Salar
Active Member
به نظر شما، خصوصيات يك CIO[1] Chief Information Officer) مدير انفورماتيك) چيست؟ يك CIO حرفهاي در قرن بيست و يكم چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟ اين نوشتار، ديدگاههايMark Polansky، مدير عامل شركتKorn/Ferry و عضو گروه فناوريهاي پيشرفتهي آن شركت، را ارايه ميدهد.
صفت دهم: توانايي استخدام، پرورش و نگهداري بهترين متخصصان و حرفهاي هاي IT.
جاي بسي تعجب است كه اين ويژگي بسيار مهم و تعيين كننده، از مجموعه خصوصيات بايستهي يك CIO توانمند در رديف اول الويتها قرار نميگيرد و شگفتآورتر اينكه گاهي به طور كل ناديده گرفته ميشود. من، خود، از كساني هستم كه يه اين ويژگي به چشم يك الويت مينگرم و موضوع جذب، پرورش و ساخت و پرداخت كاركنان درجه يك و عالي از وظايف اصلي من است. در نتيجه، به طور معمول، از ديد منCIO هايي بالاترين امتياز را ميگيرند كه هنگام مصاحبه با من، در اين زمينه، به شكلي خودجوش و خودكار شهامت و ارزش خود را به اثبات برسانند.
صفت نهم: تجربههاي بين المللي و جهاني.
اين ويژگي، تا پيش از ده تا پانزده سال پيش در اين فهرست نبود. به موازات رشد تمايل شركتها در گوشه و كنار جهان به حضور در عرصههاي بينالمللي و فرامرزي و ارتباطات فرامليتي و همكاريهاي گستردهي شركتها در سطح جهاني، از CIOهاي رده بالا، انتظار ميرود با فرهنگهاي مختلف آشنايي داشته باشند و با احترام به رسم و سنتهاي فرامرزي، در انجام كسب و كار و ارتباطات كاري بينالمللي توانا باشند. در بيشتر مواقع، دانش و تجربه دربارهي يك بازار خاص، يك زبان خارجي و آشنايي تخصصي با يك كشور، يك محدودهي جغرافيايي و فرهنگ، از ويژگيهاي مهم يك CIO به شمار مي رود.
صفت هشتم: دانش و تجربه تخصصي از يك صنعت خاص.
براي يك CIO، افزون بر بينش كلي حرفهاي، داشتن تخصص در يك زمينهي خاص كاري مانند بانكداري، بيمه، خردهفروشي و مانند آن، بسيار ضروري است. اينگونه تخصصهاي عمومي و خصوصي باعث ميشود كهCIO بتواند در زمينههاي جديد كاري با توجه به ايدههاي قبلي خود، به ايدههاي جديد دست يابد و بتواند وظايف جديد خود را به بهترين شكل ممكن انجام دهد.
صفت هفت: توانايي خلق و مديريت تغييرات.
در دنياي جديد كسب و كار، از آن هنگام كه تغييرپذير كردن مديران به جاي جايهجايي آنها بهترين راه ايجاد تغييرات شناخته شد، اين راه حل نه تنها دربارهيCIO ها، كه براي تك تك كاركنان به كاربرده شده است. قابليت تغيير در تك تك كاركنان، اصلي ثابت شده و اولين فاز از فرآيند ايجاد تغييرات است. فاز دوم؛ يعني ايجاد تغييرات، يكي از وظايف اساسي مديران ارشد بخشهاي مختلف سازمان و از جملهCIO هاست. ديگر به سختي ميتوان پذيرفت كه اگر نياز به ايجاد تغيير در بخش فناوريهاي پيشرفته و انفورماتيك وجود دارد، راه حل آن تغيير CIO باشد. نه! سازمانها و شركتها، بيشترين تلاش خود را براي استخدام خلاقترين و انعطافپذيرترين مديران ارشد و مياني ميكنند تا مجبور به تعويض و جابهجايي مداوم آنها نباشند. توانايي ايجاد تغييرات در فرايندهاي عملياتي و کسب و کار سازمانها از يك سو و ايجاد تغييرات در كارآيي و رقابتپذيري سازمان از سوي ديگر، از ديگر صفاتي است كه CIOها نيز بايد از آن برخوردار باشند. بازمهندسي فرايندهاي كسب و كار،يا BPR، (Business Process Reengineering) و پيشرفت دايمي فرآيندها، ياCPI، (Continuous Process Improvement)، به ويژه در شرايط اقتصادي سختتر، از درگيريهاي ذهني CEOها (مدير اجرايي Chief Executive Officer) است.
