Salar
Active Member
برخي حروف اختصاري و اصطلاحات به كار رفته در اين نوشتار:
مدير انفورماتيك CIO: chief Information officer:
مدير فني CTO: chief Technical officer:
مدير عملياتCOO: chief operation officer:
مدير ارشد اجرايي يا مدير عاملCEO: chief exective officer:
نايب رييس Vice President :
مدير عامل Managing director:
از اين كه بخواهيد به Dawn Lepore بگوييد كه با آمدن اينترنت، عمر و دورهي حرفهي CIO به پايان رسيده نگران نباشيد.
او به عنوان CIO از سال 1993 در شركت charles schwab با دشوارترين وحادترين چالشهاي عملياتي و استراتژيكي درگير بوده است كه اينترنت ميتواند هر شركتي را دچار آن سازد.
Lepore به عنوان نايب رييس شركت در شعبهي سانفرانسيسكو، معتقد است كه يك CIO موفق، بايد وظايف سنتي اين پست را به عنوان مدير عملياتي، به همانخوبياخذ كند. وي ميگويد: «به عقيدهي من، شما براي نيل به موفقيت مجبور هستيد هر دو نقش مديرعملياتي و استراتژيست را ايفاء كنيد. چنانچه تنها به استراتژيها بپردازيد و خود را مجبور و درگير كارهاي اجرايي و عملياتي نكنيد، اعتبار خود را از دست خواهيد داد. در عينحال فراموش نكنيد كه هر مرحله و قدم بعدي در اجرا، نيازمند تفكر و طراحياستراتژي است».
اما همان طور كه مقولات بازرگاني الكترونيك به شكل فزايندهاي در دستور كارشركتهاي IT قرار ميگيرد و در حقيقت تمام كارها را تحت الشعاع خود قرار دادهاست، Jeffrey Elton، مدير ارشد شركت Integral كه شركتيست براي مشاورهي مديريتي در Cambridge، معتقد است كه Lepore در اين قانون و تغييرات، يك استثنا محسوب ميشود. وي ميگويد:« تنها 20% از CIOهاي فعلي، قادر خواهند بود مرحلهي عبور و گذار از يك متخصص عملياتي درون سازمان را به يك متخصص با چند نقشادغام شده و چند كاره را با موفقيت پشت سر بگذارند. در واقع اين نقش، نقش عملياتي IT براي استراتژيست شركت است كه از طرف اقتصاد اينترنتي مورد نياز است».
در نتيجه، ناظران معتقدند كه مدلهاي جديد راهبري IT در حال ظهور هستند. در بعضي موارد، به ويژه زماني كه صحبت از dot.com start-ups (يا dot.comهاي تازه تأسيس ونوپا) به ميان ميآيد، تغيير، به معني ارتقاي CTO به عنوان استراتژيست IT است. به بيان ديگر، درشركتهاي بزرگ كه عنوان CIO كاملاً براي آنان جا افتاده است، نوع جديد يا بهتر است بگوييم نسل جديدي از CIO ها در حال پيدايش و ظهور هستند.
Peter Mc Ateet، نايب رييس و مديرعامل شركت تحقيقاتي Gita InformationGroup در Nerwell , Mass ميگويد: تكنولوژي اينترنت، انقلابي اساسي در كاركرد تيمهاي اجرايي شركتها به وجود آورده است.
بنابراين در برخي از شركتها و مؤسسات، CIO هايي مانند Lepore، خود را درجايگاه استراتژيستهاي سطح بالا دانسته كه زير مجموعهها را مديريت كرده و از سويديگر، جنبههاي عملياتي را نظارت و كنترل ميكنند.
در موارد ديگر، بنگاهها و شركتها، سازمان يا بخشي از IT خود را با رويكرد راهبري استراتژي و همعملياتي (اصطلاحاً استراتژي گرا و عمليات گرا) و در پستهاي كاملاً مجزا نظير CTO و CIO بنا ميگذارند. مسئول راهبري استراتژيك معمولاً بايد گزارش كار خود را به CEO دهد، در حالي كه مسئول راهبري عملياتي بايد نتايج كار خود را به COO گزارش دهد.
