arminAnim
کاربر متخصص
سلام به همه دوستان.
مدت هاست که موضوعی بعنوان "کنتراست" در انیمیشن فکرم رو مشغول کرده -شاید بیشتر از سه سال - که خودم شخصا جایی ندیدم بهش اشاره بشه و دوست داشتم با علاقمندان انیمیشن هم درمیون بگذارم و از طرفی هممطمئن نبودم این کار رو بکنم چون اطلاعاتم کافی نیست و شاید هم با بعضی هاش (یا حتا همش!) آشنایی داشته باشید اما نکته ای ز ِحُسن ِ لیلی ، هرچند کوچک، شاید راه گشای خیلی ها باشه. تا جایی که الان به ذهنم می رسه خواهم نوشت و هر زمان که نکته ای پیدا کردم بصورت پیوست و اصلاحیه به این پُست اضافه خواهم کرد.
از مدیر محترم فروم درخواست می کنم که اگر (و صرفا اگر!) این مطلب مفید بود اون رو در دسته بندی مهم قرار بده تا افراد علاقمند بیشتری بتونن ازش استفاده کنن. سپاس.
مفهوم کنتراست پیوند ِ تنگاتنگی با مفهوم اغراق داره و در نظر ِ من کنتراست همون اغراقه . اما اگر این دو مفهوم انقدر بهم نزدیک هستند پس چرا دارم بصورت جداگانه بهش می پردازم؟ به این دلیل که مفهوم اغراق عموما درست درک نمیشه و مورد سو برداشت قرار می گیره. و اغراق بدون کنتراست عموما به بیراهه می ره و خاصیت خودش رو از دست میده . نکته ی دیگری که دوست دارم بدونید اینه که کنتراست یک مفهوم کلی در انیمیشن هست. یعنی فقط شامل حرکت نمیشه. از داستان در بر میگیره تا طراحی و می رسه به حرکت. همینطور که جلو میرم سعی میکنم مثال های مناسبی هم براش پیدا کنم تا منظورم ملموس تر باشه و راحت تر درک بشه. البته درکش سخت نیست بلکه درونی کردن و استفاده از اونه که سخت هست.
کنتراست: خود کنتراست اولین مفاهیمی که در ذهن ما زنده می کنه ، مفاهیم ِ تضاد، تفاوت ، فاصله ی سیاه و سفید و یا فاصله ی هر جز متفاوت و گاها متضاد و ... هست. اما این مفهوم رو چطوری با انیمیشن مرتبط میکنیم ؟
نظر والت دیزنی راجع به انیمیشن : والت دیزنی یک جمله راجع به انیمیشن داره که خیلی طول کشید تا من اون رو درک کردم؛ " ما در انیمیشن ، در اصل کاریکاتور رو به حرکت در میاریم" یا منظورش همینه که انیمیشن کاریکاتور ِ متحرکه. اولین برداشتی که از این جمله می شه اینه که خوب یعنی یک کاراکتر بصورت کاریکاتوری طراحی میشه و بعد انیماتوری میشه. درصورتی که اگر به کارهای خود دیزنی نگاه کنیم ،مثلا همون سفید برفی، می بینیم که انسانها در اون کار -ملکه و خود سفید برفی - کاملا رئال طراحی شدن و حرکاشون هم حتا رئال هست. این رو گفتم تا به این برسم که منظور والت دیزنی از کاریکاتور منظور عمیق تر و کلی تری هست. یعنی کاریکاتور یک مشخصه و یک خصوصیت اصلی داره که به انیمیشن تامیم داده می شه. برای درک ِ این جمله ی دیزنی باید بفهیم خاصیت کاریکاتور چه چیزی هست. خوب همه می دونیم عنصر اصلی ِ کاریکاتور همون اغراق هست، اما این اغراقه که اشتباه برداشت و تعبیر میشه. درک عموم افراد از اغراق (یا کاریکاتور) بزرگ نمایی و زیاد کردن هر چیزی هست، خصوصا در انیماتوری، انیماتور ها عموما این رو اشتباه می گیرن. اما این کاملا غلطه! اغراق یعنی "بزرگتر کردن ِ عناصر ِ بزرگ و کوچکتر کردن ِ عناصر ِ کوچک." به عبارتی اغراق یعنی زیاد کردن فاصله اجزا ِ متناقض، از جمله فاصله ی بزرگ و کوچک، کوتاه و بلند، سریع و کند، زیاد و کم ، قوی و ضعیف، باهوش و احمق و الی آخر... با این تعریف حالا می بینید که مفهوم کنتراست خود نمایی می کنه. شما وقتی کنتراست مانیتورتون رو دستکاری میکنید یا در فوتوشاپ کنتراست تصویری رو تغییر میدید یعنی در اصل دارید "فاصله ی بین سیاه و سفید" رو تغییر می دید، نه اینکه همه چیز رو سفیدتر یا سیاه تر کنید. چون این دومی دیگه کنتراست نیست بلکه "روشنایی" یا "Brightness" هست که ما باهاش کاری نداریم. با این تعریف، حالا اگه دوباره به مفهوم اغراق نگاه کنید می بینید که اغراق بدون کنتراس بی معناست. وقتی یک کاریکاتوریست می خواد طراحی بکنه،اگر همه چیز رو به یک اندازه بزرگ یا کوچک بکنه در اصل هیچ کاری نکرده! فقط یک تصویر رو بزرگتر کرده و وقت خودش رو هدر داده. پس کاریکاتور یعنی همون پیدا کردن تفاوت ها و اغراق در فاصله ی اون ها.
