند که برای اولین بار در اواخر دهه ۶۰ میلادی توسط ناسا مورد استفاده قرار گرفتند. آغاز استفاده از این سنسورها در دوربین های عکاسی روزمره به دهه ۸۰ میلادی باز می گردد. با جایگزینی سنسور به جای فیلم، دوربین های دیجیتال پا به عرصه عکاسی گذاشتند و با گذشت زمان در رقابت از دوربین های آنالوگ پیشی گرفتند. این دوربین ها تسهیلات و امکانات بسیاری را برای صنعت و هنر عکاسی فراهم ساختند. برخی از این تسهیلات عبارتند از:
- عدم نیاز به خرید فیلم هایی با شرایط و حساسیت های گوناگون
- قابلیت مشاهده، ویرایش و پاک کردن عکس های گرفته شده توسط آن
- ظرفیت بالا در ذخیره سازی تصاویر
- ارزان بودن
- انتقال سریع اطلاعات دیجیتال
- امکان ویرایش و طبقه بندی آسان
- کیفیت بسیار بالا به گونه ای که در برخی از دوربین های دیجیتال، امروزه کیفیت عکس بالاتر از نوع آنالوگ مشابه است.

البته عکاسی دیجیتال خود، مبحث بسیار گسترده ای است که در درس حاضر امکان پرداختن به آن نمی باشد.

سنسورهای عکاسی، از سلول های حساس به نور تشکیل شده اند که وظیفه ثبت کوچکترین اجزای یک عکس دیجیتال را به عهده دارند. به این اجزاء، پیکسل (Pixel) گفته می شود.
2-9.png


صفحه حساس در دوربین دیجیتال (سنسور)

سنسورهای عکاسی به طور عمومی در دو نوع CMOS و CCD مورد استفاده قرار می گیرند. هر کدام از این دو نوع، مزایا و معایبی دارند که باعث می شود سازندگان بسته به کاربرد، از آنها استفاده کنند. بهبود این سنسورها باعث شده که همچنان سازندگان بزرگ از هر دو نوع سنسور در تولید محصولات حرفه ای استفاده کنند. البته به طور معمول،در هر دوربین، فقط از یکی از این انواع استفاده می شود.

سنسورها نیز مانند فیلم ها در اندازه های مختلف ساخته می شوند. در بسیاری از دوربین های SLR قطع کوچک دیجیتال، به خصوص به علت گرانقیمت بودن، ابعاد سنسور، کوچکتر از ۲۴mm در ۳۶mm یا Full Frame است که اصطلاحا به آنها سنسورهای Crop می گویند.


نویز در عکاسی
نویز، عبارت است از اغتشاشاتی که در تصویر دیجیتال به وجود می آید. نویز ناشی از عوامل متفاوتی است از جمله نور کم، زمان نوردهی بالا، ویژگی های فنی سنسور، حساسیت و... . در عکاسی دیجیتال هر چه ISO بالاتر رود، تصویر نویز (اغتشاش) بیشتری پیدا می کند. این اغتشاش به دو صورت عمده در عکس نمایان می شود. یکی نویز رنگی (Color) است که باعث ایجاد نقاط رنگی غیر طبیعی در تصویر می شود و دیگری، نویز نوری (Luminance) که بصورت نقاط روشن و تیره در سطح تصویر دیده می شوند.
2-10.png


نویز در عکس سمت چپ کاملا محسوس است (منبع)​
 

*The Best*

Well-Known Member
درس5 : نورسنجی- بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام

نورسنجی- بخش اول
نور به عنوان اصلی ترین مولفه ای که دیدن را میسر می کند، در ثبت تصویر نیز نقش اساسی دارد. فارغ از هر نوع و گرایشی در عکاسی، شاید بتوان نور را اولیه ترین عامل قابل توجه در عکاسی دانست. نور، مقوله ایست که در رشته های مرتبط با عکاسی، زمان بسیار زیادی را به خود اختصاص می دهد و استفاده مناسب از آن، دانش و تجربه زیادی را طلب می کند. بسیاری از اصول و مقدمات علمی و هنری عکاسی بر پایه درک مناسب و تسلط بر کیفیت ها و شرایط نوری بنا شده و این مهم حاصل نخواهد شد، مگر با کسب دانش، تفکر و تجربه مداوم در این زمینه.


اهمیت نور در عکاسی تا جایی است که بسیاری از بزرگان عکاسی، پس از سال ها تجربه و خلق آثار متعدد، با تاکید بر نقش نور سعی در گسترش درک و دانش خود در این زمینه را دارند. همچنین، نور به تنهایی، موضوع اصلی بسیاری از عکس های ارزشمند بوده است.