صفت ششم: تواناييها و مهارتهاي عالي روابط عمومي.
توانايي تشريح جز به جز و به توضيح دقيق يك خط مشي، نظر، تفكر يا حتا يك حس، آن هم به شفافترين حالت ممكن، يك «بايد» از مجموعه ويژگيهاي CIO است. به اين ويژگي، بايد توانايي خوب گوش دادن، خوب مذاكره كردن، خوب قانع كردن و همچنين ثابت قدم بودن را افزود. توانايي نگارش، ارتباطات كلامي تك به تك و توانايي ايراد سخنراني، از ديگر ويژگيهاي يك CIO است.
صفت پنجم: مهارتهاي مديريتي
توانايي ومهارت رهبري و هدايت افراد و كاركنان، پروژهها، منابع، بودجهها، فروشندگان و ديگر شركاي كاري يك ضرورت است. توانايي تعيين الويتها، در زمان تعيين شده و منطبق با منابع، از ويژگيهاي حياتي يك CIO توانمند است.
صفت چهارم: مهارتهاي ارتباطي درون سازماني
تا آن هنگام كه CEOها و COO ها (مدير عملياتي Chief Operative Officer ) به دنبال يك CIOي مناسب هستند، چه براي يك سمت جديد، چه براي جايگزيني، ارتباط و وابستگي ضعيف كاري بين CIO با ديگر مديران ردهي C(CEO, CIO,COO و CFO (Chief Financial Officer يا مدير مالي)) و مديران بخشهاي مياني سازمان، يك ضعف مهم و رايجترين عامل در مردود شدن نامزدهاي پست CIO به حساب ميآيد. اين مهارت حتا تا برقراري ارتباط با مشتريان، عرضهكنندگان و شركاي زنجيرهي عرضه، تعميم پيدا ميكند. بنا نهادن چنين همبستگي درون سازماني مستلزم ارتباطات شخصي با سطوح مختلف است كه از طريق درك و فهم متقابل، ارتباطات و اطمينان بين تك تك افراد امكانپذير است.
صفت سوم: واقع بيني در كسب و كار
از ديدگاه مديريت ارشد سازمان و ديگر همتايانش، بزرگترين نقص مديران ارشد IT نداشتن درك صحيح از ماهيت كسب وكار است؛ چه در يك زمينهي ويژه از كسب و كار و چه در كسب وكار عام. CIO هايي كه اهل چالش يا تلاش نيستند و يا توانايي گسترش دانش خود را در صنعتي كه با آن درگير هستند، ندارند و يا نميتوانند خطمشيهاي كسب و كار شركت، مدل عملياتي، اهداف كسب ارزش، موقعيت بازار و رقابت را به درستي درك كنند، از آنجا كه در خلق «ارزش» براي سازمان خود ناتوان هستند، محكوم به شكست ميشوند. به طور مشابه، آشنايي پايهاي با اصول ومباني حسابداري، مديريت مالي، مديريت زنجيرهي عرضه(Supply Chain Management , SCM)، بازاريابي، فروش و كانالهاي توزيع سنتي و آنلاين، از ملزومات موفقيت مديران ارشد به شمار ميرود.
صفت دوم: تخصص در الويتبندي فناوريهايي كه براي سازمان مزيت ايجاد ميكنند.
