سروکار داشتن با رنگ زرد به ما کمک مي کند تا به مجهولات و اختلالات وجودمان پي ببريم . رنگ زرد احساسات انسان را زير و رو مي کند و انسان از اندوه آزاد مي شود . رنگ زرد افکاري را به انسان تلقين مي کند که بيشترين تأثير را بر نيروي خوددرماني فرد مي گذارد . فعال شدن اين نيرو مانند آن است که در درون انسان انرژي نهفته عظيمي يکباره آزاد شود .
* باورهاي رايج
در فلسفه رايج بين مردم چين صريحاً تأکيد مي کردکه زرد يک رنگ با منش زنانه است.
الهه هاي ژرمن ها و الهه عشق و زيبايي نروژيها ( Freya ) هميشه در لباس هاي زردرنگ مجسم مي شوند .
در يونان باستان الهه ها را با پيراهن زرد زعفراني نقاشي مي کردند .
سنت لباس امپراطوران چين زردرنگ بوده است .
انسانهاي خودخواه متعصب و عصبي نبايد با رنگ زرد سروکار داشته باشند چون رنگ زرد بيانگر ويژگيهاي منفي فرد است .
مردم قرون وسطي معتقد بودند که سنگ هاي زرد ناخوشي را از جسم بيمار به درون خود جذب مي کند .
رنگ زرد در درمان بيماري هاي پوستي و شفاف کردن پوست نيز مؤثر است .
رنگ زرد فشارخون را بالا مي برد و ضعف معده و کليه را بهبود مي بخشند .
رنگ زرد در کارهايي که تفکر و خلاقيت در آنها نقش دارد سودمند است .
رنگ آبي در انسان نوعي حس قضاوت دروني بوجود مي آورد و باعث مي شود انسان به خود و احساساتش بينديشد . رنگ آبي حس ارتفاع و عمق را در بيننده بوجود مي آورد . در روانشناسي رنگ ها ، آبي نشانه انسانهاي متعادل و متواضع است .
* باورهاي رايج
از قديم بيماران تب دار را با يک پارچه آبي ، کاملاً مي پوشاندند .
با پوشيدن لباسهاي زير ، پيراهن يا پليور آبي رنگ به آرامش عميقي خواهيد رسيد .
در قرون وسطي رنگرزها روزهاي يکشنبه پارچه ها را در کوزه هاي رنگ آبي مي گذاشتند و دوشنبه ها پارچه هاي کتان و يشمي رنگ شده را در کنار پارچه هاي آبي قرار مي دادند تا شهر رنگ زيبايي به خود بگيرد .
رنگ آبي حرارت بدن را متعادل ميکند و گرماي کل آن را نيز کاهش مي دهد .
به نظر يونانيان رنگ آبي نمادي از ظلمت است .
در تبت رنگ آبي تيره را توصيفي از خشم و غضب خدايان و نمادي از ترس و اندوه مي دانند .
هنگام انتخاب رنگ در زمان طراحی وب سایت باید به نکات زیر توجه کنید 1.اثر روان شناسی رنگ 2.قابلیت خواندن متون صفحات سایت 3.رنگ متمم رنگهای انتخابی برای بک گراند ، گرافیک ها ، لینک ها و متون
رنگ ها اثر زیادی روی احساسات ما در 90 ثانیه اول دیدن میگذارند
رنگ ها رفتار ما را دربرابر یک موضوع فقط تشدید نمیکنند ، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان میدهند اثر گذاری رنگ در فرهنگ های مختلف گوناگون است هر رنگ به تنهایی یک پیام مخصوص به چشم بیننده میفرستد
سلام.
من 719 روز دیر آمدم. ولی آمدم!
فرصت نکردم کامل این تاپیک رو مرور کنم. ولی فکر نمیکنم کسی توی این تاپیک، درباره ی "شکل و رنگ" و سازگاری اشکال با رنگ ها مطلبی گذاشته باشه.
من مدتی پیش کتابی رو از یوهان ایتن، به نام "عناصر رنگ" مطالعه کرده بودم و به وسیله ی این کتاب که به نظرم یه شاهکار هست، تونستم با قسمت وسیعی از دنیای رنگ آشنا بشم.
یکی از قسمت های این کتاب درباره ی شکل و رنگ هست که من قصد دارم قسمتی از اون رو اینجا بزارم.
در یک نمونه کار تصویری، این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند. سه شکل اصلی (مربع، مثلث و دایره) نیز مانند سه رنگ اصلی (قرمز، زرد و آبی) دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.