در شركت بيمهي Newyork life Insurance، CIO و نايب رييس اول شركت، خانمJudith E.cambell،Mike Mazzariello را به عنوان CTO و نايب رييس خود در گروه تكنولوژي پيشرفته (كه ميبايد به اين خانم گزارش كار دهند) و به منظور مديريت استراتژي تكنولوژي اينترنت شركت انتخاب كرده است و در همين حين، نقش خود اين خانم نيز در شركت در حال تغيير بوده است.
Campbell ميگويد:«پست و وظايف من به طور اساسي گسترده و متنوع شده و عبارت است از حيطهي بسيار وسيع و البته ناخوشايندي از وظايف مختلف مانند: توسعه و بسط استراتژي شركت، مقولات تجاري و بازرگاني و در بسياري از موارد، نقش راهبري در تمام مقولات تجارت اينترنتي و نه صرفاً مقولات توسعهي اينترنت».
البته CTO ي بالادستي من، استراتژيست اصلي اينترنت و تكنولوژي است.
Mazzariello به عنوان CTO، در حكم دست راست CIO محسوب شده و فعاليت ميكند.
تعدادي از شركتها همچنان در حال كنار گذاردن كامل پست CIO بوده و CTO هاي حرفهاي را استخدام ميكنند تا هر دوي وظايف استراتژيكي وعملياتي را توام با بازرگاني الكترونيكي مديريت كنند و يا اين كه تنها بر روي استراتژي متمركز شوند.
عناوين در گذر تحول:
عناوين و مسئوليتهاي راهبران و استراتژيستهاي IT توسط شركتها تغييرميكند. حتي به گفته McAteer، در شركتها، وظايف و نقشها به طور مداوم در حال تغيير هستند. چنانچه مشاغل و حرفههاي چند كاره و چند منظوره در يك شركت وجود داشتهباشند كه آن پست خاص، نياز به يك نفر متخصص در چند زمينه داشته باشد، خط تقسيم كنندهي وظايف متمايل به اين پرسش اساسي است كه آيا تكنولوژي بر روي مميزي داخلي تأثير ميگذارد يا بر روي مميزي خارجي؟
طبق نظر Elton، McAteer و ديگران، متخصصان و همچنين مشاغل مربوط بهIT كه با رويكرد استراتژيك، به طور نوعي، در تيم مديريت اجرايي هستند، مزايا و پاداششان باميزان بروز تواناييهايشان گره خورده و عجين شده است و در مقايسه با مقولات روزمره، وقت بيشتري را براي امكانات بلندمدت صرف ميكنند و به بخش خود به عنوان يك مركز سودآوري مينگرند. اين مقوله با CIO سنتي تفاوت دارد.
Elton ميگويد به دليل اين كه در بسياري از شركتها، شغل CIO به نوعي، به مدير پروژه تبديل شده است، بنابراين تغييرات اجتناب ناپذير هستند». وي اضافه ميكند: «بازرگاني الكترونيك، از سوي ديگر، يك مجري بااستعداد و با شور و ذوق را براي مقاصد استراتژيك طلب ميكند».
McAteer ميگويد: «بيشتر كمپانيها، استراتژيستهاي رده بالاي خود را بر مبناي حيطهي وسيعي از خصوصيات شخصيتي و مهارتي مجريان درجهي يك IT كه آنها قادر به جذبشان هستند، انتخاب ميكنند. به بيان ديگر، مبناي انتخاب استراتژيستها درشركتها، اين است كه آنها تا چه حد قادر به شناسايي مجريان طراز اول IT، آنهم برمبناي شخصيت و تواناييهاي آنها هستند».
McAteer اضافه ميكند كه شركتها، در حال كسب تجربه هستند. اين كسبتجربه بيشتر مجموعهاي از مقولات سياستگزاري و به همان اندازه مجموعهاي ازتصميمات عقلايي است.
Campbell با اين نظر موافق است كه عناوين و پستها در زمانهاي گوناگون، متفاوت هستند. وي ميگويد: «گمان ميكنم شركتهاي ديگري هستند كه اشخاصي را براي سرپرستي و مسئوليت تجارت الكترونيكي و اينترنتي استخدام كرده و آنها را مدير تكنولوژي و يا chief Technology officer مينامند. تصور ميكنم كه سوء استفادهها و برداشتهاي نادرست از عناوين براي نقشها و وظايف اصلي صورت ميگيرد. اما، مهمترين نقش و وظيفه، به عالي رتبهترين شخصي تعلق دارد كه پشت ميز نشسته و برنامهي كار رؤساي بخشهاي مختلف را هماهنگ ميكند.