اين قابليت، از توانمنديهاي تخصصي براي گزينش يكCIO به شمار ميرود. جنبههاي بسيار تخصصي فناوري كه يك CIO بايد به طور نسبي بر آنها تسلط داشته باشد عبارت است از: ERP (Enterprise Resource Planning)، زيرساختهاي وب (Web Infrastructure)، تجارت الكترونيك (E.commerce)، (Customer Relationship Management) CRM، پايگاه دادهها(Data warehouse) و غيره.
و دست آخر مهمترين و اصلي ترين قابليت يك CIO: رهبري (Leadership)
تمام صفات يك رهبري شايسته بايد در مدير انفورماتيك متجلي باشد. وسعت ديد در زمينهي كاري، انعطافپذيري، شور و انرژي، الهامپذيري، هوش وذكاوت، اعتماد به نفس، مثبتانديشي، خلاقيت، هدفمندي، حامي بودن، ياريگري، آرمانگرايي، قابليت رشد و ترقي، خطرپذيري، اعتماد و اطمينان دادن به ديگران، مشوق بودن و غيره، همه از صفاتي است كه يك رهبر بايد داشته باشد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - براي مطالعهي بيشتر در مورد مديران انفورماتيك يا CIO ها ر.ك. به مقالات "تحول در نقش CIO ها و CTO ها"، آرشيو مقالات وب سايت شركت همكاران سيستم www.systemgroup.net ، 14/5/83،"CIO يا مدير انفورماتيك"، بخش آرشيو مقالات وب سايت شركت همكاران سيستم، در تاريخ 4/6/83 و يا روزنامهي دنياي اقتصاد، شمارههاي 458 و459 در تاريخ 19/5/83، «تحول در نقش CIO ها و CTO ها»، صفحهي 22، شماره 475،8/6/83 ، «مديران انفورماتيك به سطوح بالاي مديريتي راه مي يابند»، صفحهي 9 ، شمارهي 483 ،18/6/83 ، «CIO يا مدير انفورماتيك»، صفحه 11.
----
نويسنده : Mark Polansky
مترجم : شاهين گلستاني (كارشناس ارشد علوم اقتصادي)
ناشر : همكاران سيستم
صفت دهم: توانايي استخدام، پرورش و نگهداري بهترين متخصصان و حرفهاي هاي IT.
جاي بسي تعجب است كه اين ويژگي بسيار مهم و تعيين كننده، از مجموعه خصوصيات بايستهي يك CIO توانمند در رديف اول الويتها قرار نميگيرد و شگفتآورتر اينكه گاهي به طور كل ناديده گرفته ميشود. من، خود، از كساني هستم كه يه اين ويژگي به چشم يك الويت مينگرم و موضوع جذب، پرورش و ساخت و پرداخت كاركنان درجه يك و عالي از وظايف اصلي من است. در نتيجه، به طور معمول، از ديد منCIO هايي بالاترين امتياز را ميگيرند كه هنگام مصاحبه با من، در اين زمينه، به شكلي خودجوش و خودكار شهامت و ارزش خود را به اثبات برسانند.
صفت نهم: تجربههاي بين المللي و جهاني.
اين ويژگي، تا پيش از ده تا پانزده سال پيش در اين فهرست نبود. به موازات رشد تمايل شركتها در گوشه و كنار جهان به حضور در عرصههاي بينالمللي و فرامرزي و ارتباطات فرامليتي و همكاريهاي گستردهي شركتها در سطح جهاني، از CIOهاي رده بالا، انتظار ميرود با فرهنگهاي مختلف آشنايي داشته باشند و با احترام به رسم و سنتهاي فرامرزي، در انجام كسب و كار و ارتباطات كاري بينالمللي توانا باشند. در بيشتر مواقع، دانش و تجربه دربارهي يك بازار خاص، يك زبان خارجي و آشنايي تخصصي با يك كشور، يك محدودهي جغرافيايي و فرهنگ، از ويژگيهاي مهم يك CIO به شمار مي رود.
