Salar
Active Member
نويسنده : محمود بشاش
ناشر : سايت همكاران سيستم
محمود بشاش
[email protected]
نگران نباشيد، در اين مقاله شما را تشويق به توليد محتواي فارسي و يا تشويق به اسم گذاري سال 83 به عنوان سال توليد محتواي فارسي نخواهم کرد. در اين مقاله سخن از محتواي فارسي نيست بلکه سخن از توليد است. به نظر من بخش اصلي اين جمله " توليد محتواي فارسي" همان کلمه اول آن است در حالي که با خواندن آن، معمولاً روي بخش دوم آن متمرکز ميشويم و شايد شما هم مثل من متوجه شده باشيد اين روزها و خيلي روزهاي قبل هم صحبت از اين موضوع بسيار بوده است.
من هم مانند شما به اين موضوع اعتقاد دارم که ما بايد محتواي فارسي توليد کنيم ولي بر خلاف نظر برخي از دوستان، اعتقاد ندارم هر آنچه که به زبان فارسي نوشته شود را اولاً اسمش را ميتوان گذاشت محتوا ثانياً اين کار را ميتوان گفت توليد. پس با يک بحث داغ شما را به يک چالش جدي دعوت ميکنم.
من معتقد هستم همان گونه که مثلا در صنعت مانيتور، هر کس در ايران ميگويد ما توليد ميکنيم، در دلمان نجوا ميکنيم که کاش ميگفتيد مونتاژ نه توليد چرا که وقتي فناوري توليد بسياري از قطعات مانيتور در ايران وجودندارد، پس چگونه ما توليد ميکنيم، همان گونه هم در صنعت فناوري اطلاعات و ارتباطات، خوب است روي اين کلمه توليد بيشتر فکر کنيم و درست از آن استفاده کنيم.
هدف من اصلاح کلمات و عبارات نيست، چرا که شما با بازي با کلمات ميتوانيد مونتاژ کردن را جاي توليد کردن به مردم بقبولانيد ولي نفس موضوع را نميتوانيد تغيير دهيد. توليد محتوا يعني اينکه شما طبق دانش و تجربه خود، طبق آموختهها و سواد فارسي خويش و با بررسي نياز موجود، محتوا بسازيد. محتوايي که کسي به آن نياز ندارد هم بي خاصيت است. يک روز با دوست خوبم سردبير مجله کامپيوتر و ارتباطات بحث بود. سخن از وب لاگها شد. همين نکته مورد توجه بود که اطلاعات بي خاصيت، خروارها هم که در يک وب سايت جمع آوري شود، اسمش را نمي توان گذاشت توليد محتواي فارسي.
شما براي قضاوت در مورد اين موضوع کافي است سري بزنيد به وب سايتهاي معروف ايراني که در اين زمينه يعني توليد محتواي فارسي فعال هستند. مثلاً همين سايت شخصي خود من در آدرس www.mahmoodb.com ، شايد بتوان گفت 70% مطالب آن ترجمه مطالب سايتهاي خارجي است. البته ترجمه نيز نوعي توليد محتوا است، اما در حقيقت تغيير شکل محتوايي است که کسان ديگري آنها را بر اساس دانش و تجربه خود توليد کرده اند. همين ترجمه کردن مطالب، خودش معضلي است چرا که در نگارش و لحن موضوع هم تاثير ميگذارد. آدم احساس ميکند دارد اداي خارجي ها را در مي آورد ولي به زبان فارسي اين کار را ميکند.
در موضوع ترجمه، پارامتر مفيد بودن، بيشتر جلب توجه ميکند يعني چون اصولاً ترجمه کردن کمي سخت است، معمولاً ميگرديم و مطالب مفيد تري را براي ترجمه انتخاب ميکنيم که به طور خودکار محتواي توليد شده، مفيد خواهد بود. به همين خاطر است که مثلاً مطالب سايت من جالب است، چرا که براي خواننده مفيد خواهد بود و خواننده شايد در زمان خواندن آنها به فکر اين نباشد که آيا اين ها ترجمه است يا تاليف و بيشتر به اين فکر باشد که از اين مطالب در کار خود چه استفاده اي ببرد.
نمونه سايت ديگري که مي توان روي آن صحبت کرد سايت www.itiran.com است. اين وب سايت ترکيبي از وب سايت خبري و وب سايت مقاله است. البته بگذريم که اين ترکيب خودش کمي ايراد دارد ولي فعلاً قصد به چالش بردن اين موضوع را ندارم چون ممکن است مقالات بعدي من را ديگر چاپ نکنند! به هر حال، در مورد اخبار چون اصولاً ما صاحب فناوري IT نيستيم، پس اخبار چندان زيادي هم نداريم به همين دليل ترجمه اخبار خوب است که اتفاق افتد ولي در مورد مقالات، کمي نگران کننده است که تعداد مقالات ترجمه شده از تعداد مقالات توليد شده خيلي بيشتر باشد. ما حتي در مورد انتخاب مقاله براي ترجمه هم مشکلاتي داريم. ببينيد دوستان، همين مقاله را که در مورد پنج شرکت برتر مبارزه با Spam است:
http://www.itiran.com/artic/show.asp?no=8212290823 با چه دقت و صرف وقت ترجمه شده است. (يکي از منابع: http://www.darwinmag.com/read/020104/spam.html ) و البته کار خوبي انجام گرفته است ولي من شخصاً براي بررسي اين موضوع سراغ اطلاعات انگليسي آن مي روم چرا که شما اگر کمي دقت کنيد ميبينيد که تعداد بسيار زيادي کلمات انگليسي در متن است که امکان ترجمه آنها نبوده است و اين موضوع هم زيبائي و هم خوانايي متن را تحت تاثير منفي قرار داده است. پس شايد در مفيد بودن اين مقاله کمي جاي تامل باشد. همين جا اشاره مي کنم به يک مشکل جنبي. فکرش را بکنيد که اگر شما بخواهيد در مورد پنج شرکت برتر ايراني توليد نرم افزارهاي امنيت شبکه يا ضد ويروس بررسي کنيد، کجاي اينترنت ميتوانيد اين اطلاعات را پيدا کنيد. اگر هم کسي چنين مقاله اي بنويسد، به عنوان يک مقاله تبليغي به آن نگاه خواهد شد و کسي آن را چاپ نخواهد کرد در حالي که در همين مقاله ترجمه شده موضوع بحث، چند شرکت خارجي را تبليغ کرده ايم. در جاي خود روي اين موضوع و نوع نگاه مطبوعات ما به آن مي توان بحث کرد که اين نوع نگاه باعث چه تاثيرات منفي در برخي زواياي صنعت IT در ايران شده است.
يک موضوع جالب ديگر، فرض کنيد شما يک مقاله توليد کرده ايد، کدام سايت ايراني را ميشناسيد که به راحتي اين سايت خارجي: http://www.webpronews.com/submit.html بتوانيد مقاله خود را براي چاپ ارسال کنيد؟ همين سايت ITIran، در کدام قسمت آن ميتوان مقاله ارسال کرد؟ کجاي اين وب سايت قوانين، مقررات و شرايط ارسال مقاله قابل مشاهده است؟
يک سؤال جالب ميپرسم. همين سايت ITIran، در حال حاضر پس از اين همه زحمت که دوستان خوب ما در اين سايت کشيده اند، صدها مقاله و خبر را در خود گنجانده است، ولي همين سايت براي پخش محتواي فارسي که در خود دارد چه ابزاري در اختيار کساني که ميخواهند از اين اخبار و اطلاعات در سايت خود استفاده کنند قرار داده است؟ شما اين سايت را ببينيد که با چه روش ساده اي به همه اين امکان را ميدهد که از اطلاعات موجود در آن، در وب سايت خود استفاده کنند: http://www.ientry.com/page/content/wpw_headlines.html
