مای پروژه.اند آو مای بدبختی '~'

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
سي دي فونت هايم کجاست

08-d-ef-rangmagazine.jpg


تيرماه است و هواي تهران به شدت گرم است و در عين حال باران مي آيد، شرجي بودن هوا حال و احوال تهران را شبيه موگاديشو کرده است.
تهران پايتخت تجاري، سياسي، اجتماعي و البته فرهنگي ايران، اين سرزمين پرگهر، خيلي سريع از پشت شيشه تاکسي مي گذرد. عجيب است روي ديوارهاي اين شهر گرافيک ماسيده است، از انواع و اقسام، همه جا پر است از پوستر کنکورپژوهان و موسسات دانش خردورزان و کتاب هاي آماج و قيقاج، البته چند روز پيش در مناطق شمالي شهر بيلبوردهايي ديدم با موضوع عطر بولغاري، Cwatch koming son، قوچي، پيوجيوت، هنگ تن و...؛ تنها مانده است Kokakola (البته غيرمشهدي) هم در اين شهر بيلبورد داشته باشد. پس در اين شهر گرافيک وجود دارد، در همين حيص و بيص يک دفعه پشت چراغ قرمز يک دفترچه مي اندازند داخل ماشين، دفترچه را ورق مي زنم مالامال است از آگهي هاي ريز و درشتي با موضوع جراحي دماغ، دکتر گربه، سالن زيبايي مه پاره، آموزش گريم زير نظر استاد بي بديل سينما استاد غ...ف و خوردني هايي مثل پيتزا ويتگنشتاين، کافه کامو، لازانياي وازارلي، بستني روسو، ليموناد بکت و چي چي گانوف فليني،،
تهران متمول اينگونه شهري است، بي ريخت، پرمدعا و البته در ظاهر فرهنگي؛ در همين احوالات به صبا رسيدم، سالن اول را با بريراني آغاز مي کنم، گرافيک ما روي شانه هاي آدم هايي ايستاده است که هنوز هم بعد از ۴ دهه پوسترهاشان جذاب و بديع است. بوي نا نمي دهد، رنگ هاي ايراني بريراني و آن عشق به ايرانيزه شدن و آن نوشته هاي ذوق مند هنوز که هنوز است بعد از اين همه سال بوي تازگي مي دهند. گرافيک بي تکلف بريراني از آنجايي که روي پاي خودش مي ايستد به واقع جذبه عاشقانه اي که خودش مدعي آن است را متبادر مي کند و چه خوب که سالن را براي صادق گرافيک ايران جدا بافته کرده اند، از آن سالن به بعد نمايشگاه آغاز مي شود. درباره اين بي ينال بايد خيلي محتاطانه نوشت اولاً گرافيک ايران اين بار بي سردارش برقرار شده است.
دوماً سطح بالاي آثار ارائه شده نشان دهنده همتي است که متوليانش به تعمد خرج کرده اند و سوماً اين که اگر اين آغاز را جدي بگيريم و اينچنين به اعتبار بي ينال تهران بيفزاييم حتماً به سرانجامي مي رسيم، بنابراين بي آنکه اغراق کنيم يا اجحاف بايد نهمين دوسالانه را با نگاه دقيق تري ببينيم. تقريباً از خيلي ملل آدم هايي آمده اند تا کنار هم بايستند و قضاوت شوند و اين فرصت خوبي است براي ارزيابي دقيق تر خودمان. و شايد اين اتفاق مهمترين حادثه اي است که در نهمين دوره به ثمر نشسته است. به نظرم حالا مي توانيم درباره جايگاه گرافيک امروزمان حرف بزنيم، برويم وسط سالن هاي صبا بايستيم و بعد ادعا کنيم که «گرافيک ما صاحب جا و منزلت است». اينکه نوشتار فارسي ميان اين همه فونت لاتين به چشم مي آيد دليل موجهي براي متمايز بودن نيست همچنان که خط چيني، ژاپني و عبري و هندي هم همين ويژگي «تمايز» را دارد، اما اين سبب نمي شود که تلاش هاي گرافيک ايراني در تثبيت شخصيت نوشتار ايراني را نبينيم. فارغ از مساله مهم «خوانايي يا ناخوانايي» که اين روزها نقل محافل گرافيک است يا بحث درباره تفاوت هاي تايپوگرافي با کاليگرافي و طراحي فونت و... که حتماً مسائل بنياديني است که ذهن طراحان ايراني را به خود مشغول کرده است. بايد بپذيريم که گرافيک معاصر ما به کيفيت روايي خط و اهميت القاي مفهوم به وسيله خط در پوستر پي برده است؛ اينکه تا چه اندازه در اين سياق موفق است يا نه را بايد کمي بعدتر با يک فاصله تاريخي ديد و نقدش کرد. من با همه شما موافقم. گرافيک امروز ما صاحب آبرو است، بر منکرش لعنت، اما وقتي منطق چينش عناصر در پوسترهاي غيرايراني (حاضر در همين بي ينال) را با منريسم گرافيک خودمان قياس مي کنيم آن وقت ادعاي «فهم گرافيک ايراني» کمي زود بهنگام به نظر مي رسد،
وقتي جايگاه تصويرسازي در پوستر اغيار را با فقدان تصويرسازي در پوستر خودمان کنار هم قرار مي دهيم آن وقت جاي خالي طراحي در آموزش گرافيک توي ذوق مان مي خورد.
وقتي جايگاه رنگ در گرافيک اروپايي را مي بينيم، وقتي نحوه استفاده از عکس را در گرافيک آنها مي شناسيم، وقتي ترکيب بندي و عقلانيت حاکم بر گرافيک آنها را از نزديک مي بينيم، وقتي توان بالاي چاپ و تکثير اين کشورهاي امپرياليستي را با خودمان مقايسه مي کنيم و هزار وقتي ديگر که هم من مي دانم و هم شما؛ آن وقت است که فاصله ما و آنها را مي بينيم و لمس اش مي کنيم. گرافيک آنها تجمل نيست، خودي است و از همه مهمتر از نهاد گرافيستش مي آيد و براي همين رابطه برقرار مي کند، در چنين اوضاعي است که نظر قطعي دادن درباره گرافيک امروز دشوار مي شود. در اولين نگاه اين موضوع که همه اتفاقات خلق گرافيک ايراني در صفحات LCD و Flatron مي افتد در حالي که گرافيک آنها در استوديوها و حتي روي ميز کار به وجود مي آيد (و البته در نهايت روي CD يا DVD خروجي مي شود) گرافيک ما را لو مي دهد. براي همين پوستر آنها با همه مختصات روايي اش يا حتي غريبگي اش با ما، سرزنده است. ما را با خودش مي برد، اگر نرم افزارهاي چليپا، کلک، ميرعماد و... را از گرافيک مان بگيريم جاي قلم ني و دوات و قيچي و کاتر و راپيد و رنگ و ماژيک و... کجاست. ميز گرافيست ما کو؟ تعامل احصايي و مميز جاي خودش را به تعامل گرافيست پرمدعا و نرم افزار خنگ داده است.
از صبا بيرون مي آيم دنبال سوپرمارکت يا همان بقالي هاي سابق مي گردم تا آب خنک بخرم. چشمم به خيابان افتاد، گرافيک ايراني حتي اگر قائل به اعتبارش باشيم روي ديوارهاي همان شهري که اول مقدمه نوشتم کجاست؟ چرا جز موارد معدودي مثل طراحي جلد کتاب مابقي گرافيک ما بنجلي است؟ قبول، روي جلد کتاب ها زيباست، پوستر نمايشگاه هاي هنري بديع است، قبول. نشريات امروزمان، صفحه بندي ها، لوگوهاي شرکت هاي صاحب نام چشم نواز است باز هم قبول، اما چرا گرافيک ما سراغ پوستر تجاري نمي رود؟
چرا وقتي پايمان را از بي ينال بيرون مي گذاريم بايد هزار پوسترواره بي ريخت جلوي چشممان بيايد، چرا روي اتوبوس ها و بيلبوردها همين اتفاقات سالن هاي صبا نمي افتد، چرا تابلوهاي سردر فروشگاه ها و مغازه ها اينقدر ... اند.
همه چيز را گردن سفارش دهنده پولدار (و به گفته گرافيست ها) الزاماً بي سواد نيندازيم، واقعاً براي فهم عمومي گرافيک چه کرده ايم. وقتي مردم تلويزيون را روشن مي کنند چه گرافيکي مي بينند، شعر من گلم تو سوسني براي تبليغ شامپو يا شعارهاي تبليغاتي با موسيقي روحوضي و شعر پيزوري براي تبليغ فلان تگرگ نمکي چه اتفاقي براي چشم و گوش مخاطب عام به وجود مي آورد.
واقعيت اين است که هر جا توليد و رقابت و اقتصاد وجود دارد حتماً گرافيکي مطابق با سليقه عمومي توليد مي شود براي مثال وقتي در سينماي ما رقابت تجاري وجود ندارد پس منطقاً گرافيک پوستر سينمايي هم شکل نمي گيرد، بنابراين هزار ميزگرد درباره اين جنس پوستر هم آب در هاون کوفتن مي شود.
نکته ديگري که در اين بي ينال به چشم مي آيد اين است که حتي گرافيست هاي غيرايراني هم مزه دهان ما را مي دانند، بنابراين همه از احوالات فرهنگي و دغدغه هاي انساني حرف مي زنند، همگان فهميده اند که ايران مرکز گرافيک ضدتجاري است، براي همين در ميانه اين همه پوستر جاي پوسترهاي سفارشي تقريباً خالي است (حتي نمونه فرنگي اش). من نمي دانم که آيا گرافيک بي سفارش دهنده وجود دارد يا نه؟
اما اين پوسترهايي که از ايراني ها مي بينم اکثراً برايم آشناست. آنها را بارها و بارها سردر گالري ها ديده ام و داخل مجلات چاپ شده اند، و چندين بار به شکل گرافيک نمايشگاهي در نگارخانه اي آويزان شده اند. حالا مي پرسم که سفارش دهنده کجاي اين گرافيک ايستاده است؟ آيا آدمي که در سال سه پوستر آن هم براي نمايشگاه خودش يا کانسپت پسرعموي صاحب ذوق اش ساخته يا دلبخواه و از سر تفنن رفيق اش را با پوستري شلنگ تخته اي و شايد زيبا ذوق زده مي کند را گرافيست مي خوانند و آيا آدمي که در سال صدها کار سفارشي مي کند و سطح سليقه توليدکننده گل و کارخانه توليد لوبيا پخته و چيپس بهمان را تغيير مي دهد (و حتماً فرصت شرکت در مهماني هاي انجمن را ندارد) گرافيست نيست؟
البته چندي پيش يک گرافيک زيبا براي تبليغ تنقلات ديدم که البته گرافيست صاحب نامي داشت اما همين استاد شريف از ترس جماعت فرهنگ گرافيک احتمالاً جرات ارائه آن اثر را در بي ينال و محافل پيدا نمي کند. علتش را بايد از جو فرهنگي گرافيک امروز پرسيد. آنها دليلش را خوب مي دانند، اينها سوالاتي است که در همان بقالي (ببخشيد سوپرمارکت) از ذهنم گذشت.
با اين حال خالي از مروت است که از چاپ همزمان کتاب بي ينال ننويسم و از نظم و برنامه ريزي دقيق مجريان آن حرف نزنم.
دبيرخانه بي ينال نشان داد که نظم گذشته را مي شود دوباره تکرار کرد.
بي ينال نهم از موفق ترين نمايشگاه هاي چند سال اخير در عرصه هنرهاي تجسمي بوده است.
بنابراين اين نظم و هماهنگي باعث مي شود که سراغ ليست اسامي برگزيدگان بي ينال نروم، چون هر جنس داوري حتماً معترضاني دارد اما مساله گرافيک امروز ايران مهم تر از هر آدم، جايزه يا گروه خاصي است. بارها و بارها همگان نوشته ايم که گرافيک ايران بايد همه را نشانه برود، بايد اين ماهيت نخبه گرايانه اش را بدرد، اين خرقه عارفانه را از تن بيرون کند، بيايد با مردمش حرف بزند، در و ديوار و شهر را از اين بدگلي نجات بدهد و خلاصه از اين اقليت سالاري کذايي دست بردارد، برود سراغ همان راننده تاکسي، آهنگر، زن خانه دار و نجار.

روزنامه شرق/ ۱۰تیرماه
 
آخرین ویرایش:

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
گفتگو با ابراهیم حقیقی؛ طراحی جلد کتاب هنر نیست




این مطلب پیش از این در تاریخ ۱۲ خرداد ماه در رادیو زمانه منتشر شده است
مجتبا پورمحسن

اگر در ايران‌ كتاب‌ چاپ‌ بشود و طرح‌ جلدش‌ به‌ چشم‌ بيايد احتمالاً طراحش‌ ابراهيم‌ حقيقی‌ است. او مرد شماره‌ی‌ يک‌ طراحی‌ جلد كتاب‌ در ايران‌ است‌ و طراحی‌ جلد بسياری از آثار برجسته‌‌ی فلسفی‌ و ادبی‌ منتشرشده‌ در ايران‌ را انجام‌ داده. او طراح‌ جلد اكثر آثار منتشرشده‌ توسط‌ نشر مركز و نشر اختران‌ هم است. ابراهيم‌ حقيقی‌ متولد سال‌ ۱۳۲۸ در تهران‌ است‌ و از سن‌ ۱۹ سالگيی كار گرافيک‌ را شروع‌ كرده‌ و در طول‌ ۳۰ سال‌ گذشته‌ بی‌‌وقفه‌ كار كرده. او دارای‌ مدرک‌ كارشناسی‌ارشد معماری‌ است‌ و نمايشگاه‌های‌ انفرادی‌ و گروهی‌ زيادی‌ را در كشورهايی اروپايی‌ برپا كرده‌ و جوايز متعددی‌ هم‌ دريافت‌ كرده‌ است. او به‌ همراه‌ مميز، شيوا، و ميرزاعلی‌خانی‌ از مؤسسان‌ انجمن‌ صنفی‌ طراحان‌ گرافيک‌ ايران‌ بوده‌اند. ابراهيم‌ حقيقی در گفت‌وگو با ما از طراحی‌ جلد در ايران‌ و تايپ‌ و گرافيک‌ گفته است.

چه‌ شد كه‌ آقای‌ ابراهيم‌ حقيقی‌ به‌ بزرگ‌ترين‌ طراح‌ جلد كتاب‌ ايران‌ تبديل‌ شد؟

اين‌ شايعه‌‌ای است‌ که من‌ اصلاً آن را قبول‌ ندارم. من‌ فقط‌ طراحی جلد كتاب‌ می‌‌كنم. مثل‌ ديگر كارهای‌ گرافيكی‌ كه‌ انجام‌ می‌‌دهم. در حقيقت‌ از سی‌وچند سال‌ پيش‌ تا كنون‌ به‌ طور مداوم‌ طراحيی جلد كتاب‌ را بر عهده‌ داشته‌ام‌ و دليل‌ آن‌ علاقه‌ام‌ به‌ كتاب‌ يا آشنايی‌ام‌ با ناشرين‌ متعدد بوده‌ است.

ولی‌ الان‌ كتاب‌های با طراحی‌ جلد شما به‌ بازار می‌‌آيند...

اين‌ از لطف‌ ناشرها است‌ به‌ من.

در طراحی‌ جلد كتاب‌ شيوه‌‌ی خاصيی داريد كه‌ معمولاً خيلی ساده‌ است‌ و با اشكال‌ هندسی‌ كار می‌‌شود. آيا در اين‌ زمينه‌ ايده‌ی‌ خاصی داريد؟

من‌ در تمام‌ كارهايم‌ سعی‌ می‌‌كنم‌ و يا اين‌ سعی را داشته‌ام‌ كه‌ به‌ محتوا بپردازم. يعنی‌ فرم‌های‌ در خور محتوای هر موضوعی را پيدا كنم. فرقی‌ نمی‌‌كند كه‌ اين‌ جلد كتاب‌ باشد يا مثلاً پوستری‌ باشد برای‌ فيلم‌ سينمايی‌ يا تئاتر. در حقيقت‌ مضمون‌ اصل‌ اول‌ است‌ كه‌ راهبر من‌ می‌‌شود برای‌ پيدا كردن‌ فرم. اما اين‌ چيزی‌ كه‌ شما می‌‌فرماييد تصور می‌كنم‌ در طول‌ ساليان‌ در مورد هر كار هنری‌ و يا هر اثر هنرمندی كم‌كم‌ اتفاق‌ می‌‌افتد كه‌ به‌ اكستاراسيون‌ يا تجريد بيشتری‌ می‌‌رسد و بعضی‌ كارهای‌ اخيرم‌ را كه‌ ديگران‌ و يا خودم‌ می‌‌بينم‌ به‌ مينی‌ماليسم‌ نزديک‌ شده.

اما از طرف‌ ديگر همين‌ چيزی‌ كه‌ به‌ سبك‌ شما تبديل‌ شده‌ گاهی‌ اوقات‌ منتقدانی‌ دارد كه‌ معتقدند طراحی‌‌های‌ آقای‌ حقيقی‌ خيلی‌ شبيه‌ به‌ هم‌ شده‌، مخصوصاً در مورد كتاب‌هايی‌ كه‌ نشر مركز در می‌‌آورد.

ممكن‌ است‌ اين‌گونه‌ باشد. من‌ نقد ديگران‌ را انكار نمی‌‌كنم. از اين‌ طرف‌ هم‌ بدم‌ نمی‌‌آيد كه‌ اين‌ تشخيص‌ داده‌ بشود كه‌ كارهای‌ من‌ قابل‌ شناسايی‌ است‌. اين‌ هميشه‌ برای‌ طراح‌ خوب‌ است. اما اگر قرار بشود كه‌ نتواند بيانگر محتوا باشد قطعاً از نكات‌ ضعفی است‌ كه‌ آنها درست‌ تشخيص‌ داده‌اند. در مورد بعضی كارها با ناشر علی‌الخصوص‌ نشر مركز كه‌ نشر پركاری‌ است‌ به‌ نتيجه‌ی‌‌ دوسويه‌ می‌‌رسيم‌ كه‌ ما به‌ يونيفرم‌هايی‌ دست‌ پيدا كنيم‌ كه‌ در حقيقت‌ آن‌ يونيفرم‌ بيانگر صفاتی يک‌ نويسنده‌ی‌ شاخص‌ يا مشهور باشد. ممكن‌ است‌ آن‌ سری‌ از صفات‌ لزوماً بيانگر محتوای‌ هر يک‌ از كتاب‌ها نباشند.

معمولاً از طراحی‌ و نقاشی‌ در طراحی‌ جلدتان‌ كمتر استفاده‌ می‌‌كنيد؟

اخيراً كمتر.

دليل‌ خاصی‌ دارد؟

نه. عرض‌ كردم‌ .برای‌ رسيدن‌ به‌ همان‌ تجريد بيشتر يا رفتار مينی‌ماليسم.

مسأله‌ی‌ ديگر بحث‌ تايپوگرافی‌ است. برخی‌ اخيراً در طراحی‌ جلد كتاب‌ خيلی به‌ آن‌ می‌‌پردازند. با توجه‌ به‌ اينكه‌ من‌ هميشه‌ كارهايی نويی‌ از شما می‌‌بينم، اما تا به‌ حال‌ نديدم‌ به‌ اين‌ سمت‌ برويد؟

اينكه‌ می‌‌فرماييد برای‌ من‌ نديديد به خاطر تعريفی است‌ كه‌ از تايپوگرافی‌ در ايران‌ بجا مانده. لااقل‌ مثل‌ فرنگ‌ ‌ نيست‌ كه‌ لزوماً ما متكيی به‌ تايپ‌ فيس‌ يا فونت‌ باشيم.‌ بلكه‌ تمام‌ رفتارهايی كالی‌گرافی‌ يعنی‌ خوشنويسی‌ يا آزاد نويسيی هنر رايتنيگ‌ و يا تايپ‌ و گرافيك‌ متكی‌ به‌ تايپ‌ فيس‌ است‌. جلد كتاب‌های‌ ما هم اخيراً زياد شده. من‌ شخصاً در كارنامه‌ام‌ اين‌ رفتار آزاد نويسی را در بسياری‌ از كتابهای‌ نشر مركز و اختران‌ كه‌ جزء همين‌ ردهی‌‌ تايپوگرافی‌ كه‌ در ايران‌ به‌ معنای‌ نوشتاری به‌ خودش‌ گرفته‌ و چاپ‌ شده دارم.

آخر در ايران‌ تايپوگرافی را يكجوری يأجوج‌ و مأجوج‌ تعبير می‌‌كنند؟

بله، اين‌ مسأله‌ متأسفانه‌ به‌ دليل‌ ندانم‌كاری‌‌ها يا كثرت‌ اين‌گونه‌ رفتارهای نوجوانان‌ است‌ كه‌ اتفاق‌ افتاده‌ و اين‌ معنا حاصل‌ شده‌ كه‌ معنای درخوری‌ نيست. در حقيقت‌ الان‌ هر نوع‌ كار گرافيكی را كه‌ نوشته‌ها در آن در هم‌ پيچيده‌ باشد حتی اگر بعضاً ناخوانا باشد می‌‌گويند تايپوگرافيک. اصلاً معنای‌ تايپوگرافيک‌ در طراحی گرافيک‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ اين‌ نيست. يعنی‌ سابقه‌ای‌ بسيار طولانی‌ هم‌ در ايران‌ ما از پنجاه‌ سال‌ گرافيك‌ ايران—كه نمايشگاهی‌ تهيه‌ ديديم—داريم و در طراحی اروپايی‌ هم‌ از آغاز پيدايش‌ گرافيك‌ كارهای مبتنی‌ بر تايپ‌ فيس‌ و حروف‌ در طراحی‌شان‌ موجود است، اگر در ايران‌ چند سالی‌ است‌ كه‌ اين‌ موضوع‌ باب‌ شده‌ و اين‌ عنوان‌ را گرفته‌ به‌ دليل‌ ساختن‌ گونه‌ای‌ بازار اغتشاش، يا از آب‌ گل‌‌آلود ماهی گرفتن‌ است‌ وگرنه‌ پيچاندن‌ در هم‌ حروف‌ و ناخوانا كردن‌ به‌ معنای‌ تايپ‌ گرافيک‌ نيست‌ و تصور من‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ يكی‌ از آسيب‌هايی‌ است‌ که گرافيک‌ ما درست‌ به‌ زبان‌ ما می‌‌زند. من‌ اصلاً اعتقاد ندارم‌ كه‌ ما بر جلد كتاب‌ نوشته‌هايی‌ را بگذاريم‌ كه‌ خوانا نباشند ولی‌ اكنون‌ در ويترين‌ كتاب‌فروشی‌‌ها ما شاهد اين‌ موضوع‌ هستيم. در هم‌ پيچاندن‌ و يا پشت‌ و رو كردن‌ حروفی‌ كه‌ به‌ زبان‌ زيبای‌ فارسی‌ ما و به‌ خط‌ فخيم‌ ما لطمه‌ می‌‌زند.

فكر می‌‌كنيد طراحی‌ جلد كتاب‌ در ايران‌ به‌ شكل‌ سازمند و ساختاری‌ چه‌ توسط‌ ناشرين‌ و چه‌ طراحان جدی‌ گرفته‌ می‌‌شود؟

برمی‌‌گردم‌ به‌ خاطره‌ی همان‌ سی‌وهفت، هشت‌ سال‌ پيش‌ خودم‌ و می‌‌گويم‌ كه‌ قبل‌ از من‌ اساتيد من‌ آقايان‌ مميز و مثقالی، كار طراحی‌ جلد كتاب‌ را با ناشرين‌ معتبر آغاز كرده‌ بودند، هرگاه‌ پای‌ ناشر معتبری‌ در ميان‌ باشد، ناشری‌ كه‌ فرهيخته‌ باشد و به‌ طراح‌ جلد كتاب‌ رجوع‌ كرده‌ باشد شما جای‌ پای‌ طراحی‌ خوب‌ را روی‌ جلد كتاب‌ شاهد خواهيد بود. مگر اينكه ناآگاهی‌ها يا ندانستگی‌‌هايی از جانب‌ كسانی‌ كه‌ فقط‌ كتاب‌هايی‌ را چاپ‌ می‌‌كنند كه‌ بفروشند اتفاق‌ بيفتد كه‌ متأسفانه‌ ممكن‌ است‌ اكثريت‌ هم‌ با آنها باشد.

ناراحت‌ نيستيد از اينكه‌ ويترين اين‌ بخش‌ از كار شما ‌ بر كارهای‌ ديگرتان‌ غلبه‌ كرده؟

خير. ببينيد من‌ خودم‌ خيلی‌ سعی‌ می‌‌كنم‌ نام‌ هنری‌ رويش‌ نگذارم‌. اگر بخشی كم‌رنگ‌ می‌‌شود ترجيحاً بخش‌ ديگر را می‌‌توان‌ پررنگ‌ كرد. سال‌هاست—مثلاً چيزی‌ حدود شش‌، هفت‌ سال‌ می‌‌شود—كه پوسترهای‌ سينمايی‌ را به‌ طراحان‌ گرافيک‌ باسابقه‌ يا به‌ من، سفارش‌ نمی‌‌دهند. خب‌ من‌ دارم‌ جبران‌ آن‌ رفتارهای‌ طراحی‌ تجربی‌‌ام‌ را روی‌ جلد كتاب‌هايم‌ می‌‌كنم.

چرا پس‌ اسمش‌ را كار هنری‌ نمی‌‌گذاريد؟

من‌ گرافيک‌ را يك‌ ارتباط‌ تصويری‌ می‌‌دانم.‌ اول‌ از همه‌ كه‌ ملزم‌ است‌ متكی‌ به‌ سفارش‌ باشد. ببينيد گرافيک‌ تا يک‌ سفارش‌ نباشد اتفاق‌ نمی‌‌افتد. من‌ اعتقاد ندارم‌ كه‌ گرافيک‌ را برای دل‌ خودم‌ انجام‌ می‌‌دهم، اول‌ يک‌ سفارش‌ بايد باشد از کسی. در حقيقت‌ يك‌ متن‌ اوليه‌ای‌ است‌ كه‌ من‌ متن‌ ثانويه‌ را بر مبنای‌ آن‌ می‌‌سازم.‌ من‌ نفر بعدی‌ هستم‌ كه‌ می‌‌آيم. گرافيک تفاوت‌ دارد با نقاشی. اگر اين‌ اثری‌ كه‌ من‌ توليد كردم‌ بتواند به‌ ماندگاری‌ دست‌ پيدا بكند ممكن‌ است‌ كه‌ جامعه‌ به‌ آن‌ اطلاق‌ نام‌ هنری‌ بكند. من‌ از اول‌ خودم‌ را محق‌ نمی‌‌دانم‌ كه‌ نام‌ اثر هنری‌ بر كار گرافيكی‌ بگذارم.

خيلی‌ معقول‌ برخورد می‌‌كنيد آقای‌ حقيقی...

اميدوارم‌ بتوانم‌ اين‌ تعريف‌ را داشته‌ باشم. دليل‌ اينكه‌ جوان‌ها می‌‌خواهند به‌ هر اثری كه‌ توليد می‌‌كنند معنای‌ هنری‌ اطلاق‌ كنند به‌ اين‌ سبب‌ است‌ كه‌ می‌‌خواهند خودشان‌ را در جايگاه‌ والاتری‌ قرار بدهند. من‌ اصلاً اعتقاد ندارم‌ كه‌ يك‌ طراح‌ گرافيک‌ جايگاهی والاتر از يک‌ نقاش‌ يا يک‌ آهنگساز دارد.

كار طراحان‌ جوان‌ جلد كتاب‌ را چه‌‌طور می‌‌بينيد؟ خوب‌ است؟

بعضی‌‌ها واقعاً درجه‌ی‌ يک‌ و خوب‌ هستند ولی‌ بعضی‌‌هاشان‌ نه. همان‌ رفتاری‌ را می‌‌كنند كه‌ به‌ قول‌ شما پسند بازار است‌ و ناشرانی‌ كه‌ نادانسته‌ آن‌ سفارش‌ها را می‌‌دهند دچار آن‌ اعوجاج‌ رفتاری‌ حروف‌ هستند كه‌ تصور می‌‌كنم‌ مد روز است‌ و ممكن‌ است‌ بهتر بفروشند. اما نام‌های‌ بسيار شاخصی‌ حضور دارد در جوانان‌ روی‌ طراحی‌ جلد كتاب‌ كه‌ ما اكنون‌ داريم‌ و بسيار باعث‌ خوشحالی‌ من‌ است‌ كه‌ نااميدی‌ كه‌ مثلاً ما پانزده‌ سال‌ پيش‌ در كشور داشتيم‌ نسل‌ جوان‌ گرافيک‌ ما آمدند و در حقيقت‌ بخشی‌ را پر كردند، اميدوارم‌ كه‌ اين‌ نسل‌ نااميد نباشند كه‌ نسل‌ بعدی‌ از راه‌ می‌‌رسد.

در بين‌ كارهايی‌ كه‌ طراحی كرديد و از بين‌ طرح‌ جلدهايی‌ كه‌ زديد كدام‌ يک را از همه‌ بيشتر می‌‌پسنديد؟

تقريباً بيشترين‌ كارهايی‌ را كه‌ با نشر مركز و اختران‌ دارم‌ می‌‌پسندم.‌ برای‌ اينكه‌ فضای‌ آزاد و بازی‌ در اختيار من‌ می‌‌گذارند، بی‌‌آنكه‌ فشاری‌ بياورند يا مثلاً اعمال‌ سليقه‌های‌ خاصی‌ بكنند. اگر هم‌ اعمال‌ سليقه‌هايی‌ می‌‌كنند، اعمال‌ سليقه‌های‌ حرفه‌ای‌ از جانب‌ يک ناشر است‌ و به‌ شخصه‌ مثلاً همين‌‌طوری‌ الان‌ دارد به‌ خاطرم‌ می‌‌آيد "يوزپلنگانی‌ كه‌ با من‌ دويده‌اند" مال‌ بيژن‌ نجدی را فرضاً دوست‌ دارم‌ يا بقيه‌ی‌ كارها يا جلد كتاب‌هايی‌ را كه‌ برای‌ بيژن‌ نجدی‌ زدم‌ كلاً دوست‌ دارم‌ يا الان‌ حضور ذهن‌ ندارم‌ از جلد كتاب‌هايی‌ كه‌ برای‌ انتشارات‌ اميركبير زدم‌ در سال‌ پنجاه‌وشش.

چون‌ اسم‌ آقای‌ نجدی‌ را آورديد، اين‌ سؤال‌ را می‌‌پرسم‌. نويسنده‌ی‌ كتاب‌ آيا نقشی‌ در اين‌ كه‌ كارتان‌ خوب‌تر در بيايد دارد؟

بله‌ نقش‌ دارد. چون‌ ترجيح‌ می‌‌دهم‌ كتاب‌ها را بخوانم‌ اگر توانش‌ را داشته‌ باشم. لااقل‌ كتاب‌هايی‌ را كه‌ مجموعه‌ داستان‌ها‌ی كوتاه‌ يا شعر است‌ قطعاً می‌‌خوانم‌. مگر اينكه‌ مثلاً رمان‌ بسيار سنگينی‌ باشد كه‌ نتوانم‌ بخوانم. آن‌ وقت‌ از نويسنده‌ يا مترجمش‌ می‌‌خواهم‌ كه‌ خلاصه‌ای‌ به‌ من‌ بگويد يا تعريفی‌ از فضايی‌ كه‌ ساخته‌ بكند. من‌ در حقيقت‌ آن‌ وقت‌ بايد فضا را از جانب‌ روايت‌ او درک‌ بكنم‌ و اين‌ خواندن‌ و شنيدن‌ قطعاً برای‌ رسيدن‌ به‌ درک‌ فضای‌ اصلی‌ نويسنده‌ است.‌ صاحب‌ اصلی‌ يک‌ اثر تأليفی‌ اول‌ از همه‌ نويسنده‌اش‌ است.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
ابراهیم حقیقی؛ خط فارسي، عامل جذابيت تايپوگرافي

01-eb-hagh-hh-sha-rangmagaz.jpg


«تايپوگرافي ايراني» نام نمايشگاهي بود كه در ارديبهشت امسال به مدت ۱۰روز به دعوت دانشگاه بازل سوئيس برگزار شد.
به همين مناسبت در رابطه با اهداف و دستاوردهاي آن، گفت‌وگويي با ابراهيم حقيقي صورت گرفته است كه مي‌خوانيد:

ابتدا بفرماييد كه اين نمايشگاه چگونه شكل گرفت؟

حدود يك سال پيش، كامبيز شافعي كه در دانشگاه بازل سوئيس مشغول تحصيل گرافيك است، به دپارتمانشان پيشنهاد كرد كه نمايشگاهي از آثار ايران را در آنجا برگزار كنند. به دليل اينكه آنها كارهاي گرافيك ايران را مي‌شناختند، پذيرفتند و پيشنهاد كردند كه موضوع نمايشگاه، تايپوگرافي باشد چرا كه سابقه تايپ ديزاين خود سوئيسي‌ها هم بسيار بالاست.
سوئيسي‌ها پرسابقه‌ترين طراحان گرافيك هستند كه داراي مكتب بودند و در شيوه‌هاي آموزش آكادميك شايد بشود گفت كه هنوز هم سرآمد هستند. چهار نفر مسئول اين كار شديم؛ فيروز شافعي، مجيد عباسي، مصطفي اسدالهي و من.
ما از ۷۰نفر از طراحان، چه از طراحان قديم و چه جوان، دعوت كرديم كه آثارشان را در زمينه تايپوگرافي بدهند. در حوزه‌هاي پوستر، نشانه و جلد كتاب ۵۴ نفر در مهلتي كه تعيين كرده بوديم آثارشان را ارائه كردند. در يك انتخاب اوليه تعداد ۱۴۷ اثر گزينش شدند كه پس از آن اساتيد سوئيسي هم با نگاه خودشان اين انتخاب‌ها را نهايي كردند.

آيا در كنار نمايشگاه كارهاي جنبي ديگري هم صورت گرفت؟

بله، يك كارگاه آموزشي توسط آقاي عباسي و من با ۴۰ تا از دانشجويان آنجا با موضوع تايپوگرافي خط فارسي برگزار شد. يك روز هم به چند سخنراني اختصاص پيدا كرد. رايان عبدالله راجع به خط عربي كه بسيار وجوه اشتراك با خط فارسي دارد، صحبت كرد.
موضوع سخنراني لوكرنك، گرافيك امروز ايران بود. لوكرنك به سبب آشنايي كه در سال‌هاي اخير با گرافيك ايران پيدا كرده بود، نمايشي از وضعيت موجود شهر تهران داد كه از گرافيك فرهيخته در آن هيچ خبري نيست و پر از اعلان‌هاي كنكور و غيره است و سر در سينماها كه اصلاً زيبا نيستند، و آنها را از گرافيكي كه درگالري‌ها و بي‌نيال‌ها وجود دارد، متمايز كرد.
من هم در سخنراني خودم سعي كردم آنها را آگاه كنم كه گرافيك امروز ايران چه روندي را دارد طي مي‌كند و ريشه‌هاي هنر ايران را براي آنها بازگو كردم.

آيا براي انواع كارهايي كه در زمينه خط صورت مي‌گيرد، اصطلاح تايپوگرافي، واژه درستي است؟

با رفتاري كه امروزه طراحان گرافيك مي‌كنند، تايپوگرافي به طور كلي در جهان دگرگون شده است. الان كارهاي دستنويس هم در رده تايپوگرافي ارائه مي‌شود.