صفت هشتم: دانش و تجربه تخصصي از يك صنعت خاص.
براي يك CIO، افزون بر بينش كلي حرفهاي، داشتن تخصص در يك زمينهي خاص كاري مانند بانكداري، بيمه، خردهفروشي و مانند آن، بسيار ضروري است. اينگونه تخصصهاي عمومي و خصوصي باعث ميشود كهCIO بتواند در زمينههاي جديد كاري با توجه به ايدههاي قبلي خود، به ايدههاي جديد دست يابد و بتواند وظايف جديد خود را به بهترين شكل ممكن انجام دهد.
صفت هفت: توانايي خلق و مديريت تغييرات.
در دنياي جديد كسب و كار، از آن هنگام كه تغييرپذير كردن مديران به جاي جايهجايي آنها بهترين راه ايجاد تغييرات شناخته شد، اين راه حل نه تنها دربارهيCIO ها، كه براي تك تك كاركنان به كاربرده شده است. قابليت تغيير در تك تك كاركنان، اصلي ثابت شده و اولين فاز از فرآيند ايجاد تغييرات است. فاز دوم؛ يعني ايجاد تغييرات، يكي از وظايف اساسي مديران ارشد بخشهاي مختلف سازمان و از جملهCIO هاست. ديگر به سختي ميتوان پذيرفت كه اگر نياز به ايجاد تغيير در بخش فناوريهاي پيشرفته و انفورماتيك وجود دارد، راه حل آن تغيير CIO باشد. نه! سازمانها و شركتها، بيشترين تلاش خود را براي استخدام خلاقترين و انعطافپذيرترين مديران ارشد و مياني ميكنند تا مجبور به تعويض و جابهجايي مداوم آنها نباشند. توانايي ايجاد تغييرات در فرايندهاي عملياتي و کسب و کار سازمانها از يك سو و ايجاد تغييرات در كارآيي و رقابتپذيري سازمان از سوي ديگر، از ديگر صفاتي است كه CIOها نيز بايد از آن برخوردار باشند. بازمهندسي فرايندهاي كسب و كار،يا BPR، (Business Process Reengineering) و پيشرفت دايمي فرآيندها، ياCPI، (Continuous Process Improvement)، به ويژه در شرايط اقتصادي سختتر، از درگيريهاي ذهني CEOها (مدير اجرايي Chief Executive Officer) است.
صفت ششم: تواناييها و مهارتهاي عالي روابط عمومي.
توانايي تشريح جز به جز و به توضيح دقيق يك خط مشي، نظر، تفكر يا حتا يك حس، آن هم به شفافترين حالت ممكن، يك «بايد» از مجموعه ويژگيهاي CIO است. به اين ويژگي، بايد توانايي خوب گوش دادن، خوب مذاكره كردن، خوب قانع كردن و همچنين ثابت قدم بودن را افزود. توانايي نگارش، ارتباطات كلامي تك به تك و توانايي ايراد سخنراني، از ديگر ويژگيهاي يك CIO است.
صفت پنجم: مهارتهاي مديريتي
توانايي ومهارت رهبري و هدايت افراد و كاركنان، پروژهها، منابع، بودجهها، فروشندگان و ديگر شركاي كاري يك ضرورت است. توانايي تعيين الويتها، در زمان تعيين شده و منطبق با منابع، از ويژگيهاي حياتي يك CIO توانمند است.
صفت چهارم: مهارتهاي ارتباطي درون سازماني
تا آن هنگام كه CEOها و COO ها (مدير عملياتي Chief Operative Officer ) به دنبال يك CIOي مناسب هستند، چه براي يك سمت جديد، چه براي جايگزيني، ارتباط و وابستگي ضعيف كاري بين CIO با ديگر مديران ردهي C(CEO, CIO,COO و CFO (Chief Financial Officer يا مدير مالي)) و مديران بخشهاي مياني سازمان، يك ضعف مهم و رايجترين عامل در مردود شدن نامزدهاي پست CIO به حساب ميآيد. اين مهارت حتا تا برقراري ارتباط با مشتريان، عرضهكنندگان و شركاي زنجيرهي عرضه، تعميم پيدا ميكند. بنا نهادن چنين همبستگي درون سازماني مستلزم ارتباطات شخصي با سطوح مختلف است كه از طريق درك و فهم متقابل، ارتباطات و اطمينان بين تك تك افراد امكانپذير است.