مثال ِ خوبی که الان به ذهنم می رسه تا بتونم اغراق، کنتراست و انیمیشن رو یکجا نشون بدم، انیمیشن ِ شگفت انگیزان -مقایسه ی آقای شگفت انگیز و آقای رئیس- هست. در این مثال اولین چیزی که به چشم میاد، کنتراست در ظاهر آقای شگفت انگیز و آقای رئیس هست. آقای شگفت انگیز با ظاهری درشت و هیکلی ، در برابر فردی با قد کوتاه و لاغر مردنی. اما این کنتراست به اینجا ختم نمی شه. آقای شگفت انگیزان فردیه که می خواد به همه کمک بکنه، به فکر همه است و آخرین چیزی که توجه می کنه خودشه، ولی رئیسش بجز خودش و شرکتش به هیچ کسی فکر نمی کنه. آقای شگفت انگیز فردی بیخیال و ریلکسه که همه چیز رو سرسری میگیره، اما رئیسش...! از مقایسه ی آقای شگفت انگیر و رئیس که بگذریم، در طول کار به کنتراست های بیشتری می رسیم. همین که آقای شگفت انگیز فردی سوپرقهرمان و درشت هیکله که الان باید بین مردم عادی زندگی بکنه خودش نوعی کنتراست هست. فضاهای کاری ِ تنگ و بسته و نامناسب برای هیکل آقای شگفت انگیز، ماشین ِ کوچیکش که به زور توی اون جاش می شه در در محیط خانواده هم، کسی که قبلا دنیا رو نجات میداده حالا از پس مدیریت خانواده ی خودش بر نمیاد. آقای شگفت انگیز با همسرش یعنی الستی گرل - هلن - هم کنتراست داره. هلن فردی منعطفه اما آقای شگفت انگیز کله شق و یک دنده. تمام اختلاف نظر ها و سوتفاهم های این دو کاراکتر در طول کار نوعی از کنتراست هست که در این انیمیشن به نحو تحسین برانگیزی رعایت شده و این اثر رو به یک اثر بی نظیر تبدیل کرده. آقا من نتونستم این عکس رو بصورت بزرگ توی پُستم قرار بدم یکی بگه چطوری میشه !
وقتی که ما در کارمون به اغراق روی میاریم ، هدفمون اینه که یکسری خصوصیاتی که مدنظرمون هست بیشتر برجسته و دیده بشه تا به چشم بیاد. یکی از مهمترین شیوه های برجسته کردن خصوصیت مورد نظر، برجسته کردن سمت و سوی مخالف اون هست. عکس یک ساختمون رو در نظر بگیرید، اگر کنار این ساختمون هیچ ساختمان دیگری نباشه، مشخص نمی شه اندازه ی اون چقدر هست اما به محض اینکه کنار سایر ساختمان ها قرار می گیره تخمین بهتری از سایز اون به دست میاد، اما این تخمین هنوز هم بهترین نیست چرا که ما نمی دونیم نسبت کلی ِ اینا چقدر هست. برای همینه که بچه های معماری توی طراحی هاشون از اشل ِ انسان استفاده می کنن تا اندازه هاشون رو در مقایسه با انسان نشون بدن و مفهوم درست انتقال پیدا کنه. چرا که اندازه ی انسان برای ما آشنا ترین اندازه هست. این جمله ی معروف رو احتمالا شنیدین که در داستان نویسی و قهرمان سازی گفته می شه ، اگر می خواید قهرمانی قوی داشته باشید، باید ضد قهرمانتون رو قوی کنید. این مورد توی فیلم بتمن- شوالیه تاریکی خیلی بارز هست چرا که جوکر دشمن بتمن بسیار باهوش و زرنگه که بتمن برای شکست دادنش همیشه با مشکل روبروئه و همین نکته هست که وقتی بتمن پیروز می شه بسیار تاثیرگذار و هیجان برانگیزه- البته اگر از شکست خوردن جوکر ناراحت نشید!- . تمام این موارد، مثال هایی از کنتراست و ارتباط اون با اغراق هست که شما می تونید در جنبه های مختلف انیمیشن یا سینما یا هنر ببینید.
به نظر من مفهوم کنتراست یک مفهوم عمیق و بنیادیه که برای ارائه ی کاری خوب و جذاب درک کردن و رعایت اون الزامی هست و مطالبی که خوندین حاصل تحلیل و توجه چند سال من به این موضوع هست.
فعلا نکاتی که به ذهنم می رسید همین ها بود! امیدارم تکراری نبوده باشه. سعی می کنم این بحث رو ادامه بدم ، چون به خودم هم کمک می کنه تا یک سری مباحث برام یادآوری بشه. پس فعلا تا بعد...
پ.ن : اگر دوستان مطالب مرتبطی دارند یا رفرنسی که به این موضوع پرداخته باشه در اختیار من هم قرار بدن. اگر انگلیسی هم بود اشکال نداره، سعی میکنم چکیده مطالبش رو در ادامه ی این مطلب بگنجونم. ( 10 اردیبهشت 1392)
پ.ن در مورد پ.ن قبلی ! : خوب دوستان زیرآب ِ این مطلب خورده شد! البته واسه من، نه شما! یکی از دوستان زحمت کشیدن و رفرنسی به زبان اصلی معرفی کرد که در اون به کنتراست اشاره شده. خبر بدش واسه من اینه که قبل از من یکی دیگه هم به این نکته پی برده ! و خبر خوبش واسه شما اینه که به زودی با یک سری نکات تازه برمیگردم. از Zero.Animator عزیز هم تشکر می کنم ،هرچند که دیگه مجیدآنلاین نمیاد و این مطلب رو نمی خونه (از بس اذیتش کردین...) فعلا تا بعد...
( 15 اردیبهشت 1392)
مدت هاست که موضوعی بعنوان "کنتراست" در انیمیشن فکرم رو مشغول کرده -شاید بیشتر از سه سال - که خودم شخصا جایی ندیدم بهش اشاره بشه و دوست داشتم با علاقمندان انیمیشن هم درمیون بگذارم و از طرفی هممطمئن نبودم این کار رو بکنم چون اطلاعاتم کافی نیست و شاید هم با بعضی هاش (یا حتا همش!) آشنایی داشته باشید اما نکته ای ز ِحُسن ِ لیلی ، هرچند کوچک، شاید راه گشای خیلی ها باشه. تا جایی که الان به ذهنم می رسه خواهم نوشت و هر زمان که نکته ای پیدا کردم بصورت پیوست و اصلاحیه به این پُست اضافه خواهم کرد.
از مدیر محترم فروم درخواست می کنم که اگر (و صرفا اگر!) این مطلب مفید بود اون رو در دسته بندی مهم قرار بده تا افراد علاقمند بیشتری بتونن ازش استفاده کنن. سپاس.
مفهوم کنتراست پیوند ِ تنگاتنگی با مفهوم اغراق داره و در نظر ِ من کنتراست همون اغراقه . اما اگر این دو مفهوم انقدر بهم نزدیک هستند پس چرا دارم بصورت جداگانه بهش می پردازم؟ به این دلیل که مفهوم اغراق عموما درست درک نمیشه و مورد سو برداشت قرار می گیره. و اغراق بدون کنتراست عموما به بیراهه می ره و خاصیت خودش رو از دست میده . نکته ی دیگری که دوست دارم بدونید اینه که کنتراست یک مفهوم کلی در انیمیشن هست. یعنی فقط شامل حرکت نمیشه. از داستان در بر میگیره تا طراحی و می رسه به حرکت. همینطور که جلو میرم سعی میکنم مثال های مناسبی هم براش پیدا کنم تا منظورم ملموس تر باشه و راحت تر درک بشه. البته درکش سخت نیست بلکه درونی کردن و استفاده از اونه که سخت هست.