در مورد توليد محتوا، راستش را بخواهيد به نظر من آن قدر مهم است که دلم نميخواهد بعد از آن کلمه فارسي اضافه کنم يعني در جامعه IT ايراني، مشکل توليد داريم نه مشکل زبان. وقتي مشکل توليد داريم يعني اينکه هر چقدر هم که روي فارسي بودن آن تکيه کنيم، مشکلي حل نخواهد شد. يعني مثلاً اگر چند نفر از متخصصان اين صنعت را در يک اتاق جمع کنيم و بخواهيم که فقط و فقط روي محتواي فارسي کار کنند، قادر به توليد آن نخواهند بود. يکي از آن چند نفر البته خود من هستم ! فرض کنيم همه اين چند نفر بگويند که توليد محتواي فارسي مشکل است چرا که بسياري از اصطلاحات و کلمات مورد استفاده ما انگليسي (زبان اصلي) است و ما کلمات معادل آنها را در فارسي فعلاً نداريم. من ميگويم اشکالي ندارد، فارسي بودن محتوا مهم نيست ومحدوديت زبان را حذف کنم، شما چند درصد فکر ميکنيد که بتوانند محتواي انگليسي يا ترکي يا آلماني توليد کنند؟ من در مورد اين درصد نظري نميدهم چون قصد تحميل اين نظرات را ندارم و البته اطلاعات آماري قابل اتکاء هم ندارم ولي عددي که در ذهن من است بسيار کوچک است.
يادم است که در زمان تحصيل هم سخت ترين کلاس ها براي دوستان من، کلاس انشاء بود چون تنها کلاسي بود که روي توليد محتوا تکيه داشت. هرچند نمره انشاء من هميشه خوب بود ولي من هم از اين کلاس چندان دل خوشي نداشتم. پس شايد اصولاً ما ايراني ها اين چنين بار آمده ايم و از همان ابتدا روي توليد محتوا مشکل داشتيم. (دقت کنيد که کم کم دارم کلمه فارسي را حذف مي کنم) ولي غافل از اين که خرج کردن پول نفت ممکن است ما را از توليد خيلي چيزها بي نياز کند ولي نه از توليد محتوا.
حالا که چندين سال است که براي جهانيان ثابت شده که داشتن اطلاعات يعني داشتن قدرت و تمام موفقيت هاي تجاري مخصوصاً تجارتهاي روي خط وابسته به ميزان و دقت اطلاعات ما دارد، داريم چوب کم
کاريهاي خودمان روي توليد محتوا و به دست آوردن تخصص و مهارت و از همه مهم تر علاقه توليد را ميخوريم. ولي اين مشکلي نيست که نتوان از عهده حل آن برآمد و قطعاً با صرف وقت و هزينه و پشتيباني عوامل مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي، اين موضوع سروسامان خواهد گرفت.
فقط يک موضوع کوچک به عنوان يک عضو کوچک از جامعه IT من را آزار ميدهد، به شما ميگويم تا خيال خودم راحت شود و آن اين است که اين جريان يعني حمايت از توليد محتواي فارسي که باز من پيشنهاد
ميکنم کلمه فارسي را از جلوي آن برداريم، به بيراهه نرود و وقت و هزينههاي هنگفتي صرف زوائد و حواشي موضوع نشود و در آخر چيزي به دست نيايد يا چيز مفيدي بدست نيايد. شايد موضوع خيلي ساده تر از اين حرف ها باشد و شايد من زيادي نگران هستم، شايد اگر معلمان کلاس انشاء کمي بيشتر به اهميت آن توجه کنند، خيلي از مشکلات آتي ما در مورد توليد محتوا حل شود شايد هم من بيش از حد ساده انگاري ميکنم. به هر حال، اين موضوع نياز به عزم ايراني دارد.
از کساني که اين مقاله را چاپ ميکنند و کساني که آن را مطالعه ميکنند متشکرم. چون تمام آن در داخل ايران توليد شده است، در مورد کيفيت آن، خودتان قضاوت کنيد. اگر هم پيشنهادهايي براي فارسيتر کردن آن داريد مثلا" جايگزيني کلمات با کلمات بهتر، براي من ارسال کنيد.
