بنظر من هم تا یک جاهایی حق با شماست و با ایده گرفتن از توضیحات بالای شما مخصوصا اون قسمت که گفتین قسمت سایر هزینه ها طراحی کردم خیلی موافقم. اصلش مشکل تعیین واحد شمارش هست.مایعات لیتر. لبنیات کیلوگرم. و غیره بیشتر با این مساله مشکل دارم که چطور واحد شمارش تعریف بکنم.
بنظر شما منطقی باشه که از کاربر بخواهیم خودش شرح کالا بده خودش قیمت و واحد شمارش تعیین بکنه همه مثلا در یک ادیت باکس و ازش بخواهیم با # اینها را از هم جدا بکنه؟
اگه همچنان به اون برنامه بخش تنخواهش دسترسی دارین یه اسکرین شات کمک بزرگی میکنه
اگه بخواهید تو بخش ثبت هزینه های تنخواه گردان صحبت از کالا و واحد و قیمت بکنید برنامه تون باید هم حسابداری داشته باشه و هم انبار داری و هم مدیریت کالا.
یکوقت هست که تنخواه گردان هزینه کرده ولی جنسی در کار نیست، فرضا هزینه تعمیر یا ارسال چیزی بوده. این دیگه کالا نداره که بخواهید واحد براش بزنید.
یکوقت هم هست که تنخواه گردان 20 قلم کالا براتون خریده، ثبت کردن خرید 20 قلم کالا و رفتنشون تو انبار نیاز به مدیریت فاکتور خرید و مدیریت انبار داره.
در نرم افزار هایی که حسابداری و واحد فروش دارند معمولا یک بخش برای تعریف واحد دارند که از قبل هم تکمیل شده و به ندرت پیش میاد کاربری بخواد واحد جدیدی تعریف کنه، یعنی اگه واحدها رو از قبل و ثابت تعریف کنید و جایی برای ویرایش اش نباشه هم طوری نیست.
برای کالا هم یک بخش تعریف میذارن که نام کالا و واحدش رو مشخص می کنه که میتونه با بخش مدیریت موجودی انبار ترکیب بشه یا مستقل باشه.
برای مورد تنخواه شما هم سه تا بخش جدا است که وقتی هزینه رو ثبت می کنید عملا و هر سه تاش ثبت میشه، ثبت سند حسابداری، ثبت فاکتور انبار و ثبت فاکتور خرید.
یک بخش قسمت سند حسابداری شه که اصولیش اینه که قبلا ثبت کردید که فلان شخص بابت تنخواه گردانی فلان مقدار پول گرفته، که میشه دو تا رکورد حسابداری، که تنخواه آقای فلان اینقدر تومن بدهکار میشه و حساب بانک فلان که پول رو از داخلش دادید طلبکار. دیگه مادامی که آقای تنخواه گردان پولی بهتون پس نده یا پول دیگه ای بهش ندید دیگه بابت هزینه هایی که می کنه کاری با حساب تنخواه گردان ندارید. یه پولی بهش دادید و هر چقدرم خرید کنه پولشو قبلا بهش دادید.
اما بابت هر خرجی که تنخواه گردان میکنه یه سند حسابداری داره بابت هزینه، حسابی که هزینه ها توش ثبت میشه بدهکار میشه. ممکنه بحث کالایی در بین نباشه.
شرحی که برای هزینه می نویسند کلی ئه، کاری به خود اجناس و تعدادش نداره، میگه آقای فلانی بابت بهمان قضیه اینقدر پول خرج کرده، شرح هم صرفا یک متن ئه و مبلغ کل، که حساب هزینه فلان مبلغ بدهکار میشه. مستقیما کاری با کالا و مقدارش و قیمتش نداره.
یک بخش جدا هم مربوط به انبار داری ئه که قیمت خرید برایش مطرح نیست، مساله اینه که چقدر کالا با اون فاکتور اومده تو انبار یا دراومده. فلان کالا ها به مقدار بهمان واحد تو فلان تاریخ رفتن تو انبار یا از انبار در اومدن. اونجا ممکنه تو یه فاکتور بیست تا قلم کالا رو بنویسید و ثبت کنید، تو فاکتور انبار قیمت نیست، فقط مقدار ئه. اصولا انبار دار قیمت هیچ کالایی رو نباید بدونه، نباید بدونه کدوم کالا از بقیه با ارزش تره.
یک بخش هم مربوط به فاکتور خرید یا فروش ئه که فلان کالا به مقدار فلان با قیمت خرید فلان و تخفیف بهمان و مالیات فلان ثبت میشه. اونجا دیگه جزئیات خرید مطرح ئه و باید مشخص بشه که قیمت خرید هر کالا تو اون تاریخ چقدر بوده و چقدر بهش تخفیف یا مالیات تعلق گرفته. تو فاکتور خرید نام فروشنده و شماره فاکتور و کد اقتصادی و ... مطرح میشه که ممکنه بخواهید به یک حساب خاص اون فروشنده در بخش حسابداری ربطش بدید.