این سؤال که “برای چه زندگی میکنیم؟” یا “این همه تلاش کنیم، آخرش که چه؟” شاید سؤال خیلی از آدم های این قرن است.
معنای زندگی هر فرد منحصر به فرد و ویژه خود اوست و تنها اوست که باید به آن تحقق بخشد؛ زیرا انسان میتواند به خاطر ایدهها و ارزشهایش زندگی کند و یا در این راه جان ببازد.
برای زندگی کردن باید معنایی برای رنج بردن یافت. اگر زندگی هدف داشته باشد تحمل رنج زندگی معنا خواهد یافت. درواقع هرکسی باید زندگی خودش را هدف قرار دهد و مسؤلیت آن را بپذیرد تا بتواند زندگی را تحمل کند. شما نمیتوانید با نگاه کردن به زندگی دیگران هدف و معنایی برای زندگی خودتان پیدا کنید. یکی از پیامدهای یافتن معنا در زندگی افزایش تابآوری است و همین معناست که تحمل درد و رنج ها را بالا میبرد. تاب آوری ظرفیتی برای مقاومت در برابر استرس و فاجعه است. ارتقای تاب آوری منجر به رشد توان فردی و در اختیار گرفتن افکار خواهد شد و در پی آن افکار مزاحمی مانند “بعدش چی؟” را از بین خواهد برد.
این جمله معروف را فراموش نکنید که میگوید: “هرکس چرایی زندگی را بیابد، با هر چگونگی خواهد ساخت.” این چگونگی میتواند درد و غصه یا خوشی و شادی باشد. هردوی اینها برای فردی که چرایی زندگی را پیدا کرده یکسان است؛ چراکه میداند برای چه خوشی و درد را میچشد و آن معنی زندگیاش است. پس تلاش کنید معنی زندگی را بیابید مطمئنا بعد از آن آرامش را در خوشی و ناخوشی تجربه خواهید کرد.
شما باید قلمروی دیگری به زندگی خود بیفزایید و آن همانا جنبه روحی و روانی انسانی است و این جنبه روحی و معنوی انسان، آگاهی از وجدان است. وجدان و انسانیت خود را بیابید و بررسی کنید. تاکنون برای ارتقا جنبه انسانی و معنوی خود چه کرده اید؟ مسئولیت انسان بودنمان را بپذیریم و خود را زیر سؤال ببریم که برای این انسان بودنمان چه کردهایم.
در نهایت به شما کاربر محترم وبسایت خودباور توصیه میکنم فهرستی از افرادی بنویسید که برایتان مهم هستند؛ مثلا همسرتان، پدرتان، مادرتان و فرزندانتان و سپس از خود بپرسید که آیا برای آنها یار خوبی بودهاید یا نه؟ آیا کارهایی که باید برای آنها انجام دهید را انجام دادهاید یا نه؟ و بعد به لیستتان برگردید و باز هم نام کسانی که در اطرافتان زندگی میکنند را به آن اضافه کنید و ببینید که آیا وظایف خود را برای انسانهای مختلفی که اطراف شما هستند و شما در قبال آنها مسئولیت دارید انجام دادهاید؟ آیا احساس میکنید در زندگیتان انسان خوبی بودهاید؟ اگر حس میکنید به اندازهای که باید خوب نبودهاید برای بهتر شدن تلاش کنید. آیا شما همه کارهایی را که برای اطرافیان و عزیزانتان میتوانستید انجام دهید انجام دادهاید؟
زندگیتان پر معنا …
منبع: وبسایت خودباور - چرا زندگی میکنیم؟
معنای زندگی هر فرد منحصر به فرد و ویژه خود اوست و تنها اوست که باید به آن تحقق بخشد؛ زیرا انسان میتواند به خاطر ایدهها و ارزشهایش زندگی کند و یا در این راه جان ببازد.
برای زندگی کردن باید معنایی برای رنج بردن یافت. اگر زندگی هدف داشته باشد تحمل رنج زندگی معنا خواهد یافت. درواقع هرکسی باید زندگی خودش را هدف قرار دهد و مسؤلیت آن را بپذیرد تا بتواند زندگی را تحمل کند. شما نمیتوانید با نگاه کردن به زندگی دیگران هدف و معنایی برای زندگی خودتان پیدا کنید. یکی از پیامدهای یافتن معنا در زندگی افزایش تابآوری است و همین معناست که تحمل درد و رنج ها را بالا میبرد. تاب آوری ظرفیتی برای مقاومت در برابر استرس و فاجعه است. ارتقای تاب آوری منجر به رشد توان فردی و در اختیار گرفتن افکار خواهد شد و در پی آن افکار مزاحمی مانند “بعدش چی؟” را از بین خواهد برد.
این جمله معروف را فراموش نکنید که میگوید: “هرکس چرایی زندگی را بیابد، با هر چگونگی خواهد ساخت.” این چگونگی میتواند درد و غصه یا خوشی و شادی باشد. هردوی اینها برای فردی که چرایی زندگی را پیدا کرده یکسان است؛ چراکه میداند برای چه خوشی و درد را میچشد و آن معنی زندگیاش است. پس تلاش کنید معنی زندگی را بیابید مطمئنا بعد از آن آرامش را در خوشی و ناخوشی تجربه خواهید کرد.
شما باید قلمروی دیگری به زندگی خود بیفزایید و آن همانا جنبه روحی و روانی انسانی است و این جنبه روحی و معنوی انسان، آگاهی از وجدان است. وجدان و انسانیت خود را بیابید و بررسی کنید. تاکنون برای ارتقا جنبه انسانی و معنوی خود چه کرده اید؟ مسئولیت انسان بودنمان را بپذیریم و خود را زیر سؤال ببریم که برای این انسان بودنمان چه کردهایم.
در نهایت به شما کاربر محترم وبسایت خودباور توصیه میکنم فهرستی از افرادی بنویسید که برایتان مهم هستند؛ مثلا همسرتان، پدرتان، مادرتان و فرزندانتان و سپس از خود بپرسید که آیا برای آنها یار خوبی بودهاید یا نه؟ آیا کارهایی که باید برای آنها انجام دهید را انجام دادهاید یا نه؟ و بعد به لیستتان برگردید و باز هم نام کسانی که در اطرافتان زندگی میکنند را به آن اضافه کنید و ببینید که آیا وظایف خود را برای انسانهای مختلفی که اطراف شما هستند و شما در قبال آنها مسئولیت دارید انجام دادهاید؟ آیا احساس میکنید در زندگیتان انسان خوبی بودهاید؟ اگر حس میکنید به اندازهای که باید خوب نبودهاید برای بهتر شدن تلاش کنید. آیا شما همه کارهایی را که برای اطرافیان و عزیزانتان میتوانستید انجام دهید انجام دادهاید؟
- هرشب قبل از خواب به این موضوع بسیار مهم فکر کنید که امروزم با دیروزم چه فرقی داشته است؟
- آیا توانسم یک کار خوب هرچند کوچک انجام دهم؟
- آیا توانستم یک کار مثبت به کارهای مثبت دیروزم اضافه کنم؟
زندگیتان پر معنا …
منبع: وبسایت خودباور - چرا زندگی میکنیم؟