CTO , Andy Mantin ي شركت Garden.com كه يك خرده فروش (فروشگاه)آن لاين محصولات و خدمات باغباني است، رشد و ارتقاي CTO را به مثابهي رهبري جديدي براي IT ميداند. در اوايل دهه 1990، Martin برنامه ريز ارشد براي توزيع سيستمهاي نرمافزاري شركت Austin-based Trilogy Software بوده است.
پس از آن، وي به همراه سه نفر ديگر از همكاراناش در Trilogy، شركت Garden.com را در Austin واقع در تگزاس تأسيس كرده و وي به عنوان CTO ونايب رئيس بخش توسعه مشغول به كار شده است.
Martimn به مدت 6 ماه به تنهايي كار كرده و با سعي و تلاش بسيار Front end و Back end شركت Garden.com را ساخته است. همان طور كه سايت شركت در حال شكل گرفتن و گسترش يافتن بوه است، آنها نيز برنامه نويسان جديدي را استخدام ميكردهاند. آنها به كمك يك ديگر، وب سايت را راهاندازي كرده و يك Interanet براي ورود دادهها و خدمات مربوط به مشتريان و يك Extranet به عنوان يك Link برايعرضهكنندگان نيز ايجاد كرده بودند. آنها مجبور بودهاند تمامي اين كارها را با تلاشي بسيار زياد انجام دهند.
Martin از اتخاذ وظايف بخش IT (Internal IT duties) كه جزو اختيارات سنتي CIO بوده، اجتناب كرده است تا مطمئن شود كه اين وظايف به دست متخصصان اجرايي-عملياتي و اهل رقابت گمارده ميشوند. سرانجام، مارتين از عنوان اش به عنوان نايب رييس بخش توسعه كناركشيده است. او در نظر دارد بر روي سيستمها و استراتژيها تمركز كرده و اين امر، مستلزم 6 ماه تا 2 سال كار كردن است. Phil wilkerson درشركت Globalfulfilment.com، عنوان CTO را با مارتين سهيم شده، اما در خط مشي فكري و فلسفهي كاري مارتين در زمينهي تفكيك و جدا كردن استراتژي و عملياتها، مشاركتي نكرده است. به عنوان CTO ي يك شركت تازه تأسيس و نوپا و به عنوان شركتي مشاورهاي و اجرايي در زمينه تكميل و اجراي پروژههاي مختلف براي خردهفروشيها، فروشگاهها و بنگاههاي مختلف اقتصادي، وظايف او دامنهي وسيعي را دربر ميگرفته است. با همكاري كارمندان اش ، وي به مقولات و كارهاي مختلفي نظير مهندسي سيستمها، پايگاه دادهها، مديريت پروژه، ارتباط با شركاي خارج از حيطهي سازمان تا كارهاي عملياتي فراگير و جهاني اقدام و رسيدگي ميكند.
Wilkerson پس از چهار سال همكاري با شركت Gap كه يك شركت با درآمدسالانه 5/6 ميليارد دلار است، به عنوان رييس بخش تكنولوژي به واحد تازه تأسيس لوس آنجلس پيوسته است. وي ميگويد كه روشي را كه Gap در تركيب استراتژي و عملياتها انجام ميدهد دوست داشته و همواره براي او رهيافتي جهت تلاش و رقابت بوده است.
وي عنوان ميكند: «از آن جايي كه چرخهي بازار (Market cycle) بسيار كوتاه است، شما نميتوانيد بين تصميمات و استراتژيهاي اتخاذ شدهي خود و آنچه كه ميخواهيد اجرا و تكميل كنيد، وقفه و قطع ارتباطي داشته باشيد».
CIO ها به عنوان طراحان و استراتژيستهاي عملياتي
Elton ميگويد: «در يك اقتصاد ديجيتالي، آيا CIO سنتي جايي ندارد؟ برعكس، هر چه CIOها بيشتر و بيشتر موفق باشند، ما هم بيشتر و بيشتر به آن CIO اجرايي وعملياتي قوي نياز داريم».
آيا CIOهاي سنتي و قديمي، عرصه و رقابت را در مقابل پيش قراولان استراتژي گراي جديد ميبازند؟
به گفتهي Mare lewis، مدير عامل و رييس بخش IT در شركت تحقيقات اجرائي christian & Timbers در نيويورك، عنوان شغلي CTO به خصوص در سالهاي اخير، بسيار داغ شده است.
از لحاظ تاريخي، CTO بايد به CIO گزارش كار داده، اما روند عملكرد و تغييرات بازار كه توسط شركتها تعيين ميشود، دقيقاً عكس مطلب بالا را طلب ميكند. شركت christian & Timbers، سال گذشته به طور تقريبي به همان تعداد CIOها، CTO استخدام كرده است. به گفتهي Lewis، در سال جاري، رشد 78% در پست CTO و رشد تقريبي 10% در پست CIO مورد انتظار است.
Lewis اظهار ميكند كه ممكن است انواع مدارس قديمي تربيت كنندهي CIO، متحمل خسارت شوند. آنها چنانچه بخواهند خود را مطرح نگه دارند، نيازمند ايجاد بازارهاي جديد براي خود هستند. اين زماني محقق ميشود كه وظايف و مسئوليتهاي جديدي مانند نقشهاي مرتبط با اينترنت و يا سيستمهاي ارتباط و تماس رو در رو با مشتري را در سر فصلهاي آموزشي خود بگنجانند و گسترش دهند.
Lepore تصديق ميكند كه در عصر اينترنت، CIO ها مجبور هستند به هماناندازه كه به تكنولوژي توجه دارند، به مفاهيم و كسب و كار و تجارت نيز بپردازند. چنانچه CIO ها تصور كنند كه ميتوانند تنها بر روي مقولهي تكنولوژي تمركز كرده و نياز بهريزه كاريها و فنون تجارت و توسعه ارتباطات نداشته باشند، گمان نميكنم كه براي مدتي طولاني بتوانند موفق باقي بمانند.
Martin ميگويد: «اين امر كه CIO ها و CTO ها گهگاهي باهم مشكل پيدا كرده و يا اختلاف نظر داشته باشند، اجتنابناپذير است». وي ادامه ميدهد: «اما اين اختلاف عقايد و سليقهها ميتواند اثر بخش و از طرف ديگر سالم و بيضرر باشد». به عنوان مثال، يك CTO ممكن است براي وب سايت، يك Solaris - oracle Platform را ترجيح داده و عقيده داشته باشد كه نسبت به windows NT و يا SQL قويتر و مناسبتر است. البته CIO ممكن است NT يا SQL را ترجيح دهد، آن هم به دليل كاربرديتر بودن وعمليتر بودن.
Martin ميگويد: « اين مطلب براي من قابل قبول نيست كه چنانچه به فرض CIO اي 20 سال سابقه كار داشته باشد، الزاماً استعداد ذاتي هم دارد كه بتواند CTO شود».
و سرانجام اين كه، Wilkerson از شركت Globalfulfilment ميگويد: «تفاوت CIOها و CTO ها ممكن است وابسته به موقعيت باشد. بسياري از CIO هاي سنتي موفقبودهاند. آنها در حال حاضر نگران هستند كه چنانچه اشتباهي مرتكب شوند، ديگر بهعنوان مسئولي موفق، مورد توجه قرار نخواهند گرفت. اما واقعيت اين است كه شما مجبورايد اشتباه كنيد تا موفق شويد (به قول پدر حسابداري، لوكاپاچولي 1517- 1445: كسي كه كاري نميكند، اشتباه نميكند و كسي كه اشتباه نميكند، چيزي ياد نميگيرد)».
اكثريت اعتقاد دارند كه موفقيت نياز به يك مشاركت تنگاتنگ (Cohesive) دارد كه بايد بين چندين راهبرد استراتژي با هدفي مشترك باشد. اگر چه عناوين و مسئوليتهايشان از شركتي به شركتي ديگر متفاوت است.
Lepore ميگويد: «من تصور نميكنم كه يك CTO بتواند تمامي تصميمگيريها راانجام داده و يا تمام قوانين و مقررات را صادر كند».
مترجم : شاهين گلستاني
ناشر : همكاران سيستم
مدير انفورماتيك CIO: chief Information officer:
مدير فني CTO: chief Technical officer:
مدير عملياتCOO: chief operation officer:
مدير ارشد اجرايي يا مدير عاملCEO: chief exective officer:
نايب رييس Vice President :
مدير عامل Managing director:
از اين كه بخواهيد به Dawn Lepore بگوييد كه با آمدن اينترنت، عمر و دورهي حرفهي CIO به پايان رسيده نگران نباشيد.
او به عنوان CIO از سال 1993 در شركت charles schwab با دشوارترين وحادترين چالشهاي عملياتي و استراتژيكي درگير بوده است كه اينترنت ميتواند هر شركتي را دچار آن سازد.
Lepore به عنوان نايب رييس شركت در شعبهي سانفرانسيسكو، معتقد است كه يك CIO موفق، بايد وظايف سنتي اين پست را به عنوان مدير عملياتي، به همانخوبياخذ كند. وي ميگويد: «به عقيدهي من، شما براي نيل به موفقيت مجبور هستيد هر دو نقش مديرعملياتي و استراتژيست را ايفاء كنيد. چنانچه تنها به استراتژيها بپردازيد و خود را مجبور و درگير كارهاي اجرايي و عملياتي نكنيد، اعتبار خود را از دست خواهيد داد. در عينحال فراموش نكنيد كه هر مرحله و قدم بعدي در اجرا، نيازمند تفكر و طراحياستراتژي است».
اما همان طور كه مقولات بازرگاني الكترونيك به شكل فزايندهاي در دستور كارشركتهاي IT قرار ميگيرد و در حقيقت تمام كارها را تحت الشعاع خود قرار دادهاست، Jeffrey Elton، مدير ارشد شركت Integral كه شركتيست براي مشاورهي مديريتي در Cambridge، معتقد است كه Lepore در اين قانون و تغييرات، يك استثنا محسوب ميشود. وي ميگويد:« تنها 20% از CIOهاي فعلي، قادر خواهند بود مرحلهي عبور و گذار از يك متخصص عملياتي درون سازمان را به يك متخصص با چند نقشادغام شده و چند كاره را با موفقيت پشت سر بگذارند. در واقع اين نقش، نقش عملياتي IT براي استراتژيست شركت است كه از طرف اقتصاد اينترنتي مورد نياز است».
در نتيجه، ناظران معتقدند كه مدلهاي جديد راهبري IT در حال ظهور هستند. در بعضي موارد، به ويژه زماني كه صحبت از dot.com start-ups (يا dot.comهاي تازه تأسيس ونوپا) به ميان ميآيد، تغيير، به معني ارتقاي CTO به عنوان استراتژيست IT است. به بيان ديگر، درشركتهاي بزرگ كه عنوان CIO كاملاً براي آنان جا افتاده است، نوع جديد يا بهتر است بگوييم نسل جديدي از CIO ها در حال پيدايش و ظهور هستند.
Peter Mc Ateet، نايب رييس و مديرعامل شركت تحقيقاتي Gita InformationGroup در Nerwell , Mass ميگويد: تكنولوژي اينترنت، انقلابي اساسي در كاركرد تيمهاي اجرايي شركتها به وجود آورده است.
بنابراين در برخي از شركتها و مؤسسات، CIO هايي مانند Lepore، خود را درجايگاه استراتژيستهاي سطح بالا دانسته كه زير مجموعهها را مديريت كرده و از سويديگر، جنبههاي عملياتي را نظارت و كنترل ميكنند.
در موارد ديگر، بنگاهها و شركتها، سازمان يا بخشي از IT خود را با رويكرد راهبري استراتژي و همعملياتي (اصطلاحاً استراتژي گرا و عمليات گرا) و در پستهاي كاملاً مجزا نظير CTO و CIO بنا ميگذارند. مسئول راهبري استراتژيك معمولاً بايد گزارش كار خود را به CEO دهد، در حالي كه مسئول راهبري عملياتي بايد نتايج كار خود را به COO گزارش دهد.
در شركت بيمهي Newyork life Insurance، CIO و نايب رييس اول شركت، خانمJudith E.cambell،Mike Mazzariello را به عنوان CTO و نايب رييس خود در گروه تكنولوژي پيشرفته (كه ميبايد به اين خانم گزارش كار دهند) و به منظور مديريت استراتژي تكنولوژي اينترنت شركت انتخاب كرده است و در همين حين، نقش خود اين خانم نيز در شركت در حال تغيير بوده است.
Campbell ميگويد:«پست و وظايف من به طور اساسي گسترده و متنوع شده و عبارت است از حيطهي بسيار وسيع و البته ناخوشايندي از وظايف مختلف مانند: توسعه و بسط استراتژي شركت، مقولات تجاري و بازرگاني و در بسياري از موارد، نقش راهبري در تمام مقولات تجارت اينترنتي و نه صرفاً مقولات توسعهي اينترنت».
البته CTO ي بالادستي من، استراتژيست اصلي اينترنت و تكنولوژي است.
Mazzariello به عنوان CTO، در حكم دست راست CIO محسوب شده و فعاليت ميكند.
تعدادي از شركتها همچنان در حال كنار گذاردن كامل پست CIO بوده و CTO هاي حرفهاي را استخدام ميكنند تا هر دوي وظايف استراتژيكي وعملياتي را توام با بازرگاني الكترونيكي مديريت كنند و يا اين كه تنها بر روي استراتژي متمركز شوند.
عناوين در گذر تحول:
عناوين و مسئوليتهاي راهبران و استراتژيستهاي IT توسط شركتها تغييرميكند. حتي به گفته McAteer، در شركتها، وظايف و نقشها به طور مداوم در حال تغيير هستند. چنانچه مشاغل و حرفههاي چند كاره و چند منظوره در يك شركت وجود داشتهباشند كه آن پست خاص، نياز به يك نفر متخصص در چند زمينه داشته باشد، خط تقسيم كنندهي وظايف متمايل به اين پرسش اساسي است كه آيا تكنولوژي بر روي مميزي داخلي تأثير ميگذارد يا بر روي مميزي خارجي؟
طبق نظر Elton، McAteer و ديگران، متخصصان و همچنين مشاغل مربوط بهIT كه با رويكرد استراتژيك، به طور نوعي، در تيم مديريت اجرايي هستند، مزايا و پاداششان باميزان بروز تواناييهايشان گره خورده و عجين شده است و در مقايسه با مقولات روزمره، وقت بيشتري را براي امكانات بلندمدت صرف ميكنند و به بخش خود به عنوان يك مركز سودآوري مينگرند. اين مقوله با CIO سنتي تفاوت دارد.
Elton ميگويد به دليل اين كه در بسياري از شركتها، شغل CIO به نوعي، به مدير پروژه تبديل شده است، بنابراين تغييرات اجتناب ناپذير هستند». وي اضافه ميكند: «بازرگاني الكترونيك، از سوي ديگر، يك مجري بااستعداد و با شور و ذوق را براي مقاصد استراتژيك طلب ميكند».
McAteer ميگويد: «بيشتر كمپانيها، استراتژيستهاي رده بالاي خود را بر مبناي حيطهي وسيعي از خصوصيات شخصيتي و مهارتي مجريان درجهي يك IT كه آنها قادر به جذبشان هستند، انتخاب ميكنند. به بيان ديگر، مبناي انتخاب استراتژيستها درشركتها، اين است كه آنها تا چه حد قادر به شناسايي مجريان طراز اول IT، آنهم برمبناي شخصيت و تواناييهاي آنها هستند».
McAteer اضافه ميكند كه شركتها، در حال كسب تجربه هستند. اين كسبتجربه بيشتر مجموعهاي از مقولات سياستگزاري و به همان اندازه مجموعهاي ازتصميمات عقلايي است.
Campbell با اين نظر موافق است كه عناوين و پستها در زمانهاي گوناگون، متفاوت هستند. وي ميگويد: «گمان ميكنم شركتهاي ديگري هستند كه اشخاصي را براي سرپرستي و مسئوليت تجارت الكترونيكي و اينترنتي استخدام كرده و آنها را مدير تكنولوژي و يا chief Technology officer مينامند. تصور ميكنم كه سوء استفادهها و برداشتهاي نادرست از عناوين براي نقشها و وظايف اصلي صورت ميگيرد. اما، مهمترين نقش و وظيفه، به عالي رتبهترين شخصي تعلق دارد كه پشت ميز نشسته و برنامهي كار رؤساي بخشهاي مختلف را هماهنگ ميكند.