شناخت کافی از نور حتی در مقدماتی ترین مراحل عکاسی امری ضروری است. عدم آگاهی از نقش نور و نحوه واکنش وسایل عکاسی به آن، در بسیاری از مواقع باعث ایجاد تاثیرات ناخواسته در عکس می شود و در نهایت باعث خواهد شد که نتوان تصویر دلخواه را ثبت کرد. عدم کسب نتیجه دلخواه، چه از جنبه فنی و چه از جنبه هنری، منحصر به افراد غیر حرفه ای نبوده و حتی عکاسان با تجربه و حرفه ای هم کما بیش با این مشکل دست در گریبان بوده و یقینا نور یکی از عوامل اصلی است.


نور به تنهایی شامل ویژگی هایی است که در خلق تصویر نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. ویژگی هایی که در عکاسی با واژه هایی چون رنگ نور، تیزی و نرمی (Soft و Hard)، زاویه نور و شدت نور (میزان نور ورودی) عنوان می شوند.


در این فصل با تنظیماتی آشنا می شویم که در اغلب دوربین های عکاسی از دوربین های حرفه ای تا دوربین های موبایل مورد استفاده قرار می گیرند و امکاناتی را در زمینه برخی ویژگی های نوری در اختیار عکاس قرار می دهند.



تاثیر میزان نور در ثبت تصویر
ابتدایی ترین عاملی که عکاس باید بدان توجه داشته باشد «میزان نور» موجود روی سوژه است، زیرا اگر میزان نور از حدی بیشتر یا کمتر باشد تصویر سوژه ثبت نخواهد شد.



نور بازتابیده شده از سوژه پس از عبور از اجزاء دوربین، در نهایت، با تاثیر روی صفحه حساس، تصویر سوژه را ثبت می کند. نور بازتابیده شده، صفحه حساس را متاثر نخواهد کرد مگر اینکه از میزان مناسبی برخوردار باشد. اگر این نور از حد استاندارد کمتر باشد تصویر سوژه، سیاه یا بسیار تیره می شود. حال اگر میزان نور ورودی به دوربین از حد استاندارد بیشتر باشد تصویر سوژه سفید یا بسیار روشن خواهد شد.





نورسنج

حال سوال اینجاست که چگونه میزان نور مناسب را تشخیص دهیم و حتی کنترل کنیم. در ابتدای ظهور عکاسی، تشخیص میزان نور مناسب، تا حد بسیاری به تجربه و مهارت عکاس وابسته بود. با اختراع وسیله ای به نام «نورسنج» (از بزرگترین انقلاب ها در عرصه عکاسی)، تشخیص میزان نور کافی بسیار ساده تر شد. امروزه نورسنج در اکثریت قریب به اتفاق فرآیندهای عکس برداری، چه با تنظیم های دستی چه به صورت خودکار، مورد استفاده قرار می گیرد. چگونگی عملکرد نورسنج به این شکل است که با سنجش میزان نور تابیده شده به سوژه یا نور بازتابیده شده از آن، عدد مناسب دیافراگم و سرعت شاتر براساس ISO مشخص می شود. معیار نورسنجی برای نشان دادن نور بهینه، خاکستری ۱۸ درصد که رنگی خنثی است می باشد. اصطلاحات «دیافراگم»، «سرعت شاتر» و «ISO» در ادامه بحث، تشریح خواهند شد.


امروزه بسیاری از دوربین ها، خود مجهز به نورسنج داخلی هستند که نحوه رفتار آن در بخش «نورسنجی خودکار» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما نورسنج های دستی که به صورت مستقل از دوربین قابل استفاده هستند به دو نوع عمده تقسیم می شوند که نورسنج های دستی امروزه اغلب هر دو نوع را در خود جای داده اند.


- نورسنجی انعکاسی (Reflected Light Metering): در این نوع با نشانه گرفتن نورسنج به سمت سوژه، نور بازتابیده شده از آن خوانده می شود.


- نورسنجی اتفاقی (Incident Light Metering): در این نوع نورسنج از محل سوژه به سمت دوربین نشانه روی می شود تا میزان نوری که به موضوع تابیده می شود را بخواند. این نوع نورسنج، با حباب سفیدی که روی آن قرار می گیرد (جهت دریافت نور از جهات مختلف) به راحتی شناخته می شود.


نورسنج ها می توانند برای خواندن نور اتفاقی، انعکاسی (به صورت کلی یا نقطه ای) و نور فلش، به صورت مستقل و یا یکجا طراحی شوند.


3-1.png

Flash Meter

3-2.png

Incident and Reflected Light Meter

3-3.png

Reflected Light Meter

3-4.png

Spot Meter (نورسنج دقیق نقطه ای)


سرعت شاتر

در دوربین، میزان نوری که به نگاتیو می رسد با دو عامل کنترل می شود؛ یکی از این عوامل مدت زمانی است که نور از سوژه به صفحه حساس می تابد. هر چه این مدت زمان بیشتر باشد، طبیعتا میزان نوری که به صفحه حساس می تابد نیز بیشتر خواهد بود. این مدت زمان با دریچه ای به نام شاتر (Shutter) تنظیم می شود. اگر چه شاترها اشکال مختلفی دارند (مرکزی، تیغه ای، پرده ای و...) اما جهت تنظیم مدت زمان ورود نور به دوربین، کاربرد مشابهی دارند. شاتر مرکزی یا پره ای در لنز قرار دارد و شاتر پرده ای (افقی، عمودی، پارچه ای، تیغه ای) در دوربین قرار دارد. باید توجه داشت که در حالت عادی، هر دوربین فقط به یک شاتر مجهز است.