صفت سوم: واقع بيني در كسب و كار
از ديدگاه مديريت ارشد سازمان و ديگر همتايانش، بزرگترين نقص مديران ارشد IT نداشتن درك صحيح از ماهيت كسب وكار است؛ چه در يك زمينهي ويژه از كسب و كار و چه در كسب وكار عام. CIO هايي كه اهل چالش يا تلاش نيستند و يا توانايي گسترش دانش خود را در صنعتي كه با آن درگير هستند، ندارند و يا نميتوانند خطمشيهاي كسب و كار شركت، مدل عملياتي، اهداف كسب ارزش، موقعيت بازار و رقابت را به درستي درك كنند، از آنجا كه در خلق «ارزش» براي سازمان خود ناتوان هستند، محكوم به شكست ميشوند. به طور مشابه، آشنايي پايهاي با اصول ومباني حسابداري، مديريت مالي، مديريت زنجيرهي عرضه(Supply Chain Management , SCM)، بازاريابي، فروش و كانالهاي توزيع سنتي و آنلاين، از ملزومات موفقيت مديران ارشد به شمار ميرود.
صفت دوم: تخصص در الويتبندي فناوريهايي كه براي سازمان مزيت ايجاد ميكنند.
اين قابليت، از توانمنديهاي تخصصي براي گزينش يكCIO به شمار ميرود. جنبههاي بسيار تخصصي فناوري كه يك CIO بايد به طور نسبي بر آنها تسلط داشته باشد عبارت است از: ERP (Enterprise Resource Planning)، زيرساختهاي وب (Web Infrastructure)، تجارت الكترونيك (E.commerce)، (Customer Relationship Management) CRM، پايگاه دادهها(Data warehouse) و غيره.
و دست آخر مهمترين و اصلي ترين قابليت يك CIO: رهبري (Leadership)
تمام صفات يك رهبري شايسته بايد در مدير انفورماتيك متجلي باشد. وسعت ديد در زمينهي كاري، انعطافپذيري، شور و انرژي، الهامپذيري، هوش وذكاوت، اعتماد به نفس، مثبتانديشي، خلاقيت، هدفمندي، حامي بودن، ياريگري، آرمانگرايي، قابليت رشد و ترقي، خطرپذيري، اعتماد و اطمينان دادن به ديگران، مشوق بودن و غيره، همه از صفاتي است كه يك رهبر بايد داشته باشد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - براي مطالعهي بيشتر در مورد مديران انفورماتيك يا CIO ها ر.ك. به مقالات "تحول در نقش CIO ها و CTO ها"، آرشيو مقالات وب سايت شركت همكاران سيستم www.systemgroup.net ، 14/5/83،"CIO يا مدير انفورماتيك"، بخش آرشيو مقالات وب سايت شركت همكاران سيستم، در تاريخ 4/6/83 و يا روزنامهي دنياي اقتصاد، شمارههاي 458 و459 در تاريخ 19/5/83، «تحول در نقش CIO ها و CTO ها»، صفحهي 22، شماره 475،8/6/83 ، «مديران انفورماتيك به سطوح بالاي مديريتي راه مي يابند»، صفحهي 9 ، شمارهي 483 ،18/6/83 ، «CIO يا مدير انفورماتيك»، صفحه 11.
----
نويسنده : Mark Polansky
مترجم : شاهين گلستاني (كارشناس ارشد علوم اقتصادي)
ناشر : همكاران سيستم