ناشر : سايت همكاران سيستم
محمود بشاش
[email protected]
نگران نباشيد، در اين مقاله شما را تشويق به توليد محتواي فارسي و يا تشويق به اسم گذاري سال 83 به عنوان سال توليد محتواي فارسي نخواهم کرد. در اين مقاله سخن از محتواي فارسي نيست بلکه سخن از توليد است. به نظر من بخش اصلي اين جمله " توليد محتواي فارسي" همان کلمه اول آن است در حالي که با خواندن آن، معمولاً روي بخش دوم آن متمرکز ميشويم و شايد شما هم مثل من متوجه شده باشيد اين روزها و خيلي روزهاي قبل هم صحبت از اين موضوع بسيار بوده است.
من هم مانند شما به اين موضوع اعتقاد دارم که ما بايد محتواي فارسي توليد کنيم ولي بر خلاف نظر برخي از دوستان، اعتقاد ندارم هر آنچه که به زبان فارسي نوشته شود را اولاً اسمش را ميتوان گذاشت محتوا ثانياً اين کار را ميتوان گفت توليد. پس با يک بحث داغ شما را به يک چالش جدي دعوت ميکنم.
من معتقد هستم همان گونه که مثلا در صنعت مانيتور، هر کس در ايران ميگويد ما توليد ميکنيم، در دلمان نجوا ميکنيم که کاش ميگفتيد مونتاژ نه توليد چرا که وقتي فناوري توليد بسياري از قطعات مانيتور در ايران وجودندارد، پس چگونه ما توليد ميکنيم، همان گونه هم در صنعت فناوري اطلاعات و ارتباطات، خوب است روي اين کلمه توليد بيشتر فکر کنيم و درست از آن استفاده کنيم.
هدف من اصلاح کلمات و عبارات نيست، چرا که شما با بازي با کلمات ميتوانيد مونتاژ کردن را جاي توليد کردن به مردم بقبولانيد ولي نفس موضوع را نميتوانيد تغيير دهيد. توليد محتوا يعني اينکه شما طبق دانش و تجربه خود، طبق آموختهها و سواد فارسي خويش و با بررسي نياز موجود، محتوا بسازيد. محتوايي که کسي به آن نياز ندارد هم بي خاصيت است. يک روز با دوست خوبم سردبير مجله کامپيوتر و ارتباطات بحث بود. سخن از وب لاگها شد. همين نکته مورد توجه بود که اطلاعات بي خاصيت، خروارها هم که در يک وب سايت جمع آوري شود، اسمش را نمي توان گذاشت توليد محتواي فارسي.
شما براي قضاوت در مورد اين موضوع کافي است سري بزنيد به وب سايتهاي معروف ايراني که در اين زمينه يعني توليد محتواي فارسي فعال هستند. مثلاً همين سايت شخصي خود من در آدرس www.mahmoodb.com ، شايد بتوان گفت 70% مطالب آن ترجمه مطالب سايتهاي خارجي است. البته ترجمه نيز نوعي توليد محتوا است، اما در حقيقت تغيير شکل محتوايي است که کسان ديگري آنها را بر اساس دانش و تجربه خود توليد کرده اند. همين ترجمه کردن مطالب، خودش معضلي است چرا که در نگارش و لحن موضوع هم تاثير ميگذارد. آدم احساس ميکند دارد اداي خارجي ها را در مي آورد ولي به زبان فارسي اين کار را ميکند.
در موضوع ترجمه، پارامتر مفيد بودن، بيشتر جلب توجه ميکند يعني چون اصولاً ترجمه کردن کمي سخت است، معمولاً ميگرديم و مطالب مفيد تري را براي ترجمه انتخاب ميکنيم که به طور خودکار محتواي توليد شده، مفيد خواهد بود. به همين خاطر است که مثلاً مطالب سايت من جالب است، چرا که براي خواننده مفيد خواهد بود و خواننده شايد در زمان خواندن آنها به فکر اين نباشد که آيا اين ها ترجمه است يا تاليف و بيشتر به اين فکر باشد که از اين مطالب در کار خود چه استفاده اي ببرد.
نمونه سايت ديگري که مي توان روي آن صحبت کرد سايت www.itiran.com است. اين وب سايت ترکيبي از وب سايت خبري و وب سايت مقاله است. البته بگذريم که اين ترکيب خودش کمي ايراد دارد ولي فعلاً قصد به چالش بردن اين موضوع را ندارم چون ممکن است مقالات بعدي من را ديگر چاپ نکنند! به هر حال، در مورد اخبار چون اصولاً ما صاحب فناوري IT نيستيم، پس اخبار چندان زيادي هم نداريم به همين دليل ترجمه اخبار خوب است که اتفاق افتد ولي در مورد مقالات، کمي نگران کننده است که تعداد مقالات ترجمه شده از تعداد مقالات توليد شده خيلي بيشتر باشد. ما حتي در مورد انتخاب مقاله براي ترجمه هم مشکلاتي داريم. ببينيد دوستان، همين مقاله را که در مورد پنج شرکت برتر مبارزه با Spam است:
http://www.itiran.com/artic/show.asp?no=8212290823 با چه دقت و صرف وقت ترجمه شده است. (يکي از منابع: http://www.darwinmag.com/read/020104/spam.html ) و البته کار خوبي انجام گرفته است ولي من شخصاً براي بررسي اين موضوع سراغ اطلاعات انگليسي آن مي روم چرا که شما اگر کمي دقت کنيد ميبينيد که تعداد بسيار زيادي کلمات انگليسي در متن است که امکان ترجمه آنها نبوده است و اين موضوع هم زيبائي و هم خوانايي متن را تحت تاثير منفي قرار داده است. پس شايد در مفيد بودن اين مقاله کمي جاي تامل باشد. همين جا اشاره مي کنم به يک مشکل جنبي. فکرش را بکنيد که اگر شما بخواهيد در مورد پنج شرکت برتر ايراني توليد نرم افزارهاي امنيت شبکه يا ضد ويروس بررسي کنيد، کجاي اينترنت ميتوانيد اين اطلاعات را پيدا کنيد. اگر هم کسي چنين مقاله اي بنويسد، به عنوان يک مقاله تبليغي به آن نگاه خواهد شد و کسي آن را چاپ نخواهد کرد در حالي که در همين مقاله ترجمه شده موضوع بحث، چند شرکت خارجي را تبليغ کرده ايم. در جاي خود روي اين موضوع و نوع نگاه مطبوعات ما به آن مي توان بحث کرد که اين نوع نگاه باعث چه تاثيرات منفي در برخي زواياي صنعت IT در ايران شده است.
يک موضوع جالب ديگر، فرض کنيد شما يک مقاله توليد کرده ايد، کدام سايت ايراني را ميشناسيد که به راحتي اين سايت خارجي: http://www.webpronews.com/submit.html بتوانيد مقاله خود را براي چاپ ارسال کنيد؟ همين سايت ITIran، در کدام قسمت آن ميتوان مقاله ارسال کرد؟ کجاي اين وب سايت قوانين، مقررات و شرايط ارسال مقاله قابل مشاهده است؟
يک سؤال جالب ميپرسم. همين سايت ITIran، در حال حاضر پس از اين همه زحمت که دوستان خوب ما در اين سايت کشيده اند، صدها مقاله و خبر را در خود گنجانده است، ولي همين سايت براي پخش محتواي فارسي که در خود دارد چه ابزاري در اختيار کساني که ميخواهند از اين اخبار و اطلاعات در سايت خود استفاده کنند قرار داده است؟ شما اين سايت را ببينيد که با چه روش ساده اي به همه اين امکان را ميدهد که از اطلاعات موجود در آن، در وب سايت خود استفاده کنند: http://www.ientry.com/page/content/wpw_headlines.html