گاهی به علت کمبود نور روی موضوع مجبور می شویم از سرعت های پایین استفاده کنیم به این معنی که دریچه شاتر به مدت طولانی باز می ماند. طولانی شدن زمان نوردهی، احتمال مات شدن عکس را به علت حرکت دوربین یا حرکت خود سوژه بالا می برد. بنابراین توصیه می شود در سرعت های خاصی عکاس از سه پایه استفاده کند یا سوژه بی حرکت باشد تا عکس به این علت مات نشود.


واژه های انگلیسی رایج که بیانگر سرعت شاتر هستند عبارتند از Shutter Speed و Time Value یا TV.


3-5.png


برخی از اعداد رایج که نمایانگر سرعت هستند عبارتند از '۲ و '۱ و... و "۲ و "۱ و... و... و ۸ و ۱۵ و ۳۰ و ۶۰ و ۱۲۵ و ۲۵۰ و ۵۰۰ و ۱۰۰۰ و...


اعدادی که هیچ نشانه ای به همراه ندارند نمایشگر کسری از ثانیه هستند؛ مثلا سرعت ۱۵ یعنی زمان نوردهی برابر یک پانزدهم ثانیه و سرعت ۱۰۰۰ یعنی زمانی برابر یک هزارم ثانیه.


اعدادی که با نشانه ثانیه هستند ("۲) به معنای زمان نوردهی به ثانیه (۲ ثانیه در این مثال) و اعدادی که با نشان دقیقه هستند ('۱) نیز نشانگر مدت زمان نوردهی به دقیقه (در این مثال یک دقیقه) هستند.


هر کدام از این اعداد را یک پله، گام و یا به اصطلاح رایج تر استاپ (Stop) می گویند.


در بعضی از شرایط، سرعت های بسیار پایین و نوردهی های طولانی در حد ساعت مورد نیاز است. در چنین شرایطی در اکثر دوربین ها و در قسمت تنظیم سرعت، گزینه ای به نام سرعت B (Bulb وجود دارد که تنظیم سرعت را به صورت دستی در اختیار عکاس قرار می دهد. وقتی از سرعت B استفاده می شود، تا زمانی که عکاس کلید شاتر را فشار می دهد، دریچه شاتر هم باز است. کلید شاتر به زبان ساده همان دکمه ای است که عمل عکسبرداری را انجام می دهد. عملکردهایی روی بعضی از دوربین ها و یا تجهیزات جنبی وجود دارد که می تواند کلید شاتر را قفل کند و عکاس دیگر نیازی به نگه داشتن کلید شاتر به صورت دستی و مداوم نخواهد داشت.


نگه داشتن کلید شاتر در حالت فعال یا حتی گاهی فشردن کلید شاتر ممکن است ایجاد لرزش کند. برای جلوگیری از این نوع لرزش می توان از کابل دکلانشور، کنترل از راه دور و یا از Self Timer دوربین استفاده کرد. Self Timer عملکردی است که پس از فشردن کلید شاتر، دوربین با تاخیر چند ثانیه ای عکس می گیرد.


3-6.png

دکلانشور (Shutter Release)

با ظهور دوربین های متنوع و خصوصا تکنولوژی دیجیتال، سرعت شاتر با اعداد مختلفی بر روی دوربین ها نشان داده می شوند اما آنچه حائز اهمیت است این است که وقتی عدد تقریبا دو برابر می شود (سرعت یک استاپ افزایش میابد)، میزان نور ورودی هم نصف می شود. مثلا نور ورودی "۱ نصف نور ورودی "۲ است و نور ورودی سرعت ۵۰۰ دو برابر سرعت ۱۰۰۰.


گاهی عکاس با انتخاب سرعت های پایین می تواند به صورت آگاهانه و یا با منظوری خاص، جلوه هایی چون مات شدگی و کشیدگی در تصویر را ایجاد کند. این تاثیرات قادرند بعضا جلوه های هنری و بصری زیبا و یا احساس حرکت و غیره را در بیننده القا کنند. البته سرعت های شاتر بسیار بالا نیز می توانند در ایجاد جلوه های هنری و مفهومی نقش داشته باشند. مانند عکاسی از لحظه برخورد تیر با یک جسم در حال شکستن.


چند نمونه عکس با سرعت شاتر پایین:
3-7.png
3-8.png
3-9.png
3-10.png
3-11.png
3-12.png


از مواردی که عکاس باید به آن دقت کافی داشته باشد حداقل سرعت مطمئن برای عکاسی روی دست است. بدین معنی که با چه سرعتی می توان روی دست عکاسی کرد بدون اینکه حرکات ناخواسته و لرزش دوربین در عکس ثبت شود. این حرکات ناخواسته می تواند ناشی از لرزش و حرکاتی باشد که توسط عکاس به دوربین منتقل می شود و عمده ترین راه جلوگیری از آن یا افزایش سرعت شاتر و یا استفاده از سه پایه است (البته گاهی عکاس آگاهانه تمایل دارد که اثر حرکات دوربین در عکس ثبت شود).


اینکه حداقل سرعت مطمئن برای عکاسی روی دست چقدر است تا حدی به میزان لرزش و حرکات عکاس بستگی دارد و تا حدی به لنز و دوربین مورد استفاده. طبیعتا در شرایطی که عکاس حس می کند حرکات بیشتر و سریعتری (ناشی از عوامل گوناگونی چون لرزش دست یا وسیله نقلیه حامل عکاس) توسط او روی دوربین اعمال می شود باید از سرعت های بالاتر یا سه پایه استفاده کند. در برخی از دوربین ها ساختارهای تثبیت کننده تصویر (Image Stabilizer) تعبیه شده که لرزش ها را تا حدی مهار می کند. همین ساختار در برخی از لنزها نیز تعبیه شده که استفاده از آنها به عکاس اجازه می دهد در سرعت های پایین تری بدون استفاده از سه پایه عکس بگیرد. اما نکته تعیین کننده دیگر در امر تشخیص سرعت مطمئن، اصطلاح «فاصله کانونی» است. این مفهوم در بخش لنزها کاملا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در دوربین های قطع کوچک (SLR)، پیشنهاد می شود حداقل سرعت مطمئن، کسر یک بر فاصله کانونی باشد مثلا برای لنزی با فاصله کانونی ۵۰۰mm حداقل سرعت مطمئن، حدود یک پانصدم ثانیه باشد. اما به طور کلی پیشنهاد می شود این سرعت بالای یک پانزدهم ثانیه باشد. هر چند برخی با سرعت های پایین تر نیز قادر به ثبت عکس هایی با وضوح بسیار بالا، بدون سه پایه هستند.





دیافراگم

دیافراگم دریچه ای است که معمولا روی لنز تعبیه شده و میزان گشادگی آن با میزان نور ورودی به دوربین ارتباط مستقیم دارد. هر چه دریچه دیافراگم تنگ تر باشد، حجم نور ورودی نیز کمتر خواهد بود. اعداد (استاپ های) رایج در دیافراگم عبارتند از: ۱.۴ و ۲ و ۲.۸ و ۴ و ۵.۶ و ۸ و ۱۱ و ۱۶ و ۲۲ و ۳۲ و...


همان طور که مشاهده می شود، اعداد یکی در میان، دو برابر می شوند. با بالا بردن هر استاپ دیافراگم، نور ورودی نصف می شود یعنی هر چه عدد دیافراگم بالاتر، دریچه آن تنگ تر خواهد بود. لذا در اعداد فوق، ۱.۴ بیشترین گشادگی را داراست.


‫‫مثال‬‬: ‫‫فرض می کنیم با قرائت نورسنج مشخص شد که اعداد مناسب برای سرعت، ۵۰۰ و برای دیافراگم، ۸ است. حال اگر به هر دلیلی بخواهیم با سرعت ۱۰۰۰ عکاسی کنیم از آنجا که نور ورودی نصف می شود می توان با عدد دیافراگم این اتلاف نور را جبران کرد. بنابراین دیافراگم مناسب یک گام بازتر یعنی ۵.۶ خواهد بود تا میزان نور ورودی را دو برابر کند و در نهایت اثر نصف شدن نور ورودی توسط سرعت جبران شود.


هر استاپ در سرعت شاتر یا دیافراگم، میزان نور ورودی را دو برابر یا نصف می کند. البته با ظهور تکنولوژی دیجیتال، اعداد میان استاپ مانند نیم استاپ و یک سوم استاپ نیز بین استاپ ها قرار گرفت.


بهترین کیفیت اپتیکی لنز، در اعداد میانی دیافراگم حاصل می شود و نه در پایین ترین یا بالاترین عدد دیافراگم.


معمولا برای نشان دادن دیافراگم از حرف لاتین f استفاده می شود مانند f 2.8.


3-13.png


همان گونه که در شکل بالا دیده می شود، دریچه دیافراگم از تیغه هایی تشکیل شده که در نهایت دریچه ای دایره مانند را ایجاد می کنند. حال اگر در شکل دایره ای ایجاد شده، گوشه ها کمتر محسوس باشند (دریچه دایره ای تر باشد)، طبق نتایج به دست آمده از آزمایش های دقیق، تصویر نهایی از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود.


3-14.png


دیافراگم از عوامل تنظیم عمق میدان نیز می باشد که در بخش مربوطه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


در لنزهای آنالوگ، دیافراگم از طریق حلقه مربوطه روی لنز و در لنزهای دیجیتال، از طریق دوربین تنظیم می شود.


در دوربین های انعکاسی برای اینکه تصویر در منظره یاب از روشنایی کافی برخوردار باشد تا لحظه ای که عکاس کلید شاتر را فشار می دهد، دیافراگم در بازترین حالت قرار دارد. البته معمولا روی بدنه، کلیدی تعبیه شده که به عکاس امکان می دهد در منظره یاب تصویر را با همان دیافراگم تنظیم شده ببیند.
 

*The Best*

Well-Known Member
درس6 : نورسنجی- بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام
نورسنجی- بخش دوم

نقش حساسیت (ISO)
به ازاء هر مرحله افزایش در ISO، حساسیت به نور دو برابر می شود و به اندازه یک استاپ می توان افزایش سرعت یا دیافراگم داشت. مثلا اگر در حساسیت ۱۰۰ سرعت و دیافراگم مناسب، ۶۰ و ۵.۶ باشد، اگر حساسیت ۲۰۰ شود، می توان با همان دیافراگم از سرعت ۱۲۰ یا با سرعت ۶۰ از دیافراگم ۸ استفاده کرد.


اعداد رایج ISO عبارتند از: ۵۰ و ۱۰۰ و ۲۰۰ و ۴۰۰ و ۸۰۰ و ۱۶۰۰ و ۳۲۰۰ و ۶۴۰۰ و ۱۲۸۰۰.

در بسیاری از مواقع استفاده از حساسیت بالا اجتناب ناپذیر است، مثلا در مواردی که نور کافی برای ثبت تصویر با حساسیت پایین یا امکان استفاده از سه پایه وجود ندارد. به عنوان مثال در عکاسی تئاتر، عکاسی خبری و یا عکاسی حیات وحش، علیرغم برخی تاثیرات مخرب آن، عکاس، ناچار به استفاده از حساسیت بالا می شود. بعضا عکاسان، تمایل دارند از تاثیرات حساسیت بالا(مانند گرین بالا) در عکس هایشان استفاده کند.

نورسنجی خودکار (انواع نورسنجی)
اغلب دوربین های امروزه اعم از آنالوگ و دیجیتال، دارای سیستم نورسنجی خودکار هستند. در این سیستم دوربین با نورسنجی برخی از نقاط تصویر و محاسبه میانگین در برخی موارد، به صورت اتوماتیک سرعت، دیافراگم، ISO و یا هر سه آنها را تنظیم می کند. این سیستم در همه مواقع کارآمد نخواهد بود. کما اینکه بارها در عکاس هایی که نورسنجی اتوماتیک مورد استفاده قرار می گیرد، روشنی یا تاریکی بیش از حد بخشی از عکس به آن لطمه می زند. استفاده آگاهانه از این سیستم، نتیجه عکاسی را تا حد زیادی بهبود می بخشد و برای این مقصود باید ابتدا با نحوه عملکرد این سیستم آشنا شد.


سه وضعیت بسیار رایج در نورسنجی خودکار وجود دارد:
- وضعیت تمام خودکار (Auto) که دوربین خود به تنظیم سرعت، دیافراگم و در بعضی موارد ISO می پردازد.
- وضعیت «تقدم سرعت شاتر» که معمولا با TV یا Time Value نشان داده می شود. در این وضعیت، عکاس سرعت مورد نظر را تعیین کرده و دوربین به طور خودکار، دیگر متغیرها (دیافراگم و در برخی موارد ISO) را تنظیم می کند.
- وضعیت «تقدم دیافراگم» که معمولا با AV یا Aperture Value نشان داده می شود. در این وضعیت، عکاس، دیافراگم مورد نظر را تنظیم کرده و دوربین به طور خودکار دیگر متغیرها (سرعت و در برخی موارد ISO) را تنظیم می کند.

البته باید توجه داشت که وضعیت های اتوماتیک دیگری هم توسط سازندگان طراحی می شود اما اساس کار آنها، همان تنظیم خودکار متغیرهای سرعت، دیافراگم و ISO براساس نتیجه نورسنج داخلی دوربین است.

معمولا اگر کلید شاتر را تا نیمه فشار دهیم، عمل نورسنجی توسط نورسنج داخلی دوربین انجام می گیرد. همان طور که اشاره شد، در این سیستم، نورسنج با خوانش برخی از نقاط تصویر، تنظیمات مناسب را به عکاس نشان می دهد و می تواند به طور خودکار به تنظیم سرعت، دیافراگم و حساسیت بپردازد. اما عامل تعیین کننده در این تنظیمات، نحوه خوانش نور می باشد. در این زمینه چهار روش اصلی در خوانش نور (انواع نورسنجی) ممکن است در دوربین وجود داشته باشد.


نورسنجی میانگین، متوسط (Center Weighted-Average Metering)
در این نوع نورسنجی دوربین نقاط مختلفی را در کل سطح تصویر نورسنجی می کند و میانگین آن را مبنای عمل قرار می دهد. البته معمولا تراکم نقاط مورد محاسبه در مرکز کادر بیشتر است. تعداد این نقاط بستگی به دوربین دارد. این نوع نورسنجی زمانی کاربرد دارد که نور در تمام تصویر تقریبا یکسان باشد و اختلاف شدید میزان نور در تصویر وجود نداشته باشد.

3-15.png

قسمت های سفید، بخش مورد سنجش را نمایش می دهد

نورسنجی ماتریسی (Matrix, Pattern, Evaluative)
جدیدترین نوع نور سنجی است که از طریق پردازش های دیجیتالی با الگوریتم های متفاوت، توسط کمپانی های پیشرو ارائه شده است. در این روش تصویر به بخش های متفاوت تقسیم شده و به صورت با هم و مجزا مورد سنجش قرار می گیرد. در زمانی که عکاس تصمیم ندارد از نورسنجی نقطه ای یا معطوف به مرکز استفاده کند بهتر است از این نوع نورسنجی استفاده کند.

3-16.png


نورسنجی موضعی ‏(Partial Metering)
در این نوع، بیشتر وسط تصویر نورسنجی می شود (بسته به نوع دوربین، حدود ۱۳.۵ درصد تصویر). از این نوع نورسنجی بیشتر در زمانی استفاده می شود که اختلاف میزان نور در قسمت های مختلف کار زیاد است و ما می خواهیم بخش به خصوصی از کادر، دارای نور صحیح باشد. یکی از این موارد پرتره های ضد نور (وقتی پشت سوژه (Background) خیلی روشن است) می باشد. در این حالت از آنجا که پس زمینه تصویر نور خیلی زیادی دارد، میانگین نور در کل سطح تصویر خیلی بالا رفته در حالیکه میزان نور روی موضوع، از این میانگین خیلی کمتر است.
حال اگر از نورسنجی متوسط استفاده شود، دوربین اساس نورسنجی را میانگین نور کل تصویر قرار داده که در این صورت، چهره تاریک خواهد شد زیرا نور موضوع از میانگین کمتر است. در چنین حالتی استفاده از نورسنجی با اولویت مرکز یا نقطه ای نتیجه بهتری خواهد داد زیرا نورسنج نور بخشی از کادر را معیار قرار خواهد داد که ما تعیین می کنیم.

3-17.png

بخش مورد نورسنجی با اولویت مرکز حدود ۱۳.۵ درصد کادر نورسنجی می شود


نورسنجی نقطه ای (Spot Metering)
نورسنجی بسیار دقیقی است که فقط بخش بسیار کوچکی از تصویر (بسته به نوع دوربین، حدود ۳.۸ درصد) مورد سنجش قرار می گیرد. این نوع نورسنجی نیز مانند نوع قبلی، زمانی کاربرد دارد که نور به طور یکدست در تصویر پخش نشده و این امکان را به عکاس می دهد که فقط بخش کوچکی از کادر را معیار نورسنجی قرار دهد.

3-18.png

بخش مورد سنجش در نورسنجی نقطه ای (حدود ۳.۸ درصد)

همان طور که در شکل زیر مشاهده می شود در نورسنجی ماترکس برخی از جزییات ساختمان ها در پس زمینه بیش از حد روشن شده و قابل تشخیص نیست. در نورسنجی نقطه ای (Spot) ساختمان های پس زمینه تا حدی تیره است و طاق پیش زمینه خیلی تاریک است. در عکس وسط (Center Weighted) تقریبا جزئیات در پیش زمینه و پس زمینه مشخص است.

اما در نهایت این عکاس است که تصمیم می گیرد کدامیک از عکس ها مورد نظر اوست و از چه نوع نورسنجی باید استفاده شود.

3-19.png


اگر سوژه اصلی در وسط عکس قرار نداشت می توان از مکانیسم قفل نورسنج استفاده کرد. اکثر دوربین های دارای مکانیسم قفل نورسنج هستند به این شکل که اگر مثلا دوربین شما در حال نورسنجی نقطه ایست، مرکز دوربین را به سمت قسمتی که می خواهیم مبنای نورسنجی باشد نشانه رفت و کلید شاتر را در وضعیت نیمه نگاه داشت (یا در بعضی از دوربین ها از دکمه مخصوص آن استفاده کرد)، سپس قبل از اینکه شاتر را کامل فشار دهیم کادربندی مورد نظر را انجام داده و سپس عکس را بگیریم.


جبران نوردهی

همان گونه که اشاره شد، گاهی سیستم نورسنج خودکار دوربین دچار اشتباه می شود به ویژه زمانی که نورسنجی میانگین مورد استفاده قرار می گیرد یا موضوع اصلی عکاسی دارای رنگ های تیره تر یا روشن تر از خاکستری ۱۸ درصد است.

گاهی در حالی که دوربین در وضعیت تنظیم با نورسنجی خودکار است، عکاس به دلایل تکنیکی یا هنری تصمیم می گیرد نتیجه تیره تر یا روشن تر از محاسبه نورسنج باشد. در این حالت ساختاری به نام «جبران نوردهی» در دوربین ها تعبیه شده است که به عکاس این امکان را می دهد که نور را به اندازه ۲ تا ۳ استاپ کمتر یا بیشتر از نور خوانده شده توسط نورسنج قرار دهد. این ساختار در زمانی فعال است که سیستم نورسنجی خودکار فعال است.

