برنامه نویس سخنگو

MnavidM

Active Member
سلام.

تو این تاپیک می تونید صحبت های دوستانه ای در مورد برنامه بنویسی رو داشته باشید.

مثلا تعریف خاطراتی در مورد برنامه نویسی ، چگونگی شروع کارتون با برنامه نویسی ، از چه زبانی خوشتون میاد ، در حال حاظر رو چه برنامه ای کار می کنید ، چه کتاب برنامه نویسی می خونید و کلا صحبت های پیرامون برنامه نویسی .

البته سوال های برنامه نویسیتون رو بصورت تاپیک جدا مطرح کنید .

مواظب باشید که در این تاپیک نیز قوانین سایت رو رعایت کنید و در این تاپیک به کسی و یا زبان برنامه نویسی توهین نکنید :wink:

نوید.
30 فروردین 1386 .
 

saalek110

Well-Known Member
با سلام خدمت آقا نوید و تشکر به خاطر باز کردن این تاپیک.
من اولین زبانی که کار کردم کیو بیسیک بود. بعد مدتی دیدم سرعتش پایینه به سمت اسمبلی کشیده شدم و خیلی از آن لذت بردم.بعد رفتم سمت ویژوال بیسیک و در حد متوسط به آن مهارت پیدا کردم. بعدش سی باز کار کردم. فعلا هم سی شارپ کار می کنم که به نظر من محیطش ویژوال بیسیکه و زبانش سی است.

به ساخت بازی هم علاقه زیادی دارم ولی در حد سرگرمی نه به شکل درست آن با ابزارهای مناسب و حرفه ای. آخرین بازی ام را با سی شارپ ساختم. قبلا هم یک بازی با گرافیک توربو سی ساختم.

به نظر من همه زبانها همه یک الگو و ساختار دارند. و زیاد فرقی با هم ندارند. در همه باید کنترل اوضاع دستمان باشه و در اول کار بدانیم چی می خواهیم بسازیم و با چه روشی. البته خیلی زود همه چیز را ممکنه با روشهای دیگر بسازیم.
کلا این که باید مسائل را با مدیریت خودمون حل کنیم روحیه خوبی در ما ایجاد می کند.
 
آخرین ویرایش:

DrXoX

Active Member
سلام MnavidM جان
من برنامه نویسی رو با پاسکال شروع کردم البته من چون رشته دانشگاهیم کامپیوتره به خاطر همین برنامه نویسی ترم اول رو با پاسکال شروع کردن تو دانشگاه خوب روز های خیلی سختی بود آخه اولین باری بود که با یه سری کلماتی که تا اون موقع اصلا ندیده بودم آشنا می شدم بعد از پاسکال C رو یاد گرفتم البته بازم برنامه نویسی که مجبوری یاد گرفتم به خاطر نمره
برنامه نویسی بعدی دلفی بود که من از همون روز اول که این برنامه رو یاد گرفتم علاقه زیادی بهش پیدا کردم باور می کنید من تا قبل از این که دلفی رو شروع کنم توی برنامه نویسی پاسکال تابع رو به درستی نمی شناختم !!!!
چون می دونستم که برای دلفی کار شدن باید برنامه نویسی پاسکالت خوب باشه رفتم دنبال یه کتاب پاسکال که هم حجمش کم باشه هم راحت و زود بشه تا حد قابل قبولی پاسکال رو یاد گرفت که یه کتابی از انقلاب گرفتم (پاسکال دیبا گران تهران) خیلی عالی بود آخه مثل کتاب های دیگه مثلا کافمن نبود که 900...800 صفحه باشه که آدم همون اول از برنامه نویسی خسته بشه این کتاب رو خوب خوندم بعد تو ترمی که دلفی داشتیم همیشه پروژه هایی که استادمون برای هفته بعد می داد رو همون شب که میو مدم خونه انجام می دادم تو اینترنتم همش دنبال کدهای با حال دلفی بودم و همیشه هم وقتی استاد مون برنامه هامو می دید واقعا تعجب می کرد همیشه هم چند تا سوال می پرسید که ببینه خودم برنامه رو نوشتم یا نه و دیگه تو کلاس معروف شده بودم به دلفی کار کلاس همیشه وقتی که پروژه هامو می بردم استاد که میو مد برنامه منو نگاه کنه همه میومدن ببینن من چه کار کردم !!!
خوب بعدش تو اینترنت و .... همش صحبت از دات نت بود منم خیلی سایت برای این که یه برنامه خوب برای دات نت پیدا کنم گشتم خیلی ها Vb.net رو پیشنهاد کردن که منم به همین خاطر وی بی دات نت رو شروع کردم و الان حدود 70 درصدش رو خوندم ولی نمی دونم چرا اینقدر به دلفی علاقه دارم یه چند روزیه می خوام برم دلفی دات نت بخرم بیام نصب کنم و با اونم کار کنم که تا الان که وقت نشده!!!
ولی خیلی دوست دارم یه برنامه نویسی رو به طور حرفه ای دنبال کنم آخه اینجوری هی از این شاخه به اون شاخه پریدن آدم به جایی نمیرسه البته خوبه که تو هر زمینه ای یه مهارتی داشته باشه ولی من دوست دارم یه برنامه نویسی رو حرفه ای یاد بگیرم
یه نکته ای هم که باید بگم اینه که برای برنامه نویس شدن باید الگوریتم نویس خوبی باشی
استاد برنامه نویسی سی هیچ وقت یادم نمیره یه دکتری بود حالا اینجا جاش نیست که اسمشو بگم همون روز اولی که اومد گفت کی تو کلاس برنامه نویسه همه دستاشون رفت بالا بعد گفت یه سوال می دم هر که می تونه بیاد حلش کنه سوالش این بود که برنامه ای بنویسید که فاکتوریل یه عدد رو حساب کنه البته نه با سی چون تازه جلسه اول بود گفت با هر زبانی که دوست دارین هر کی یه چیزی می گفت یه چند نفری رفتن پای تخته شروع کردن به کدنویسی ولی هیچ کدوم درست حسابی حلش نکردن میدونی برگشت چی گفت ، گفت که برنامه نویس شدن اینه که الگوریتمی فکر کنی یعنی اول رو کاغذ مسله رو به مسله های کوچک تر تقسیم کنی و تا موقعی که دقیق متوجه سوال نشدی حلش نکنی
گفت کد نویسی رو هر کسی می تونه انجام بده مهم الگوریتمه
خوب بگذریم خیلی حرف زدم ببخشید
_______________________________________
روزي کـه تو آمــــدي به دنيا عــريان *** جمعي به تو خندان و تو بودي گريان
کاري بکن اي دوست که وقت رفتن *** جمعي به تو گريند و تو باشي خندان
 