((در اینجا از توضیحات مفصل و دلایل اینکه هر رنگ با کدام شکل تناسب بیشتری دارد، (به علت ذیق وقت) صرف نظر میکنم. اما اگر دوستان برای هر کدام از این موارد، توضیح خواستند که چرا اینگونه است، من بعداً برای هر مورد در خدمتم)).
مخلص کلام اینکه:
1.مربع بیانگر ماده ساکن است و با رنگ قرمز (یعنی رنگ ماده) سازگاری دارد و وزن و حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.
2. مثلث درخشان نماینده ی تفکر است و با رنگ زرد سازگاری دارد.
3. دایره روحی است با حرکت ابدی و با رنگ آبی منطبق است.
اگر در پی شکل هایی برای رنگ ها ثانویه باشیم؛
4. ذوزنقه را با نارنجی
5. سه گوش های گوی مانند را با سبز
6. و بیضی را با بنفش منطبق خواهیم یافت.
((این گزیده ای از بخش "شکل و رنگ" ایم کتاب بود که تقدیم شما شد)).
درباره ی هر مورد اگر سوالی بود ما هستیم!
سلام
شرمنده بچه ها يكم زدن اين تاپيك دير شد . مسببش هم خودم بودم هم يكي از بچه ها . خودم به خاطر اينكه رو حرف يكي از دوستام حساب كردم و خودم تاپيك رو نزدم و دوستم به خاطر بدقوليش .
فعلا براي شروع تاپيك مطلبي رو آماده كردم . اميدوارم مورد استفاده دوستان قرار بگيره . يادآوري كنم تو اين تاپيك قرار دادن هر گونه مطلب آموزشي و طرح سوال مجاز هستش :
جهان بدون رنگ چه خواهد بود ؟ آمیزه ای کدر و سرد از اشکال عاری از معنای واقعی .
یوهانس ایتن بر این باور است که رنگ زندگی است، زیرا دنیای بدون رنگ، بنظر مرده می رسد.
هر هنرمند برای برقراری ارتباطی مناسب با بیننده ی خود نیاز به یکسری شناختهای خاص از رنگ به همراه دارد.کلید این شناخت در دایره ی رنگ و کنتراستهای هفتگانه ی رنگ است که در این مجموعه مقالات به آنها پرداخته می شود.همچنین مقالاتی در مورد نظریه ی اکسپرسیون رنگ، ارزشهای ذهنی و احساسی که با رنگ بیان شده اند و نظریه ی امپرسیون رنگ که بیشتر به نمودهای رنگ در طبیعت می پردازد و در آخر نظریه ی کمپوزیسیون که در بر گیرنده ی اهداف نظریه ی رنگ برای هنرمند خلاق است بر طبق روال آنها قرار خواهد گرفت.
یوهانس ایتن( 1967-1888) در طول زندگیش به مساله ی رنگ بسیار علاقه مند بود.پس از اتمام تحصیلات در رشته ی آموزگاری، برای نخستین بار از سال 1913 تا 1916، در اشتوتگارت از طریق دایره ی آدولف هولتزل با نظریه ی رنگ آشنا شد.با تلاش هنری خود و نیز مطالعه ی فشرده ی تمامی نظریه های موجود، این نظریه را آزمود و آن را اصلاح نیز کرد.
دایره ی رنگ 12 رنگه : ( طرز کشیدن این دایره برای آموزش نیست بلکه برای این است که متوجه شوید هر رنگ از کجا آمده و نامها نیز اتفاقی نیست.بلکه در مقالات بعدی در مورد کنتراست و غیره به اهمیت آنها پی خماهید برد)
برای آشنایی با دنیای رنگ، دایره ی دوازده رنگه ای را با سه رنگ اصلی زرد، قرمز و آبی درست می کنیم.
همانطور که می دانیم( شاید هم نمی دانیم) هر شخص با دید معمولی می تواند قرمزی را که نه اثری از آبی و نه اثری از زرد، زردی را که نه اثری از سبز و نه اثری از قرمز و آبی ای که نه اثری از سبز و نه اثری از قرمز دارد، تشخیص بدهد.برای آزمایش هر رنگ لازم است که آنرا در زمینه ی خاکستری خنثی مشاهده کنیم.
رنگهای اصلی باید با بیشترین دقت ممکن مشخص شوند.آنها را در مثلثی طوری قرار می دهیم که زرد در گوشه ی بالا و قرمز در گوشه ی پایین سمت راست و آبی در گوشه ی پایین سمت چپ قرار گیرد.