موارد استفاده از این ساختار عکاسی از سوژه تیره تر یا روشن تر از خاکستری ۱۸ درصد است. از آنجا که معیار نورسنج برای نور مناسب خاکستری ۱۸ درصد است، در صورتی که میزان نور انعکاسی از رنگ های روشن بیشتر و از رنگ های تیره کمتر است. به همین دلیل در زمانی که با رنگ های روشن تر روبرو هستیم، میزان نور ورودی باید بیشتر از توصیه نورسنج باشد تا مثلا رنگ سفید کاملا سفید در عکس ثبت شود. در مورد رنگ های تیره تر نیز به همین نحو، میزان نوردهی باید کمتر از آنچه که نورسنج توصیه می کند باشد. معمولا برای سفید یا سیاه مطلق این اختلاف حدود دو استاپ می باشد.

بنابراین مثلا اگر از سوژه سیاه عکاسی می کنیم و نورسنج سرعت ۲۵۰ و دیافراگم ۸ را توصیه می کند، برای اینکه رنگ ثبت شده سیاه بوده و اصطلاحا بور (روشن تر از سیاه) نشود، عکاس باید به اندازه ۲ استاپ اصلاح کند. مثلا اعداد زیر انتخاب شوند:
- سرعت ۲۵۰ دیافراگم ۱۶
- سرعت ۵۰۰ دیافراگم ۱۱
- سرعت ۱۰۰۰ دیافراگم ۸

معمولا جبران نوردهی (Exposure Compensation) در دوربین ها با علامت EV+ و EV- مشخص می شود که مثبت به معنی افزایش نوردهی و منفی به معنای کاهش نوردهی است.


3-20.png
 

*The Best*

Well-Known Member
درس7 : نورسنجی- بخش سوم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
سلام

نورسنجی- بخش سوم

تراز سفیدی (White Balance)
تاکنون درباره میزان نور صحبت شد اما آنچه اکنون مورد بحث قرار خواهیم داد رنگ نور است. رنگ نور تابیده شده بر روی اجسام تاثیر بسزایی در رنگ تصویر ثبت شده دارد به این معنی که اگر به اشیا نورهایی با رنگ متفاوت تابیده شود، آنها با رنگ های متفاوت به ثبت خواهند رسید.

اما مغز انسان در زمان تحلیل رنگ ها، با توجه به سوابق ذهنی، تاثیر رنگ نور را خنثی می کند یعنی اگر فرض کنیم رنگ واقعی اجسام همان رنگی است که آنها در زیر نور سفید دیده می شوند، در زیر نورهایی با رنگ متفاوت، به صورت ناخودآگاه در ذهن انسان، اجسام با رنگ واقعی به نظر می رسند (البته اگر رنگ واقعی جسم قبلا در حافظه انسان ثبت شده باشد). مثلا اگر چه برف در یک منظره برفی در زیر نور غروب باید با رنگ های قرمز یا نارنجی دیده شود انسان برف را به همان رنگ سفید می بیند.

اما در عکاسی اینچنین نیست و اگر عکاس بخواهد اجسام با رنگ واقعی آنها ثبت شوند یا باید عکاسی زیر نور سفید انجام شود و یا باید با استفاده از تکنیک هایی اثر رنگ نور خنثی شود. به فرآیندی که طی آن اثر رنگ های مختلف نور (غیر سفید) خنثی شده و اجسام به رنگ واقعی ثبت می شوند عمل تنظیم تراز سفیدی یا White Balance گفته می شود.


درجه حرارت رنگ
در عکاسی، رنگ نور با درجه حرارت کلوین سنجیده می شود که نقش بسیار مهمی در طیف های رنگی عکس دارد. درجه حرارت هر رنگ معادل درجه ای است که آهن در آن درجه، آن رنگ را از خود تابش می دهد. مثلا در درجه حرارت حدود ۶۰۰ درجه کلوین، آهن به رنگ قرمز و در درجه حرارت حدود ۱۰ هزار درجه کلوین، آهن نور آبی از خود تابش می دهد.


نور روز عمودی و نور فلش الکترونیک، رنگی برابر ۵۵۰۰-۶۰۰۰ (تقریبا سفید) دارند.

3-21.png

بازه های طیف مرئی در درجه حرارت های مختلف (منبع)


به رنگ های بالاتر از ۵۰۰۰ درجه کلوین (سفید متمایل به آبی)، رنگ های سرد و به رنگ های کمتر از این درجه حرارت رنگ گرم گفته می شود. برای محاسبه دقیق درجه حرارت رنگی می توان از ابزاری به نام کلوین متر (Kelvin Meter) یا کالِر متر (Color Meter) استفاده کرد.

