PhonieX
مدیر انجمن <A href="forum.majidonline.com/forums/6
تلهکام دهم علاوه بر مديران و کارشناسان مخابراتي ايران و مردم عادي، امسال مهمانان ويژهاي هم داشت. زوجهاي خوشبختي که بعضيهايشان براي انتخاب سفره عقد و تشريفات مراسم عروسي به نمايشگاه ميرفتند، سري هم به مخابراتيها ميزدند.
امسال تلهکام از الکامپ جدا شد تا در جنجاليترين روزهاي نمايشگاه بينالمللي تهران، تنها باشد؛ تنهايي که در تعداد بازديدکنندگان نيز به چشم آمد و حتي دو اپراتور تلفنهمراه با حدود 45 ميليون مشترک، نتوانستند آن را جبران کنند.
اما موضوع مهم امسال، تنهايي تلهکام، غيبت مديران عامل دو اپراتور تلفن همراه و حتي اجاره يک سالن کامل توسط همراه اوليها نبود.
موضوع، تسويه حسابي بود که در روز دوم نمايشگاه به جنگي تمام عيار تبديل شد. شايد از همان روز اول و جريانهاي افتتاحيه همه بايد ميفهميدند که تلهکام دهم با دورههاي قبلي فرق دارد.
سالي که نکوست
در همان روز اول، خبرنگاران ساعتي را منتظر ورود وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات براي افتتاح نمايشگاه ماندند. اين اولين مراسم افتتاحيه رضا تقيپور بود که به نظر هم نميرسد کسي از آن راضي باشد.
تقيپور آمد، در حالي که محافظانش تلاش بسياري ميکردند او را از گزند هر اتفاقي در امان بدارند. اتفاقي که معلوم نبود چه ميتوانست باشد و چرا پيش از اين براي وزراي قبلي رخ نداده بود. همين پارسال بود که محمد سليماني در روزهاي ابتدايي آذر ماه به نمايشگاه بينالمللي تهران رفت و تلهکام و الکامپ را جداگانه افتتاح کرد. گرچه با سرعت بسياري بين غرفهها دويد، اما جايگاهي هم براي گفتوگو با خبرنگاران تعيين شده بود که به سادگي اصحاب رسانه بتوانند دورش حلقه بزنند و سوال بپرسند. يکي دو باري هم محافظ وزير، بيسر و صدا و خيلي مودبانه از خبرنگاران خواست، پشت سر وزير نروند. اما اينبار، محافظان وزير جديد با ديدن خبرنگاران، نگران جان او شدند و تلاش کردند فاصله تقيپور و خبرنگاران را هرچه بيشتر کنند؛ تلاشي که چندان هم مفيد فايده نبود.
قبل از آنکه وزير به جايگاه مخصوص برسد، روابط عمومي خيلي زود خط قرمزها را مشخص کرد. خطوطي که معلوم نشد از جانب وزير تعيين شدهاند يا روابط عمومي تشخيص داده نزديک شدن به آنها ممنوع است. البته خبرنگاران هم تا حدودي همراهي کردند و کسي از موضوع پارازيتها حرفي نزد. اما بالاخره يک نفر وارد حريم ممنوعه شد و از محدوديت پهناي باند اينترنت براي مشترکان خانگي پرسيد. اينجا بود که مديرکل روابط عمومي وزارتخانه لب ورچيد و با چشم و ابرو تلاش کرد به آن خبرنگار بفهماند نبايد اين سوال را مطرح کند. اما ديگر دير شده بود. تقيپور به سوالها پاسخ گفت و در برابر اعتراض مطبوعاتيها به رفتار روابط عمومي از آنها خواست انتقادات و پيشنهادات خود را مطرح کنند. اما به کجا و چگونه؟
ولي همه آنچه در روز اول گذشت، تنها موج کوچکي بود در برابر سونامي روز دوم.
صبح روز دوم
صبح روز دوم نمايشگاه، وقتي غرفهداران براي حضور در محل کار خود به نمايشگاه بينالمللي تهران رفتند، با درهاي بسته مواجه شدند. خيلي زود، مديران و خبرنگاران و مردم نيز به جمع آنها پيوستند تا به اتفاق، شاهد نادرترين رخداد تاريخ نمايشگاه بينالمللي تهران باشند.
