حرف زدنم نمیاد مصطفی. یکمی حلقم خشک شده. اگه لازم باشه روغن میخورم.
حقیقتش منتظرم. دارم فکر میکنم روش اما خیلی کم پرداخت شده. معنی جالبی میتونه داشته باشه.
دوست نقاشم میگفت هر وقت نقاش بگه کارش تمومه اما به نظر من هنوز جا داره.
راجع به تکنیکش هنوز منتظرتم.
چون شاعرانه شده احساس و آرزومو میگم.
دیدی که اومدم اما هنوز از نوشتن تو اون فضا احساس خوبی ندارم. درسته کار توئه اما ... شاید خودخواه شدم. این چند وقته خیلی با خودم درگیرم. دوست دارم همه فرشته ها به آسمون برگردن و همه فرشته بشن و آسمون رو تجربه کنن. دوست دارم پایانم یه فرشته باشه.
ای خدا ... آیا برگشتم ...؟
یا علی