3-22.png

کالر متر


همان طور که قبلا اشاره شد، اهمیت درجه حرارت نور در عکاسی بدین لحاظ است که رنگ نور می تواند رنگ تمام اجسام را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا اگر از یک جسم سفید در نور زرد عکاسی کنیم، جسم زرد رنگ به نظر خواهد رسید یا اگر از چهره انسان در نور نارنجی غروب عکاسی کنیم، چهره تحت تاثیر این نور تا حدی نارنجی می شود.


گاهی این پدیده تاثیرات زیبایی به وجود می آورد اما مشکل زمانی بروز می کند که عکاس بخواهد جسم را با رنگ های اصلی آن ثبت کند. برای اصلاح این پدیده روش های گوناگونی وجود دارد اما قبل از پرداختن به آنها لازم است با برخی از مفاهیم مربوط به رنگ نور آشنا شویم که هم در زمینه تراز سفیدی و هم در زمینه ویرایش و چاپ عکس مورد توجه قرار می گیرند.


رنگ های اصلی و مکمل در نور

پیش از پرداختن به این مفاهیم باید به این نکته توجه کنیم که در این بحث با رنگ نور سر و کار داریم و نه با رنگ های شیمیایی که مثلا در نقاشی مورد استفاده قرار می گیرند. قوانین حاکم بر ترکیب رنگ های شیمیایی (ترکیب کاهشی) با ترکیب نورهای رنگی (ترکیب افزایشی) متفاوت است.

برای مثال ترکیب تمام طیف های رنگی نور سفید است در حالی که ترکیب تمام رنگ های شیمیایی سیاه خواهد بود زیرا هر رنگ شیمیایی، بخشی از طیف های نور را جذب می کند و در نهایت کلیه طیف ها جذب شده و در نتیجه رنگ سیاه خواهد بود. به دلیل کاهش طیف های نور در رنگ های شیمیایی با سیستم کاهشی سر و کار داریم، حال آنکه در زمان افزایش طیف های نوری، رنگی جذب نشده بلکه به آن افزوده می شود. از این رو به این سیستم، افزایشی می گویند.

در این بخش بعلت رایج بودن و سهولت کاربرد، از واژه عام رنگ به جای طیف رنگی استفاده می کنیم اما مراد، همان طیف های رنگی نور است.


رنگ های اصلی (طیف های اصلی نور)
سه رنگ اصلی وجود دارد که با ترکیب آنها در اندازه های مختلف می توان کلیه رنگ های دیگر را ساخت و ترکیب یک اندازه همه آنها سفید خواهد بود. این رنگ ها عبارتند از قرمز، سبز و آبی که یک مدل رنگی معروف به نام ‘RGB’ یا Red, Green, Blue را به وجود می آورند.


رنگ های مکمل
رنگ مکمل عبارت است از رنگی که نتیجه ترکیب آن با رنگ اصلی، سفید شود. از آنجا که ترکیب سه رنگ اصلی سفید است، طبیعی است که رنگ مکمل هر رنگ اصلی، ترکیب دو رنگ اصلی دیگر است. رنگ های مکمل نیز خود یک سیستم معروف رنگ سازی دیگر به نام مدل CMY یا مدل CMYK یا Cyan, Magenta, Yellow, Black را به وجود می آورند.


رنگ های اصلی و مکمل آنها به شرح زیر است:
قرمز- فیروزه ای (ترکیب سبز و آبی)
سبز- ارغوانی (ترکیب قرمز و آبی)
آبی- زرد (ترکیب قرمز و سبز)
RED- CYAN
GREEN- MAGENTA
BLUE- YELLOW
3-23.png

رنگ های اصلی در ترکیب افزایشی رنگ های مکمل در ترکیب افزایشی

دانستن رنگ های اصلی و مکمل از این حیث حائز اهمیت است که با استفاده از رنگ مکمل هر رنگ می توان اثر آن رنگ را خنثی کرد به طوری که گویی عکاسی زیر نور سفید انجام شده است. لذا برای خنثی کردن اثر طیف نوری خاص در عکاسی باید از طیف رنگی مکمل آن استفاده کرد. مثلا برای خنثی سازی اثر نور زرد کافی است به مقدار مناسب به آن نور آبی اضافه شود.


3-24.png

اثر رنگ نور در رنگ سوژه در تصویر (منبع)


همان طور که گفته شد، تنظیم تراز سفیدی (White Balance) عبارت است از خنثی سازی اثر رنگ نور تابیده شده به سوژه به نحوی که رنگ ها معادل رنگ واقعی آنها (در زیر نور سفید) ثبت شوند. به زبان ساده تر جسمی به رنگ سفید در عکس نیز سفید دیده شود.

از روش های گوناگونی می توان برای این منظور استفاده کرد مانند فیلترهای اصلاح رنگ، فیلترهای قابل نصب روی منابع نوری، استفاده از فیلم های مخصوص و فرآیندها و تکنیک های دیجیتال.

3-25.png

تاثیر استفاده از کارکردهای پیش فرض دوربین برای اصلاح تراز سفیدی (منبع)
 

جدیدترین ارسال ها

بالا