در مورد توليد محتوا، راستش را بخواهيد به نظر من آن قدر مهم است که دلم نميخواهد بعد از آن کلمه فارسي اضافه کنم يعني در جامعه IT ايراني، مشکل توليد داريم نه مشکل زبان. وقتي مشکل توليد داريم يعني اينکه هر چقدر هم که روي فارسي بودن آن تکيه کنيم، مشکلي حل نخواهد شد. يعني مثلاً اگر چند نفر از متخصصان اين صنعت را در يک اتاق جمع کنيم و بخواهيم که فقط و فقط روي محتواي فارسي کار کنند، قادر به توليد آن نخواهند بود. يکي از آن چند نفر البته خود من هستم ! فرض کنيم همه اين چند نفر بگويند که توليد محتواي فارسي مشکل است چرا که بسياري از اصطلاحات و کلمات مورد استفاده ما انگليسي (زبان اصلي) است و ما کلمات معادل آنها را در فارسي فعلاً نداريم. من ميگويم اشکالي ندارد، فارسي بودن محتوا مهم نيست ومحدوديت زبان را حذف کنم، شما چند درصد فکر ميکنيد که بتوانند محتواي انگليسي يا ترکي يا آلماني توليد کنند؟ من در مورد اين درصد نظري نميدهم چون قصد تحميل اين نظرات را ندارم و البته اطلاعات آماري قابل اتکاء هم ندارم ولي عددي که در ذهن من است بسيار کوچک است.
يادم است که در زمان تحصيل هم سخت ترين کلاس ها براي دوستان من، کلاس انشاء بود چون تنها کلاسي بود که روي توليد محتوا تکيه داشت. هرچند نمره انشاء من هميشه خوب بود ولي من هم از اين کلاس چندان دل خوشي نداشتم. پس شايد اصولاً ما ايراني ها اين چنين بار آمده ايم و از همان ابتدا روي توليد محتوا مشکل داشتيم. (دقت کنيد که کم کم دارم کلمه فارسي را حذف مي کنم) ولي غافل از اين که خرج کردن پول نفت ممکن است ما را از توليد خيلي چيزها بي نياز کند ولي نه از توليد محتوا.
حالا که چندين سال است که براي جهانيان ثابت شده که داشتن اطلاعات يعني داشتن قدرت و تمام موفقيت هاي تجاري مخصوصاً تجارتهاي روي خط وابسته به ميزان و دقت اطلاعات ما دارد، داريم چوب کم
کاريهاي خودمان روي توليد محتوا و به دست آوردن تخصص و مهارت و از همه مهم تر علاقه توليد را ميخوريم. ولي اين مشکلي نيست که نتوان از عهده حل آن برآمد و قطعاً با صرف وقت و هزينه و پشتيباني عوامل مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي، اين موضوع سروسامان خواهد گرفت.
فقط يک موضوع کوچک به عنوان يک عضو کوچک از جامعه IT من را آزار ميدهد، به شما ميگويم تا خيال خودم راحت شود و آن اين است که اين جريان يعني حمايت از توليد محتواي فارسي که باز من پيشنهاد
ميکنم کلمه فارسي را از جلوي آن برداريم، به بيراهه نرود و وقت و هزينههاي هنگفتي صرف زوائد و حواشي موضوع نشود و در آخر چيزي به دست نيايد يا چيز مفيدي بدست نيايد. شايد موضوع خيلي ساده تر از اين حرف ها باشد و شايد من زيادي نگران هستم، شايد اگر معلمان کلاس انشاء کمي بيشتر به اهميت آن توجه کنند، خيلي از مشکلات آتي ما در مورد توليد محتوا حل شود شايد هم من بيش از حد ساده انگاري ميکنم. به هر حال، اين موضوع نياز به عزم ايراني دارد.
از کساني که اين مقاله را چاپ ميکنند و کساني که آن را مطالعه ميکنند متشکرم. چون تمام آن در داخل ايران توليد شده است، در مورد کيفيت آن، خودتان قضاوت کنيد. اگر هم پيشنهادهايي براي فارسيتر کردن آن داريد مثلا" جايگزيني کلمات با کلمات بهتر، براي من ارسال کنيد.