کنتراست: خود کنتراست اولین مفاهیمی که در ذهن ما زنده می کنه ، مفاهیم ِ تضاد، تفاوت ، فاصله ی سیاه و سفید و یا فاصله ی هر جز متفاوت و گاها متضاد و ... هست. اما این مفهوم رو چطوری با انیمیشن مرتبط میکنیم ؟
نظر والت دیزنی راجع به انیمیشن : والت دیزنی یک جمله راجع به انیمیشن داره که خیلی طول کشید تا من اون رو درک کردم؛ " ما در انیمیشن ، در اصل کاریکاتور رو به حرکت در میاریم" یا منظورش همینه که انیمیشن کاریکاتور ِ متحرکه. اولین برداشتی که از این جمله می شه اینه که خوب یعنی یک کاراکتر بصورت کاریکاتوری طراحی میشه و بعد انیماتوری میشه. درصورتی که اگر به کارهای خود دیزنی نگاه کنیم ،مثلا همون سفید برفی، می بینیم که انسانها در اون کار -ملکه و خود سفید برفی - کاملا رئال طراحی شدن و حرکاشون هم حتا رئال هست. این رو گفتم تا به این برسم که منظور والت دیزنی از کاریکاتور منظور عمیق تر و کلی تری هست. یعنی کاریکاتور یک مشخصه و یک خصوصیت اصلی داره که به انیمیشن تامیم داده می شه. برای درک ِ این جمله ی دیزنی باید بفهیم خاصیت کاریکاتور چه چیزی هست. خوب همه می دونیم عنصر اصلی ِ کاریکاتور همون اغراق هست، اما این اغراقه که اشتباه برداشت و تعبیر میشه. درک عموم افراد از اغراق (یا کاریکاتور) بزرگ نمایی و زیاد کردن هر چیزی هست، خصوصا در انیماتوری، انیماتور ها عموما این رو اشتباه می گیرن. اما این کاملا غلطه! اغراق یعنی "بزرگتر کردن ِ عناصر ِ بزرگ و کوچکتر کردن ِ عناصر ِ کوچک." به عبارتی اغراق یعنی زیاد کردن فاصله اجزا ِ متناقض، از جمله فاصله ی بزرگ و کوچک، کوتاه و بلند، سریع و کند، زیاد و کم ، قوی و ضعیف، باهوش و احمق و الی آخر... با این تعریف حالا می بینید که مفهوم کنتراست خود نمایی می کنه. شما وقتی کنتراست مانیتورتون رو دستکاری میکنید یا در فوتوشاپ کنتراست تصویری رو تغییر میدید یعنی در اصل دارید "فاصله ی بین سیاه و سفید" رو تغییر می دید، نه اینکه همه چیز رو سفیدتر یا سیاه تر کنید. چون این دومی دیگه کنتراست نیست بلکه "روشنایی" یا "Brightness" هست که ما باهاش کاری نداریم. با این تعریف، حالا اگه دوباره به مفهوم اغراق نگاه کنید می بینید که اغراق بدون کنتراس بی معناست. وقتی یک کاریکاتوریست می خواد طراحی بکنه،اگر همه چیز رو به یک اندازه بزرگ یا کوچک بکنه در اصل هیچ کاری نکرده! فقط یک تصویر رو بزرگتر کرده و وقت خودش رو هدر داده. پس کاریکاتور یعنی همون پیدا کردن تفاوت ها و اغراق در فاصله ی اون ها.
مثال ِ خوبی که الان به ذهنم می رسه تا بتونم اغراق، کنتراست و انیمیشن رو یکجا نشون بدم، انیمیشن ِ شگفت انگیزان -مقایسه ی آقای شگفت انگیز و آقای رئیس- هست. در این مثال اولین چیزی که به چشم میاد، کنتراست در ظاهر آقای شگفت انگیز و آقای رئیس هست. آقای شگفت انگیز با ظاهری درشت و هیکلی ، در برابر فردی با قد کوتاه و لاغر مردنی. اما این کنتراست به اینجا ختم نمی شه. آقای شگفت انگیزان فردیه که می خواد به همه کمک بکنه، به فکر همه است و آخرین چیزی که توجه می کنه خودشه، ولی رئیسش بجز خودش و شرکتش به هیچ کسی فکر نمی کنه. آقای شگفت انگیز فردی بیخیال و ریلکسه که همه چیز رو سرسری میگیره، اما رئیسش...! از مقایسه ی آقای شگفت انگیر و رئیس که بگذریم، در طول کار به کنتراست های بیشتری می رسیم. همین که آقای شگفت انگیز فردی سوپرقهرمان و درشت هیکله که الان باید بین مردم عادی زندگی بکنه خودش نوعی کنتراست هست. فضاهای کاری ِ تنگ و بسته و نامناسب برای هیکل آقای شگفت انگیز، ماشین ِ کوچیکش که به زور توی اون جاش می شه در در محیط خانواده هم، کسی که قبلا دنیا رو نجات میداده حالا از پس مدیریت خانواده ی خودش بر نمیاد. آقای شگفت انگیز با همسرش یعنی الستی گرل - هلن - هم کنتراست داره. هلن فردی منعطفه اما آقای شگفت انگیز کله شق و یک دنده. تمام اختلاف نظر ها و سوتفاهم های این دو کاراکتر در طول کار نوعی از کنتراست هست که در این انیمیشن به نحو تحسین برانگیزی رعایت شده و این اثر رو به یک اثر بی نظیر تبدیل کرده. آقا من نتونستم این عکس رو بصورت بزرگ توی پُستم قرار بدم یکی بگه چطوری میشه !
وقتی که ما در کارمون به اغراق روی میاریم ، هدفمون اینه که یکسری خصوصیاتی که مدنظرمون هست بیشتر برجسته و دیده بشه تا به چشم بیاد. یکی از مهمترین شیوه های برجسته کردن خصوصیت مورد نظر، برجسته کردن سمت و سوی مخالف اون هست. عکس یک ساختمون رو در نظر بگیرید، اگر کنار این ساختمون هیچ ساختمان دیگری نباشه، مشخص نمی شه اندازه ی اون چقدر هست اما به محض اینکه کنار سایر ساختمان ها قرار می گیره تخمین بهتری از سایز اون به دست میاد، اما این تخمین هنوز هم بهترین نیست چرا که ما نمی دونیم نسبت کلی ِ اینا چقدر هست. برای همینه که بچه های معماری توی طراحی هاشون از اشل ِ انسان استفاده می کنن تا اندازه هاشون رو در مقایسه با انسان نشون بدن و مفهوم درست انتقال پیدا کنه. چرا که اندازه ی انسان برای ما آشنا ترین اندازه هست. این جمله ی معروف رو احتمالا شنیدین که در داستان نویسی و قهرمان سازی گفته می شه ، اگر می خواید قهرمانی قوی داشته باشید، باید ضد قهرمانتون رو قوی کنید. این مورد توی فیلم بتمن- شوالیه تاریکی خیلی بارز هست چرا که جوکر دشمن بتمن بسیار باهوش و زرنگه که بتمن برای شکست دادنش همیشه با مشکل روبروئه و همین نکته هست که وقتی بتمن پیروز می شه بسیار تاثیرگذار و هیجان برانگیزه- البته اگر از شکست خوردن جوکر ناراحت نشید!- . تمام این موارد، مثال هایی از کنتراست و ارتباط اون با اغراق هست که شما می تونید در جنبه های مختلف انیمیشن یا سینما یا هنر ببینید.
به نظر من مفهوم کنتراست یک مفهوم عمیق و بنیادیه که برای ارائه ی کاری خوب و جذاب درک کردن و رعایت اون الزامی هست و مطالبی که خوندین حاصل تحلیل و توجه چند سال من به این موضوع هست.
فعلا نکاتی که به ذهنم می رسید همین ها بود! امیدارم تکراری نبوده باشه. سعی می کنم این بحث رو ادامه بدم ، چون به خودم هم کمک می کنه تا یک سری مباحث برام یادآوری بشه. پس فعلا تا بعد...
پ.ن : اگر دوستان مطالب مرتبطی دارند یا رفرنسی که به این موضوع پرداخته باشه در اختیار من هم قرار بدن. اگر انگلیسی هم بود اشکال نداره، سعی میکنم چکیده مطالبش رو در ادامه ی این مطلب بگنجونم. ( 10 اردیبهشت 1392)
پ.ن در مورد پ.ن قبلی ! : خوب دوستان زیرآب ِ این مطلب خورده شد! البته واسه من، نه شما! یکی از دوستان زحمت کشیدن و رفرنسی به زبان اصلی معرفی کرد که در اون به کنتراست اشاره شده. خبر بدش واسه من اینه که قبل از من یکی دیگه هم به این نکته پی برده ! و خبر خوبش واسه شما اینه که به زودی با یک سری نکات تازه برمیگردم. از Zero.Animator عزیز هم تشکر می کنم ،هرچند که دیگه مجیدآنلاین نمیاد و این مطلب رو نمی خونه (از بس اذیتش کردین...) فعلا تا بعد...
( 15 اردیبهشت 1392)
آخرین ویرایش: