نقد و بررسی فیلم جاذبه (gravity)

laale

New Member
اگر یک فضانورد باشید و در جریان یک ماموریت با چالشی بزرگ مواجه شواید که برایتان چاره‌ای به جز تلاش برای زنده ماندن و بازگشت به زمین را نگذارد اما گزینه های پیش رویتان یک به یک از دست برود، تا چه میزان می‌توانید برای ادامه حیات‌تان - آن هم به تنهایی - هوشمندانه عمل کنید و چه میزان به ادامه حیات تان امید خواهید داشت؟ شاید این پرسش را بتوانید در یکی از واقع گرایانه ترین آثار پیرامون سفرهای فضایی بتوانید بیابید.

به گزارش «تابناک»، ‌«جاذبه / Gravity» به کارگردانی آلفونسو کوارون، جدی‌ترین فیلم سه بعدی است که تاکنون ساخته شده است. راین استون (سندرا بولک) و مت کُوالسکی (جرج کلونی) کار خود را در جهت بهبود تلسکوپ هابل در یک پیاده روی فضایی انجام می‌دهند؛ اما در همین حین انفجاری باعث سرگردانی آن‌ها در فضا شده و در ادامه تلاش برای بقا و زندگی و... خط داستانی سر راست است و به مشکلات یک زن در حال مبارزه برای بقا می‌پردازد.

351629_898.jpg


اگرچه کلونی و بولک زوج خوبی را تشکیل داده‌اند، فیلم آن‌ها را از هم جدا کرده و با بولک در نبردش با این شرایط سخت همراه می‌شود. او که در فضا سرگردان شده و تمام ابزارش برای فرار از این شرایط را از دست داده، باید با چالش‌ها و خطرات جدیدی ـ آتش سوزی، اتمام اکسیژن، نبود سوخت و قطعات ماهواره‌ای معلق در فضا ـ دست و پنجه نرم کند، در حالی که هدف ظاهرا ساده‌ای پیش روی دارد: رفتن به خانه.

این فیلم را می‌توان یکی از واقع گرایانه ترین و باورپذیرترین فیلم‌هایی خواند که درباره فضا ساخته شده و شاید همین مسئله باعث شده اعضای آکادمی اسکار، حاضر شوند به این فیلم 90 دقیقه‌ای که سناریویش قابل رقابت با برخی از رقبایش نبود، هفت اسکار مهم را به استثنای اسکار بهترین فیلم را بدهند و زمینه فروش بیشتر این فیلم را در گیشه سینماهای جهان فراهم سازند.

351671_142.jpg


دوربین کوآرون بلندتر از فیلم نامه او حرف می زند؛ مسئله ای که جیمز برادینلی منتقد مشهور این گونه بر آن تاکید می کند: فیلم با یک نمای بیست دقیقه ای بدون کات (چیزی شبیه آن چه در فیلم "Children Of Men/فرزندان انسان" بود) آغاز می شود که در خلال آن دو شخصیت فیلم، فضانوردان راین استون (سندرا بولک) و مت کُوالسکی (جرج کلونی) کار خود را در جهت بهبود تلسکوپ هابل در یک پیاده روی فضایی انجام می دهند. دوربین شناور می شود، شیرجه می رود و حرکت می کند تا حس بودن در مدار را منتقل کند و زمین بزرگ و زیبا در پس زمینه تصویر می درخشد.

سپس حادثه ای غافل گیر کننده و هولناک اتفاق می افتد و راین که از کنترل خارج شده در فضا شروع به پشتک زدن می کند و دوربین به داخل کلاه فضایی او می رود و بیننده از دیدگاه اول شخص می تواند گیجی او را لمس کند. کوآرون در سراسر فیلم موفق شده بین رابطه دو شخصیت و گستردگی فضا ارتباط ایجاد کند. میزان سه بعدی بودن فیلم هیچ گاه بیش از حد نیست و در همه صحنه ها با دقت و ظرافت خاصی تنظیم شده است.

فیلم به شدت امید را به مخاطب تزریق می‌کند و برای مخاطب یک پیغام روشن را دارد: در بدترین لحظات از تلاش بازنایست، حتی وقتی در کپسول نجات سفینه‌ای چینی گرفتار می شوی که در تمام صفحه کلید مقابلت، کلیدهای چینی خودنمایی می‌کنند که شیوه رهاسازی کپسول فشردن برخی از آنها است اما کدام کلیدها را باید فشرد تا در لحظاتی که مواجهه با جو زمین می‌تواند نابودت کند، از مهلکه جان به در ببری؟ هیجان این لحظات از دست دادنی نیست، به خصوص اگر در سینمای سه بعدی به تماشای چنین فضایی بنشینیم.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا