سلام خوش اومدید ^.^
ای غریب ای مظلوم :دی
به نظرم کاره خوشملی ئه..اگر آقاهه رو اینقدر آبی نمی کردین و حبابها هم بلور نبودن به نظرم کار واقعن خوشمل بود..العان هم خوشمله اون موقع بسی خوشمل تر بود ^.^
امیدبارم کارهای بیشتری ازتون ببینیم دوست جان
موفق بباشین
سهلام
خوش اومدی دوس جان ^.-
منم با رئیس مانی موافقم، آدم رو آبی نمی کردی بهتر می بود .
فقط اگه نوشته ی "خاطرات دریا" با نور حباب جای پیشونی آدم مخلوط نمی شد بهتر می بود .
خيلي جالب شده فقط همونطور كه ماندانا خانم گفت اگه حباب ها رو بلور نبودن طبيعي تر مي شدند. دوم اينكه اون عكسي كه فرياد مي زنه اصلا تناسب نداره با موضوع و خاطره رو تداعي نمي كنه . سوم اينكه اگه عكس اون دختر مي خواست منعكس بشه تو عينك مردي كه پايينه به اين شكل منعكس نمي شد.
به هر حال زيباست
موفق باشي
سالام.
خوش آمتی!
بقیه موارد رو گفیتن.
ولی حالا میشه بگین که این کار منظورش چیه؟
یعنی این نور ملایم و اون موج آروم و . . . که یک آرامشی به کار دادن، چه رابطه ای با فریاد از ته دل این آقاهه وسط دریا میته؟
فقط از رو کنجکاوی میپرسم.
وگرنه کارتون قشنگ شده ها!
در ضمن یه چیزی؛ من فکر میکنم اگه بیشتر از رنگ ها استفاده میکرتی بهتر میشت.
موففق پاشی
