H-assan
Well-Known Member
شهروندان ديجيتالي!
مجيد كياماري
در خبرها آمده بود كه كميسيون لوايح دولت قصد دارد پيش نويس لايحه اي تحت عنوان «قانون آزادي اطلاعات» را پس از تصويب در هيئت دولت به مجلس بفرستد و قاعدتا پس از جنجال هاي مقدماتي- كه متاسفانه جزو سنت عده اي از دولتمردان شده- تصويب آن را از مجلس بخواهد.
همان گونه كه مخالفت با موضوع اعزام دختران دانشجوي مجرد به خارج از كشور به معني ممانعت از تحصيل قشر عظيمي ازاقشار جامعه تبليغ شد وعدم تصويب لايحه منع شكنجه به عنوان طرفداري نظام از شكنجه زندانيان محسوب شد و نظر منفي نسبت به لوايح دوقلو به معني سنگ اندازي براي پيشبرد امور رياست جمهوري نام گرفت، پيشاپيش واضح است نظام جمهوري اسلامي و يا مجلس اصولگراي هفتم به مخالفت با آزادي و جريان آزاد اطلاعات متهم خواهند شد.
با نيم نگاهي به مواد اين لايحه و توجه به اهداف طراحان آن كاملا روشن خواهد شد كه منظور از آزادي اطلاعات چيست!
در گذشته هاي نه چندان دور به افرادي كه در كوچه پس كوچه هاي شهر بدون هيچ هدفي حركت مي كردند «ولگرد» مي گفتند و اين شهروندان محترم در نگاه اطرافيان به عنوان يك عنصر طرد شده و بي خاصيت شناخته مي شدند. اما در عصر حاضر با نزديك شدن مسافت ها و در دسترس قرار داشتن ابزارهاي مدرن اطلاع رساني، اين افراد به عنوان «وب گرد» شناخته مي شوند، البته با همان خصوصيات بالا.
اين شهروندان ديجيتالي كه فقط عنوان ولگردي را با وبگردي عوض كرده اند، تمام اوقات خود را به وبلاگ نويسي، ارسال نامه هاي الكترونيكي، گفتگوهاي ديجيتالي شركت در جشنواره هاي وبلاگي، سخنراني در همايش هاي جامعه اطلاعاتي و النهايه نوشتن لايحه آزادي اطلاعات مي گذرانند.اگر نظرات مطرح شده در پنجمين كنفرانس دو سالانه انجمن بين المللي مطالعات ايران كه در ماه گذشته در واشنگتن برگزار شد و در آن جهاني سازي، تحولات فرهنگي ايران، حقوق زنان و وبلاگ هاي ايران به عنوان ابزار دموكراسي مورد بحث و بررسي قرار گرفت را با مطالب و نظرات مطرح شده در جشنواره جوانان، وبلاگ ها و جامعه اطلاعاتي كه با اختلاف دو هفته در تهران برگزار شد، تطبيق دهيم و از مطالعه آنچه كه در اين دو نشست مهم(!) گذشته است، متوجه خواهيم شد كه خاستگاه ارايه پيش نويس اين لايحه چيست؟
اگر وبلاگ نويسي را كه سطحي ترين ابزار توليد اطلاعات بوده و بخش اعظم آن را نيز داستان هاي عشقي و توصيف صحنه هاي مبتذل اشغال كرده، محور جشنواره وبلاگ هاي در تهران و جلسات كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران در واشنگتن بدانيم، به بي هويتي و بي خاصيتي لايحه مذكور پي مي بريم كه متاسفانه كميسيون لوايح دولت وقت خود را صرف آن كرده و در آينده نزديك به مجلس ارايه خواهد شد.
مسئولين محترم «IT» بدانند رشد جامعه و رسيدن به سطح مطلوب جامعه اطلاعاتي به توليد اطلاعات بستگي دارد آنهم در سطح علمي، فني و دانشگاهي، نه در سطح توليد اطلاعات كوچه بازاري تحت عنوان وبلاك
لطفاً به عبارت زير توجه كنيد.
-«خوي وبلاگ ها اين است كه ملك پدري هيچ كس نيست و همه با هر نوع افكاري مي توانند در آن بنويسند.»(1)
-«وبلاگ نويسي در ايران رشد داشته، تا جايي كه مجموعه جريان حاكميت احساس مي كند بايد آن را به رسميت بشناسد و اين يك قدم خير است.»(2)
-«در كشوري كه روزنامه ها هر روز در خطر توقيف و خودسانسوري و كنترل اند ويژگي كنترل ناپذيري و ساختار دموكراتيك و بلاگ ها، اين رسانه را به جرياني آزاد براي تبادل افكار و انديشه ها بدل كرده است.(3)
-«با توقيف بيش از صد روزنامه و نشريه در ايران و محدوديت هاي چاپ كتاب بسياري از روزنامه نگاران و نويسندگان ايراني به اين رسانه روي آورده اند. زنان آزادي هاي اجتماعي خود را در اين رسانه جستجو مي كنند. آنها مي توانند براي خود بازاريابي كنند! و كانالي براي برطرف كردن نيازهاي اجتماعي آنان است و محدوديت هاي خود را در اين رسانه جبران مي كنند.»(4)
آيا از اين جملات قصار نمي توان متوجه شد كه هدف از ارايه لايحه آزادي اطلاعات چيست
منبع : سايت ayaran
مجيد كياماري
در خبرها آمده بود كه كميسيون لوايح دولت قصد دارد پيش نويس لايحه اي تحت عنوان «قانون آزادي اطلاعات» را پس از تصويب در هيئت دولت به مجلس بفرستد و قاعدتا پس از جنجال هاي مقدماتي- كه متاسفانه جزو سنت عده اي از دولتمردان شده- تصويب آن را از مجلس بخواهد.