روز واقعه
ارديبهشت ماه امسال وقتي محمود احمدي نژاد تصميم گرفت شرکت سهامي نمايشگاههاي بينالمللي تهران را بابت رد ديون دولت به سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح واگذار کند، هيچگاه گمان نميکرد اتفاقي در حد و اندازههاي آنچه يکشنبه هفته پيش رخداد، در انتظارش باشد.
انتشار خبر واگذاري نمايشگاه به ساتا، خيلي زود با واکنش منفي بخش خصوصي روبهرو شد و حتي اتاق بازرگاني استان تهران هياتي را براي پيگيري موضوع، تشکيل داد. همه نگاهها به سمت وزارت بازرگاني رفت که ميتوانست متهم اصلي اين مساله باشد، اما اين وزارتخانه که آن روزها سيد مسعود ميرکاظمي را در راس خود ميديد، از موضوع ابراز بياطلاعي کرد. شايد فعالان بخش خصوصي در آن زمان خيلي هم سخنان وزارت بازرگاني را باور نکرده بودند، اما گذشت زمان نشان داد اهالي ساختمان همسايه سفارت عراق، راست ميگفتند.
يک هفته پيش از آغاز نمايشگاه تلهکام، اولين نشانههاي بحران آشکار شد. وزارت بازرگاني و ساتا در يک روز، دو مديرعامل براي شرکت سهامي نمايشگاهها معرفي کردند. اين مساله چنان عجيب بود که شب نشده، خبرگزاري مهر به نقل از منابع آگاه اعلام کرد احمدينژاد واگذاري نمايشگاه به ساتا را لغو کرده است. فرداي آن روز اين خبر تاييد شد و گرچه ساتا با انتشار متن معامله انجام شده ميان وزارت اقتصاد و دارايي و خود، تلاش کرد خبر را بياثر کند، اما نتوانست.
اما عليرغم انتشار اين خبر و تاييد آن از سوي رييس هيات عامل سازمان خصوصيسازي، عباس قليزاده همچنان به عنوان مديرعامل منصوب شده از سوي ساتا در نمايشگاه بينالمللي تهران، حضور مييافت تا آنکه روز يکشنبه اول آذر 1388 فرا رسيد.
صبح آن روز درهاي نمايشگاه بسته شد و همگان گمان کردند کار، کار ساتاييها است. حتي خبرگزاريهاي رسمي هم همين گمان را منعکس کردند، اما اينطور نبود و وزارت بازرگاني درها را بسته بود تا کار را يکسره کند.
خبرهايي که به بيرون نمايشگاه ميرسيد، چندان اميدوارکننده نبود اما شنيدهها از زخمي شدن حداقل يک نفر به ضرب چاقو حکايت داشت.
بعد از دو ساعت، سرانجام درها باز شدند ولي ساختمان اداري نمايشگاه همچنان بسته ماند. ساعتي بعد، بر همگان آشکار شد. عباس قليزاده- مديرعامل شرکت نمايشگاههاي بينالمللي تهران- (منصوب شده از سوي ساتا) توسط حراست وزارت بازرگاني به بيرون از نمايشگاه منتقل شده بود و حال نمايشگاه در دست وزارت بازرگاني بود.
به دنبال اين اتفاقات، ساتا همچنان خود را مالک نمايشگاه معرفي کرد و اما کاظم اکبرپور- مديرعامل نمايشگاههاي بينالمللي تهران- (منصوب شده از سوي وزارت بازرگاني) به خبرگزاري مهر، گفت: کار در نمايشگاه هم اکنون روال عادي خود را دارد و حتي يک نفر هم از نيروهاي سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح (ساتا) در حال حاضر در نمايشگاه حضور ندارند.
به دنبال اتفاقات روز يکشنبه و سخنان مسوولان وزارت بازرگاني، مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح لازم ديد در جمع خبرنگاران سخن بگويد.
سردار ميگويد
سردار سرتيپ دوم پاسدار حسين دقيقي- مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح- در جمع خبرنگاران، گفت: من فرمانده جنگ بودم. حالا يکي دوتا کوچولو جلوي ما را بگيرند، برايم سخت بود. من در زمان جنگ در کردستان فرمانده بودم. اگر امروز مقاومت نکرديم، چون نميخواستيم درگير شويم. به هر ترتيب همه اينها ثبت شده و تاريخ قضاوت ميکند...
او گفت: ما که چاقوکشي نديديم، اما اين حرکتها يعني چي؟ ما بايد چه کار ميکرديم؟ بايد 150 نفر آدم جمع ميکرديم و جواب ميداديم؟ البته با تماس مسوولان قرار شد نيروهاي ما نمايشگاه را بدون هيچگونه درگيري ترک کنند. ما معتقد بوديم اين مشکل نبايد از طريق انتظامي حل شود.
سردار دقيقي ادامه داد: ما قصد درگيري نداشتيم و حرکت ما برخلاف آنچه تصور ميشد که جزو نيروهاي مسلح هستيم و لشگرکشي ميکنيم، ضدتشنج بود و از نيروها خواستيم درگير نشوند. اگرچه کتک خورديم اما هيچ نگفتيم. به بچهها گفتم نشان دهيد که بازاري هستيد و درست عمل کنيد. راهحل هر موضوعي را از طريق خودش پيگيري ميکنيم. دقيقي افزود؛ برخلاف آنچه در برخي رسانهها تيتر کردند، اين حراست وزارت بازرگاني بود که با حدود 100 تا 150 نفر به نمايشگاه آمدند و حرکتهايي را انجام دادند اما تدبير ما در برابر اين حرکتها آن بود که به هيچ عنوان درگير نشويم، تا تنش برطرف شود. وزارت بازرگاني با افرادي که آورده بود، درهاي نمايشگاه را بستند و اجازه ندادند مردم تا دو ساعت وارد نمايشگاه شوند.
موجها خوابيدهاند
به هر صورت داستان نمايشگاه تلهکام امسال به اتمام رسيد؛ داستاني که شايد تا مدتها نقل محافل باشد. اما به نظر ميرسد اگر دعوا بر سر مالکيت نمايشگاه تا اين حد بالا نميگرفت، تلهکام امسال چندان هم در خبرها نميآمد. گويي همگان ميدانستند در روزهايي که هواي تهران ناگهان سرد شد، بخاري از تلهکام بلند نخواهد شد. اين موضوع را ميتوان در نوع رفتار مديران ارتباطي کشور نيز مشاهده کرد. مديرعامل همراه اول در بزرگترين رويداد مخابراتي ايران به حج رفت و مديرعامل ايرانسل به زيارت عتبات عاليات.
منبع
امسال تلهکام از الکامپ جدا شد تا در جنجاليترين روزهاي نمايشگاه بينالمللي تهران، تنها باشد؛ تنهايي که در تعداد بازديدکنندگان نيز به چشم آمد و حتي دو اپراتور تلفنهمراه با حدود 45 ميليون مشترک، نتوانستند آن را جبران کنند.
اما موضوع مهم امسال، تنهايي تلهکام، غيبت مديران عامل دو اپراتور تلفن همراه و حتي اجاره يک سالن کامل توسط همراه اوليها نبود.
موضوع، تسويه حسابي بود که در روز دوم نمايشگاه به جنگي تمام عيار تبديل شد. شايد از همان روز اول و جريانهاي افتتاحيه همه بايد ميفهميدند که تلهکام دهم با دورههاي قبلي فرق دارد.
سالي که نکوست
در همان روز اول، خبرنگاران ساعتي را منتظر ورود وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات براي افتتاح نمايشگاه ماندند. اين اولين مراسم افتتاحيه رضا تقيپور بود که به نظر هم نميرسد کسي از آن راضي باشد.
تقيپور آمد، در حالي که محافظانش تلاش بسياري ميکردند او را از گزند هر اتفاقي در امان بدارند. اتفاقي که معلوم نبود چه ميتوانست باشد و چرا پيش از اين براي وزراي قبلي رخ نداده بود. همين پارسال بود که محمد سليماني در روزهاي ابتدايي آذر ماه به نمايشگاه بينالمللي تهران رفت و تلهکام و الکامپ را جداگانه افتتاح کرد. گرچه با سرعت بسياري بين غرفهها دويد، اما جايگاهي هم براي گفتوگو با خبرنگاران تعيين شده بود که به سادگي اصحاب رسانه بتوانند دورش حلقه بزنند و سوال بپرسند. يکي دو باري هم محافظ وزير، بيسر و صدا و خيلي مودبانه از خبرنگاران خواست، پشت سر وزير نروند. اما اينبار، محافظان وزير جديد با ديدن خبرنگاران، نگران جان او شدند و تلاش کردند فاصله تقيپور و خبرنگاران را هرچه بيشتر کنند؛ تلاشي که چندان هم مفيد فايده نبود.
قبل از آنکه وزير به جايگاه مخصوص برسد، روابط عمومي خيلي زود خط قرمزها را مشخص کرد. خطوطي که معلوم نشد از جانب وزير تعيين شدهاند يا روابط عمومي تشخيص داده نزديک شدن به آنها ممنوع است. البته خبرنگاران هم تا حدودي همراهي کردند و کسي از موضوع پارازيتها حرفي نزد. اما بالاخره يک نفر وارد حريم ممنوعه شد و از محدوديت پهناي باند اينترنت براي مشترکان خانگي پرسيد. اينجا بود که مديرکل روابط عمومي وزارتخانه لب ورچيد و با چشم و ابرو تلاش کرد به آن خبرنگار بفهماند نبايد اين سوال را مطرح کند. اما ديگر دير شده بود. تقيپور به سوالها پاسخ گفت و در برابر اعتراض مطبوعاتيها به رفتار روابط عمومي از آنها خواست انتقادات و پيشنهادات خود را مطرح کنند. اما به کجا و چگونه؟
ولي همه آنچه در روز اول گذشت، تنها موج کوچکي بود در برابر سونامي روز دوم.
صبح روز دوم
صبح روز دوم نمايشگاه، وقتي غرفهداران براي حضور در محل کار خود به نمايشگاه بينالمللي تهران رفتند، با درهاي بسته مواجه شدند. خيلي زود، مديران و خبرنگاران و مردم نيز به جمع آنها پيوستند تا به اتفاق، شاهد نادرترين رخداد تاريخ نمايشگاه بينالمللي تهران باشند.
روز واقعه
ارديبهشت ماه امسال وقتي محمود احمدي نژاد تصميم گرفت شرکت سهامي نمايشگاههاي بينالمللي تهران را بابت رد ديون دولت به سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح واگذار کند، هيچگاه گمان نميکرد اتفاقي در حد و اندازههاي آنچه يکشنبه هفته پيش رخداد، در انتظارش باشد.
انتشار خبر واگذاري نمايشگاه به ساتا، خيلي زود با واکنش منفي بخش خصوصي روبهرو شد و حتي اتاق بازرگاني استان تهران هياتي را براي پيگيري موضوع، تشکيل داد. همه نگاهها به سمت وزارت بازرگاني رفت که ميتوانست متهم اصلي اين مساله باشد، اما اين وزارتخانه که آن روزها سيد مسعود ميرکاظمي را در راس خود ميديد، از موضوع ابراز بياطلاعي کرد. شايد فعالان بخش خصوصي در آن زمان خيلي هم سخنان وزارت بازرگاني را باور نکرده بودند، اما گذشت زمان نشان داد اهالي ساختمان همسايه سفارت عراق، راست ميگفتند.
يک هفته پيش از آغاز نمايشگاه تلهکام، اولين نشانههاي بحران آشکار شد. وزارت بازرگاني و ساتا در يک روز، دو مديرعامل براي شرکت سهامي نمايشگاهها معرفي کردند. اين مساله چنان عجيب بود که شب نشده، خبرگزاري مهر به نقل از منابع آگاه اعلام کرد احمدينژاد واگذاري نمايشگاه به ساتا را لغو کرده است. فرداي آن روز اين خبر تاييد شد و گرچه ساتا با انتشار متن معامله انجام شده ميان وزارت اقتصاد و دارايي و خود، تلاش کرد خبر را بياثر کند، اما نتوانست.
اما عليرغم انتشار اين خبر و تاييد آن از سوي رييس هيات عامل سازمان خصوصيسازي، عباس قليزاده همچنان به عنوان مديرعامل منصوب شده از سوي ساتا در نمايشگاه بينالمللي تهران، حضور مييافت تا آنکه روز يکشنبه اول آذر 1388 فرا رسيد.
صبح آن روز درهاي نمايشگاه بسته شد و همگان گمان کردند کار، کار ساتاييها است. حتي خبرگزاريهاي رسمي هم همين گمان را منعکس کردند، اما اينطور نبود و وزارت بازرگاني درها را بسته بود تا کار را يکسره کند.
خبرهايي که به بيرون نمايشگاه ميرسيد، چندان اميدوارکننده نبود اما شنيدهها از زخمي شدن حداقل يک نفر به ضرب چاقو حکايت داشت.
بعد از دو ساعت، سرانجام درها باز شدند ولي ساختمان اداري نمايشگاه همچنان بسته ماند. ساعتي بعد، بر همگان آشکار شد. عباس قليزاده- مديرعامل شرکت نمايشگاههاي بينالمللي تهران- (منصوب شده از سوي ساتا) توسط حراست وزارت بازرگاني به بيرون از نمايشگاه منتقل شده بود و حال نمايشگاه در دست وزارت بازرگاني بود.
به دنبال اين اتفاقات، ساتا همچنان خود را مالک نمايشگاه معرفي کرد و اما کاظم اکبرپور- مديرعامل نمايشگاههاي بينالمللي تهران- (منصوب شده از سوي وزارت بازرگاني) به خبرگزاري مهر، گفت: کار در نمايشگاه هم اکنون روال عادي خود را دارد و حتي يک نفر هم از نيروهاي سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح (ساتا) در حال حاضر در نمايشگاه حضور ندارند.
به دنبال اتفاقات روز يکشنبه و سخنان مسوولان وزارت بازرگاني، مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح لازم ديد در جمع خبرنگاران سخن بگويد.
سردار ميگويد
سردار سرتيپ دوم پاسدار حسين دقيقي- مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح- در جمع خبرنگاران، گفت: من فرمانده جنگ بودم. حالا يکي دوتا کوچولو جلوي ما را بگيرند، برايم سخت بود. من در زمان جنگ در کردستان فرمانده بودم. اگر امروز مقاومت نکرديم، چون نميخواستيم درگير شويم. به هر ترتيب همه اينها ثبت شده و تاريخ قضاوت ميکند...
او گفت: ما که چاقوکشي نديديم، اما اين حرکتها يعني چي؟ ما بايد چه کار ميکرديم؟ بايد 150 نفر آدم جمع ميکرديم و جواب ميداديم؟ البته با تماس مسوولان قرار شد نيروهاي ما نمايشگاه را بدون هيچگونه درگيري ترک کنند. ما معتقد بوديم اين مشکل نبايد از طريق انتظامي حل شود.
سردار دقيقي ادامه داد: ما قصد درگيري نداشتيم و حرکت ما برخلاف آنچه تصور ميشد که جزو نيروهاي مسلح هستيم و لشگرکشي ميکنيم، ضدتشنج بود و از نيروها خواستيم درگير نشوند. اگرچه کتک خورديم اما هيچ نگفتيم. به بچهها گفتم نشان دهيد که بازاري هستيد و درست عمل کنيد. راهحل هر موضوعي را از طريق خودش پيگيري ميکنيم. دقيقي افزود؛ برخلاف آنچه در برخي رسانهها تيتر کردند، اين حراست وزارت بازرگاني بود که با حدود 100 تا 150 نفر به نمايشگاه آمدند و حرکتهايي را انجام دادند اما تدبير ما در برابر اين حرکتها آن بود که به هيچ عنوان درگير نشويم، تا تنش برطرف شود. وزارت بازرگاني با افرادي که آورده بود، درهاي نمايشگاه را بستند و اجازه ندادند مردم تا دو ساعت وارد نمايشگاه شوند.
موجها خوابيدهاند
به هر صورت داستان نمايشگاه تلهکام امسال به اتمام رسيد؛ داستاني که شايد تا مدتها نقل محافل باشد. اما به نظر ميرسد اگر دعوا بر سر مالکيت نمايشگاه تا اين حد بالا نميگرفت، تلهکام امسال چندان هم در خبرها نميآمد. گويي همگان ميدانستند در روزهايي که هواي تهران ناگهان سرد شد، بخاري از تلهکام بلند نخواهد شد. اين موضوع را ميتوان در نوع رفتار مديران ارتباطي کشور نيز مشاهده کرد. مديرعامل همراه اول در بزرگترين رويداد مخابراتي ايران به حج رفت و مديرعامل ايرانسل به زيارت عتبات عاليات.
منبع