این مثلث را در دایره ی محاط می کنیم شش ضلعی منتظمی در داخل دایره ترسیم می نماییم.در مثلث های متساوی الساقینی که با دو ضلع مجاور یک شش ضلعی به وجود می آیند، رنگی را که از مخلوط دو رنگ اصلی پدید می آید، قرار می دهیم.بدین ترتیب رنگهای ثانویه ی زیر را خواهیم داشت:
زرد+ قرمز= نارنجی
زرد+ آبی= سبز
قرمز+ آبی= بنفش
سه رنگ ثانویه باید با دقت بیشتری ساخته شوند.این رنگها نباید به هیچ یک تز رنگهای تشکیل دهنده ی خود متمایل باشند.
متوجه خواهید شد که دستیابی به رنگهای ثانویه با استفاده از شیوه ی مخلوط کردن کار ساده ای نیست.نارنجی نباید خیلی قرمز یا خیلی زرد باشد، بنفش نباید خیلی قرمز یا خیلی آبی باشد و همینطور سبز هم نباید خیلی زرد یا خیلی آبی باشد.
حال با شعاع مناسبی، بیرون دایره ی اول دایره ی دیگری می کشیم و حلقه ی بین این دو دایره را به 12 قسمت مساوی تقسیم می کنیم.در این حلقه سه رنگ اصلی و ثانویه را در جاهای مناسب خود قرار می دهیم بطوری که بین دو رنگ یک قسمت خالی باقی بماند.
در این جاهای خالی رنگهای ثالثه را قرار می دهیم، هر یک از رنگهای ثالثه از مخلوط یک رنگ اصلی و یک رنگ ثانویه پدید می آید:
زرد+ نارنجی= زرد - نارنجی
قرمز+ نارنجی= قرمز - نارنجی
قرمز+ بنفش= قرمز - بنفش
آبی+ بنفش= آبی - بنفش
آبی+ سبز= آبی - سبز
زرد+ سبز= زرد - سبز
بنابراین دایره ی رنگ منظم 12 رنگه ای ایجاد کرده ایم که در آن هر رنگی جای قطعی خود را دارد.در این دایره ترتیب رنگها همان ترتیب رنگهای قوس قزح( رنگین کمان خودمون) و یا طیف طبیعی نور خورشید است.
نیوتن دایره ی رنگ پیوسته ای ا این نوع را با اضافه کردن ارغوانی به طیف رنگ، در فاطله ی بین قرمز و بنفش بوجود آورد.بنابراین دایره ی رنگ طیفی است که به طور مصنوعی به آن چیزی افزوده شده است.
هر یک از 12 رنگ دایره ی رنگ، فضایی مساوی دارند و رنگهای مکمل در برابر هم و بر روی یک قطر دایره قرار می گیرند( منظور از رنگهای مکمل رنگهایی هستند که از ترکیب آنها در چشم رنگ خاکستری ساخته می شود.چون چشم و مغز انسان خود بخود تمایل به ایجاد تعادل خود می گردد.مثلا اگر به یک مربع سبز نگاه کنید و چشمان خود را ببندید یک مربع قرمز در ذهن خود مشاهده می کنید.این پدیده را کنتراست پی در پی می نامند)
شخص می تواند به دقت هر یک از دوازده رنگ را ببیند و جای رنگ واسطی را به سادگی پیدا کند.
توجه : ممکن است بدلیل کالیبره نبودن مانیتور اینجانب و یا فرمت فایل که بصورت gif سیو شده بعضی رنگها، رنگهای اصلی موجود در دایره ی رنگ نباشند.
اگه دقت کنی دقیقاً تو هیمن صفحه پست 71 نوشتم.
یکی از بهترین کتابها، عناصر رنگ نوشته ی یوهان ایتن هست.
یک کتاب دیگه هم داره به نام هنر رنگ که اونو نخوندم خودم.
ولی اصول پایه ای تو کتاب اولی، به طرز استادانه ای بیان شده. حتماً گیرش بیار بخونش.
با عرض سلام و خسته نباشید به همه ی دوستان.
مطالب رو خوندم و خوب بودن اما تقریبا مباحث اولیه رو بررسی کردین-کمی گسترده تر باشه بهتره.
در آخرین کامنتی که توی این تاپیک نوشته شده اشاره کردین به اینکه علاوه بر سه رنگ زرد، قرمز و آبی " از هر رنگ خالص دیگری نیز می توان در ایجاد این کنتراست-فام- استفاده کرد" . فقط می خواستم بگم که فام یا همون ته رنگ، دلیلیِ که ما با اون می تونیم رنگ آبی رو از زرد مثلا تمییز بدیم. همونطور که اشاره کردین رنگ ها از ترکیب سه رنگ-زرد، قرمز و آبی- به وجود میان، و تنها فقط همین سه رنگ، رنگ های اصلی محسوب میشن پس با این حساب اصولا رنگ های خالص تنها همین سه رنگ هستند و باقی رنگ ها ترکیبی نامیده میشن.
