یک طرح حرفهای برای بوتیک

[Mahdi]

آقا راميار
يه سوال كوچولو
شما مي خواي با چاپ سيلك اين طرح رو چاپ كني ؟

منتظرم

موفق باشيد
مهدي

 

[babakslt]

عزيز من شرمنده كه نفرستادم راستش تا خالام توجه نكرده بودم كه واسه رو نايلون!!! مي خواي
با اين حساب مهدي راست مي گه مي خواي سيلك بزنين؟


من يكي ديگه مي دم پس قبلي هم نيومد بي خيال آرتين معذرت من مخلصم ولي با اين حال اوني كه طراحي كرده بودم رو ميذارم با اينكه اصلا واسه نايلون نيست

تا بعد


فعلا

 

[Mahdi]

ok
ولي چاپ سيلك اين رو جواب نمي ده
موفق باشيد
مهدي

 

[babakslt]

من كه گفتم واسه سيلك نبود بخونننن آخه


اه ضد خال


فعلا

 

[Ramyar]

راستش براي چاپ سيلك ميخوام

خودتون كه ديگه استاد هستين

از دوستان هم نمي دونم با چه زبوني تشكر كنم

از آبتين جان
بابك عزيز
مهدي آشتياني
و استاد احسان

همتون خيلي با معرفت هستيد

 

[Mandana]

والله بابي از تو هم ناراحت نشدم.يك موردي بود حل شد بابا شماها همهتون به خودتون شك دارين؟!!!
راميار جان شرمنده كه كاري نتونستيم بكنيم اگه يه نمونه ميذاشتي كه چه مدلي ميخواي خيلي راحت تر ميشد!

 

[Ramyar]

شما خيلي كار براي من انجام داديد همين كه زحمت طراحي رو كشيدي خيلي ممنونم

ولي در كل آبتين جان من يك طرح ساده مي خوام

ساده = جذاب

از همتون ممنونم شما زحمت خودتون رو كشيديد

 

[Mandana]

والله چه عرض كنم.هرطور راحتي
موفق باشي برادر

 

[[EHSAN]]

آقا اگه منظورت از اون احسان كه ازش تشكر كردي منم.. بايد بگم كه من كه هيچ كاري نكردم.. فقط يه ذره سر به سر استاد آبتين گذاشتم.. شرمنده !!

 

[[iranhackers.net]]

آقا اين ها كه چاپ شب ميخواد : دي

 

[Ramyar]

متوجه نشدم چه نوع چاپي مي خواد

 

[babakslt]

منظورش شب تاب بود.آقا راميار.
راستي آبتين من از تو معذرت خواستم؟
يادم نمي آد(آخه آلزايمر دارم)

اگر هم كردم ببخشيد نفهميدم معذرت خواهي كردم وگرنه اگه ناراحت هم بشي مهم نيست(شوخي)


فعلا

 

[Mandana]

چرا ناراحت بشم بابي جان؟من از دست كسي تا موقعي كه به چيزهايي كه دوست دارم توهين نكنه ناراحت نميشم اينو مطمئن باشيد.اينجا همه سر به سر من ميذارن اگه ميخواستم ناراحت بشم كلاهم پس معركه بود
هنوز مادر نزاييده كسي كه بتونه منو ناراحت كنه.مطمئن باشيد.در مورد آلزايمر هم اثرات كهولت سنه.احسان جان شما هم خوب كردي.فقط بگم من تا انتقام خودم رو ازتون نگيرم ول كن نيستم.ببينين بعدا چجوري توي پرتون بزنم

الان سايان مياد يقه مون رو ميگيره ما كه در رفتيم