همان گونه كه مخالفت با موضوع اعزام دختران دانشجوي مجرد به خارج از كشور به معني ممانعت از تحصيل قشر عظيمي ازاقشار جامعه تبليغ شد وعدم تصويب لايحه منع شكنجه به عنوان طرفداري نظام از شكنجه زندانيان محسوب شد و نظر منفي نسبت به لوايح دوقلو به معني سنگ اندازي براي پيشبرد امور رياست جمهوري نام گرفت، پيشاپيش واضح است نظام جمهوري اسلامي و يا مجلس اصولگراي هفتم به مخالفت با آزادي و جريان آزاد اطلاعات متهم خواهند شد.
با نيم نگاهي به مواد اين لايحه و توجه به اهداف طراحان آن كاملا روشن خواهد شد كه منظور از آزادي اطلاعات چيست!
در گذشته هاي نه چندان دور به افرادي كه در كوچه پس كوچه هاي شهر بدون هيچ هدفي حركت مي كردند «ولگرد» مي گفتند و اين شهروندان محترم در نگاه اطرافيان به عنوان يك عنصر طرد شده و بي خاصيت شناخته مي شدند. اما در عصر حاضر با نزديك شدن مسافت ها و در دسترس قرار داشتن ابزارهاي مدرن اطلاع رساني، اين افراد به عنوان «وب گرد» شناخته مي شوند، البته با همان خصوصيات بالا.
اين شهروندان ديجيتالي كه فقط عنوان ولگردي را با وبگردي عوض كرده اند، تمام اوقات خود را به وبلاگ نويسي، ارسال نامه هاي الكترونيكي، گفتگوهاي ديجيتالي شركت در جشنواره هاي وبلاگي، سخنراني در همايش هاي جامعه اطلاعاتي و النهايه نوشتن لايحه آزادي اطلاعات مي گذرانند.اگر نظرات مطرح شده در پنجمين كنفرانس دو سالانه انجمن بين المللي مطالعات ايران كه در ماه گذشته در واشنگتن برگزار شد و در آن جهاني سازي، تحولات فرهنگي ايران، حقوق زنان و وبلاگ هاي ايران به عنوان ابزار دموكراسي مورد بحث و بررسي قرار گرفت را با مطالب و نظرات مطرح شده در جشنواره جوانان، وبلاگ ها و جامعه اطلاعاتي كه با اختلاف دو هفته در تهران برگزار شد، تطبيق دهيم و از مطالعه آنچه كه در اين دو نشست مهم(!) گذشته است، متوجه خواهيم شد كه خاستگاه ارايه پيش نويس اين لايحه چيست؟
اگر وبلاگ نويسي را كه سطحي ترين ابزار توليد اطلاعات بوده و بخش اعظم آن را نيز داستان هاي عشقي و توصيف صحنه هاي مبتذل اشغال كرده، محور جشنواره وبلاگ هاي در تهران و جلسات كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران در واشنگتن بدانيم، به بي هويتي و بي خاصيتي لايحه مذكور پي مي بريم كه متاسفانه كميسيون لوايح دولت وقت خود را صرف آن كرده و در آينده نزديك به مجلس ارايه خواهد شد.
مسئولين محترم «IT» بدانند رشد جامعه و رسيدن به سطح مطلوب جامعه اطلاعاتي به توليد اطلاعات بستگي دارد آنهم در سطح علمي، فني و دانشگاهي، نه در سطح توليد اطلاعات كوچه بازاري تحت عنوان وبلاك
لطفاً به عبارت زير توجه كنيد.
-«خوي وبلاگ ها اين است كه ملك پدري هيچ كس نيست و همه با هر نوع افكاري مي توانند در آن بنويسند.»(1)
-«وبلاگ نويسي در ايران رشد داشته، تا جايي كه مجموعه جريان حاكميت احساس مي كند بايد آن را به رسميت بشناسد و اين يك قدم خير است.»(2)
-«در كشوري كه روزنامه ها هر روز در خطر توقيف و خودسانسوري و كنترل اند ويژگي كنترل ناپذيري و ساختار دموكراتيك و بلاگ ها، اين رسانه را به جرياني آزاد براي تبادل افكار و انديشه ها بدل كرده است.(3)
-«با توقيف بيش از صد روزنامه و نشريه در ايران و محدوديت هاي چاپ كتاب بسياري از روزنامه نگاران و نويسندگان ايراني به اين رسانه روي آورده اند. زنان آزادي هاي اجتماعي خود را در اين رسانه جستجو مي كنند. آنها مي توانند براي خود بازاريابي كنند! و كانالي براي برطرف كردن نيازهاي اجتماعي آنان است و محدوديت هاي خود را در اين رسانه جبران مي كنند.»(4)
آيا از اين جملات قصار نمي توان متوجه شد كه هدف از ارايه لايحه آزادي اطلاعات چيست
منبع : سايت ayaran