CTO , Andy Mantin ي شركت Garden.com كه يك خرده فروش (فروشگاه)آن لاين محصولات و خدمات باغباني است، رشد و ارتقاي CTO را به مثابهي رهبري جديدي براي IT ميداند. در اوايل دهه 1990، Martin برنامه ريز ارشد براي توزيع سيستمهاي نرمافزاري شركت Austin-based Trilogy Software بوده است.
پس از آن، وي به همراه سه نفر ديگر از همكاراناش در Trilogy، شركت Garden.com را در Austin واقع در تگزاس تأسيس كرده و وي به عنوان CTO ونايب رئيس بخش توسعه مشغول به كار شده است.
Martimn به مدت 6 ماه به تنهايي كار كرده و با سعي و تلاش بسيار Front end و Back end شركت Garden.com را ساخته است. همان طور كه سايت شركت در حال شكل گرفتن و گسترش يافتن بوه است، آنها نيز برنامه نويسان جديدي را استخدام ميكردهاند. آنها به كمك يك ديگر، وب سايت را راهاندازي كرده و يك Interanet براي ورود دادهها و خدمات مربوط به مشتريان و يك Extranet به عنوان يك Link برايعرضهكنندگان نيز ايجاد كرده بودند. آنها مجبور بودهاند تمامي اين كارها را با تلاشي بسيار زياد انجام دهند.
Martin از اتخاذ وظايف بخش IT (Internal IT duties) كه جزو اختيارات سنتي CIO بوده، اجتناب كرده است تا مطمئن شود كه اين وظايف به دست متخصصان اجرايي-عملياتي و اهل رقابت گمارده ميشوند. سرانجام، مارتين از عنوان اش به عنوان نايب رييس بخش توسعه كناركشيده است. او در نظر دارد بر روي سيستمها و استراتژيها تمركز كرده و اين امر، مستلزم 6 ماه تا 2 سال كار كردن است. Phil wilkerson درشركت Globalfulfilment.com، عنوان CTO را با مارتين سهيم شده، اما در خط مشي فكري و فلسفهي كاري مارتين در زمينهي تفكيك و جدا كردن استراتژي و عملياتها، مشاركتي نكرده است. به عنوان CTO ي يك شركت تازه تأسيس و نوپا و به عنوان شركتي مشاورهاي و اجرايي در زمينه تكميل و اجراي پروژههاي مختلف براي خردهفروشيها، فروشگاهها و بنگاههاي مختلف اقتصادي، وظايف او دامنهي وسيعي را دربر ميگرفته است. با همكاري كارمندان اش ، وي به مقولات و كارهاي مختلفي نظير مهندسي سيستمها، پايگاه دادهها، مديريت پروژه، ارتباط با شركاي خارج از حيطهي سازمان تا كارهاي عملياتي فراگير و جهاني اقدام و رسيدگي ميكند.
Wilkerson پس از چهار سال همكاري با شركت Gap كه يك شركت با درآمدسالانه 5/6 ميليارد دلار است، به عنوان رييس بخش تكنولوژي به واحد تازه تأسيس لوس آنجلس پيوسته است. وي ميگويد كه روشي را كه Gap در تركيب استراتژي و عملياتها انجام ميدهد دوست داشته و همواره براي او رهيافتي جهت تلاش و رقابت بوده است.
وي عنوان ميكند: «از آن جايي كه چرخهي بازار (Market cycle) بسيار كوتاه است، شما نميتوانيد بين تصميمات و استراتژيهاي اتخاذ شدهي خود و آنچه كه ميخواهيد اجرا و تكميل كنيد، وقفه و قطع ارتباطي داشته باشيد».
CIO ها به عنوان طراحان و استراتژيستهاي عملياتي
Elton ميگويد: «در يك اقتصاد ديجيتالي، آيا CIO سنتي جايي ندارد؟ برعكس، هر چه CIOها بيشتر و بيشتر موفق باشند، ما هم بيشتر و بيشتر به آن CIO اجرايي وعملياتي قوي نياز داريم».
آيا CIOهاي سنتي و قديمي، عرصه و رقابت را در مقابل پيش قراولان استراتژي گراي جديد ميبازند؟
به گفتهي Mare lewis، مدير عامل و رييس بخش IT در شركت تحقيقات اجرائي christian & Timbers در نيويورك، عنوان شغلي CTO به خصوص در سالهاي اخير، بسيار داغ شده است.
از لحاظ تاريخي، CTO بايد به CIO گزارش كار داده، اما روند عملكرد و تغييرات بازار كه توسط شركتها تعيين ميشود، دقيقاً عكس مطلب بالا را طلب ميكند. شركت christian & Timbers، سال گذشته به طور تقريبي به همان تعداد CIOها، CTO استخدام كرده است. به گفتهي Lewis، در سال جاري، رشد 78% در پست CTO و رشد تقريبي 10% در پست CIO مورد انتظار است.
Lewis اظهار ميكند كه ممكن است انواع مدارس قديمي تربيت كنندهي CIO، متحمل خسارت شوند. آنها چنانچه بخواهند خود را مطرح نگه دارند، نيازمند ايجاد بازارهاي جديد براي خود هستند. اين زماني محقق ميشود كه وظايف و مسئوليتهاي جديدي مانند نقشهاي مرتبط با اينترنت و يا سيستمهاي ارتباط و تماس رو در رو با مشتري را در سر فصلهاي آموزشي خود بگنجانند و گسترش دهند.
Lepore تصديق ميكند كه در عصر اينترنت، CIO ها مجبور هستند به هماناندازه كه به تكنولوژي توجه دارند، به مفاهيم و كسب و كار و تجارت نيز بپردازند. چنانچه CIO ها تصور كنند كه ميتوانند تنها بر روي مقولهي تكنولوژي تمركز كرده و نياز بهريزه كاريها و فنون تجارت و توسعه ارتباطات نداشته باشند، گمان نميكنم كه براي مدتي طولاني بتوانند موفق باقي بمانند.
Martin ميگويد: «اين امر كه CIO ها و CTO ها گهگاهي باهم مشكل پيدا كرده و يا اختلاف نظر داشته باشند، اجتنابناپذير است». وي ادامه ميدهد: «اما اين اختلاف عقايد و سليقهها ميتواند اثر بخش و از طرف ديگر سالم و بيضرر باشد». به عنوان مثال، يك CTO ممكن است براي وب سايت، يك Solaris - oracle Platform را ترجيح داده و عقيده داشته باشد كه نسبت به windows NT و يا SQL قويتر و مناسبتر است. البته CIO ممكن است NT يا SQL را ترجيح دهد، آن هم به دليل كاربرديتر بودن وعمليتر بودن.
Martin ميگويد: « اين مطلب براي من قابل قبول نيست كه چنانچه به فرض CIO اي 20 سال سابقه كار داشته باشد، الزاماً استعداد ذاتي هم دارد كه بتواند CTO شود».
و سرانجام اين كه، Wilkerson از شركت Globalfulfilment ميگويد: «تفاوت CIOها و CTO ها ممكن است وابسته به موقعيت باشد. بسياري از CIO هاي سنتي موفقبودهاند. آنها در حال حاضر نگران هستند كه چنانچه اشتباهي مرتكب شوند، ديگر بهعنوان مسئولي موفق، مورد توجه قرار نخواهند گرفت. اما واقعيت اين است كه شما مجبورايد اشتباه كنيد تا موفق شويد (به قول پدر حسابداري، لوكاپاچولي 1517- 1445: كسي كه كاري نميكند، اشتباه نميكند و كسي كه اشتباه نميكند، چيزي ياد نميگيرد)».
اكثريت اعتقاد دارند كه موفقيت نياز به يك مشاركت تنگاتنگ (Cohesive) دارد كه بايد بين چندين راهبرد استراتژي با هدفي مشترك باشد. اگر چه عناوين و مسئوليتهايشان از شركتي به شركتي ديگر متفاوت است.
Lepore ميگويد: «من تصور نميكنم كه يك CTO بتواند تمامي تصميمگيريها راانجام داده و يا تمام قوانين و مقررات را صادر كند».
مترجم : شاهين گلستاني
ناشر : همكاران سيستم