اساتيد و دانشجويان سوئيسي، آثار ارائه شده در نمايشگاه را چگونه ارزيابي كردند و اساساً نگاهشان به گرافيك امروز ايران چگونه بود؟

غربي‌ها اساساً نسبت به كارهاي ايراني، نگاهي فرمال دارند. آنها شكل تازه‌اي را در آثار ايراني مشاهده كرده‌اند كه برايشان جذاب است و اين جذابيت هم به سبب خط فارسي دارد اتفاق مي‌افتد و نه لزوماً ديزاين.

پس اگر خط را حذف كنيم، آن هويت ايراني و جذابيتي كه گفتيد، از بين خواهد رفت؟

بله، تصور من اين است. الان ما بايد به اين درك برسيم كه اگر ما از اين محمل دست بكشيم چه اتفاقي خواهد افتاد؟ تذكري است كه من هميشه به دوستان مي‌دهم كه در آموزش هم بايد مراقب باشيم اين اتكا به اين تنها محمل، خطير است. گويا تصوير فراموش شده است.
ما مي‌توانيم پوسترهاي تايپوگرافيكال داشته باشيم اما اين لزوماً به معناي فراموش كردن گونه‌هاي ديگر گرافيك نيست. اما اين اتفاق افتاده و اين زنگ خطر را نمايشگاهي كه الان در فرانسه برگزار است براي ما به صدا درآورده، كه از حدود ۶۵۰پوستر ايراني فقط پنج اثر انتخاب شده است.
اين سيل حضور آثار طراحان جوان در نگاه اول شوق‌برانگيز است، اما براي ما هشدار بزرگي هم هست. البته بعضي از طراحان جوان ما الان اين درك را پيدا كرده‌اند كه خودشان را در اين تكرار مداوم نيندازند. فهميده‌اند كه نه صرفا با خط بلكه با تركيب‌بندي، روحيه ايراني را آشكار كنند.

آيا شما هم از سوئيسي‌ها براي نمايش آثارشان در ايران دعوت كرديد؟

ما همانجا از آنها دعوت كرديم و قرار شد بيايند و حداقل براي ما كنفرانس بگذارند و سخنراني كنند.

در مقايسه با نظام آموزشي آنها، چه كمبودهايي در ساختار آموزش هنر در ايران حس مي‌شود؟

ما در نظام آموزش هنر نقص‌هاي بسياري داريم. قرار است يك كنفرانس بين‌المللي آموزش هنر در شهريور ماه، با همكاري انجمن طراحان گرافيك و مركز بين‌المللي پژوهش هنر و معماري و همكاري يونسكو برگزار شود كه به همه اين مباحث بپردازد.

آيا برگزاري نمايشگاه تايپوگرافي ايراني، از سوي سازمان و يا نهادي ايراني هم مورد حمايت قرار گرفت؟

در اين رابطه از همكاري و حمايت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران بهره‌مند شديم كه در نوع خود قابل تقدير است. هميشه اين را گفته‌ام كه وظيفه شهرداري‌ها فقط نظافت شهر و ساخت و نظارت بر ساختمان‌ها نيست. مقوله فرهنگي در تمام جهان يكي از وظايف اصلي شهرداي‌ها است.

با توجه به تجربه‌هايي كه در ايران داشتيد، كارگاه آموزشي را كه به اتفاق آقاي عباسي در بازل سوئيس برگزار كرديد، چه ويژگي بارزي داشت؟

دانشجوها را بسيار تيزهوش ديدم. بسيار موفق و آماده چرخش‌هاي گوناگون و فكر مي‌كنم اين هوشمندي و خلاقيت آنها به خاطر اين بود كه با آگاهي از آنچه كه مي‌خواهند وارد دانشگاه شده‌اند. بي‌آنكه از معبر تنگ كنكور وارد شوند. خواسته و دانسته آمده‌اند كه اين رشته را تحصيل كنند. اما دانشجويان ايراني، فقط از دريچه كنكور عبور كرده‌اند و به ناگزير در اين رشته واقع شده‌اند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
نمایش نقاشی‌های مکتب قهوه‌ خانه

esmailzade2-zr.jpg



نمایش نقاشی‌های مکتب قهوه‌ خانه

نقاشی - همشهري آنلاين:
همزمان با رو نمایی از کتاب آثار استاد حسن اسماعیل‌زاده شنبه 14 مهر نمایشگاهی از آثار وی در نگارخانه ماه مهر افتتاح می‌شود.

به گزارش روابط عمومی ماه مهر؛ در این نمایشگاه که با حضور کاظم چلیپا هنرمند نقاش و پسر استاد اسماعیل زاده برگزار می‌شود حدود 12 تابلو از آثار ایشان به نمایش در خواهد آمد.

تابلوهای این نمایشگاه از بنیاد استاد اسماعیل زاده و خانواده ایشان به امانت گرفته شده است تا به گفته چلیپا نه تنها کتاب ایشان بهتر معرفی شود بلکه دانشجویان و هنر دوستان بتوانند از نزدیک با نقاشی قهوه خانه ای آشنا شوند.

کاظم چلیپا درباره طبقه بندی این تابلوها می گوید:« این نقاشی ها براساس زمان و تاریخ طبقه بندی نشده اند چراکه نقاشان قهوه خانه ای به نام خود و یک زمان تاریخ دار نمی‌اندیشیدند، برخی نقاشی‌های استاد حتی امضا ندارند و این آثار باسه محور کلی طبقه‌بندی می‌شوند، آنها مضامین اسطوره‌ای و ملی، مضامین مذهبی و فرهنگ عامه ایران را در برمی‌گیرند.»

esmailzade-zr.jpg


مراحل تهیه کتاب آثار استاد حسن اسماعیل‌زاده با توضیحاتی از استاد علی رجبی و کاظم چلیپا در زمان حیات ایشان طی شده است و 120 تصویر از نقاشی های ایشان را در بر می‌گیرد.

استاد حسن اسماعیل زاده از معدود نقاشان قهوه خانه‌ای است که به صورت خلاقانه این هنر رو به فراموشی ایران را دنبال می کرد، قدیمی ترین اثر تاریخ دار ایشان مربوط به سال 1320 و درباره واقعه عاشورا است. [خيال‌سازي‌هاي قهوه‌خانه‌اي]

ایشان تا سال 1375 و قبل از عمل عارضه آب مروارید چشم همچنان به خلق آثار هنری پرداخته اند.

استاد حسن اسماعیل زاده بهمن 1385 در سن 84 سالگی دار فانی را وداع گفت. [پيشكسوت نقاشي قهوه خانه درگذشت]

مراسم افتتاحیه نمایشگاه نقاشی، رونمایی و عرضه کتاب وي شنبه 14 مهر از ساعت 16 در نگارخانه ماه مهر برگزار می شود و تا 20 مهر ماه از 10 صبح تا 7 بعد از ظهر دایر خواهد بود.

تاریخ درج: 14 مهر 1386 ساعت 12:48 تاریخ تایید: 14 مهر 1386 ساعت 13:16 تاریخ به روز رسانی: 14 مهر 1386 ساعت 13:15
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
تلاش براي محك هنر ديني ميان جوانان

3641178119%5B100%5D.jpg


نقاشی - زهرا آران:
این روزها راهروی ساختمان جدید حوزه هنری میزبان تابلوهای متعددی در عرصه هنرهای تجسمی‌است؛ تابلوهایی که از آیات قرآنی و مفاهیم آن بهره گرفته‌اند.

نقاشی‌ها، نگارگری‌ها، خوش نویسی‌ها، خط‌نقاشی‌ها و عکس‌ها کنار هم جا خوش کرده‌اند تا پذیرای بینندگان باشند. نقاشی‌ها و نگارگری‌های نمایشگاه، همان است که باید باشد؛ آمیزه‌ای از مفاهیم و قصه‌های قرآنی با پرواز خیال هنرمند.

رنگ‌ها، حرکت قلموها و اثری که در نهایت خلق شده، نشانگر مضامین والای قرآنی از منظر هنرمند ایرانی است.

به‌عنوان مثال اگر قرار بوده فرشته‌ها در نقاشی حضور داشته باشند، تصویرشان از نقاشی‌های میکل آنژ یا آنچه در نقاشی‌های اروپایی می‌بینیم، تقلید نشده است، بلکه در تمام نقاشی‌ها سعی شده رنگ‌ها و نشانه‌ها طوری به کار رود که بعد معنوی و معنایی موضوع، مد نظر قرار بگیرد.

هرچند که می‌توان آثار انتزاعی و کارهای پیشرو هم در نمایشگاه پیدا کرد اما در همان‌ها هم فاکتورهایی که باید رعایت شوند تا مخاطب به وسیله آنها به بعد معنوی اثر پی ببرد، دیده می‌شود.

مجید ریاضی، دبیر نمایشگاه هنرهای قرآنی نمایشگاه «پرتوحسن» درباره آثار و کاربرد مفهومی‌شان می‌گوید: «هدف ما از برگزاری نمایشگاه دو سویه بوده است؛ از سویی قصد داشتیم ذهن هنرمندان را با موضوعات قرآنی و مضامین دینی درگیر کنیم و نگرششان را در عرصه هنرهای تجسمی‌محک بزنیم و از سوی دیگر برای جوانانی که در رشته‌های مختلف تجسمی‌استعداد دارند، فرصتی فراهم کنیم تا برداشت‌هایشان را از آیات قرآنی به نمایش بگذارند.»

به همین دلیل است که برنامه‌های نمایشگاه «پرتوحسن» تنها به نمایش آثار رسیده نمی‌پردازد؛ داوری و ارزیابی آثار، انجام شده و قرار است3 هنرمند برگزیده در 4 رشته نقاشی، نگارگری، خوشنویسی و عکس معرفی شوند.

نمایشگاه امسال تفاوت عمده‌ای با دوره گذشته دارد که مهمترین تفاوت در بخش برنامه‌های جنبی است.

بخش جنبی نمایشگاه پرتوحسن، در این دوره بر هنرهای تجسمی‌متمرکز است و به همین دلیل، بخشی از این نمایشگاه به نمایش 40 اثر نقاشی اختصاص دارد که همگی محصول شاگردان غلامعلی طاهری است، درحالی که برنامه‌های جانبی سال گذشته، ارتباطی با هنرهای تجسمی‌نداشت و به برگزاری شب شعر و خاطره اختصاص داشت.تفاوت دیگری که در این نمایشگاه، محسوس به نظر می‌آید، حضور چشمگیر هنرمندان شهرستانی است.

ریاضی در این باره می‌گوید: «ما در این دوره سعی کردیم نسبت به هنرمندان جوان و آثار هنرمندان شهرستانی توجه ویژه‌ای داشته باشیم، با این هدف که جوانان نقاش، خطاط، تصویرگر و عکاس با خودشان سنجیده شوند و نه با حرفه‌ای‌ها.»

نیم نگاهی به آثار به نمایش درآمده در دومین نمایشگاه هنرهای قرآنی «پرتوحسن» تنوع تکنیک و محتوا و هماهنگی این2،‌ در بیشتر آثار به چشم می‌خورد.

آثار خوشنویسی نمایشگاه، در 2 سبک نستعلیق و ثلث به نمایش در آمده‌اند. اما قسمت جذاب تر، خط نقاشی‌های نمایشگاه است؛ آثاری که با تکرار حروف و ترکیب رنگ‌ها گاهی توانسته بودند تمام یک آیه طولانی را به زیبایی روایت کنند.

اما با وجود تمام آثار متنوعی که لذت‌های متفاوتی را به مخاطب القا می‌کند، به نظر می‌رسد بخش عکس نمایشگاه پرتوحسن، بینندگان بیشتری را به سمت خود می‌کشاند.

اید به این دلیل که اساسا عکس، انتزاع دیگر شاخه‌های هنرهای تجسمی‌را ندارد و تماشای آن‌ وقت چندانی از بیننده نمی‌گیرد.

به هر حال برای قضاوت قطعی‌تر در باب کیفیت آثار به نمایش در آمده باید منتظر ماند تا زمانی که 5 داور نمایشگاه ؛يعنی پرویز اسکندرپور، مرتضی اسدی، احمد آقاقلی زاده، حسین غلامی‌و رسول اولیازاده، بیست و دوم مهرماه نتایج بررسی‌ها و داوری‌هایشان را در 5 رشته؛ نقاشی، گرافیک، خوشنویسی، نگارگری و عکس اعلام کنند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
حيط‌ چاپخانه‌ و‌ استانداردهاي‌ آن-‌ 3‌
طراحي‌ ساختمان‌ چاپخانه‌ از‌ پايه‌ 1

نويسنده :
02-مرداد-1386

وقتي‌ قرار‌ باشد‌ به‌ جاي‌ استفاده‌ از‌ يك‌ سوله‌ يا‌ مكان‌ موجود،‌ روي‌ يك‌ زمين‌ خالي،‌ چاپخانه‌اي‌ بنا‌ شود،‌ همه‌ چيز‌ را‌ مي‌توان‌ به‌ درستي‌ پيش‌بيني‌ كرد‌ و‌ مناسب‌ترين‌ فضاها‌ را‌ در‌ حدي‌ كه‌ زمين‌ اجازه‌ مي‌دهد،‌ براي‌ يك‌ گردش‌ كار‌ موثر‌ ايجاد‌ كرد.‌ اما‌ درا‌ ين‌ مورد‌ نيز‌ نكات‌ بسياري‌ مي‌بايست‌ مورد‌ توجه‌ قرار‌ گيرند.



در‌ طراحي‌ يك‌ كارگاه‌ چاپ‌ با‌ امكانات‌ جديد‌ ديدگاه‌هاي‌ اصلي‌ ذيل‌ مي‌‌بايست‌ مد‌ نظر‌ قرار‌ گيرد:

طراحي‌ ساختماني‌ خاص‌ يا‌ عمومي:‌ عموما‌ يك‌ ساختمان‌ با‌ معماري‌ قابل‌ تطبيق‌ با‌ استانداردهاي‌ عمومي‌ در‌ درازمدت،‌ مقبول‌تر‌ از‌ ساختماني‌ است‌ كه‌ با‌ معماري‌ فضاهاي‌ كاملا‌ خاص‌ طراحي‌ شده‌ ‌‌باشد.

در‌ يك‌ برهه‌ 20‌ ساله‌ امكان‌ دارد‌ تغيير‌ محل‌ ضروري‌ شود،‌ يا‌ امكان‌ دارد‌ كه‌ اصلا‌ چاپخانه‌ تعطيل‌ شود.‌ لذا‌ بهتر‌ است‌ در‌ زمان‌ طراحي‌ و‌ توليد‌ حتي‌الامكان‌ پارامترهاي‌ طراحي‌ عمومي‌تر‌ به‌ گونه‌اي‌ مد‌ نظر‌ قرار‌ گيرد‌ كه‌ ملك‌ و‌ ساختمان‌ در‌ زمان‌ فروش‌ احتمالي‌ خواهان‌ بيشتري‌ داشته‌ باشد.‌ معمولا‌ به‌كارگيري‌ مصالح‌ و‌ قطعات‌ و‌ بناهاي‌ پيش‌ساخته‌ نظير‌ سوله‌ جهت‌ بناي‌ كارگاه‌هاي‌ چاپ‌ بسيار‌ مناسب‌ است،‌ اگر‌ چه‌ طراحي‌ ساختمان‌ خاص‌ نيز‌ قابل‌ اجرا‌ است.

در‌ مقابل هر‌ چه‌ بنا‌ وسيع‌تر‌ باشد‌ امكان‌ ساخت‌ بر‌ اساس‌ طراحي‌ اختصاصي‌ را‌ ميسر‌تر‌ مي‌‌سازد‌ به‌ اين‌ مفهوم‌ كه‌ هر‌ چه‌ بتوان‌ اندازه‌هاي‌ فضاها‌ را‌ به‌طور‌ اختصاصي‌ بر‌ اساس‌ اندازه‌هاي‌ مورد‌ نياز‌ تعبيه‌ نمود،‌ هزينه‌ هر‌ متر‌ مربع‌ ساخت‌ و‌ ساز‌ كم‌تر‌ خواهد‌ شد.

براي‌ مثال‌ يك‌ تفاوت‌ اساسي‌ ساخت‌ و‌ ساز‌ اختصاصي‌ با‌ بناهاي‌ پيش‌ ساخته‌ نظير‌ سوله،‌ تفاوت‌ حداكثر‌ و‌ حداقل‌ ارتفاع‌ سقف‌ كه‌ نتيجه‌ مستقيم‌ دهانه‌ سوله‌ خواهد‌ بود،‌ مي‌‌باشد.‌ (ارتفاع‌ سقف‌ در‌ وسط‌ دهانه‌ سوله‌ بيشتر‌ خواهد‌ بود.)‌ اين‌ موضوع‌ در‌ بناهاي‌ پيش‌ساخته‌ عمومي‌ گريزناپذير‌ و‌ موجب‌ افزايش‌ هزينه‌هاي‌ ساخت‌ و‌ ساز‌ خواهد‌ بود.‌ حال‌ آنكه‌ با‌ طراحي‌ فضاها‌ در‌ طراحي‌ اختصاصي‌ مي‌‌توان‌ بر‌ اساس‌ نياز‌ هر‌ قسمت،‌ اندازه‌ دهانه‌ را‌ محاسبه‌ و‌ ارتفاع‌ سقف‌ها‌ را‌ متناسب‌ با‌ آن‌ طراحي‌ و‌ اجرا‌ نمود.

مقررات‌ ساخت‌ و‌ ساز: مطالعه‌ و‌ آگاهي‌ از‌ مقررات‌ شهرسازي‌ و‌ شهرداري‌ قبل‌ از‌ احداث‌ بناي‌ جديد‌ بسيار‌ حايز‌ اهميت‌ است‌ كه‌ مي‌‌بايستي‌ در‌ زمان‌ انتخاب‌ زمين‌ در‌ منطقه‌ مورد‌ توجه‌ قرار‌ گيرد.



احداث‌ بناي‌ يك‌ يا‌ چند‌ طبقه‌

به‌ عنوان‌ يك‌ اصل،‌ عمليات‌ توليد‌ در‌ يك‌ كارگاه‌ چاپ‌ (در‌ بخش‌هاي‌ انبار،‌ سالن‌ چاپ،‌ صحافي‌ و‌ تحويل)‌ مي‌‌بايست‌ همگي‌ در‌ يك‌ سطح‌ و‌ در‌ همكف‌ قرار‌ داشته‌ باشد‌ تا‌ از‌ هر‌ گونه‌ حمل‌ و‌ نقل‌ مواد‌ اوليه‌ و‌ توليد‌ شده‌ به‌صورت‌ عمودي‌ بين‌ طبقات‌ ممانعت‌ گردد.‌ ليكن‌ در‌ صورت‌ نياز،‌ واحدهاي‌ اداري‌ و‌ عمليات‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ مي‌‌توانند‌ در‌ طبقات‌ ديگر‌ مستقر‌ شوند.



شكل‌ ساختمان‌

بناي‌ مستطيل‌ شكل‌ مناسب‌ترين‌ طرح‌ براي‌ كارگاه‌ چاپ‌ با‌ خط‌ توليد‌ و‌ جريان‌ كار‌ مستقيم‌ است،‌ زيرا‌ گسترش‌ بخش‌هاي‌ مختلف‌ آن‌ در‌ آينده‌ از‌ هر‌ طرف‌ بسيار‌ آسان‌ خواهد‌ بود.‌ طرح‌ خط‌ توليد‌ و‌ جريان‌ كار‌ به‌ شكل‌ <‌>U معمولا‌ در‌ يك‌ زمين‌ مربع‌ شكل‌ اجرا‌ مي‌‌شود‌ كه‌ در‌ اثر‌ بسط‌ و‌ گسترش‌ در‌ آينده‌ به‌ مستطيل‌ تبديل‌ خواهد‌ گرديد.‌ در‌ مورد‌ شكل‌ ساختمان‌ در‌ بخش‌هاي‌ بعدي‌ مشروح‌تر‌ سخن‌ خواهيم‌ گفت.



زيرزمين‌ و‌ نيم‌ طبقه‌

چنانچه‌ قصد‌ ايجاد‌ بناي‌ چاپخانه‌اي‌ را‌ از‌ پايه‌ داريد‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ نيازي‌ به‌ تعبيه‌ و‌ ساخت‌ زيرزمين‌ نخواهد‌ بود،‌ حال‌ آنكه‌ ايجاد‌ يك‌ نيم‌ طبقه‌ در‌ قسمتي‌ از‌ سالن‌ توليد‌ كه‌ داراي‌ ارتفاع‌ زياد‌ است‌ بسيار‌ موثر‌ و‌ قابل‌ استفاده‌ خواهد‌ بود.

(همانگونه‌ كه‌ در‌ مطالب‌ بعدي‌ بخش‌ 2)‌ به‌ تفصيل‌ بيان‌ خواهد‌ شد،‌ ايجاد‌ يك‌ نيم‌ طبقه‌ در‌ بالاي‌ بخش‌ توليد‌ جهت‌ بخشي‌ از‌ دفتر‌ كار،‌ اطاق‌هاي‌ استراحت،‌ انبار‌ كوچك‌ و‌ موقت‌ مركب،‌ اطاق‌ تعميرات‌ نگهداري‌ قطعات‌ سبك‌ و‌ انبار‌ كوچك‌ و‌ موقت‌ مواد‌ مصرفي‌ صحافي‌ بسيار‌ كاربردي‌ و‌ قابل‌ استفاده‌ خواهد‌ بود.‌ با‌ اين‌ حال‌ به‌ عنوان‌ يك‌ اصل‌ مسلم‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ نبايد‌ از‌ طبقات‌ غير‌ از‌ همكف‌ نظير‌ نيم‌ طبقه‌ جهت‌ عمليات‌ توليد‌ استفاده‌ نمود.



نورگيرها‌ و‌ پنجره‌ها

‌ تنها‌ قسمت‌هايي‌ كه‌ نياز‌ مبرم‌ به‌ نورگير‌ و‌ پنجره‌ دارد،‌ فضاهاي‌ دفتري،‌ ناهارخوري‌ و‌ محل‌ استراحت‌ كاركنان‌ است.‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ نبايد‌ در‌ بخش‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ و‌ در‌ بخش‌ طراحي‌ پنجره‌ به‌ كار‌ برد،‌ زيرا‌ موجب‌ انعكاس‌ نور‌ بر‌ روي‌ مانيتور‌ و‌ خطا‌ در‌ تشخيص‌ رنگ‌ اوريژينال‌ها‌ مي‌شود.‌ ضمن‌ اينكه‌ عدم‌ يكنواختي‌ نور‌ روز‌ از‌ صبح‌ تا‌ شب‌ موجب‌ تشديد‌ خطاي‌ اپراتورها‌ و‌ طراحان‌ مي‌شود.‌ همچنين‌ مي‌بايست‌ از‌ نصب‌ پنجره‌ و‌ نورگير‌ مستقيم‌ در‌ سالن‌ چاپ‌ خودداري‌ شود،‌ زيرا‌ پرتو‌ نور‌ فرابنفش‌‌(UV) مي‌تواند‌ موجب‌ صدمه‌ ديدن‌ نوردهاي‌ مركب‌ و‌ نيز‌ باعث‌ خطاي‌ ديد‌ اپراتور‌ نسبت‌ به‌ رنگ‌ نمونه‌ چاپي‌ در‌ ساعات‌ مختلف‌ روز‌ گردد.‌ نصب‌ پنجره‌ و‌ نورگير‌ در‌ قسمت‌هاي‌ صحافي‌ و‌ انبارها‌ امكان‌پذير‌ بوده‌ ليكن‌ مي‌توان‌ در‌ طراحي‌ كلي‌ ساختمان‌ از‌ آن‌ نيز‌ صرف‌نظر‌ نمود‌ و‌ به‌ صورت‌ يكنواخت‌ در‌ كليه‌ بخش‌ها‌ از‌ نور‌ مصنوعي‌ در‌ طول‌ شبانه‌روز‌ استفاده‌ برد.‌ نور‌ مستقيم‌ خورشيد،‌ گاهي‌ موجب‌ تغيير‌ رنگ‌ بخشي‌ از‌ محصولات‌ چاپي‌ مي‌شود‌ كه‌ براي‌ مدت‌ طولاني‌ در‌ معرض‌ مستقيم‌ نور‌ در‌ انبار‌ و‌ يا‌ صحافي‌ باقي‌ مي‌مانند.‌ در‌ صورت‌ اصرار‌ در‌ استفاده‌ از‌ نور‌ روز‌ در‌ انبار‌ و‌ يا‌ صحافي‌ مي‌بايست‌ از‌ روش‌هاي‌ انكسار‌ نور‌ (با‌ نصب‌ ديفيوزر)‌ و‌ بازتابش‌ آن‌ به‌ صورت‌ غيرمستقيم‌ نظير‌ نصب‌ پره‌هاي‌ متغير‌ در‌ مسير‌ نور‌ طبيعي‌ استفاده‌ كرد.


943_jadnal1.jpg


نمونه چيدمان بخش‌هاي يك كارگاه چاپ به روش جريان توليد خط مستقيم - شكل ۱-۲


يكي‌ از‌ ساده‌ترين‌ روش‌هاي‌ انكسار‌ نور‌ نصب‌ پره‌هاي‌ با‌ زاويه‌ 45‌ درجه‌ در‌ مقابل‌ پنجره‌ها‌ است‌ به‌ نحوي‌ كه‌ نور‌ روز‌ را‌ به‌ سمت‌ سقف‌ها‌ هدايت‌ نمايد.‌ بدين‌ ترتيب‌ نور‌ روز‌ با‌ چندين‌ انعكاس‌ مختلف‌ در‌ محيط‌ ‌ صحافي‌ و‌ يا‌ انبار‌ پخش‌ مي‌گردد.



كف‌سازي‌

به‌ عنوان‌ اصل‌ اوليه،‌ كف‌ كليه‌ بخش‌هاي‌ مختلف‌ توليد‌ مي‌بايست‌ در‌ يك‌ سطح‌ (از‌ نظر‌ شيب‌ و‌ ارتفاع)‌ قرار‌ داشته‌ و‌ در‌ كل‌ با‌ بتن‌ اجرا‌ شود.‌ تعبيه‌ چاه‌ فاضلاب‌ در‌ كف‌ ضروري‌ نبوده‌ مگر‌ در‌ قسمت‌هاي‌ خاص‌ مورد‌ نياز‌ دستگاه‌ها،‌ لذا‌ نيازي‌ به‌ ايجاد‌ شيب‌ در‌ كف‌ سالن‌ها‌ نيست.‌ آماده‌سازي،‌ پرداخت‌ و‌ نازك‌كاري‌ سطح‌ بتن‌ و‌ ايجاد‌ پوشش‌هايي‌ نظير‌ رنگ‌ اپوكسي‌ -‌ كه‌ در‌ بخش‌ 3‌ به‌ طور‌ مبسوط‌تر‌ به‌ آن‌ خواهيم‌ پرداخت-‌ بسيار‌ موثر‌ بوده‌ و‌ موجب‌ جلوگيري‌ از‌ ايجاد‌ گردوغبار‌ در‌ فضاي‌ توليد‌ و‌ چاپ‌ خواهد‌ شد.‌ ضخامت‌ لايه‌ بتن‌ مي‌بايست‌ بر‌ اساس‌ شرايط‌ و‌ مقاومت‌ خاك‌ منطقه‌ و‌ وزن‌ متوسط‌ دستگاه‌ها‌ و‌ بار‌ جابه‌جا‌ شونده‌ بر‌ متر‌ مربع‌ سطح‌ بتن‌ محاسبه‌ و‌ اجرا‌ گردد.‌ ضمنا‌ جهت‌ فوندانسيون‌ دستگاه‌هاي‌ بزرگ‌ چاپ‌ ورقي‌ و‌ دستگاه‌هاي‌ چاپ‌ رول‌ مي‌بايست‌ نقشه‌ اجرايي‌ فوندانسيون‌ با‌ توجه‌ به‌ بار‌ ديناميك‌ و‌ استاتيك‌ آن‌ محاسبه‌ و‌ جداگانه‌ با‌ ضخامت‌ پد‌ خاص‌ و‌ مسلح‌ به‌ آرماتور‌ مناسب‌ اجرا‌ گردد.‌ جهت‌ پرهيز‌ از‌ هزينه‌هاي‌ اجراي‌ مجدد‌ بسيار‌ بجاست‌ كه‌ قبل‌ از‌ شروع‌ ساخت‌ و‌ ساز‌ كليه‌ نقشه‌هاي‌ اجراي‌ فوندانسيون‌ * ماشين‌آلات‌ تهيه‌ و‌ در‌ اختيار‌ مهندسان‌ سازه‌ طرح‌ قرار‌ گيرد.‌

-‌ سقف‌ها:‌ نكات‌ مربوط‌ به‌ سقف‌ها‌ نيز‌ همانند‌ كف‌ در‌ مبحث‌ مربوط‌ به‌ هر‌ قسمت‌ متناسب‌ با‌ عمليات‌ توليد‌ در‌ آن،‌ در‌ مطالب‌ بعدي‌ به‌ تفصيل‌ بيان‌ خواهد‌ گرديد.

-‌ ديوارها‌ و‌ ستون‌ها:‌ براي‌ نيل‌ به‌ بالاترين‌ راندمان‌ از‌ لحاظ‌ كاربرد‌ فضاها،‌ بهتر‌ است‌ ابتدا‌ كليه‌ بخش‌هاي‌ دفتري،‌ توليد‌ و‌ انبار‌ در‌ سه‌ قسمت‌ مجزا‌ و‌ به‌ صورت‌ سالن‌هاي‌ يكپارچه‌ و‌ بدون‌ ديوار‌ طراحي‌ و‌ اجرا‌ شوند.‌ بديهي‌ است‌ كه‌ محل‌ و‌ اندازه‌ دهانه‌ بين‌ ستون‌ها‌ در‌ بخش‌ توليد‌ مي‌بايست‌ بر‌ اساس‌ محل‌ چيدمان‌ ماشين‌آلات‌ طراحي‌ و‌ اجرا‌ شود.‌ سپس‌ طراحي‌ داخلي‌ و‌ محل‌ قرار‌ گرفتن‌ جدارها‌ كه‌ هيچ‌ يك‌ ديوارهاي‌ باربر‌ نخواهند‌ بود،‌ بر‌ اساس‌ كاربرد‌ فضاها‌ مخصوصا‌ در‌ بخش‌ اداري‌ به‌ صورت‌ پيش‌ ساخته‌ حتي‌الامكان‌ با‌ استفاده‌ از‌ اتصالات‌ پيچ‌ و‌ مهره‌ به‌ منظور‌ امكان‌ تغييرات‌ بعدي‌ اجرا‌ شوند.‌ بهتر‌ است‌ جدارهاي‌ جداكننده‌ قسمت‌ها‌ هر‌ جا‌ كه‌ امكان‌ پذير‌ است‌ به‌ نحوي‌ اجرا‌ شوند‌ كه‌ ستون‌ها‌ را‌ نيز‌ شامل‌ شده‌ و‌ بپوشاند.



انتخاب‌ يك‌ مكان‌ آماده‌‌ جهت‌ انتقال‌ چاپخانه‌

در‌ مواردي،‌ به‌ جاي‌ طراحي‌ و‌ اجراي‌ يك‌ ساختمان‌ جديد‌ از‌ پايه،‌ مدير‌ تصميم‌ به‌ خريد‌ يا‌ اجاره‌ ملك‌ و‌ ساختمان‌ آماده‌ با‌ امكانات‌ وسيع‌تر‌ مي‌گيرد.‌ شايد‌ تعداد‌ زيادي‌ محل‌ توسط‌ آژانس‌ املاك‌ پيشنهاد‌ شود.‌ علي‌رغم‌ آن‌كه‌ قيمت‌ مي‌تواند‌ فاكتور‌ مهمي‌ باشد‌ ليكن‌ بايد‌ در‌ نظر‌ داشت‌ كه‌ مهم‌ترين‌ عامل‌ انتخاب‌ محل‌ را‌ مي‌بايست‌ امكان‌ برخورداري‌ از‌ يك‌ گردش‌ كار‌ و‌ جريان‌ صحيح‌ حركت‌ مواد‌ اوليه‌ و‌ كالاي‌ چاپي‌ توليد‌ شده‌ دانست-‌ همچنين‌ بررسي‌ امكان‌ برخورداري‌ از‌ چيدمان‌ صحيح‌ تجهيزات‌ در‌ آن‌ محل.‌ بد‌ نيست‌ قبل‌ از‌ صرف‌ وقت‌ جهت‌ بازديد‌ از‌ تمامي‌ مكان‌هاي‌ پيشنهادي،‌ ليست‌ اوليه‌ مباني‌ ضروري‌ انتخاب‌ را‌ به‌ شرح‌ ذيل‌ در‌ اختيار‌ مشاور‌ املاك‌ قرار‌ داده‌ تا‌ از‌ محدوديت‌ها‌ و‌ مشخصات‌ انتخاب‌ شما‌ آگاه‌ باشد،‌ (قابل‌ ذكر‌ است‌ اين‌ ليست‌ تنها‌ مشخصات‌ مورد‌ ارايه‌ به‌ مشاور‌ املاك‌ بوده‌ و‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ شامل‌ مشخصات‌ فني‌ جهت‌ طراحي‌ و‌ ساخت‌ يك‌ بناي‌ جديد‌ نمي‌باشد.):

1-‌ اندازه‌ بنا:‌ متراژ‌ مورد‌ نياز‌ درخواستي‌ مي‌بايست‌ با‌ توجه‌ به‌ محاسباتي‌ كه‌ در‌ مباحث‌ قبلي‌ بيان‌ شد،‌ به‌ تفصيل‌ شامل‌ فضاي‌ اداري،‌ توليد‌ و‌ انبار‌ باشد.

2-‌ منطقه:‌ منطقه‌ مزبور‌ مي‌بايست‌ مناسب‌ يك‌ كارگاه‌ چاپ‌ از‌ لحاظ‌ امكانات‌ منطقه‌اي‌ باشد.‌ به‌ اين‌ صورت‌ كه‌ نه‌ در‌ بافت‌ كاملا‌ مسكوني‌ و‌ نه‌ در‌ مناطق‌ صنعتي‌ فوق‌ سنگين‌ و‌ بسيار‌ دور‌ از‌ بازار‌ مصرف‌ قرار‌ داشته‌ باشد.‌ امكان‌ تردد‌ پرسنل‌ از‌ يكسو‌ و‌ تردد‌ ماشين‌آلات‌ سنگين‌ جهت‌ دسترسي‌ به‌ جاده‌هاي‌ ترانزيت‌ براي‌ سهولت‌ عبور‌ و‌ مرور‌ آن‌ نيز‌ امر‌ بسيار‌ مهمي‌ است.‌ البته‌ حساسيت‌ پارامترهاي‌ فوق‌ به‌ ميزان‌ بالايي‌ بستگي‌ به‌ ابعاد‌ و‌ اندازه‌ كارگاه‌ چاپ‌ و‌ نوع‌ تغذيه‌ مواد‌ اوليه‌ و‌ كالاي‌ توليد‌ شده‌ آن‌ دارد.

3-‌ اصل‌ ساختمان‌ يك‌ طبقه:‌ ساختمان‌ مورد‌ نظر‌ مي‌بايست‌ به‌ طور‌ كامل‌ در‌ يك‌ طبقه‌ همكف‌ واقع‌ باشد.‌ وجود‌ يك‌ نيم‌ طبقه‌ كوچك‌ تنها‌ و‌ تنها‌ جهت‌ استفاده‌ فضاهاي‌ اداري‌ و‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ نيز‌ يك‌ مزيت‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد.

4-‌ ارتفاع‌ طبقه:‌ در‌ بخش‌ توليد‌ و‌ انبار‌ حداقل‌ ارتفاع‌ مي‌بايست‌ 6‌ متر‌ باشد‌ كه‌ در‌ صورت‌ نياز،‌ در‌ قسمت‌هايي‌ از‌ آن‌ بتوان‌ با‌ نصب‌ قفسه‌هايي‌ حداقل‌ در‌ سه‌ طبقه‌ جهت‌ قرار‌ دادن‌ پالت‌ كاغذ‌ و‌ يا‌ محصولات‌ توليد‌ شده‌ از‌ آن‌ استفاده‌ جست.‌ در‌ بخش‌ اداري‌ مي‌بايست‌ ارتفاع‌ سقف‌ از‌ 25/2‌ الي‌ 6/2‌ متر‌ از‌ كف‌ تا‌ زير‌ سقف‌ كاذب‌ باشد.

5-‌ كف‌ و‌ مصالح‌ مورد‌ استفاده‌ در‌ آن:‌ ابتدا‌ مي‌بايست‌ از‌ مقاومت‌ خاك‌ محل‌ و‌ ضخامت‌ سنگفرش‌ يا‌ بتون‌ روي‌ آن‌ نسبت‌ و‌ نشست‌ نكردن‌ در‌ صورت‌ نصب‌ ماشين‌آلات‌ و‌ جابه‌جايي‌ كاغذ‌ و‌ توليدات‌ چاپي‌ برروي‌ آن‌ اطمينان‌ حاصل‌ كرد.‌ كليه‌ قسمت‌ها‌ مي‌بايست‌ در‌ يك‌ سطح‌ قرار‌ داشته‌ باشند‌ به‌ نحوي‌ كه‌ هيچ‌گونه‌ جابه‌جايي‌ كاغذ‌ و‌ يا‌ محصول‌ چاپي‌ به‌ صورت‌ عمودي‌ بين‌ قسمت‌ها‌ نياز‌ نباشد.‌ كيفيت‌ و‌ پرداخت‌ سطح‌ نيز‌ مي‌بايست‌ به‌ گونه‌اي‌ باشد‌ كه‌ فاقد‌ ترك‌ و‌ شكاف‌ بوده‌ و‌ موجب‌ ايجاد‌ گرد‌ و‌ غبار‌ در‌ فضاي‌ توليد‌ نشود.

6-‌ آب،‌ گاز،‌ برق‌ و‌ فاضلاب‌ و‌ غيره:‌ وجود‌ توان‌ مورد‌ نياز‌ الكتريكي‌ در‌ محل‌ و‌ يا‌ امكان‌ دريافت‌ سريع‌ آن.‌ همچنين‌ بررسي‌ آب‌ و‌ سيستم‌ فاضلاب‌ محل‌ به‌ نحوي‌ كه‌ نياز‌ كارگاه‌ را‌ مرتفع‌ سازد.‌ آب‌ مصرفي‌ در‌ بخش‌ ظهور‌ پليت‌ و‌ يا‌ سيستم‌ تغذيه‌ آب‌ ماشين‌آلات‌ افست‌ مناسب‌ باشد،‌ زيرا‌ از‌ لحاظ‌ سختي‌ و‌ خلوص‌ و‌ دماي‌ آن‌ به‌ ميزان‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ در‌ كيفيت‌ توليد‌ موثر‌ است.‌ مي‌توانيد‌ با‌ ارسال‌ نمونه‌ آب‌ محل‌ به‌ آزمايشگاه‌ به‌ راحتي‌ مشخصات‌ آب‌ مصرفي‌ را‌ مشخص‌ كنيد.‌ چنانچه‌ دستگاه‌ سختي‌گير‌ در‌ محل‌ نصب‌ شده‌ باشد،‌ از‌ كاركرد‌ صحيح‌ آن‌ مطمئن‌ شويد.‌ همچنين‌ وضعيت‌ چاه‌ و‌ تانك‌ سپتيك‌ فاضلاب‌ را‌ نيز‌ از‌ قبل‌ بررسي‌ كنيد.‌

7-‌ سكوهاي‌ تخليه‌ و‌ بارگيري:‌ محل‌ و‌ سكوي‌هاي‌ مجتمع‌ جهت‌ تخليه‌ و‌ بارگيري‌ مي‌بايست‌ در‌ محل‌ تعبيه‌ شده‌ باشد.‌ چنانچه‌ سكوي‌ مورد‌ نظر‌ وجود‌ نداشته‌ باشد‌ مي‌بايست‌ حداقل‌ مكان‌ براي‌ ايجاد‌ آن‌ موجود‌ باشد.‌ ارتفاع‌ سكوهاي‌ مورد‌ نظر‌ براي‌ تريلي‌ها‌ 27‌/‌‌1‌ متر‌ و‌ براي‌ كاميون‌ها‌ حداقل‌ 91‌ سانتي‌متر‌ باشد.

8-‌ قوانين‌ منطقه‌اي:‌ ساختمان‌ مزبور‌ مي‌بايست‌ از‌ كليه‌ قوانين‌ و‌ مقررات‌ شهري‌ يا‌ مناطق‌ صنعتي‌ تبعيت‌ نموده‌ از‌ جمله‌ امكانات‌ و‌ تجهيزات‌ اطفاء‌ حريق،‌ بهداشت،‌ امكانات‌ رفت‌ و‌ آمد‌ و‌ سرويس‌ بهداشتي‌ معلولين‌ و‌ غيره.‌ قوانين‌ مزبور‌ متناسب‌ با‌ هر‌ منطقه‌ قابل‌ دريافت‌ از‌ همان‌ منطقه‌ شهري‌ يا‌ صنعتي‌ مي‌باشد.

چنانچه‌ تعدادي‌ از‌ محل‌هاي‌ معرفي‌ شده‌ توسط‌ مشاور‌ املاك‌ شامل‌ كليه‌ امكانات‌ و‌ شرايط‌ مذكور‌ در‌ ليست‌ فوق‌ ‌بودند‌ مي‌توانيد‌ محل‌هاي‌ مزبور‌ را‌ بازديد‌ كنيد‌ تا‌ نسبت‌ به‌ موارد‌ ذيل‌ نيز‌ -كه‌ شامل‌ پارامترهاي‌ درجه‌ دوم‌ هستند-‌ اطلاعاتي‌ به‌ دست‌ آوريد:

1-‌ ظاهر:‌ اينكه‌ آيا‌ ظاهر‌ نما‌ و‌ شأن‌ محل‌ مورد‌ نظر،‌ مناسب‌ شركت‌ و‌ مشتريان‌ مراجعه‌كننده‌ به‌ آن‌ شركت‌ هست‌ يا‌ خير؟

2-‌ مكان‌ و‌ نشاني:‌ آيا‌ مكان‌ مورد‌ نظر‌ داراي‌ امنيت‌ و‌ آسايش‌ كافي‌ براي‌ كارمندان‌ و‌ مشتريان‌ خواهد‌ بود.‌ به‌ ويژه‌ اگر‌ داراي‌ سه‌ شيفت،‌ 24‌ ساعت‌ كاري‌ مي‌باشيد.‌ آيا‌ به‌ راحتي‌ قابل‌ دسترسي‌ به‌ جاده‌هاي‌ اصلي‌ نزديك‌ به‌ سيستم‌ حمل‌ و‌ نقل‌ عمومي‌ مي‌باشد.‌ آيا‌ كاميون‌ها‌ و‌ تريلرها‌ به‌ راحتي‌ مي‌توانند‌ به‌ آن‌ مكان‌ دسترسي‌ داشته‌ باشند‌ يا‌ از‌ لحاظ‌ زمان‌ رفت‌ و‌ آمد‌ شامل‌ محدوديت‌هايي‌ خواهند‌ بود.‌ آيا‌ رفت‌ و‌ آمد‌ كارمندان‌ به‌ ويژه‌ نيروهاي‌ كليدي‌ شما‌ به‌ آن‌ محل‌ آسان‌ است‌ يا‌ اينكه‌ آنان‌ ترجيح‌ خواهند‌ داد‌ كه‌ استعفا‌ داده‌ و‌ به‌ دنبال‌ كار‌ در‌ نزد‌ رقباي‌ شما‌ در‌ محل‌ مناسب‌ ديگري‌ بروند.

3-‌ عمر‌ ساختمان:‌ بررسي‌ آنكه‌ آيا‌ ساختمان‌ به‌ زودي‌ يا‌ در‌ بدو‌ شروع‌ نيازمند‌ تعميرات‌ اساسي‌ نظير:‌ تعمير‌ پشت‌ بام،‌ تعويض‌ پنجره‌ها،‌ كف‌ سازي‌ و‌ غيره‌ است،‌ كه‌ همگي‌ مستلزم‌ صرف‌ وقت‌ و‌ هزينه‌ بيشتر‌ خواهد‌ بود.

4-‌ ماليات:‌ چنانچه‌ محل‌ ارايه‌ شده‌ جهت‌ قرار‌ گرفتن‌ در‌ منطقه‌ خاصي‌ داراي‌ معافيت‌هاي‌ مالياتي‌ است.‌

البته‌ بديهي‌ است‌ قيمت‌ ملك‌ در‌ نهايت‌ مي‌تواند‌ يكي‌ از‌ فاكتورهاي‌ اساسي‌ در‌ انتخاب‌ باشد.‌ بايد‌ توجه‌ داشت‌ كه‌ تنها‌ قيمت‌ اوليه‌ محل،‌ كل‌ هزينه‌ نيست‌ بلكه‌ هزينه‌هايي‌ كه‌ درطول‌ سال‌ نيز‌ پرداخت‌ مي‌شود‌ نظير‌ ماليات،‌ تعميرات‌ نگهداري‌ محل،‌ هزينه‌هاي‌ آب،‌ برق‌ و‌ گاز‌ و‌ هزينه‌هاي‌ بيمه‌ نيز‌ مي‌بايست‌ متناسب‌ با‌ انتخاب‌ محل‌ به‌ آن‌ اضافه‌ شود.



‌ اصول‌ اوليه‌ جانمايي‌ در‌ كارگاه‌ چاپ‌

سه‌ اصل‌ اوليه‌ و‌ ضروري‌ در‌ جانمايي‌ در‌ يك‌ كارگاه‌ چاپ‌ عبارتند‌ از:

1-‌ ايجاد‌ يك‌ جريان‌ توليد‌ هر‌ چه‌ مستقيم‌تر‌ (از‌ مرحله‌ ورود‌ مواد‌ اوليه‌ به‌ انبار‌ تا‌ چاپ،‌ صحافي‌ و‌ تحويل‌ كالاي‌ توليد‌ شده‌ جهت‌ انبار‌ موقت‌ يا‌ ارسال‌ به‌ مشتري)‌

2-‌ جدا‌سازي‌ مكاني‌ بخش‌هاي‌ توليد‌ (شامل‌ انبار،‌ چاپ‌ و‌ صحافي)‌ از‌ بخش‌هاي‌ اداري‌ (نظير‌ فروشي،‌ حسابداري‌ و‌ عمليات‌ قبل‌ از‌ چاپ)

3-‌ امكان‌ توسعه‌ كليه‌ بخش‌ها‌ در‌ صورت‌ رشد‌ سفارش‌ و‌ توليد‌ با‌ عنايت‌ به‌ حفظ‌ دو‌ اصل‌ فوق.
 
آخرین ویرایش:

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
طراحي‌ ساختمان‌ چاپخانه‌ از‌ پايه‌2

جريان‌ مستقيم‌ توليد

944_jadval2.jpg


نمودار شكل ۲-۲

در‌ يك‌ كارگاه‌ چاپ‌ هزينه‌ جابه‌جايي‌ مواد‌ اعم‌ از‌ مواد‌ اوليه،‌ توليد‌ شده‌ و‌ يا‌ در‌ جريان‌ توليد‌ حدود‌ 60%‌ كل‌ دستمزد‌ نيروي‌ كار‌ را‌ شامل‌ مي‌شود.

با‌ اندكي‌ تامل‌ مي‌توان‌ دريافت‌ كه‌ طراحي‌ و‌ اجراي‌ يك‌ جانمايي‌ صحيح‌ جهت‌ برخورداري‌ از‌ كوتاه‌ترين‌ فاصله‌ ممكن‌ كه‌ محصول‌ توليدي‌ از‌ يك‌ فرايند‌ به‌ فرايند‌ ديگر‌ و‌ يا‌ به‌ يك‌ انبار‌ موقت‌ و‌ يا‌ محل‌ ذخيره‌ جهت‌ كار‌ مشترك‌ بخش‌هاي‌ مختلف‌‌(WIP) مي‌پيمايد،‌ تا‌ چه‌ اندازه‌ مي‌تواند‌ زمان‌ اين‌ جابه‌جايي‌ را‌ كوتاه‌تر‌ سازد‌ و‌ به‌ كاهش‌ زمان‌ و‌ در‌ نتيجه‌ كاهش‌ هزينه‌ها‌ و‌ بالا‌ رفتن‌ بازده‌ كاري‌ مي‌گردد.

نزديكي‌ و‌ سهولت‌ دسترسي‌ ورود‌ كالا‌ به‌ انبار،‌ انبار‌ به‌ سالن‌ چاپ،‌ و‌ از‌ آن‌ به‌ انبار‌ ذخيره‌‌WIP يا‌ به‌ طور‌ مستقيم‌ به‌ بخش‌ صحافي‌ و‌ سرانجام‌ از‌ صحافي‌ به‌ انبار‌ موقت‌ تحويل‌ و‌ يا‌ سكوي‌ تحويل‌ بار،‌ مهم‌ترين‌ عامل‌ اصلي‌ طراحي‌ يك‌ جانمايي‌ با‌ راندمان‌ بالا‌ و‌ جريان‌ توليد‌ است.‌ اگر‌ چه‌ به‌ نظر‌ مي‌رسد‌ جريان‌ توليد‌ خط‌ مستقيم،‌‌I) شكل)‌ بالاترين‌ راندمان‌ را‌ ارايه‌ مي‌دهد،‌ ليكن‌ جانمايي‌هايي‌ كه‌ جريان‌ توليد‌ <‌U شكل>‌ و‌ يا‌ <‌Z شكل>‌ را‌ نيز‌ به‌ كار‌ مي‌گيرند‌ در‌ جاي‌ خود‌ بسيار ‌ كاربردي‌ بوده‌ و‌ از‌ راندمان‌ بالايي‌ برخوردارند.

نكته‌ بسيار‌ حايز‌ اهميت‌ در‌ جريان‌ مسير‌ خط‌ توليد‌ پرهيز‌ از‌ مسير‌ زيگزاگ‌ و‌ يا‌ برگشت‌ به‌ نقطه‌ قبلي‌ در‌ مسير‌ توليد‌ است.

اگرچه‌ در‌ شكل‌ 1-2‌ جريان‌ كار‌ از‌ چپ‌ به‌ راست‌ نمايش‌ داده‌ شده‌ است،‌ با‌ اين‌ حال‌ امكان‌ طراحي‌ آن‌ از‌ راست‌ به‌ چپ‌ نيز‌ ميسر‌ است،‌ در‌ حالت‌ كلي‌ جريان‌ كار‌ چپ‌ به‌ راست‌ براي‌ ماشين‌آلات‌ رول‌ و‌ راست‌ به‌ چپ‌ براي‌ ماشين‌آلات‌ ورقي‌ موجب‌ مي‌شود‌ كه‌ سمت‌ اپراتوري‌ ماشين‌آلات‌ مقابل‌ فضاي‌ اداري‌ و‌ دفتري‌ قرار‌ گيرد.‌ معمولا‌ اين‌ نوع‌ چيدمان‌ از‌ نقطه‌ نظر‌ مشتريان‌ و‌ بازديدكنندگان‌ مطبوع‌تر‌ است.‌ البته‌ ناگفته‌ نماند‌ كه‌ در‌ بعضي‌ موارد‌ به‌ طور‌ سفارشي‌ سمت‌ اپراتوري‌ ماشين‌آلات‌ رول‌ نظير‌ ماشين‌آلات‌ ورقي‌ از‌ راست‌ به‌ چپ‌ طراحي‌ و‌ مونتاژ‌ مي‌شود.
 

GFX Master

مدیر انجمن گرافیک دو بعدی ومسئول فروشگاه
گرافیک محیطی ، تصویر جامعه

امیر عبدالحسینی

اشاره:

چگونه می¬توان عوامل اختلال و ناآرامی شهرها و جوامع را شناخت؟ کارشناسان و صاحب¬نظران در علوم و دانش¬های مختلف درصدد یافتن پاسخ¬هایی مناسب برای این سؤال عمومی هستند. این¬که ریشة اصلی این ناآرامی چیست و چگونه باید آن ¬را مهـار و به آرامش تبـدیل کرد، از مسایل مهم زندگی در جـوامع انسانی معـاصر است که دانش¬هایی نظیـر روانشناسـی، جـامعـه¬شناسـی، فـرهنگ شناسی، شهرسازی، ارتباطات و رسانه به¬دنبال راهکارهای مناسب آن هستند.
دراین میان نقش مقولة هنر قابل توجه و تأمل است و در میان هنرها نیز، هنرهای تجسمی با گرایش¬های کاربردی و ارتباطی خود سهم به¬سزایی را در این حیطه دارند.
گرافیک (1) را باید کاربردی¬ترین زیرمجمــوعــة هنــرهای تجسمــی دانست. در عصــر ارتباطات، به¬دلیل محدودیت¬های خاص زبان نوشتاری و نارسا بودن کلمات و واژه¬هـا، گرافیک به¬عنوان مهم¬ترین رسانة ارتباط تصویری مطرح شده است. حضور رسانه¬های قدرتمند تصویری دیگر نظیر ماهــواره، تلویزیون، اینترنت و نرم¬افزارهای چندرسانــه¬ای رایانه¬ها، نه¬تنها اهمیت گرافیک را کاهــش نداده، بلکه آن ¬را به¬عنوان رسانــه¬ای کارآمد درخدمت گرفته است. در این رسانه¬ها، تصویر همگام با زمان در حرکت است و برای تأثیرگذاری بهتر، جلوه¬های گرافیک متحرک(2) را به¬عنوان مهم¬ترین عامل بیان تصــویری به خدمت می¬گیرند.

کارشناسان با توجه به دامنة وسیع فعالیت¬های گرافیک، اهداف و ویژگی¬های آن، قابلیت¬های تکثیر و تولید مجدد و درنظر گرفتن عملکرد و کاربرد آن، زیرشاخه¬های متنوعی را برای آن در نظر گرفته¬اند: گرافیک تبلیغاتی، گرافیک مطبوعاتی، گرافیک فرهنگی، گرافیک سیاسی، گرافیک تلویزیونی و گرافیک محیطی. تعیین مرز دقیق و معین¬کردن حد و حدود بین این دسته¬بندی امر دشواری است. گرافیک هنری وسیع و گسترده است که به¬آسانی هنرها و دانش¬های دیگر را به¬خدمت گرفته و به آن¬ها شکلی گرافیکی می¬دهد. این هنر به¬مرور آن¬چنان تنوع و تحولی پیدا کرده که بر بسیاری از رسانه¬های ارتباطی دیگر استیلا پیدا کرده و مخاطبان را به¬شدت تحت تأثیر خود قرار می¬دهد.
ابعاد و جنبه¬های تازه، گرایش¬های نوین، ارتباط مستقیــم با دانش¬هـای دیگر نظیــر جامعــه¬شناسی و روانشناسی و فن¬آوری روبه¬رشد آن، واژگان و تعابیر جدیدی را وارد تعاریف قبلی گرافیک کرده است. اما در هر تعریفی که برای گرافیک آورده شود، ارکان و ویژگی¬های اصلی شامل تکیه بر دانش تجسمی، عناصر و نقوش تصویری و خصوصیت انتشار و تکثیر به جای خود باقی است و همین ارکان است که گرافیک را از سایر هنرها متمایز می¬کند. استفاده از عناصر تصویری ساده و همه فهم، بیان صریح، وسعت مخاطب و قدرت تأثیرگذاری، گرافیک را به¬عنوان مهم¬ترین رسانة ارتباطی مطرح کرده است.
اما از میان تمامی زیرشاخه¬های هنر گرافیک، قوی¬ترین ابـــزار فــــرهنگ¬ســـازی و تأثیـــــر بـر افکارعمومی(3) شهروندان به گرافیک¬ محیطی تعلق دارد. دنیای معاصـر، فضایی است آکنده از پیام،¬ و اطلاعات فراوانی که به¬طور مستمر مبادله می¬شوند. هر ¬آن چه به¬مدد عناصر تصویری و بهره¬گیری از دانش وسیع هنرهای تجسمی و استفاده از امکانات هنرهای زیبا در سطح جامعه مورد استفاده قرار می¬گیرد و باعث جلب توجه مخاطب شود در حیطۀ گرافیک محیطی قرار می¬گیرد.
مهم¬ترین خصیصة هنـرهای تجسمـی __ که گرافیک کاربردی¬ترین آن¬ها است __ رابطه¬ای است که با جهان دیداری برقرار می¬کند. در جهان واقعیت پیوند انسان با محیط پیرامون با بهره¬گیری از حواس پنج¬گانه ممکن می¬شود، اما عنصر بینایی__ دیداری در هنرهای تجسمی رکن اصلی درک، فهم و خلاقیت است.
گرافیک محیطی نیز به¬طور مستقیم و بسیار سریع و لحظه¬ای، با قوۀ بینایی مرتبط است. پوسترها، تابلوهای بزرگ¬راه¬ها، علایم راهنمایی و رانندگی، تابلوهای حمل¬ونقل عمومی، تبلیغات ایستگاه¬های حمل¬ونقل، تبلیغـات بدنة اتـوبوس¬هـا و سایـر وسایل حمل¬ونقل عمومی، استندها و بیلبوردهای نصب¬شده در سطح شهر با ابعاد متفاوت، ویتــرین¬ها و تابلـوهـای مغازه¬ها و فــروشگاه¬ها، سردر سینماها، علایم آویخته در فضا و بالن¬ها، نقاشی¬های دیواری و دیوار نوشته¬ها، بسته¬بندی کالاها، طراحی وسایل عمومی مانند باجه¬های تلفن همگانی، طراحی محیطی پارک¬ها و فضاهای مشابه، فضاسازی¬های تبلیغاتی و تجاری، طراحی اجسام در میادین، علایم نورانی (نئون¬ها) و ... همه در زمرۀ گرافیک محیطی قرار می¬گیرند. به¬عبارت دیگر می¬توان گفت تمامی موارد مذکور از جمله عوامل بیانی در گرافیک محیطی هستند.

در تکمیل تعریف گرافیک محیطی، آن¬ را باید یکی از ارکان اصلی زندگی اجتماعی و شهری قلمداد کرد. حضور طراحی و جلوه¬های هنرهای تجسمی در زندگی روزمره از طریق گرافیک محیطی میسر است. گرافیک محیطی مؤثرترین ابزار برای تأثیر بر الگوهای¬ رفتاری زندگی انسان شهرنشین است. گرافیک محیطی یک پدیدة اجتماعی است که با توجه به فضاسازی تصویری، خصایص ملی، قومی، فرهنگی، قراردادهای اجتماعی، آداب و سنن و گرایش¬های سیاسی و اقتصادی جامعه قابل تحلیل و بررسی است.
گرافیک محیطی با علوم ارتباطات و رسانه¬ها پیــوندی مستقیــم دارد. از همین¬روست که از آن به¬عنوان مهم¬ترین روش ارتباطی(4) نام برده می¬شود. هرچند که در تمامی شاخه¬های هنرهای تجسمی توانایی برقراری ارتباط با مخاطب از عوامل اصلی قلمداد می¬شود، اما در گرافیک محیطی، نیّت و هدف اصلی خلق و ارایة اثر بر همین ارتباط استوار است.
در بعضی از جوامع با استفاده از قدرت بیانی گرافیک محیطی و جاذبه¬های بیانی تصاویر تجسمی، شیوه¬های فرهنگ¬سازی تازه¬ای ارایـــه شــده است. در عین حال گرافیک محیطی هنری است به¬شدت اقتصادی و مرتبط با اهداف تجاری. در جوامع سرمایه¬داری تبلیغات بیش¬از هر چیز دیگر قابل¬توجه است و آن¬چه مد و مدگرایی نامیده می¬شود، به¬طور مستقیم یا غیرمستقیم مردم را وادار می¬کند تا به مصرف بیشتر روی بیاورند.
تمامی جلوه¬های تصویری شهری – خواه در فضاهای باز و تصاویر غول¬پیکر و خواه در اماکن عمومی سربسته – از قدرت بیان بصری ویژه¬ای برخوردارند که چگونگی بهره¬مندی از آن¬ها در حیطة وظایف طراح گرافیک محیطی تعریف می¬شود. از همین¬رو طراح گرافیک محیطی علاوه بر دارا بودن دانش تجسمی و آشنایی کامل با بنیان¬های گرافیک و شیوه¬های بیانی تصویر، باید در محدودة دانش¬های دیگری نظیر جامعه¬شناسی، معماری، شهرسازی، مخاطب¬شناسی، روان¬شناسی، علوم ارتباطات و رسانه با اساتید و کارشناسان این رشته¬ها مرتبط و از نظرات و تجربیات علمی و تخصصی آن¬ها برای ارایة فضای تصویری مناسب بهره گیرد. چنانچه طراحی محیط در فضاهای بسته و سرپوشیده نظیر اماکن عمومی سربسته، ایستگاه¬های مترو، ساختمان¬ها و دفاتر، غرفه¬های نمایشگاهی و موارد مشابه انجام گیرد، لازم است طراح گرافیک محیطی از همکاری یک طراح دکوراسیون داخلی برای نیل به هدف موردنظر استفادة مطلوب نماید.
تسهیل در امر ارتباطات، بهبود اوضاع روانی و امنیتی، آگاه¬ســـازی از امکانـات شهـــــری، تسهیل فعالیت¬های اقتصادی، کاهش تشنجات¬عصبی، تبلیغات در عرصه¬های مختلف سیاسی، اجتماعی، تجاری و فـــرهنگـی از مهـــم¬ترین اهــداف گرافیک محیطی است.
طراح گرافیک محیطی همواره باید به¬عنوان کارگردانی ماهر تمامی جوانب و حاشیه¬های کار را بررسی کند و با در نظر گرفتن تمامی موارد طرح و ایده خود را ارایه نماید. یکی از نکات بسیار مهم در طراحی گرافیک محیطی توجه به عنصر حرکت است. گرافیک محیطی در تقسیم¬بندی بین گرافیک ایستا و گرافیک متحرک باتوجه به ویژگی¬ها و کاربردش در زمرة گرافیک ایستا قرار می¬گیرد. اما نوعی دیگر از حرکت – حرکت ناظر– مرزهای آن ¬را به گرافیک متحرک نزدیک و در مواردی ترکیب می¬کند. مردم جوامع به¬طور مرتب در تردد هستند و یا از داخل وسایل نقلیة درحال حرکت تصاویر محیط را می¬بینند و یا این¬که وسایل و ابزار تبلیغ – مانند طراحی بدنۀ اتوبوس¬ها – در حرکت هستند.

عناصر شتاب، حرکت و هم¬چنین تراکم عوامل جالب ¬توجه در یک محیط ¬شهری گاهی به ندیدن منجـر شده و سبب می¬شود که مفــاهیم تصویری به¬خوبی درک نشوند. هر اثر گرافیکی باید ابتدا قابل رویت باشد و به¬دنبال آن درک و فهم شود. هم¬چنین پیـام و مفهوم آن باید باورپذیر باشد و ادلة پیـام، خوب دیده شود. مخاطب تصاویر، زمانی آن¬ها را حقیقی می¬پندارد که استدلال¬های بصری مفاهیم را بپذیرد.
طراح گرافیک محیطی برای نیل به اهداف موردنظر بهتر است از هر عاملی برای جلب توجه مخاطب استفاده نماید و هر جلوۀ تصویری را مصادره به مطلوب(5) کند. این اصــل مهـم روان¬شناسانــه به¬خصوص زمانی به¬عنوان وسیله¬ای قدرتمند تأثیرگذار است که طراح بخواهد با هوشیاری و ظرافت وضعیت رفتاری خاصی را در مخاطب برانگیزاند. به¬عنوان¬ نمونه برای کالای مصرفی تبلیغ نماید و یا با ترکیب تصویر و نوشتار نوعی از الگوی رفتاری و یا حرکتی فرهنگی را به مخاطب بقبولاند. استفادة هوشمندانه از این اصول همواره برای طراحان گرافیک رضایت¬بخش بوده است. اما باید مواظب بود که طراح با پافشاری بیش از حد بر این روش به ورطۀ زیاده¬گویی و تکرار بیش¬ از اندازه سقوط نکند. تکرار آگهی¬های یکسان به اشکال گوناگون و دفعات بی¬شمار و شعــارهــای نامأنـوس _ که تقلبی¬بودن آن در ذات جملات مستتر است – از گلایه¬های عمومی و همیشگی مخاطبان بوده است. مردم جامعه از مشاهدة مستمر موضوعات تکراری و کهنه خسته و آزرده می¬شوند. خارق¬العاده¬ترین تصاویـر نیز در صورت استفـادة نامناسب عادی و فاقـد تأثیـرگذاری خواهند بود.
استعمـال مکــرر و کاربرد بی¬رویـة تصـاویر، بی¬محتوا شدن آن را در پی خواهد داشت. از این¬رو، تصاویر باید طوری ارایه شود که تأثیرات پیام در ذهن باقی بماند. اگر چه عنصر تکرار از اصول مهم گرافیک جهت تأکید تداوم موضوع هستند اما طراح گرافیک نباید با تعصب بر این عنصر، از اصل تنوع چشم¬پوشی کند. تکرار، زمانی بیشترین تأثیر ذهنی را داراست که با تنوع همراه باشد.
در تردید نگه¬داشتن مخاطب و ارایة تدریجی پیام¬ها و مفاهیم از دیگر جلوه¬های مورد استفاده در گرافیک محیطی است. با این روش مــدت زمانی طول می¬کشد تا پیام ارایه شود، اما به¬نوعی باعث جلب توجه عمومی خواهد شد و به¬طور طبیعی در مردم انتظار تصاویر و نوشتار نوبت بعد را به¬وجود می¬آورد. همین انتظار و دنبال ¬شدن تصاویر از سوی مخاطب، مانایی تصــویــر در ذهن آن¬ها را سبب می¬شود.

استفادة تمام و کمال از تکنیک¬های گرافیک، استفاده از جلوه¬های نور ــ نور طبیعی در فضای باز و نورهای محیطی دیگر جهت فضاهای بسته و یا نورپردازی شب – و رعایت نکاتی نظیر انتخاب محل نصب، ارتفاع موردنظر با توجه به دید بیننده، تکنیک¬های اجرایی، هماهنگی با موضوع و محیط و یا استفاده از کاراکترهای مخصوص و ترفندهایی از این دست، از جمله وظایف دیگر طراح گرافیک محیطی است. طراح گرافیک محیطی با عوامل و امکانات موجود انواع شیوه¬های بیانی را در نظر می¬گیرد تا توجه مخاطب را برانگیزاند و به¬دنبال آن به هدف خود نزدیک شود.
نورمن کرو – استادیار دانشکدة معماری دانشگاه نتردام – «و» پل لاریو ــ استاد معماری دانشگاه بال استیت – در کتاب یادداشت¬های بصری برای معماران و طراحان(6) دو نوع مهارت را برای سواد بصری قابل توجه می¬داند. یکی بیان بصری و دیگر ذکاوت بصری. «بیان بصری راجع به پیام¬هایی است که ارسال می¬کنیم و ذکاوت بصری مربوط به پیام¬های بصری دریافتی است. درست همان¬طور که صحبت¬کردن و گوش¬دادن مهـــارت¬هایی مرتبط و در عین حال مجزا هستند، دیدن و ارایـه کردن نیز به یکدیگر وابسته، ولی جدا هستند.»
اما نکتة مهم این¬جاست که سواد بصری مانند زبــان¬ نـوشتــاری باید به¬تــدریج آمــوختـه شود. در بیان تجسمی اصل مهم دیده¬شدن است و بیان بصری قصد دارد پیـــام را طوری ارایـــه دهـد که به بهترین شکل دیده شود. دیدن را همــواره باید به¬عنــوان پیش¬نیـاز بیــان بصـری دانست. این¬که از چه توانایی¬ها و امکاناتی برای بهتر دیده¬شدن استفاده شود، نیازمند رعایت کردن تمامی موارد و اصولی است که به آن¬ها اشاره شد. بعد از بیان بصری نوبت ذکاوت بصری است. ذکاوت بصری توانایی دیدن و درک اطلاعات، پیام¬ها و مفاهیم به¬صورت صریح و واضح است. فهمیدن و به کاربردن مفاهیم بصری نیز مهارتی است که بخشی از آن آموختنی و بخش دیگرش غریزی و درونی است.

در عرصة ارتباطات غیر کلامی وظیفة طراح گرافیک بسیار مهم و جالب توجه است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از دروس تخصصی ارتباطات، تبلیغات، روان¬شناسی، جامعه¬شناسی و آشنایی با فرهنگ و تاریخ اقوام جزو دروس دانشگاهی گرایش¬های ارتباط تصویری گنجانده شده است.
تا این¬جا تعاریف و اهداف گرافیک محیطی و وظایف طراحان گرافیک محیطی به¬اختصار بیان شد. این همه مقدمه¬ای بود برای بیان اصلی¬ترین هدف گرافیک محیطی در جوامع شهری. مهم¬ترین ویژگی گرافیک محیطی با در نظر گرفتن تمام مواردی که برای آن ذکر شد، ایجاد مناظر زیبای بصری در جامعه است. زیباسازی جوامع تأثیر فراوانی در سلامت ذهنی مردم دارد. گرافیک محیطی در کنار پیام¬ها و مفاهیمی که به¬طور مستقیم و یا غیرمستقیم انتقال می¬دهد موظف است فضایی سالم، پرنشاط و قانع¬کننده برای سکنة شهر فراهم آورد.
در گرافیک محیطی و مباحث آن، طراحی مبلمان شهری با توجه به عوامل زیبایی محیط جامعه صورت می¬گیرد. مبلمان شهری، فراهم آوردن محیط زیبای بصری، هماهنگی مطلوب محیط زندگی، آرامش¬بخشــی به مخاطب و کاهش دغــدغـه¬های روانی افراد جامعه را مدنظر دارد مردم به¬طور غریزی به زیبایی، تعادل، توازن و آراستگی تمایل و از زشتی و ناهنجاری پرهیز دارند. حضور در محیطی که همۀ عناصر آن در جای مناسب خود قرار گرفته و تمامی عناصر بصری به¬طور هماهنگ تأثیرات اصولی و درستی را رعایــت می¬کنند برای هر شهروندی لذت¬بخش است و خستگی¬ها و دغدغه¬های زندگی روزمــــره را به آرامش و سلامت روانــی بدل می¬کند.
باید اقرار کرد که عنصر زیبایــی ــ به¬عنوان مهم¬تـرین عامل فضاسازی و مبلمان شهری ــ در بعضی از جوامع معاصر مورد کم¬توجهی و در مواردی بی¬توجهی قرار گرفته است. الگوهای تبلیغات تجاری و مصرف¬گرایی و عرصة رقابت محصولات، بدون توجه به بسیاری از اصول زیبایی¬شناسی وجه غالب گرافیک محیطی در این جوامع است که به نوعی نظم عمومی جامعه را بر هم زده است.

حضور نامنظم، پرت¬افتاده، بدون هماهنگی بصری و فاقد ارزش¬هــای زیبــاشناسانة تصویری آگهی¬های تجاری، نه¬تنها به¬دلیل استفاده¬های نامناسب و غیر کارشناسانه نتوانسته در راستای اهداف تبلیغاتی به¬خوبی عمل کند، بلکه طراحی¬های ضعیف و نحوة ارایة آن¬ها آشفتگی¬های بصری فراوانی به¬وجود آورده است. این آشفتگی¬های تصویری در کنار اوضاع نابسامان شهرها و جوامع، امنیت روانی مخاطبان را به¬شدت مختل می¬سازد.
اگر شرایط اجتماعی برای بهترین شکل استفاده از گرافیک محیطی و جنبه¬های اثــر بخشی و فرهنگ¬سازی آن فراهم آید، این ابزار هنری می¬تواند در عرصه¬های مختلف آموزشی، تبلیغاتی، ارتباطی، سیاسی و اقتصادی تأثیرات مثبت و خوشایندی برجا گذارد و ضمن آن¬ در کنار تمامی اهداف کاربردی و انتقال اطلاعات به عواملی منتهی شود که ساختارهای اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و سنتی جامعه را به¬طور درست و با توجه به اصول بنیادین اصلاح و ارایه نماید و از سوی دیگر در کنار تمامی موارد مذکور، از جاذبه¬های زیبایی¬شناسی بیان هنری در جهت زیباسازی ظاهـری شهر و به تبـــع آن لذت¬بردن مردم از زندگی شهری استفاده نماید.
باورپذیری اجتماع نسبت به اصول مهم گرافیک محیطی و تأثیرات آن، رشد فکری مدیران فرهنگی و هنری، سیاست¬گذاری¬های کلان اجتماعی شهرها، استفاده از طراحان آشنا با اصول و بنیان¬های طراحی و خلاقیت بالا، مشاوره با کارشناسان زبده و باتجربه و عزم عمومی نسبت به زیباسازی جوامع شهری از جمله مهم¬ترین عوامل رشد کمی و کیفی عرصۀ گرافیک محیطی و مبلمان شهری به حساب می¬آیند.

نکتة آخر این¬که هنرهای تجسمی مهم¬ترین ابزار ارتباطی و آموزشی هستند که قدرتی فراتر از تصور دارند و در این میان گرافیک محیطی به¬عنوان ابزاری اجتماعی و توانمند علاوه بر رسالت و وظایف پیام¬رسانی و انتقال مفاهیم، چشم را به خود جلب می¬کند تا نظم لازم را برای درک چیزهای قابل رؤیت در ذهن مخاطب پدید آورد و در شناخت ارزش¬های زندگی اجتماعی مطلوب، به او یاری رساند.


•پی نوشت ها

1 - عنوان «ارتباط تصویری» در ایران به جای لغت «گرافیک» جایگزین¬ شده است که با توجه به کاربردها و محدودة وسیع این هنر، بار معنایی آن، کوتاه¬گویی و خلاصه¬گویی که ویژگی اصلی این هنر است، چندان رسا نیست و لغت «گرافیک» رایج و عمومی است.
2 - گرافیک متحرک، گونه¬ای از هنر گرافیک است که در آن تصاویر بر روی نوارها و یا صفحه¬های مخصوص ثبت و ضبط شده و به¬مدد رسانه¬های ارتباطی نظیر تلویزیون، کامپیوتر و پروجکشن به نمایش در می¬آیند. گرافیک تلویزیونی مهم¬ترین شاخة گرافیک متحرک است. تصاویر متحرک اگر در زمان موردنظر توسط مخاطب درک و فهم نشوند تأثیرگذاری خود را از دست خواهند داد.
3 . Public opinion
4 . Style of communicating
5 . Self - fulfilling prophecy
6 - این کتـاب توسط سعید آقایی و محمود مدنــی تــرجمــه و در سال 1378 توسط انتشارات هنر و معماری به چاپ رسیده است.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
طراحي‌ ساختمان‌ چاپخانه‌ از‌ پايه‌ 3

جداسازي‌ بخش‌هاي‌ توليد

تعبيه‌ فضاي‌ لازم‌ جهت‌ قرار‌ دادن‌ مقدار‌ متناسبي‌ كاغذ‌ و‌ مقوا‌ در‌ قسمت‌ اپراتوري‌ كنار‌ ماشين‌ ضروري‌ است.‌ براي‌ مثال‌ جهت‌ هم‌دما‌ و‌ هم‌رطوبت‌ كردن‌ كاغذ‌ (هم‌هوايي)،‌ مي‌بايست‌ از‌ مدتي‌ قبل‌ از‌ شروع‌ چاپ،‌ كاغذ‌ را‌ از‌ انبار‌ به‌ محل‌ سالن‌ چاپ‌ منتقل‌ كنند‌ تا‌ دما‌ و‌ رطوبت‌ آن‌ با‌ دما‌ و‌ رطوبت‌ سالن‌ چاپ‌ يكسان‌ گردد.‌ براي‌ اين‌ منظور‌ تامين‌ فضايي‌ در‌ كنار‌ ماشين‌ يا‌ قسمتي‌ از‌ سالن‌ چاپ‌ ضروري‌ است.‌ همچنين‌ برگه‌هايي‌ كه‌ يك‌ روي‌ آن‌ چاپ‌ شده‌ جهت‌ خشك‌ شدن،‌ قبل‌ از‌ چاپ‌ پشت‌ آن،‌ نيازمند‌ فضايي‌ در‌ كنار‌ ماشين‌ تحت‌ همان‌ دما‌ و‌ رطوبت‌ هستند‌ كه‌ براي‌ مدت‌ كوتاهي‌ نگهداري‌ شده‌ تا‌ پس‌ از‌ خشك‌ شدن‌ مركب‌ جهت‌ چاپ‌ پشت،‌ در‌ داخل‌ ماشين‌ قرار‌ بگيرند.‌ مي‌توانيد‌ جهت‌ دريافت‌ اطلاعات‌ بيشتر‌ در‌ مورد‌ نگهداري‌ و‌ شرايط‌ دما‌ و‌ رطوبت‌ كاغذ‌ به‌ مرجع‌ معتبر‌‌GATF به‌ نام‌ ‌what ‌the ‌priter ‌should ‌know ‌about ‌paper مراجعه‌ فرماييد.‌ نمودار‌ شكل‌ 2-2‌ نشان‌دهنده‌ زمان‌ مورد‌ نياز‌ جهت‌ هم‌هوايي‌ كاغذ‌ و‌ يا‌ مقواي‌ منتقل‌ شده‌ از‌ يك‌ محيط‌ به‌ كارگاه‌ چاپ‌ را‌ نشان‌ مي‌دهد.‌ بديهي‌ است‌ هر‌ چه‌ پالت‌ها‌ از‌ حجم‌ يكپارچه‌ بزرگ‌تري‌ برخوردار‌ باشند‌ مدت‌ زمان‌ هم‌هوايي‌ طولاني‌تر‌ خواهد‌ بود.

در‌ بخش‌ صحافي‌ نيز‌ مي‌بايست‌ نسبت‌ به‌ تعبيه‌ فضاي‌ انبار‌ موقت‌ يا‌ محل‌ ذخيره‌‌WIP متناسب‌ با‌ نوع‌ توليد‌ مانند‌ چاپ‌ تجاري‌ اوراق‌ تبليغاتي،‌ نشر،‌ كتاب‌ و‌ غيره‌ جهت‌ توليدات‌ چاپي‌ و‌ يا‌ در‌ حال‌ چاپ‌ و‌ نيمه‌ تمام‌ اقدام‌ نمود.‌ به‌ جز‌ در‌ مواردي‌ كه‌ روند‌ عمليات‌ توليد‌ به‌ طور‌ همزمان‌ از‌ يك‌ واحد‌ بلافاصله‌ به‌ واحد‌ ديگر‌ توليد‌ ارسال‌ مي‌گردد،‌ در‌ ساير‌ موارد‌ توليد‌ در‌ ميانه‌ فرايند‌ مي‌بايست‌ به‌ محيط‌ انبار‌ ذخيره‌ مشترك‌ به‌ نام‌‌WIP منتقل‌ شود‌ تا‌ جهت‌ انتقال‌ به‌ واحد‌ بعدي‌ توليد‌ آماده‌ شود‌ و‌ يا‌ واحد‌ بعدي،‌ گنجايش‌ خود‌ را‌ جهت‌ پذيرش‌ آنها‌ اعلام‌ كند.‌ براي‌ مثال‌ تمامي‌ فرم‌هاي‌ يك‌ مجله‌ ابتدا‌ مي‌بايست‌ هر‌ يك‌ جداگانه‌ تا‌ شده‌ و‌ در‌ بخش‌‌WIP ذخيره‌ شود.‌ پس‌ از‌ اتمام‌ تاي‌ تمام‌ فرم‌ها،‌ به‌ بخش‌ ترتيب‌ فرستاده‌ خواهند‌ شد.

محاسبه‌ اندازه‌ فضاي‌ مورد‌ نياز‌ بخش‌ انبار‌ موقت‌ ذخيره‌‌WIP اندكي‌ دشوار‌ است.‌ چرا‌ كه‌ تعداد‌ كارهاي‌ در‌ دست‌ چاپ‌ و‌ همچنين‌ فرم‌هاي‌ آنها‌ در‌ يك‌ زمان‌ ثابت‌ متغير‌ است.‌ با‌ اين‌ حال‌ يك‌ چاپخانه‌ با‌ فعاليت‌ چاپ‌ تجاري‌ و‌ تبليغاتي‌ نيازمند‌ انبار‌ فضايي‌ ذخيره‌‌WIP در‌ كنار‌ هر‌ يك‌ از‌ عمليات‌ چاپ‌ و‌ مراحل‌ تكميلي‌ پس‌ از‌ چاپ‌ است.‌ تعبيه‌ يك‌ فضاي‌ ذخيره‌‌WIP مركزي‌ كه‌ در‌ واقع‌ امكان‌ استفاده‌ از‌ آن‌ توسط‌ بخش‌هاي‌ مختلف‌ امكان‌پذير‌ باشد‌ نيز‌ يك‌ راه‌ حل‌ ديگر‌ است.‌ چاپخانه‌هايي‌ كه‌ فعاليتشان‌ بيشتر‌ چاپ‌ كتاب‌ و‌ مجله‌ و‌ در‌ زمينه‌ نشر‌ است،‌ مي‌بايست‌ يك‌ فضاي‌ ذخيره‌‌WIP جهت‌ فرم‌هاي‌ تا‌ شده‌ قبل‌ از‌ بخش‌ صحافي‌ يا‌ ماشين‌ ترتيب‌ قرار‌ دهند.‌ اين‌ بخش‌ مي‌بايست‌ شبيه‌ قفسه‌هايي‌ جهت‌ قرار‌ دادن‌ پالت‌ها‌ و‌ جعبه‌ها‌ بر‌ روي‌ يكديگر‌ در‌ سه‌ يا‌ چهار‌ طبقه‌ باشد‌ كه‌ موجب‌ كوتاه‌ شدن‌ فاصله‌ بين‌ قسمت‌هاي‌ مختلف‌ در‌ ارتباط‌ با‌ آن‌ شود.‌ بار‌ ديگر‌ خاطرنشان‌ مي‌شود‌ از‌ آنجا‌ كه‌ به‌ طور‌ حتم‌ مي‌بايست‌ فرم‌هاي‌ چاپي‌ در‌ ميانه‌ توليد‌ محصول‌ در‌ فضايي‌ به‌ طور‌ موقت‌ انبار‌ شده،‌ تا‌ آماده‌ فرايند‌ بعدي‌ توليد‌ گردند،‌ به‌ منظور‌ طي‌ كمترين‌ مسافت‌ در‌ حمل‌ و‌ نقل‌ مجدد،‌ بهترين‌ حالت‌ تعبيه‌ اين‌ فضا‌ در‌ مجاورت‌ همان‌ فرايندهاست.

سرانجام‌ محصول‌ چاپي‌ تمام‌ شده‌ مي‌بايست‌ به‌ محلي‌ به‌ عنوان‌ انبار‌ موقت‌ تحويل‌ فرستاده‌ شود،‌ تا‌ منتظر‌ بسته‌بندي‌ و‌ يا‌ بارگيري‌ جهت‌ ارسال‌ به‌ مشتري‌ شود.‌ تعبيه‌ اين‌ فضا‌ كه‌ به‌ منظور‌ ترتيب‌ و‌ برچسب‌ زدن‌ به‌ كارهاي‌ مختلف‌ چاپي‌ (به‌ منظور‌ جلوگيري‌ از‌ مخلوط‌ شدن‌ و‌ جابه‌جا‌ شدن‌ آنها‌ با‌ يكديگر)،‌ بسيار‌ ضروري‌ است.‌
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور

چاپ مي‌ماند، اما چگونه؟


نويسنده : مرتضي تفرشي
02-تير-1386
[email protected]

طنين ‌واژه ‌چاپ ‌ديجيتال ‌در ‌صنعت ‌چاپ، ‌در ‌ذهن ‌بعضي ‌از ‌افراد ‌و ‌حتي ‌كارشناسان ‌به ‌عنوان ‌ناقوس ‌مرگ ‌پليت ‌و ‌چاپ‌هاي ‌سنتي ‌تفسير ‌شد، ‌اما ‌رواج ‌اينترنت ‌و ‌شبكه‌هاي ‌ارتباطي، ‌بالاتر ‌از ‌آن ‌سرنوشت ‌آينده ‌چاپ ‌را ‌به‌طور ‌كلي ‌زير ‌سوال ‌برد.

آيا ‌اين ‌تفسيرها ‌و ‌چشم‌اندازهاي ‌تيره ‌براي ‌صنعت ‌چاپ ‌تحقق ‌مي‌‌يابد؟ ‌

شايد ‌منظره ‌جهان ‌‌آينده از ‌هر ‌نظر ‌دگوگون ‌شود، ‌چاپ ‌هم ‌به ‌اقتضاي ‌زمان ‌دگرگون ‌خواهد ‌شد؛ ‌شايد چاپ ‌به‌صورت ‌امروزي آن، ‌پديده‌اي ‌مربوط ‌به ‌تاريخ ‌گردد. ‌اما ‌آن‌چه ‌تا ‌به ‌امروز ‌شاهد ‌آن ‌هستيم ‌و ‌در ‌آينده‌اي ‌قابل ‌پيش‌بيني ‌مي‌توانيم ‌انتظار ‌داشته ‌باشيم، ‌حكايت ‌از ‌بقاي ‌چاپ ‌و ‌گسترش ‌و ‌تكميل ‌سيستم‌هاي ‌چاپ ‌افست، ‌فلكسو، ‌گراور ‌و ‌افزوده ‌شدن ‌روش‌هاي ‌جديدي ‌مثل ‌جوهرافشان ‌و ‌چاپ ‌ديجيتال ‌دارد.

پديده‌هاي ‌نوين ‌و ‌سيستم‌هاي ‌الكترونيك‌ ‌نه ‌تنها ‌در ‌چاپ‌هاي ‌جوهرافشان ‌و ‌ديجيتال، ‌بلكه ‌در ‌ساختار ‌و ‌فرايند ‌چاپ ‌افست ‌و ‌ديگر ‌روش‌هاي ‌قديمي ‌چاپ ‌به‌كار ‌گرفته ‌مي‌‌شوند ‌و ‌مركب ‌و ‌كاغذ ‌و ‌پليت ‌همچنان ‌مواد ‌مصرفي ‌اصلي ‌هستند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
ستيابي به رنگ دلخواه در چاپ 1
پروفايل‌؛ فصل مشترك گرافيك و چاپ‌


937_color-profile.jpg


نويسنده :
02-مرداد-1386

بسياري از كارهاي چاپي در نگاه اول چشم‌نواز هستند و از نظر مصرف‌كننده نيز قابل قبول‌اند. اما اگر بخواهيد رنگ معيني، درست به همان صورت مورد نظر در چاپ به دست بيايد، ديگر به آساني چنين رضايتي حاصل نمي‌شود. در اين صورت تمهيدات فراواني از مرحله پيش از چاپ تا انتخاب كاغذ و مركب و ماشين چاپ و كنترل‌هاي حين چاپ لازم مي‌شود. در اين رابطه مباحث تخصصي گوناگوني مطرح مي‌شود كه پروفايل تنها يكي از آنهاست. اين مقاله البته همه چيز را در اين رابطه بازگو نمي‌كند ولي فتح بابي براي بررسي‌هاي جدي‌تر است.


رنگ‌ و‌ مديريت‌ ‌ آن‌ در كار چاپ موضوعي‌ بسيار‌ پيچيده‌ است.‌ شاخك‌هاي‌ اين‌ موضوع‌ به‌ زمينه‌هاي‌ گوناگوني‌ از‌ فيزيك‌ و‌ شيمي‌ گرفته‌ تا‌ سلسله‌ اعصاب‌ و‌ ساختار‌ ادراكي‌ انسان‌ مربوط‌ مي‌شود.‌ از‌ آنجايي‌ كه‌ رخداد‌ رنگ‌ توسط‌ سه‌ عنصر‌ اصلي:‌ ‌منبع‌ نور،‌ شي‌ و‌ چشم‌ انسان‌ (مشاهده‌گر)‌ به‌ وقوع‌ مي‌پيوندد‌ هر‌ گاه‌ هر‌ يك‌ از‌ اين‌ سه‌ عامل‌ دچار‌ تغيير‌ شود‌ ما‌ رخدادي‌ متفاوت‌ از‌ رنگ‌ خواهيم‌ داشت،‌ به‌ همين‌ خاطر‌ بسياري‌ از‌ صاحب‌نظران‌ رنگ‌ را‌ موضوعي‌ لغزنده‌ معرفي‌ كرده‌اند.‌ اينكه‌ درك‌ رنگ‌ چه‌ طور‌ صورت‌ مي‌گيرد،‌ خود‌ پديده‌اي‌ پيچيده‌ به‌ شمار‌ مي‌رود‌ كه‌ موضع‌ بحث‌ ما‌ نيست.‌ بحث‌ ما‌ چگونگي‌ رسيدن‌ به‌ رنگ‌ مورد‌ نظر‌ در‌ امور‌ چاپي‌ است‌ كه‌ با‌ حرفه‌ طراحان‌ و‌ اپراتوران‌ چاپ‌ است.‌ پس‌ از‌ بستن‌ فايل‌ و‌ ارسال‌ آن‌ به‌ مركز‌ چاپ‌ (افست‌ يا‌ ديجيتال)‌ يكي‌ از‌ مهم‌ترين‌ مواردي‌ كه‌ مد‌ نظر‌ قرار‌ مي‌گيرد،‌ دستيابي‌ به‌ رنگي‌ است‌ كه‌ در‌ طرح‌ گنجانده‌ شده-‌ اين‌ حساسيت‌ در‌ اكثر‌ مواقع‌ از‌ طرف‌ مشتري‌ (به‌ دليل‌ نوع‌ محصولي‌ كه‌ تبليغ‌ مي‌كند)‌ منتقل‌ مي‌شود.‌ در‌ صورت‌ عدم‌ برآورده‌ شدن‌ اين‌ انتظار،‌ گره‌ محكمي‌ در‌ روند‌ كار‌ ايجاد‌ خواهد‌ شد،‌ اگر‌ چه‌ اين‌ مشكل‌ را‌ اغلب‌ با‌ وجود‌ ناظران‌ چاپ‌ حل‌ كرده‌ و‌ يا‌ به‌ طرق‌ ديگر‌ به‌ هدف‌ مورد‌ نظر‌ مي‌رسيم‌ ولي‌ مي‌توان‌ اين‌ مهم‌ را‌ از‌ زاويه‌ ديگر‌ (يعني‌ تعريف‌ پروفايل)‌ نيز‌ نگريست.‌ نگاهي‌ كه‌ كمتر‌ بدان ‌ توجه‌ شده‌ و‌ اگر‌ هم‌ اندك‌ حساسيتي‌ بوده‌ بايد‌ آن‌ را‌ مديون‌ كوشش‌هاي‌ مراكزي‌ همچون ماهنامه‌ صنعت‌ چاپ‌ و‌ ديگر‌ گروه‌هاي‌ مرتبط‌ با‌ چاپ‌ دانست.

همگي‌ فتوشاپ‌ را‌ به‌ عنوان‌ نرم‌افزار‌ طراحي‌ و‌ ويرايش‌ تصوير‌ شناخته‌ و‌ شايد‌ به‌ تعبيري‌ اين‌ نرم‌افزار‌ فصل‌ مشتركي‌ است‌ بين‌ حوزه‌ گرافيك‌ و‌ دنياي‌ چاپ.‌ اين‌ مطلب‌ را‌ از‌ اين‌ جهت‌ مي‌گويم‌ چون‌ هر‌ دو‌ گروه‌ آن‌ را‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ و‌ بسياري‌ از‌ مشكلات‌ را‌ پس‌ از‌ طراحي،‌ قبل‌ از‌ چاپ‌ و‌ در‌ طي‌ روند‌ چاپ‌ مي‌توان‌ در‌ فتوشاپ‌ بررسي‌ نموده‌ و‌ نيز‌ گاه‌ به‌ نتيجه‌ هم‌ رسيد.‌ حتي‌ صرف‌نظر‌ از‌ اين‌ موارد‌ اين‌ نرم‌افزار‌ هميشه‌ به‌ عنوان‌ يك‌ مرجع‌‌(reference) قابل‌ اعتماد‌ است.‌ اما‌ با‌ اين‌ همه‌ لازم‌ است‌ بدانيم‌ كه‌ كمپاني‌ A‌dobe فتوشاپ‌ را‌ علاوه‌ بر‌ تمام‌ توانايي‌ها‌ به‌ عنوان‌ نرم‌افزار‌ مديريت‌ رنگ‌ معرفي‌ كرده‌ است.‌ در‌ نگاه‌ اول‌ اين‌كه‌ مديريت‌ رنگ‌ چيست‌ آن‌ را‌ همانند‌ پايگاهي‌ فرض‌ كنيد‌ كه‌ تمامي‌ عوارض‌ مربوط‌ به‌ رنگ‌ را‌ در‌ كنترل‌ خود‌ دارد.‌ اگر‌ چه‌ تعريف‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ ‌(COLOR ‌MANAGEMENT ‌SYSTEM-CMS) بسيار‌ فراتر‌ از‌ اين‌ بوده‌ و‌ خود‌ بحثي‌ مفصل‌ مي‌باشد.

ليكن‌ با‌ توجه‌ به‌ تمام‌ اين‌ موارد‌ فتوشاپ‌ به‌ عنوان‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ در‌ ايران‌ به‌ مثابه‌ هواپيمايي‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ فقط‌ بر‌ روي‌ باند‌ حركت‌ كرده‌ و‌ هنوز‌ به‌ پرواز‌ درنيامده‌ است!!!‌ مشكل‌ اينجاست‌ كه‌ بسياري‌ فقط‌ به‌ شناخت‌ ابزارها،‌ فيلترها‌ و‌ چند‌ پالت‌ مهم‌ بسنده‌ كرده‌ و‌ از‌ آيتم‌هاي‌ ديگر‌ غافل‌ مي‌مانند.‌

آيتم‌هايي‌ كه‌ طراحان‌ و‌ فعالان‌ حوزه‌ چاپ‌ بايد‌ نسبت‌ به‌ آن‌ اشراف‌ داشته‌ باشند‌ ولي‌ متاسفانه‌ حتي‌ از‌ لحاظ‌ تئوري‌ هم‌ با‌ واژه‌هايي‌ اين‌ چنين‌ بيگانه‌ هستند.‌ آري،‌ صحبت‌ از‌ مهره‌‌اي‌ كليدي‌ در‌ چاپ‌ به‌ نام‌ پروفايل‌‌(profile) است.‌ اينكه‌ پروفايل‌ چيست؟‌ چرا‌ به‌ آن‌ نياز‌ داريم‌ و‌ در‌ يك‌‌CMS پروفايل‌ها‌ چه‌ نقشي‌ را‌ ايفا‌ مي‌كنند،‌ به‌ آنها‌ خواهيم‌ پرداخت.‌ اما‌ براي‌ شروع‌ بد‌ نيست‌ بدانيم‌ كه‌ مراكز‌ تحقيقاتي‌ خارج‌ از‌ كشور‌ به‌ پروفايل‌ لقب‌ سلطان‌ چاپ‌ را‌ داده‌اند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
ستيابي به رنگ دلخواه در چاپ 2
پروفايل‌؛ فصل مشترك گرافيك و چاپ‌


تعريف‌ پروفايل:

پروفايل‌ تنها‌ يك‌ فايل‌ است.‌ فايلي‌ كه‌ در‌ كل،‌ يك‌ جدول‌ از‌ مقادير‌ خاص‌ را‌ بيان‌ مي‌كند.‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ يكي‌ از‌ اين‌ مقادير‌ مي‌تواند‌ مربوط‌ به‌ توصيف‌ گاموت‌‌(gamut) دستگاه‌ باشد-‌ (1)‌ در‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ،‌ پروفايل‌ به‌‌CMS امكان‌ مي‌دهد‌ رنگ‌ها‌ را‌ به‌ يك‌ فضاي‌ رنگي‌ خاص‌ يا‌ به‌ خارج‌ از‌ آن‌ تبديل‌ كند.‌ در‌ تعريفي‌ ديگر

‌Profile برگه‌ هويت‌ و‌ شناسنامه‌ هر‌ دستگاه‌ محسوب‌ مي‌شود.

اين‌ دستگاه‌ مي‌تواند‌ ورودي‌ (اسكنر)،‌ نمايشگر‌ (مانيتور)،‌ خروجي‌ (پرينتر)‌ باشد‌ و‌ پروفايل‌ به‌ منزله‌ اثر‌ انگشت‌ براي‌ هر‌ كدام‌ از‌ آنها‌ محسوب‌ خواهد‌ شد.

چرا‌ به‌ پروفايل‌ها‌ نياز‌ داريم؟

‌ اينكه‌ چرا‌ به‌ پروفايل‌ نياز‌ داريم‌ شايد‌ به‌ روشن‌تر‌ شدن‌ تعريف‌ آن‌ كمك‌ كند.

‌RGB و‌‌CMYK را‌ مدل‌هاي‌ رنگ‌ وابسته‌ به‌ دستگاه‌‌(device-dependent) مي‌ناميم.‌ از‌ اين‌ جهت‌ كه‌ رنگي‌ را‌ كه‌ در‌ عمل‌ از‌ يك‌ مجموعه‌ مفروض‌ از‌ اعداد‌‌RGB يا‌‌CMYK به‌ دست‌ مي‌آوريم‌ مختص‌ به‌ دستگاهي‌ است‌ كه‌ آن‌ رنگ‌ را‌ توليد‌ مي‌كند.‌ زيرا‌ سيستم‌‌RGB و‌ ‌CMYK تنها‌ به‌ دستگاه‌ مي‌گويند‌ چه‌ مقدار‌ رنگ‌ به‌ كار‌ ببرد،‌ آنها‌ چيزي‌ در‌ مورد‌ رنگ‌ حقيقي‌ كه‌ دستگاه‌ مي‌تواند‌ توليد‌ كند‌ به‌ ما‌ نمي‌گويند.‌ دليل‌ اين‌ امر‌ آن‌ است‌ كه‌ اين‌ اعداد‌ خام‌ و‌ نامفهوم‌ هستند-‌ (2)‌ از‌ اين‌ جهت‌ ما‌ با‌ دو‌ مشكل‌ مواجه‌ خواهيم‌ بود:‌

1-‌ از‌ كجا‌ بدانيم‌ اعداد‌ موجود‌ در‌ فايل‌‌RGB يا‌‌CMYK قرار‌ است‌ چه‌ رنگي‌ را‌ بازنمايي‌ كنند؟‌ به‌ عنوان‌ مثال،‌ 0،0،255‌ به‌ چه‌ معناست؟‌ بله‌ قرمز،‌ اما‌ دقيقا‌ چه‌ قرمزي؟‌ قرمز‌ روي‌ مانيتور‌ من‌ يا‌ شما؟‌ و‌ يا‌ حتي‌ قرمز‌ حس‌گر‌ اسكنر‌ من‌ يا‌ دوربين‌ ديجيتال‌ شما؟

2-‌ از‌ كجا‌ بدانيم‌ كدام‌ اعداد‌‌RGB يا‌‌CMYK را‌ به‌ يك‌ دستگاه‌ ارسال‌ كنيم‌ تا‌ آن‌ را‌ وادار‌ كنيم‌ رنگ‌ مطلوب‌ ما‌ را‌ ايجاد‌ كند؟‌ به‌ عبارت‌ ديگر‌ حتي‌ اگر‌ بدانيم‌ از‌ كدام‌ قرمز‌ صحبت‌ مي‌كنيم‌ و‌ كدام‌ درصد‌ از‌ اعداد‌‌CMYK بايد‌ به‌ چاپگر‌ ليزري‌ ارسال‌ شود‌ تا‌ درست‌ همان‌ قرمز‌ مانيتور‌ ديده‌ شود؟

فكر‌ مي‌كنيد‌ چطور‌ مي‌توان‌ اين‌ مشكل‌ را‌ حل‌ كرد؟

سيستم‌هاي‌ مديريت‌ رنگ‌ به‌ ما‌ امكان‌ مي‌دهند‌ اين‌ دو‌ مشكل‌ را‌ با‌ اضافه‌ كردن‌ معاني‌ رنگ‌ مطلق‌ به‌ اعداد‌‌RGB و‌‌CMYK حل‌ كنيم.‌ به‌ اين‌ معنا‌ كه‌ با‌ اين‌ كار‌ اعداد‌ ديگر‌ مبهم‌ نخواهند‌ بود‌ و‌ از‌ اين‌ پس‌ دستگاه‌ مي‌داند‌ چه‌ مجموعه‌ اعداد‌ مشخصي‌ در‌ اختيار‌ آن‌ گذاشته‌ خواهد‌ شد‌ تا‌ رنگ‌ مورد‌ نظر‌ را‌ توليد‌ كند.‌ اما‌‌CMS اين‌ كار‌ (اضافه‌ كردن‌ معاني‌ رنگ‌ مطلق‌ به‌‌RGB و‌‌(CMYK را‌ فقط‌ با‌ كمك‌ پروفايل‌ها‌ مي‌تواند‌ به‌ انجام‌ برساند.‌ همانطور‌ كه‌ ذكر‌ شد،‌ از‌ آنجا‌ كه‌ اعداد‌‌RGB و‌‌CMYK نامفهوم‌ هستند،‌ اين‌ پروفايل‌ها‌ هستند‌ كه‌ مي‌توانند‌ به‌ اين‌ مقادير‌ معني‌ ببخشند.‌ ‌ به‌ اين‌ صورت‌ كه‌ پروفايل‌ مي‌گويد‌ اين‌ اعداد‌‌RGB و‌‌CMYK اين‌ رنگ‌ خاص‌ را‌ به‌ اين‌ صورت‌ خاص‌ (متناظر‌ با‌ z‌xy يا‌‌(CIE ‌Lab بازنمايي‌ مي‌كنند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور

دستيابي به رنگ دلخواه در چاپ 3
پروفايل‌؛ فصل مشترك گرافيك و چاپ‌


938_color-profile-4.jpg


نقش‌ پروفايل‌ در‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ چيست؟

قبل‌ از‌ اينكه‌ به‌ نقش‌ پروفايل‌ در‌‌CMS بپردازيم‌ بهتر‌ است‌ با‌ مدل‌هاي‌ رنگي‌ مستقل‌ از‌ دستگاه‌ آشنا‌ شويم.‌CIE ‌Lab ،‌‌CIE ‌zyx اين‌ دو‌ مدل‌ و‌ مدل‌هاي‌ مشابه‌ همانند‌‌CIE ‌lch يا‌‌luv همگي‌ مدل‌هاي‌ مستقل‌ از‌ دستگاه‌ (device-independent) محسوب‌ مي‌شوند.‌ از‌ اين‌ جهت‌ كه‌ آنها‌ بر‌ اساس‌ مدل‌ رياضي‌ طراحي‌ شده‌ و‌ به‌ هيچ‌ دستگاه،‌ مركب‌ و‌ يا‌ ...‌ وابسته‌ نيستند.‌ z‌CIE ‌xy يا‌‌Lab به‌ ما‌ امكان‌ مي‌دهند‌ رنگ‌ خود‌ را‌ در‌ حال‌ گذار‌ از‌ يك‌ دستگاه‌ به‌ دستگاه‌ ديگر‌ از‌ طريق‌ ربط‌ دادن‌ مقادير‌‌RGB يا‌‌CMYK به‌ مقادير‌‌Lab كنترل‌ كنيم.‌ در‌ حقيقت‌‌Lab به‌ عنوان‌ مترجم‌ بين‌ مقادير‌ نامفهوم‌ و‌ دستگاه‌ها‌ عمل‌ مي‌كند.‌ اما‌ جالب‌ است‌ بدانيد‌ تكميل‌ كننده‌ اين‌ مزيت‌ بزرگ‌) ‌Lab ترجمه‌ بين‌ مقادير‌ و‌ دستگاه‌ها)‌ چيزي‌ جز‌ پروفايل‌ نيست.‌ براي‌ تشريح‌ اين‌ موضوع‌ و‌ روشن‌ شدن‌ نقش‌ پروفايل‌ در‌‌CMS بهتر‌ است‌ با‌ اجزاي‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ آشنا‌ شويم:

يك‌‌CMS از‌ 4‌ جزو‌ اصلي‌ تشكيل‌ شده‌ است:

الف‌(profile ‌connection ‌space) ‌PCS : فضاي‌ اتصال‌ پروفايل‌

ب:‌ پروفايل‌

ج‌(color ‌management ‌module) ‌ ‌CMM : موتور‌ سيستم‌

د‌- ‌rendering ‌intent : اهداف‌ پرداخت‌

الف:‌ فضاي‌ اتصال‌ پروفايل:‌ اين‌ امكان‌ را‌ مي‌دهد‌ تا‌ يك‌ مقدار‌ عددي‌ غير‌ مبهم‌ را‌ در‌ يكي‌ از‌ مدل‌هاي‌ z‌CIE ‌xy يا‌‌Lab به‌ يك‌ رنگ‌ تخصيص‌ دهيم.

ب: ‌ پروفايل:‌ به‌ طور‌ مشخص‌ مقادير‌ z‌CIE ‌xy يا‌‌Lab را‌ كه‌ متناظر‌ با‌ يك‌ مجموعه‌ مفروض‌ از‌ اعداد‌‌RGB يا‌‌CMYK هستند،‌ تعريف‌ مي‌كند.

ج‌ :‌CMM : به‌ منزله‌ موتور‌‌CMS محسوب‌ شده‌ و‌ كار‌ اصلي‌ يعني‌ تبديل‌ مقادير‌‌RGB يا‌‌CMYK را‌ با‌ استفاده‌ از‌ داده‌هاي‌ موجود‌ در‌ پروفايل‌ به‌ انجام‌ مي‌رساند.

د:‌ اهداف‌ پرداخت:‌ شامل‌ 4‌ هدف‌ پرداخت‌ ادراكي‌‌perceptual و‌ اشباعي‌‌saturation و‌ رنگ‌سنجي‌ نسبي‌‌relative ‌colorimetric و‌ رنگ‌سنجي‌ مطلق‌‌absolute ‌colorimetric مي‌باشد‌ كه‌ شيوه‌هاي‌ مختلف‌ كار‌ با‌ رنگ‌هاي‌ خارج‌ از‌ گاموت‌ دستگاه‌ مورد‌ نظر‌ هستند.‌

نقش‌ كليدي‌ پروفايل‌ در‌ سيستم‌ فوق‌ كاملا‌ محرز‌ است،‌ پس‌ از‌ تخصيص‌ دادن‌ مقدار‌ عددي‌ غيرمبهم‌ در‌ يكي‌ از‌ مدل‌هاي‌ z‌xy يا‌‌Lab به‌ يك‌ رنگ‌ توسط‌PCS ،‌ پروفايل‌ آن‌ را‌ تعريف‌ كرده‌ (معنا‌ مي‌بخشد)‌ و‌ در‌ اختيار‌ موتور‌ سيستم‌ يعني‌‌CMM قرار‌ مي‌گيرد‌ تا‌ محاسبات‌ نهايي‌ براي‌ انجام‌ تبديلات‌ صورت‌ گيرد.‌ با‌ اينكه‌ نمي‌توان‌ نقش‌PCS ،‌‌CMM و‌ اهداف‌ پرداخت‌ را‌ ناديده‌ گرفت‌ اما‌ حقيقت‌ آن‌ است‌ كه‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ رنگ‌ به‌ جز‌ اطلاعات‌ كه‌ در‌ پروفايل‌ يك‌ دستگاه‌ ثبت‌ شده‌ است،‌ چيزي‌ در‌ مورد‌ دستگاه‌هايي‌ كه‌ بر‌ كارشان‌ كنترل‌ دارند،‌ نمي‌دانند.‌ همه‌ هوش‌ موجود‌ در‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ رنگ‌ در‌ پروفايل‌ دستگاه‌ها‌ تعبيه‌ شده‌ است.‌ نكته‌ ديگر‌ اينكه‌ در‌ طبقه‌بندي‌ پروفايل‌ها‌ به‌ واژه‌هايي‌ همچون‌ پروفايل‌ ورودي،‌ نمايش،‌ خروجي،‌ پروفايل‌هاي‌ مبدا‌ و‌ مقصد‌ برمي‌خوريم‌ كه‌ خود‌ داستاني‌ ديگر‌ است!!!‌ اما‌ در‌ يك‌ كالبدشكافي‌ بسيار‌ ساده‌ مي‌توان‌ پروفايل‌ها‌ را‌ به‌ منزله‌ نقشه‌ سرزمين‌ چاپ‌ در‌ نظر‌ گرفت‌ كه‌ دستگاه‌هاي‌ چاپ‌ با‌ استفاده‌ از‌ آن‌ به‌ رنگ‌ مورد‌ نظر‌ (هدف)‌ مي‌رسند.

وارد‌ شدن‌ به‌ جزئيات‌ بيشتر‌ در‌ اين‌ زمينه‌ در‌ حد‌ و‌ حوصله‌ اين‌ مقال‌ نبوده‌ و‌ مطالب‌ مطرح‌ شده،‌ به‌ صورت‌ بسيار‌ سطحي‌ بيان‌ شد،‌ چرا‌ كه‌ تسلط‌ به‌ مواردي‌ اين‌ چنين‌ نيازمند‌ حضور‌ در‌ دوره‌هاي‌ مختلف‌ و‌ تجربه‌هاي‌ عملي‌ است.‌ مورد‌ ديگر‌ اين‌كه‌ در‌ اين‌ مطلب‌ بسيار‌ كوتاه‌ از‌ فتوشاپ‌ به‌ عنوان‌ نرم‌افزار‌ مديريت‌ رنگ‌ ياد‌ شد،‌ اين‌ امر‌ دو‌ علت‌ دارد:‌ اول‌ آنكه‌‌profile در‌ فتوشاپ‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از‌ آيتم‌هاي‌ اساسي‌ و‌ عنصر‌ كاربردي‌ در‌ تنظيمات‌ مربوطه‌ مطرح‌ شده‌ است‌ (براي‌ اثبات‌ اين‌ مدعا‌ بهتر‌ است‌ كادر color ‌setting،‌ دستورات‌ يا‌ فرامين‌‌assign ‌profile يا‌‌convert ‌to ‌profile و‌ ...‌ را‌ مشاهده‌ نماييد)‌ و‌ دوم‌ آشنايي‌ و‌ تسلط‌ بيشتر‌ دوستان‌ با‌ اين‌ نرم‌افزار‌ نسبت‌ به‌ ساير‌ نرم‌افزارهاست،‌ اگر‌ چه‌ همانطور‌ كه‌ مستحضر‌ هستيد‌ در‌ اين‌ زمره‌ نرم‌افزارهاي‌color ‌draw ،‌freehand ،‌illustrator ،‌‌indesign و‌ هر‌ برنامه‌‌ كاربردي‌ كه‌ با‌ رنگ‌ سروكار‌ دارد‌ به‌ عنوان‌ نرم‌افزار‌ مديريت‌ رنگ‌ نشناخته‌ شده‌اند.‌ اما‌ سوال‌ اينجاست:‌ با‌ وجود‌ اينكه‌ پروفايل‌ در‌ نرم‌افزارهاي‌ مديريت‌ رنگ‌ و‌ ارتباط‌ آن‌ با‌ امور‌ گرافيكي‌ در‌ نهايت‌ به‌ طور‌ مشخص‌ در‌ چاپ،‌ نقشي‌ انكارناپذير‌ دارد‌ و‌ مراكز‌ تحقيقاتي‌ خارج‌ از‌ كشور‌ با‌ صرف‌ هزينه‌هاي‌ هنگفت‌ در‌ اين‌ زمينه‌ (آموزشي‌ و‌ كاربردي)‌ درصدد‌ محكم‌ كردن‌ بدنه‌ صنعت‌ چاپ‌ هستند،‌ سهم‌ ايران‌ در‌ اين‌ زمينه‌ تا‌ كنون‌ چه‌ مقدار‌ بوده‌ است؟‌


علامت‌ سوال‌ بزرگ‌تر‌ اينكه:‌ هدف‌ كمپاني‌‌Adobe براي‌ گنجاندن‌ چنين‌ مقوله‌اي‌‌(profile) در‌ نرم‌افزار‌ فتوشاپ‌ كه‌ بسياري‌ حتي‌ در‌ كشور‌ خودمان‌ آن‌ را‌ نقطه‌ شروعي‌ براي‌ ورود‌ به‌ دنياي‌ گرافيك‌ و‌ چاپ‌ مي‌دانند،‌ چيست؟‌ آيا‌ اين‌ چيزي‌ جز‌ اهميت‌ آن‌ است؟‌ تا‌ جايي‌ كه‌ به‌ خاطر‌ دارم‌ در‌ اين‌ زمينه‌ دوستان‌ ما‌ در‌ ماهنامه‌ به‌ سهم‌ خود‌ طي‌ درج‌ مقالاتي‌ از‌ اساتيد‌ فن‌ (جناب‌ آقاي‌ مهندس‌ خدايار‌ صادقي)-‌ (3)‌ گام‌هايي‌ در‌ اين‌ زمينه‌ برداشته‌اند.‌ ليكن‌ مسلما‌ آشنايي‌ جامعه‌ گرافيك‌ و‌ چاپ‌ با‌ موردي‌ از‌ اين‌ دست‌ بسيار‌ ضروري‌ بوده‌ و‌ اينكه‌ تا‌ زمان‌ كاربردي‌ شدن‌ و‌ تحقيقات‌ وسيع‌تر‌ در‌ اين‌ زمينه‌ حداقل‌ از‌ لحاظ‌ تئوري‌ به‌ توشه‌اي‌ غني‌تر‌ از‌ آنچه‌ كه‌ اكنون‌ هست،‌ برسيم‌ كه‌ اين‌ خود‌ نيازمند‌ برنامه‌ريزي،‌ همكاري‌ و‌ مساعدت‌ صاحب‌نظران‌ و‌ اساتيد‌ با‌ تجربه‌ تا‌ حصول‌ نتيجه‌ مي‌باشد.

كلام‌ آخر‌ اين‌كه‌ رشد‌ صنعت‌ چاپ‌ كشور‌ فقط‌ با‌ جايگزيني‌ ماشين‌آلات‌ كهنه‌ با‌ دستگاه‌ها‌ و‌ تجهيزات‌ جديد‌ و‌ تخصصي‌ و‌ سرمايه‌گذاري‌ در‌ اين‌ زمينه‌ محقق‌ نخواهد‌ شد.‌ به‌ طور‌ حتم‌ جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ مورد‌ نظر‌ در‌ داخل‌ كشور‌ و‌ گشودن‌ پنجره‌اي‌ به‌ خارج‌ از‌ اين‌ مرز‌ و‌ بوم‌ به‌ كارگيري‌‌ روش‌هايي‌ مبتني‌ بر‌ دانش‌ روز،‌ جدي‌ گرفتن‌ آموزش‌ و‌ دانش‌ فني‌ و‌ ...‌ مكمل‌ اين‌ سرمايه‌گذاري‌ها‌ است.‌ به‌ اين‌ اميد‌ كه‌ صنعت‌ چاپ‌ كشور‌ به‌ جايگاهي‌ كه‌ شايسته‌ و‌ بايسته‌ آن‌ است‌ برسد.



توضيحات:

1-‌ گاموت:‌ دامنه‌ رنگي‌ كه‌ يك‌ دستگاه‌ مي‌تواند‌ بازنمايي‌ يا‌ توليد‌ كند،‌‌gamut ناميده‌ مي‌شود.

2-‌ بحث‌ خام‌ و‌ نامفهوم‌ بودن‌ اين‌ اعداد‌ خود‌ كتابي‌ ديگر‌ است!!!‌ كه‌ بايد‌ آن‌ را‌ در‌ ارتباط‌ با‌ خاستگاه‌ آنالوگ‌ و‌ تكامل‌ ديجيتال‌ و‌ بسياري‌ از‌ موارد‌ ديگر‌ مورد‌ بررسي‌ قرار‌ داد.

3-‌ رنگ‌ از‌ تئوري‌ تا‌ عمل-‌ نوشته‌ آقاي‌ مهندس‌ خدايار‌ صادقي،‌ كتاب‌ سال‌ بسته‌بندي‌ 1384،‌ ويژه‌نامه‌ صنعت‌ چاپ،‌ شماره‌ 283،‌ صفحات‌ 138‌ الي‌ 144

 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
واد، ماشين‌ها، دانش و مديريت
مربع كاستي‌ها در كارتن‌سازي



نويسنده :
15-بهمن-1385


چاپ مستقيم روي كارتن به جاي كارتن‌هاي لمينيت، روند جديدي است كه به تازگي در خانواده كارتن‌سازان مطرح شده، هنوز پروژه‌هاي اندكي به ثمر نشسته‌اند، اما تب و تابي در اين زمينه احساس مي‌‌شود. در اين گزارش تنها اشاره‌هايي به آن مي‌‌شود و برخي شركت‌هاي بزرگ كه دنبال اين پديده جديد هستند، ترجيح دادند صحبت در اين باره را كمي به تأخير بيندازند.در حالي كه كارتن‌هاي لوكس يكي از پرمصرف‌ترين كاربردها را در حوزه بسته‌بندي ظروف دارند، چاپخانه‌هاي تخصصي و منحصر به فردي، خود را براي چاپ و توليد گل‌هاي ظروف چيني و ليبل‌هاي ظروف خوش اقبال IML مي‌‌كنند. آغازگران اين محصول، بي‌‌شك چاپخانه‌هاي ديگري را نيز به دنبال خود خواهند كشاند.

780_karton2.jpg


چاپ امنيتي در شكل بسيار تخصصي آن، در حوزه چاپخانه‌هاي دولتي محدود مانده است كه سرمايه‌گذاري هاي اخير بانك ملي جلوه‌اي از آن را منعكس مي‌‌كند. اما نوع ديگري كه جنبه عمومي‌تر يافته ـ يعني توليد كارت ـ در مراكزي نيز توليد مي‌‌شود كه خبر برخي آن‌ها ـ از جمله چاپ گلچين ـ در شماره‌هاي گذشته مجله منتشر شده و در اين‌جا به خاطر حفظ تازگي مطالب و پرهيز از بازگويي مجدد اخبار گذشته، به آن‌ها نپرداخته‌ايم.

در اين گزارش با سرمايه‌گذار‌ي‌هاي سه شركت بزرگ در زمينه كارتن‌سازي و دو شركت فعال در زمينه چاپ‌هاي تخصصي و چاپخانه‌ بانك ملي ـ به عنوان يك مركز چاپ امنيتي براي اوراق بهادار و اسناد دولتي آشنا مي‌‌شويم.



بازرگاني نوآوران ميوه خاورميانه

شبكه سراسري جمع‌آوري، نگه‌داري، چاپ، بسته‌بندي و صادرات ميوه

صحبت از پروژه بزرگي است كه چاپ بخشي از آن را تشكيل مي‌‌دهد: گردآوري و سورتينگ ميوه‌ها، ايجاد انبارها و ماشين‌هاي بزرگ سردخانه‌دار و بسته‌بندي و صادرات ميوه.

محمدرضا غيبي مشاور اجراي بخش چاپ اين پروژه مي‌‌گويد: «بازرگاني نوآوران ميوه خاورميانه به مديريت حاج عليمحمد ارجمندي، شهرتي جهاني دارد و فعاليت او براي توزيع ميوه‌ها در دبي متمركز بوده، حالا چند سالي است كه تصميم گرفته در ايران فعاليتي را آغاز كند. او علاوه بر توزيع ميوه در ترويج روش‌هاي جديد نگه‌داري ميوه‌ها نيز پيشقدم شده، روشي به نام يوني فروتي كه نوعي خواب كردن ميوه‌ها با گاز ازت است به طوري‌كه پس از خروج از انبار همچنان حالت تازگي خود را دارا هستند.

ميوه‌هاي ايراني از مرغوبيت خوبي برخوردار هستند كه با رعايت نكات تخصصي در سورتينگ و نگه‌داري و توزيع، از استقبال خوبي برخوردار شده‌اند. هم اكنون براي صادرات ميوه‌ها سالانه چند ميليون دلار كارتن چاپ شده وارد مي‌‌شود. پروژه ايجاد امكانات چاپ مرغوب روي كارتن به همين منظور در دستور كار قرار گرفته است.»

زميني به وسعت 140 هزار متر مربع در منطقه شهر صنعتي شمس‌آباد براي اين منظور انتخاب شده و عمليات عمراني قابل توجهي در آن‌جا براي ساخت سوله‌ها و انبارها صورت گرفته است. غيبي مي‌‌گويد: «هدف ما ايجاد يك چاپخانه مدرن با ماشين‌آلات مناسب براي چاپ روي كارتن و تجهيزات كامل دايكات و چسب و منگنه كارتن به همراه سيستم‌هاي كنترل كيفيت نصب خواهند شد. ماشين‌آلات توليد مقواي موج‌دار و چاپ فلكسو روي كارتن از بوبست و ك.ب.آ انتخاب شده‌اند. دايكات و ورني inline مورد نظر هستند و چسب و منگنه از كمپاني ياكنبرگ يا بوبست خواهد بود.»

غيبي در افق آينده و مراحل بعدي، چاپ لارج‌فرمت فلكسو تخت و شايد چاپ هليوگراور را مفروض مي‌‌داند. جالب است كه علي‌رغم اهميت اين پروژه و پس از گذشت حدود 5 سال از آغاز فعاليت، تا دي‌ماه 85 هنوز بانك‌ها براي ارايه تسهيلات اقدامي انجام نداده‌اند. به گفته مديرعامل شركت تاكنون بيش از 10 ميليارد تومان هزينه شده، در حالي كه تقاضاي وام 50 ميليارد توماني هنوز علي‌رغم قول‌هاي مساعدي كه داده شده هنوز به نتيجه نرسيده است.

ارجمندي با گلايه از روند كار بانك‌ها و مشكلات ديگر مي‌‌گويد: «اين پروژه در بخش سردخانه‌ها 15 ميليون يورو و در بخش بسته‌بندي 10 ميليون يورو هزينه دارد و با اين روند، سرمايه‌‌گذاري‌هاي انجام شده هم غيراقتصادي خواهد بود. چنان‌چه در دبي همين پروژه تعريف مي‌‌شد، طي اين مدت، ده برابر بيشتر پيشرفت كار داشتيم. آماده‌سازي زمين و تأمين تأسيسات به سرعت انجام مي‌‌شد و خود فروشندگان ماشين‌آلات مسايل بانكي را به انجام مي‌‌رساندند و كارها مطابق استاندارد صورت مي‌‌گرفت.»

غيبي نيز با توجه به همين مشكلات مي‌‌گويد: «از روزي كه اين فعاليت آغاز شده تا به امروز دوبار انتخاب ماشين‌آلات عوض شده، زيرا طي اين مدت تكنولوژي ساخت دستگاه‌ها در بعضي كارخانه‌هاي سازنده تغيير كرده است. مراحل اين پروژه به اين صورت است كه ابتدا سردخانه‌ها در 10 نقطه كشور ساخته مي‌‌شوند. سپس خط چاپ و بسته‌بندي آغاز به‌كار مي‌‌كند، سپس ماشين‌هاي سردخانه‌دار و سيستم سورتينگ كار خود را شروع خواهند كرد.

تأخير در ارايه تسهيلات يك مانع جدي است كه با محدوديت‌هاي جديد شايد دشوارتر هم بشود. اين روند موجب دلسردي صاحب پروژه (تا حد توقف آن) مي‌‌شود.

اين در حالي است كه آقاي ارجمندي از دست چند رييس جمهور كشور جايزه صادركننده نمونه گرفته و از كارآفرينان با ابتكار به شمار مي‌‌رود!»



صنايع بسته‌بندي كاسپين كارتن

خطوط توليد و تبديل ورق كارتن

كاسپين كارتن از واحدهاي جديد و بزرگ توليد و تبديل ورق كارتن با ماشين‌آلات جديد است. مهدي ناظم‌زاده (قائم مقام مديرعامل) مراحل شكل‌گيري و تأسيس اين شركت را چنين بيان مي‌‌كند: «شركت كاسپين كارتن اواخر سال 83 به ثبت رسيد و مراحل اجرايي تخصيص زمين و ساخت سوله و تأسيسات از تابستان 84 آغاز شد. ابتدا دو خط توليد ورق كارتن سه لا و پنج‌لا و هفت لا با كنگره A و B و E با ظرفيت 78 هزار تن در سال نصب و راه‌اندازي شد. همچنين همزمان با نصب ماشين‌آلات توليد ورق، دو خط تبديل ورق كارتن به جعبه شامل ماشين‌آلات پيوسته (in line) چاپ و دايكات روتاري و تاكن و چسب زن و بسته‌بندي در مدار توليد قرار گرفت. كليه ماشين‌آلات، ساخت معتبرترين سازندگان ماشين‌آلات بسته‌بندي ژاپن مي‌‌باشند.

اين ماشين‌ها جزو فاز يك محسوب مي‌‌شوند و براي اين منظور زميني به وسعت دو هكتار تهيه و 10 هزار متر سوله ساخته شده است.

ناظم‌زاده مي‌‌افزايد: «پس از اجراي اين مرحله، توسعه كارخانه و افزايش ظرفيت در دستور كار قرار گرفت. براي فاز اول توسعه نزديك به دو هكتار زمين و 9 هزار متر سوله جديد تهيه و ساخته شد و ماشين‌آلات پيشرفته اروپايي خط تبديل شامل ماشين چاپ 5 رنگ و دايكات تخت و تاكن و چسب زن لاك باتم اينلاين خريداري گرديد. اكنون (اوايل بهمن‌ماه 85) اين ماشين‌آلات در حال حمل هستند و در اسفندماه نصب خواهند شد. اين ماشين‌آلات براي افزايش ظرفيت توليد بخش تبديل و رساندن آن به ظرفيت توليد ورق كارتن تهيه شده است.

فاز دوم توسعه از ابتداي سال 86 به مرحله اجرا خواهد رسيد. براي اين فاز بايد 8 هزار متر سوله ساخته شود و ماشين‌آلات توليد ورق كارتن و تبديل اروپايي خريداري گردد.»

ناظم‌زاده تأكيد مي‌‌كند كه در اجراي اين پروژه استفاده از بهترين و پيشرفته‌ترين تكنولوژي مد نظر بوده و حتي براي ساخت كارتن نيز مواد اوليه مرغوب به‌كار مي‌‌برند. وي اضافه مي‌‌كند كه حدود 40 درصد محصولات اين كارخانه براي مجتمع صنايع لبني ميهن و مابقي براي ساير مشتريان عرضه مي‌‌شود.

وي در صحبت از مطالعات پيش از خريد خاطرنشان مي‌‌كند كه براي بررسي و كارشناسي ماشين‌آلات از مجرب‌ترين مشاوران بهره‌گرفته‌‌اند و در توجيه اين طرح مي‌‌گويد:‌«توسعه كارخانه بر مبناي تغييراتي است كه در يكي دو سال اخير در صنعت كارتن‌ و نياز واحدهاي توليدي و مشتريان صورت گرفته است. جهت‌گيري مصرف‌كنندگان به سمت كارتن‌هاي مرغوب است. براي كارتن مرغوب سفارش بالاست و مي‌‌توان قيمت منطقي تعيين كرد ولي قيمت كارتن‌هاي متوسط را بازار تعيين مي‌‌كند. بر اين اساس با تكنولوژي روز است كه مي‌‌توان قيمت تمام شده را پايين آورد و كيفيت را ارتقا داد.»

ناظم‌زاده در مورد گسترش مصرف كارتن‌هاي لمينيتي (لمينيت ورق چاپ شده روي كارتن) مي‌‌گويد: «علت آن عدم كيفيت قابل قبول چاپ كارتن به‌طور مستقيم بوده است. ماشين‌آلات پيشرفته‌اي كه ما و برخي شركت‌هاي ديگر وارد و نصب كرده‌ايم اين ضعف را برطرف مي‌‌كند و مي‌‌توان بدون لمينيت و با چاپ مستقيم روي كارتن بهترين كيفيت را ارايه داد.»

وي همچنين اضافه مي‌‌كند كه احتمالاً سالانه حدود 35 هزار تن كارتن از تركيه و امارات به عنوان عبور موقت وارد مي‌‌شود و اظهار اميدواري مي‌‌كند كه با اجراي طرح‌هاي توسعه كاسپين كارتن بخشي از اين نيازها تأمين شود.






پاژ پارس ـ مشهد

خراسان رضوي با حضور ده‌ها كارخانه بزرگ توليدي صنايع غذايي و صدها كارخانه بزرگ توليدي در رشته‌هاي مختلف به حجم قابل توجهي كارتن نياز دارد.

شركت كارتن‌سازي پاژ پارس كه دو سال از تأسيس آن مي‌‌گذرد، با راه‌اندازي خطوط توليد كارتن‌سازي مينگ وي (تايواني) به عرض 20/2 متر و با ظرفيت اسمي 32 هزار تن در سال يكي از شركت‌هاي تازه نفس در اين صنعت است.

محسن اسدپور (مديرعامل پاژپارس) با اشاره به سرمايه‌گذاري 5 ميليارد توماني (نيمي ريالي براي ساختمان و تأسيسات و نيمي ارزي براي خريد ماشين‌آلات)، خبر مي‌ دهد كه توليد امسال به بالغ بر 25 هزار تن خواهد رسيد كه تمام آن در داخل مصرف خواهد شد. زيرا صادرات كارتن به خاطر وزن سنگين و هزينه بالاي حمل و نقل آن، چندان موجه نيست.

وي از منابع تأمين مواد اوليه چنين ياد مي‌‌كند: «فلوتينگ را از چوب و كاغذ مازندران تأمين مي‌‌كنيم ولي انواع كاغذ سفيد و كرافت و تست لاينرها را از خارج وارد مي‌‌كنيم.»

ساير ماشين‌آلات دايكات روتاري و تبديل اين كارخانه نيز از شركت مينگ وي تايوان خريداري شده‌اند. دستگاه چاپ اين كارخانه فلكسو تخت سه رنگ است.

پرسنل كارخانه پاژ پارس به 100 نفر مي‌‌رسند، اما به طوري‌كه مديرعامل اين شركت مي‌‌گويد در آينده با اجراي طرح‌هاي توسعه، تعداد ديگري نيز استخدام خواهند شد.



پيكره؛‌ راه‌اندازي 10 خط توليد ظروف MLI

شركت پيكره (سهامي عام)، كه در توليد پالت‌ها و تسمه‌هاي پلاستيكي داراي شهرت و سابقه است و چند سالي است كه با فروش بخشي از سيستم‌هاي FFS ساخت ويندمولر و هولشر در بازرگاني بسته‌بندي‌هاي فيلمي نيز فعاليت دارد، سال 85 در نمايشگاه ايران‌پلاست، بر خبرهاي مربوط به فعاليتش در زمينه MLI مهر تأييد زد و خود را به عنوان يكي از شركت‌هاي جدي در عرصه توليد ظروف با ليبل‌هاي قالبي (Inmold labeling) شناساند. حالا ظرف ماست يك كيلويي را از اين شركت در بازار مي‌‌بينيم. اما بايد در اسفندماه شاهد ظرف‌هاي متنوع‌تري از پيكره در بازار باشيم.

علي ميرخان (مديرعامل پيكره) در توضيح پيرامون اين سرمايه‌گذاري نكاتي شنيدني دارد. (با اين يادآوري كه توسعه پيكره در يكي دو سال اخير به پروژه IML محدود نمي‌‌شود):

«توليد تسمه از بازيافت بطري‌هاي pet به نتيجه رسيده كه نسبت به تسمه‌هاي فلزي از مزاياي قابل توجهي برخوردار بوده و از نظر اقتصادي 70 درصد به صرفه‌تر است.

در امتداد اين پروژه، توليد پالت از بازيافت pet در دست اقدام است كه به نتيجه رسيده و به زودي توليد انبوه آن آغاز خواهد شد. و از طرح‌هاي آينده كه مقدمات آن فراهم شده مي‌‌توانم به توليد كيسه‌هاي سه لايه و پنج لايه با چاپ اشاره كنم كه بيشتر مي‌‌تواند مورد مصرف پتروشيمي‌ها باشد.»

ميرخان درباره مهم‌ترين پروژه شركت طي سال‌هاي اخير مي‌‌گويد: «ما دو سال روي پروژه IML كار مي‌‌كرديم، مدت 18 ماه مطالعات بازار ايران و نيازسنجي صورت گرفت. سرانجام سال گذشته دو خط از شركت NPM (پلاستيك متال ايتاليا) خريداري شد كه در چارچوب يك قرارداد كليد در دست (Turn Key) توسط همان شركت نصب و راه‌اندازي را عهده‌دار شد. قالب‌ها و ربات‌هاي مربوطه هم از ايتاليا خريداري شد، اين خط ظروف 5/2 كيلويي و 750 گرمي توليد مي‌‌كند.

سپس 6 خط تزريقي (injection) وارد كرديم كه قالب‌ها و ربات‌هاي آن‌ها نيز تا پايان بهمن‌ماه نصب مي‌‌شوند. سيستم‌هاي تزريقي از ايتاليا، قالب‌ها از آلمان، سوييس و هلند و نيز ربات‌ها از آلمان و ايتاليا خريداري شده‌اند.»

ميرخان در توجيه انتخاب اين شركت‌ها مي‌‌گويد كه با چند شركت كار مي‌‌كنيم تا در آينده بهترين‌هاي آن‌ها از نظر خدمات و پشتيباني و كارآمدي دستگاه‌ها، براي همكاري بيشتر انتخاب شوند. وي خبر مي‌‌دهد كه طي يك سال آينده تعداد دستگاه‌هاي تزريق به 40 واحد و تنوع قالب‌ها به بيش از 60 نوع خواهد رسيد. و تأكيد مي‌‌كند كه بيشترين حجم سرمايه‌گذاري مربوط به قالب‌هاست كه با توجه به تنوعي كه بازار و مشتريان انتظار دارند نمي‌‌تواند كم‌تر از 70 نوع باشد و اضافه مي‌‌كند: «طي قراردادي كه در حال تكميل است، به زودي 20 دستگاه قالب و ربات از دو شركت هلندي و آلماني خريداري مي‌‌شود.»

مي‌‌دانيم كه راه‌اندازي هر خط IML حدود 800 هزار دلار هزينه دارد.

آيا اين سرمايه‌گذاري‌ها با استفاده از وام و تسهيلات بانكي صورت گرفته است؟

ميرخان تأييد مي‌‌كند كه البته بدون استفاده از امكانات بنگاه‌هاي مالي كشور (بانك‌ها و شركت‌هاي سرمايه‌گذاري، مؤسسات مالي و اعتباري) اين سرمايه‌گذاري ميسر نمي‌‌شد.

اما خريد تجهيزات بخشي از سرمايه‌گذاري است. زمين و ساختمان نيز بخش قابل توجهي را شامل مي‌‌شود: « در فاز اول1200 متر مربع فضاي مسقف براي استقرار 6 خط توليد، 500 متر مربع فضا براي چيلرها، كمپرسورها و ساير تجهيزات، 500 متر مربع انبار مواد اوليه و سيلوها و نيز 1000 متر مربع جهت انبار محصول توليد شده به اضافه محوطه و ساختمان‌هاي اداري، به كارخانه IML شركت پيكره در شهر صنعتي البرز اختصاص يافته است. در آينده سايت جديدي به وسعت 15000 متر مربع به اين مجموعه افزوده خواهد شد.»

مديرعامل پيكره در پاسخ به پرسشي در مورد ظرفيت توليد اين شركت و نياز بازار به ظروف IML مي‌‌گويد:‌«برآورد ما اين است كه در سال اول 60 ميليون ظرف IML توليد كنيم. نياز بازار ايران را طي دو، سه سال آينده بيش از 400 ميليون ظرف IML پيش‌بيني مي‌‌كنيم.» و در بيان دلايل آن به بازار رقابتي توليدكنندگان لبنيات اشاره مي‌‌كند و از صنايع غذايي و شكلات‌هاي جديدي مي‌‌گويد كه به فكر بسته‌بندي‌هاي جديد هستند و بازارهاي جديد ديگري مثل محصولات بهداشتي و شيميايي و پودرهاي مختلف كه نمونه آن را در سطل كوچك دسته‌دار به همراه پيمانه، نشان مي‌‌دهد كه براي ارمنستان نيز توليد مي‌‌كنند.

حالا كه صحبت از بازار IML است مي‌‌پرسم آيا پيكره فقط در رشته بسته‌بندي و توليد ظرف IML فعاليت خواهد داشت يا در رشته‌هاي ديگر مثل اسباب‌بازي و قطعات صنعتي با ليبل IML نيز سرمايه‌گذاري خواهند كرد؟

در پاسخ مي‌‌گويد: «چنين بازاري هم وجود دارد، براي مثال در زمينه بعضي قطعات دكوراتيو اتومبيل، ما در حال مطالعه فني ـ اقتصادي در اين زمينه هستيم. اما بازار بسته‌بندي آن قدر وسيع و پرتنوع است كه در شرايط فعلي تمام فعاليت‌ ما را به خود اختصاص مي‌‌دهد.»

يك فاكتور اساسي ديگر در بازار، قيمت محصولات است. آيا پيكره خواهد توانست با قيمت‌هاي پلي‌پاي تركيه كه پيش از اين بازار را در دست داشته رقابت كند؟ ميرخان با اطمينان مي‌‌گويد كه پيكره از اين نظر موقعيت بهتري دارد.

با توجه به وجود شركت پتروشيمي در ايران، در نظر اول گمان مي‌‌رود كه تأمين مواد مصرفي براي ظروف IML به آساني صورت ‌‌گيرد، اما واقعيت از اين قرار است: «براي خريد مواد pp با شركت سابيك عربستان قرارداد داريم. اين شركت از خط توليد خود در شركت هلندي DSM تحويل مي‌‌دهد و محصول آن از نظر مشخصات فني و قيمت، مناسب است. 180 تن pp وارد شده و خريدهاي بعدي هم صورت خواهد گرفت. البته پيشنهادهايي از توليدكنندگان و بازرگانان كشورهاي ديگر دريافت كرده‌ايم.»

ميرخان ادامه مي‌‌دهد: «pp توليدي پتروشيمي ايران براي توليد ظروف IML ـ به‌ويژه نوع ديواره نازك ـ مناسب نيست. درجه MFI اين محصول براي ظروف IML بايد بالا باشد، در حالي كه pp ايراني با درجه حداكثر 23 MFi توليد مي‌‌شود. البته بخش خصوصي براي توليد pp با درجه بسيار بالاتر اعلام آمادگي كرده ولي شرط آن، خريد تناژ بالا است. در حالي كه از شركت سابيك مي‌‌توانيم با سفارش 4 كانتينر، يك صد تن pp خريداري كنيم.»

ببينيم وضع چاپ ليبل‌ها از چه قرار است: «ليبل‌هاي چاپ شده از ايتاليا وارد مي‌‌شوند، شركت وياپاني طرف قرارداد براي چاپ و دايكات ليبل‌هاست.»

مديرعامل پيكره در بيان مشكلات موجود براي توليد ليبل‌هاي مناسب در ايران به كيفيت BOPP مصرفي، نامطلوب بودن انجام كارهاي چاپي و حتي كاستي‌هاي طراحان ايراني اشاره مي‌‌كند، با اين حال آن‌ها را قابل حل مي‌‌شمرد و گلوگاه اصلي اين كار را در دايكات ليبل‌ها مي‌‌داند: «كيفيت ليبل در ظروف IML بسيار مهم است. به‌ويژه برش آن از حساسيت ويژه‌اي برخوردار است. چون ضخامت ظرف‌ها تا 7/0 ميلي‌متر است، ضخامت ليبل نيز 75 ميكرون است. اگر كناره‌هاي آن سوسه داشته باشد، هنگام تزريق، جمع شده و موجب اخلال در توليد مي‌‌شود.»

با توجه به اين‌كه همه سيستم‌هاي چاپ افست ـ فلكسو و گراور كه هر كدام براي چاپ ليبل IML مناسب هستند ـ در ايران وجود دارد، مي‌‌پرسم آيا كساني داوطلب چاپ و توليد ليبل نشده‌اند؟ ميرخان خبر مي‌‌دهد كه چهار شركت براي اين كار اعلام آمادگي كرده‌اند، قرار است نمونه‌هاي چاپ شده و برش خورده آن‌ها را بگيريم و امتحان كنيم. او در پايان با تأكيد مي‌‌گويد: «ما درصدد هستيم كه حتي‌الامكان همه چيز را از منابع داخلي تأمين كنيم، مواد مصرفي، چاپ ليبل و حتي قالب‌سازي را، ولي به شرطي كه كيفيت مطلوب را به ما بدهند.»



شهر چاپ پارس

توليد گالينگور و نصب ماشين گالوس

شهر چاپ پارس مجموعه‌اي دو ساله است كه با مشاركت چند چاپخانه‌دار با سابقه و با تخصص‌هاي گوناگون شكل گرفت و كار خود را با يك دستگاه لمينيت اتوماتيك شروع كرد. اما حالا با نصب ماشين گالوس EM 280 به جمع چاپخانه‌هاي رول باريك Narrow web پيوسته است.

راستين فروتن نايب رييس هيأت مديره شركت توضيح مي‌‌دهد:‌ «از آغاز يكي از برنامه‌هاي شهر چاپ پارس، فعاليت در زمينه چاپ رول باريك بوده و اين ماشين گالوس تنها بخشي از امكاناتي است كه در نظر داريم.» وي با اشاره به اين نكته كه هدف اين مجموعه انجام كارهايي است كه اغلب به خارج كشور سفارش داده مي‌‌شده، اعلام مي‌‌كند كه هدف ما از نصب ماشين گالوس، توليد كارهاي معمولي (مانند پشت چسبدار) نيست، بلكه چاپ ليبل‌هاي IML را در دستور كار دارند و يادآور مي‌‌شود: «به همين منظور، دوره خاصي را در سوييس گذراندم و از نزديك با طرز كار فيلم‌هاي مخصوص توليد IML با ماشين گالوس آشنا شدم. همچنين به خاطر حساسيت تيغ‌زني و دايكات ليبل‌هاي IML، با يك شركت سوييسي قرارداد بسته‌ايم كه قالب‌هاي مورد نياز را در اختيار ما قرار دهد.»

وي با اشاره به قيمت 40 ميليون توماني هر يك از قالب‌هاي تيغ‌زني ليبل‌هاي IML، آمادگي شركت را براي تهيه قالب‌هاي ديگر، در صورت تقاضاي بازار اعلام مي‌‌كند و از توافق با يك شركت فعال در زمينه توليد ظروف IML براي همكاري تنگاتنگ خبر مي‌‌دهد كه توسعه دو شركت را به‌طور همزمان دربرمي‌گيرد.

وي مشخصات يونيت‌هاي ماشين گالوس خريداري شده را شش رنگ فلكسو، يك يونيت سيلك اسكرين، يك يونيت دايكات و ورق‌‌كن اعلام مي‌‌كند و در ضمن مي‌‌گويد: «متناسب با حجم سفارش، براي تهيه 15 قالب و توليد 200 ميليون ليبل IML در سال اعلام كرده‌ايم.»

وي ضعف كليشه‌سازي را در ايران از مشكلات چاپ فلكسو مي‌‌داند و خبر مي‌‌دهد كه شهر چاپ پارس به زودي به عضويت انجمن بين‌المللي ليبل درمي‌آيد.

اما فعاليت ديگري كه فروتن خيلي مايل است در آن باره سخن بگويد، به يك فعاليت اختصاصي اين مجموعه (يعني توليد گالينگور پارچه‌اي) اختصاص دارد كه نتيجه تحقيقات انجام شده در اين مجموعه و با استفاده از دستگاه لمينيت ايتاليايي و البته تجربه ديگر شركاي اوست. «گالينگور پارچه‌اي با پايه كاغذي يا مقوايي براي مصارف مختلف توليد مي‌‌شود. گالينگور با ضخامت 15/0 ميلي‌متر و وزن 100 گرم بر متر مربع براي مصارف مختلف قابل استفاده است. گالينگورها به‌صورت ابريشمي، جير و نخ كتان توليد مي‌‌شوند و همه قابل چاپ هستند. از ويژگي‌هاي ديگر اين محصول، توليد ابعاد دلخواه براي مشتريان است كه موجب جلوگيري از پرت مواد و كاهش هزينه‌ها مي‌‌شود. حداكثر عرض ماشين 100 سانتي‌متر است اما مي‌‌توانيم به تقاضاي سفارش‌دهندگان، گالينگور پارچه‌اي را به‌صورت ورق در ابعاد مورد نظر آن‌ها تحويل دهيم. براي مثال يكي از ابعاد مطلوب كه براي جلدسازي قرآن استفاده مي‌‌شود 56*41 سانتي‌متراست كه ما درست همين ابعاد را توليد مي‌‌كنيم و در بسته‌بندي 200 برگي تحويل مي‌‌دهيم.»

فروتن از حضورشان در نمايشگاه كتاب فرانكفورت براي معرفي گالينگور توليدي اين شركت ياد مي‌‌كند: «گالينگور توليدي شهر چاپ پارس را در نمايشگاه كتاب فرانكفورت با عنوان (Cover Material) CM محصول Pars Print City ارايه داديم كه مورد استقبال قرار گرفت.»

اما ابتكار عمل اين چاپخانه با دستگاه لمينيت اتوماتيك به اين يك محصول خلاصه نشده، «ما با دستگاه لمينيت انواع چندلايه‌ها را توليد مي‌‌كنيم كه مصارف مختلف دارند. اين فيلم‌ها براي بسته‌بندي مواد غذايي مناسب هستند. فيلم 5 لايه در بعضي محصولات لبنيات صبا مصرف شد و هدف ما جايگزيني آن با آلومينيوم بود. متأسفانه به علت عقب‌ماندگي دانش بسته‌بندي در ايران، فويل آلومينيوم را ـ علي‌رغم گراني آن ـ مناسب مي‌‌دانند و وزارت بهداشت به بسته‌بندي فيلمي براي اين محصولات روي خوش نشان نداد و ما فعلاً توليد اين محصول را متوقف كرده‌ايم.»

پس از اين توضيحات فروتن از ماشين‌آلاتي كه در آينده نزديك، نصب خواهند شد نام مي‌‌برد: «با نصب دستگاه امباسينگ و نيز يك ماشين سيلك اسكرين رول دو رنگ و طلاكوب و دايكات جداگانه (off line)، فاز اول شكل‌گيري شهر چاپ پارس تكميل مي‌‌شود.»

وي ميزان سرمايه‌گذاري در فاز اول را 7 ميليارد تومان اعلام مي‌‌كند. گفتني است اين مجموعه با مشاركت چاپ راستين (به مديريت فروتن) و برچسب كار (به مديريت مهدي‌پور) و دو شريك ديگر شكل گرفته و هم اكنون دو دفتر نمايندگي در دبي و آلمان براي هماهنگي‌هاي لازم داير كرده است. فروتن فاز بعدي توسعه شهر چاپ پارس را تجميع هر چهار واحد شريك در يك فضاي واحد به وسعت 35000 متر اعلام مي‌‌كند كه براي تحقق آن بايد تا يك سال ديگر يعني نيمه دوم سال 85 صبر كنيم.



گل نقش توس

اگر ظروف چيني مقصود را در بازار ديده باشيد، پس محصولات چاپي گل نقش را نيز مشاهده كرده‌ايد. گل نقش كه در سال 80 با هدف توليد عكس برگردان براي صنايع مظروف و گازسوز با ظرفيت اسمي يك ميليون متر مربع در سال به ثبت رسيد، به گفته محمدمهدي كاتبي (مديرعامل)، در سال 83 پس از انجام مطالعات اوليه و بازديد از نمايشگاه گلاس تك در شهر دوسلدورف آلمان، ماشين‌آلات را انتخاب كرد و در شهريور 84 خط توليد نصب و راه‌اندازي شد.

سه خط چاپ سيلك اسكرين رول و يك خط مخصوص لاك UV براي تثبيت رنگ‌ها، همه محصول كمپاني‌هاي آلماني هستند كه با همكاري شركت PTC خريداري شده‌اند.

سال 85 با بهره‌برداري از همه بخش‌ها در ظرفيت مطلوب، توليد به مرز ظرفيت اسمي خود رسيد. به گفته كاتبي، اين شركت علاوه بر توليدكنندگان ظروف ايراني، در بازار خارجي نيز از فرصت‌هايي برخوردار است و هم اكنون در آستانه امضاي قرارداد با چند مشتري اروپايي قرارداد دارد.

او كه ارايه محصول با قيمت پايين‌تر از محصولات مشابه خارجي را مزيت رقابتي گل نقش توس در بازار معرفي مي‌‌كند، از هزينه بالاي تأمين مواد مصرفي مي‌‌گويد كه مركب‌هاي معروف‌ترين كمپاني‌هاي مركب‌سازي مخصوص چاپ برگردان، از اساسي‌ترين اقلام آن است. وي مركب‌هاي داخلي را فاقد تنوع مي‌‌داند كه پاسخگوي نياز صنايع چيني‌سازي نيست و از جهتي با توجه به تفاوت دماي پخت موجود ميان نمونه داخلي و خارجي، ريسك استفاده از توليد داخل همواره وجود دارد.

كاتبي تمركز بر حضور در بازار خارج را از عوامل مؤثر در ارتقاي كيفيت قلمداد مي‌‌كند.



بانك ملي

تجهيز امكانات چاپ امنيتي

شركت چاپ و نشر بانك ملي طي سال‌هاي گذشته امكانات و تجهيزات خود را براي ارايه خدمات كامل چاپ‌هاي امنيتي به‌ويژه در زمينه اوراق بهادار تكميل كرده است. تازه‌ترين خبر در اين باره مربوط به نصب ماشين جنيوس پنج رنگ UV است كه به‌طور اختصاصي براي چاپ كارت‌هاي اعتباري و شناسايي انتخاب شده است. مهندس رضا منصوري (مديرعامل شركت چاپ و نشر بانك ملي)، با اشاره به رشد 37 درصدي استفاده از كارت در كشور، تجهيز امكانات چاپخانه را براي توليد كارت يك اقدام اساسي مي‌‌داند.

«با توجه به اين‌كه كارت‌هاي اعتباري جايگزين مناسبي جهت انواع اوراق بهادار بانكي است، لذا راه‌اندازي خط توليد اين نوع كارت‌ها به عنوان مهم‌ترين پروژه طرح توسعه شركت چاپ و نشر بانك ملي قرار گرفت. رشد روزافزون انواع كارت‌هاي بانكي Creditـ Debitـ Prepaidـ E-Purse و ... كارت‌هاي شناسايي و امنيتي كه تنوع بسياري دارند مانند كارت پايان خدمت ـ گواهينامه رانندگي ـ‌كارت‌هاي سازماني و ... انواع كارت‌ تلفن (GSM -Prepaid) ـ كارت بليت (مانند بليت مترو) و غيره ما را به پاسخگويي به اين بازار ترغيب كرد.»

وي امكانات خط توليد كارت در چاپخانه‌ بانك ملي را برمي‌شمرد: «خط توليد كارت شركت شامل ماشين چاپ Genius 52 U.V با امكان 5 رنگ چاپ و يونيت ورني (لاك‌زني) و امكان چاپ انواع پلاستيك مانند PC-PVC (پلي كربنات) ـ‌ABS ـ PE (پلي اتيلن) و ... با ضخامت‌هاي 06/0 تا يك ميلي‌متر مي‌‌باشد.

ساير ماشين‌آلات تهيه شده عبارت است از:

- ماشين‌ كليتور جهت روي هم‌گذاري اوراق پلاستيك

- ماشين لميناسيون جهت ممزوج نمودن اوراق بر روي هم

- ماشين پانچ جهت جدا نمودن كارت‌ها در ابعاد استاندارد جهاني ID-1

- ماشين‌آلات توليد كارت هوشمند (ايجاد حفره ـ‌چسب‌زني IC ـ جايگذاري IC بر روي كارت)

- ماشين هولوگرام زني و نوار امضاء‌چسباني به روش Hot Stamping

- ماشين شخصي‌سازي جهت كدگذاري نوار مغناطيسي روي كارت ـ كدگذاري IC ـ برجسته‌سازي حروف ـ‌چاپ‌هاي متغير رنگي ـ‌كدگذاري كارت‌هاي بدون تماس (Contactless) ـ‌ سيستم‌هاي كنترلي و كنترل كيفيت (خمش كارت ـ پيچش كارت ـ محاسبه ميزان چسبندگي IC ـ شمارش كارت)

اما اين شركت طي شش سال اخير شاهد سرمايه‌گذاري‌هاي ديگري نيز بوده كه به گفته منصوري با هدف مدرن كردن سيستم توليد و كيفيت اسناد و اوراق بهادار و امنيت بيشتر آن‌ها، صورت گرفته‌اند،‌ از جمله:

«- خط توليد شخصي‌سازي و چاپ MI CR انواع دسته چك

- خط توليد انواع چك‌پول، با امكان چاپ رول تا عرض 50 سانتي‌متر و كات‌آف 22 اينچ و چاپ 6 رنگ با امكان شماره سري و سريال و چاپ‌هاي اسكرين و چاپ‌هاي خاص با مركب امنيتي

- خط توليد انواع روزنامه و مجله و كتاب، مجهز به ماشين‌ چاپ رول عرض 70 و كات آف 100 سانتي‌متر با قابليت 4 رنگ رو و چهار رنگ زير

- ماشين چاپ و توليد انواع فرم‌هاي پيوسته عرض 52 سانتي‌متر با كات آف 22 و 24 اينچ با امكان چاپ 6 رنگ، نمره‌زني، پرفراژ، پانچ و قابليت چاپ پشت و رو همزمان و تحويل فرم پيوسته ـ رول يا شيت.»

منصوري در زمينه پيش‌از‌چاپ نيز گفتني‌هايي دارد:

«پليت‌ستر حرارتي 5/4 ورقي كه در كنار ايميج‌ستر 5/4 ورقي و اسكنر توان‌بخش پيش‌از‌چاپ را بالا برده است.»

و در زمينه صحافي و پس از چاپ به خط توليد صحافي شامل ترتيب، ته‌چسب، جلدگذاري و سه‌طرف‌بر به‌صورت پيوسته inline و نيز ماشين‌آلات شمارش اوراق بهادار اشاره مي‌‌كند.

اما اين تجهيزات و دستگاه‌ها بدون روش‌هاي دقيق و گردش‌كار مناسب و كنترل كيفيت، كارآيي نخواهند داشت. آيا در اين زمينه كاري صورت گرفته است. مديرعامل چاپ و نشر بانك ملي پاسخ مي‌‌دهد: «ما به اين نكته توجه جدي داشته‌ايم. فضاي چاپخانه علاوه بر جنبه‌هاي امنيتي ما از نظر دما و رطوبت و تميزي در حد استاندارد نگه‌داري مي‌‌شود. تجهيزات كنترل كيفيت مثل دنسيتومتر و اسپكتروفتومتر و ... فراهم شده و كاركنان آموزش‌هاي لازم را ديده‌اند.»

به نظر مي‌‌رسد تنها نكته باقيمانده مربوط به فضا و ساختمان باشد كه شامل ساخت سه سوله با مساحت هر كدام حدود 1000 متر مربع جهت نصب ماشين‌آلات چاپ اوراق بهادار و نيز چاپ روزنامه و كتاب و انبار مركزي مواد اوليه و قطعات يدكي است. منصوري اضافه مي‌‌كند: «ساختمان اوراق بهادار و خزانه‌ اوراق در سه طبقه با زير بناي 4000 متر مربع همچنين مجموعه آموزشي كه امكان تربيت نيروي انساني مورد نياز به‌صورت كار و دانش در شاخه چاپ فراهم شده است، با مساحت 774 متر مربع و مجموعه‌هاي پشتيباني و ورزشي با مساحت 4179 متر مربع مي‌‌باشد، با اين توسعه زيربناي شركت به 49500 متر مربع افزايش يافت.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
نقاط قوت و ضعف يك تكنولوژي‌
هنوز براي چاپكاران‌ CTP يك انتخاب دشوار است‌



200_CTP267.jpg



حاصل پژوهش متخصصان، تكنولوژي كامپيوتر به پليت يا همان CTP بود. همراه با آن سيستم‌هاي گردش‌كار ديجيتال نيز متولد شدند. اين سيستم‌ها جايگزين نيروي انساني ماهر شدند. با اين حال رش دCTP آن چنان كه انتظار مي‌‌رفت از آب درنيامد. براساس آمارهايي كه شركت CAP Venture ارايه كرده تا اواخر سال 2003، تنها 16 هزار CTP در سراسر جهان نصب شده بود. در حالي كه مجموعه مراكز چاپي در جهان كه قابليت نصب CTP را دارند فراتر از 229 هزار واحد است. با در نظر گرفتن چنين رقمي متوجه مي‌‌شويم تنها 7 درصد از مراكز چاپي اقدام به خري دCTP كرده‌اند. با اين حال به نظر مي‌‌رسد اكنون همه شرايط براي به‌كارگيري اين تكنولوژي مهيا است. توليدكنندگان CTP قيمت دستگاه‌هاي خود را كاهش داده‌اند و قيمت مواد مصرفي از جمله پليت نيز روز به روز كاهش پيدا مي‌‌كند. با اين حال براي خري دCTP ابتدا بايد از انواع تكنولوژي‌ها و گزينه‌هاي موجود، مزايا و نقاط ضعف هر كدام اطلاعات كافي پيدا كرد. در گزارشي كه مي‌‌خوانيد اين تكنولوژي‌ها و سيستم‌هاي موجود در بازار معرفي شده‌اند.

ليزر در خدمت‌
تكنولوژي كامپيوتر به پليت‌

در حال حاضر سه نوع تكنولوژي ليزري در سيستم‌هاي CTP به‌كار مي‌‌روند.
سيستم حرارتي (Thermal lmaging):
در سيستم‌هاي CTP حرارتي گرماي اشعه ليزر تغييراتي روي سطح پليت ايجاد مي‌كند كه در نهايت به ايجاد تصوير روي پليت منجر مي‌‌شود.

كيفيت تصويري كه اين پليت‌سترها مي‌‌سازند بسيار خوب است زيرا عكس‌العمل گرمايي، درجه حرارت آستانه‌اي Temperature) (Threshold بسيار دقيق دارد و قادر است ظريف‌ترين نقاط را روي پليت بسازد. از سوي ديگر مهم‌ترين نقطه ضعف اين سيستم حساسيت پليت است. براي ظهور پليت‌هاي حرارتي بيش از هزار بار انرژي بيشتري از آن‌چه براي ظهور پليت‌هاي نور مرئي به‌كار مي‌‌رود، مورد نياز است. به همين خاطر پليت‌سترهاي حرارتي معمولاً از چندين رديف اشعه ليزر و ساختار درام خارجي استفاده مي‌‌كنند. همين ويژگي باعث مي‌‌شود تا زمان مورد نياز براي ظهور پليت در مقايسه با سيستم‌هاي نور مريي افزايش پيدا كند.

سيستم نور مريي (Visible Light imaging):
در سيستم نور مريي براي مصارف تجاري از دو نوع پليت استفاده مي‌‌شود؛ فتوپلي‌مر و هاليد نقره. پليت‌هايي كه از امولسيون پايه نقره استفاده مي‌‌كنند حساسيتي مشابه فيلم ليتوگرافي دارند. به همين خاطر آن‌ها با سرعت زياد توسط ليزرهايي كه انرژي كمي نيز دارند، ظاهر مي‌‌شوند.

براي ظهور پليت‌هاي فتوپليمر به 100 برابر انرژي بيشتر نياز است با اين حال هنوز ميزان آن در مقايسه با پليت‌هاي ترمال كه به ده‌ها وات انرژي نياز دارند پايين‌تر و در حد ميلي‌وات است.

سيستم يووي:
در سيستم‌هايCTP يووي فاقد نقره (Silverless) يك پليت‌ستر ماوراء بنفش مجهز به منبع نور يووي پليت‌هاي آلومينيومي معمولي و فاقد نقره را ظاهر مي‌‌كند. اين سيستم با ديگر سيستم‌هاي CTP تفاوت اساسي دارد زيرا همزمان با سيستم CTP يووي ديجيتال و هم با روش‌هاي معمولي ظهور پليت با استفاده از فيلم سازگار است.

انواع پليت‌هايCTP

يكي از عواملي كه باعث سردرگمي به هنگام تصميم‌گيري براي خريد پليت‌ستر مي‌‌شود، پليت‌‌هاي ديجيتال است. بسياري هنوز شناخت كافي در مورد اين پليت‌ها و ويژگي‌هاي آن‌ها ندارند. در حال حاضر چهارنوع پليت در بازار براي سيستم‌هاي CTP وجود دارد.

- پليت‌هاي نور مريي نقره پايه. (Silver based) اين پليت‌ها به طيف گسترده‌اي از طول موج‌هاي انرژي نوري از جمله ديودهاي ليزري نور بنفش با طول موج‌هاي 410، 405، 488، 532 نانومتر و همچنين ليزرهاي ياگ و آرگون حساس هستند.

- پليت‌هاي نور مريي فتوپلي مرعاري از نقره. اين پليت‌ها به طول موج نور ماوراء بنفش در محدوده 450 366 نانومتر و همچنين ليزرهاي 488 و 532 نانومتر، ياگ و آرگون حساس هستند.

- پليت‌هاي پلي‌مر يووي فاقد نقره. براي ساخت تصوير روي اين نوع پليت از نور ماوراءبنفش با طول موج 360 تا 450 نانومتر استفاده مي‌‌شود. از اين پليت‌ها در پليت‌سترهاي يووي از جمله بيسيس پرينت، اسكوگرافيكس و اشرگراد استفاده مي‌‌شود.

- پليت‌هاي حرارتي. اين پليت‌ها به طول موج‌هاي 830 و 1064 نانومتر حساس هستند.

تكنولوژي‌هاي پليت ‌ستر

در مجموع سه ساختار اصلي براي طراحي و ساخت پليت‌سترها وجود دارد: درام داخلي، درام خارجي و تخت.

پليت‌سترهاي درام داخلي:
از ساختار درام داخلي ابتدا در ايميج‌سترها استفاده مي‌‌شده است. در اين سيستم پليت درون يك سيلندر توخالي قرار داده مي‌‌شود. يك آينه چرخان اشعه ليزر را كه توسط هد ايجاد شده منحرف كرده و روي پليت در راستاي محور درام مي‌‌تاباند. تعداد چرخش‌هاي آينه‌ از 40 هزار دور در دقيقه فراتر مي‌‌رود.

يكي از مهم‌ترين مزاياي اين سيستم ثابت بودن پليت‌ درون درام است. از سوي ديگر شدت اشعه نيز يكنواخت است. مهم‌ترين نقطه‌ضعف اين سيستم طولاني شدن زمان تصويرسازي روي پليت‌ است. عمق كانون اپتيكال (نوري) در اين سيستم بزرگ است.

پليت‌سترهاي درام خارجي:
در اين سيستم پليت روي يك درام نصب مي‌‌شود. مهم‌ترين مزيت سيستم‌هاي درام خارجي در مقايسه با درام داخلي اين است كه هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ تابش اشعه ليزر در اين سيستم به راحتي مي‌‌توان چندين اشعه ليزر را همزمان روي سطح پليت متمركز كرد. در سيستم درام خارجي پليت‌ همگام با درام مي‌‌چرخد به همين خاطر همواره ريسك عدم تعادل نيروهاي گريز از مركز وجود دارد.

از سوي ديگر تغذيه و تحويل پليت در سيستم درام خارجي آسان انجام مي‌‌پذيرد و همين امر باعث كاهش زمان تصويرگذاري مي‌‌شود زيرا مي‌‌توان از چندين نور ليزر به‌طور همزمان استفاده كرد. يكي ديگر از مزيت‌هاي اين سيستم كوتاه بودن مسير تابش اشعه است زيرا منبع تابش اشعه به سطح پليت بسيار نزديك است.

پليت‌سترهاي تخت:
همان‌گونه كه از اسمش پيداست، در پليت‌سترهاي تخت در هنگام عمليات تصويرسازي، پليت روي يك بستر تخت قرار مي‌‌گيرد. در اين سيستم يك آيينه چندوجهي با عدسي‌هاي تصويرسازي و تصحيح نوري، مسير اشعه ليزر را تنظيم كرده و آن را خط به خط روي سطح پليت مي‌‌تاباند.

مهم‌ترين مشكل اين سيستم اعوجاج اپتيكال (نوري) است كه باعث مي‌شود اين نوع پليت‌سترها براي چاپخانه‌هاي تجاري كه كار با كيفيت ارايه مي‌‌دهند جذاب نباشد. با اين حال براي مواردي كه كيفيت در اولويت نيست (مثل روزنامه) اين سيستم طرفداران زيادي دارد. يكي ديگر از مزيت‌هاي اين سيستم تغذيه و تحويل بسيار آسان پليت است.

بالاخره CTP بخريم يا نخريم؟

بسياري از چاپخانه‌ها و ليتوگرافي‌هاي بزرگ در حال حاضر از پليت‌ستر استفاده مي‌‌كنند در حاليكه چاپخانه‌هاي كوچك و متوسط نيز اكنون به‌طور جدي به فكر استفاده از CTP افتاده‌اند. شكي نيست كه استفاده از CTP باعث صرفه‌جويي در هزينه‌ها مي‌‌شود زيرا:
- هزينه نيروي انساني براي ظهور هر پليت را كاهش مي‌‌دهد.
- زمان آماده‌سازي را كاهش مي‌‌دهد.
- كاهش زمان آماده‌سازي به سهم خود باعث كاهش باطله‌ها مي‌‌شود.
- ميزان توليد مجدد پليت‌ كاهش پيدا مي‌‌كند.
- ميزان توقف ماشين چاپ نيز كاهش‌ پيدا مي‌‌كند.

... و اما مشكلات‌

عليرغم مزايايي كه در بالا برايCTP برشمرديم، استفاده از CTP مشكلاتي را نيز به همراه دارد.

گردش‌كار: براي استفاده از CTP به فايل‌هاي ديجيتال نياز است كه خود مشكلات فراواني به همراه دارد.

نيروي كار ماهر: در حال حاضر به اندازه كافي متخصصاني كه با مشكلات و الزامات زبان پست اسكريپت آشنايي كامل داشته باشند وجود ندارد. از سوي ديگر مراكزي كه از CTP استفاده مي‌‌كنند بايد مشتريان خود را نيز آموزش دهند.

سرمايه‌گذاري: علاوه بر هزينه خود دستگاه، هزينه‌هاي آموزش و راه‌اندازي سيستم را به عنوان هزينه‌هاي بالاسري (Overhead) بايد در نظر داشت.

با اين حال براي بسياري از خريداران CTP انگيزه خريد تجهيزات كامپيوتر به پليت تنها براساس محاسبات اقتصادي ايجاد نشده و فشار مشتريان باعث اين تصميم‌گيري مي‌‌شود. بسياري از مشتريان كارهاي چاپي امروزه كارهاي خود را به‌صورت فايل‌هاي ديجيتال ارايه مي‌‌دهند به همين خاطر ظهور پليت به‌صورت ديجيتال به خودي خود براي آن‌ها جذاب است.

مشتريان كارهاي چاپي در نشريات كنفرانس‌ها و نمايشگاه‌ها در مورد CTP اطلاعات كسب مي‌‌كنند و آن را ضروري مي‌‌پندارند. براي بسياري تصميم براي خريد CTP تنها براساس مزايايي كه بازگشت اين سرمايه‌گذاري مي‌‌تواند براي آن‌ها داشته باشد انجام نشده. بلكه براساس بقا و حفظ كار و كاسبي انجام مي‌‌شود.

يكي از عوامل مهم در خريد CTP حفظ مشتريان است. نهايتاً يك چاپخانه و ليتوگراف بايد محاسبه كند در صورت عدم خريد CTP آيا قادر به پاسخگويي به مشتريان خود و جذب مشتريان جديد خواهد بود يا نه.

پليت‌ستر نور بنفش يا حرارتي‌؟

مهم‌ترين تصميمي كه در هنگام خريد پليت‌ستر بايد گرفته شود انتخاب يكي از دو تكنولوژي موجود پليت‌ستر است. گو اين‌كه هر كدام از اين دو تكنولوژي مزايا و نقاط‌ضعف خود را دارند ولي به نظر مي‌‌رسد با پيشرفت هر دو تكنولوژي كاربرد هر كدام گسترش يافته و وارد عرصه‌اي شده كه تاكنون به تكنولوژي رقيب تعلق داشته است. آن‌چه مسلم است سيستم‌هاي CTP هر كدام سطح و ميزان متفاوتي از كيفيت، سرعت و اتوماسيون ارايه مي‌‌كنند.

نوع اين سيستم‌ها امروزه آن قدر زياد شده كه هر كس با هر بودجه‌اي مي‌‌تواند گزينه ايده‌آل خود را پيدا كند. معمولاً چاپخانه‌هايي كه به دنبال تيراژ بالا و چاپ با استفاده از مركب‌هاي يووي هستند سراغ تكنولوژي ترمال يا حرارتي مي‌‌روند. پليت‌هاي حرارتي قابليت سوزاندن داشته و با استفاده از آن‌ها مي‌‌توان تيراژهاي ميليوني چاپ كرد. گو اين‌كه در دروپا 2004 شركت فوجي يك پليت نوربنفش ارايه كرده كه قابليت سوزاندن دارد. ميزان تيراژدهي اين پليت يك ميليون چاپ است.

براي چاپخانه‌هايي كه داراي ماشين‌هاي چاپ فرمت بزرگ (VLF) نيز هستند، گزينه ترمال جذاب است. به‌ويژه اگر بخواهند پليت‌ها را در نور روز و معمولي جابه‌جا كنند.

يكي ديگر از مزاياي ترمال قابليت استفاده از ترام FM است. البته باز هم فوجي در دروپا 2004 سيستم ترام FM براي پليت‌سترهاي نور بنفش را نيز عرضه كرد. البته بايد اذعان داشت استفاده از ترام FM در سيستم حرارتي كاملاً جا افتاده‌ ولي در سيستم نور بنفش هنوز دوران آزمون و خطا را طي مي‌‌كند.

پليت‌هاي بي‌نياز از دارو (Processless) نيز تنها در تكنولوژي حرارتي قابل استفاده هستند. البته اين پليت‌ها هنوز فراگير نشده‌اند. از سوي ديگر پيش‌بيني مي‌‌شود تكنولوژي Processless به زودي در سيستم CTP نور بنفش نيز به‌كار گرفته شود.

سيستم نور بنفش مي‌‌تواند براي چاپخانه‌هاي كوچك با بودجه كم جذاب باشد. زيرا هزينه دستگاه ارزانتر از سيستم‌ حرارتي است. از سوي ديگر سرعت ظهور پليت در اين سيستم بسيار بالا است به همين خاطر بيشتر روزنامه‌ها از پليت‌سترهاي نوربنفش استفاده مي‌‌كنند. با اين حال توليدكنندگان سيستم‌هاي حرارتي از جمله كرئو براي صنعت روزنامه نيز پليت‌ستر ارايه كرده كه سرعت آن بسيار بالا است. ولي به نظر مي‌‌رسد روزنامه‌ها فعلاً ترجيح مي‌‌دهند از تكنولوژي نوربنفش و پليت‌سترهاي تخت استفاده كنند. در مجموع، اغلب پليت‌سترهاي نور بنفش براي تيراژهاي زير 350 هزار مناسب است و براي تيراژهاي بالاتر براي استفاده تجاري توصيه نمي‌‌شوند. در عوض از جمله مزاياي سيستم ليزر‌بنفش هزينه پايين و عمر بالاي ليزر است. البته توليدكنندگان سيستم‌هاي حرارتي نيز با پيشرفت اين تكنولوژي هزينه هدهاي آن را كاهش داده‌اند. با اين حال هنوز هدهاي ليزر نوربنفش بسيار ارزانتر از هدهاي حرارتي هستند.

يكي از مهم‌ترين نقاط ضعف هدهاي ليزر نوربنفش توان حرارتي آن است. مدل‌هاي اوليه تنها تواني برابر با 5 ميلي‌وات داشتند ولي امروزه استانداردهاي ليزر نوربنفش 60 ميلي‌وات است. در دروپا 2004 هدهاي با توان 100 ميلي‌وات به نمايش درآمد و متخصصان شركت‌هاي توليدكننده ادعا مي‌‌كردند هدهاي با توان 300 ميلي‌وات نيز بزودي به بازار عرضه مي‌‌شود. هر چه توان ليزر بنفش بالاتر رود آسانتر مي‌‌تواند در امولسيون پليت تغيير و تحول پديد آورد و نقاط دقيق‌تر و ظريف‌تري روي پليت بنشاند. مزيتي كه هدهاي ترمال در حال حاضر از آن برخوردارند.

آن‌چه مسلم است هيچكدام از اين دو تكنولوژي را نمي‌‌توان ناديده گرفت. هر دو به پيشرفت خود ادامه خواهند داد. البته اين امر انتخاب را براي چاپكاران نيز دشوارتر خواهد كرد
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
افق‌هاي جديد در برابر چاپ و بسته‌بندي مقوايي

نويسنده :
01-تير-1385

مطلبي كه در پي مي‌‌آيد ديدگاه‌هاي يكي از دست‌اندركاران چاپ جعبه در اروپاست كه چاپ مقوا با ماشين‌هاي افست را به عنوان روند اصلي و تداوم پذير در اين رشته مي‌‌شناسد ولي گوشه چشمي هم به روش‌ها و دستگاه‌هاي ديگر و مشتريان خاص دارد.او يك جمع‌بندي سريع از آينده چاپ و بسته‌بندي كارتن ارايه مي‌‌دهد.

اگرچه اين مطلب فاقد تحليل‌هاي دقيق و آمار و ارقام است، اما نشان مي‌‌دهد كه چه بازارهاي وسيعي براي چاپ جعبه‌هاي مقوايي وجود دارد و چه راه‌حل‌هاي متنوعي از افست و فلكسو گرفته تا چاپ ديجيتال و جوهرافشان براي آن وجود دارد و اين بازار رو به رشد در سمت‌گيري شركت‌هاي ماشين‌سازي تا چه حد تأثيرگذار است.



رشد سريع چين، هند و كشورهاي آسيايي و آمريكاي جنوبي در حال تغيير شكل اگر نه چاپ، دست كم در حال تغيير دادن به شكل بازار بسته‌بندي است.

هر چند اعتياد غرب به كتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌ها نمي‌‌تواند عيناً در كشورهاي رو به توسعه به عنوان نسخه‌اي علي‌البدل تكرار شود و در واقع در كشورهاي در حال توسعه ممكن است ابزارهاي الكترونيك جانشين چنين روندي شوند، اما چاپ بسته‌بندي به چاپ ديجيتال واگذار نخواهد شد و چه بسا در شرق، پتانسيل بيشتري براي چاپ و توليد جعبه پديد آيد.

شايد هايدلبرگ به همين دليل تصميم به توليد افست ورقي با فرمت بزرگ‌تر از B1 (5/4 ورقي) گرفته است، البته به دنبال ساخت ماشين‌هاي غول‌آساي ك.ب.ا و رولند نرفت، چنانكه ديديم آن ماشين‌ها را شركت‌هاي چاپ تبليغاتي براي بيلبورد بيشتر از شركت چاپ كارتن به‌كار گرفتند.

منطق هايدلبرگ بر يك جمعيت‌ نگاري ساده استوار است: 3/2 ميليون نفر در جهان بسته‌بندي مصرف‌كننده به حساب مي‌‌آيند. افزون بر اين در اروپا و آمريكاي شمالي مصرف بسته‌بندي رو به كاهش است.

اين شركت به دنبال توليد ماشين براي بازارهاي جديد و رو به رشد است، نمونه اين روند توليد ماشين‌هاي اسپيدمستر 105XL است كه 18000 ورق در ساعت را به چاپ مي‌‌رساند كه مي‌‌تواند براي فرمت‌هاي بزرگ‌تر از 5/4 ورقي در زمينه كارتن و ليبل كاربرد داشته باشد.

اما مان‌رولند هم در آيپكس رولند 700 را با ابعاد 1020 ميلي‌متر تا 1040 ميلي‌متر به نمايش گذاشت.

ارقام مبتني بر جمعيت‌نگاري حكايت از گسترش بازار براي چاپ بسته‌بندي دارد. آمارها حاكي از آن است كه در چين تنها 20 درصد غذاها بسته‌بندي مي‌‌شود و اگر توزيع در اين كشور روند مدرن‌تري به خود بگيرد، ارقام گسترش خواهد يافت.

از ديگر سو براي غذا در هند سه ميليون مكان عرضه وجود دارد كه اغلب كوچك هستند. تسكو (Tesco) به دنبال رد پا در اين بازار است.

طبق پيش‌بيني‌هايي كه پايرا به عمل آورده است، رشد بازار مصرف مقوا براي سال 2010 به گونه‌اي است كه از 8/34 ميليارد يورو به 9/39 ميليارد يورو خواهد رسيد.

علت اين رشد در واقع به مصرف غذاهاي آماده‌ تك نفري مربوط مي‌‌شود و اين‌كه زندگي مجردي رو به افزايش است و زندگي راحت‌ هم باعث افزايش سفارش اين نوع غذاهاي آماده و بسته‌بندي شده مي‌‌شود. افزون بر اين، بايد افزايش تقاضا براي تبليغ چاپي در زمينه فروش محصولات بر روي قفسه‌ها را هم در نظر گرفت.

به عنوان نمونه شركت زيمنس در حال كار بر روي تبليغات ارزان‌قيمتي است كه كاركرد همان تبليغات لنتيكولار (سه‌بعدي) روي بسته‌هاي حبوبات را دارد و به‌صورت الكترونيك ارايه مي‌‌شود. اين پديده تا دو سال ديگر مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

اگرچه سازندگان ماشين افست در حال حاضر هر دو زمينه بسته‌بندي‌هاي مربوط به محصولات گران‌قيمت و محصولات داراي تخفيف را هدف گرفته‌اند، اما به هر حال به نظر مي‌‌رسد كه اكثر شركت‌ها از تكنولوژي‌هاي كنوني خود دست برنخواهند داشت تا به نيازهاي فعلي و موجود پاسخ دهند.

ماشين‌هاي اينك‌جت نيز كماكان مطلوب هستند و نسبت به فلكسو به طرز بهتري به تيراژهاي پايين و با كيفيت جواب مي‌‌دهند. از ديگر سو، هدهاي اينك‌جت‌ها هم با خطوط بسته‌بندي كنار آمده‌اند و در چاپ ليبل، خطاها را به حداقل رسانده و بدون ايجاد باطله كار مي‌‌كنند.

نكته قابل توجه ديگر اين است كه بتوان بر روي ليبل‌ها پيام‌هاي ويژه تبليغاتي را با توجه به زبان محلي و زبان بازار همان منطقه اضافه كرد وبه اين ترتيب ليبل‌هاي از پيش چاپ شده جذابيت كم‌تري خواهند داشت. اينك‌جت‌ها در هر دو زمينه مي‌‌توانند مفيد باشند و سرعت خود را هم بالاتر ببرند و قيمت تمام شده را هم پايين بياروند.

تقاضا براي چاپ بسته‌بندي‌هاي اختصاصي در تيراژ محدود و حتي چاپ با اطلاعات متغير روي بسته‌بندي‌هاي فانتزي و سفارشات مربوط به جعبه‌هاي درخواستي هم بازار محدود ولي جالبي دارد كه به چاپ ديجيتال روي خوش نشان مي‌‌دهد.

زيراكس نشان داده كه ماشين i6en3 آن مي‌‌تواند از پس كارتن‌هاي سبك‌ وزن برآيد. كما اين‌كه زايكون 5000 هم براي كارهاي با تيراژ كم مناسب است. در اين زمينه مي‌‌توان به HP هم اشاره داشت كه شبيه اينديگو ماشيني براي ليبل داشت. اما در پشت صحنه هم، ميتسوبيشي در حال كار بر روي تونرهايي است كه قيمتي در حد مركب‌هاي چاپ دارند و به اين ترتيب خواهد توانست يك ماشين چاپ ديجيتال مناسب نيازهاي بخش كارتن ايجاد كند كه به لحاظ قيمت در حد افست باشد.

آن‌چه مشخص است افزايش درخواست براي كاهش قيمت‌ها است و اين پديده ربطي به چاپ افست و ديجيتال براي كشورهاي رو به توسعه ندارد. نكته اينجاست كه گروه‌هاي بزرگ بسته‌بندي دنبال توليد بيشتر با همين چارچوب هستند و ترجيح مي‌‌‌دهند كه كارتن‌ها را درقلمرو خودشان توليد كنند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
استانداردهاي بين‌المللي چاپ‌

نويسنده :
مجله ME Printer 04-بهمن-1383

چاپ مثل ديگر صنايع آميزه‌اي است از فرايند‌ها و سيستم‌هاي مختلف كه از ارتباطي منطقي با يكديگر برخوردارند. به همين خاطر ارايه استانداردهاي مشخص كه باعث مي‌‌شود كليه فرايندها و سيستم‌ها در يك چارچوب مشخص و هماهنگ بهترين كارآيي را عرضه كنند براي‌ صنعت چاپ نيز ضروري است.
چاپ صنعتي بسيار گسترده و پيچيده است. به همين خاطر تعداد استانداردهايي هم كه براي اين صنعت تاكنون تهيه و تدوين شده فراوانند.
دكتر جورج نوبارسيمونيان استاد دانشگاه حلوان مصر، كه داراي دكترا در رشته چاپ است به تازگي براي نشريه ME printer مقاله‌اي در مورد استانداردهاي مختلف چاپي نوشته كه هم جامع است و هم آموزشي. اين گزارش براي چاپكاران و ديگر دست‌اندركاران صنعت چاپ كشورمان كه مايلند يك شناخت كلي نسبت به استانداردهاي مختلف چه در زمينه‌ چاپ ورقي و چه در زمينه چاپ رول و ليتوگرافي پيدا كنند مي‌‌تواند مفيد باشد. به همين خاطر ترجمه كامل اين گزارش ارايه مي‌‌شود.
اگر بپذيريم كه جهاني سازي روندي محتوم است آنگاه بايد ضرورت ارايه زبان و استانداردهاي مشترك را براي ايجاد ارتباط به صورتي مؤثر و فراگير نيز بپذيريم.

استاندارد در صنعت چاپ اهميتي مضاعف دارد. زيرا استانداردها باعث مي‌‌شوند تا كليه عوامل مؤثر در چرخه توليد يك كار چاپي از چاپكار تا خريدار، ليتوگراف و فروشنده دستگاه بتوانند با يكديگر ارتباط برقرار كنند. بدون اين استانداردها ارتباط مناسب بين بخش‌هاي مختلف صنعت چاپ انجام پذير نيست.

بهترين راه براي ارايه توصيفي موجز از نيازي كه براي استاندارد وجود دارد رجوع به تعريفي است كه شركت ايزو (سازمان بين‌المللي استانداردها) از خود ارايه داده است: <ارتقا استانداردسازي و فعاليت‌هاي در ارتباط با آن در جهان براي تسهيل تبادل كالا و خدمات و همچنين توسعه همكاري‌ها در عرصه‌هاي فكري، علمي، تكنولوژيك و فعاليت‌هاي اقتصادي>. بسيار روشن است كه اين اهداف مي‌‌توانند راه را براي توسعه روش‌هاي استانداردسازي در هر عرصه و صنعتي هموار كنند. به شرط آن‌كه افرادي كه مسير حركت صنعت را تعيين مي‌‌كنند براي استفاده جمعي از استانداردها به توافق برسند.

ايزو (ISO) چيست؟

ايزو در سال 1946 و در شهر ژنو شكل گرفت. پذيرش يا عدم پذيرش استانداردهايي كه اين سازمان تعيين مي‌‌كند داوطلبانه است و سازمان استانداردسازي هر كشور مي‌‌تواند بنا به مقتضيات و مصالح خود از آن‌ها استفاده كند. اعضا اختيار كامل دارند كه از استانداردهاي ويژه خود استفاده كنند. اين سازمان توسط اعضاي هيأت مديره كه به سهم خود كميته‌هاي فني را براي توسعه استانداردها تعيين مي‌‌كند، مديريت مي‌‌شود.

كميته‌هاي فني خود به شاخه‌ها و كميته‌هاي فرعي تقسيم مي‌‌شوند و كارها را به عهده مي‌‌گيرند. در اين كميته‌ها متخصصان بين‌المللي در شاخه‌هاي مختلف علمي و صنعتي عضويت دارند. دستورالعمل مشخصي براي تصويب و تأييد يك سند توسط كميته‌هاي ملي هر كشور طي مراحل مختلف وجود دارد. در هر يك از اين كميته‌هاي ملي، متخصصان هر كشور عضويت دارند، براي كسب استاندارد ايزو مراحل زير بايد طي شود.

1 NP - يا Newwork Proposal در اين مرحله پيشنهاد ارايه شده و بحث و گفت‌و‌گوهاي فني انجام مي‌‌پذيرد.
2 WD - يا Working Draft يك طرح اوليه و پيش نويس از كارهايي كه بايد انجام پذيرد تهيه مي‌‌شود.
3 CD - يا Committee Draft در اين مرحله كميته يك پيش‌نويس ارايه مي‌‌دهد.
4 TR - يا Technical Report در آخرين مرحله گزارش فني نهايي ارايه مي‌‌شود.

اعضاي سازمان ايزو شامل 184 نهاد محلي استانداردسازي، 2981 نهاد فني (شامل 188 كميته فني، 546 كميته فرعي، 2224 گروه كاري و 23 گروه مطالعه) مي‌‌شوند. 37 نفر پرسنل مسؤول خدمات اداري و فني، دبيرخانه گروه‌هاي فني و گروه‌هاي فرعي هستند. نهادهاي استانداردسازي ملي از جمله ANSI در آمريكا، BSI در انگليس، JSA در ژاپن و DIN در آلمان نيز وجود دارند كه در برخي مواقع استانداردهاي ويژه خود را كه مناسب بازارهاي كشورهاي خودشان است ارايه مي‌‌كنند.‌

استانداردهاي مختلف براي چاپ‌

يكي از اهداف اصلي استانداردسازي در چاپ محدود كردن منحني‌هاي مشخصات فني ممكن به چند استاندارد فراگير است. در چند سال اخير استانداردهاي گوناگوني براي صنعت چاپ تدوين شده كه كليه جنبه‌هاي توليد كار چاپي را در بر مي‌‌گيرد. در اين‌جا مروري داريم بر مهم‌ترين استانداردهاي چاپ افست.

استاندارد: BVD‌/ FOGRA اين استاندارد براي هماهنگ‌سازي بين فرايندهاي چاپ افست توسط انجمن آلماني تكنولوژي چاپ و آماده‌سازي (FOGRA) به سفارش فدراسيون صنايع چاپ آلمان (BVD) در اوايل دهه 80 ارايه شد. در سال 1992،ترجمه انگليسي دومين ويرايش بازبيني شده. اين دستورالعمل براي استانداردسازي فرايند چاپ افست (Instructions for Standardisation of the Offset Printing press) منتشر شد. اين دستورالعمل شامل سه بخش كلي مي‌‌شود. ظ‌ چگونه از تجهيزات كنترل و دياگرام‌ها استفاده كنيم‌

- استانداردسازي براي توليد و تصويرگذاري روي پليت‌
- استانداردسازي براي چاپ افست‌

استاندارد: SWOP استاندارد SWOP كه براي چاپ نشريات با استفاده از سيستم رول افست تدوين (Specifications for Web Offset Publications) شده در سال 1975 ارايه شد و در سال 1976 نام SWOP براي آن برگزيده شد. در سال‌هاي بعد اين استاندارد به روز شدSWOP . عمدتاً توسط چاپكاران و ناشران آمريكايي مورد استفاده قرار مي‌‌گيرد. اين استاندارد از بخش‌هاي كلي زير تشكيل شده است:
- مقدمه‌
- دستورالعمل براي چاپ رول‌
- بخش‌ ارجاعات عمومي (آماده‌سازي فايل خروجي، فيلم‌ نهايي، ساخت و تبادل فايل‌هاي الكترونيك، نمونه‌‌گيري، گزارش كنترل استاندارد براي آگهي‌هاي ارسالي) استاندارد: FIPP اين استاندارد اروپايي براي چاپ نشريات ادواري با استفاده از سيستم افست در سال 1984 تدوين شد. ارايه دهنده اين استاندارد فدراسيون بين‌المللي نشريات ادواري‌ (International Federation of the periodical press ) است. اين استاندارد اروپايي مشابه استاندارد SWOP در آمريكا است. چهارمين ويرايش بازبيني شده اين استاندارد كه در سال 1994 منتشر شد داراي عناوين كلي زير است.

- مقدمه
- طراحي صفحه و تفكيك رنگ‌
- ترام گذاري هافتون‌
- فيلم‌هاي تفكيك شده نهايي‌
- نمونه رنگي (جزييات فني در ماشين چاپ و خارج از ماشين چاپ)

مشاهده اوريژينال‌ها و نمونه‌ها

استاندارد :UKONS اين استاندارد چاپ افست براي روزنامه‌هاي انگليسي توسط پايرا طراحي و تدوين شده است. استاندارد UKONS مخفف (UK Offset Newspaper Specifications) است و بخش‌هاي آرت‌ورك، فيلم‌هاي چهار رنگ، ظهور پليت، نمونه‌گيري و توليد كار چاپي را دربر مي‌گيرد. استاندارد: SNAP اين استاندارد براي چاپ آگهي روزنامه با استفاده از سيستم افست رول كلدست تدوين شده است.

SNAP مخففSpecifications for NonHeat Advertising Printing و معادل استاندارد UKONS در كشور انگليس است.

استاندارد بين‌المللي پايرا

:(Pira International) اين استاندارد براي فرايند چاپ افست در سال 1985 ارايه شد. اين دستورالعمل چاپ رنگي افست‌

(Standardised Lithographic Colour Printing) نام دارد و تنها تا مرحله ظهور فيلم‌هاي تفكيكي را

در بر مي‌‌گيرد. اين استاندارد براساس سطوح چاپ پذير گلاسه و غير گلاسه تدوين شده است.

استاندارد : BRUNNER System

BRUNNER System در قالب يك استاندارد تعريف و منتشر نشده است، بلكه همراه با نوار كنترل رنگ همين سيستم در قالب يك كاتالوگ رهنمود و پيشنهاداتي براي استانداردسازي ارايه مي‌‌دهد.

استاندارد: Gracol نام Gracol مخفف عبارت‌ General Requirements for Applications in) Commercial Offset Lithography ) يا دستورالعمل‌هاي كلي براي چاپ افست تجاري است. اين استاندارد ابتدا در سال 1996 عرضه شد. هدف اصلي طراحان اين استاندارد ارايه دستورالعمل‌هايي براي تسهيل ايجاد ارتباط و كاهش باطله‌ها و ضايعات در چاپ افست تجاري است. ويرايش دوم اين دستور‌العمل كه در سال 1998 ارايه شد شامل برنامه‌ريزي، طراحي، ضبط و دريافت تصوير (image capture) ، خروجي، چاپ، صحافي، عمليات تكميلي، كاربرگ‌هاي فني (technical worksheets) مي‌‌شود. تمام اين استانداردها اكنون در استاندارد 130 ISO TC ادغام شده تا از اين طريق يك استاندارد جهاني كلي براي چاپ ارايه شود.

استاندارد ايزو 9000

ايزو 9000 استاندارد مديريت كيفيت است. براي كسب اين گواهينامه شركت‌ها بايد كليه فرايندها و عملكرد خود را به‌صورت مكتوب ارايه كنند. اين استاندارد براي دستيابي به مديريت كيفيت جامع (Total Quality Management) ضروري است. ايزو 9000 از چندين استاندارد مختلف تشكيل شده است.

ايزو 9000 ( 9000 : (ISO شامل دستورالعمل و تعاريف پايه‌اي و كلي مي‌‌شود.

ايزو 9001 (9001 : (ISO براي چاپكاراني كه مايلند سيستم كيفيت خود را به‌صورت ثبت‌ شده ارايه كنند اين سيستم شامل مواردي چون طراحي، توسعه، ساخت، توليد و تحويل به مشتري مي‌‌شود.

ايزو 9002 (9002 : (ISO در اين استاندارد هيچ دستورالعملي براي طراحي و توسعه فعاليت‌ها پيش‌بيني نشده است.

ايزو 9003 (9003: (ISO اين استاندارد تنها براي كنترل نهايي و تست كالا به‌كار مي‌‌رود.

ايزو 9004 (9004: (ISO اين استاندارد براي سيستم مديريت كيفيت به‌كار مي‌‌رود.

اكثر چاپخانه‌هاي تجاري مي‌‌توانند از اين استاندارد به عنوان يك شاخص كيفي استفاده كنند. ايزو 9004 يك استاندارد كيفي براي توليد و نصب تجهيزات است.

اين استاندارد‌ها كلي هستند و به تنهايي نمي‌‌توانند دليلي بر كيفيت توليدات يك شركت باشند. چه بسا شركت‌هايي كه داراي گواهينامه ايزو 9000 هستند ولي توليدات باكيفيتي ارايه نمي‌‌دهند. به همين خاطر براي صنعت چاپ به استانداردهاي دقيق و مشخصي نياز بود. كه سازمان ايزو آن‌ها را ارايه كرده است.

استانداردهاي اختصاصي ايزو براي صنعت چاپ‌

پس از سال‌ها مطالعه و ارايه استانداردهاي اوليه‌اي چون استانداردهاي تبادل داده‌هاي ديجيتال يا DDES (Digital Data Exchange Standards) در سال 1985، فرمت تبادل كاربر يا

UEF (User Exchange Format )، در سال 1986 و كميته شماره 8 براي تكنولوژي تصوير يا 1.8LT (8(Image Technology Committee no . در سال 1988، بالاخره در سال 1996 سازمان ايزو استاندارد ايزو 12647 را براي صنعت چاپ ارايه كرد. استانداردهاي اوليه تنها تبادل داده‌هاي ديجيتال را در بر مي‌‌گرفتند ولي ايزو 12647 كليه جنبه‌هاي چاپ را شامل مي‌‌شد. اين استاندارد توسط كميته فني تكنولوژي چاپ ايزو يا 130 ISOTCتهيه و تدوين شد. پس از بيش از يك دهه عدم فعاليت بالاخره در سال 1989 جلسه عمومي اين كميته با حضور نمايندگاني از 12 كشور در شهر برلين برگزار شد.

130ISOTC شامل استانداردسازي واژگان، روش‌هاي تست و آزمايش و كليه ويژگي‌هاي تكنولوژي چاپ از مرحله تهيه اوريژينال تا محصول چاپي نهايي مي‌‌شود. اين كميته تاكنون 47 استاندارد مختلف براي صنعت چاپ تدوين كرده است. يكي از مهم‌ترين استانداردهاي چاپي، ايزو(12647 (ISO است كه شامل كنترل فرايند براي ساخت فيلم‌هاي چهاررنگ هافتون، نمونه‌گيري و توليد چاپ مي‌‌شود. از اين استاندارد در سطح بين‌المللي و در چارچوب استانداردهاي كيفي ايزو 9002 مي‌‌توان استفاده كرد. اين استاندارد جامع به سهم خود شامل چندين استاندارد تخصصي‌تر مي‌‌باشد.

ايزو 1-12647 (1996): روش‌هاي اندازه‌گيري و پارامترها

ايزو 2-12647 (1996): فرايند چاپ افست كه شامل: فيلم‌هاي تفكيكي رنگي (كيفيت فيلم، ترام‌گذاري و زاويه ترام، شكل نقاط، تلرانس اندازه تصوير جمع اندازه‌هاي تون‌ها، ميزان خاكستري)، چاپ (رنگ سطح چاپ‌پذير و جنس آن‌كه مي‌‌تواند گلاسه و غير گلاسه باشد، رنگ‌هاي مركب پس از چاپ، براقيت مركب، تلرانس پردازش تصوير، چاقي ترام، تلرانس‌ها و ميزان گستردگي تن‌هاي متوسط) مي‌‌شود.

ايزو 3-12647 (1998): اين استاندارد مربوط به چاپ افست كلدست و لترپرس براي روزنامه‌ها است.

ايزو 4-12647 (هنوز منتشر نشده است): استاندارد چاپ گراور

ايزو 5-12647 (2001): استاندارد چاپ سيلك اسكرين‌

ايزو 6-12647 (هنوز منتشر نشده است): استاندارد چاپ فلكسو

ايزو 7-12647 (هنوز منتشر نشده است): اين استاندارد يك مرجع چاپي است براي تبادل داده‌هاي الكترونيك.

استانداردهاي گوناگون ديگري براي بخش‌هاي مختلف صنعت وجود دارند. به عنوان مثال:

ايزو 12635 (1996): تكنولوژي چاپ، پليت‌هاي افست و ابعاد كارهاي چاپي‌

ايزو 12664 (1996): تكنولوژي چاپ، تعيين خواص رئولوژيكال (سيال بودن) مركب‌هاي خميري با استفاده از ويسكومتر

ايزو 2864: استاندارد مركب‌هاي افست براي چاپ سه رنگ و چهار رنگ

ايزو 12218 (1997): تكنولوژي چاپ، كنترل فرايند، ظهور پليت‌

ايزو 12636 (1998): تكنولوژي چاپ، لاستيك براي چاپ افست‌

ايزو 1-15930 (2001): تكنولوژي چاپ تبادل داده‌هاي ديجيتال در پيش‌از‌چاپ‌

استفاده از فرمت PDF بخش‌ يك: در اين دستورالعمل تبادل كامل اطلاعات با استفاده از داده‌هاي CMYK و فرمت‌هاي 1 PDF/X- و PDF/X1a توضيح داده شده است. با وجود فعاليت‌هاي فراوان هنوز ارايه و به‌كارگيري استانداردهاي فراگير در صنعت چاپ از اقبال عمومي برخوردار نشده است. با اين حال نياز فراواني به اين استانداردها احساس مي‌‌شود.

تا كنون مزيت استانداردهاي ارايه شده براي صنعت چاپ نيز در هنگام تبادل ديجيتال فايل‌ها آشكار شده است. ولي تبادل كافي نيست بايد مشخصات دقيقي از فايل‌هايي كه مورد تبادل قرار مي‌‌گيرد نيز ارايه شود. همين امر نياز به توسعه استانداردها را به وجود آورده و به استفاده از آن‌ها نيز كمك خواهد كرد.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
چاپ و ابزارهاي مدرن تبليغ‌
تبليغات در نقطه خريد


297_Foroshgah.jpg


نويسنده :
15-بهمن-1383

مترجم : دكتر يونس شكرخواه

تحولات چاپ ديجيتال، هم علت و هم معلول بازارهاي تازه است و آن‌چه بازارهاي سنتي چاپ خواهان آن بودند اكنون توسط تكنولوژي‌هاي نوين به طرزي فزاينده تأمين مي‌‌شود و در همين روند هم بود كه بازارهاي تازه و شيوه‌هاي تازه براي كار كردن، پا به عرصه نهادند.

يكي از تحولات نوآورانه ويژه عرصه تكنولوژي‌هاي چاپ ديجيتال كه هيجان بيشتري به بازار بخشيد قابليت‌هاي چاپگرهاي جوهرافشان عريض بود و در واقع به اين ترتيب بود كه ناگهان امكان چاپ تصاوير با كيفيت بسيار عالي و در تيراژ كم و بر روي طيف وسيعي از سطوح چاپ‌پذير ممكن شد. اين اتفاقات ممكن نبود مگر با كمك انعطافي كه تكنولوژي‌هاي جوهرافشان از خود بروز دادند. صنعت <نقطه خريد> يا همان پاپ (POP) Point Of Purchase را مي‌‌توان از طريق بررسي قابليت‌هاي جوهرافشان‌هاي فرمت عريض درك كرد.

هفتاد و پنج درصد در فروشگاه تصميم مي‌گيرند

صنعت تبليغات در نقطه خريد در انگليس در سال 2003 رقمي برابر با 1/1 ميليارد پوند (56/1 ميليارد يورو) بود كه طيف گسترده‌اي از شركت‌هاي توليدي، مونتاژ، طراحي و نمونه‌سازي، چاپ، انبارداري، توزيع و نصب تجهيزات تبليغ‌گري تا ساير حرفه‌هاي مربوط به تفريحات را در بر مي‌‌گرفت. هيچ شركتي به تنهايي سهمي بيش از 5 درصد بازار را در دست ندارد و اين صنعت بسيار بخش‌بخش بوده و در واقع 6 درصد كل هزينه‌هاي بازار و بازاريابي در انگليس را شامل مي‌‌شود.

تبليغات در نقطه خريد در ابتدا به خاطر ماهيت منطقه‌اي و خرد آن، رابطه ضعيفي با تبليغات به معناي اعم آن داشت.

تبليغات در نقطه خريد طي سال‌هاي اخير رشد يكنواختي را تجربه كرد و اين امر مرهون تلاش‌هاي انجمن تجاري بين‌المللي تبليغات در نقطه خريد (POPAI) بود كه به‌طور مشخص بر پيامي تحت عنوان <سه‌چهارم> تأكيد كرد و اين تأكيد به اين معني بود كه سه‌چهارم تصميمات مشتريان براي خريد كالا يا خدمت در نقطه خريد شكل مي‌‌گيرد.

عامل ديگري كه در افرايش گرايش به تبليغات در نقطه خريد نقش داشت، تفكيك فزاينده رسانه‌هاي معطوف به مخاطب گسترده بود. البته اين فرايند از مدت‌ها پيش قابل پيش‌بيني بود و به اتخاذ شيوه‌هاي مستقيم بازاريابي انجاميد و در عين حال باعث شد تا از ميانه دهه 1990 رسانه‌هاي ديگري نيز در كانون توجهات قرار بگيرند. البته بايد يادآور شد كه تبليغات در نقطه خريد، بازخيزش خود را زماني تجربه كرد كه خرده‌فروشان به داشتن تجهيزات تبليغ‌گري در فروشگاه و محل كار خود تمايل و گرايش نشان دادند.

ديدگاه ‌ها از آن زمان به بعد از انعطاف كم‌تري برخوردار بوده است و خرده‌فروشان از داشتن خرت و پرت فاصله گرفته‌اند و در عوض طراحي تبليغات در نقطه خريد حالت به مراتب پيچيده‌تري به خود گرفته است.

اين تحول پابه‌پاي تحول ديگري صورت گرفته است و آن تحول محصول توسعه و گسترش شبكه‌اي حمايتي در زمينه انبارداري، توزيع، نصب و خريد و فروش و مميزي كالاها بوده است و در واقع بايد گفت آن‌چه تبليغات در نقطه خريد را تقويت كرده به نحوي از انحا به تمامي اين تحولات مربوط بوده است.

به اين ترتيب، در حالي كه تبليغات داخل مغازه مورد توجه بيشتري قرار گرفته، بسياري از صاحبان مارك‌هاي تجاري به استفاده از تبليغات در نقطه خريد راغب‌تر شده‌اند واين در حالي است كه آن‌ها در انتخاب نوع تبليغ خود، به جاي حمايت از قيمت كالاهاي خود، به نوعي از ارتقاي تبليغاتي ديگر فكر مي‌‌كنند كه محور آن فروش عادلانه و برابر در مقايسه با كالاهاي ديگر است.

اكنون روند كنوني حاكي از اين است كه ابزارهاي تبليغ در نقطه خريد تا حدودي به پديده ابزارهاي تبليغي دايمي در نقطه خريد تبديل شده و اين اقدام از سوي خواربارفروشي‌ها بيشتر به چشم مي‌‌خورد. آن‌ها‌، هم در واقع از موضوع صرف بحث درباره قيمت فاصله گرفته‌اند.

فلسفه اصلي استفاده از ابزارهاي موقت تبليغ‌گري اين بوده كه هزينه‌ها و قيمت‌هاي چنين كارهايي، پايين باشد، اما اكنون با پديده‌اي ديگر به نام EDLP (قيمت‌هاي پايين همه روزه) مواجه شده‌ايم و با استراتژي‌هايي سروكار داريم كه هدف آن‌ها روشن‌تر ساختن چهره فروشگاه‌هاست و بازيگران اين عرصه هم كساني هستند كه مي‌‌كوشند در فروشگاه‌هاي خود يك تآتر مغازه‌اي را به اجرا درآورند و با استفاده از ابزارهاي تبليغ براي نقطه خريد، در واقع مفهوم‌ تازه‌اي به نام مغازه‌هايي در درون يك مغازه را به اجرا درآورند و اين در حالي است كه عده‌اي هم از اين پديده با عنوان شهر مقوايي ياد مي‌‌كنند.

روش‌هاي چاپ براي تبليغ در نقطه خريد

تبليغات مربوط به نقطه خريد يكي از بزرگ‌ترين بازارهاي صنعت چاپ است كه در واقع مشتري بخش لارج‌فرمت‌هاي عريض است. البته در كنار اين امر بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه تبليغات در نقطه خريد به يكي از اهداف‌ بزرگ چاپ ديجيتال هم تبديل شده است. افزون بر اين، استفاده از چاپ ديجيتال در عرصه فرمت‌هاي بسيار بزرگ به اين معني نيست كه مزاياي چاپ سيلك هم فراموش شود و به‌خصوص ارزان‌تر بودن و سرعت بالاي آن ناديده گرفته شود. اما در هر حال، اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم بايد بگوييم كه چاپ ديجيتال از نفوذ خوبي در بازار نقطه خريد برخوردار شده و در مقايسه با چاپ سيلك و چاپ عكس سهم بيشتري گرفته است.

در همين بخش، چاپ افست هم در معرض رشد است و شكاف موجود بين خود و سيلك‌اسكرين را پر خواهد كرد. اما كماكان بايد به اين نكته هم معترف بود كه چاپ سيلك‌اسكرين باز هم رايج‌ترين تكنولوژي مورد استفاده در حوزه تبليغات در نقطه خريد خواهد بود.

اصلي‌ترين ويژگي چاپ ديجيتال در مقايسه با روش‌هاي ديگر چاپ اين است كه قدرت توليد در تيراژ محدود و با سرعت بسيار زياد را دارد.

چاپ ديجيتال صرف‌نظر از سرمايه‌گذاري اوليه، هزينه‌هاي به نسبت پاييني در تنظيم اوليه براي سفارشات گوناگون دارد و به‌خصوص در مورد چاپ كم تيراژ در مقايسه با چاپ سيلك از قيمت پايين‌تري برخوردار است. اما در مورد چاپ در تيراژ بالا، مخارج بالاي مركب و سرعت پايين چاپ ديجيتال به مشكلات بزرگي تبديل مي‌‌شوند. با اين همه چاپ ديجيتال هنوز بايد براي رقابت در اين زمينه منتظر باشد و شايد در آينده بتواند اين مشكل را رفع كند.

مزاياي چاپ ديجيتال

رشد چاپ ديجيتال و به موازات آن، رشد رسانه‌هاي ديجيتال در مغازه‌ها، تبليغ در نقطه خريد را به دنياي مدرن انتقال مي‌‌دهد. افزون بر اين، از آن‌جا‌ كه تبليغ در نقطه فروش اساساً يك بحث جذاب است بنابراين توجه به آن نسبت به گذشته بيشتر شده است.

چاپ ديجيتال در اين عرصه به دلايل زير يك راه‌حل مقتضي شناخته مي‌‌شود:

1- تبليغات محلي‌
2- قابليت انطباق تبليغ در نقطه خريد با زبان‌ها و بازارهاي محلي‌
3- قابليت سنجش و محك زدن بازار

الگوهاي سرمايه‌گذاري، چاپ خانگي‌

در آغاز دهه 1990 باور عمومي اين بود كه با ظهور چاپ ديجيتال شاهد گرايش تازه‌اي در اين زمينه خواهيم بود كه مغازه‌هاي جزيي‌فروشي براي استفاده كاراتر از ابزارهاي تبليغات در حوزه خريد به استفاده از چاپخانه‌هاي كوچك رو بياورند. البته اين گرايش هميشه براي جزيي‌فروشان در زمان‌هاي مختلف وجود داشته است، به‌طوري‌كه در دهه 1970 مغازه‌داران انگليسي، هلندي و آلماني براي خودشان چاپخانه‌هاي كوچك سيلك در محل كارشان ايجاد مي‌‌كرده‌اند.

با اين همه، ظرف يك سال يا بيشتر، از هنگامي‌ كه هزينه‌هاي حفظ و تجهيز كارگاه‌هاي چاپ نسبت به نوسازي خود مغازه‌ها در مرحله ثانويه قرار گرفت، اكثر مغازه‌داران از اين نوع كارها دست كشيدند و ابزارهايشان را فروختند و به اين ترتيب ظهور چاپ ديجيتال باعث شده تا دوباره احتمال بازگشت روزهاي چاپ درون سازماني يا چاپ خانگي متصور شود.

بررسي بين‌المللي POPAI / Pira كه در سال 2003 صورت گرفت و در ايرلند و انگليس چاپ شد، روشن ساخت كه بخشي از چاپ بالاخره در همين چاپخانه‌هاي خانگي و در اين مورد خاص درون مغازه‌ها در سطحي محلي و داخلي صورت مي‌‌گيرد. اما هنوز در زمينه استفاده از چاپ ديجيتال به‌صورت خانگي مشكلاتي وجود دارد و اين در حالي است كه در نگاه اول استفاده از چاپ ديجيتال در اين زمينه‌ها، ساده‌ به نظر مي‌‌رسد. اما واقعيت امر اين است كه براي استفاده از امكانات چاپ ديجيتال بايد با فرايندهاي پيچيده آشنا بود و نيروي ماهر نيز در اختيار داشت. بنابراين بايد گفت، علاوه بر هزينه‌ها، مقولات مرتبط با دشواري‌هاي برخاسته از مرحله پيش‌از‌چاپ و دشواري‌هاي اعمال تغيير در اين زمينه و نيز مسايلي مثل حفظ ماشين‌آلات و هزينه‌هاي تهيه مواد اوليه هم باعث مي‌‌شود تا استفاده از چاپ ديجيتال در اين عرصه، چندان جذاب نباشد. البته عده‌اي از مغازه‌داران به اين تجربه پرداخته و زود هم از آن فاصله گرفته‌اند.

شركت‌هايي كه در زمينه چاپ ديجيتال موفق شده‌اند، شركت‌هايي بسيار بزرگ هستند كه در زمينه جوهرافشان‌هاي صنعتي سرمايه‌گذاري‌هاي سنگيني (از 350 هزار تا 700 هزار يورو) كرده‌اند. با اين همه هنوز امكان‌ رشد چاپ ديجيتال در اين زمينه را نبايدمنتفي دانست.

راه‌حل‌هاي ديجيتال‌

طي سال گذشته در صنعت نقطه خريد، ‌چندين ماشين چاپ ديجيتال نصب شد. در حوزه فرمت‌هاي بسيار وسيع مي‌‌توان از هيولت پاكارد، اپسون و آگفا نام برد.

هيولت پاكارد

در چارچوب رقابت‌هاي حوزه نقطه خريد كه مبتني بر سابقه چاپ ديجيتال است مي‌‌توان از هيولت پاكارد نام برد كه حالا داراي مجموعه‌اي از سخت‌افزارها و نرم‌افزارهاي توليد كارهاي چاپي با كيفيت به‌ويژه در زمينه نشانه‌ها و علايم تجاري (Trade Marks) است كه با بهره‌گيري از چاپ آسان خانگي انجام مي‌‌شوند.

هيولت پاكارد به مشتريان كمك مي‌‌كند تا براي ذخيره كردن كارهاي خود، يك پايگاه داده‌رساني مركزي داشته باشند و در عين حال بتوانند هرگاه كه ضروري مي‌‌دانند با توجه به نيازهاي بازارهاي داخلي، تغييراتي در داده‌ها و نشانه‌هاي خود ايجاد كنند. از خصوصيات اصلي راه‌حل هيولت پاكارد براي تبليغات جزيي، اين است كه از حجم مواد مورد نياز براي تبليغ‌گري در نقطه خريد بكاهد و يا امكان دريافت ابزارها و مواد آن را از يك مركز فراهم سازد و امكان چاپ را هم در مغازه به وجود آورد. هيولت پاكارد در ضمن امكان همكاري صاحبان كالاها و خرده‌فروشان را هم در زمينه تبليغ‌گري در نقطه خريد فراهم مي‌‌آورد به طوري‌كه خرده‌فروشي از اين طريق مي‌‌تواند پيام‌ها، علايم و نشانه‌هاي مورد استفاده قبلي را دوباره براي استفاده متفاوت، در اختيار داشته باشد و به‌صورت تازه‌اي از آن‌ها در تبليغات مغازه‌اي استفاده كند.

علاوه بر اين، هيولت پاكارد طيفي از انواع مشورت‌ها، نرم‌افزارها، زيرساخت‌هاي اطلاع‌رساني، چاپ لارج‌فرمت، چاپ ديجيتال و انواع خدمات در اين زمينه‌ها را در اختيار كاربران خود مي‌‌گذارد.

سيستم‌هاي كامپيوتري ايميج‌

سيستم‌هاي كامپيوتري ايميج (ICS) يك نرم‌افزار مناسب چاپ براي خرده‌فروشان است كه براي پرينترهاي جوهرافشان لارج‌فرمت اپسون استايلوس 7500 كاربرد دارد و با درايورهاي ويندوز سازگار است.

نرم‌افزار انساين (Ensign) از رده سيستم‌هاي كامپيوتري ايميج، به خرده‌فروشان امكان مي‌‌دهد تا از طريق يك كامپيوتر مركزي كنترل چاپ، ‌علايم و ليبل‌هاي خاص را با يك الگوي تعريف شده (Template) طراحي كنند. آن‌ها مي‌‌توانند لوگوها و نشانه‌هاي موردنظرشان را از طريق شبكه محدود محلي (LAN) دانلودكنند و به اين ترتيب پوسترها و بنرهاي موردنظر خود را بسازند و با چاپگرهاي خانگي خود به چاپ برسانند.

سيستم انساين براي خرده‌فروشاني كه تا حدي هم بزرگ هستند، مثل مراكز باغباني و گلفروشي و يا فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي كه پيوسته به تبليغ‌گري در نقطه خريد نياز دارند، يك سيستم مناسب است. اين سيستم به‌طور همزمان به مديران اين نوع مراكز امكان مي‌‌دهد تا مطالب تبليغاتي موردنظرشان را با توجه به نيازهاي بازارهاي داخلي طراحي كنند و در معرض ديد قرار دهند.

اينكا

اينكا (Inca) يك شركت فعال در عرصه جوهرافشان و انگليسي است كه از تكنولوژي جوهرافشان پيزو استفاده مي‌‌كند.

اين شركت، سازنده ماشين 44 Eagle تخت براي پوسترهاي لارج‌فرمت است. اين ماشين قادر است بر روي انواع سطوح چاپ‌پذير از كاغذ و مقوا تا منسوجات، چوب، پلاستيك، شيشه و فولاد كار كند و در واقع براي چاپ كم‌تيراژ با كيفيت خوب، مناسب است. اينكا در سال 2002 ماشين تخت‌ Eagle H را عرضه كرد كه شكل تكامل يافته 44Eagle است و رزولوشن آن تا 800 dpi مي‌‌رسد. سرعت آن نيز 10 درصد افزايش يافته است. اين ماشين در هر ساعت صد مترمربع چاپ مي‌‌كند.

اين ماشين هم با استقبال در حوزه نقطه خريد مواجه شده است و هم در عرصه چاپ براساس تقاضا، مشترياني به‌دست آورده است. ماشين مزبور به طيفي از كارها از استيكر (پشت‌چسب‌دار) برچسب تا تبليغات كامل و بيرون از قفسه‌ها جواب مي‌‌دهد.

كاستالديني‌

گروه ايتاليايي كاستالديني هم در زمينه ماشين‌هاي ورقي ديجيتال و چاپگرهاي‌ رول به رول Aprion كار مي‌‌كند. اين ماشين‌ها قادرند مستقيماً روي مقواهاي كنگره‌دار چاپ ‌كنند.

نوع ورقي اين ماشين مناسب توليد مواد تبليغاتي و گرافيك براي غرفه‌ها و نمايشگاه‌هاست.

نوع رول آن نيز بيشتر به كار تبليغات در نقطه فروش مي‌‌آيد و به تبليغات در هر دو عرصه لارج‌فرمت‌هاي متوسط و بزرگ جواب مي‌‌دهد.

آينده تبليغ در نقطه خريد

سال گذشته شاهد ظهور راه‌حل‌هاي ديجيتال رسانه‌اي در فروشگاه‌ها و خواربارفروشي‌هاي بزرگ و نيز ساير فروشگاه‌ها بوديم. آن‌ها اغلب به دنبال تبليغات از طريق صفحه نمايش (اسكرين) بودند. به عنوان مثال، سوپرماركت tesco در انگليس كه يكي از بزرگ‌ترين سوپرماركت‌هاست اعلام كرد كه در شعبه‌هايش از صد صفحه نمايش تلويزيوني استفاده خواهد كرد.

نتايج تبليغات در نقطه خريد تاكنون حاكي از آن است كه آرم‌هاي منفرد تاكنون فروش خوبي داشته‌اند و فروش خرده‌‌فروشان نيز از طريق تبليغات در نقطه خريد تأمين مي‌‌شود. اما در اين مورد هنوز بايد منتظر قضاوت ماند كه آيا سرمايه‌گذاري سنگين در حوزه نصب صفحات نمايش و نيز هزينه‌هاي مرتبط با توليد محتواي تبليغات پول صرف شده را باز مي‌‌گردانند يا خير؟

شرايط با در نظر گرفتن مقولات مرتبط با توليد محتوا براي اين صفحات نمايش، پيچيده‌تر هم مي‌‌شود. پرسش‌هايي كه در اين زمينه به ذهن مي‌‌رسد از اين قرار است:

- آيا تبليغات مبتني بر صفحات نمايش مي‌‌توانند از سهم درآمدهاي تبليغاتي رسانه‌هاي بزرگ كم كنند؟
- آيا خرده‌فروشان در آينده خواهند توانست بر محتوايي كه انتخاب مي‌‌كنند كماكان مديريت كنند؟
رشد جوهرافشان‌ها در عرصه نقطه خريد الزاماً‌ ادامه خواهد يافت. پاي عوامل ديگري نيز در اين جا در ميان است. ترديدي در اين امر نيست كه هرچه ميزان استفاده از ابزارهاي ديجيتال براي تبليغ در فروشگاه‌ها بيشتر شود، از ميزان كاربرد ابزارهاي سنتي تبليغ كاسته خواهد شد و اين امر به ابزارهاي سنتي تبليغ آسيب مي‌‌زند.

به عنوان مثال، ابتكار فروشگاه آينده متعلق به گروه مترو، ابزارهاي پيچيده‌اي را در زمينه تبليغات فروشگاهي در راينبرگ آلمان به نمايش گذاشته است (www.futurestore.org) .

ابزارهاي گروه مترو اين نكته را نشان مي‌‌دهد كه ابزارهاي تازه كه آميزه‌اي از ابزارهاي نمايش ديجيتال قيمت‌ها، صفحات تاچ‌كنترل بر روي قفسه‌هاي اجناس، كيوسك‌هاي تعاملي مستقل و صفحات نمايش موسوم به پلاسما و يا امواج راديويي براي شناسايي محصول (RFID) و يا برچسب‌هاي الكترونيك و مشاوران الكترونيك براي خريد هستند (كه دستگاهي است كه بر روي چرخ دستي خريد نصب مي‌‌شود و به مشتري در هنگام خريد مشورت مي‌‌دهد) در خط مقدم تحولات نقطه خريد قرار گرفته‌اند.

در كوتاه‌مدت اين گمان وجود دارد كه ابزارهاي سنتي تبليغ در يك حالت مسالمت‌آميز با ابزارهاي مدرن تبليغ قرار گيرند و هر دو به هم‌زيستي در حوزه رسانه‌اي درون فروشگاه‌ها ادامه دهند. اما عده‌اي معتقدند شانس گروه دوم تثبيت شده است و اين باعث نمي‌شود كه جمعي ديگر نيز پيشگويي خود داير بر شانس بقاي ابزارهاي سنتي تبليغ را ناديده بگيرند.
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
۱ + ۱۲ پرسش درباره فايلهاي گرافيك
نويسنده : مهندس خدايار صادقي
04-دي-1383
[email protected]

امتحان ميان ترم گرافيک کامپيوتري (1) – بخش اول، مباني تصويرنگاري ديجيتال
گروه چاپ – ترم اول سال تحصيلي 84-83



1 - معناي اصطلاحات زير را بنويسيد: (هر يک حداکثر در يک سطر) (20 نمره)




1. Scratch disk
2. Image preview
3. PPD
4. Plug-ins
5. Moiré effect
6. Native file
7. Thumbnail
8. Dot gain
9. PDF
10. RIP-time
11. Jagged
12. Interpolation
13. Anti-aliasing
14. Pixelation
15. RIP
16. Purge
17. Constrain proportions
18. Annotation
19. Snapshot
20. PostScript








پنج نوع از انواع Palette هاي موجود در فتوشاپ را نام ببريد. (5 نمره)






پنج مورد ازنرم افزارهاي خانواده ادوبي را نام برده و مورد مصرف آن ها را بنويسيد. فايل Native دو مورد را ذکر کنيد. (12 نمره)






مزيت عمده ريپ هاي پست اسکريپت level 3 به ريپ هاي level 1 & 2 در چيست؟ ( 2 نمره)






تفاوت عمده تصاوير ديجيتال نقاشي (Raster) Bitmap با تصاوير ديجيتال رسامي (Vector) در چيست؟ ( 5 نمره)






انواع رزولوشن:
· تصوير ديجيتال بيت مپ،
· رزولوشن مونيتور،
· رزولوشن اسکنر (ورودي، خروجي، نوري و درونيابي شده) و · رزولوشن دستگاه خروجي چيست؟ ( 14 نمره)







چرا در انتقال يک تصوير ديجيتال برروي مدياي خروجي به ترام گذاري محتاجيم؟ ( 5 نمره)







از ميان سه روش درون يابي Nearest Neighbor ، Bilinear و Bicubic کداميک سريعترين، کندترين ، دقيق ترين و کم دقت ترين روش براي افزايش تعداد پيکسل يک تصوير ديجيتال هستند؟ ( 2 نمره)







از منظر فتوشاپ چند نوع فايل PDF وجود دارد ؟ (نام ببريد) اين دو چه تفاوتي با هم دارند؟ ( 3 نمره)




مناسب ترين رزولوشن براي تصوير ديجيتالي که مي خواهيم آنرا به عنوان Desktop Wallpaper به سيستم عامل ويندوز معرفي کنيم چه مي باشد؟ ( 2 نمره)







در برنامه فتوشاپ ، منظور از گزينه efficiency که يکي از حالت هاي قابل نمايش در Information box است چه مي باشد و بايد سعي شود که اين عدد در چه محدوده اي حفظ شود؟ ( 2 نمره)







يک شبکه هافتن با چه پارامترهايي مشخص مي شود؟ ( 3 نمره)



13. شخصي مي خواهد تصويري از يک محصول تجاري را در مجله اي که با فراواني ترام 120 خط بر اينچ چاپ مي شود در ابعاد cm 62/7 × cm 7/12 به طور رنگي چاپ کند.( هر اينچ معادل cm 54/2 است)



اگر از اين تصوير نسخه اي ديجيتال به ابعاد cm 24/15 × cm 4/25 و رزولوشن ppi 100 و اسلايدي به ابعاد cm 54/2 × cm 23/4 موجود باشد:









آيا از نسخه ديجيتال موجود براي چاپ تصوير فوق مي توان استفاده کرد و به بهترين کيفيت رسيد؟ چرا؟ توضيح دهيد و با عدد و رقم ادعاي خود را ثابت کنيد. (3 نمره)




در صورتي که بخواهيم از اسلايد موجود تصوير ديجيتال مطلوب را بسازيم،
· رزولوشن خروجي اسکنر مورد استفاده برروي چه عددي بايد تنظيم شود؟ ( 3 نمره)
· رزولوشن نوري اسکنر مورد استفاده حداقل چه عددي بايد باشد تا پيکسل هاي تصوير ديجيتال مطلوب همگي واقعي باشند؟ ( 3 نمره)


c. براي رسيدن به حداکثر سايه خاکستري (grey levels) قابل رويت در خروجي ، رزولوشن دستگاه خروجي حداقل چند dpi بايد باشد؟ ( 3 نمره)









موفق باشيد


جواب‌ها:


1.



1. Scratch disk: در برنامه فتوشاپ به حافظه مجازي (Virtual memory) گفته مي شود و عبارت است از بخشي از فضاي ديسک سخت کامپيوتر که در صورت کم آمدن حافظه اصلي اختصاص داده شده به فتوشاپ از آن به عنوان حافظه کمکي استفاده مي شود.




2. Image preview: قبل از اعمال يک فيلتر بر روي يک تصوير فتوشاپي ، مي توانيم نتيجه کار را مشاهده و در صورت تمايل اعمال قطعي فيلتر را تاييد کنيم که به اين پيش نمايش preview گفته مي شود.




3. PPD (Postscript Printer Driver): به درايور پرينترهاي پست اسکريپت گفته مي شود که به هنگام نصب پرينتر لازم است به سيستم عامل معرفي شود.




4. Plug – ins: در گرافيک کامپيوتري به برنامه هاي کوچکي گفته مي شود که با اضافه کردن يا معرفي محل استقرار آنها به برنامه گرافيکي اصلي ، امکانات خاصي که عمدتاً جلوه هاي ويژه هستند به قابليت هاي آن برنامه اضافه مي شود.به اين برنامه هاي کوچک فيلتر نيز گفته مي شود.




5. moire effect: همان اثر پيچازي است که ازروي هم قرار گرفتن دو شبکه هافتن يکسان حاصل مي شود.




6. Native file: براي ذخيره اطلاعات گرافيکي در يک برنامه گرافيکي ، به فرمت فايلي خاصي نياز است که قابليت ذخيره سازي تمام خصوصيات و ويژگي هاي تعريف پذير در آن نرم افزار راداشته باشد که به فايلي با آن فرمت، فايل Native نرم افزار مي گويند.




7. Thumbnail: به نسخه کوچکي از تصوير اصلي گفته مي شود که به هدف آگاهي طراح ار محتواي فايل در معرض ديد او قرار مي گيرد.




8. Dot gain: به ميزان افزايش سطح ترام بر روي بستر خروجي (نظير فيلم، پليت يا کاغذ) نسبت به اندازه اي که بايد باشد گفته مي شود و در فارسي به آن چاقي ترام نيز اطلاق مي شود.




9. PDF: مخفف (Portable Document Format) بوده و فرمتي است براي ذخيره سازي اطلاعات متني يا چند رسانه اي در قالب يک فايل کامپيوتري که بر اساس زبان پست اسکريپت بنا شده و به علت خصوصيات ويژه و منحصر بفرد آن در امر توليد، انتقال و نشر محصولات چاپي مکتوب و الكترونيكي کاربرد فراواني دارد.




10. RIP – time: به مدت زمان صرف شده يا لازم براي Rasterise كردن يك فايل گرافيکي توسط ريپ گفته مي شود که به عوامل نرم افزاري و سخت افزاري متعددي و از جمله حجم فايل (براي فايل هاي بيت مپ) و يا سطح پيچيدگي فايل ( براي فايل هاي وکتور) دارد.




11. Jagged: همان رنجه شدن لبه هاي تصوير بيت مپ است که در مواقع مختلف و از جمله هنگامي كه بر روي يک تصوير بيت مپ بر روي مونيتور زوم کنيم در مرزهاي پرکنتراست قابل مشاهده است.




12. Interpolation: به معناي درون يابي است و در حقيقت تکنيکي رياضي است که از آن براي توليد چند پيکسل جديد در ميان دوپيکسل از قبل ساخته شده استفاده مي شود .




13. Anti – aliasing: به خنثي سازي رنجه حاصل از همسايگي پيکسل هايي با سطح روشنايي مختلف و در اکثر موارد کاملاً متضاد (سياه و سفيد) گفته مي شود.




14. Pixelation: به مشاهده حالت شطرنجي در يک تصوير بيت مپ گفته مي شود که ناشي از کم بودن تعداد پيکسل در سطح مورد بررسي و در نتيجه بزرگ بودن اندازه پيکسل ها است.




15. PosrScript RIP: فايل پست اسكريپت براي رستر شدن احتياج به مترجمي دارد كه اطلاعات حتواي آن را از زبان پست اسکريپت به مختصات ترام هاي فايل رستر تبديل کند که به اين ‌ نرم‌افزار RIP مي‌‌گويند.




16. Purge: در برنامه فتوشاپ بخشي از حافظه صرف فعال شدن گزينه Undo يا پلت History مي شود که با کمک گزينه Purge از منوي Edit قادر به پاکسازي و يا آزادسازي اين فضاها از حافظه هستيم.




17. Constrain proportion: در ساده ترين حالت به معناي حفظ نسبت طول به عرض يک مستطيل به هنگام بزرگ يا کوچک شدن آن است.




18. Annotation: به ياداشت متني يا صوتي گفته مي شود که به فايل اصلي ضميمه مي شود.




19. Snapshot: در فتوشاپ در روند تغيير يک تصوير ديجيتال بيت مپ ، از هر وضعيت ميانط مي توان عکسي گرفت که امکان دسترسي بعدي به آن حالت را ميسر سازد. به اين کار تهيه Snapshot يا عکس گيري مقطعي گفته مي شود.




20. PostScript: به زبان برنامه نويسي گفته مي شود که توسط شرکت ادوبي براي توصيف عناصر متني و گرافيکي موجود در يک صفحه از يک فايل گرافيکي اختراع شد.

2. history، Layers، Styles، Brushes، Swatches و Navigator.
3. Illustrator ، براي تصحيح و توليد تصاوير برداري ( فايل اصلي به فرمت ai)
Photoshop ، براي تصحيح و توليد تصاوير بيت مپ (فايل اصلي به فرمت PSD )
Premiere ، براي تدوين و تصحيح همزمان تصاوير ويديويي و انيميشن
GoLive ، براي طراحي صفحات وب
Indesign ، براي طراحي و صفحه آرايي
Audition ، براي صداگذاري و توليد و تدوين صداهاي ديجيتالي استفاده




4. ريپ هاي پست اسکريپت سطح 3 قادر به پردازش مستقيم فايل هاي PDF بوده و از اين لحاظ به آنها PDF-RIP نيز گفته مي شود. اين درحالي است که ريپ هاي قديمي تر تنها قادر به پردازش فايل هاي پست اسکريپت هستند.




5. تصاوير vector يا رسامي، resolution - independent هستند يعني براي آنها رزولوشن خاصي تعريف نمي شود و در مرحله تهيه خروجي هر رزولوشني را از آنها مي توان استخراج کرد. در مقابل هر تصوير ديجيتال نقاشي يا بيت مپ به خودي خود داراي رزولوشن خاصي است که در هنگام تهيه خروجي با مد نظر قرار گرفته شود و از اين لحاظ به آنها resolution - dependent گفته مي شود.




6. · رزولوشن تصوير ديجيتال بيت مپ تعداد پيکسل هاي موجود در يک اينچ خطي از آن تصوير است.
· رزولوشن مونيتور عبارت است از تعداد پيکسل هاي موجود در يک اينچ خطي از صفحه نمايش مونيتور.
· به تعداد پيکسل هاي نمونه برداري شده از يک اينچ خطي از ارژينال در مرحله اسکن رزولوشن ورودي گفته مي شود. در مواقعي که ضريب بزرگنمايي در نظر گرفته شده براي مرحله اسکن چيزي جز يک باشد رزولوشن تصوير ديجيتال حاصل از عمل اسکن عددي غير از رزولوشن ورودي اسکنر خواهد بود. اگر ضريب بزرگنمايي کوچکتر از 1 باشد رزولوشن ورودي کمتر از رزولوشن خروجي و در صورتي که ضريب بزرگنمايي بزرگتر از 1 باشد رزولوشن ورودي بزرگتر از رزولوشن خروجي اسکنر است. در مواقعط که اورژينال يک به يک اسکن مي شود يعني در حالتي که ضريب بزرگنمايي 1 است اين دو رزولوشن برابر خواهد بود.
· براي هر اسکنر به حداکثر پيکسل هاي قابل نمونه برداري از يک اينچ خطي از اورژينال رزولوشن نوري يا فيزيکي گفته مي شود که بستگي به توانايي سخت افزاري آن اسکنر دارد. در مقابل اسکنرها قادرندکه به کمک نرم افزارهاي خود و به روش درون يابي در حد بالاتري از سقف رزولوشن نوري نيز به توليد پيکسل از يک اينچ خطي از اورژينال اقدام کنند که به حداکثر رزولوشن قابل حصول از اين روش رزولوشن درون يابي شده گفته مي شود. طبيعي است که هر چه از حد رزولوشن نوري بالاتر رويم نسبت پيکسل هاي غيرواقعي به پيکسل هاي واقعي بيشتر خواهد شد.
· در مورد هر دستگاه خروجي به تعداد نقاط قابل نگاشت بر روي يک اينچ خطي از مدياي خروجي (فيلم ، پليت يا کاغذ) رزولوشن دستگاه خروجي گفته مي‌‌شود.






7. در جهان واقعيت براي ساختن تن هاي مختلف يک رنگ يا ساختن سايه هاي مختلف خاکستري کافي است به نسبت مناسب رنگ سفيد را با آن رنگ يا رنگ مشکي مخلوط نماييم ولي در هنگام تهيه خروجي يعني تهيه فيلم ، پليت يا پرينت ساخت چنين ترکيبي امکان پذير نيست و براي شبيه سازي تن هاي مختلف هر رنگ يا تن هاي مختلف خاکستري از خطاي چشم که نسبت سياهي و سفيدي يک ناحيه را به عنوان يک سايه از خاکستري درک مي کند بهره برداري مي کنيم. اساس ترام گذاري صرف نظر از نوع آن بر اين پايه استوار است.



8. روش Nearest Neighbor سريع‌ترين اما كم‌دقت‌ترين و Bicubic كندترين اما دقيق‌ترين روش براي درون يابي است. روش Bilinear نيز چه از لحاظ سرعت و چه از لحاظ دقت بين اين دو قرار دارد.



9. دو نوع PDF . يکي PDF فتوشاپي است که تنها داراي يک صفحه مي تواند باشد و توسط برنامه فتوشاپ قابل ذخيره سازي است و ديگري PDF ژنريک (Generic) که فايل اصلي برنامه آکروبات شمرده مي شود و از صفحات متعدد مي تواند برخوردار باشد.



10. مناسب‌ترين رزولوشن براي تصوير ديجيتالي که مي خواهيم به عنوان کاغذ ديواري ميزکار ويندوز معرفي کنيم برابر با رزولوشن مونيتور است.



11. به ميزان عملکرد فتوشاپ بر اساس اطلاعات موجود در حافظه اصلي کامپيوتر به کل عملکرد فتوشاپ در يک فاصله زماني مشخص efficiency يا کارايي گفته مي شود و نشان دهنده آن است که حافظه اصلي دستگاه براي کار فتوشاپ کافي بوده است يا نه. چرا که در صورت عدم کفايت حافظه اصلي، فتوشاپ ناچار است از حافظه مجازي يا Scratch disk استفاده نمايد که باعث افت شديد راندمان کار مي شود زيرا رد و بدل اطلاعات با ديسک سخت به مراتب کند تر از رد و بدل اطلاعات با حافظه اصلي است. بهترين عدد براي کارايي 100% بوده و تا 75% نيز مجاز است. پايين تر از اين مقدار به معني کمبود بيش از حد حافظه اصلي بوده و نسبت به افزايش آن بايد اقدام نمود.



12. با سه پارامتر مشخص مي شود.
· شکل ترام (Halftone dot shape) که به اشکالي نظير دايره، بيضي ، مربع و امثال آن مي تواند باشد.
· فراواني ترام (Screen ruling) که به معناي تعداد ترام در يک اينچ خطي از خروجي است و با واحد خط بر اينچ يا خط بر سانتيمتر سنجيده مي شود.
· زاويه ترام (Screen angle)
13.



a) خير، چرا که رزولوشن لازم در ابعاد نهايي تصوير ديجيتال ( يعني 62/7 * 7/12 سانتيمتر مربع) برابر است با حاصل ضرب QF ( که در اينجا 2 در نظر گرفته مي شود) در فراواني ترام ( که در اينجا 120 خط بر اينچ است) و بنابر اين خواهيم داشت:



پيکسل بر اينچ 240 = 120 * 2



اما با resize کردن تصوير ديجيتال موجود به ابعاد مورد نظر يعني نصف کردن ابعاد آن ( نسبت 62/7 به 24/15 برابر 2 است) رزولوشن تصوير به 200 پيکسل بر اينچ مي رسد که کمتر از حد مورد نياز 240 پيکسل بر اينچ است و بنابر اين از کيفيت لازم برخوردار نيست.



b)
· توجه به محاسبات بالا 240 پيکسل بر اينچ در ابعاد cm 62/7 * cm 7/12
· با توجه به قطع تصوير اورژينال خواهيم داشت:



رزولوشن ورودي اسکنر= رزولوشن خروجي * ضريب بزرگنمايي



720 = 240 * 3 =240 * (62/7 تقسيم بر 54/2)



و چون رزولوشن نوري اسکنر بايد مساوي يا بيشتر از رزولوشن ورودي اسکنر باشد پس رزولوشن نوري اسکنر بايد حداقل 720 پيکسل بر اينچ باشد.



c) با توجه به فرمول مربوطه خواهيم داشت:



1920= 16 * 120dpi
 

mahoo painter

مدیر انجمن گرافیک وکتور
ريسوگرافي






ريسوگرافي

روش تکثير نمونه هاي چاپي از طريق ساخت استنسيل اولين بار با عنوان تکنيک "ريسوگرافي " بوسيله شرکت ريسو ژاپن معرفي و دستگاههاي مربوط بدان بنام ماشينهاي " ريسوگراف "بوسيله اين شرکت به بازار دنيا عرضه شده و تا بحال به لحاظ تحولات تکنيکي روز افزون با استقبال فراوان مردم مواجه بوده است .

در روش ريسوگرافي ابتدا از نسخه اصلي بوسيله يک اسکنر دقيق در زمان کوتاهي نمونه برداري شده و پس از ايجاد تصوير معادل بر سطح استنسيل و قرارگرفتن آن بر سطح درام دستگاه ، با چرخش سريع درام و عبور متوالي کاغذ از زير آن تکثير نسخه مزبور انجام مي گيرد . بنابراين زمان لازم براي ساخت اولين کپي در ماشين هاي ريسوگراف ( بسته به مدلهاي متفاوت آنها ) بين 17 تا 25 ثانيه و سرعت چاپ آنها پس از آن با سرعت قابل تغيير 60 الي 130 کپي در دقيقه است .

بسياري از مردم که با تکنيک ريسوگرافي آشنائي ندارند دستگاههاي ريسوگراف را بعضا" شبيه دستگاههاي فتوکپي و يا دستگاههاي چاپ مي پندارند در حاليکه اين دستگاهها با هر دو آنها تفاوت زيادي داشته و نسبت به هريک برتري هايي دارد که ذيلا" به آنها اشاره مي شود :

الف : برتري دستگاههاي ريسوگراف نسبت به ماشينهاي فتوکپي

1- کيفيت نمونه چاپ شده در دستگاههاي ريسو گراف به لحاظ وجود اسکنر بسيار برتر از ماشينهاي فتوکپي مي باشد .

2- سرعت کار اين دستگاهها معادل 7800 برگ در ساعت بوده که با ماشينهاي فتوکپي قابل قياس نمي باشد .

3- در روش فتوکپي فرآيند توليد هر کپي عينا" براي هر برگ تکرار مي گردد درحاليکه در دستگاههاي ريسوگراف در مرحله اول از نسخه اصلي نمونه برداري شده و پس از ساخت استنسيل ، حرکت مکانيکي درام دستگاه است که سبب تکثير نسخه مزبور مي گردد و اين عمل دو مزيت عمده و بسيار مهم دارد :

- در ماشين هاي فتوکپي هزينه مربوط به هر کپي ثابت بوده و به تيراژ بستگي ندارد در حاليكه در دستگاههاي ريسوگراف هرچه تيراژ بالاتر رود هزينه چاپ هر برگ کاهش مي يابد بطوريکه مجموع هزينه مربوط به استنسيل و مرکب ( که تمامي مواد مصرفي اين دستگاهها را شامل مي شود ) ، در تيراژ بالاتر از 50 نسخه کمتر از 15 ريال ، در تيراژ بالاتر از 100 نسخه کمتر از 10 ريال ، در تيراژ بالاتر از 300 نسخه کمتر از 6 ريال و در تيراژ بالاتر از 500 نسخه کمتر از 5 ريال ، در تيراژ بالاتر از 1000 نسخه کمتر از 4/5 ريال و در تيراژ بالاتر از 5000 نسخه به همين نحو کاهش مي يابد .

- ماشين هاي فتوکپي بخاطر تکرار فرآيند ساخت کپي براي هر برگ استهلاک بسيار زيادي دارند و از اينرو به نگهداري و سرويس زياد و هزينه بالايي در اين رابطه نياز دارند در حاليکه در دستگاههاي ريسوگراف بخاطر تکنولوژي خاص آن که ذکر گرديد آسيب پذيري بسيار اندک بوده و از اينرو به سرويس خاص نياز ندارند .

4- دستگاههاي ريسوگراف برخلاف ماشينهاي فتوکپي به زماني جهت گرم شدن ( آماده سازي ) نياز نداشته و در زمان کار هم گرم نمي شوند .

5- در ماشينهاي فتوکپي فقط مي توان نوع و اندازه خاصي از کاغذ را بکاربرد در حاليکه در دستگاه ريسوگراف از کاغذ 30 گرمي تا مقواي 250 گرمي را براحتي در دستگاهها قرار داد و از اينرو علاوه بر قابليت چاپ بر روي انواع مختلف کاغذ يا مقوا ( و حتي کاغذهاي Carbonless ) ، ميتوان جهت کاهش هزينه ها از کاغذهاي نوع ارزان استفاده نمود .

6- در درستگاههاي ريسوگراف جهت چاپ رنگي ميتوان از 20 رنگ جذاب و زيبا استفاده نمود .

7- با دستگاههاي ريسوگراف علاوه بر چاپ نمونه هاي متن و عکس ، ميتوان جهت تکثير انواع مختلف سربرگ ، پاکت ، فرمهاي چند نسخه ي و کارت ويزيت استفاده نمود .

8- با دستگاههاي ريسوگراف امکانات ويرايش نسخه اصلي نظير چاپ ترام هاي مختلف ، حذف و يا تغيير زمينه سطوح خاصي از آن نسخه و يا ايجاد کادرهاي مختلف در سطوح دلخواه وجود دارد .

9- در دستگاههاي فتوکپي امکان ثبت شماره بر روي فرمهاي چاپ شده امکان پذير نمي باشد در حاليکه در دستگاه ريسوگراف ميتوان مانند دستگاه چاپ بر روي هر تعداد برگ که مورد نظر است ، شماره هاي متوالي صعودي يا نزولي و در هر مکاني از فرم مورد نظر چاپ نمود .

ب - برتري دستگاههاي ريسوگراف نسبت به ماشينهاي چاپ

هر چند که دستگاههاي چاپ افست در صنعت چاپ جايگاه خاص خود را دارا بوده و از قابليت ها و کيفيت بالايي برخوردار مي باشد اما مي بايد اذعان داشت که در بسياري از موارد جهت تکثير برخي نسخه ها ميتوان از دستگاههاي ريسوگراف استفاده نمود و بهمين دليل است که اولا" بسياري از چاپخانه ها اين دستگاهها را در کنار ماشين هاي بزرگ خود جهت چاپ سريع و آسان برخي نمونه ها مورد استفاده قرار مي دهند و يا بسياري از واحدهاي ديگر حجم عظيمي از نيازهاي چاپي خود را با اين دستگاهها برطرف مي سازند . ويژگيهاي دستگاههاي ريسوگراف در قياس با ماشينهاي چاپ را ميتوان چنين برشمرد :

1- ماشينهاي چاپ به پرسنل متخصص و کارآزموده اي نياز دارند در حاليکه با دستگاههاي ريسوگراف هر فردي براحتي ميتواند کارکند .

2- حجم دستگاه ريسوگراف و نيز صداي آن در هنگام کار کم بوده و از اينرو ميتوان آنرا براحتي در دفتر کار قرار داد .

3- دليل گران بودن زينک مورد نياز ماشينهاي چاپ ، تکثير کمتر از تعداد معيني نسخه چاپي مقرون به صرفه نبوده و از اينرو ست که با مراجعه به بسياري از چاپخانه ها و سفارش کار چاپي به آنان ، يک حداقل تيراژ جهت چاپ در نظر مي گيرند که بعضا" مورد نياز مشتري هم نمي باشد . بسياري از چاپخانه ها دستگاههاي ريسوگراف را بدين منظور بکار مي گيرند که بتوانند به تقاضاهاي مشتريان خود جهت تيراژ هاي کم پاسخ مثبت دهند . در شرايط امروز قيمت يک زينک ماشين چاپ افست جهت توليد يک نسخه با چاپ A3 معادل 50.000 ريال و قيمت يک استنسيل دستگاه ريسوگراف جهت توليد همان نسخه و با همان اندازه کمتر از 2400 ريال ميباشد که با آن ميتوان تا ده هزار نسخه تکثير نمود . براحتي پيداست که با اين تفاوت فاحش امکان پذيرش يک سفارش کار چاپي با تيراژ حتي 20 عدد هم ميسر ميگردد .

4- هزينه لازم جهت خريد يک ماشين چاپ افست بسيار زياد مي باشد .

5- در دستگاههاي چاپ جهت نمونه هاي رنگي قبلا" مي بايد با سيستم ليتوگرافي مبادرت به تفکيک آن در رنگهاي اصلي ( زرد ، آبي و قرمز ) نمود در حاليکه با سيستم اتصال به کامپيوتر ريسوگراف بعنوان يک محصول بي نظير و فاقد نمونه مشابه ميتوان تصاوير را با استفاده از اسکنر تعبيه شده در دستگاه به صفحه نمايش کامپيوتر انتقال داد و پس از انجام تغييرات جهت چاپ ، سه فرم متفاوت از رنگهاي اصلي زرد ، آبي و قرمز بطور خودکار به دستگاه ريسوگراف اعمال نموده و با سرعت 7800 برگ در ساعت مبادرت به چاپ نمونه هاي رنگي نمود .

دستگاههاي ريسوگراف تا يک ميليون کپي يا شش ماه تحت وارانتي ( سرويس و نيز تعويض قطعه يدکي مجاني در صورت لزوم ) قرار داد . بکار بردن " واژه وارانتي تا يک ميليون کپي " اين تصور غلط را در برخي بوجود آورده است که احتمالا" پس از سپري شدن يک ميليون کپي دستگاه به سرويس دهي خاصي نياز دارد در حاليکه اين امتياز بعنوان اطمينان از کيفيت برتر دستگاههاي ريسوگراف منحصرا" در دنيا به اين نوع دستگاهها تعلق مي گيرد و از اينرو ست که علاوه بر آن ، خدمات پس از فروش آنها تا ده سال تضمين مي شود .

شرکت مانا کوير مفتخر است تا بحال تعداد انبودهي از اين دستگاهها را در اختيار بخش دولتي و خصوصي قرار داده و با اتکاء به کيفيت برتر دستگاهها و برخورداري از بخش سرويس مجهز و کارآمد ، رضايت کليه خريداران خود را جلب نموده و لازم به توضيح است که تا بحال حتي يک دستگاه ريسوگراف خارج از سرويس در سطح ايران وجود ندارد .

ما اعتقاد داريم که قابليت هاي دستگاه ريسوگراف را هنوز بسياري از مردم نمي دانند . به نظر ما ضرورت داشتن اين دستگاه براي کليه ادارات دولتي ، شرکتها و موسسات خصوصي ، چاپخانه ها ، دفاتر فني ، شرکتهاي تبليغاتي و موسسات چاپ و تکثير کاملا" حس مي شود .
 

جدیدترین ارسال ها

بالا