sinahzade
New Member
همه به یاد دارند، سال 2004، روزی که مارک زاکربرگ نابغه به همراه چند تن از دوستانش، شبکه اجتماعی فیس بوک را راهاندازی کرد. فضایی ساده که در آن میتوانستید پروفایل خود را بسازید و با اطلاعات شخصی، آن را تکمیل کنید. سپس، دوستانتان را پیدا کرده و به راحتی از سراسر دنیا با آنها ارتباط برقرار کنید. فیس بوک آمد تا فاصله بین افراد را کمتر کند. تا حدودی هم موفق شد.
پس از پدربزرگ شبکههای اجتماعی، یعنی فیسبوک، یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و ... نیز با اهداف و مزیتهای رقابتی مختلفی روی کار آمدند. یوتیوب زمانی آمد که ابزار مناسبی برای آپلود و استفاده از ویدیو در اینترنت وجود نداشت. او با راهاندازی شبکه اجتماعی منحصربفرد و کارآمد خود، توانست به کمک مرورگر نت اسکیپ، کاربران بسیار زیادی جذب کند. این شبکه اجتماعی اکنون پس از گوگل، بزرگترین موتور جستجوگر دنیا است.
توییتر برای اطلاعرسانی سریعتر به روی کار آمد. هدف ایوان ویلیامز و جک دورسی از راهاندازی شبکه اجتماعی توییتر، ایجاد فضایی بود که هرکس بتواند رسانه خودش شود. سرعت انتشار اخبار و محتوا ناب در توییتر بسیار بالا است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی در این شبکه اجتماعی فعال هستند و حتی تیک آبی آن را نیز گرفتهاند. توییتر اکنون بزرگترین رسانه خبری دنیا به شمار میرود.
زمانی که موبایل و اپلیکیشن در میان مردم جا باز کرد و هرکس با هر میزان پولی توانست یک گوشی موبایل برای خود بخرد، کوین و مایک تصمیم گرفتند شبکه اجتماعی منحصربفردی در بستر موبایل راه بیندازند. اینستاگرام، شبکه اجتماعی برپایه عکس و ویدیو است که محبوبیت بسیار بالایی در میان کاربران ایرانی دارد. بسیاری از بازیگران، مجریها و خوانندهها از اینستاگرام به عنوان تنها راه ارتباطی خودشان با مخاطبان استفاده میکنند.
در این بین، مسائلی پیش آمد که تا حدودی، استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی موجود را زیر سوال برد. نرخ کتابخوانی مردم با وجود اپلیکیشنهای حواس پرت کنی مانند اینستاگرام، توییتر و اسنپ چت، بسیار پایین آمد. از آن طرف، تحقیقاتی به عمل آمد که نشان داد مغز انسان در مواجهه با مقدار زیادی محتوای فان و بیهوده، کارایی خود را تا حدی از دست میدهد و به چیزی عادت میکند که برای سلامتش خوب نیست.
این مسائل با گفته ایوان ویلیامز، موسس توییتر که گفت: ما محتوای آشغال جلوی مردم گذاشتیم، بیشتر قوت گرفت. او بالاخره تصمیم گرفت در سال 2012 پلتفرمی به نام مدیوم به آدرس medium.com راه اندازی کند که در آن به جای 140 کاراکتر، شما میتوانید روزنامهنگاری کنید. روزنامهای که مطالب بسیار بلند، کاربردی و جذابی دارد. نویسندگان، روزنامهنگاران، تحلیلگران و تقریبا همه کسانی که دستی بر قلم دارند، در این شبکه اجتماعی عضو شدند و فعالیت خود را آغاز کردند.
شبکه اجتماعی مداد نیز با الگوگرفتن از مدیوم، توانست جای خود را در میان کاربران ایرانی باز کند. این رسانه اجتماعی، سرویس وبلاگ نویسی مدرنی است که هرکس با هر میزان مهارتی که در نوشتن دارد، میتواند در آن بنویسد و با مخاطبان خود در تعامل باشد.