آخرین ویرایش:

peyman1987

Member
دوستان امکان خوبي رو براي درد دل برنامه نويسان فراهم کردين.
منم چون رشته‌م کامپيوتر بود ( از زمان هنرستان ) اولين زباني که باهاش کار کرديم QBasic بود. بعد رفتم دنبال Pascal بعدش VB6 . تا زمانيکه دانشگاه قبول شدم. از اون به بعد ديگه علاقه زيادي به application نداشتم و بعد از يه مدت کار با #C رفتم سراغ HTML ، JavaScript ، PHP و CSS الان هم دارم روي زبانهاي اسمبلي و زبان ماشين ( واحد درسي ) و XML ( عشق وب ) کار ميکنم.
يادش بخير يه معلم داشتيم زمان هنرستان به اسم آقاي سالاري. اگه اون و سختگيريهاش نبود منم مثل 80 درصد فني و حرفه‌ايها پشت ديپلم مونده بودم.
 

arash_j13

Member
با تشکر از آقا نوید
من همه مثل خیلی های دیگه برنامه نویسی رو با QBasic شروع کردم بعدش هم VB6 رو باهاش آشنا شدم در حد کمی ولی فکر می کنم یکی از بزرگترین اشتباهاتی که کردم وقت گذاشتن روی وی بی بود ولی خوشبختانه بعدش با دلفی اشنا شدم هنوزم هم دلفی کار می کنم وفکر می کنم هنوز خیلی مونده تا بتونم یه برنامه نویس دلفی بشم ولی غیر از دلفی من خودم خیلی از سی++ خوشم می یاد قابلیت های بسیار جالبش و اینکه می شه کل سیستم رو در اختیار گرفت کامپایلر خطاهای خیلی کمی می ده و قدرت انعطافش واقعا منو جذب خودش کرد من سی++ رو قبل از اینکه برم دانشگاه بلد بودم ولی واقعا واقعا تو دانشگاه استادی داشتیم که ب عث شد دیدگاهم نسبت به سی++ و برنامه نویسی OO فرق کنه در کنار برنامه نویسی دسکتاپ کمی هم برنامه نویسی وب کار کردم بیشتر با PHP بعضی ها می گن استعدادم تو برنامه نویسی سمت سرور بیشتره ولی خودم شخصا برنامه نویسی سیستمی رو بیشتر دوست دارم فعلا هم که مشغول کار بر روی پرل هستم شاید بتونم یاد بگیرم دو تا کتابی که بیشتر از بقیه کتاب هایی که خوندم دوست دارم یکی کتاب معروف The C++ Programing Language هست و یکی هم کتاب Art of asssembly و چیزی کار نکردم و هرگز هم کار نمی کنم دات نت هست اونم به خاطر اعقاید خاصی هست که دارم Open Source for open minds.
 
آخرین ویرایش:

MDP

Well-Known Member
سلام!

خوب منم بگم بد نیست!

من سال سوم راهنمایی از vb 6.0شروع کردم!درحد متوسط که یاد گرفتم ییهو رفتم سراغ CGI دیدم اینکه زبان برنامه نویسی نیست اینو وقتی فهمیدم که 2 تا کتاب خوندم!

بعد از اون به طور اتفاقی با #C آشنا شدم!اونم وقتی خوندم تازه فهمیدم اون چیزی که می خوام نیست چون #C کیس سنستیو هست اصلا ازش خوشم نیومد!

دوباره سر یه اتفاق ساده با ASP 3.0 آشنا شدم!این مورد رو به صورت حرفه ای دنبال کردم.خودم از کارای خودم خوشم میاد!(البته فقط خودم!!!).چند تا پروژه رو تو ASP 3.0 نوشتم به کنکور رسیدم.1 سال و نصفی عقب افتادم!بعد از کنکور رفتم سراغ Net. الان هم با VB.net حرفه ای کار میکنم !
علاقه خاصی به XML WEB SERVISES دارم.
در حال تموم کردن دوره MCSD.Net هستم.ولی بازم هنوز فکر میکنم یه چیزی این گوشه ها جا انداختم.چون هنوزچیزایی از همین VB.net هست که بلد نیستم!

خوب از کتاب ها هم بگم!

من بیشتر کتابام برای انتشارات نص هستش!CGI و ASP 3.0 و #C رو از نص خریدم خیلی هم ازشون راضی هستم!

کتاب های Net. رو هم که توی همه تاپیک ها فکر کنم گفتم فقط Microsoft Press میخونم.کتابهای خود ماکروسافت!

پروژه الانم هم مربوط به سایت www.Fini.ir هستش دارمیه برنامه دسکتاب براش مینویسم(البته با گروه eLol).کارشم اینکه که به سرور وصل میشه و متون درخواستی روترجمه میکنه!

آقا نوید گفتن خاطره منم یکی میگم!

سال دوم دبیرستان من با دوستم که توی بخش Flash مدیر هست(amir_s) توی خوارزمی شرکت کردیم!

توی مرحله اول با امتیاز 98 از 100 قبول شدیم!رفتیم مرحله 2 . توی اون مرحله کسی که نظر آخر رو میداد لیسانس هنر از دانشگاه تهران بود!

این آقا اصلا نفهمید که ما چی براش اوردیم!گفت چرا دیزاینتون بده!بعد مارو رد کرد!

بچه هایی که فلش کار کرده باشن می دونن که کارای فلش گرافیک خالصه!کار ما هم همش فلش PHP بود!

اینم از خاطره!

.:مسعود:.
 
آخرین ویرایش:

saeedsmk

New Member
سلام
خوب هستيد
خوب من هم مثل خيلي هاي ديگه برنامه نويسي رو با بيسيك شروع كردم يعني وقتي چهارم دبستان بودم .اشتباه نشه بيسيك نه كيو بيسك . چون كامپيتري ( اگه بهش گفت كامپيوتر ) كه باهش كار ميكردم و اون زمان تنها كامپيوتر خانگي محسوب ميشد ( بعد از اون كمودرو 64 امد ) فقط دو زبان داشت بيسيك و ماشين كد ! اين كامپيوتر Spectrum 128 بود كه بر اساس ميكروكنترول z80 طراحي شده بود بعدشم شروع كردم اسمبلي اون رو ياد گرفتن
اينهم خاطره وسط پست :
اسمبلي اين دستگاه خيلي عذاب اور بود ، بايد برنامه رو به اسمبلي مينوشتي بعد ميرفتي از ته يك كتاب كه مربوط به دستگاه بود ماشين كدش رو در مياوردي و .... بعد رو نوار ذخيره ميكردي حالا بايد مياومدي و لودش ميكردي و بعد اجرا !
يك برنامه ساده جمع و تفريق چند ساعت وقت ميگرفت !
برگرديم سر عنوان تاپيك :
بعدش با vb 3 و سي اشنا شدم با سي زياد كار كردم اما وي بي خيلي راحتر از سي بود و همچنين كند تر و ضعيف تر از نظر محدوديت ها! بعد وي بي 4 و بعد وي بي 5 و بعد وي بي 6 رو كار كردم .
همون موقعه كه با وي بي 5 كار ميكردم با asp اشنا شدم و روي اون هم كار كردم .هنگامي كه با وي بي 3 كار ميكردم با معقوله مهندسي معكوس نرم افزار اشنا شدم و منو خيلي به خودش جلب كرد . هنوز هم دارم روش كار ميكنم اسمبلي تحت وين 32 خيلي جالبه راحته مثل وي بي و وي سي!
بعد كه در زمينه وي بي تا حدي به اندازه مبتدي اشنا شدم شروع به كار با وي سي كردم زياد جلو نرفتم چون Asp 3 جلو كارم رو گرفت همراه جاوا اسكريپت و وي بي اسكريپت . زياد با برنامه نويسي سرو كله زدم . از سال 75 به بعد كه ديگه اصلا كتاب حقيقي( توي دنياي واقعي ) در زمينه برنامه نويسي كمكم نكرده چون اينترنت بوده و اموزش هاي توي اون بيشتر مشكلاتم رو حل كرده .
كلا با دات نت ها حال نميكنم هر چند وي بي دات نت رو هم تا حدودي براي راه انداختن كارم ياد گرفتم اما بعلت كندي برنامه ها ازش خوشم نمي ايد .البته اين نظر شخصي منه و با كسي جر و بحث ندارم
بيشتر دوست داشتم بدونم دقيقا يك برنامه چي كار ميكنه بخاطر همين چند ساله كه تمركزم رو روي مهندسي معكوس برنامه ها گذاشتم .
الان هم منبع در امدم بيشتر برنامه نويسي سرور سايد يا asp 3 است . بعضي از مواقع هم به عنوان كارشناس در زمينه امنيت برنامه فعاليت ميكنم
دوست دارم اسمبلي تحت وين 64 بيتي رو هم ياد بگيرم .
 

samandoon

New Member
سلام ومتشكر از همه .
من هم مثل بقيه از بيسيك توي كارودانش شروع كردم وبعد پاسكال.
الان هم كه رشته دانشگاهيم كامپيوتره بازم پاسكال خوندم و c و c# (و html ) و الان هم دلفي وپايتون كار مي كنم.
خيلي دوست دارم جاوا و سمبين يادبگيرم هركي مي تونه كمكم كنه ازش ممنون مي شم.
در ضمن من پايتون رو خيلي كم در حد مبتدي ياد دارم . ازتون مي خوام در اين مورد هم منو ياري كنيد
 

asma_gheisari

New Member
salam azizam
hala ke ghasd dari java bekhuni man behet tosie mikonam be jaye raftan be soraghe ketabhaye farsi ke dar aksare oghat eshtebah tarjome shodan ,zaban asli bekhuni.
mituni taturiale besyar kameli ro az www.java.sun.com download koni.
dar ebteda bayad "java standard" ro bekhuni ke "JSE" ham behesh migan va taturiale kamelesh dar hamin site gharar dare va kafie ke download koni.
age soali dashti mituni ru man hesab koni
"pariya"
 

d@nyal

Member
سلام !
آقا منم بازی !
smile1(13).gif

اولین بار برنامه نویسی رو با پایکال در مدرسه شروع کردم . چندین ماه بعد به سمت وب نویسی و اچ تی ام ال کشیده شدم .
بعدش بک سری ماجرا هایی پیش اومد که من رو با سی پی پی عجین کردش !
smile1(72).gif


خلاصه خدا بد بهتون نده ! شدم سی پلاس پلاس کار !

چند ماهی هم هستش که به درگاه ابدیت نیت کردم که برم رو خط 30 شارپ ! اما هنوز قسمات نشده ! (یعنی وقت نشده!)
الانم که هیچی ! ...
مخلصیم ! دانیال !:D
 

Parthia

Member
خیلی تاپیکه با حالیه راستش دوران من خیلی درازه ولی از همون اولش رو خلاصه میگم تا حالا :
سالها پیش من اولین بار در PersianBlog که تازه افتتاح شده بود با HTML آشنا شدم و خیلی باهاش حال کردم گذشت و گذشت تا اینکه بنده دیگه داشتم از HTML زده میشدم البته چیز خاصی هم بلد نبودم تا اینکه توی یک سایت آموزش C++ رو دیدم و تحریک شدم برم یه دونه سی دی C++ بخرم و بعد هم تازه با برنامه نویسی حرفه ای آشنا شدم البته نتونستم توی C++ زیاد پیشرفت کنم و فقط یکی چند مفهوم متد و تابع و جمع و تفریق و ... رو فهمیدم البته هنوز با شی آشنا نشده بودم مدتی با C++ برنامه های بسیار طاقت فرسا نوشتم که حالا به هر کدومشون نگاه میکنم کلی خندم میگیره که من چقدر بیکار بودم برنامه هایی حرفه ای تحت داس یواش یواش از یکی شنیدم C# خیلی قوی تر C++ هست و اینطور شد که رفتم تو کار C# و خیلی با محیطش حال کردم و اونجا بود که معنی برنامه نویسی شی گرا رو فهمیدم و برنامه های بسیار جالبی نوشتم تا یه مدت پیش هنوز با C# حال میکردم که وقتی فهمیدم برنامه هام تحت .NET Framework هست و فقط رو Platform خودش اجرا میشه یه کم خورد تو ذوقم به همین خاطر تصمیم به تغییر کار گرفتم با جاوا آشنا شدم و تصمیم گرفتم اونو یاد بگیرم ولی با محیط بسیار قدیمی داس و کمپایل کردن های سنتی مواجه شدم که خیلی بدم اومد مخصوصا از اونجایی که باید واسه کمپایل مینوشتی javac اینقدر بدم میومد که حد نداره جاوا رو ول کردم و رفتم تو کف Visual Basic و تا حالا هم تو کف VB موندم و خیلی خیلی باهاش حال میکنم البته هنوز بعضی از برنامه نویسی هام که تحت VB بلد نیستم کار کنم تحت C# یا در مواقعی C++ مینویسم
البته اضافه کنم که جدیدا دارم JavaScript یاد میگیرم که واقعا خیلی جالبه @@@ Parthia
این بود سرگذشت من امیدوارم جالب باشه
 

WindowsLab

Member
سلام
من هم با :
1- 6 سال پیش QBasic
2- 3 سال پیش JavaScrip
3- 3 سال پیش WHS
4- 2 سال پیش Java
5- 6ماه پیش Vb 6.0
6- 3 ماه پیش Vb.net
7- 2هفته پیش C# 2.0
------
8- آینده خیلی نزدیک : اسمبلی
 

Ultra_PRG

Member
سلام :
من با
1-QBasic
2-Pascal
3-Assembly 80486, pentium
4-Assembly 8051
5- Borland C++ 3.2
6-VB6
7-Assembly AVR,PLC
9-BASCOM AVR ,BASCOM 8051
10-VB.NET,MAXScript For 3DS MAX
11-VC++.NET
12-MATLAB 7
13-Game Programming With DirectX9 And VB.NET2005
14- 3D Simulation For Physical Systems With VB.NET And DirectX9 , Java
15- ASP.NET 2.0 And AJAX
 

farhad110

Member
سلام
چه تاپیک جالبی، خدا باعث و بانی شو حفظ کنه :wink: آقا نوید ممنون
آقا این برنامه نویس شدن منم داستانیه برای خودش. زمان دبیرستان چون رشته ریاضی بودم سال سوم یه واحد QBasic داشتم. منم که اون موقع کامپیوتر نداشتم، فقط به خاطر علاقه ای که داشتم همون موقع یه دوره کلاس dos و NC رو داشتم میگذروندم. خلاصه دبیر کامپیوتر اومد و درس داد. منم که عشقم اون موقع این بود که یه طوری از زیر امتحان میان ترم در برم، به دبیرمون گفتم میتونم یه پروژه برات بنویسم اونم قبول کرد. شروع کردم به نوشتن برنامه ای که سرود ملی رو از بوق کیس پخش میکرد. چون با نتهای موسیقی آشنایی نسبی داشتم کار چندان سختی نبود. خلاصه دبیر کلی حال کرد طوری که بعد از ظهرها میرفتم آموزشگاه کامپیوتری که درس میداد و اونجا یه کامپیوتر دربست در اختیار خودم بود، البته کامپیوتر که چه عرض کنم، زغالی بود بیشتر از ویندوز 3.1 روش نصب نبود. این شد که از امتحان پایان ترم هم خلاص شدم. بنده خدا فکر می کرد خیلی کار بزرگی انجام دادم میگفت میتونی یه برنامه بنویسی که سوال جواب کامپیوتر با کاربر باشه؟!!!
گذشت تا زمانی که دیگه منم صاحب کامپیوتر شدم (آخ که چه حالی داشتم، روزی 16-17 ساعت وقتم رو پر میکرد) یه روز autorun یه سی دی رو دیدم و کلی حال کردم. گفتم منم میخوام بسازم، یکی از دوستام گفت برای اینکار اسم MultiMedia Builder رو شنیده. گشتم و پیداش کردم. شروع کردم به طراحی تا 6-7 ماه اول نمیدونستم اسکریپت نویسی مخصوص خودش رو داره وقتی فهمیدم شروع کردم به برنامه نویسی های ساده تا اینکه دانشگاه قبول شدم و C و Pascal و Assembly. برگردیم به MultiMedia Builder! بعد از 1 سال از شروع کار با Builder رفتم روی قفل رجیستری (تلفنی) کار کردم، نصیب کافر نکنه شب و روزم شده بود کار روی این قفل تا به نتیجه رسیدم. توی دانشگاه هم که چیزی به آدم یاد نمیدن، خودم با انگولک کردن FrontPage تونستم از html یه چیزایی بفهمم.
دانشگاه تمام شد و توی مغازه بودم که یه بنده خدایی اومد و گفت یه برنامه حسابداری میخواد. منم که تازه کار کردن با delphi رو شروع کرده بودم، دلم رو زدم به دریا و گفتم انجام میدم. از شریک ما انکار و از ما اصرار ... بنده خدا گفت فرهاد آبرومون میره، منم که پول جلوی چشام رو گرفته بود کوتاه نیومدم گفتم میتونم و انجامش میدم. یادش بخیر حتی نمیدونستم برای ذخیره اطلاعات باید از بانک استفاده کنم یه کتاب جعفر نژاد گرفته بودم و قسمت فایل رو میخوندم (میخواستم اطلاعات برنامه رو توی فایل ذخیره کنم) :D
دیدم داره گندش بالا میاد از طریق یکی از دوستام به یه بنده خدایی معرفی شدم که کارش همین بود. خدا خیرش بده هنوزم خیلی از نکته ها رو مدیون اونم.
خلاصه با کار روی اولین پروژه حسابداری تونستم خیلی چیزها رو یاد بگیرم.
گذشت تا زمانی که فکر طراحی یه سایت برای تبلیغات افتادیم (من و شریک) گفت فرهاد میتونی؟ گفتم اختیار دارین 100% :)
دیدم این سایته هم خیلی بیشتر از html هست! (به به ... هر دم از این باغ بری میرسد) رفتم و در عرض 2 هفته php/MySql رو یاد گرفتم و در عرض 3 ماه سایت رفت بالا.
خلاصه اینا شد زمینه کاری...
الان هم دارم فصل اول C# رو میخونم
برنامه نویسی رو خیلی دوست دارم چون وقتی که یه مشکل حاد رو حل میکنی فکر میکنی خیلی حالیته :cool:
موفق باشید.
 

DrXoX

Active Member
سلام
farhad110 جان چه روزگار پر فرازو نشيبي داشتي ولي خيلي از همتت خوشم اومد من خاطره برنامه نويسي خودمو خيلي وقت پيش نوشتم والان اينم بهش اضافه كنم كه من تازه رفتم تو كار #C و Php والا من هر برنامه نويسي رو شروع مي كنم چند ماه بعدش همه يه چيز ديگه رو معرفي مي كنن ولي خودمونيم هيچي مثل دلفي نمي شه
 

Sampro

Member
سلام

با اجازه ي دوستان
سلام
من علي هستم و رشته ي كامپيوتر رو تو هنرستان كاردانش نزديك خونمون گذروندم قبل از اينكه برم تو كاردانش و كلا رشته ي كامپيوتر ، زياد چي از كامپيوتر نمي دونستم (همون وقتايي كه زندگيم بر فنا بود). تو دبيرستان زده بودند كه يه سري سي دي آموزشي وجود داره و هر كي مي خواد بياد بخره . من و دوستم هم گفتيم بريم بخريم . دوستم گفت آخه ما كه كامپيوتر نداريم ديدم راست مي گه من هم آدرس يه جاي فرهنگي رو بلد بودم كه اونجا بچه ها مي رفتن و بازي مي كردن و اونجا رو به دوستم معرفي كردم . خلاصه سي دي ها رو خريديم و اتفاقا تو دبيرستانمون هم يه كامپيوتر آوردن (آخ جون). ما هم عصريا از مدير كليد سالن رو بزور مي گرفتيم و اونجا سي دي ها رو تماشا مي كرديم . يادمه يه بار بچه ها برق سيستم رو از پشت كيس قطع كرده بودند با همون دكمه ي پاور ، ما هم اصلا نتونستيم سيستم رو روشنش كنيم و كلا اون روز از ديدن سي دي ها نا اميد شديم . بالاخره با ديدن اون سي دي ها به رشته ي كامپيوتر علاقه مند شدم و رفتم به اين رشته (البته استاد رياضيمون هم كامپيوتر بلد بود و مشوق ما بود). تو هنرستان سال اول ما طبق معمول اول كيوبيسيك رو خونديم . معلم ما هميشه طبق درس مي رفت جلو ولي ما بيشتر روي گرافيك و همون نت هايي كه با هاش مي شه ساخت كار مي كرديم آخه جالب بود كه از كامپيوتر هايي كه اسپيكر نداشت صدا در بياري يا صفحه هي چشمك بزنه. تو سال اول كامپيوتر نداشتم و ناچارا به يه بخش فرهنگي كه نزديك خونمون بود مي رفتم (همون قبليه) . اونجا يه سيستم داشت و من بعضي وقتا كاراي اونا رو انجام مي دادم يه جورايي عضو افتخاري بودم و سيستم اونجا دست من بود همون جا هم باعث شد كه تو تايپ تند دست بشم .و گرنه كه مي تونه اين همه رو تايپ كنه . دوباره همون جا باعث شد كه با تمام مشكلات سخت افزاري و نرم افزاري كه تو سيستم ها به وجود مي ياد آشنا بشم . تمرينات هنرستان رو هم اونجا تست مي كردم . تو همون سال اول يكي از دوستام با دلفي كار مي كرد و من هم به دلفي جذب شدم . دوستم تو دلفي وارد بود و تونست يه برنامه ي چت بين شبكه اي اونجا بنويسه (از طريق شرينگ)و من با اين برنامه به دلفي علاقمند شدم . من هم در همون بخش فرهنگي دلفي رو نصب كردم و شروع كردم با كار باهاش . كارم رو با ساخت يه بازي منج ساده شروع كردم . و هنوز هم دارمش . تو همون سال پاسكال هم به ما آموزش دادند . پاسكال واقعا با حال بود . اينكه اول و آخر دستوراتت معلومه و نيازي به يه نكست تو آخر فورات نيست و اينكه ساب هايي كه تعريف مي كنه مخفي نيستند و ... معلممون يه پروژه ي بانك داد كه با پاسكال بنويسيم . چه پروژه اي شده بود .
بعد از سال دوم ديگه نوبت كنكور بود . من هم كه ديدم اوضام خيلي افتضاحه مجبور شدم تمام كتاب هاي فني و حرفه اي يا رو بگيرم و از اول بخونم . خلاصه تو كنكور شركت كردمو يه جايي پذيرفته شدم . آدم از هر چي بدش مي ياد مي ياد سراغش . چشمتون روز بد نبينه همون ترم اول سه واحد ويژوال بيسك داشتيم (اه اه اه). با اينكه از اون خوشم نمي يومد ولي تونستم بالاترين نمره ي كلاس رو بيارم . چند تا برنامه هم با هاش به عنوان پروژه نوشتن يكيش بازي مين روب ويندوز بود .
تو ترم دوم زبان سي رو بهمون ياد دادن . از سي با اينكه خيلي سخت بود خيلي خوشم اومد . با فوراش خيلي حال مي كردم . از استراكچر و كلا ركورد هاش (ركورد تو پاسكاله) خيلي خوشم مي يومد . تو ترم سوم زبوني كه ياد گرفتيم Asp.net بود . استاد خيلي خوبي داشتيم و چون از قبل با Php كار كرده بودم از Asp زياد خوشم نمي يومد . اين بود كه فقط جهت رفع تكليف يادش گرفتم . ترم هاي قبلي ما تو ترم چهارم تو درس مباحث ويژه دلفي رو آموزش مي داند ولي از ترم ما عوض شد و به جاش C# اومد . من هم چون از سي خوشم مي يومد به سي شارپ علاق مند شدم . و كم كم دلفي رو كنار گذاشتم .
البته الان به اين نتيجه رسيدم كه هيچ چي به دلفي نمي رسه . حتي C# . خيلي خوش دسته . نسبت به سي شارپ اون همه اررور الكي نمي ده . يه عالمه كمپوننت داره كه هر كاري مي تونه با هاشون انجام بدي و خيلي كاراي ديگه .
خوب دوستان مي دونم كه هيچ كسي نيست كه تمام اين مطلب رو خونده باشه . ولي واقعا وقتي كه خودم اين مطلب رو مي نوشتم ياد گذشته ها افتادم . ياد اون روزايي كه بچه ها كليد پاور رو از پشت خاموش كرده بودند و ما نتونستيم سيستم رو روشن كنيم . چه خاطراتي . يادش بخير . از آقا نوي همد به خاطر زدن اين تاپيك خيلي خيلي ممنونم
 
آخرین ویرایش:

xyzrex

New Member
سلام
من برنامه نویسی رو در هنرستان با vb6شروع کردم.البته یه نصفه ترم بهمون اچ تی ام ال یاد دادن ولی قدری نبود که چیزی یاد بگیرم !امسال هم با کمک خدا تو شمسی پورتهران با رتبه ی 195 قبول شدم.اینجا میخواستن ترم 1 بهمون باز وی بی 6 یاد بدن ولی انقدر خواهش وتمنا کردیم که راضی شدن دات نت 2005 یاد بدن.من خیلی از " وی بی دات نت " خوشم میاد ولی میگن "سی" مادر زبوناست.الان دوس دارم با "دات نت 2008" کار کنم یه خاطره هم دارم از برنامه نویسی:
چند روز پیش موقعی که داشتم رو پروژه ی دیکشنری کار میکردم با یه اتفاق نادر مواجه شدم.فرم و کنترل رو در حالت دیزاین تغییر میدادم ولی موقع اجرا برنامه آپدیت نمیشد.باورتون نمیشه حتی فرم رو هم از پروژه پاک میکردم بازم می اومدخلاصه ویندوز عوض کردم بازم درست نشد یه دفعه دیست کردم نمیدونم چه فرجی شد درست شد.حالا ساعت 7 شبه منم باید فردا پروژه رو تحویل بدم باور کنید سخت ترین ساعت های عمرم رو تجربه کردم.
الان با این که 18 سالمه ولی می ترسم!می ترسم آخرش یه لیسانس بگیرم هیچی بلد نباشم.آخه شما ها همتون C++,C# ...بلدید.باورتون میشه من از استاد سیستم عامل وقتی پرسیدم با payton کار کردید ؟ به من گفت پیتون دیگه چیه؟
 
آخرین ویرایش:

farhad110

Member
خوش آمدید دوست عزیز
الان با این که 18 سالمه ولی می ترسم!می ترسم آخرش یه لیسانس بگیرم هیچی بلد نباشم.آخه شما ها همتون c++,c# ...بلدید
ما هم که از اول برنامه نویس به دنیا نیومدیم. اگر علاقه دارید تلاش کنید...
موفق باشید
 

farik

Well-Known Member
سرگذشت يك برنامه نويس كوچك

به همین خاطر تصمیم به تغییر کار گرفتم با جاوا آشنا شدم و تصمیم گرفتم اونو یاد بگیرم ولی با محیط بسیار قدیمی داس و کمپایل کردن های سنتی مواجه شدم که خیلی بدم اومد مخصوصا از اونجایی که باید واسه کمپایل مینوشتی javac اینقدر بدم میومد که حد نداره جاوا رو ول کردم و رفتم تو کف Visual Basic
با سلام...
دوست عزيز بايد بگم براي اين مشكل شما هم راه حلي هست بهتون توصيه ميكنم از محيط هاي IDE مثل نرم افزار intelliJIDEA استفاده كنين...
خوب منم داستانم رو ميگم...واسه اينكه داستانم رو بگم بايد داستان برادرم رو هم بگم...برادر من 3 سال با من اختلاف سني داره زماني كه من بچه بودم ايشون از راهنمايي توسط كلاس هايي كه مدرسه ميذاشت رفت و Qbasic رو ياد گرفت..خيل باهاش كيف ميكرد تا اينكه تو دوره دبيرستان براشون كلاس فوق العاده برنامه نويسي جاوا گذاشتن توسط آقايي به اسم آقاي كشتيدار...نميدونم كجا رفت ميگفتن بعدش رفته ايشون تهران بعدش هم رفته به دوبي..خلاصه ما كه به اون پايه رسيديم ايشون رفته بود و سر من بي كلاه مون:-?
خوب حالا ميايم سراغ من،تا سال 3 وم راهنمايي كه من اصلا با كامپيوتر كاري نداشتم و بيشتر باهاش بازي ميكردم...
سال سوم راهنماي بعد از يكسري آزمون ها برادرم به من يكم برنامه نويسسي با Qbasic رو ياد داد و منم نشستم يك روز تا بعد از ظهر و يك برنامه براي حل معادله درجه دو نوشتم...ولي خوب هنوز هم اوضاع زياد فرقي نكرد...تابستون سال دوم دبيرستانبودم كه از طريق يكي از بچه ها با وبلاگ و وبلاگ نويسي آشنا شدم..لازم به ذكر كه اون زمان اين سايت هايي كه PSP و نوتبوك رايگان ميدن از طريق تبليغات (كه تا اونجايي كه من ديدم همش دروغه و يا حداقل تو ايران نمياد) خيلي تو بورس بود واسه همين منم سعي ميكردم يكم بلگم رو براي جذب بازديد كننده با js قشنگ تر كنم...اون زمان داستان هري پاتر هم مينوشتم... ودر همين زمان هم بود كه رفتم و كلاس برنامه نويسي خصوصي با يك دانشجويي كه انصافا بچه واردي بود برداشتم...ايشون به من جاوا درس داد و البته همش ميگفت كه C# بهتره...منم اونموقع فقط يكم در اثر كخ ريختن با كد هاي جاوااسكريپت و html قالب وبلاگ با جاوا اسكريپت آشنا بودم..متاسفانه بعد از اينكه كلاس هاي جاوا تموم شد خيلي دنبالش رو نگرفتم كه ادامه بدم و كم كم يادم رفت..همون زمان با يك استادي هم ملاس html و جاوا اسكريپت گرفتم...يادش بخير..
خاطره:يادمه اون زمان آقاي ساسان نوبخت يك قالب داده بود بيرون به اسم قالب نارنجي ولي بخش نظراتش رو نداده بود و فقط تو بلاگ خودشون بود...منم رفتم و با فرانت پيج اونو ادتش كردم..يادم نيست پخشش هم كردم يا نه..اما خلاصه اين اولين كار جدي من بود..
خوب تو سال تحصيلي با php آشنا شدم و شروع به كار كردم و البته ناگفته نماند كه اين كار به درسم لطمه زد...بعد از اين جريان تو تابستون سال سوم رفتم كلاس برنامه نويسي C# و واقعا عالي بود فقط يك مشكل بود اونم كنكورم بود كه به دليل اينكه منو از درسم مينداخت نشد كلاسش رو تا آخر برم و ولش كردم..تو سال سوم به دليل درس كامپيوتر يكم با vb آشنا شدم ولي هيچي واسم C# نشد...بعد از سال سوم هم تقريبا همه فعالت هاي كامپيوتريم خوابيد از جمله يك CMS فول ايجكس كه داشتم مينوستم و همچنين jswindow كه داشتم رو ورژن جديدش كار ميكردم..تا اينكه بالاخره امسال كنكور رو تموم كردم و الانم دوباره برگشتم سر برنامه نويسي...الانم دارم رو يك پروژه كار ميكنم و بايد سرع تر برم..
واقعا خوشحال شدم...به قول يكي از دوستان بالا منم اميدي ندارم كه اينا رو كسي بخونه ولي بدم نميومد بنويسم...البته بايد بگم من مطلب ايشون رو كامل خوندم...:green:
يا علي...
 
سلام دوساتان سلام آقا نوید عزیز..من به مقدمه برنامه نویسی و ریشه برنامه نویسم کار ندارم که مربوط به 9و10 سالگیم میشه.. از بیسیک ، کیو بیسیک و پاسکال شروع کردم به ویژال بیسیک رسیدم خیلی حرفه ای کار میکردم طوریکه وقتی کسی برنامه ام رو میدید شیفته کارهام میشد چند سال کار نکردم و همه چیز به فرتموشی سپرده شد تا اینکه سی رو یاد گرفتم بعد با جاوا اسکریپت کار کردم بعد هم سی شارپ ولی علاقه شدید به سی فمیلی و ویژوال بیسیک دارم.. شاد و پیروز باشید
 

جدیدترین ارسال ها

بالا