شبکههای اجتماعی امثال مداد و مدیوم، نسل جدیدی از شبکههای اجتماعی هستند که نه تنها محتوای بیهوده و آشغال جلوی روی مردم نمیگذارند، بلکه نهایت تلاش خود را میکنند تا با تشویق نویسندگان حرفهای، مطالبی را انتشار دهند که بیشترین سود را به خواننده برساند.
پس از پدربزرگ شبکههای اجتماعی، یعنی فیسبوک، یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و ... نیز با اهداف و مزیتهای رقابتی مختلفی روی کار آمدند. یوتیوب زمانی آمد که ابزار مناسبی برای آپلود و استفاده از ویدیو در اینترنت وجود نداشت. او با راهاندازی شبکه اجتماعی منحصربفرد و کارآمد خود، توانست به کمک مرورگر نت اسکیپ، کاربران بسیار زیادی جذب کند. این شبکه اجتماعی اکنون پس از گوگل، بزرگترین موتور جستجوگر دنیا است.
توییتر برای اطلاعرسانی سریعتر به روی کار آمد. هدف ایوان ویلیامز و جک دورسی از راهاندازی شبکه اجتماعی توییتر، ایجاد فضایی بود که هرکس بتواند رسانه خودش شود. سرعت انتشار اخبار و محتوا ناب در توییتر بسیار بالا است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی در این شبکه اجتماعی فعال هستند و حتی تیک آبی آن را نیز گرفتهاند. توییتر اکنون بزرگترین رسانه خبری دنیا به شمار میرود.
زمانی که موبایل و اپلیکیشن در میان مردم جا باز کرد و هرکس با هر میزان پولی توانست یک گوشی موبایل برای خود بخرد، کوین و مایک تصمیم گرفتند شبکه اجتماعی منحصربفردی در بستر موبایل راه بیندازند. اینستاگرام، شبکه اجتماعی برپایه عکس و ویدیو است که محبوبیت بسیار بالایی در میان کاربران ایرانی دارد. بسیاری از بازیگران، مجریها و خوانندهها از اینستاگرام به عنوان تنها راه ارتباطی خودشان با مخاطبان استفاده میکنند.
در این بین، مسائلی پیش آمد که تا حدودی، استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی موجود را زیر سوال برد. نرخ کتابخوانی مردم با وجود اپلیکیشنهای حواس پرت کنی مانند اینستاگرام، توییتر و اسنپ چت، بسیار پایین آمد. از آن طرف، تحقیقاتی به عمل آمد که نشان داد مغز انسان در مواجهه با مقدار زیادی محتوای فان و بیهوده، کارایی خود را تا حدی از دست میدهد و به چیزی عادت میکند که برای سلامتش خوب نیست.
این مسائل با گفته ایوان ویلیامز، موسس توییتر که گفت: ما محتوای آشغال جلوی مردم گذاشتیم، بیشتر قوت گرفت. او بالاخره تصمیم گرفت در سال 2012 پلتفرمی به نام مدیوم به آدرس medium.com راه اندازی کند که در آن به جای 140 کاراکتر، شما میتوانید روزنامهنگاری کنید. روزنامهای که مطالب بسیار بلند، کاربردی و جذابی دارد. نویسندگان، روزنامهنگاران، تحلیلگران و تقریبا همه کسانی که دستی بر قلم دارند، در این شبکه اجتماعی عضو شدند و فعالیت خود را آغاز کردند.
شبکه اجتماعی مداد نیز با الگوگرفتن از مدیوم، توانست جای خود را در میان کاربران ایرانی باز کند. این رسانه اجتماعی، سرویس وبلاگ نویسی مدرنی است که هرکس با هر میزان مهارتی که در نوشتن دارد، میتواند در آن بنویسد و با مخاطبان خود در تعامل باشد.
شبکههای اجتماعی امثال مداد و مدیوم، نسل جدیدی از شبکههای اجتماعی هستند که نه تنها محتوای بیهوده و آشغال جلوی روی مردم نمیگذارند، بلکه نهایت تلاش خود را میکنند تا با تشویق نویسندگان حرفهای، مطالبی را انتشار دهند که بیشترین سود را به خواننده برساند.